***** دل نوشته هايمان با خدا.....واگويه هاي رمضانيه ******

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 240
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 200 بار
سپاس‌های دریافتی: 440 بار
تماس:

***** دل نوشته هايمان با خدا.....واگويه هاي رمضانيه ******

پست توسط نسيم »

 
اينجا ابعاد مناسبي دارد. براي نوشتن، خنديدن، گريه كردن، تنها بودن و....

نه آنقدر بزرگ است كه خلوتش آدم را به وحشت بياندازد و نه آن قدر كوچك كه آدم احساس خفگي كند .....

****************************************************************************************

**وقتي مي‌رفتيم خورشيد داشت غروب مي‌‌كرد، نشانش دادم. گفتم: اين هم عاقبت ما، زندگي‌مان غروب مي‌كند تا كي دوباره طلوع كند.

* انّا لله و انّا اليه راجعون

**انگار مي‌كني زمين دارد مي‌تركد از بس جنازه خورده و مي‌ترسي سير شود و تو هنوز نمرده باشي.

**اين همه قيل و قال ندارد كه!


جاي جديدي نمي‌رويم. قبلاً پيش او بوديم، بعداً هم پيش او مي‌رويم، الان هم اگر حواسمان باشد پيش او هستيم

**كافيیست آدم يك چرخ توی قبرستان بزند تا بفهمد هيچ رابطه‌ي سر راستي بين سن و عمر و مرگ وجود ندارد، يا بطور تقريبي احتمال مرگ در همه‌ي سنين مساوي است.

** با خودت حساب كن چقدر كار خوب نكردي و چقدر كار بد، آن وقت هر كاري دلت خواست بكن 
__________________________________________________________

[align=left]ادامه دارد.............با دلنوشته های  
خاک پایت سرمه چشم فلک یا فاطمه ( سلام الله علیها)
Iron
Iron
پست: 240
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 200 بار
سپاس‌های دریافتی: 440 بار
تماس:

پست توسط نسيم »

:razz: :razz: مهربانا...!! :razz: :razz:

** دیده ای آشفتگی ام را؟ حس سیب لک زده ای را دارم که از درون له میشود. کافی است بشکافی ام.

** مي‌داني؟ فراموشي چيز بدي نيست؛ به شرط اين كه مرا فراموشنكني و من فراموشت نكنم.

** اگر تو هم بخواهي مثل من رفتار كني كه چه فرقي داريم با هم؟ خودم خدايي هم مي‌كنم دیگر. :sad:

** آخر اين فاصله كي‌ پر مي‌شود؟ فاصله‌ي من با خودم، با تو، با خدا؟ :AA:

** مثلا سر کج می‌کنی :-o و نگاه به زمین می‌دوزی، که بگویی:

 "باز هم آمدم!".  

انگار بار اول ات باشد
یا این‌که خیال کنی خیلی کار غیرمنتظره‌ای کرده‌ای و "او" پیش‌بینی‌اش نمی‌کرده.
اما باز هم برگشتی سرخانه‌ اول. و باز...

آن قدر بی راهه رفته بودم که حتی پشت در هم نبودم .مثل خیلی های دیگر که آمده بودند و با امید و اشک در می زدند
دور بودم ...
شوق دل هایی که نسیم رحمت و مهر نوازش شان داده بود در شروع این میهمانی، دلم را بی‌تاب کرد و کم کم فهمیدم باید برگشت!

مهربانم!

دلم را وسعتی ده تا در یابد بزرگی و مهرت را .

****
هر سال رمضان 10 روزی به تابستان نزدیک تر می شود ...روزها طولانی و ضعف و تشنگی

می بینی! رمضان هایمان هم دارد بوی محرم می گیرد!

 تشنگی ... 


[align=center]می گویند وقتی آب نوشیدی بگو : یا حسین (ع)
حال که آب را می بینی و نمی نوشی آرام ، زیر لب ، بگو : یا  
خاک پایت سرمه چشم فلک یا فاطمه ( سلام الله علیها)
Bronze
Bronze
پست: 270
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
محل اقامت: کره زمین
سپاس‌های ارسالی: 194 بار
سپاس‌های دریافتی: 797 بار
تماس:

الهي

پست توسط پرستوی-مهاجر »

 سلام عزیزترینم 

 الهى ! از من آهى و از تو نگاهى .

الهى ! عمرى آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم .

الهى ! غبطه ملايكه اى را مى خورم كه جز سجود نمى دانند، كاش من نیز از ازل تا ابد در يك سجده بودم

الهى ! در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو.

الهى ! آن كه در نماز جواب سلام نمى شنود، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار.
 
 ..................................................................................... 


[color=[align=center]من پرستوی خزان دیده و خاموش توام

حسرتی گر به دلم هست همان دوری  


 ................................................................................... 

 امشب دلم از امدنت سرشار است،

فانوس به دست كوچه دیدار است

آن گونه تو را در انتظارم كه اگر،این چشم بخوابد آن یكی بیدار است
 


 ............................................................................. 

 حبيبم ! خردمند پرهيزگار از مرگ هراس ندارد،

مرگ او را زيان نرساند بلكه سود دهد، گويم كه نمرد زنده تر شد!

حكيمان گفته اند كه : اگر نفس را مشغول ندارى ، او تو را به خود مشغول مى كند.

مى گفتند: روح از پر خوردن جسم مى شود و جسم از كم خوردن روح مى گردد.
 

 ........................................................................... 

هيچ ترتيبي و آدابي مجوي هر چه مي خواهد دل تنگت بيا با ما بگو..........................
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
ارسال پست

بازگشت به “قطعه ادبي”