مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی
السلام عليك يا ابا عبد الله
اخيرا شبهه اي در مورد وجود نازنين امام حسين عليه السلام در سطح وسيع از طرف دشمنان مغرض اهل بيت عليهم السلام منتشر شده است و متاسفانه اذهان افراد كم اطلاع جامعه را نسبت به اين معصوم تحت تاثير منفي قرار داده است. تا آنجا که برخی افراد روز عاشورا را جشن گرفتند و از آن تعبیر به روز جشن نجات ایرانیان نمودند! البته اين اولين بار نيست كه اين شبهه مطرح شده اما اين بار گستره نشر اين تحريف بسيار گسترده تر از سالهاي قبل است و به طرق مختلف از جمله اينترنت و موبايل در بين افراد زيادي منتشر شده.
به جهت اين كه ممكن است اين شبهه به شما دوست عزيز هم رسيده باشد جوابيه مناسبي را براي آن تهيه كرده ايم كه كذب مدعاي اين دشمنان را روشن مي كند. اميد است با تلاش همه جانبه در راه تبليغ تشيع و دفاع از حريم معصومين عليهم السلام راه را براي نشر اين گونه اكاذيب ببنديم.
ابتدا به طرح شبهه مي پردازيم و سپس جوابها را مي آوريم.
صورت شبهه:
متني كه تصوير آن هم در زير آورده شده در كتاب سفينه البحار نوشته حاج شيخ عباس قمي صفحه 164 از قول حسين بن علي آمده است:
كه ترجمه آن چنين است:
ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ايراني ها هستند روشن است كه هر عربي از هر ايراني بهترو بالاتر و هر ايراني از دشمنان ما هم بدتر است. ايراني ها را بايد دستگير كرد و به مدينه آورد ، زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگي و غلامي اعراب گماشت.
پاسخ به اين شبهه را در قالب چند نكته بيان مي كنيم كه با در كنارهم گذاشتن مجموع اين نكات پاسخ كامل مي شود.
1- در فرهنگ عرب به همه افراد غير عرب گفته مي شده "عجم" مثل خود ما ايراني ها كه به همه افراد غير ايراني مي گوييم "خارجي" امامنظور ما فقط اعراب نيستند بلكه همه غير ايراني ها هستند به همين گونه در عرب هم كلمه عجم به معني غير عرب است در صورتي كه اشكال كننده آن را به معني ”ايراني” ترجمه كرده است!! كه اين غرض ورزي او را مي رساند.
2- اشكال كننده آنقدر نسبت به متون حديثي بي اطلاع بوده است كه نمي دانسته در روايات مربوط به اعتقادات وقتي گفته مي شود اباعبد الله منظور امام صادق عليه السلام هستند كه در اين حديث هم همينطور است و اين حديث از ایشان صادر شده است نه از امام حسين عليه السلام !!
3- عبارت حسين بن علي كه در بالاي متن آورده شده نوشته خود اشكال كننده است و نه جزو متن كتاب!!
4- اشكال كننده كلمه ”بيان” را كه در ابتداي خط دوم متن مذكور آمده را به ”روشن است” ترجمه كرده در صورتيكه مطالعه كنندگان كتب حديثي مي دانند كه در كتبي مانند سفينه البحار كه در واقع خلاصه كتاب بحارالانوار مرحوم مجلسي است وقتي كلمه "بيان" آورده مي شود يعني اين كه نويسنده اصلي كتاب- در اين جا منظور مرحوم مجلسي است- اين طور فرموده است و در واقع وقتي كلمه "بيان" نوشته مي شود نوعي نقل قول از نويسنده اصلي كتاب است. پس در اين جا توضيح علامه مجلسي در مورد اين حديث توسط شيخ عباس قمي آورده شده. شبهه کننده در واقع توضيح علامه مجلسی را تغيير داده و به جهت غرض ورزي خود به غلط ترجمه كرده كه” روشن است هر عربي از هر ايراني بهترو بالاتر و هر ايراني از دشمنان ما هم بدتر است. ”!!
در حاليكه علامه مجلسي در توضيح اين روايت از قول خود معصومين توضيح مي دهد كه منظور از عرب در اين روايت دوستان اهل بيت و معتقدين به ولايت ايشان است حتي اگر عجم و غير عرب باشند و منظور از عجم دشمنان ايشان و منكرين ولايت ائمه هستند حتي اگر عرب باشند و فرموده اند كه ملاك دوستي اهل بيت عرب بودن يا نبودن نيست بلكه ملاك اعتقاد داشتن به اصل ولايت ائمه است. پس طبق توضيح علامه مجلسي كه خود او اين حديث رانقل كرده منظور از اين حديث اين نيست كه عجم ها به خاطر عرب نبودنشان دشمن ائمه هستند.
5- اگر در متن عربي دقت كنيد در ادامه جمله اي كه در جواب شماره چهار ترجمه آن را گفتيم آمده است كه ”سوء رأي الثاني في الاعاجم” كه اين جمله در ترجمه اشكال كننده نيامده است!! اما ترجمه اين جمله اين است ” اشتباه راي عمربن خطاب (دومي) در مورد غير عربها” لذا ادامه متن بعد از اين جمله برمي گردد به عقيده عمر بن خطاب در مورد عجم ها نه عقيده امام حسين عليه السلام!!
6- در اين جا باز هم اشكال كننده بي سوادي خود را به رخ همگان كشيده است! چراكه كلمه ”قب” كه در پايان اين جمله آمده است به معني اين است كه متن از اين جا به بعد مربوط به كتاب مناقب ابن شهر آشوب است كه مترجم اشتباها در ترجمه خود اين جملات را ادامه حديث كتاب بحار الانوار دانسته غافل از اينكه اين قسمت، از كتاب ديگري است!!(قب به اختصار اشاره به كتاب مناقب دارد)
7- در اين بخش كه از كتاب مناقب آمده گفته شده كه وقتي اسراي ايراني را - بعد از فتح ايران توسط سپاه عمر كه برخلاف نظر امام حسن و امام حسين و اميرالمومنين علیهم السلام به ايران حمله كرده بود - به مدينه آوردند عمر مي خواست كه زنان آنها را بفروشد و مردانشان را به عنوان بردگان عرب برگزيند كه افراد ضعيف و عليل و پير را در طواف خانه خدا بر دوش خود سوار كنند و طواف دهند ! ( دقت كنيد كه عمر و سپاهيانش چه برخوردهاي وحشتناكي با ايرانيان داشته اند، و عمر با اين لشكر كشي خود نه تنها به اسلام خدمت نكرد و در جهت تبليغ اسلام قدمي بر نداشت بلكه صورتي زشت و خشن نيز در اذهان مردم ايران از اسلام بر جاي گذاشت و در واقع به اسلام و به دنبال آن به اعتقادات مردم ايران خيانت كرد)
- از اينجا به بعد به بررسي عبارات ادامه اين مطلب و ديگر مطالب مطرح شده از ائمه در مورد عجم ها و فضيلت آنان مي پردازيم تا روشن شود كه علي رغم ادعاي گوينده شبهه مبني بر نفرت ائمه از عجم ها ، اتفاقا معصومين نسبت به عجم ها نظر خاصي داشته اند و از آنان به نيكي ياد كرده اند.
8- در ابتداي همين متن كه در عكس هم آمده مي توانيد بخش پاياني حديثي را كه ازقول امام صادق عليه السلام از تفسير قمي در مورد عجم ها آمده است ملاحظه كنيد. كه فرموده اند قرآن اگر بر عجم ها نازل شده بود عربها به آن ايمان نمي آوردند ولي وقتي بر عربها نازل شد عجم ها بر آن ايمان آوردند كه اين فضيلت قوم عجم است بر عرب. شبهه كننده به اين عبارت كه در بيان فضيلت عجم بر عرب صحبت كرده اعتنايي نكرده و از ترجمه آن خودداري نموده است. اين حديث و احاديث ديگری كه در ادامه خواهيم آورد همه و همه نوع ديد ائمه اطهار را نسبت به عجم ها بيان مي كند كه كاملا مغاير با مدعاي شبهه كننده است.
9- در قضيه سوء راي دومي يعني عمر در باره عجم ها از كتاب مناقب كه توضيح آن در پاسخ 5 آمد ، در ادامه آمده كه اميرالمومنين عليه السلام از قول پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در اعتراض به حركت عمر فرموده اند: افراد كريم يك قوم را تكريم كنيد حتي اگر با شما مخالفت كرده باشند و اين ايرانيان افراد كريم و حكيم و دانايي هستند كه بر ما سلام كرده اندو و به اسلام تمايل پيدا كرده اند پس بايد آنان را تكريم كنيد.
در اين جا هم مي توانيد مخالفت اميرالمومنين علیه السلام را با راي عمر ببينيد و قضاوت كنيد كسي كه با ايران و ايرانيان دشمن بوده ائمه بوده اند يا عمر و پيروانش؟!
10- در صفحه 166 همين كتاب حديثي است به نقل از كتاب غيبت نعماني از امير المومنين عليه السلام كه فرموده اند: گويا عجم ها را مي بينم كه در مسجد كوفه چادر بر پا كرده اند و به مردم قرآن مي آموزند به همان ترتيبي كه در واقع به پيامبر نازل شده است...
11- باز در همين صفحه حديث ديگري از قول امام جعفر صادق عليه السلام آمده كه برخي از 313 نفر اصحاب خاص امام زمان عليه السلام از عجم ها هستند...
12- در همين صفحه حديث بعدي كه حاكم نيشابوري در كتاب مستدرك خود آورده از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده كه اگرايمان از ثريا- كه مكان بسيار بالايي در آسمان است- آويخته شده باشد مرداني از عجم به آن دست مي يابند.
13- و احاديث ديگري كه در صفحات بعدي آمده كه باز از حمايت ائمه از عجم ها حكايت دارد و تصريح مي كند كه پيروان خليفه دوم مثل معاويه بر اين روش عمر مبني بر بدرفتاري با عجم ها اصرار داشته اند.
در پايان اين گونه نتيجه گيري مي كنيم كه اين شبهه در واقع يك تحريف در متن و معناي حديث است كه بامقايسه توضيحات شبهه كننده با متن خود كتاب و احاديث ديگر به راحتي مي توان از قصد شوم شبهه كننده پرده برداشت.
اللهم العن العصابه التي جاهدت الحسين و شايعت وبايعت و تابعت علي قتله...
در پایان تصاویری از صفحات اصل کتاب را جهت مراجعه بیشتر می آوریم:
منبع : خطابه غدیر
