فضیلت امام حسین

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست

<t>به این مطلب چه نمره ای می دهید</t>

1
0
بدون راي
2
0
بدون راي
3
0
بدون راي
4
0
بدون راي
5
0
بدون راي
6
0
بدون راي
7
0
بدون راي
8
0
بدون راي
9
0
بدون راي
10
0
بدون راي
11
0
بدون راي
12
0
بدون راي
13
0
بدون راي
14
0
بدون راي
15
0
بدون راي
16
0
بدون راي
17
0
بدون راي
18
0
بدون راي
19
0
بدون راي
20
2
100%
 
مجموع رای گیری: 2

New Member
New Member
پست: 5
تاریخ عضویت: جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹, ۹:۲۱ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 3 بار

فضیلت امام حسین

پست توسط 1188 »

2- شهادت 72 تن (32 سوار و 40 پياده ) از اصحاب و از بنى هاشم با امام حسين
از جمله شهدا جناب عباس بن على (عليه السلام) چهارمين پسر نامدار حضرت امير المومنين (عليه السلام) و بزرگترين اولاد ام البنين مكنّى و ابوالفضل و ملقب به سقا در سن 34 سالگى در 61 ق در كربلا، قاتل آن بزرگوار زيدبن ورقاء و حكيم بن طفيل طائى است .
مادرش فاطمه دختر حزام بن خالد كلابى كه بعدا به ام البنين مكناة گرديد اين خاتون چهار پسر داشت عباس - جعفر - عثمان - عبدالله اكبر و هر چهار در كربلا شهيد شدند و حضرت ابوالفضل صاحب لواى حضرت امام حسين (عليه السلام) بود.
زوجه حضرت ابوالفضل لُبابه و از او دو پسر داشت بنامهاى عبيدالله - فضل و اعقاب حضرت ابوالفضل از فرزندش عبيدالله است و نسل عبيدالله از حسن و نسل حسن از پنج پسر بود: عبدالله قاضى مكه و مدينه - عباس خطيب - حمزة الاكبر - ابراهيم - فضل .
ابراهيم بن حسن از فقهاء و ادباء و از زهّاد زمان بود و فضل بن حسن مردى فصيح اللسان و خيلى شجاع و متدين بود و بقيه اولاد آن سرور در كتاب عمدة الطالب تفصيلا آمده است .
نقل شده وقتى حضرت على (عليه السلام) به برادر خود عقيل فرمود تو به انساب عرب آشنا هستى زنى براى من اختيار كن كه مرا فرزندى بياورد فحل و شجاع عرب باشد، عقيل عرض كرد ام البنين كلابيّه را تزويج كن كه شجاع تر از پدران او هيچكس در عرب نبوده پس حضرت او را تزويج كرد كه چهار پسر شجاع از او متولّد شد.
از جمله شهدا جناب ابوالحسن على اكبر است كه 17 يا 18 يا 19 يا 27 ساله در كربلا سال 61 قمرى شهيد شد مرة بن منقذ شمشيرى بر فرق نازنين زد كه طاقت نشستن در روى اسب از او رفت و خود را در گردن اسب انداخت دشمنان بدنش را با شمشير پاره پاره كردند تا شهزاده از اسب افتاد.
مادر على اكبر ليلى دختر ابى مرة بن عروة بن مسعود ثقفى است و بعضى از مورخين نوشته اند حضرت على اكبر زن و اولاد داشته و از امام سجاد (عليه السلام) بزرگتر بود ما مشروحا در كتاب مستقلى تحقيق كرده ايم .
او جوانى خوش صورت و در طاقت لسان و سيرت و خلقت اشبه مردم به حضرت پيغمبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) بود و به جميع محامد و محاسن معروف چنانكه ابوالفرج از مغيره نقل كرده يك روز معاويه در ايام خلافتش گفت سزاوارترين مردم به خلافت كيست گفتند جز تو كسى را نمى دانيم معاويه گفت چنين نيست بلكه لايق تر براى خلافت على بن الحسين است كه جدش رسول خدا (صل اللّه عليه و آله و سلم ) و جامع شجاعت بنى هاشم و سخاوت بنى اميه مى باشد، اين سخنان دليل است كه جناب على اكبر در آن زمان نزد اهل شام و ديگران معروف به قداست و محاسن اخلاق بود و او را به شجاعت مى شناختند چنانكه در روز عاشورا چندين نفر را به جهنم واصل كرد با اينكه عطش او را بى تاب كرده بود، مدفن مطهر آن جناب زير پاى پدر بزرگوارش حضرت امام حسين (عليه السلام) مى باشد.
از جمله شهداى روز عاشورا جناب على اصغر است . حضرت امام حسين (عليه السلام) ديد آن طفل از شدت عطش مى گريد حضرت آن كودك را بدست گرفت و مقابل اشقياء آورد فرمود: اى لشكر اگر بر من رحم نمى كنيد بر اين طفل رحم نمائيد امام در تكلّم بود حرمله لعين تيرى به جانب آن طفل رها كرد از يك گوش تا گوش ديگر طفل را ذبح نمود امام (عليه السلام) گريست عرض كرد اى خدا حكم كن بين ما و بين قومى كه دعوت كردند ما را يارى كنند ولى ما را كشتند خطاب آسمانى رسيد يا حسين او را بگذار كه از براى او مرضعه اى در بهشت است .
از جمله شهداء جناب حرّ بود.
جناب حرّ بعد از مكالمه با عمر بن سعد و تنبّه ، خدمت امام حسين (عليه السلام) مشرف شد و استتابه نمود و حضرت قبول نمودند حرّ اجازه جنگ خواست امام (عليه السلام) را وداع نمود و بر لشكر سياه دل حمله كرد چندين نفر از لشكر و بزرگان لشكر عمر بن سعد را به درك واصل گردانيد و بعد ضربه اى به سر حرّ وارد آوردند كه جناب حر بزمين افتاد نوشته اند امام به بالين حر رسيد كه رمقى مانده بود امام روى حر را پاك مى كرد و مى فرمود آفرين بر تو اى حرّ تو حرّى همچنانكه مادرت نام گذاشته تو در دنيا و آخرت آزاد هستى و دستمالى بر سر جناب حرّ بست و سر حرّ در دامن امام بود كه روح پاكش به بهشت برين پرواز كرد و نوشته اند كه پس از واقعه كربلا اقرباى حرّ بدن مبارك را در جائيكه به شهادت رسيده بود دفن كردند.
روشن است كه قبر مبارك سالار شهيدان حسين بن على (عليه السلام) در كربلا زيارتگاه ملائك و شيعيان و شيفتگان آن بزگوار است .
در امالى صدوق ج 1 ص 324
محمد بن مسلم مى گويد از امام باقر (عليه السلام) و از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه هر دو فرمودند خداوند در عوض شهادت امام حسين (عليه السلام ) امامت در ذريّه او و شفا در تربت او (مراد خاك اطراف قبر مبارك است ) و استجابت دعا را در كنار قبر او قرار داد و روزهاى زائران را از وقت بيرون رفتن از خانه هاى خود تا وقت برگشتن آنها از عمر ايشان محسوب نمى كند.
حائر
در حائر امام حسين (عليه السلام) سه قول است :
1- آنچه ديوار صحن احاطه كرده .
2- زير قبّه .
3- قبّه و آنچه به آن متصل است از عمارات و مقتل و مسجد و خزينه ها و غيرها، ولى به نظر مرحوم شيخ عباس قمى قول اول روشن تر است و ظاهر كلمات علماء نيز همين است (سفينة ج 1 ص 358)
در كامل الزيارة ص 273 از ابى هاشم جعفرى ، گفت داخل شدم حضور امام هادى در حاليكه تب داشت و مريض بود فرمود كسى از دوستان ما به حاير بفرستيد مرا دعا كند من از خانه خارج شدم و على بن بلال را ديدم و به او اطلاع دادم و خواهش كردم كه او برود گفت سمعا و طاعةً، ولى مى گويم امام هادى افضل از حاير است زيرا او مانند حسين امام است اگر خودش را دعا كند افضل از دعاى من است من سخنان او را به امام هادى رساندم امام فرمود رسول خدا افضل از بيت و حجر بود ولى بيت را طواف مى كرد و حجر الاسود را استعلام مى نمود براى خدا مكانهائيست كه دوست دارد در آن مكانها دعا شود و حاير از آنهاست .
شفاء در تربت :
كامل الزيارة ص 275،
امام صادق (عليه السلام) فرمود: فى طين قبر الحسين (عليه السلام) الشفاء من كل داء و هوالد و اءالاكبر.
كامل ص 278.
امام صادق (عليه السلام) فرمود ان فى طين الحاير الذى فيه الحسين شفاء من كل داء و امانا من كل خوف .
كامل ص 286.
امام صادق (عليه السلام) فرمود كل طين حرام على بن آدم ما خلاطين قبر الحسين (عليه السلام) من اكله من وجع شفاه الله تعالى .
كامل ص 286.
امام صادق (عليه السلام) فرمود من باع طين قبر الحسين (عليه السلام) فانّه يبيع لحم الحسين (عليه السلام) و يشتريه .
شرح الزّيارة لا بى المعالى ص 1 ج 2.
امام موسى بن جعفر (عليه السلام) فرمود: از خاك من اخذ نكنيد براى تبرّك زيرا هر خاك براى ما حرام است مگر تربت جدم حسين زيرا خداوند آنرا شفاى شيعيان و دوستان ما قرار داده .
از عمر حساب نمى شود:
كامل ص 136، امام صادق (عليه السلام) فرمود انّ ايام زائرى الحسين (عليه السلام) لا تحسب من اعمارهم و لا تعدّ من آجالهم .
اَنَا قتيل العبره .
امالى صدوق ص 83 عن ابى بصير عن الصادق (عليه السلام) *عن آبائه عليهم السّلام قال قال ابو عبدالله الحسين بن على (عليه السلام) انا قتيل العبرة لا يذكرنى مؤ من الّا استعبر يعنى شهادت من سبب اشك ريختن است مؤ منى مرا ياد نمى كند مگر اشك آن جارى مى شود و اين روايت را ابن قولويه در كامل ص 108 آورده و در بعضى روايت فقط انا قتيل العبرة آمده .
سجده بر تربت امام حسين (عليه السلام)
در تظلم الزهراء ص 224 نقل از مصباح ، معاوية بن عمار روايت مى كند امام صادق (عليه السلام) كيسه ابريشمى زردى داشت كه در آن تربت امام حسين (عليه السلام) بود وقت نماز آنرا به سجاده اش ريخت و سجده كرد سپس فرمود السجود على تربة الحسين (عليه السلام) يخرق الحُجب السّبع سجده به تربت امام حسين (عليه السلام) مورد قبول واقع مى شود.
لؤ لو و مرجان ص 17 پيامبر اسلام فرمود: انّ لقتل الحسين حرارة فى قلوب المؤ منين لا تبرد ابدا، البته بجهت شهادت حسين (عليه السلام) در قلبها حرارتى ايجاد شده كه هيچوقت سرد نمى شود.
زيارت امام حسين (عليه السلام)
امالى صدوق ص 87: عن ابى الحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال من زار قبر الحسين عارفا بحقه غفر الله له ما تقدّم من ذنبه و ما تاءخّر هر كس امام حسين را عارفا بحقه زيارت كند تمام گناهان او آمرزيده شود شبهاى پيشاور ص 532 در اخبار معتبره فريقين از عايشه و جابر و انس و ديگران رسيده كه پيامبر فرموده من زارالحسين بكربلا عارفا بحقّه وجبت له الجنّة هر كس امام حسين (عليه السلام) را عارفا بحقه در كربلا زيارت كند بهشت بر او واجب است .
تذكر: در ثواب الاعمال صدوق صفحه 221 آمده :
محمد بن يحيى العطّار عمّن دخل على ابى الحسن على بن محمد الهادى (عليه السلام) من اهل الرّى قال دخلت على ابى الحسن العسكرى (عليه السلام) فقال اين كنت ؟ فقلت : زرتُ الحسين (عليه السلام) قال اما انّك لوزرت قبر عبدالعظيم عندكم لكنت كمن زارالحسين بن على (عليه السلام) يعنى محمد بن يحيى از كسيكه به حضور امام هادى مشرف شده و خودش از اهل رى بود نقل مى كند كه آن شخص مى گويد به حضور امام هادى رسيدم فرمود كجا بودى عرض كردم به زيارت امام حسين (عليه السلام ) رفته بودم حضرت فرمود آگاه باش اگر تو قبر عبدالعظيم را زيارت مى كردى مثل اينكه امام حسين را زيارت مى كردى .
درباره اين حديث بايد گفت اولا يا اين حكم مخصوص همين مرد بود شايد اعتقادى به مقام شامخ حضرت عبد العظيم نداشته اين در صورتى است كه حديث را واقعا از امام بدانيم والّا اين مرد راوى خود مجهول الحال براى ماست و نمى دانيم كيست و براستى امام چنين فرموده يا نه و ثواب زيارت عبدالعظيم برابر ثواب زيارت مرقد سالار شهيدان حسين بن على (عليه السلام) باشد خيلى بعيد است و اين خبر ضعيف مى باشد.
تذكر: عارفا بحقه يعنى كسى كه معرفت داشته باشد كه آن حضرت امام است و عمل به فرمايشات آن واجب است .
یا علی بن موسی الرضاتصویر
New Member
New Member
پست: 5
تاریخ عضویت: جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹, ۹:۲۱ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 3 بار

فضیلت امام حسین

پست توسط 1188 »

عذاب دشمنان اهل بیت و قاتلان امام حسین علیهم السلام
[External Link Removed for Guests]
در «تفسیر فرات بن إبراهیم » از ابن عبّاس، از أمیرالمؤمنین علیه السّلام روایت می کند که: روزی رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم بر حضرت فاطمه سلام الله علیها وارد شدند و ایشان را محزون و مهموم یافتند ـ و در اینجا رسول الله حدیثی را درباره احوال قیامت مفصّلاً ذکر می کنند، تا می رسند به اینجا که


: ای فاطمه! در آن روز تو می گوئی:
 «یَا رَبِّ! أَرِنِی الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ. فَیَأْتِیَانِکِ وَ أَوْدَاجُ الْحُسَیْنِ تَشْخَبُ دَمًا 
 وَ هُوَ یَقُولُ: یَا رَبِّ! خُذْ لِیَ الْیَوْمَ حَقِّی مِمَّنْ ظَلَمَنِی؛ 

ای پروردگار من! حسن و حسین را به من بنمایان. و دراینصورت آن دو بسوی تو می آیند در حالیکه از رگهای گردن حسین خون تازه جاری است، و او می گوید: ای پروردگار من! حقِّ مرا از آنانکه به من ستم کرده اند، در امروز برای من بگیر».
و در این حال خداوند جلیل به غضب در می آید، و از غضب او جهنّم به غضب در می آید، و فرشتگان جمیعاً به غضب در می آیند، و سپس جهنّم ناگهان شعله ای می کشد و زفیری و صدائی می زند. در این حال فوجی از ملائکه غضبناک از جهنّم بیرون می آیند و یکایک از قاتلان حسین، پسرانشان و پسران پسرانشان را از میان گروه ها و جمعیّتها جدا می کنند، و آنها می گویند:
بار پروردگارا! ما در روز عاشوراء حاضر نبوده ایم و در قتل حسین شرکت نکرده ایم! خداوند به زَبانیة جهنّم می گوید: آنان را از نشانه ها و علائم چهره هایشان بگیرید: به چشمان أزرَقی رنگ و چهره های سیاه! و بگیرید آنها را از زلفهای پیشانی آنها و بیندازید در درک اسفل از آتش دوزخ!
زیرا که آنها بر دوستان و موالیان حسین شدیدتر و سخت تر بودند از آنانکه با خود حسین محاربه کردند و او را کشتند.
و در این حال صدای شهقة آنها در جهنّم شنیده می شود ـ …
در «خصال»، صدوق از حضرت صادق علیه السّلام از پدرانش از علیّ علیهم السّلام روایت می کند که فرموده است: «در جهنّم آسیائی است که پنج گروه را آسیا می کند و خرد می نماید؛ آیا شما از من سؤال نمی کنید که مادّه ای که آن را آسیا می کند و خرد می نماید چیست ؟!
به آن حضرت گفتند: مادّه آسیا شونده آن آسیا چیست، ای أمیر مؤمنان ؟! حضرت فرمود: عُلماء و دانشمندان دین که فسق و فجور نمایند و از راه عدالت منحرف شوند، و قاریان قرآنی که به معاصی و گناهان مشغول باشند، و حاکمان جابر و جائری که ستم کنند، و وزیران و معاونانی که خیانت ورزند، و قیّمان و والیان اموری که دروغگو باشند. و در آتش شهری است که آنرا حَصینَه گویند؛ آیا از من نمی پرسید در آن چیست ؟!
به آن حضرت گفتند: در آن چیست ای أمیرمؤمنان ؟! حضرت فرمود:
 در آن دست های کسانی است که بیعت را شکستند». 
  در «عیون » با اسناد متّصل خود از حضرت رضا علیه السّلام روایت می کند که: 
 «قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ: الْوَیْلُ لِظَالِمِی أَهْلِ بَیْتِی؛ کَأَنِّی بِهِمْ غَدًا مَعَ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الاْسْفَلِ مِنَ النَّارِ؛ 
 وای بر ستمگران به اهل بیت من؛ گویا می بینم آنان را که فردای قیامت، با منافقان در دَرک و طبقه پائین ترینِ آتش می باشند». 

و نیز در «عیون » با همین سند، روایت کرده است که رسول الله گفته اند: کشنده حسین در تابوت و صندوقی از آتش است، و عذاب او به تنهائی به قدر نصف عذاب اهل دنیاست. دست ها و پاهای او را به زنجیرهائی از آتش بسته اند؛ پس آن صندوق را در آتش واژگون می کنند تا در قعر جهنّم می افتد. و او بوی عَفِنی دارد که تمام جهنّمیان از بدی بوی او به پروردگارشان پناه می برند. و او در آنجا مخلّد و جاودان، عذاب ألیم را می چشد با جمیع کسانی که در کشتن حسین با او همدست و همداستان بوده، و او را بر کشتن حسین ولایت داده اند.
  پوست بدن آنها بسوزد و پخته شود خداوند پوست دیگری می آفریند تا عذاب درد آور را بچشند، و یک ساعت هم آن عذاب سبک نخواهد شد، و از حمیم دوزخ می نوشند؛ پس وای بر آنان از عذاب خدا در آتش. 

و در تفسیر منسوب به حضرت عسکری علیه السّلام است که: کسانی که راضی به کشتن حسین علیه السّلام بوده و هستند همگی شریک در قتل او هستند. کشندگان حسین و کمک کاران وامر کنندگان و پیروان آنها، از دین خدا بری(جدا) هستند.
و خداوند فرشتگان مقرّب خود را امر می کند که اشک هائی را که در قتل حسین از چشم ها ریخته است بردارند و به پاسداران و خزّان بهشت بدهند، تا آن را با آب حَیَوان یعنی آب زندگی مخلوط و ممزوج کنند تا شیرینی آن آب زیاده شود.
  آن فرشتگان آن اشک ها را در هاویة دوزخ بریزند و با حمیم آن و صدید آن و غسّاق آن و غسلین آن ممزوج کنند تا شدّت حرارت آنها و بزرگی عذاب آنها هزار مرتبه مضاعف شود، و بر آنان که از اعداء آل محمّد به هاویه انتقال می یابند، عذابْ شدید و سخت گردد. 
یا علی بن موسی الرضاتصویر
ارسال پست

بازگشت به “امام حسین‌ (علیه السّلام)”