کافر از نظر قرآن به چه کسی گفته میشود؟

[h_shakur]

با سلام وعرض ادب محضر sh.ahmad36


"كفر تنها انكار خدا ,وحي ورسالت ومعاد نيست , بلكه اكر

كسي عمدا نماز و زكات را نيز ترك كند كافر عملي است " .



(تفسير تسنيم,ج 2,ص 213 )



توفيقات بالاتر ي را برايتان خواهانم . التماس دعا

[sh.ahmad]

به h_shakur سلام برادرمحترم شمانوشتید"كسي عمدا نماز و زكات را نيز ترك كند كافر عملي است "پاسخ اولا :به تفاسیرعلماء بزرگ مانندالمیزان علامه طباطبائی ومجمع البیان علامه طبرسی ونمونه ازآیه ا..مکارم شیرازی ورساله مراجع تقلید مراجعه نمائید،هرتفسیری دقیق وعمیق نوشته نشده است ثانیا:کسکه عمدانمازوزکات راترک نمایدفاسق است واگرآندو راترک نموده وانکارهم بنمایدکافراست چون ضروری دین و حکم قرآن وپیامبرراانکارنموده است بازهم موفق باشیدوالسلام.

[مسلم12]

سلام بر دوستان من تازه وارد سايت شدم.
به نظر من كافر معناي خيلي وسيع تري دارد و نبايد ان را فقط مختص به اسلام دانست.كافر كسي است كه پشت به حق كرده باشد و مومن كسي است كه روي به حق داشته باشد.
هر حقي مي تواند در اين موضوع سهيم باشد پيامبر ائمه معصومين و ...دروغ گفتن هم نوعي كفر است زيرا دروغ گفتن يعني حق و حقيقتي وجود دارد كه ما به خاطر مصلحتي آن را زير پا مي گذاريم.باري هر آدمي روي زمين روي به حقيقت داشته باشد مي توان آن را مومن دانست ولو اينكه به لفظ مسلمان نباشد.به قول مولانا((چون نبد بوجهل از اصحاب درد/ديد صد شق القمر باور نكرد/دردمندي كش زبام افتاد تشت/زو نهان كرديم حق پنهان نگشت))مولانا مي گويد ابوجهل با اينكه صد شق القمر ديد ولي به خاطر اينكه پشت به حقيقت بود و به معناي واقعي كلمه كافر بود اسلام نياورد ولي ما از كسي كه واقعا دنبال حق و حقيقت است اگر حتي حق را پنهان كنيم او خود حق را پيدا مي كند.فرضا عمر ابن سعد كافر است زيرا در ذهن خود مي گويد كه عمارت ري باقي بماند ولي حق(امام حسين)نابود شود و اين است معناي كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا در هر دوره اي عده اي هستند كه حق را زير پا مي گذارند و كساني مثل امام حسين هستند كه براي بر پايي حق قيام مي كنند.به خاطر اينست كه بين ما رايج شده حقيقت تلخ است زيرا هميشه حق و حقيقت براي نفس ما شيرين نمي نمايد و گاهي تلخ است و اگر هواي نفس خود را زير پا بگذاريم حقيقت شيرينترين چيزي مي شود كه ما در طول زندگي در پي آن مي توانيم باشيم.

[sh.ahmad]

به مسلم 12 سلام برادرمحترم شمانوشتید"هر حقي مي تواند در اين موضوع سهيم باشد پيامبر ائمه معصومين و ...دروغ گفتن هم نوعي كفر است زيرا دروغ گفتن يعني حق و حقيقتي وجود دارد كه ما به خاطر مصلحتي آن را زير پا مي گذاريم.باري هر آدمي روي زمين روي به حقيقت داشته باشد مي توان آن را مومن دانست ولو اينكه به لفظ مسلمان نباشد."پاسخ:1-شما معنوی لغوی کفررابامعنی اصطلاحی آن خلط کرده واشتباه گرفتید2-این سخن شما باقرآن کریم مطابقت ندارد"ان الذین کفروامن اهل الکتاب والمشرکین فی نارجهنم"هماناکسانیکه کافرشدندازاهل کتاب ومشرکین درآتش جهنم هستند.آیادربین مسیحیان ویودیان وغیره آنطورکه شمانوشتیدکسی نیست که روی به حقیقت داشته باشد؟3-دراظهارنظرهاسعی کنیدبادلیل همراه باشدوالانظرشخصی برای خود انسان قابل قبول است موفق باشیدوالسلام.

[مسلم12]

كجاي سخن من با اين آيه قران در تضاد است خداوند مي گويد كساني از مشركان و اهل كتاب وجود دارند كه جايشان در جهنم است زيرا ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند ولي اگر منظور شما اينست كه هيچكدام از اهل كتاب وارد بهشت نمي شوند بايد بگويم سخن شما با اين آيه از قران در تضاد است((از مومنان و يهوديان و مسيحيان و صابئين كساني كه به خداوند و روز بازپسين ايمان اورده و نيكوكاري كرده باشند پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بيمي بر انهاست و نه اندوهگين مي شوند))(بقره62)همانطور كه همه مسلمانان جهان وارد جهنم نمي شوند همه اهل كتاب هم وارد جهنم نمي شوند و اين چيز طبيعي است.اگر ما شيعيان در خانواده ي يك مسيحي بدنيا مي امديم بيشتر ما مسيحي بوديم و به جاي اينكه از ائمه معصومين صحبت كنيم از عيسي مسيح صحبت مي كرديم و از دين مسيحي خود دفاع مي كرديم.معدود كساني هستند كه واقعا تن به تحقيق در اديان مي دهند و دين بهتر را براي خود برمي گزينند.حال بحث از اينكه تمام اهل كتاب وارد جهنم مي شوند اين با عدل الهي نمي خواند.
منظور شما از اصطلاحات معنوي و لغوي چيست؟مي شود بيشتر توضيح دهيد ممنون.

[sh.ahmad]

به مسلم 12سلام برادرمحترم دررابطه بامواردفوق نکاتی رامتذکرمیشوم اولا :جواب سلام واجب است ومابایداین شعارخوب اسلامی رافراموش نکنیم ثانیا:بحث درباره مومن وکافربودنه بهشت وجهنم شمانوشته بودید"باري هر آدمي روي زمين روي به حقيقت داشته باشد مي توان آن را مومن دانست ولو اينكه به لفظ مسلمان نباشد."وبنده درپاسخ نوشتم این سخن شما باقرآن کریم مطابقت نداردزیرا قرآن میفرماید"همه اهل کتاب ومشرکین کافرهستند".ثالثا:درباره آیه ای که درمقاله بالا نوشتید،آیه فوق به گفته برخی از مفسرین قرآن کریم ناظر به سؤالی است که برای بسیاری از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده است؛ آنها در فکر بودند که اگر راه حق و نجات تنها اسلام است، پس تکلیف نیاکان و پدران ما چه می شود؟ آیا آنها به خاطر عدم درک زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ایمان نیاوردن به او مجازات خواهند شد؟ در اینجا آیه شریفه مورد نظر نازل گردید و اعلام داشت که هر کسی در عصر خود به پیامبر بر حق و کتاب آسمانی زمان خویش ایمان آورده و عمل صالح انجام داده باشد، اهل نجات است و جای هیچ گونه نگرانی نیست . رابعا: تنها عده ای ازاهل کتاب به عذاب دچارنمیشوند که مستضعف وجاهل باشندونتوانند حق رابفهمندوتشخیص دهندو نادان مقصرهم نباشند والا درروزقیامت به آنها گفته میشود چرا نپرسیده وتحقیق نکردید . خامسا:کفرلغوی باکفراصطلاحی فرق میکندکفربه معنی لغوی یعنی پوشاندن ولی کفر به معنی اصطلاحی یعنی بی ایمانی به خالق وانبیاء و نبی اکرم (ص) ،موفق باشیدوالسلام.

[مسلم12]

سلام بر دوست گرامی ببخشید که در پست قبل سلام نکردم
اولا مومن و کافر بودن ارتباط مستقیمی با جهنم و بهشت دارد کسانی که کافر هستند یعنی حق را می پوشانند جهنم خود را از این دنیا آغاز کرده اند و به قولی هم اکنون هم در جهنم هستند و کسانی که مومن هستند هم اکنون در بهشت هستند.بهشت و جهنم از هم اکنون شروع شده است.
دوما بگذارید یک داستانی را از زندگی مولانا تعریف کنم مربوط به بحث ماست یک مسیحی وارد خانه ی مولانا می شود برای تعمیر وسایل خانه ی او و در این بین شاگردان مولانا از او می پرسند که دینش چیست و او هم جواب می دهد مسیحی هستم و شاگردان مولانا شروع می کنند به اثبات اینکه دین اسلام از دین مسیحی بهتر و سر تر است و شروع می کنند به دلیل اوردن برای این شخص شخص مسیحی که سواد چندانی نداشت و نمی توانست جواب شاگردان مولانا را بدهد می گوید تمام این مواردی که گفتید درست ولی من چهل سال است که مسیحی هستم و از روی مسیح شرمگینم اگر اینکه دین خود را عوض کنم.در این بین مولانا وارد قضیه می شود و می گوید این شخص مسیحی واقعا مومن است دین یعنی شرم داشتن از روی خداوند و شما چه چیز دیگری از این شخص می خواهید.عزیز من بهشت را به بهانه دهند به بها ندهند.خداوند که دنبال بهانه نیست که مخلوقات خود را وارد جهنم کند دنبال بهانه است که مخلوقات خود را وارد بهشت کند.ما اگر اینطور حساب کنیم 90 درصد مردم راهی جهنم می شوند.مگر هدف از دین چیست این است که کسی دروغ نگوید ظلم نکند و ریا نورزد نفاق نکند سخن چینی نکند نیکوکاری کند مغرور نباشد.حال اگر شخص مسیحی تمام این اوصاف را داشته باشد مسلم است که وارد بهشت می شود.مسلمان یعنی تسلیم دربرابر حق و این یک لفظ کلی است برای تمام بشریت که اگر کسی حقی شنید در مقابل ان حق تسلیم باشد.
سوما کافر بودن یعنی پوشاندن حق یعنی شخص کافر اگر در مقابل حقی قرار گرفت ان را می پوشاند و علیه آن حق فعالیتی می کند.سخن من هم همین است کافر یعنی کسی که پشت به حق دارد.اگر شخصی واقعا دین مسیحی را بپذیرد و برای اثبات دین خود دلیل داشته باشد و در طول زندگی در پی حق باشد مسلم است که راهی بهشت می شود.مسلم است که از دید ما مسلمانان دین مسیحی حق نیست و دین اسلام حق است و برای یک فرد مسیحی دین اسلام حق نیست و دین مسیحی حق است.
شماره ایه و سوره ی این سخن خداوند را لطف می کنید بنویسید با تشکر.

[HOOSSEYN]

ممنون ار تمامي عزيزان من وارد بحث نمي شم چون همين ها رو گفتم و موقتا مسدود شدم و با مساعدت آقا محسن امروز ازاد شدم
از همه ممنون

[HOOSSEYN]

به مسلم 12سلام برادرمحترم دررابطه بامواردفوق نکاتی رامتذکرمیشوم اولا :جواب سلام واجب است ومابایداین شعارخوب اسلامی رافراموش نکنیم ثانیا:بحث درباره مومن وکافربودنه بهشت وجهنم شمانوشته بودید"باري هر آدمي روي زمين روي به حقيقت داشته باشد مي توان آن را مومن دانست ولو اينكه به لفظ مسلمان نباشد."وبنده درپاسخ نوشتم این سخن شما باقرآن کریم مطابقت نداردزیرا قرآن میفرماید"همه اهل کتاب ومشرکین کافرهستند".ثالثا:درباره آیه ای که درمقاله بالا نوشتید،آیه فوق به گفته برخی از مفسرین قرآن کریم ناظر به سؤالی است که برای بسیاری از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده است؛ آنها در فکر بودند که اگر راه حق و نجات تنها اسلام است، پس تکلیف نیاکان و پدران ما چه می شود؟ آیا آنها به خاطر عدم درک زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ایمان نیاوردن به او مجازات خواهند شد؟ در اینجا آیه شریفه مورد نظر نازل گردید و اعلام داشت که هر کسی در عصر خود به پیامبر بر حق و کتاب آسمانی زمان خویش ایمان آورده و عمل صالح انجام داده باشد، اهل نجات است و جای هیچ گونه نگرانی نیست . رابعا: تنها عده ای ازاهل کتاب به عذاب دچارنمیشوند که مستضعف وجاهل باشندونتوانند حق رابفهمندوتشخیص دهندو نادان مقصرهم نباشند والا درروزقیامت به آنها گفته میشود چرا نپرسیده وتحقیق نکردید . خامسا:کفرلغوی باکفراصطلاحی فرق میکندکفربه معنی لغوی یعنی پوشاندن ولی کفر به معنی اصطلاحی یعنی بی ایمانی به خالق وانبیاء و نبی اکرم (ص) ،موفق باشیدوالسلام.

در مورد اين يه نكته مهمه كه خدا ميگه لا اكراه في الدين قدتبين رشد ومن الغي (اگه درست نوشته باشم ببخشين )
كه خودتون بايد معنيش رو بهتر بدونين كه در دين هيچ اجباري نيست ............
تمام ادياني كه اومدن و رفتن و باقي موندن و پيروانشون فقط راه سعادت رو نشون ميدن
البته كافرين از اين بحث جدا هستند
داخل پرانتز هم بگم كه مثلا ابوسفيان و معاويه كه نيازي ندارن بگيم كه در ظاهر مسلمون شدن وبودن ولي بر كسي پوشيده نيست كه در صدر اسلام چه كارها كه نكرده اند

[HOOSSEYN]

شرمنده اينو يه بنده خدايي برام داشت تعريف ميكرد كه گفته هاش موثقه
تعريف ميكرد در زمانهاي قديم يه عالم اهل دلي كلي كتاب تاليف كرده بود و كلي هم شاگرد داشته بود و كلي زحمت كشيده بوده و روزي مي ميره و بعد از مرگش به خواب يه بنده خدايي مي ره تو خواب براش تعريف ميكنه كه حال و احوال ميكننو ميگه اوضاعت چطوره و .........ميگه كه من اين همه كتاب و تفسير داشتم و شاگرد تربيت كردم ولي هنوز گره گشام نشد چيزي كه اينجا به دردم خورده اين بود كه روزي تو جوني از كويي عبور ميكردم و بقچه سيبي همراهم بود و مادر و كودكي در حال عبور بودن و كودك در اغوش مادر و بدون انكه مادر بفهمه سيبي بيرون اوردم و با استينم تميز كردم و به كودك دادم و تنها همان الان اينجا به دردم خورده (احتمالا منظورش عالم برزخ بوده تا روز حساب رسي برسه وچساب كتابها )