زنان را بزنيم يا نه؟!؟!؟!
مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت
-
- پست: 270
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
- محل اقامت: کره زمین
- سپاسهای ارسالی: 194 بار
- سپاسهای دریافتی: 797 بار
- تماس:
زنان را بزنيم يا نه؟!؟!؟!
بسم رب المهدی
با سلام و احترام؛ چگونه در قرآن حکم به تنبیه بدنی زن داده شده، در حالی که خداوند آیات را «شفا و رحمت» قرار داده است و رابطه دو زوج را از آیات الهی و نشان
رحمت و مودت می داند و عفو و گذشت را سرمایه بزرگ انسان دانسته و فرمان می دهد که حتی بدی را به نیکی پاسخ دهید: «ادفع بالحسنة السیئة» نیز به مردان
فرمان می دهد که با زنان خود به نیکی رفتار نمائید: «و عاشروهن بالمعروف». روایات بسیار از پیامبر اسلام در مورد مهربانی و عطوفت به زنان وارد شده و مردان را از
زدن زنان باز داشته ،حتی در احکام فقهی برای زدن زنان که منجر به آسیب مانند کبودی بدن شود، دیه تعیین شده است.
با سلام و احترام؛ چگونه در قرآن حکم به تنبیه بدنی زن داده شده، در حالی که خداوند آیات را «شفا و رحمت» قرار داده است و رابطه دو زوج را از آیات الهی و نشان
رحمت و مودت می داند و عفو و گذشت را سرمایه بزرگ انسان دانسته و فرمان می دهد که حتی بدی را به نیکی پاسخ دهید: «ادفع بالحسنة السیئة» نیز به مردان
فرمان می دهد که با زنان خود به نیکی رفتار نمائید: «و عاشروهن بالمعروف». روایات بسیار از پیامبر اسلام در مورد مهربانی و عطوفت به زنان وارد شده و مردان را از
زدن زنان باز داشته ،حتی در احکام فقهی برای زدن زنان که منجر به آسیب مانند کبودی بدن شود، دیه تعیین شده است.
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
-
- پست: 270
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
- محل اقامت: کره زمین
- سپاسهای ارسالی: 194 بار
- سپاسهای دریافتی: 797 بار
- تماس:
بسم رب المهدي
سلام بهاره جان ممنون از توجهت
اين سوال در سوره نسا آيه 34 برايم پيش آمد آنجا که خداوند متعال مي فرمايد:
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار
داده است، و بخاطر انفاقهايى که از اموالشان (در مورد زنان) مىکنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غياب
(همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىکنند. و (امّا) آن دسته از زنان را
که از سرکشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و در صورت
نافرماني آنها را به زدن تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروى کردند،
راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)"
فکر مي کنم با مطالعه اين آيه پاسخ هر دو سوال شما را داده باشم.
باز هم ممنون
سلام بهاره جان ممنون از توجهت
اين سوال در سوره نسا آيه 34 برايم پيش آمد آنجا که خداوند متعال مي فرمايد:
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار
داده است، و بخاطر انفاقهايى که از اموالشان (در مورد زنان) مىکنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غياب
(همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىکنند. و (امّا) آن دسته از زنان را
که از سرکشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و در صورت
نافرماني آنها را به زدن تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروى کردند،
راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)"
فکر مي کنم با مطالعه اين آيه پاسخ هر دو سوال شما را داده باشم.
باز هم ممنون
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
[align=center]بسم الله الرحمن
سلام علیکم
کاربرگرامی بنده چون صاحب نظر نیستم جسارتی نمیکنم و نظری هم نمیدم ولی من درباره این و جواب سوال شما از دو تفسیر گرانقدر استفاده کردم.
انشالله که جواب سوالتون رو بگیرید و مفید واقع شود.
نکاتی از این آیه در تفاسیر مختلف آمده که بنده از تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی و گزیده تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی برای شما مینویسم.
متن آیه 34 سوره نساء:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا
حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُن َّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
ترجمه آیه:
مردان داراى ولايت بر زنانند از آن جهت كه خدا بعضى از ايشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، توليدى واراده بيشترى دارند) و
از آن جهت كه از اموال خود نفقه مىدهند، پس زنانِ شايسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ كرده، (حقو ق واسرار شوهر،)
در غياب اويند. و(امّا) زنانى كه از سرپيچى آنان بيم داريد، پس (نخست) آنان را موعظه كنيد و(اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى كنيد و
(اگر پند وقهر اثر نكرد،) آنان را بزنيد (وتنبيه بدنى كنيد)، پس اگر اطاعت شما را كردند، بهانهاى بر آنان ( براى ستم وآزار) مجوييد.
همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
تفسیر نور:
«قَوّام» به كسى گفته مىشود كه تدبير و اصلاح ديگرى را بر عهده دارد.
«نشوز» از «نشز» بهمعناى زمين بلند وبه سركشى وبلندپروازى نيز گفته مىشود.
شرط سرپرستى و مديريّت، لياقت تأمين و اداره زندگى است و به اين جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلكه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نيز بر
زنان مقدّمند، «بما فضّلاللّه... و بما انفقوا» و به اين خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زيرا كه مسئلهى زوجيّت مخصوص زناشويى است و
خدا اين برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى يا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، بايد عموم را مراعات كرد، نه افراد نادر را.
براى جمله «حافظات للغيب بما حفظ اللَّه» معانى گوناگونى است:
الف: زنان، آنچه را خدا خواهان حفظ آن است، حفظ نمايند.
ب: زنان، حقوق شوهران را حفظ كنند، همانگونه كه خدا حقوق زنان را در سايه تكاليفى كه بر مرد نهاده، حفظ كرده است.
ج: زنان حافظ هستند، ولى اين توفيق را از حفظ الهى دارند.
وقتى راههاى مسالمت آميز سود نبخشيد، يا بايد دست از انجام وظيفه كشيد، يا بايد در صورت تأثير نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد.
به گفتهى روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشيسم (آزاد طلبى) پيدا مىكنند كه تنبيه مختصر بدنى، برايشان همچون مرهم است.
در تن بيهات بدنى هم، اسلام سفارش كرده كه نبايد به مرحلهى كبودى جسم يا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط
قاضى تنبيه بدنى مىشود.
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: كتك شما نبايد به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، يا كتك نشانه خودنمايى و اظهار قدرت مرد
باشد كه زهره چشمى بگيرد. «ضرباً غير مبرّج» (وسائل جلد 12 صفحه 241)
امام صادقعليه السلام فرمودند: نشوز زن آن است كه در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعيت نكند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواك و
شبيه آن است، زدنى كه از روى رفق و دوستى باشد. (تفسیر طبری جلد 5 صفحه 68 و درّ المنثور جلد 2 صفحه 522)
پیامها
1- در يك اجتماع دو نفرى هم، يكى بايد مسئول و سرپرست باشد. مدير خانه مرد است. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
2- در اداره امور زندگى، بايد تعقّل و تدبير، بر احساسات و عواطف حاكم باشد. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
3- نظام حقوقى اسلام با نظام تكوين و آفرينش هماهنگ است. حقّ مديريّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
4- برترىهاى طبيعى فضل الهى است. «بما فضّل اللَّه»
5 - هزينه زندگى، بر عهده مرد است. «بما انفقوا»
6- قانونگذار بايد در وضع قانون، به تفاوتهاى طبيعىِ زن و مرد در آفرينش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
7- نشانه شايستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. «قانتات»
8 - نشانه همسر شايسته، حفظ خود در غياب شوهر است. «حافظات للغيب»
9- اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات»
10- علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. پيش از آنكه زن ناشزه شود، چارهاى بينديشيد. «تخافون نشوزهنّ»
11- مرد هيچ حقّى در آزار همسر مطيع خود ندارد. «فان اطعنكم فلاتبغوا عليهنّ سبيلاً»
12- سه مرحله موعظه، ترك همخوابى وتنبيه، براى مطيع كردن زن است.
پس اگر از راه ديگرى زن مطيع مىشود، مرد حقّ برخورد ندارد. جملهى «فان اطعنكم» نشانه آن است كه هدف اطاعت است، گرچه از طريق ديگرى باشد.
13- تواضع زن، ضعف نيست، ارزش است. «فالصالحات قانتات»
14- نشانهى همسر شايسته، رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غياب اوست. «فالصالحات ... حافظات للغيب»
15- برخورد با منكرات بايد گام به گام و مرحله به مرحله باشد. موعظه، قهر تنبيه. «فعظوهنّ واهجروهنّ...»
16- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدايى موقت اثر كند، تنبيه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
17- برخورد خشن و تنبيه، تنها براى انجام وظيفه است، نه انتقام و كينه و بهانه. «فان اطعنكم فلاتبغوا عليهن»
18- برترى مردان، نبايد سبب غرور شود، چون خدا از همه برتر است. «ان اللّه كان علياً كبيراً»
19- توجّه به برترى خداوند، كليد تقوى و پرهيز از ستم بر همسران است. «ان اللَّه كان علياً»
گزیده و خلاصه ای هم از متن تقسیر نمونه درباره این آیه :
سرپرستى در نظام خانواده .
خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايدرهبر و سرپرست واحدى داشـتـه بـاشـد, زيـرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى
كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد((رئيس )) خانواده و ديگرى ((معاون )) و تحت نظارت او باشد,
قرآن در اينجا تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود, مى گويد: ((مردان سرپرست ونگهبان زنانند)) (الرجال قوامون على النس).
الـبـتـه مـقصود از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست , بلكه منظوررهبرى واحد منظم با توجه به مسؤوليتها و مشورتهاى لازم است .
جمله بعد كه دو بخش است در قسمت اول مى فرمايد: ((اين سرپرستى به خاطر برتريهايى است كه (از نـظـر نـظام اجتماع ) خداوند براى بعضى نسبت
به بعضى ديگر قرار داده است )) (بما فضل اللّه بعضهم على بعض ).
و در قـسـمـت دوم مـى فـرمـايد: ((و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند))
(وبما انفقوامن اموالهم ).
سپس اضافه مى كند كه زنان در برابر وظايفى كه در خانواده به عهده دارند به دو دسته اند:.
دسـتـه اول :
((و زنـان صـالـح , زنانى هستند كه متواضعند و در غياب (همسرخود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده ,مى كنند))
(فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه ).
يعنى مرتكب خيانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظشخصيت شوهر و اسرار خانواده در غياب او نمى شوند, و وظايف و مسؤوليتهاى
خود را به خوبى انجام مى دهند.
دسـتـه دوم :
زنـانـى هستند كه از وظايف خود سرپيچى مى كنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنها ديده مى شود, مردان در مقابل اين گونه زنان وظايفى دارند كه بايد
مرحله به مرحله اجرا گردد,
در مـرحـلـه اول مى فرمايد: ((زنانى را كه از طغيان وسركشى آنها مى ترسيد پند و اندرز دهيد)) (واللا تى تخافون نشوزهن فعظوهن ).
در مـرحـلـه دوم مـى فـرمايد:((درصورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد, دربستر از آنها دورى كنيد)) (واهجروهن فى المضاجع ).
ودر مـرحـلـه سـوم : در صورتى كه سركشى و پشت پا زدن به وظايف ومسؤوليتها از حد بگذرد و هـمـچـنان در راه قانون شكنى با لجاجت و سرسختى
گام بردارند, نه اندرزها تاثير كند, و نه جدا شـدن در بـستر, و كم اعتنايى نفعى نبخشد, وراهى جز ((شدت عمل )) باقى نماند ((آنها را تنبيه بدنى كنيد))
(واضربوهن ).
مسلم است كه اگر يكى از اين مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظيفه خود اقدام كند مرد حق ندارد بهانه گيرى كرده , در صدد آزار زن برآيد,
لذا به دنبال اين جمله مى فرمايد:
((پس اگر آنها از شما اطاعت كردند, راهى براى تعدى بر آنهامجوييد)) (فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ).
و در پايان آيه مجددا به مردان هشدار مى دهد كه از موقعيت سرپرستى خوددر خانواده سؤاستفاده نـكـنـنـد و
به قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتهاست بينديشند
((زيرا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است )) (ان اللّه كان عليا كبيرا).
سلام علیکم
کاربرگرامی بنده چون صاحب نظر نیستم جسارتی نمیکنم و نظری هم نمیدم ولی من درباره این و جواب سوال شما از دو تفسیر گرانقدر استفاده کردم.
انشالله که جواب سوالتون رو بگیرید و مفید واقع شود.
نکاتی از این آیه در تفاسیر مختلف آمده که بنده از تفسیر نور حجت الاسلام قرائتی و گزیده تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی برای شما مینویسم.
متن آیه 34 سوره نساء:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا
حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُن َّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
ترجمه آیه:
مردان داراى ولايت بر زنانند از آن جهت كه خدا بعضى از ايشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، توليدى واراده بيشترى دارند) و
از آن جهت كه از اموال خود نفقه مىدهند، پس زنانِ شايسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ كرده، (حقو ق واسرار شوهر،)
در غياب اويند. و(امّا) زنانى كه از سرپيچى آنان بيم داريد، پس (نخست) آنان را موعظه كنيد و(اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى كنيد و
(اگر پند وقهر اثر نكرد،) آنان را بزنيد (وتنبيه بدنى كنيد)، پس اگر اطاعت شما را كردند، بهانهاى بر آنان ( براى ستم وآزار) مجوييد.
همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
تفسیر نور:
«قَوّام» به كسى گفته مىشود كه تدبير و اصلاح ديگرى را بر عهده دارد.
«نشوز» از «نشز» بهمعناى زمين بلند وبه سركشى وبلندپروازى نيز گفته مىشود.
شرط سرپرستى و مديريّت، لياقت تأمين و اداره زندگى است و به اين جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلكه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نيز بر
زنان مقدّمند، «بما فضّلاللّه... و بما انفقوا» و به اين خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زيرا كه مسئلهى زوجيّت مخصوص زناشويى است و
خدا اين برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى يا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، بايد عموم را مراعات كرد، نه افراد نادر را.
براى جمله «حافظات للغيب بما حفظ اللَّه» معانى گوناگونى است:
الف: زنان، آنچه را خدا خواهان حفظ آن است، حفظ نمايند.
ب: زنان، حقوق شوهران را حفظ كنند، همانگونه كه خدا حقوق زنان را در سايه تكاليفى كه بر مرد نهاده، حفظ كرده است.
ج: زنان حافظ هستند، ولى اين توفيق را از حفظ الهى دارند.
وقتى راههاى مسالمت آميز سود نبخشيد، يا بايد دست از انجام وظيفه كشيد، يا بايد در صورت تأثير نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد.
به گفتهى روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشيسم (آزاد طلبى) پيدا مىكنند كه تنبيه مختصر بدنى، برايشان همچون مرهم است.
در تن بيهات بدنى هم، اسلام سفارش كرده كه نبايد به مرحلهى كبودى جسم يا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط
قاضى تنبيه بدنى مىشود.
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود: كتك شما نبايد به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، يا كتك نشانه خودنمايى و اظهار قدرت مرد
باشد كه زهره چشمى بگيرد. «ضرباً غير مبرّج» (وسائل جلد 12 صفحه 241)
امام صادقعليه السلام فرمودند: نشوز زن آن است كه در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعيت نكند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواك و
شبيه آن است، زدنى كه از روى رفق و دوستى باشد. (تفسیر طبری جلد 5 صفحه 68 و درّ المنثور جلد 2 صفحه 522)
پیامها
1- در يك اجتماع دو نفرى هم، يكى بايد مسئول و سرپرست باشد. مدير خانه مرد است. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
2- در اداره امور زندگى، بايد تعقّل و تدبير، بر احساسات و عواطف حاكم باشد. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
3- نظام حقوقى اسلام با نظام تكوين و آفرينش هماهنگ است. حقّ مديريّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
4- برترىهاى طبيعى فضل الهى است. «بما فضّل اللَّه»
5 - هزينه زندگى، بر عهده مرد است. «بما انفقوا»
6- قانونگذار بايد در وضع قانون، به تفاوتهاى طبيعىِ زن و مرد در آفرينش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
7- نشانه شايستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. «قانتات»
8 - نشانه همسر شايسته، حفظ خود در غياب شوهر است. «حافظات للغيب»
9- اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات»
10- علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد. پيش از آنكه زن ناشزه شود، چارهاى بينديشيد. «تخافون نشوزهنّ»
11- مرد هيچ حقّى در آزار همسر مطيع خود ندارد. «فان اطعنكم فلاتبغوا عليهنّ سبيلاً»
12- سه مرحله موعظه، ترك همخوابى وتنبيه، براى مطيع كردن زن است.
پس اگر از راه ديگرى زن مطيع مىشود، مرد حقّ برخورد ندارد. جملهى «فان اطعنكم» نشانه آن است كه هدف اطاعت است، گرچه از طريق ديگرى باشد.
13- تواضع زن، ضعف نيست، ارزش است. «فالصالحات قانتات»
14- نشانهى همسر شايسته، رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غياب اوست. «فالصالحات ... حافظات للغيب»
15- برخورد با منكرات بايد گام به گام و مرحله به مرحله باشد. موعظه، قهر تنبيه. «فعظوهنّ واهجروهنّ...»
16- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدايى موقت اثر كند، تنبيه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
17- برخورد خشن و تنبيه، تنها براى انجام وظيفه است، نه انتقام و كينه و بهانه. «فان اطعنكم فلاتبغوا عليهن»
18- برترى مردان، نبايد سبب غرور شود، چون خدا از همه برتر است. «ان اللّه كان علياً كبيراً»
19- توجّه به برترى خداوند، كليد تقوى و پرهيز از ستم بر همسران است. «ان اللَّه كان علياً»
گزیده و خلاصه ای هم از متن تقسیر نمونه درباره این آیه :
سرپرستى در نظام خانواده .
خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايدرهبر و سرپرست واحدى داشـتـه بـاشـد, زيـرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى
كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد((رئيس )) خانواده و ديگرى ((معاون )) و تحت نظارت او باشد,
قرآن در اينجا تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود, مى گويد: ((مردان سرپرست ونگهبان زنانند)) (الرجال قوامون على النس).
الـبـتـه مـقصود از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست , بلكه منظوررهبرى واحد منظم با توجه به مسؤوليتها و مشورتهاى لازم است .
جمله بعد كه دو بخش است در قسمت اول مى فرمايد: ((اين سرپرستى به خاطر برتريهايى است كه (از نـظـر نـظام اجتماع ) خداوند براى بعضى نسبت
به بعضى ديگر قرار داده است )) (بما فضل اللّه بعضهم على بعض ).
و در قـسـمـت دوم مـى فـرمـايد: ((و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند))
(وبما انفقوامن اموالهم ).
سپس اضافه مى كند كه زنان در برابر وظايفى كه در خانواده به عهده دارند به دو دسته اند:.
دسـتـه اول :
((و زنـان صـالـح , زنانى هستند كه متواضعند و در غياب (همسرخود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده ,مى كنند))
(فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه ).
يعنى مرتكب خيانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظشخصيت شوهر و اسرار خانواده در غياب او نمى شوند, و وظايف و مسؤوليتهاى
خود را به خوبى انجام مى دهند.
دسـتـه دوم :
زنـانـى هستند كه از وظايف خود سرپيچى مى كنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنها ديده مى شود, مردان در مقابل اين گونه زنان وظايفى دارند كه بايد
مرحله به مرحله اجرا گردد,
در مـرحـلـه اول مى فرمايد: ((زنانى را كه از طغيان وسركشى آنها مى ترسيد پند و اندرز دهيد)) (واللا تى تخافون نشوزهن فعظوهن ).
در مـرحـلـه دوم مـى فـرمايد:((درصورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد, دربستر از آنها دورى كنيد)) (واهجروهن فى المضاجع ).
ودر مـرحـلـه سـوم : در صورتى كه سركشى و پشت پا زدن به وظايف ومسؤوليتها از حد بگذرد و هـمـچـنان در راه قانون شكنى با لجاجت و سرسختى
گام بردارند, نه اندرزها تاثير كند, و نه جدا شـدن در بـستر, و كم اعتنايى نفعى نبخشد, وراهى جز ((شدت عمل )) باقى نماند ((آنها را تنبيه بدنى كنيد))
(واضربوهن ).
مسلم است كه اگر يكى از اين مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظيفه خود اقدام كند مرد حق ندارد بهانه گيرى كرده , در صدد آزار زن برآيد,
لذا به دنبال اين جمله مى فرمايد:
((پس اگر آنها از شما اطاعت كردند, راهى براى تعدى بر آنهامجوييد)) (فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ).
و در پايان آيه مجددا به مردان هشدار مى دهد كه از موقعيت سرپرستى خوددر خانواده سؤاستفاده نـكـنـنـد و
به قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتهاست بينديشند
((زيرا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است )) (ان اللّه كان عليا كبيرا).
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
parastoye-mohajer نوشته شده:اين سوال در سوره نسا آيه 34 برايم پيش آمد آنجا که خداوند متعال مي فرمايد:
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار
داده است، و بخاطر انفاقهايى که از اموالشان (در مورد زنان) مىکنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غياب
(همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىکنند. و (امّا) آن دسته از زنان را
که از سرکشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و در صورت
نافرماني آنها را به زدن تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروى کردند،
راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)"
به نام خدا
با سلام و ارزوي قبولي طاعات و عبادات
قوّامون جمع قوام است یعنی موجب استواری و محکمی خانواده و زندگی . مردان به سبب استعدادهای خدادادی که در اختیارشان قرار داده شده
نگهدارنده و اداره کننده زندگی هستند و این به معنی برتری نیست ؛ بلكه وظيفه اي است در تدبير و تاديب و تعليم زنان توسط مردان .
و تازه زحمتی است بر دوش آنها و زنان از این مسولیت سخت معاف شده اند و در عوض کارهای دیگری به عهده شان است .
بنابرهمین اداره امور است که اگر در زندگی ، نافرمانی و یا عدم پذیرش زن نسبت به مسولیتش صورت گرفت برای تنبیه ( به معنی آگاه کردن او )
و توجه دادن او اسلام چند راه را اجازه داده . كه اخرينش ضرب است .
ادامه مطلب شامل : 1- پيش شرط هاي ضرب ؛ 2- معني و شرايط ضرب
1-اما با پيش فرض هايي كه قرار داده است ، يعني اگر نارفرماني كردند (نشوز) ، اولا آنها را موعظه كنيد پند دهيد .
اگر بازهم فايده نكرد ، از ايشان كناره گيري كنيد و در بستر نيز به انها پشت نماييد
در مرحله سوم ، تنبيه بدني كه شرايطش جلوتر خواهد آمد .
اما در ادامه آيه مي گويد اگر در همان مرحله اول=موعظه بازگشتند و اطاعت نمودند ، حق ورود به مراحل بعدي را نداريد (فلا تبغوا عليهن سبيلا)
اما اگر به مرحله دوم رسيد يعني دوري گزيدن . مطمئن باشيد اگر چنين رفتاري با يك خانم انجام گيرد ، بخاطر مسائل عاطفي و احساسي كه دارد
اصلا كار به مرحله سوم نمي رسد ! يعني به محض احساس بي توجهي شوهر به او ، از نافرماني دست خواهد كشيد.
2-اما اگر كار به مرحله سوم كشيده شد شرايطي دارد :
همانطور که خاطرتان هست ، گفته بودیم که قرآن نیاز به مفسر و کلام پیامبر.ص دارد تا بفهمیم منظور چیست ؟
دوم اینکه برخی عادات جاهلی را اسلام محدود نموده و سپس در واقع از بین برده است . یکی هم زدن زنان بوده .
فرهنگ موجود جاهلي را نمي شد با برخورد چكشي از بين برد . بايد آرام آرام اين فرهنگ از بين مي رفت .
(البته دقت كنيد كه حكم خدا ربطي فقط به جاهليت نداشت اما اين توضيح براي فهم بهتر فضاي نزول ايات لازم است
وگرنه توضيحات ما همان خواهد بود كه در جلوتر خواهد آمد و ربط مستقيم به فرهنگ جاهلي ندارد چرا كه احكام خداوند هميشگي است
و محدود به زمان خاصي نيست)
لذا در چنين فرهنگي عادت ضرب وشتم و مجروح نمودن زنان و خشونت با ايشان رواج داشته است . اسلام براي اينكه هم مخاطبان ان زمان خود را
متقاعد كند و با خود همراه سازد(از همان لفظ ضرب استفاده نموده) و هم براي اينكه شرايط آن را به مخاطب گوشزد نمايد و
هم براي اينكه ايندگان را با حكم اين ايه و شرايط آن آشنا سازد ، تفسير آن را در كلام پيامبر اكرم(ص) آورده است كه ايشان فرمودند
اين ضربه بايد غير مبرّح باشد (يعني كبود نكند ، مجروح نكند ، شكستگي نياورد و... )
که وسيله آن در كلام امام باقر (ع) نيز امده است كه با چوب مسواک فقط یک تلنگری حق دارید بزنید فقط جهت تذکر ؛ یعنی در واقع هیچ !!!
چنین چیز بی ارزش و سبکی اصلا زدن ندارد .
(و با اين تدبير مسائل بسياري رفع و حل شد)
و لذا هشدار دادند که اگر این زدن موجب کبودی و یا جراحتی شود با خدا طرف هستید و روز قیامت جایی در کنار من نخواهید داشت .
و در جای دیگر فرمودند نزدیکترین شما در بهشت به من ، نرمخوترین شماست نسبت به خانواده اش است .
پس چنین دین رحمتی چگونه می تواند اجازه ضرب و شتم و خشونت دهد ؟!!!
لذا باید دقت کرد که بدون تفسیر معصوم(ع) ، در فهم قرآن دچار لغزش و بیراهه خواهيم شد .
.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 270
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
- محل اقامت: کره زمین
- سپاسهای ارسالی: 194 بار
- سپاسهای دریافتی: 797 بار
- تماس:
بسم رب المهدي
سلام طاعات و عبادات شما نيز مقبول در گاه حق تعالي.
ممنون از توجه و پاسخ اما اينجا باز براي من اين سوال پيش آمد که وقتي خدا براي نافرماني زنان سه مرحله گذاشته که
خداي ناکرده از مردانشان نافرماني نکنند جايي در قرآن هست که خدا براي مرداني که وظايفيشان را به درستي انجام نمي
دهند نيز شرايطي گذاشته باشد که آنها نيز به اشتباه خود پي ببرند
سلام طاعات و عبادات شما نيز مقبول در گاه حق تعالي.
ممنون از توجه و پاسخ اما اينجا باز براي من اين سوال پيش آمد که وقتي خدا براي نافرماني زنان سه مرحله گذاشته که
خداي ناکرده از مردانشان نافرماني نکنند جايي در قرآن هست که خدا براي مرداني که وظايفيشان را به درستي انجام نمي
دهند نيز شرايطي گذاشته باشد که آنها نيز به اشتباه خود پي ببرند
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
به نام خدا
با سلام مجدد
البته سوال شما خيلي تيزبينانه طرح شده چون يکم اول و اخرش به هم نمي خوره .
چون قسمت اول در مورد نافرماني کردن زن از مرد هست ، و نتيجه دوم در مورد وظايف مردان .
ببينيد علت ولايت مردان بر زنان ، در اول آيه ذکر شده بود (قوامون) و به همين دليل اجازه داده بود که در صورت نافرماني زن
چنين اختياراتي دارند .
اما زن ولايتي بر مرد ندارد که اگر نافرماني کند اختيار برخوردي داشته باشند .
و البته فرمان و انجام وظايف با هم مفاوت استکه در هر دو صورت چنين شرايط مشابهي گذاشته نشده .
اما گوشزد کردن و امر به معروف ونهي از منکر و فهماندن اشتباه ديگران زن و مرد نمي شناسد و وظيفه همگان است
البته با رعايت تمام روش هاي تربيتي و رواني و ديني .
پس چون آيه مربط به ولايت مردان و نافرماني زنان است چنين شرايطي بود .
اما وقتي شرايط فرق کند دستورات هم فرق مي کند .
اما در مورد امر به رفتار نيکو با زنان صراحتا در قرآن داريم :
سوره مبارکه نساء آيه 19 :
و َعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...
به نيکي با ايشان رفتار کنيد .
خيلي گسترده هست و واقعا وظيفه مردان در مقابل زنان رو حساس ودشوار مي کنه چه اينکه "معروف" بسيار
گسترده و شاخه پذیر است .
البته همیشه هم تاکید کرده ایم و می کنیم که دین ما دو وجه دارد قرآن و سنت ، و همه چیز را نباید در قرآن جست و از احادیث معصومین (ع) باید بهره گرفت
لذا توصیخ می کنم حتما تاپیک زیر را برای کامل شدن پاسخ خود مطالعه بفرمایید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=1780
موفق باشید
با سلام مجدد
البته سوال شما خيلي تيزبينانه طرح شده چون يکم اول و اخرش به هم نمي خوره .
چون قسمت اول در مورد نافرماني کردن زن از مرد هست ، و نتيجه دوم در مورد وظايف مردان .
ببينيد علت ولايت مردان بر زنان ، در اول آيه ذکر شده بود (قوامون) و به همين دليل اجازه داده بود که در صورت نافرماني زن
چنين اختياراتي دارند .
اما زن ولايتي بر مرد ندارد که اگر نافرماني کند اختيار برخوردي داشته باشند .
و البته فرمان و انجام وظايف با هم مفاوت استکه در هر دو صورت چنين شرايط مشابهي گذاشته نشده .
اما گوشزد کردن و امر به معروف ونهي از منکر و فهماندن اشتباه ديگران زن و مرد نمي شناسد و وظيفه همگان است
البته با رعايت تمام روش هاي تربيتي و رواني و ديني .
پس چون آيه مربط به ولايت مردان و نافرماني زنان است چنين شرايطي بود .
اما وقتي شرايط فرق کند دستورات هم فرق مي کند .
اما در مورد امر به رفتار نيکو با زنان صراحتا در قرآن داريم :
سوره مبارکه نساء آيه 19 :
و َعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ...
به نيکي با ايشان رفتار کنيد .
خيلي گسترده هست و واقعا وظيفه مردان در مقابل زنان رو حساس ودشوار مي کنه چه اينکه "معروف" بسيار
گسترده و شاخه پذیر است .
البته همیشه هم تاکید کرده ایم و می کنیم که دین ما دو وجه دارد قرآن و سنت ، و همه چیز را نباید در قرآن جست و از احادیث معصومین (ع) باید بهره گرفت
لذا توصیخ می کنم حتما تاپیک زیر را برای کامل شدن پاسخ خود مطالعه بفرمایید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=1780
موفق باشید
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 270
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
- محل اقامت: کره زمین
- سپاسهای ارسالی: 194 بار
- سپاسهای دریافتی: 797 بار
- تماس:
ارزش بانوان در دين اسلام
سلام
باز هم از پاسخ شما ممنونم
من با خواندن اين مطالب و مطالبي از اين قبيل فکر مي کنم کمي در دين اسلام(البته در اين که دين ما دين کاملي است
شکي نيست و مطمئنا اشکال از فکر بنده است ) نسبت به خانمها اجحاف شده مثلا در مورد ارث يا
ديه چرا بايد احکام اينقدر متفاوت باشد که زن نصف مرد ارث ببرد يا ديه زن نصف مرد(به خصوص در اين مورد که احساس
ميکنم يعني وجود جسماني زن هم به عنوان يک انسان نصف يک مرد ارزش دارد) هست
مثلا امير المومنين (ع) در خطبه 80 نهج البلاغه مي فرمايند :
اي مردم!همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و بهره وري از اموال و عقل متفاوتند.اما تفاوت ايمان بانوان بر کنار بودن
از نماز و روزه در برخي ايام و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است و علت
تفاوت در بهره وري از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.
در اين خطبه از کلمه نواقص استفاده شده که باز علتش برايم مجهول است "ان النسا نواقص الايمان "
از اين دست روايات باز هم هست نمي گم زياد هست ولي هست و من برام واقعا سوال که چرا بايد اينگونه باشد ؟
يعني واقعا مقام و ارزش بانوان از مردان پايينتر و اين فقط خاص دين ماست يا همه اديان الهي؟
باز هم از پاسخ شما ممنونم
من با خواندن اين مطالب و مطالبي از اين قبيل فکر مي کنم کمي در دين اسلام(البته در اين که دين ما دين کاملي است
شکي نيست و مطمئنا اشکال از فکر بنده است ) نسبت به خانمها اجحاف شده مثلا در مورد ارث يا
ديه چرا بايد احکام اينقدر متفاوت باشد که زن نصف مرد ارث ببرد يا ديه زن نصف مرد(به خصوص در اين مورد که احساس
ميکنم يعني وجود جسماني زن هم به عنوان يک انسان نصف يک مرد ارزش دارد) هست
مثلا امير المومنين (ع) در خطبه 80 نهج البلاغه مي فرمايند :
اي مردم!همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و بهره وري از اموال و عقل متفاوتند.اما تفاوت ايمان بانوان بر کنار بودن
از نماز و روزه در برخي ايام و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است و علت
تفاوت در بهره وري از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.
در اين خطبه از کلمه نواقص استفاده شده که باز علتش برايم مجهول است "ان النسا نواقص الايمان "
از اين دست روايات باز هم هست نمي گم زياد هست ولي هست و من برام واقعا سوال که چرا بايد اينگونه باشد ؟
يعني واقعا مقام و ارزش بانوان از مردان پايينتر و اين فقط خاص دين ماست يا همه اديان الهي؟
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
خانه مادری ما همه بیت الزهراست
یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
-
- پست: 1668
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3099 بار
- سپاسهای دریافتی: 5474 بار
با سلام خدمت شما دوست گرامی
[align=center]برای یافتن جواب گوشه ای از سوالات و ابهامات ذهنیتون میتونید به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopi ... highlight=
پیروز باشید
[align=center]برای یافتن جواب گوشه ای از سوالات و ابهامات ذهنیتون میتونید به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopi ... highlight=
پیروز باشید
زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!!
نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!!
نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: ارزش بانوان در دين اسلام
به نام خدا
با سلام
امیدوارم با لینک بالا که دوستمون دادند به پاسخ سوالات خود رسیده باشید اما برای توضیح بیشتر چند نکته را عرض می کنم
نکته مهمی که وجود دارد این است که فراموش نکنیم ، دین مطابق با فطرت و خلقت انسان از طرف خالقش وضع شده است .
اینکه در دین ما چه نگاهی به زن می شود دقیقا همان نگاهی است که با خلقت او هماهنگ است .
و قوانین الهی مطابق با حقایق وجودی و اجتماعی بشر است که خالق او چنین صلاح دیده است .
اگر معصومین (ع) پرده از رازهای خلقت برمی دارند ، درواقع نشان دادن نظر صرفا یک دین به یک مسئله نیست بلکه در واقع همان رازگشایی خلقت است.
برخلاف سایر اندیشه ها که ایدئولوژی ها برگرفته از مسائل است ، در دین اسلام میان ایدئولوژی و مسائل رابطه برعکس است .
متون دینی ما همگی ایینه ایی هستند از قوانین خلقت خداوند و فطرت انسان و چیز جدایی از حقایق نیستند .
توضیح دقیق این خطبه را در لینک زیر می توانید ببینید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=1943
در روایات ما هیچگاه ارزش زن و مرد نسبت به هم مقایسه نشده است .
همچنین در بالا عرض شد که نباید سایر اندیشه ها را با دین اسلام مقایسه کرد ، چون تفاوت بنیادین در نگاه وجود دارد اما می توانید نگاه به زن را در
فرهنگ های مختلف در لینک زیر ببینید . (ضمنا دقت نمایید که از ادیان الهی استفاده نکردم چون یک دین الهی بیشتر نداریم که همه پیامبران همان را
تبلیغ می کردند ، بقیه فرهنگ ها را به سایر اندیشه ها می توان تعبیر کرد )
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=48
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=266
ارزش زن بعد از اسلام :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=267
موفق باشید
با سلام
امیدوارم با لینک بالا که دوستمون دادند به پاسخ سوالات خود رسیده باشید اما برای توضیح بیشتر چند نکته را عرض می کنم
parastoye-mohajer نوشته شده:من با خواندن اين مطالب و مطالبي از اين قبيل فکر مي کنم کمي در دين اسلام(البته در اين که دين ما دين کاملي است
شکي نيست و مطمئنا اشکال از فکر بنده است ) نسبت به خانمها اجحاف شده مثلا در مورد ارث يا
ديه چرا بايد احکام اينقدر متفاوت باشد که زن نصف مرد ارث ببرد يا ديه زن نصف مرد(به خصوص در اين مورد که احساس
ميکنم يعني وجود جسماني زن هم به عنوان يک انسان نصف يک مرد ارزش دارد) هست
نکته مهمی که وجود دارد این است که فراموش نکنیم ، دین مطابق با فطرت و خلقت انسان از طرف خالقش وضع شده است .
اینکه در دین ما چه نگاهی به زن می شود دقیقا همان نگاهی است که با خلقت او هماهنگ است .
و قوانین الهی مطابق با حقایق وجودی و اجتماعی بشر است که خالق او چنین صلاح دیده است .
اگر معصومین (ع) پرده از رازهای خلقت برمی دارند ، درواقع نشان دادن نظر صرفا یک دین به یک مسئله نیست بلکه در واقع همان رازگشایی خلقت است.
برخلاف سایر اندیشه ها که ایدئولوژی ها برگرفته از مسائل است ، در دین اسلام میان ایدئولوژی و مسائل رابطه برعکس است .
متون دینی ما همگی ایینه ایی هستند از قوانین خلقت خداوند و فطرت انسان و چیز جدایی از حقایق نیستند .
در اين خطبه از کلمه نواقص استفاده شده که باز علتش برايم مجهول است "ان النسا نواقص الايمان "
توضیح دقیق این خطبه را در لینک زیر می توانید ببینید :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=1943
يعني واقعا مقام و ارزش بانوان از مردان پايينتر و اين فقط خاص دين ماست يا همه اديان الهي؟
در روایات ما هیچگاه ارزش زن و مرد نسبت به هم مقایسه نشده است .
همچنین در بالا عرض شد که نباید سایر اندیشه ها را با دین اسلام مقایسه کرد ، چون تفاوت بنیادین در نگاه وجود دارد اما می توانید نگاه به زن را در
فرهنگ های مختلف در لینک زیر ببینید . (ضمنا دقت نمایید که از ادیان الهی استفاده نکردم چون یک دین الهی بیشتر نداریم که همه پیامبران همان را
تبلیغ می کردند ، بقیه فرهنگ ها را به سایر اندیشه ها می توان تعبیر کرد )
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=48
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=266
ارزش زن بعد از اسلام :
http://www.eteghadat.com/forum/viewtopic.php?t=267
موفق باشید
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]