امام حسین علیه السلام در قرآن

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

  الله الرحمن    علی ! محب تو دوستدار من است و دشمن تو دشمن خواهد    الفردوس, 5/316/   سلام و آرزوی قبولی عبادات برای خانواده بزرگ اعتقادات تصویر   در این تایپیک انشالله تمام آیاتی را که در مورد حضرت امام حسین علیه السلام است خواهیم گذاشت و اگر بتوانیم تفسیر و تفسیر عرفانی آن را . منتظر هم کاری شما هستیم . 
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

قبل از ولادت امام حسین علیه السلام خداوند خبر از شهادت و رجعت آن حضرت داده است.

علی بن ابراهیم در تفسیرش آورده است که خداوند متعال قبل از ولادت امام حسین علیه السلام و قبل از حمل او بشارت تولد حسین علیه السلام و اینکه امامت او تا روز قیامت در فرزندان اوست را به پیامبر داد آنگاه او را به آنچه به او می رسد از شهادت و مصیبتهایی که او و فرزندانش وارد می شود خبر داد آنگاه در عرض این شهادت و مصائب، امامت را در او قرار داد و او را به اینکه به شهادت می رسد و پس از آن خداوند او را به دنیا باز می گرداند و او را یاری می دهد تا دشمنانشان را به قتل برساند و او را مالک زمین قرار می دهد آگاهی داد و این مالکیت زمین همان قول خداوند است که فرمود: « و نرید ان نمنٌ علی الذین استضعفوا فی الارض» (1)

و قول او که فرمود: « و لقد کتبنا فی الزٌبور من بعدالذاکران الارض یرثها عبادی الصالحون » (2)

پس خداوند به پیامبرش بشارت داد که اهل بیتش مالک زمین می شوند و به دنیا باز می گردند و دشمنانشان را به قتل می رسانند.

(1) سوره قصص، آیه 4

(2) سوره انبیا، آیه 105
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

 بسم الله الرحمن الرحیم  یا علی حکم فرج امضاء نما 
در تفسیر آیه « ووصینا الانسان بوالدیه احساناً » (سوره احقاف، آیه 15) فرموده اند:
مراد از « احسان » در این آیه رسول خدا است و مقصود از « والدیه » حسن و حسین علیهماالسلام هستند .
مرحوم علامه مجلسی در بیان این تفسیر آورده است که:
تعبیر از دو امام « امام حسن و امام حسین علیهما السلام » به والدین به این جهت است که امام همانند پدر است برای مردم در مهر و شفقت بر آنها و وجوب فرمانبرداری مردم از وی و حیات علمی و ایمانی آنها از امام است؛ و احساناً بیان کننده علت است؛ یعنی به همه انسانها سفارش کردیم که به این دو امام اکرام کنند و آنها را بزرگ بشمارند به خاطر رسول و انتساب اینها به پیامبر خدا.

منابع:
بحارالانوار، ج 246، حدیث 21 - تفسیر علی بن ابراهیم.
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

  الله الرحمن   یا علی حکم فرج امضاء نما   
  
 

انس روایت کرده است که روزی با پیامبر گرامی اسلام نماز صبح را گذاردیم حضرت پس از نماز روی مبارک خود را به جانب ما کردند؛ به حضرت عرض کردم، یا رسول الله از تفسیر قول خداوند که فرموده است: « فاؤلئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقاً »* خبر بده.

حضرت فرمودند: اما مراد از « نبیٌون » من هستم و مراد از « صدیقون » برادرم علی است و اما « شهداء » پسر عمویم حمزه است و اما « صالحون » دخترم فاطمه و فرزندانش حسن و حسین علیهم السلام هستند.
ترجمه: پس اینان کسانی هستن که با انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین که خداوند بر آنان نعمت داده معیت دارند و اینان خوب رفیقانی هستند.

مالک بن انس روایت کرده است که مراد از شهدا در قول خداوند که فرموده است: « من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدقین و الشهداء » * علی و جعفر و حمزه و حسن و حسین علیهم السلام است اینها سرور شهداء هستند
و در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام نقل شده است که مراد از « شهداء » حسن و حسین هستند.
سوره نساء، آیه 69.
منابع:
بحار الانوار، ج 30، ص 389، حدیث 8.
بحارالانوار، ج 23، ص 337، حدیث 5 ـ مناقب، ج 1، ص 243.
بحار الانوار، ج 24، ص 31، حدیث 2 - کنز الفوائد، ص 67.
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط sh.ahmad »

بهmamashli110 سلام بحث خوبی را مطرح کردیددر رابطه با تمام آیاتی که در مورد حضرت امام حسین علیه السلام است وچون نوشتید "دوستان منتظر هم کاری شما هستیم "چندنکته رامتذکرمیشوم 1 دربالا صفحه نوشتید "یا علی حکم فرج امضاء نما " امرفرج امام زمان(ع) به دست پروردگارعالم است و او بایدحکم فرج مهدی(عج) راامضاء نمایدو درهیچ آیه یا روایتی نیامده که امیرالمومنین یا اهل البیت(ع)بایدحکم فرج او را امضاء نمایندو خود آن بزرگواران برای فرج او دعا میکردند . 2 درباره آیه "ووصینا الانسان بوالدیه احساناً "که دربحار الانوارمجلسی از تفسیرقمی نقل شده مقصود از « والدیه » حسن و حسین علیهماالسلام هستند این مطلب از قول معصومین (ع)نقل نشده ونیست آنچه ازقول امام صادق (ع) نقل شده درباره حسین (ع)"حمله وفصاله ثلاثون شهرا"میباشد . یعنی مدت حمل حسین (ع) 6 ماه ومدت شیرخوارگی 24ماه بوده است .و آنچه از امام صادق درباره "والدیه "نقل شده اینستکه منظور ازآندو نبی اکرم (ص)و علی (ع) است .سعی کنید به روایات صحیح که ازقول ائمه نقل شده استناد کنیدو السلام.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

  الله الرحمن  
 انت یاعلــی امیـر من فی الارض وامیـرمـن فی الــــــسماء  جواب سوال اول شما که یا علی حکم فرج امضاء نما بسیار سنگین است . و به شما حق می دهم . جای این مطلب اینجا نبود.
و دو این هم والدیه فقط مخصوص حضرت رسوال اکرو و حضرت علی علیهم السلام است . بفرمایید .

امام در کلام امام رضا علیه السلام
«الإمام الأنیسُ الرّفیق و الوالدُ الشّفیق و الأخ الشقیق و الأمّ البرّة بالولد الصّغیر و مفزع العباد فی الدّاهیة النّاد»
امام همدمی همداستان، پدری مهربان، برادری همراه و همتاست، مادری است که به کودک خردسالش سخت مهر می ورزد. پناه بندگان بی پناهی است که در سختی ها و رنجها و مصیبت های مرگبار راه جایی ندارند.



پرتوی از این وحدت و یگانگی را در حضرت بقیة الله ارواحنا فداه نسبت به دوستانش از ناله های سوزان سحرش به خوبی می توان دریافت، آن چنانکه سید بن طاووس گوید:
سحرگاهی در سرداب مقدس آن حضرت، در سامرا نوای آن عزیز را شنیدم که در حال مناجات می نالید و به درگاه خدای چنین می گفت:
«اللّهم إنّ شیعتنا خُلقت من شعاع انوارنا و بقیّةِ طینتنا و قد فعلوا ذنوباً کثیرةً اتّکالاًً علی حبّنا و ولایتنا. فإن کانت ذنوبهم بینک و بینهم فاصفح عنهم ، فقد رضینا و ما کان منها فیما بینهم فأصلح بینهم و قاصِّ بها عن خمسنا و أدخلهم الجنّة و زحزحهم عن النّار و لا تجمع بینهم و بین أعدائنا فی سخطک» (2)
پروردگارا! شیعیان ما از پرتو انوار ما خلق شده اند و از زیادۀ گِل ما سرشته گردیده اند. آنها گناهان زیادی با اتکا به محبّت ما و ولایت ما مرتکب شده اند. اگر گناهان آنان گناهانی است که در ارتباط با تو است، از آنها درگذر ، که ما نسبت به حق خود اظهار رضایت کرده ایم و آنچه از گناهان آنها در ارتباط خودشان و مردم است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خُمسی که حق ماست ، به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنّم نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.

و راستی تا چنین نباشد امامت در مفهوم عمیقش پیاده نخواهد شد. گاه این حالت اندوه به قدری شدید می شد که جان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم به خطر می افتاد و خدا او را دلداری می داد:
گویی می خواهی خود را هلاک کنی که چرا اینها ایمان نمی آورند. غم مخود! ما آنها را آزاد قرار داده ایم و اگر بخواهیم از آسمان آیه ای فرو می فرستیم که گردنهایشان بی اختیار در برابر آن فرود آید.(3)
امیرالمؤمنین علیه السلام به رمیله فرمود:
یا رمیله ! لیس من مؤمنٍ یمرض إلّا مرضنا بمرضه و لا یحزن إلّا حزنّا بحزنه و لا یدعو إلّا امّنّا لدعائه و لا یسکت إلّا دعونا له.(بحارالانوار : ج26/140 /باب9.)
ای رمیله ! هیچ مؤمنی بیمار نمی شود مگر اینکه ماهم به خاطر بیماری او بیمار می شویم و غمگین نمی شود، مگر آنکه ما هم در غم او غمگین می شویم و هیچ دعایی نمی کند، مگر آن که به دعای او آمین می گوییم و سکوت نمی کند، مگر آنکه ما برایش دعا می کنیم.
پس این ارتباط و دلبستگی آن حضرت به شیعیانش از کدامین چشمه سار نشأت گرفته و نشان از چیست؟ جز آنکه جوشش رأفتی است که سینۀ پر مهرش آن را انباشته کرده و خروش محبّتی است که قلبِ از هستی برترش ، مالامال اوست؟
امّا این توصیف و تعریفها در برابر رأفت امام علیه السلام جز قطره ای از باران رحمتش و ذرّه ای از بی نهایت مهرش نیست. یگانه مادر مهربانی است که دریا دریا عطوفت را نثار فرزند خردسالش می کند و دامن دامن رأفت را به پایش می ریزد. از خطاهای فراوانش می گذرد و هرگز او را از خود نمی راند.

«و اشدّ من یُتم هذا الیتیم یَتیمٌ ینقطعُ عن إمامه لا یقدرُ الوصولَ إلیه و لا یدری کیف حکمُه فیما یبتلی به من شرائع دینه» (4)
یتیم تر از این یتیم، آن کسی است که از امامش دور افتاده و قادر نیست او را بیابد و نمی داند که احکام دینش را چه سازد و از کجا تحصیل کند.
1. عیون اخبار الرضا علیه السلام ج1/باب 4، ح9
2. بحارالانوار 53/302
3. شعراء : 3و4
4. تفسیر الامام العسکری علیه السلام: 339

منبع سایت :برکه
و در باره آيه بفرمایید و خود استنباط نمایید ..
اى انسان ! به مادر و پدر نيکى کن
اين آيات و آيات آينده در حقيقت توضيحى است درباره دو گروه (ظالم ) و (محسن ) که در آيات قبل به سرنوشت آنها اجمالا اشاره شده است .
نخست به وضع (نيکوکاران ) پرداخته ، و از مساءله نيکى به پدر و مادر و شکر زحمات آنها که مقدمه اى است براى شکر پروردگار شروع مى کند، مى فرمايد: (ما انسان را توصيه کرديم که درباره پدر و مادرش نيکى کند) (و وصينا الانسان بوالديه احسانا).
(وصيت ) و (توصيه ) به معنى مطلق سفارش است ، و مفهوم آن منحصر به سفارشهاى مربوط به ما بعد از مرگ نيست ، لذا جمعى در اينجا آن را به معنى امر و دستور و فرمان تفسير کرده اند.
سپس به دليل لزوم حقشناسى در برابر مادر پرداخته مى گويد: (مادر)، او را با اکراه و ناراحتى حمل مى کند، و با ناراحتى بر زمين مى گذارد، و دوران
حمل و از شير باز گرفتنش سى ماه است ) (حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا).
(مادر) در طول اين سى ماه بزرگترين ايثار و فداکارى را در مورد فرزندش انجام مى دهد.
از نخستين روزهاى انعقاد نطفه حالت مادر دگرگون مى شود، و ناراحتيها پشت سر يکديگر مى آيد، حالتى که به حالت (ويار) ناميده مى شود و يکى از سختترين حالات مادر است روى مى دهد و پزشکان مى گويند: بر اثر کمبودهائى است که در جسم مادر به خاطر ايثار به فرزند رخ مى دهد.
هر قدر جنين رشد و نمو بيشتر مى کند مواد بيشترى از شيره جان مادر مى گيرد، و حتى روى استخوانهاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او مى گيرد، و در آخر دوران حمل راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشکل مى شود اما با صبر و حوصله تمام و به عشق فرزندى که به زودى چشم به دنيا مى گشايد و بر روى مادر لبخند مى زند تمام اين ناملائمات را تحمل مى کند.
دوران وضع حمل که يکى از سختترين لحظات زندگى مادر است فرا مى رسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد.
به هر حال بار سنگينش را بر زمين گذارده دوران سخت ديگرى شروع مى شود، دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى که بايد به تمام نيازهاى کودکى پاسخ گويد که هيچگونه قدرت بر بيان نيازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد نمى تواند محل درد را تعيين کند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد قادر به بيان آن نيست ، جز اينکه ناله سر دهد و اشک ريزد، و مادر بايد با کنجکاوى و صبر و حوصله تمام يک يک اين نيازها را تشخيص دهد و برآورده کند.
نظافت فرزند در اين دوران مشکلى است طاقتفرسا، و تاءمين غذاى او که از شيره جان مادر گرفته مى شود ايثارى است بزرگ .
بيماريهاى مختلفى که در اين دوران دامان نوزاد را مى گيرد و مادر بايد با شکيبائى فوق العاده به مقابله با آنها برخيزد مشکل ديگرى است .
اينکه قرآن در اينجا تنها از ناراحتيهاى مادر سخن به ميان آورده و سخنى از پدر در ميان نيست نه بخاطر عدم اهميت آن است ، چرا که پدر نيز در بسيارى از اين مشکلات شريک مادر است ، ولى چون مادر سهم بيشترى دارد بيشتر روى او تکيه شده است .
در اينجا اين سؤ ال مطرح مى شود که در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال کامل (24 ماه ) ذکر شده ، و الوالدات يرضعن اولادهن حولين کاملين لمن اراد ان يتم الرضاعة : (مادران فرزندان خود را دو سال کامل شير مى دهند، آنها که بخواهند دوران شير دادن را تکميل کنند).
در حالى که مجموع (دوران حمل و شيرخوارگى ) در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذکر شده ، مگر ممکن است دوران حمل شش ماه باشد؟
فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى حداقل دوران حمل 6 ماه و حداکثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است ، حتى از جمعى از پزشکان پيشين همچون جالينوس و ابن سينا نقل شده که گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند که فرزندى بعد از شش ماه به دنيا آمده است .
ضمنا از اين تعبير قرآنى مى توان استفاده کرد که هر قدر از مقدار حمل کاسته شود بايد بر مقدار دوران شيرخوارى افزود، به گونه اى که مجموعا 30 ماه تمام را شامل گردد، از ابن عباس نيز نقل شده که هرگاه دوران باردارى زن 9 ماه باشد بايد 21 ماه فرزند را شير دهد، و اگر حمل 6 ماه باشد بايد 24 ماه شير دهد.
قانون طبيعى نيز همين را ايجاب مى کند، چرا که کمبودهاى دوران حمل در دوران شيرخوارگى بايد جبران گردد.
سپس مى افزايد: (حيات انسان همچنان ادامه مى يابد تا زمانى که به کمال قدرت و نيروى جسمانى رسد، و به مرز چهل سالگى وارد مى گردد) (حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنة ).
بعضى از مفسران (بلوغ اشد) (رسيدن به مرحله توانائى ) را با رسيدن به چهل سالگى هماهنگ ، و براى تاءکيد مى دانند، ولى ظاهر اين است که بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانى و رسيدن به اربعين سنة (چهل سالگى ) اشاره به (بلوغ فکرى و عقلانى ) است ، چرا که معروف است ، انسان غالبا در چهل سالگى به مرحله کمال عقل مى رسد و گفته اند که غالب انبيا در چهل سالگى مبعوث به نبوت شدند.
ضمنا در اينکه سن بلوغ قدرت جسمانى چه سنى است ؟ در آن نيز گفتگو است ، بعضى همان سن معروف بلوغ را مى دانند که در آيه 34 اسراء در مورد يتيمان نيز به آن اشاره شده ، در حالى که در بعضى از روايات تصريح شده که سن هيجده سالگى است .
البته مانعى ندارد که اين تعبير در موارد مختلف معانى متفاوتى دهد که با قرائن روشن مى شود.
در حديثى آمده است : ان الشيطان يجر يده على وجه من زاد على الاربعين
و لم يتب ، و يقول بابى وجه لا يفلح !: (شيطان دستش را به صورت کسانى که به چهل سالگى برسند و از گناه توبه نکنند مى کشد و مى گويد پدرم فداى چهرهاى باد که هرگز رستگار نمى شود! (و در جبين اين انسان نور رستگارى نيست !).
از ابن عباس نيز نقل شده : من اتى عليه الاربعون سنة فلم يغلب خيره شره فليتجهز الى النار!: (هر کس چهل سال بر او بگذرد و نيکى او بر بديش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد)!
به هر حال قرآن در دنباله اين سخن مى افزايد: اين انسان لايق و با ايمان هنگامى که به چهل سالگى رسيد سه چيز را از خدا تقاضا مى کند: نخست مى گويد: (پروردگارا! به من الهام ده و توفيق بخش تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى بجا آورم ) (قال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على و على والدى ).
اين تعبير نشان مى دهد که انسان با ايمان در چنين سن و سالى هم از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او آگاه مى گردد، و هم از خدماتى که پدر و مادر به او کرده است تا به اين حد رسيده ، چرا که در اين سن و سال معمولا خودش پدر يا مادر مى شود، و زحمات طاقت فرسا و ايثارگرانه آن دو را با چشم خود مى بيند، و بى اختيار به ياد آنها مى افتد و بجاى آنها در پيشگاه خدا شکرگزارى مى کند.
در دومين تقاضا عرضه مى دارد: (خداوندا! به من توفيق ده تا عمل صالح بجا آورم ، عملى که تو از آن خشنود باشى ) (و ان اعمل صالحا ترضاه ).
و بالاخره در سومين تقاضايش عرض مى کند: (خداوندا! صلاح و درستکارى
را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش ) (و اصلح لى فى ذريتى ).
تعبير به (لى ) (براى من ) ضمنا اشاره به اين است که صلاح و نيکى فرزندان من چنان باشد که نتائجش عائد من نيز بشود.
و تعبير (فى ذريتى ) (در فرزندان من ) به طور مطلق ، اشاره به تداوم صلاح و نيکوکارى در تمام دودمان او است .
جالب اينکه در دعاى اول پدر و مادر را شريک مى کند، و در دعاى سوم فرزندان را، ولى در دعاى دوم براى خود دعا مى کند، و اينگونه است انسان صالح که اگر با يک چشم به خويشتن مى نگرد با چشم ديگر به افرادى که بر او حق دارند نگاه مى کند.
و در پايان آيه دو مطلب را اعلام مى دارد که هر کدام بيانگر يک برنامه عملى مؤ ثر است ، مى گويد: (پروردگارا! من در اين سن و سال به سوى تو بازمى گردم و توبه مى کنم ) (انى تبت اليک ).
به مرحله اى رسيده ام که بايد خطوط زندگى من تعيين گردد، و تا به آخر عمر همچنان ادامه يابد، آرى من به مرز چهل سالگى رسيده ام و براى بنده اى چون من چقدر زشت ونازيباست که به سوى تو نيايم و خودم را از گناهان با آب توبه نشويم .
ديگر اينکه مى گويد: (من از مسلمين هستم ) (و انى من المسلمين ).
در حقيقت اين دو جمله پشتوانه اى است براى آن دعاهاى سه گانه و مفهومش اين است : چون من توبه کرده ام ، و تسليم مطلق در برابر فرمان توام ، تو نيز بزرگوارى کن و مرا مشمول آن نعمتها بفرما.
آيه بعد بيان گويائى است از اجر و پاداش اين گروه از مؤ منان شکرگزار صالح العمل و توبه کار که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است .
نخست مى فرمايد: (آنها کسانى هستند که ما بهترين اعمالشان را قبول مى کنيم ) (اولئک الذين نتقبل عنهم احسن ماعملوا).
چه بشارتى از اين بالاتر که خداوند بزرگ و قادر و منان ، عمل بنده ضعيف و ناچيزى را پذيرا شود که اين خود گذشته از آثار ديگر افتخارى است بزرگ و موهبتى است عالى و معنوى .
با اينکه خداوند همه اعمال نيک را مى پذيرد چرا مى گويد: (بهترين اعمال آنها را پذيرا مى شود)؟!
در پاسخ اين سؤ ال جمعى از مفسران گفته اند: منظور از بهترين اعمال واجبات و مستحبات است در برابر مباحات که اعمال خوبى است اما چيزى نيست که مورد پذيرش واقع شود، و اجر و ثوابى به آن تعلق گيرد.
پاسخ ديگر اينکه خداوند بهترين اعمال آنها را معيار پذيرش قرار مى دهد و حتى اعمال درجه دو، و کم اهميت آنها را به حساب اعمال درجه يک به فضل و رحمتش مى گذارد، اين درست به آن مى ماند که خريدارى به عنوان فضل و کرم اجناس متفاوتى را که از طرف فروشنده اى عرضه شده است به بهاى جنس اعلا محاسبه کند، و از فضل و لطف خداوند هر چه گفته شود عجيب نيست .
موهبت دوم پاکسازى آنها است ، مى گويد: (ما از گناهانشان مى گذريم ) (و نتجاوز عن سيئاتهم ).
در حالى که در ميان بهشتيان جاى دارند (فى اصحاب الجنة ).
و اين سومين موهبت الهى نسبت به آنها است که آنان را با اين که لغزشهائى
داشته اند شستشو داده ، در کنار نيکان و پاکانى جاى مى دهد که از مقربان درگاه اويند.
ضمنا از اين تعبير استفاده مى شود که منظور از (اصحاب الجنة ) در اينجا بندگان مقربى هستند که هرگز گرد و غبار معصيت بر دامانشان ننشسته و اين مؤ منان توبهکار بعد از مغفرت الهى در کنار آنها و در سايه آنها جاى مى گيرند.
و در پايان آيه براى تاءکيد بر اين نعمتها که گفته شد مى افزايد: (اين وعده صدقى است که پيوسته به آنها داده شده است ) (وعد الصدق الذى کانوا يوعدون ).
چگونه وعده صدق نباشد در حالى که تخلف از وعده يا به خاطر پشيمانى و نادانى است ، و يا از ضعف و ناتوانى ، و خداوند از همه اين امور منزه است .
نکته ها:
1 - اين آيات ترسيمى است از يک انسان مؤ من بهشتى که نخست رشد جسمانى و سپس مرحله کمال عقلى خود را پيموده ، بعد به مقام شکرگزارى در برابر نعمتهاى پروردگار، و شکر زحمات طاقت فرساى پدر و مادر رسيده ، و به موقع از لغزشها توبه مى کند، و به انجام اعمال صالح و از جمله تربيت فرزندان اهتمام مى ورزد، و سرانجام به مقام تسليم مطلق در برابر فرمان الهى صعود مى کند، و همين امر سبب مى شود که غرق رحمت و غفران و نعمتهاى گوناگون خداوند شود.
آرى بايد يک انسان بهشتى را از اين صفاتش شناخت .
2 - تعبير به (وصينا الانسان ) (به انسان توصيه کرديم ) اشاره به اين
است که مساءله نيکى به پدر و مادر از اصول انسانى است که حتى کسانى که پايبند به دين و مذهبى نيستند نيز طبق الهام فطرت به آن جذب مى شوند، بنابراين آنها که پشت پا به اين وظيفه بزرگ مى زنند، نه تنها مسلمان واقعى نيستند که نام انسان براى آنها شايسته نيست .
3 - تعبير به (احسانا) (با توجه به اينکه نکره در اين موارد براى بيان عظمت مى آيد اشاره به اين است که به فرمان خداوند بايد در مقابل خدمات بزرگ پدر و مادر نيکيهاى بزرگ و برجسته انجام شود.
4- شرح درد و رنجهاى مادر در راه پرورش فرزند هم بخاطر اين است که محسوستر و ملموستر است ، و هم بخاطر اين که زحمات مادر در مقايسه با پدر از اهميت بيشترى برخوردار است ، و به همين دليل در روايات اسلامى تاءکيد بيشترى در مورد مادر شده است .
در حديثى آمده است که مردى نزد رسولخدا آمد و عرضکرد: من ابر؟ قال : امک ، قال ثم من ؟ قال امک ، قال ثم من ؟ قال امک ، قال ثم من ؟ قال اباک :
(اى رسولخدا به چه کسى نيکى کنم ؟ فرمود: به مادرت .
عرض کرد: بعد از او به چه کسى ؟ فرمود: به مادرت .
براى سومين بار عرض کرد: بعد از او به چه کسى ؟ باز فرمود: به مادرت .
و در چهارمين بار وقتى اين سؤ ال را تکرار کرد گفت به پدرت )!.
در حديث ديگرى آمده است که مردى مادر پير و ناتوان خود را بر دوش گرفته بود، و به طواف مشغول بود، در همين هنگام خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) رسيد عرض کرد: هل اديت حقها: (آيا حق مادرم را اينسان ادا کرده ام )؟!
پيامبر در جواب فرمود: لا و لا بزفرة واحدة : (نه حتى يک نفس ‍ او را
جبران نکردى ).
5 - در آيات قرآن اهميت زيادى به پيوند خانوادگى ، و احترام و اکرام پدر و مادر، و نيز توجه به تربيت فرزندان ، داده شده است که در آيات فوق به همه اشاره شده است ، اين بخاطر آن است که جامعه بزرگ انسانى از واحدهاى کوچکترى به نام خانواده تشکيل مى شود، همانگونه که يک ساختمان بزرگ از غرفه ها و سپس از سنگها و آجرها تشکيل مى گردد.
بديهى است هر قدر اين واحدهاى کوچک از انسجام و استحکام بيشترى برخوردار باشد استحکام اساس جامعه بيشتر خواهد بود، و يکى از علل نابسامانيهاى اجتماعى جوامع صنعتى عصر ما متلاشى شدن نظام خانوادگى است که نه احترامى از سوى فرزندان وجود دارد، نه محبتى از سوى پدران و مادران ، و نه پيوند مهر و عاطفه اى از سوى همسران .
منظره دردناک آسايشگاههاى بزرگسالان در جوامع صنعتى امروز که مرکز پدران و مادران ناتوانى است که از کار افتاده اند و از خانواده طرد شده اند شاهد بسيار گويائى براى اين حقيقت تلخ است .
مردان و زنانى که بعد از يک عمر خدمت ، و تحويل فرزندان متعدد به جامعه در ايامى که نياز شديدى به عواطف فرزندان ، و کمکهاى آنها دارند، به کلى رانده مى شوند، و در آنجا در انتظار مرگ روزشمارى مى کنند، و چشم به در دوخته اند که آشنائى از در درآيد، انتظارى که شايد در سال يک يا دو بار بيشتر تکرار نمى شود! به راستى تصور چنين حالتى زندگى را براى انسان از همان آغازش تلخ
مى کند و اين است راه و رسم دنياى مادى و تمدن منهاى ايمان و مذهب .
6 - جمله (ان اعمل صالحا ترضاه ) بيانگر اين واقعيت است که عمل صالح چيزى است که موجب خشنودى خدا مى شود، و تعبير (احسن ما عملوا) (بهترين کارى که انجام دادند) که در آيات متعددى از قرآن مجيد آمده ، بيانگر فضل بى حساب خداوند است که در مقام اجر و پاداش بندگان ، بهترين اعمال آنها را معيار قرار مى دهد و همه را به حساب آن مى پذيرد.
تفسیر نمونه

و مگر این روایت را ندیده اید که هر آیه هفتاد بطن دارد ؟ .....
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

  الله الرحمن   یا علی انت صراط المستقیم   امام صادق علیه السلام در تفسیر قول خدای تعالی در آیه « واعبدوالله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً و ذی القربی. . .» آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابی طالب علیه السلام « والدین » هستند و مراد از « ذوی القربی » حسن و حسین علیهماالسلام هستند.
سوره نساء، آیه 36.

مالک بن انس از ابن عباس نقل کرده است که مراد از« احیاء» در آیه« ما یستوی الاحیاء ولا الاموات » علی و حمزه و جعفر و حسن و حسین و فاطمه و خدیجهعلیهم السلام و مراد از « اموات » کفار مکه هستند.
سوره فاطر، آیه 22.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وقتی خداوند آیه « فات ذالقربی حقٌه و المسکین » را نازل فرمود، رسول خدا گفت: ای جبرئیل ، مسکین را شناختم، « ذوالقربی » چه کسانی هستند؟
جبرئیل پاسخ داد: آنها نزدیکان تو هستند. پس پیامبر حسن و حسین و فاطمه را فراخواند و فرمود که پروردگارم به من فرمان داده است که آنچه از غنایم جنگی به عنوان فیء به من رسیده است به شما ببخشم. آن گاه فرمود: من فدک را به شما بخشیدم.
سوره روم، آیه 38.

منابع:
بحار الانوار، ج 29، ص 75، حدیث 12 - تفسیر عیاشی، ج 2، ص 287.
بحار الانوار، ج 35، ص 396، حدیث 6 - مناقب آل ابی طالب، ج 1 ص 565
بحار الانوار، ج 23، ص 269، حدیث 9 - تفسیر فرات، ص 31
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط sh.ahmad »

پاسخ بهmamashli110 سلام چندنکته را متذکرمیشوم اولا : جواب سلام واجب است ثانیا: مختصرو مفید بنویسیدتا برای خواننده ملال آورنباشد ودر ضمن به موضوع بحث بپردازیدنه مطالبی که مربوط به بحث ما نمیباشد ثالثا: بحث ما درباره آیه "بوالدیه احساناً" بودکه آیا معصومین (ع) درباره والدیه چه فرموده اند بنده نوشتم آنچه از امام صادق (ع) درباره "والدیه "نقل شده اینستکه منظور ازآندو نبی اکرم (ص)و علی (ع) است وشما نوشتید {مقصود از « والدیه » حسن و حسین علیهماالسلام هستند بنا به نقل تفسیر قمی }و من پاسخ دادم که تفسیر قمی از ائمه ومعصومین (ع) نقل نکرده بلکه نظر خودش را نوشته رابعا :بله درست است که قرآن بطن دارد اما بطن قرآن را باید معصومین (ع) بیان کنند نه غیر آنها وکلام غیر معصوم درمورد باطن قرآن برای خودش حجت است نه برای دیگران والسلام.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

یا الله

تصویروعلیک السلام تصویر
دوست عزیز با کمال احترام شما دوست دارید که کپسولش کنم بدم شما بخورید . نه عزیز شما که اشکال وارد می کنید دقیقا مطالعه کنید تا مشکل شما رفع شود .

دوما = جواب شما را هم قرار دادم لطفا توجه کنید .

امام در کلام امام رضا علیه السلام
«الإمام الأنیسُ الرّفیق و الوالدُ الشّفیق و الأخ الشقیق و الأمّ البرّة بالولد الصّغیر و مفزع العباد فی الدّاهیة النّاد»
امام همدمی همداستان، پدری مهربان، برادری همراه و همتاست، مادری است که به کودک خردسالش سخت مهر می ورزد. پناه بندگان بی پناهی است که در سختی ها و رنجها و مصیبت های مرگبار راه جایی ندارند.

. در این حد اختصار کافی است .... تصویر
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Iron
Iron
پست: 178
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
محل اقامت: ای کاش نجف
سپاس‌های ارسالی: 190 بار
سپاس‌های دریافتی: 385 بار
تماس:

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط mamashli110 »

 بسم الله الرحمن الرحیم 
 انت یاعلــی امیـر من فی الارض وامیـرمـن فی الــــــسماء 
در روایتی از ابن عباس در تفسیر آیه « قل لا اسئلکم علیه اجراً الاٌ المودة فی القربی »* آمده است که از رسول خدا سؤال شد: کسانی که محبت آنها بر ما واجب شده است چه کسانی هستند؟ حضرت پاسخ فرمودند: علی و فاطمه و دو فرزندشان « حسن و حسین » علیهم السلام و این جمله را سه بار تکرار فرمودند.

در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده است وقتی این آیه بر رسول خدا نازل شد، حضرت فرمود: ای مردم، خداوند تبارک و تعالی اجری را برای من بر شما واجب کرده است { تا مزد رسالتم باشد } آیا شما آن را ادا می کنید؟
کسی چیزی نگفت و حضرت منصرف شدند، فردای آن روز باز پیامبر خدا این جمله را تکرار کردند و کسی چیزی نگفت. روز سوم نیز همین را گفتند و کسی پاسخی نداد.
حضرت فرمودند: خداوند این آیه را بر من نازل کرده است و آیه را تلاوت فرمودند؛ مردم گفتند: اگر این مزد رسالت شماست ادا می کنیم.
سوره شوری، آیه 23 .

امام صادق علیه السلام فرمودند به خدا سوگند که جز 7 نفر کسی آن را ادا نکرد که آن 7 نفر سلمان و ابوذر و عمار و مقداد بن اسود کندی و جابربن عبدالله انصاری و غلامی از غلامان رسول خدا بود که به وی « ثبیت » می گفتند و زید بن ارقم.

از امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه « ان لله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی »* نقل شده است که مراد از « ذی القربی » در این آیه حسن و حسین و امامان از نسل اوست.
سوره نحل، آیه 76 .

منابع:
بحار الانوار، ج 24، ص 188، حدیث 7 - ارشاد القلوب،
بحارالانوار، ج 23، ص 237، حدیث 3 ـ قرب الاسناد، ص 38.
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست».




أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ

تصویر

[External Link Removed for Guests]
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام حسین علیه السلام در قرآن

پست توسط sh.ahmad »

پاسخ بهmamashli110 سلام اولا : دربحث وگفتگو سعی کنیدرعایت ادب را بنمائیداین درست نیست که نوشتید"دوست دارید که کپسولش کنم بدم شما بخورید" ثانیا : من گفتم در رابطه با موضوع بحث مطالب نوشته شودولی بیشتر مطالب شما خارج از موضوع بحث ما بود ثالثا: بحث ما درباره آیه "بوالدیه احساناً" بودکه آیا معصومین (ع) درباره والدیه چه فرموده اند بنده نوشتم آنچه از امام صادق (ع) درباره "والدیه "نقل شده اینستکه منظور ازآندو نبی اکرم (ص)و علی (ع) است واما حدیثی که شما از امام رضا(ع) نقل کردید شان نزول آیه فوق ومختص به آن نیست بلکه آن حدیث برای همه ائمه میباشد با دقت بخوانیدتا مطلب رادریابید.والسلام
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
ارسال پست

بازگشت به “امام حسین‌ (علیه السّلام)”