هجرت از گناه
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
هجرت از گناه
هجرت از گناه
فضیل بن عیاض یكی از دزدان معروف بود، به طوری كه مردم از دست او خواب راحت نداشتند.
یك شب از دیوار خانه ای بالا میرود، روی دیوار مینشیند تا به قصد ورود در منزل پایین برود،
اتفاقاً آن خانه از مرد عابد و زاهدی بود كه شب زندهداری میكرد، نماز شب میخواند، دعا میخواند، اما در این لحظه به قرآن خواندن مشغول بود،
صدای حزین قرآن خواندنش به گوش میرسید، ناگهان این آیه را تلاوت كرد:
«الم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذكر الله»
آیا وقت آن نرسیده كه مدعیان ایمان، قلبشان برای خدا نرم و آرام شود؟ یعنی تا كی قساوت قلب، تا كی تجری عصیان، تا كی پشت به خدا كردن؟
آیا وقت رو برگرداندن از گناه و رو كردن به سوی خدا نرسیده است.
فضیل بن عیاض همین كه این آیه را روی دیوار شنید، انگار به خود او وحی شد، گویی مخاطب شخص او است،
لذا همانجا گفت: خدایا چرا، چرا، وقتش رسیده است، و همین الان هم موقع آن است.
از دیوار پایین آمد و بعد از آن، دزدی، شراب، قمار و هر چه را كه احیاناً به آن مبتلا بود، كنار گذاشت.
از همه هجرت كرد، از تمام آن آلودگیها دوری گزید، تا حدی كه برایش مقدور بود اموال مردم را به صاحبانش پس داد، حقوق الهی را ادا كرد و كوتاهی های گذشته را جبران نمود.
تا به جایی كه بعدها یكی از بزرگان گردید، نه فقط مرد با تقوایی شد بلكه مربی و معلمی نمونه برای دیگران گردید.
پس او یك مهاجر است زیرا توانسته است از سیئات و گناهان دوری گزیند، با این منطق همه توبهكاران دنیا مهاجرند.[1]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . شهید مرتضی مطهری،گفتارهای معنوی، ص 228 ـ 226.
توضیح این كه در فرهنگ اسلامی، هجرت به دو معنی استعمال شده است: یكی هجرت از هواهای نفسانی و دیگری هجرت از مكان و جایی كه انسان بدان دلبستگی دارد، از این رو هجرت انفسی و هجرت آفاقی نیز تعبیر كرده اند.