یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Member
Member
پست: 73
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۹ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 7 بار
سپاس‌های دریافتی: 8 بار
تماس:

پست توسط KH.I.A.2500 »

من تا اينجا وجود داشتن " واجب الوجود " را قبول کردم . قبول کردم در جهان موجودي هست که همه « نيازمندها » را او آفريده و او خودش بي نياز است و خود او خالق همه نیازمندان است .

اما آخرين سوال من : « از کجا معلوم ما فقط يک خدا داشته باشيم ؟ شايد مثلا دو تا خدا در جهان وجود داشته باشد . دو تا خدايي که کاملا بي نياز باشند و هر کدام جداي از ديگري باشد »
:-o من در اين قسمت بد جوري گير کردم .
* خدايا چنان کن سرانجام کار *** تو خشنود باشي و ما رستگار *
Member
Member
پست: 70
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۷:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 27 بار

سلام

پست توسط M_N00 »

KH.I.A.2500 نوشته شده:من تا اينجا وجود داشتن " واجب الوجود " را قبول کردم . قبول کردم در جهان موجودي هست که همه « نيازمندها » را او آفريده و او خودش بي نياز است و خود او خالق همه نیازمندان است .

اما آخرين سوال من : « از کجا معلوم ما فقط يک خدا داشته باشيم ؟ شايد مثلا دو تا خدا در جهان وجود داشته باشد . دو تا خدايي که کاملا بي نياز باشند و هر کدام جداي از ديگري باشد »
:-o من در اين قسمت بد جوري گير کردم .

براي اينكه تعدد مستلزم تركيب است و تركيب در ذات خداوند محال هست كه انشاءالله بحث در مورد وحدت ذات خداوند خواهد آمد.
Member
Member
پست: 73
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۹ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 7 بار
سپاس‌های دریافتی: 8 بار
تماس:

پست توسط KH.I.A.2500 »

M_N00, عزيز ،
من نگفتم که خدا از چند قسمت تشکيل شده است . من ميگويم شما چه دليلي داريد که ثابت کند فقط يک خدا در جهان وجود دارد ؟
به عنوان مثال :
اعوذ بالله خدا را يک خورشيد در نظر بگيريد ! :o منظور من اين است که شما چه دليلي داريد که ثابت کند فقط يک خورشيد در جهان است ؟ شايد 2 تا خورشيد مانند هم در جهان وجود داشته باشد .
:razz: :razz:
* خدايا چنان کن سرانجام کار *** تو خشنود باشي و ما رستگار *
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

پست توسط Mohsen1001 »

KH.I.A.2500 عزیز

خیلی خلاصه و ساده میگم :

این خدا که شما میگید باید نامحدود و بی نیاز باشه ، درسته ؟ چون اگه نیازمند باشه به کسی یا چیزی پس دیگه خدا نیست چون نیازش پیش شخص دیگری هست.

پس خدا باید بی نیاز یا به عبارتی نامحدود باشه.

وقتی خدا دو تا بشه قهراً یک سری مسائل و قسمتها هست که مربوط به یکی از انها هست و دیگری دسترسی به ان ندارد و این خود حد و حدود ایجاد میکنه و از نامحدود بودن و بی نیازی خارج میشه.

لذا هر کدام از این خدا ها به همدیگه نیازمندند و بی نیاز مطلق نیستند و در واقع جمع بین دو نامحدود محال است.

هیچ وقت دو بی نیاز نمی توانند کنار همدیگه قرار گیرند چون به همه جا و مکان احاطه ندارند به عبارتی مثلا یک خدا تا یه مرز مشخصی میتونه پیش بره جلوتر مال یه خدای دیگه هست !

این منطقاً محال است .

:razz:
Member
Member
پست: 70
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷, ۷:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9 بار
سپاس‌های دریافتی: 27 بار

پست توسط M_N00 »

سلام خدمت همه عزيزان
من نگفتم که خدا از چند قسمت تشکيل شده است . من ميگويم شما چه دليلي داريد که ثابت کند فقط يک خدا در جهان وجود دارد ؟
به عنوان مثال :
اعوذ بالله خدا را يک خورشيد در نظر بگيريد ! khejalat منظور من اين است که شما چه دليلي داريد که ثابت کند فقط يک خورشيد در جهان است ؟ شايد 2 تا خورشيد مانند هم در جهان وجود داشته باشد .


جواب :
تعدد مستلزم تركيب است
اگر در عالم واجب الوجود ديگري باشد اين دو واجب در واجب الوجود بودن مشترك هستند، پس به ناچار بايد يكي از آن دو از ديگري متميز شود به چيزي علاوه بر اين امر مشترك.
و اين تميز مستلزم تركيب داشتن هر كدام از آندو از دو جهت است :
1- آنچه كه برميگردد به ما به الاشتراك (مواردي كه آندو باهم در آن مشتركند)
2- آنچه كه بر ميگردد به ما به الامتياز ( يعني انچه كه باعث ميشود يكي از ديگري جدا شود.)

در توضيح مطالب :
وقتي ميگوئيم2 تا واجب الوجود، اين سخن مستلزم تركيب است يعني اينكه :
هنگامي كه ميگوييم 2 تا، يعني يكي نيست،بنابراين چه موقع 2 تا ميگوييم،زماني كه وحدت ذاتي نباشد.،چون اگر هيچ فرقي بين آندو نباشد 2 تا نيستند بلكه يكي ميباشد ، پس گفتن 2 تا واجب الوجود مستلزم داشتن فرقي بين اندوست كه همين فرق مستلزم يكي تركيب داشتن ميشود و دوم اينكه مستلزم محدود بدودن.
و هر دو مستلزم نقص و حاجت ميشود.

توضيح بيشتر :
مقدمه :
توحيد در ذات

معناي توحيد در ذات در 2 امر خلاصه ميشود :

1- اول اينكه ذات خداوند بسيطه و جزءي براي او نيست.
2- دوم اينكه ذات خداوند متفرد ميباشد و مثل و نظيري ندارد.

از اولي تعبير به احديت ذات و از دومي تعبير به وحدانيت ذات ميشود.

و در سوره توحيد نيز اشاره به همين 2 معنا ميكند :

« قل هو الله احد » اشاره به معناي اول.
« و لم يكن له كفوا احد » اشاره به معناي دوم.

برهان بر بسيط بودن ذات خداوند

تركيب بر 3 قسم است :

1- تركيب از اجزا عقلي فقط مانند جنس و فصل.
2- تر كيب از اجزاء عقلي و از اجزاي خارجي مانند ماده و صورت و اجزاء عنصري.
3- تركيب از اجزاي مقداري مانند خط و سطح.

و آنچه كه مدعي است آنست كه ذات خداوند بسيط ميباشد و مطلقا مركب از اجزاء نيست.

دليل بر اينكه خداوند مركب از اجزاي خارجي و مقداري نيست اينست كه خداوند منزه از ماده و جسميت ميباشد.و ايندو نيز مستلزم برخي موارد ديگر مانند مكان داشتن ميكنند كه در حق خداوند محال است.

برهان بر اينكه مركب از اجزاء عقلي نيست اينست كه واجب الوجود بالذات ماهيت ندارد و آنچه كه ماهيت ندارد براي او اجزاء عقلي كه جنس و فصل باشد نيز نميباشد.

وجه در منتفي بودن ماهيت به اين معنا از خداوند اين است كه ماهيت از جهت هي هي( صرف ماهيت ) با قطع نظر از غيرش متساوي النسبه به وجود و عدم

ميشود، پس هر ماهيت از جهت ماهيت داشتن ، ممكن الوجود ميشود.
پس هر چه كه ممكن الوجود نيست، ماهيت براي او نيست و خداوند نيز به خاطر اينكه واجب الوجود به ذات ميباشد ممكن الوجود نيست پس ماهيت ندارد.

اين جوابي بود كه‌ آية الله سبحاني فرموده بودند:

اما يك جواب ديگر هم به نظر اين حقير رسيد و آن اينكه :

در رد اجزاء عقلي كه جنس و فصل باشد ميتوان گفت كه با توجه به معناي جنس و فصل خود به خود در حق خداوند محال ميشود.

معناي جنس : چند موجود در يك امري مشترك باشند.( به غير از خود وجود كه اگر چنين سخني بگوييم تمام موجودات با خداوند در وجود داشتن مشترك ميشود و جنس همه موجودات وجود ميشود در حالي كه كسي از منطقييون مدعي چنين جنسي نشده) كه مثلا حيوانات با انسان در حيوانيت مشتركند كه اين «حيوان» جنس انسان ميشود.
فصل : آن چيزيست كه انسان را از غير خودش جدا و متمايز ميكند كه مثلا در حق انسان اين ناطقيت است كه انسان را از غيرش جدا ميكند كه « ناطق بودن » فصل انسان ميباشد.

بنابراين زماني كه وحدت و احديت خداوند ثابت شود ( كه با رد ماديت ثابت ميشود ) و معناي اين دو اينست كه ذات خداوند بسيط ميباشد و دوم اينكه مانند و نظيري ندارد پس جنس و فصلي نميتوان براي او متصور شد.

و بنابراين اجزاء عقلي در حق خداوند محال ميشود.

در ضمن ماهيت به 2 معنا ميباشد و ماهيت به معناي وجود داشتن منظور نميباشد بلكه منظور ماهيت در جواب « ماي حقيقيه» كه ميگويند فلان چيز چيست كه به تبع آن جنس و فصل مي آيد منظور آقاي سبحاني ميباشد.

ادامه بحث :
صرف وجود نه مثني ( 2 تا ) نه متكرر ( و بيشتر ) ميشود:

وقتي روشن شد كه واجب الوجود بالذات ماهيتي ندارد، پس بنابراين صرف وجود ميباشد و وجودش با نقص و فقدان مخلوط نميشود، و نيز واضح است كه هر حقيقتي

از حقائق زماني كه متجرد شد از هر نوع خلطي و صرف يك شي شد امكان ندارد كه مثني و متعدد شود.

و بنابراين زماني كه خداوند « به حكم اينكه ماهيت ندارد » وجود صرف است، تعدد به او راه ندارد، نتيجه اين ميشود كه خداي تعالي واحد است لا ثاني له و لا نظير و اين همان مطلوب ماست.

خلاصه : چيزي كه صرف وجود است و هر چه كه صرف وجود است مثني و متكرر نميگردد در نتيجه خداوند مثني و متكرر نميباشد.

صرف وجود يعني 1 وجود نه 2 تا وجود، خوب واضح است چيزي كه 1 وجود باشد ( يعني 1 واجب الوجود باشد )‌ 2تا نميگردد تا گفته شود 2 واجب الوجود يا بيشتر.

توحيد ذاتي در قرآن و حديث

قرآن كريم هنگامي خداي تعالي را به وحدانيت توصيف ميكند او را نيز به قهاريت وصف ميكند :

« هو الله الواحد القهار » ( الزمر 4)

و به اين مضمون آيات متعدد ديگري نيز وجود دارد و اين به خاطر اينست كه موجود محدود متناهي مقهور به حدود است و قيود ( مانند محدوديت ، مركب بودن، مكان و زمان داشتن و....) حاكم بر آن هستند، پس زماني كه قاهر باشد از هر جهتي، حدود بر آن حاكميت نداشته باشد، پس چيزي كه محدوديتي براي او نيست ملازم با وصف قاهريت ميباشد.

و هنگامي كه از امير المومنين از وحدانيت خداوند سوال شد براي وحدة 4 معنا متذكر شدند كه 2 تاي آن سزاوار خداوند است هنگامي كه فرمودند :

پس اما آن دويي كه جائز براي خداوند نيست، سخن گوينده اي است كه ميگويد 1 در حالي كه قصد ميكند باب اعداد را پس اين چيزيست كه در حق خداوند جائز نيست به خاطر اينكه چيزي كه ثاني براي او نباشد داخل در باب اعداد نميگردد.

آيا نديدي كه كافر شد كسي كه گفت خداوند سومين از سه تاست ( عقيده مسيحيون ) و نيز سخن گوينده اي كه ميگويد او يكي از مردم است كه اراده ميكند نوع از جنس را پس اين نيز جائز نيست چرا كه اين تشبيه است و جلّ ربنا و تعالي عن ذلك ( از اين مطلب )

و اما آندويي كه ثابت است براي او، پس آندو :
1- پس سخن گوينده اي كه ميگويد او واحد است براي او در اشياء شبيهي نيست
2- و اينكه خداوند احدي المعناست نه در وجود تقسيم نميشود نه در عقل و نه در وهم.

(توحيد شيخ صدوق باب 3 حديث 3 )

دوستان گرامي خواهشا مطالب رو اول دقيق مطالعه كنند،
حلاجي كنند،
متوجه بشوند،
بعد اگر سوالي بود بحمد الله در خدمتيم.

دوستار و آرزومند شما عزيزان.تقديم به بچه هاي گل اين سايت : :razz: :razz: :razz:
Iron
Iron
پست: 105
تاریخ عضویت: شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۸, ۱۲:۱۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 227 بار
سپاس‌های دریافتی: 154 بار

Re: یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

پست توسط kiuhnmgtrdcv »

` `
آخرین ويرايش توسط 1 on kiuhnmgtrdcv, ويرايش شده در 0.
------------چرا عده ای با سانسور چهره شیعه را زشت میکنند؟ ایا مولا علی هم چنین می کرد؟
اگر کسی اسم شیعه یدک میکشه ولی کار نادرستی انجام میده گناهش بیشتر است
(من در مورد صحت مطالبی که در این مدت نوشتم هیچ مسولیتی قبول نمیکنم اگر با نوشته های خودم هم باعث رنجش کسی شدم از او پوزش می طلبم)
Senior Member
Senior Member
پست: 175
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۵:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: قم
سپاس‌های ارسالی: 102 بار
سپاس‌های دریافتی: 283 بار
تماس:

Re: یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

پست توسط Hamed_53 »

 
برای این سوال شما جواب های متعددی هست که خیلی فلسفیه و بنده ترجیح میدم واردش نشم و اساتید علم کلام و فلسفه اگه لازم دیدند دربارش بیشتر بحث میکنند اما جوابی که حقیر می خوام بگم خیلی ساده و عامیانه است

ببینید فرض میکنیم که ما معتقد به وحدانیت و یگانگی و یکی بودن خداییم و شما معتقد به تعدد و چند تا بودن خدایید. یعنی ما میگیم خدا یکی شما می گید خدا بیشتر از یکی.
خوب این یعنی این که هم ما و هم شما قبول داریم که حد اقل یه خدا هست. پس بحثی سر یکی بودن خدا نیست بلکه بحث سر چند تا بودن خداست فلذا شما باید دلیل بیاری که خدا یکی نیست. چون چیزی که هم قبول دارم هم شما که دلیل نمی خواد.
چرا خدا چندتاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچ نیازی به دوتا خدا نیست چه برسه به بیشترش.  اصلا میتونی دلیلی بیاری که خدا یکی نیست؟؟؟ تصویر تصویر
آخرین ويرايش توسط 1 on Hamed_53, ويرايش شده در 0.
 

چون گفتی بنده ای به بندگی اش پایبند و چون خواندی به خداوندی اش به احکامش محکم...

[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 966
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷, ۷:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 973 بار
سپاس‌های دریافتی: 1783 بار
تماس:

Re: یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

پست توسط سعید منتظر »

اههههه یادش بخیر٬ جوونی‌ها هم چه حوصله‌ای داشتم ها (از ایجاد تاپیک حدوداً‌ یکسال و 2 ماه میگذره)

خوب بریم سر بحث زیبا و شنیدنی خداشناسی٬

دوستان ببینید;
الان مشکلی که من در بیشتر جوانان جامعه‌ی خودمون میبینم ٬ شک بین واحد و یا چندخدایی بودن نیست!

الان مشکل جوانان ما بیشتر روی وجود خدا و مدیر جهان هستی هست!
فکر میکنن جهان و طبیعت خود به خود اداره میشن٬ ٬ تجربه‌ای که من از مصاحبت با این عزیزان داشتم اینه که بهترین راه برای تشریح خداوند٬ ذکر با مثال‌های عینی هست.

مثال‌هایی که به راحتی بتونن با زندگی روزمرّه‌ي خودشون تطبیق بدن و مقایسه بکنن.

شاید بگم کمتر از 5٪‌ این دوستان از روش برهان و فلسفه استقبال میکنن٬ در خود درس فلسفه‌ی اسلامی هم که الان در دانشگاه‌ها تدریس میشه در قسمت‌ ویژگی‌های برهان علمی نوشته شده;

این روش به دلیل تشریح موارد علمی خیلی مورد استقبال قرار نمیگیره!

اما درست برعکسش روش شناخت حقایق عالم با ذکر مثال خیلی میتونه ملموس‌تر و قابل فهم‌تر واقع بشه.

ببخشید سرتون رو درد اوردم٬ فقط میخواستم تجربه‌ی شخصی خودمُ‌ در اختیار بقیه‌ي دوستان قرار بدم.

یا مهدی (عج)
 روزگاری‌ست که شیطان میگوید: انسان پیدا کنید ، سجده خواهم   [HIGHLIGHT=#FFFF00][HIGHLIGHT=#DBE5F1] +ـ+ـ+ـ+ـ+ـ+ـ+     [HIGHLIGHT=#FFFF00][HIGHLIGHT=#DBE5F1] +ـ+ـ+     [External Link Removed for Guests]  [External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests] 
Senior Member
Senior Member
پست: 175
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۵:۵۶ ب.ظ
محل اقامت: قم
سپاس‌های ارسالی: 102 بار
سپاس‌های دریافتی: 283 بار
تماس:

Re: یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

پست توسط Hamed_53 »

خیلی ها یا شاید همه قبول دارند که خدایی هست و اون هم یکی بیشتر نیست اما امان از ....
یا علی
 

چون گفتی بنده ای به بندگی اش پایبند و چون خواندی به خداوندی اش به احکامش محکم...

[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] 
New Member
New Member
پست: 5
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸, ۲:۳۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3 بار
سپاس‌های دریافتی: 15 بار

Re: یک سوال اعتقادی از سایت اعتقادات

پست توسط عبد الله »

 برهان های وجود خدا : 
 1- برهان نظم : جهان منظم است و این مطلبی ثابت شده است، فاصله ی کرات آسمانی، ستارگان، زمین و ... هر نظمی نیاز به ناظم دارد و ناظم این جهان آفرینش خداوند است. 
 2- برهان علیت : هر معلولی نیاز به علت دارد، همانطورکه اگر کتابتان در جایش نباشد می پرسید، کتاب من را چه کسی برداشته است؟ و هیچ وقت احتمال نمی دهید اتفاقاً گم شده ؛ این وابسته به قانون علیت است. این جهان نیز معلول است و علت این جهان خداوند است. 
 3- برهان فطری : فطرت درونی انسان با صدای بلندی فریاد می زند که خداوند وجود دارد و در تمامی لحظات به من کمک می کند. این مسئله وقتی مشهود می شود که در بن بستی قرار گرفته می شویم مانند اینکه در دریا غرق شویم و هیچکس نمی تواند ما را نجات دهد و ما فریاد می کشیم، از چه کسی کمک می خواهیم ؟ 
 و ...  تصویر
ارسال پست

بازگشت به “خدا شناسی”