کوفیان ز لحظه مرگ تو هل هله کنان و اسمانیان ز لحظه عروج تو هل هله کنان بودند و چه بد و چه نیک فهمیدند.
کوفیان همه از تو دست شستند و تو از برای همه مردم براه خدا دست بریدی.
کوفیان همه خواستار جان برادرانت بودند و تو خواستار جان دادن براه برادرانت.
کوفیان شب عاشورا خیانت تو را خواستند و تو از کوفیان دیانت خواستی و چه پست و چه نیک خواسته ای.
کوفیان در القمه از تو چشمانت را خواستند و تو از خدا چشم هایت را نخواستی. ( تا کمر خمیده برادر را نبینی )
کوفیان از نداشتن چشم بر تو خوشحال بودند و تو از نداشتن چشم بر خود خوشحالتر. ( تا اسارت زینب و اهل حرم را نبینی )
کوفیان از تو دست خواستند و تو از خدا دست نخواستی. ( تا دلیل تو برای نیاوردن اب برای کودکان در پیشگاه بی بی فاطمه باشد )
کوفیان از بریدن دستانت شادمان و تو از بریده شدن دستانت شادمانتر. ( چون تنها عضو بدنت را که اب را لمس کرده بود کیفر بی وفایی شد)
کوفیان چه بد معامله گرند، به طمع کیسه ی زری قمر بها دهند. ( قمر بنی هاشم را با چه معاوضه می کنند؟)
کوفیان ز خدا حیا نبردند به علی چه بی وفایی کردند که زسان پادشاهی دادنش فاطمه را فدائی. ( علی ع در راه هدایت همین مسلمانان حتی دختر پیامبر را هم از دست داد)
کوفیان به همت نفسانی، عباس با تو چنان کردند در کنار فرات، که شیطان زطغیان روز ازل بخدا فخر فروخت. ( که می بینی این انسان لیاقت سجده نداشت )
کوفیان ز ننگ و معصیت بظهر عاشورا (با تو عباس و حسینیان ) چنان کردند که شیطان دست دعا بخدا برد که استغفروا الله ربی و اتوب الیه ز عمل کوفیان.
عباس و کوفیان
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 120
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۹, ۶:۲۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 219 بار
- سپاسهای دریافتی: 467 بار
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: عباس و کوفیان
السلام عليك يا قمر بني هاشم
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: عباس و کوفیان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَاالفَضلِ العَبّاسِ ابنِ عَلیِ ابنِ اَبیطالِب
دشمن از او میخواست تا تسليم گردد
**********************************
مردی كه اهل خيمه را، سيراب میخواست
خود را ز تاب تشنگی، بيتاب میخواست
***
آمد سراغ شط، وليكن تشنه برگشت
مردی كه حتی خصم را، سيراب میخواست
***
با مشك خالی، امتحان دجله میكرد
دريا تماشا كن كه از شط، آب میخواست!
***
دشمن از او میخواست تا تسليم گردد
بيعت ز دريای شرف، مرداب میخواست!
***
عمری چو او، در خدمت خفاش بودن
اين را ، شب از خورشيد عالمتاب میخواست!
***
در قحط آب، از دست خود هم دست میشست
مردی كه باغ عشق را، شاداب میخواست
اَنَا بَرئٌ مِن عَدُوِّکَ یا مَولای
دشمن از او میخواست تا تسليم گردد
**********************************
مردی كه اهل خيمه را، سيراب میخواست
خود را ز تاب تشنگی، بيتاب میخواست
***
آمد سراغ شط، وليكن تشنه برگشت
مردی كه حتی خصم را، سيراب میخواست
***
با مشك خالی، امتحان دجله میكرد
دريا تماشا كن كه از شط، آب میخواست!
***
دشمن از او میخواست تا تسليم گردد
بيعت ز دريای شرف، مرداب میخواست!
***
عمری چو او، در خدمت خفاش بودن
اين را ، شب از خورشيد عالمتاب میخواست!
***
در قحط آب، از دست خود هم دست میشست
مردی كه باغ عشق را، شاداب میخواست
اَنَا بَرئٌ مِن عَدُوِّکَ یا مَولای
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام