مکاتب اوليه تصوف

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

مکاتب اوليه تصوف

پست توسط مائده آسمانی »

 تصویر 


 مکاتب اوليه تصوف 


دو مکتب در تصوف به وجود آمده : مکتب عراق و مکتب خراسان

 ويژگي مکتب عراق :
 
صوفيان در مکتب عراق بنيادهاي تفکرات غير اسلامي و آميزه اي از اعتقادات و رفتارهاي عرب قبل از اسلام را مخلوط با اسلام کردند و اين گونه جريان عراق را بوجود آوردند.

 ويژگي مکتب خراسان :  

در اين مکتب ، علاوه بر اعتقادات اسلام، آئين هاي غير اسلامي بيشتر نمايان بود. آئين هاي ايران باستان و نزديکي با هندوستان و رواج تفکّرات هندوئيسم، نقش موثري در شکل گيري اين مکتب داشت و در مقابل اين مکتب، مکتب عراق قد علم کرد و چرخش و سمت تصوف به سوي خراسان آمد و تصوفِ نظري در خراسان نسبت به عراق رشد بيشتري کرد. گفتني است که کتابهاي اوليه تصوف اکثرا محصول مکتب خراسان هستند . کتابهايي همچون :

اللمع سراج طوسي ، التعرف کلابادي ، طبقات الصوفيه سلمي ، رساله قشيريه قشيري ، کشف المحجوب هجويري

اين آثار، قديمي ترين کتبي هستند که در مکتب خراسان تأليف شده است.

 تفاوت مکتب عراق با خراسان :  

1. مکتب عراق، مکتبي انزوا طلب و با زهد و گوشه نشيني و رهبانيت توأم بود و بزرگان آن معتقد بودند که بايد از مردم دور شد و به خانقاه ها رفت ، امّا مکتب خراسان معتقد بود که بايد با مردم بود و با آنها زندگي کرد و به همين دليل مکتب خراسان ، رشد بيشتري نسبت به مکتب عراق پيدا نمود.

2. ريا و تظاهر د رمکتب خراسان بيشتر است ولي در مکتب عراق به دليل گوشه نشيني زياد ملموس نبود.

3. موسس مکتب عراق، ابو هاشم کوفي است و بزرگ آنها جنيد است؛ اما موسس مکتب خراسان معلوم نيست.

 مشخصات فرقه اي مکتب عراق :
 
برخي شاخه ها و موسسان فرقه هاي مکتب عراق عبارتند از :

1) محاسبيه : حارث بن اسد محاسبي که بزرگ اين جريان است؛ نه موسس آن.

2) نوريه : احمد بن محمد نوري

3) سهليه : سهل بن عبد الله تستري

4) حلمانيه : ابو حلمان دمشقي که جريان نظر بازي و شاهد بازي را وارد تصوف کرد.

5) خرازيه : ابو سعيد خراز

6) قادريه : عبد القادر گيلاني يا جيلاني

7) کبرويه : نجم الدين کبري. صوفيان مي گويند : او به هرکه نظر مي کرد وليّ خدا مي شد و به همين دليل، وي را شيخ ولي تراش مي گفتند.


 اولين فرقه هاي مکتب خراسان :
 

قلندريه

قلندريه، هم فرقه و هم جريان فکري مستقلي است که موسس آن معلوم نيست. اينان چند ويژگي داشتند :

1) ترک تعلق به آداب و رسوم جاري در صوفيه؛ يعني با وجود مخالفت با انزواطلبي و گوشه نشيني ساير صوفيه، قلندرها آزاد بودند.

2) بي قيدي افراط آميز در رفتارهاي اجتماعي که باعث شد نام رند بر آنها گذاشته شود .

3) مجردبودن، آنان معتقد بودند که نبايد ازدواج کرد. همين امر باعث شد که مشتري بسياري پيدا کنند. ضمن اينکه بيشتر در سير و سياحت بودند.

بزرگ اين جريان قطب الدين حيدر بن تيمور بن سلطان شاه سالوري (وفات 618 ق) مي باشد.

ملامتيه

يک فرقه از فرقه هاي مکتب خراسان است و چون خيلي رشد داشت ، مکتب خراسان را با آن مي شناختند.

بنيان گذار اين فرقه، ابو حفص نيشابوري و حمدون قصار بودند.

آداب و تفکرات ملامتيه :

1) اصرار داشتند که در سبک زندگاني و رفتار و روش اجتماعي بر خلاف عامه مردم باشند.

2) مي کوشيدند حالتي داشته باشند که مورد نفرت و خفّت، ناخشنودي و اجتناب مردم واقع گردند.

3) اگر در باطن تابع شرع بودند، مي خواستند مردم آنها را تارک شرع بپندارند.

4) شعار « الشهره آفه » را نصب العين خود قرار داده و مي خواستند به عدم تقوا و ترک شرع معروف شوند تا از سير و سلوک دروني باز نمانند.

5) با سماع و فرقه و ذکر مخالف بودند.



 (جستجو در تصوف ايران/ص339)


 
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “صوفیه”