دیدار شاه نینوا ، با خود مرا هم می بری ؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 59
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸, ۱:۰۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 174 بار

دیدار شاه نینوا ، با خود مرا هم می بری ؟

پست توسط zahrafarahani »

یا ابا صالح المهدی ، ای کاش امشب که برای عرض تبریک به کربلا مشرف می شوید من هم اجازه کسب فیض از محضر شما را
داشتم ....

در این شب شاد خدا، با خود مرا هم می بری ؟

دیدار شاه نینوا با ، خود مرا هم می بری ؟

در جشن ابن مرتضی ، سبط رسول مصطفی

سوی عزیز کربلا، با خود مرا هم می بری ؟

من بسته موی توام دلبسته کوی توام

در این شب پر ماجرا ، با خود مرا هم می بری ؟

هر شب زیارت خوانده ام بر جد تو در خانه ام

چون اشک چشم شیعه ها، با خود مرا هم می بری ؟

در مشهد جد شما ، گریان شدم بر کربلا

رخصت بگیرم از رضا ، با خود مرا هم می بری ؟

احرام بستم در منا ، بین دو صحن با صفا

در آن حریم کبریا ، با خود مرا هم می بری ؟

من زیر گنبد دیده ام ، آه و غم افرشتگان

گر من بگریم پر نوا ، با خود مرا هم می بری ؟

سجاد را من ذاکرم ، عباس را من خادمم

راهی شوم سوی شما ، با خود مرا هم می بری ؟

در آن حرم هر کس رود آگه ز رازی می شود

پنهان کنم آن دیده ها ، با خود مرا هم می بری ؟

هر صبح و شب گریان شدم با عشق تو بر کربلا

ناحیه خوانم بی صدا ، با خود مرا هم می بری ؟

گر من شوم قربان تو ، راضی به آن فرمان تو

گر ندبه خوانم جمعه ها ، با خود مرا هم می بری ؟

انشاء نمودی ناحیه ، تا زنده سازی نینوا

من هم کنم شور و نوا ، با خود مرا هم می بری ؟

چشمم شده گریان تو ، گریان آن عباس تو

مهدی به حق اولیاء ، با خود مرا هم می بری ؟

زهرا فراهانی

هشتم تیر 1389
ارسال پست

بازگشت به “شعر”