تفسير اصطلاحي شطح
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
تفسير اصطلاحي شطح
تفسير اصطلاحي شطح
روز بهان بغلي شيرازي پس از تفسير لغوي شطح مي گويد : پس در سخن صوفيان ، شطح مأخوذ است از حرکات دلشان ... از صاحب
وجد کلامي صادر شود از تلهب احوال و ارتفاع روح در علوّ مقامات که ظاهر آن متشابه باشد، و عبارتي باشد، آن کلمات را غريب يابند.
چون وجهش نشناسند و در رسوم ظاهر و ميزان آن نبينند، به انکار و طعن از قائل مفتون شوند. ( شرح شطحيات/ص57 )
وقتي اين جريان وارد تصوف شد، بحران شديدي درست شد و کشته هم داد. حسين بن منصور حلّاج ، اولين مقتول اين جريان است و
عين القضاه همداني دومين کشته معروف آن مي باشد.
بسطامي از بزرگترين کساني است که شطحيات زيادي از وي نقل شده است: «
بايزيد را گفتند که جمله خلايق در تحت لواي محمد (ص) خواهند بود ، گفت : بالله که لواي من از لواي محمد عظيم تر است.
(شرح شطحيات/ص131)
مشايخ صوفيه به توجيه اين شطحيات مبادرت ورزيده اند، از جمله روزبهان بغلي (متوفاي 606ق) بزرگترين کتاب را در توجيه شطحيات
نوشته است. اين جريان تا به امروز ادامه دارد و علماي شيعه با آن مخالفت نموده اند .
حضرت امام خميني (ره) ضمن مخالفت جدي با شطحيات آن را نشانه خودخواهي و وسوسه شيطان و تکبّر مي داند. ايشان مي فرمايد:
« اي مدعي معرفت و جذبه و سلوک و محبّت و فناء، تو اگر به راستي اهل الله و از اصحاب قلوب و اهل سابقه حسنايي هنيئا لک، ولي
اين قدر شطحيات و تلوينات و دعوي هاي گزاف که از حب نفس و وسوسه شيطان کشف مي کند، مخالفت با محبّت و جذبه است؛
« انّ اوليائي تحت قبائي لايعرفهم غيري ». تو اگر از اولياء حق و محبّين و مجذوبيني، خداوند مي داند؛ به مردم اينقدر اظهار مقام و مرتبت
مکن. و اينقدر قلوب ضعيفه بندگان خدا را از خالق خود به مخلوق متوجّه مکن و خانه خدا را غضب مکن! بدان که اين بندگان خدا عزيزند و
قلوب آنها پر قيمت است، بايد صرف محبت خدا شود. اين قدر با خانه خدا بازي مکن و به ناموس او دست درازي نکن؛ « فإنّ للبيت ربّا »
پس اگر در دعوي خود صادق نيستي، در زمره دورويان و اهل نفاقي. » (چهل حديث/حديث9)
و در جايي ديگر مي فرمايند: « همه شطحيات از نقص سالک و سلوک و خودي و خودخواهي است. »(مصباح الهدايه /ص207)
به هر حال اين جريان باعث بروز درگيري بين تشيّع و تصوّف و همچنين علماي اهل سنّت و تصوف گرديد.