سلام علیکم برادر . خداوند در سوره یس آیه دوم به قرآن قسم میخورد .
میخواستم بگم که حضور فعال شما در این تاپیک به این تاپیک جون داده . اجرتون با قرآن .
سوال :
در کدام سوره و کدام آیه قرآن به امام حسین ع اشاره شده است؟
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * دين اگر شـش دانگ باشد در مَثَل*
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل * * بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن* [HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن* *اين رساله كوچك ويك دانگي است* [HIGHLIGHT=#f2dcdb]دين من كاملترو شش دانگي است.
. انبياء: خداوند انبياء را جزء صالحين دانسته و فرموده:
«و زكريا و يحيي و عيسي و الياس كل من الصالحين؛
زكريا و يحيي و عيسي و الياس جز صالحان هستند.» و در آيات ديگر نسبت به انبياء ديگر آنها را جز صالحين شمرده است. . مؤمنين: خداوند كساني را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و در كارهاي خير سرعت
و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادند آنها را در زمرة صالحان وارد خواهيم كرد» 3. جنيان مؤمن:از آنجا كه جنيان دو گروهند، گروهي كه ايمان دارند و گروهي كه ايمان ندارند لذا بعضي از جنيان صالح و بعضي غير
بررسي آيات قرآني پيامبر(ص) خدا از پيامبران (ص) مي گويد : در بررسي آيات قرآني كه درباره پيامبر آمده است اولين موضوعي كه جلب توجه ميكند محبوبيت و جايگاه خاص رسول الله در پيشگاه حق و نگاه مخصوص خداوند به ايشان است اين احترام در آيات متعددي قابل استنباط است مثلا" در آيه 72 سوره مباركه فجر : خداوند به جان مبارك پيامبر قسم ياد مي كند كه ( اي پيامبر به جان تو قسم كه اين مردم هميشه مست گناه و حيرت و گمراهي خواهد بود ) . و اساسا" با اينكه خداوند پيامبران خود را با اسم مورد خطاب قرار داده است ولي رسول خدا از اين قاعده مستثناست و در چندين جايي قرآن ايشان را با واژه (( يا ايها النبي )) مخاطب قرار ميدهد و اين نشان از احترام ويژه خداوند به پيامبر است و علاوه بر اين مردم را نيز توصيه مي كند كه رعايت احترام پيامبر را بكنند و حتي قبول اعمال آنان را در گرو تكريم پيامبر قرار داده است در آيه دوم سوره حجرات مي خوانيم كه اي اهل ايمان صدايتان را در برابر صداي پيامبر بلند نكنيد زيرا كه اين كار ، اعمال نيكتان را محو و باطل مي كند و در همين كتاب آسماني رسول بزرگوارش را به عنوان ( معيار حق و باطل)معرفي و دوستي او را اعمال دوستي با خدا و بخشش گناهان برمي شمرد آيه31 سوره آل عمران با اشاره به اين مطلب يادآور مي شود (( كه اي پيامبر به مردم بگو اگر خدا را دوست داريد از من تبعيت كنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشيد و نظير اين كلام نوراني در سوره نساء نيز به چشم مي خورد . ((هر كس رسول ما را اطاعت كند به تحقيق خدا را اطاعت كرده است )) و در آيه 5 سوره مباركه منحي از مقوليت شفاعت پيامبر در نزد خدا سخن به ميان آمده است و درنهايت در آيه 56 سوره احزاب تأكيد شده است كه خداوند و ملائكه او بر پيامبر (ص) سلام كرده و بر او درود مي فرستند البته اين توجه و اهميت در آيات ديگري از قرآن هم هست ولي در يك كلام و با در نظر گرفتن همين آيات معدود مي توان به ترسيم جايگاه واقعي پيامبر در نزد خداوند و نوع نگاه خداوند به ايشان پي برد نگاهي كه بي اغراق در مورد هيچ يك از بندگان خدا از ابتدا تا انتها جاري نبوده و نخواهد بود . بركات و تأثير براي امت در آيات قرآن : آيه 33 سوره انفال كه پيامبر را ( امان مردم از عذاب الهي ) معرفي مي كند كه ترجمه آيه اين است ( تا زماني كه تو در ميان مردم هستي آنان را عذاب نخواهد كرد ). طبق فرموده قرآن از ديگر ويژگيهاي پيامبر براي امت ( امنيت بخشي) به ايشان است اين موضوع در آيه 61 سوره توبه مورد تأكيد قرار دارد (( يومن للمومنين و رحمه للذين امنوبكم )) . خداوند متعال در آيه 128 از همين سوره مباركه ، بخش ديگري از بركات وجودي پيامبر بر مردم را بيان مي كند ( همانا رسولي از جنس خودتان " نوع بشر " براي هدايت خلق آمده كه بر هدايت شما حريص و رنج شما براي او گران است و او بر مؤمنان رئوف و مهربان مي باشد) و در اين آيه 4 ويژگي از بركات پيامبر (ص ) بر مردم بازگو شده است اول اينكه مي فرمايد : رسولي از نزد خودتان براي هدايت آمده است يعني او فرشته نيست كه با شما تفاوت داشته باشد بلكه چون شما انسان است و از ميان شماست . دوم اينكه حرص هدايت شما را دارد . اين حرص آنقدر در رسول (ص) بالاست كه بارها خداوند به كمك پيامبر شناخته و از او مي خواهد كه تا به اين حد خود را اذيت نكند . سومين ويژگي پيامبر اعظم آن است كه رنج و سختي مردم براي پيامبران است او توان ديدن زجر مردم را ندارد و ديدن اينكه زنجيرهاي جهل و شرك چگونه انان را در لجنزار دنيا فرو برده است او با تمام قوا براي نجات مردم بر مي خيزد و چهارم نسبت به مردم رئوف و رحيم است اينها بركاتي كه در آيه قرآن براي پيامبر نقل شده است و در واقع به خاطر هيمن ويژگي هاست كه خداوند او را رحمه للعالمين نام نهاده است واين موضوع در آيه 107 سوره مباركه انبياء قرار دارد و خداوند در اين آيه آن وجود مبارك را مايه رحمت و مهر به جهانيان دانسته است زيرا پيامبر نسبت به همه انسانها از رحم سرشاري برخوردار بوده و براي تك تك آنها دل مي دوزاند . ويژگي هاي پيامبر براساس آيات قرآن جهاني بودن دعوت پيامبر بر اساس آيه شريفه 28 سوره سبا استباط مي شود واژه ( كافه للناس) در اين آيه از كفايت امور مردم به دست رسول خدا حكايت دارد و اينكه ايشان براي قوم خاصي مبعوث شده و بر همه عالم پيغمبري دارند . آيه 158 سوره مباركه اعراف نيز كه به پيغمبر (ص) خطاب مي كند ( اي رسول ما ! به خلق بگو كه من( بدون استثناء بر همه شما جنس بشر ) رسول خدايم . همه مي دانيم كه اين تعبير فقط مخصوص پيامبر است در سوره آل عمران خطاب به حضرت عيسي (ع) عنوان ميشود كه تو فرستاده خدا بر بني اسرائيل هستي اما در همين قران دست كم چند مرتبه به پيامبر (ص) خطاب مي كند اي رسول ما به خلق بگو كه من (بدون استثناءبر همه شما جنس بشر ) رسول خدايم واژه كافه للناس نيز از همين زاويه بررسي ميشود زيرا كه حضرت (ع ) ؛كفايت امور دنيا و آخرت همه اهل عالم را بر عهده دارند . اسوه حسنه بودن پيامبر : كه در آيه 21 سوره احزاب بر اين موضوع تأكيد مي ورزد : (( لقد كان لكم في رسول ا... اسوه حسنه ... ) براي شما رسول خدا الگويي نيكوست .بديهي است كه اين نيكويي كه قرآن به آن اشاره دارد در هيچ فردي به اندازه رسول اكرم وجود نداشته است . امي بودن پيامبر : كه بي سواد اگر براي همه انسانها عيب تلقي مي گردد ولي براي رسول خدا (ص) از آن زاويه فضيلت است كه ايشان معلمي جز خدا نداشته و ذهن ايشان دست نخورده بود و آموختني هاي خود را فقط از ذات اقدس باري تعالي فرا گرفته بود و اينجاست كه فضيلت اين صفت پيامبر نيز معنا پيدا مي كند . مستجاب الدعوه بودن پيامبر : آيه مباهله در اين آيه مستجاب الدعوه بودن پيامبر و قدرت ايشان بر ولايت تكويني نشان مي دهد البته در اين ويژگي پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) هم شريك هستند در اين ماجرا كه مباهله بين حضرت رسول و اهل بيت و مسيحيان بحران است . يك مطلبي كه ثابت مي شود اين است كه همگي پيامبر و اهل بيت مستجاب الدعوه هستند در كنار موضوع مطلب ديگري هم وجود دارد و آن اينكه رسول خدا داراي ( ولايت تكويني )هستند . در آخر مي خوانيم كه تا نعمت خدا را بر دورغگويان قرار دهيم . (( واژه نجعل نشان ميدهد كه اين بزرگواران به اذن خدا از قدرت تصرف در هستي يا همان ولايت تكويني برخوردارند و اين همان موضوعي است كه به مسبوط اليه بودن پيامبر و اهل بيت طاهرينش تأكيد دارد . مطهر بودن پيامبر از هر گونه رحبس و ناپاكي (( آيه شريفه تطهير )) كه در اين آيه وجود نازنين پيامبر خدا ( ص) مطهر از هر گونه رجس و ناپاكي است هر چند كه در اين آيه از واژه اهل بيت سخن به ميان آمده ولي واضح است كه پيامبر اكرم (ص) شاخص ترين فرد در ميان اهل بيت است . همان اهل بيت مكرمي كه خدا اراده كرده رجس و پليدي را از وجودشان دور ساخته و آنان را به نوعي تطهير نمايد .
واماسؤال:چرا مرد دو برابر زن ارث می برد؟
مهدیا، کعبه شد از تاب تو بی تاب،بتاب
.....................................................
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود
سلامتی امام زمان صلوات
کافي است کمي در اين آيات تامل بنماييم ناخودآگاه سولاتي از آيات طرح خواهد شد. ان شاء الله.
مثلا اين پرسشها از اين آيات استخراج ميشود:
1. قرآن کريم موجب هدايت چه کساني است ؟
2. پرهيزکاران چه ويژگيهايي دارند ؟
3. چه کساني بر طريق هدايت از جانب پروردگارشان بوده و از رستگارانند ؟
و در آخر چه بهتر ميباشد که محدوده طرح سوال را نيز مشخص کنيم مثلا آيات 1 الي 5 سوره مبارکه بقرة.
و امکان دارد شخص پاسخگو با اندک زماني که براي دستيابي به پاسخ قرار ميدهد نکات جديدي را از همين آيات استخراج کرده، . و در صورت تمايل آنها را به صورت سوال مطرح مينمايند ...
به همين ترتيب اطلاعات مفيد قرآني هر کاربري در هر سطحي رشد خواهد کرد.
2. ويژگي هاي پرهيزکاران: 1. ايمان به غيب 2. برپا داشتن نماز 3. انفاق از آنچه خدا به آنها روزي ميدهد 4. ايمان به آنچه خدا بر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نازل کرد 5. ايمان به آنچه خدا پيش پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نازل کرد 6. یقين به رستاخيز.
با سپاس از عضو فعال Tavvab که این تاپیک پرمحتوا رو ایجاد کردند، سوال من اینه که: آن چه سوره اي است كه بنا به روايات متعدد در 6 آيه آخر خود اسم اعظم خداوند را دارد؟
همانا دنیا مانند آب شور است هر چه بیشتر بنوشی تشنه تر شوی (امام علی علیه السلام)
آیات در قرآن انگیزههای مختلفی میتواند داشته باشد از جمله: [COLOR=#4f81bd]1. تاكید: از حكمتهای تكرار در قرآن میتواند به منظور تأكید باشد. مثلاً در سوره انشراح خداوند پیامبرش میدهد كه همراه با سختیها آسانی است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»ا آیه بعدی تأكید میكند با هر سختی آسانی است. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا»
[COLOR=#4f81bd]2. تكرار به خاطر متعلقات: یكی از حكمتهای تكرار آیات در قرآن تناسب با متعلقات و موارد وموضوعات مختلف است. مثل تكرار آیات در سوره مرسلات و الرحمن و قمر. [COLOR=#4f81bd]3. تكرار برای تهدید: یكی دیگر از رازهای تكرار كلمات در بعضی سور برای تهدید است مثل «أَوْلی لَكَ فَأَوْلی ثُمَّ أَوْلی لَكَ فَأَوْلی» كه برای تهدید نسبت به افراد بیایمان است كه آیات الهی را تكذیب میكنند. 4. هدایت افكار: بیدار ساختن افكار و وجدانها ایجاب میكند كه از یك موضوع در موارد مختلف بهطور مكرر به میان آیدلذا بعضی از نكات اجتماعی و اخلاقی در موارد متعدد بیان میشود و نوع تكرار بر اساس پایه بلاغت است و مقتضای حالت است. [COLOR=#4f81bd]5. هشدار: یكی از علل تكرارهای آیات جنبه هشداری دارد. مثل جریان شیطان كه با آن كه آن همه عبادت ولی در اثر نافرمانی به چنان سرنوشتی دچار شد.
تکرار داستان زندگی پیامبران و اقوام آن ها بدان جهت است که عبرت آموزی از سرنوشت آنان
بسیاراهمیت دارد. بازگو کردن سرنوشت پیامبران در جای جای قرآن هشداری است برای
دیگران که باید با دقت زندگی آنان را خوانده و از عوامل موفقیت و شکست گذشتگان بهره گیرند
مضافاً بر این کهدر قرآن یک موضوع خاصی از سرگذشت پیامبران در چند جای قرآن تکرار نشده
است؛ بلکه زندگی آناندارای ابعاد گسترده بوده و این ابعاد در جاهای متعدد قرآن آمده است؛
تأکید و عنایت قرآن بر ماجرای حضرت موسی(ع) بر همین اساس می باشد.
یهود از اقوامی بودند که خداوند پیامبران فراوانی میان آنان فرستاد و نعمت های زیادی در
اختیار آنانگذاشت، حتی آنان را از سفرهای بهشتی و آسمان بهره مند ساخت و برای رسولان
خود جهت اتمام حجت و هدایت این قوم، معجزات گوناگون عطا کرد و چند بار آن ها را از ظلم
نجات داد، مانند ماجرایطالوت و جالوت که در آیات 246 ـ 251 سوره بقره آمده است و ماجراهای
حضرت موسی(ع) اما اینقوم از سر لجاجت و جهالت، با نعمت هدایت خداوند برخورد کردند و نه
تنها هدایت را نپذیرفتند، بلکهدر برخی از موارد به پیامبران الهی اهانت کردند و آنان را به قتل
رساندند و از دستورهای خداوند سرپیچی کردند.
به این جهت، بیشتر عبرت ها و درس ها برای بشر را به خصوص امت اسلام، در
سرگذشت قوم حضرت موسی(ع) می توان یافت؛ زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتندو بیشترین عبرت و درس آموزی در سرنوشت این قوم است، خداوند در جای جای قرآن کریم به ماجرای قوم پرداخته است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [COLOR=#000000]قرآن كريم تفسیر نمونه، ج 15، ص 88 -[COLOR=#000000]ج 21،ص150-ج12ص 477-ج 9 ص-283 [COLOR=#000000]منشور جاوید، ج 1، ص 355.6 [COLOR=#000000]تفسیر مجمع البیان، ج 8، ص 520.
و اما سوال :
در سوره صافات و انبيا داستان حضرت يونس(ع) بيان شده است
اسماني نوشته شده: به این جهت، بیشتر عبرت ها و درس ها برای بشر را به خصوص امت اسلام، در
سرگذشت قوم حضرت موسی(ع) می توان یافت؛ زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتندو بیشترین عبرت و درس آموزی در سرنوشت این قوم است، خداوند در جای جای قرآن کریم به ماجرای قوم پرداخته است
ضمن تشکر از پاسخ متین شما ، این نکته را هم اضافه کنیم که قصد قرآن از بیان احوال یک قوم
تنها قصه گویی برای خواننده نیست . نکته مهم در بیان یک داستان ، شباهت احوال مردمان آن داستان با مردمی است
که مخاطب آن داستان هستند . وگرنه اگر چنین نبود ، این داستان سرایی کاری بیهوده می نمود
و اعراب تازه مسلمان به پیامبر ص ایراد می گرفتند که اینها چه ربطی به ما دارد ؟!
ولی هیچ اعتراضی در تاریخ ثبت نگردیده است ؛
حتی در مورد داستان قوم لوط و ارتباط آن با گزارش هایی که از آن زمان مکه در تاریخ اعراب ثبت شده .
پس از داستان هایی مثل حضرت موسی ع ، می توان نتیجه گرفت شباهت های زیادی بین قوم بنی اسرائیل
و مردم زمان پیامبر اکرم (ص) بود (خصوصا منافقین) .
و این تکرار و تاکید قرآن اولا برای پند گرفتن همین افراد زمان نزول قرآن است
ثانیا شناخت ما نسبت به زمان نازل شدن قرآن و فضای موجود آن دوران
[COLOR=#002060]ثالثا پند گیری خود ما و سایر مردمانی که پس از زمان نزول قرآن پا به عرصه بندگی گذاردند .
[HR]
و اما سوال :
در سوره صافات و انبيا داستان حضرت يونس(ع) بيان شده است
ترك اولاي حضرت يونس(ع) چي بود؟؟
پاسخ این سوال رو هم به عهده دوستان فعال در این تاپیک واگذار می کنم .