شعر رضا جعفری ››› از اشتباه لبریزم
من از خجالت گرم گناه لبریزم
من از تغافلِ عفو اله لبریزم
بجز شکست ندارد نتیجه کردارم
تلاشِ جاهلم از اشتباه لبریزم
بجز ندامت از این سینه برنمی خیزد
غبار آینه هستم از آه لبریزم
کسی که همسفرم شد به دردِسر افتاد
مسیر غفلتم از کوره راه لبریزم
نگاهِ منتظرم از امید سرشارم
امیدِسرشارم از نگاه لبریزم
نوشته اند مرا سرنوشتِ یوسف شهر
زِ نابرادری و گرگ و چاه
اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
محمد حیاتی ››› الــهـي پــنـــاهــم بـده
الــهـي بـكـويـت پــنـــاهــم بـده
فـــروغـي بــشــام سـيــاهـم بــده
مـنـم بـنـده عــاصـي مـنـفــعــل
كـه هـسـتـم زكـردار زشـتم خجل
مـنـم بـنـده مـسـت جـام غـرور
كـه تـرسـم بـيـفـتم ز رحمت بدور
مـكـن قـهــر بـا بـنـده سركشت
مـسـوزان تـن و جـانـم از آتشت
الـهـي بـكـن رحـم بـر حـال من
نگر سرنگـون بخت و اقبال من
منم معترف بـر گناهان خويش
كـه بـاشـد گناهم ز انديشه بيش
تو مـنگـر بـرفتار و كردار من
جهيم است بي شك سزاوار من
ز رحمت تو عذر و گناهم پذيـر
چــو افـتـادم از پـاي دستم بگير
رحـيـما تـوئـي خالق بحر و بـر
تـوئـي مـهـربـانـتـر ز مام و پدر
ز سـرگـشـتـگـيـهـا نـجـاتم بـده
تـو ايـمـان و حـسـن صفاتم بده
«حـياتي» مشو ناامــيد از الاه
كـه بـخشد خداوند كوهي به
الــهـي بـكـويـت پــنـــاهــم بـده
فـــروغـي بــشــام سـيــاهـم بــده
مـنـم بـنـده عــاصـي مـنـفــعــل
كـه هـسـتـم زكـردار زشـتم خجل
مـنـم بـنـده مـسـت جـام غـرور
كـه تـرسـم بـيـفـتم ز رحمت بدور
مـكـن قـهــر بـا بـنـده سركشت
مـسـوزان تـن و جـانـم از آتشت
الـهـي بـكـن رحـم بـر حـال من
نگر سرنگـون بخت و اقبال من
منم معترف بـر گناهان خويش
كـه بـاشـد گناهم ز انديشه بيش
تو مـنگـر بـرفتار و كردار من
جهيم است بي شك سزاوار من
ز رحمت تو عذر و گناهم پذيـر
چــو افـتـادم از پـاي دستم بگير
رحـيـما تـوئـي خالق بحر و بـر
تـوئـي مـهـربـانـتـر ز مام و پدر
ز سـرگـشـتـگـيـهـا نـجـاتم بـده
تـو ايـمـان و حـسـن صفاتم بده
«حـياتي» مشو ناامــيد از الاه
كـه بـخشد خداوند كوهي به
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
[COLOR=#c00000]شعر حبیب الله چايچيان ››› آمدم به سوى تو باز
آمدم، آمدم به سوى تو باز
اى خداى كريم بنده نواز
پاى تا سر همه نيازم من
از كرم سايه بر سرم انداز
آبروى گداى خويش مريز
دستم آخر سوى تو است دراز
بسته اى راه نااميدى را
كرده اى چون كه باب رحمت
آمدم، آمدم به سوى تو باز
اى خداى كريم بنده نواز
پاى تا سر همه نيازم من
از كرم سايه بر سرم انداز
آبروى گداى خويش مريز
دستم آخر سوى تو است دراز
بسته اى راه نااميدى را
كرده اى چون كه باب رحمت
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
[COLOR=#7030a0]شعر ژوليده نيشابورى ››› راه نجات
يا رب از فرط گنه نامه سياهم چه كنم
گر نبخشى ز ره لطف گناهم چه كنم
بسته گرديده زهر سو به رُخم راه نجات
ندهى گر تو در اين معركه راهم چه كنم
جز تو ما را نبود پشت و پناهى به جهان
بى پناهم ندهى گر تو پناهم چه كنم
يوسف افتاد بچاه از اثر بى گنهى
من ز فرط گنه افتاده به چاهم چه كنم
بخشش و لطف تو پاينده تر از كوه بود
من كه ناچيزتر از يك پَرِ كاهم چه كنم
به هدف گر نخورد تير دعايم هيهات
به اثر گر نرسد شعله آهم چه كنم
سايه لطف تو از لطف اگر روز معاد
نشود شامل احوال تباهم چه كنم
كس به روى من «ژوليده» نگاهى نكند
نكنى گر تو هم از مهر نگاهم چه
يا رب از فرط گنه نامه سياهم چه كنم
گر نبخشى ز ره لطف گناهم چه كنم
بسته گرديده زهر سو به رُخم راه نجات
ندهى گر تو در اين معركه راهم چه كنم
جز تو ما را نبود پشت و پناهى به جهان
بى پناهم ندهى گر تو پناهم چه كنم
يوسف افتاد بچاه از اثر بى گنهى
من ز فرط گنه افتاده به چاهم چه كنم
بخشش و لطف تو پاينده تر از كوه بود
من كه ناچيزتر از يك پَرِ كاهم چه كنم
به هدف گر نخورد تير دعايم هيهات
به اثر گر نرسد شعله آهم چه كنم
سايه لطف تو از لطف اگر روز معاد
نشود شامل احوال تباهم چه كنم
كس به روى من «ژوليده» نگاهى نكند
نكنى گر تو هم از مهر نگاهم چه
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
[COLOR=#d99694]شعر ژوليده نيشابورى ››› الهی! جفا كردم
الهى گرچه يك عمرى به نفس خود جفا كردم
ندانستم، نفهميدم كه اين كار خطا كردم
تو گفتى اين جهان سجن است و انسان هست زندانى
در اين زندان فتادم هستى خود را فنا كردم
گنه كارم ولى دل بر اميد رحمتت بستم
زخوف آتش قهرت توسل بر رجا كردم
به مهمانى خود در خانه خود دعوتم كردى
سر خوانت نشستم، توبه نزدت بارها كردم
نمك خوردم شكستم با نمكدان توبه خود را
ولى از بس رئوفى تو، به تو من التجا
الهى گرچه يك عمرى به نفس خود جفا كردم
ندانستم، نفهميدم كه اين كار خطا كردم
تو گفتى اين جهان سجن است و انسان هست زندانى
در اين زندان فتادم هستى خود را فنا كردم
گنه كارم ولى دل بر اميد رحمتت بستم
زخوف آتش قهرت توسل بر رجا كردم
به مهمانى خود در خانه خود دعوتم كردى
سر خوانت نشستم، توبه نزدت بارها كردم
نمك خوردم شكستم با نمكدان توبه خود را
ولى از بس رئوفى تو، به تو من التجا
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
[COLOR=#76923c]شعر انصاريان ››› شفاى دردمندان
درى بگشا زرحمت يا الهى
به روى بى پناه عذرخواهى
نوازش كن تو بارى خسته اى را
عنايت كن تو دل بشكسته اى را
خداوندا زدوشم بار بردار
به روز حشرم از ذلت نگه دار
در اين ملك فنا من بى نوايم
اسير نفس و دربند هوايم
دريغ از من مكن يا رب عطا را
بشوى از دفترم جرم و خطا را
طبيبا اى شفاى دردمندان
كريما اى اميد مستمندان
ببخشا از گنهكاران گناهان
بگير از لطف، دست بى پناهان
پريشان خاطران را شاد گردان
گرفتاران زبند آزاد
[COLOR=#NaNNaNNaN]
درى بگشا زرحمت يا الهى
به روى بى پناه عذرخواهى
نوازش كن تو بارى خسته اى را
عنايت كن تو دل بشكسته اى را
خداوندا زدوشم بار بردار
به روز حشرم از ذلت نگه دار
در اين ملك فنا من بى نوايم
اسير نفس و دربند هوايم
دريغ از من مكن يا رب عطا را
بشوى از دفترم جرم و خطا را
طبيبا اى شفاى دردمندان
كريما اى اميد مستمندان
ببخشا از گنهكاران گناهان
بگير از لطف، دست بى پناهان
پريشان خاطران را شاد گردان
گرفتاران زبند آزاد
[COLOR=#NaNNaNNaN]
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
رمضان آمد و آهسته صدا كرد مـــــــــرا
مستعد سفـــر شهر خـــــــــــــــدا كرد مرا
از گلستان كرم طرفه نسیــــــــــــمی بوزید
كه سراپای پر از عطر و صفا كرد مــــــرا
نازم آن دوست كه با لطف سلیمانی خویش
پــــله از سلسـله دیـــو دعــا كـــــرد مـــرا
فیض روحالقدسم كرد رها از ظلمـــــــــــات
همرهـی تا به لـب آب بقـا كرد مـــــــــــــــرا
من نبودم بجز از جاهل گــــــــــم كرده رهی
لایـــق مكتب فخــر النجبا كـــرد مـــــــــــــرا
در شگفتم ز كرامات و خطاپوشــــــــــــی او
من خطا كردم و او مهر و وفـــــــــا كرد مرا
دست از دامن این پیك مبــــــــــــــــارك نكشم
كه به مهمانی آن دوســــــــــــــت ندا كرد مرا
زین دعاهاست كه با این همه بیبرگی و ضعف
در گلـستــــان ادب نـغمـــه ســرا كــــرد مـــرا
هر سر مویــم اگـر شـكر كند تـا به ابــــــــــــــد
كم بود زین همه فیضی كه عطا كـــــــــــرد مرا
مستعد سفـــر شهر خـــــــــــــــدا كرد مرا
از گلستان كرم طرفه نسیــــــــــــمی بوزید
كه سراپای پر از عطر و صفا كرد مــــــرا
نازم آن دوست كه با لطف سلیمانی خویش
پــــله از سلسـله دیـــو دعــا كـــــرد مـــرا
فیض روحالقدسم كرد رها از ظلمـــــــــــات
همرهـی تا به لـب آب بقـا كرد مـــــــــــــــرا
من نبودم بجز از جاهل گــــــــــم كرده رهی
لایـــق مكتب فخــر النجبا كـــرد مـــــــــــــرا
در شگفتم ز كرامات و خطاپوشــــــــــــی او
من خطا كردم و او مهر و وفـــــــــا كرد مرا
دست از دامن این پیك مبــــــــــــــــارك نكشم
كه به مهمانی آن دوســــــــــــــت ندا كرد مرا
زین دعاهاست كه با این همه بیبرگی و ضعف
در گلـستــــان ادب نـغمـــه ســرا كــــرد مـــرا
هر سر مویــم اگـر شـكر كند تـا به ابــــــــــــــد
كم بود زین همه فیضی كه عطا كـــــــــــرد مرا
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
مفتون همدانى ››› يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش
يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش
بر شاه اوليا، على مرتضى ببخش
يا رب گناه من بود از كوه ها فزون
جرم مرا به فاطمه، خيرالنسا ببخش
هر كار كرده ام، همه بد بوده و غلط
يا رب مرا تو بر حسن مجتبى ببخش
يا رب اگر كه جود و سخايى نكرده ام
ما را تو بر سخاوت اهل سخا ببخش
يا رب مرا به رحمت بى منتها ببخش
يعنى به ساحت حرم كبريا ببخش
يا رب گناهكار و ذليل و محقّرم
عصيان من به شوكت عزّوعلا ببخش
يا رب تو را به جاه و جلالت دهم قسم
جرم گذشته عفو كن و ماجرا ببخش
يا رب مرا ببخش به اهل صلات و صوم
يعنى به نور صفوت اهل صفا ببخش
يا رب تو را به نور جمالت دهم قسم
كز ظلمتم رهان و به نور هدا ببخش
يا رب به نور ظلمت خاصان درگهت
اين بنده را به ختم همه انبيا ببخش
يا رب از اين معاصى بسيار بى شمار
مستوجب عقوبتم; امّا مرا
يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش
بر شاه اوليا، على مرتضى ببخش
يا رب گناه من بود از كوه ها فزون
جرم مرا به فاطمه، خيرالنسا ببخش
هر كار كرده ام، همه بد بوده و غلط
يا رب مرا تو بر حسن مجتبى ببخش
يا رب اگر كه جود و سخايى نكرده ام
ما را تو بر سخاوت اهل سخا ببخش
يا رب مرا به رحمت بى منتها ببخش
يعنى به ساحت حرم كبريا ببخش
يا رب گناهكار و ذليل و محقّرم
عصيان من به شوكت عزّوعلا ببخش
يا رب تو را به جاه و جلالت دهم قسم
جرم گذشته عفو كن و ماجرا ببخش
يا رب مرا ببخش به اهل صلات و صوم
يعنى به نور صفوت اهل صفا ببخش
يا رب تو را به نور جمالت دهم قسم
كز ظلمتم رهان و به نور هدا ببخش
يا رب به نور ظلمت خاصان درگهت
اين بنده را به ختم همه انبيا ببخش
يا رب از اين معاصى بسيار بى شمار
مستوجب عقوبتم; امّا مرا
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
-
- پست: 86
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۵۳ ب.ظ
- محل اقامت: کاشکی جمکران به دنیا می آمدم
- سپاسهای ارسالی: 73 بار
- سپاسهای دریافتی: 41 بار
- تماس:
Re: اشعار مناجات نامه ی شبهای قدر
[FONT=B Kamran]
1137سال است كسي منتظر 313 مَرد است . مَرد شدن ، چقدر زمان ميخواهد ! ! !
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]
سادات خانم : [External Link Removed for Guests]