منصور حلاج موحد یا کافر

مدیر انجمن: شورای نظارت

قفل شده
Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط amoonaser »

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

نقل قول می کنم از استاد عبدالحسین عزیز :


بسمه تعالی شانه
زوایایی از زندگی شهید عرفا!
مختصری را درباره حلاج سابقا در اخباری که بیان شد خواندیم. اکنون به ذکر دو مورد از انحرافات او از تذکرة الاولياء عطار نیشابوری می پردازیم:

حلاج لا مذهب!
در پنجاه سالگی گفت: تا کنون هیچ مذهب نگرفته ام اما از هر مذهبی آنچه دشوارتر است بر نفس اختیار کردم.

نظافت حلاج!
در ابتدا که ریاضت می کشید دلقی داشت که بیست سال بیرون نکرده بود، روزی به ستم از وی بیرون کردند، گزنده بسیار در وی افتاده بود. که یکی از آن وزن کردند نیم دانگ بود!!!

عطار نیشابوری، تذکرة الاولياء، ص 494

أيا اين شخص مسلمان است؟ حالتان از او بهم نمی خورد؟؟






نائب خاص امام زمان(عج)حلاج را لعنت می کند:
شیخ طوسی در الغیبة روایتی را آورده است که در قسمتی از آن مرحوم حسین بن روح سلام الله علیه، از نواب خاص امام زمان صلوات الله علیه، حلاج را صراحتا لعنت می کند. در قسمتی از آن روایت که مرحوم حسین بن روح با ام کلثوم، دختر نائب دوم امام زمان علیه السلام درباره شلمغانی ملعون صحبت می کند چنین آمده است:

فهذا كفر بالله تعالى وإلحاد، قد أحكمه هذا الرجل الملعون في قلوب هؤلاء القوم ليجعله طريقا إلى أن يقول لهم بأن الله تعالى اتحدّ به وحلّ فيه! كما يقول النصارى في المسيح عليه السلام، ويعدو إلى قول الحلاج لعنه الله.
الغيبة للطوسي ، ص 405
وقتی نائب خاص امام زمان علیه السلام، شخصی که هرگز در دین خدا از جانب خود کلمه ای نمی گفت چنین بگوید و این ملعون را لعنت نماید، تکلیف حلاج و مدافعین حلاج روشن است!



یا علی ع
جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط amoonaser »

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

نقل قول می کنم از استاد عبدالحسین عزیز :


بسمه تعالی شانه
نظر شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طبرسی درباره حلاج ملعون و اتباعش:
پیش از این متن توقیع شریف امام زمان علیه السلام و برخورد ابوسهل نوبختی و علی بن بابویه رضوان الله علیهما را ملاحظه کردید.
اکنون نظر سه تن از بزرگترین علما و مفاخر جهان تشیع، مرحوم شیخ مفید و مرحوم شیخ صدوق و مرحوم شیخ طبرسی را درباره حلاج که لعنت خدا بر او باد می بینیم:

نظر شیخ صدوق:

و علامة الحلاجية من الغلاة دعوى التجلّي بالعبادة مع تديّنهم بترك الصلاة و جميع الفرائض، و دعوى المعرفة بأسماء اللّه العظمى، و دعوى اتباع الجنّ لهم، و أنّ الولي إذا خلص و عرف مذهبهم فهو عندهم أفضل من الأنبياء- عليهم السّلام-.

و من علاماتهم أيضا دعوى علم الكيمياء و لا يعلمون منه إلّا الدغل و تنفيق الشبه و الرصاص على المسلمين.
و علامت حلاجيه از غاليان ادعاء انزوا بشغل عبادت است با وجود تدين آنها بترك نماز و سائر فريضها و ادعاء معرفت اسمهاى اعظم الهى و ادعاء انطباع حقتعالى يعنى تجلى ذات او براى ايشان و آنكه ولى چون خلوص يابد و بمذهب آنها عارف شود افضل از انبياء است نزد آنها.
و ايضا از جمله علامتهاشان ادعاء علم كيميا است با وجود آنكه هيچ از آن را نميدانند سواى دغل و فساد و رواج دادن شبه و قلعى بر مسلمانان.


اعتقادات الإمامية ، ص 102 ، باب الاعتقاد في نفي الغلو و التفويض

نظر شیخ مفید:

و الحلاجية ضرب من أصحاب التصوف و هم أصحاب الإباحة و القول بالحلول و لم يكن الحلاج يتخصص بإظهار التشيع و إن كان ظاهر أمره التصوف و هم قوم ملحدة و زنادقة يموهون بمظاهرة كل فرقة بدينهم و يدعون للحلاج الأباطيل و يجرون في ذلك مجرى المجوس في دعواهم لزرادشت‏ المعجزات و مجرى النصارى في دعواهم لرهبانهم الآيات و البينات و المجوس و النصارى أقرب إلى العمل بالعبادات منهم و هم أبعد من الشرائع و العمل بها من النصارى و المجوس.

اما حلّاجى‏ها گروهى از صوفيان هستند كه همه چيز را حلال ميدانند و قائل بحلول ميباشند حلّاج در ميان آنها فقط مدعى تشيع بوده گر چه ظاهر كارش همان متصوفه است اينها مردمانى ملحد و زنديق‏اند كه مدعى هستند اعتقاد ما از تمام اديان بهتر است و براى حلاج ادعاهاى باطلى را معتقدند ايشان شبيه مجوسان هستند كه براى زردشت مدعى معجزه‏اند و مانند نصرانيان كه براى رهبان و كشيشان خود ادعاى معجزات و بينات مى‏نمايند ضمنا مجوسان و نصرانيان بعبادت و اعمال عبادى از آنها معتقدترند و ايشان از مجوس و نصارى نیز از شرایع و عمل به آنها دورترند.

تصحيح‏الاعتقاد ، ص 135 ، فصل في الغلو و التفويض

جالب این است که کفر حلاج و خطر اعتقادات او آنقدر زیاد بود که مرحوم شیخ مفید در رد عقائد باطل او کتابی نیز نوشته است:

محمد بن محمد بن النعمان. له كتب‏: ... كتاب الرد على أصحاب الحلاج‏.
رجال‏النجاشي ، ص 401 ، رقم 1067

نظر شیخ طبرسی:
مرحوم شیخ طبرسی نیز حلاج را لعنت کرده است. او در الاحتجاج قبل از نقل متن توقیع شریف حضرت صاحب الزمان علیه السلام چنین می فرماید:

من جملة الغلاة أحمد بن هلال الكرخي و قد كان من قبل في عدد أصحاب أبي محمد ع ثم تغير عما كان عليه و أنكر بابية أبي جعفر محمد بن عثمان فخرج التوقيع يلعنه من قبل صاحب الأمر و الزمان و بالبراءة منه في جملة من لعن و تبرأ منه و كذا كان أبو طاهر محمد بن علي بن بلال و الحسين بن منصور الحلاج و محمد بن علي الشلمغاني المعروف بابن أبي العزاقري لعنهم الله فخرج التوقيع بلعنهم و البراءة منهم جميعا.

از افراد غالى يكى: احمد بن هلال كرخى است، او قبلًا از جمله أصحاب امام هادى عليه السّلام بود، سپس از عقيده‏اش تغيير يافته و منكر نيابت أبو جعفر محمّد بن عثمان شد، در پى اين حركت توقيعى از صاحب الأمر مبتنى بر لعن و برائت او در ميان افراد ديگرى كه لعن شده بودند؛ صادر شد. و همچنين بود أبو طاهر محمّد بن علىّ بن بلال، و حسين بن منصور حلّاج، و محمّد بن- على شلمغانى معروف به ابن ابى العزاقر- لعنهم اللَّه-، براى تمام اينان توقيعى بر لعن و برائت از همه آنان صادر شد.
الاحتجاج ، ج 2 ص 475
<!-- / message -->


یا علی ع
جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
Senior Member
Senior Member
پست: 100
تاریخ عضویت: دوشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۴۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 23 بار
سپاس‌های دریافتی: 71 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط Seyyed Ali »

باسمه تعالی
سلام بر دوستان

ضمن تشکر از دوست عزیز amoonaser مطالبی که از شیخ عطار در کتاب تذکرة الاولیاء نقل کردید تمام دیدگاه عطار در مورد منصور حلاج نیست و نه قابل تعمیم به کل شخصیت او بلکه شما برداشت مذمت شده از مطلب عطار در مورد ریاضت منصور حلاج دارید اما بیان شیخ عطار در مورد حسین ابن منصور حلاج از کتاب تذکرة الاولیاء:

«آن وکیل الله فی سبیل الله، آن شیر بیشهٔ تحقیق، آن شجاع صفدر صدیق، آن غرقهٔ دریای مواج حسین ابن منصور حلاج رحمة الله علیه ... هم در غایت شوق و اشتیاق بود و هم در شدت لهیب فراق، مست و بی قرار و شوریدهٔ روزگار و عاشق صادق و پاکباز، جد و جهدی عظیم داشت و ریاضتی و کرامتی عجیب شیخ ابوعبدالله خفیف گفته است حسین ابن منصور عالمی ربانی است و شبلی گفته است که من و حلاج از یک مشربیم اما مرا به دیوانگی نسبت کردند خلاص یافتم و حسین را عقل او هلاک کرد [COLOR=#c00000]اگر او مطعون بودی این دو بزرگ در حق او این نگفتندی و ما را دو گواه تمام است و پیوسته در ریاضت و عبادت بود و در بیان معرفت و توحید و در زیر اهل صلاح و شرع و سنت بود که این سخن از وی پیدا شد اما بعضی مشایخ او را مهجور کردند از جهت مذهب و دین و از آن بود که ناخشنودی مشایخ از سرمستی او این بار آورد.»
 
استاد شهید مطهری در کتاب آشنایی با علوم اسلامی بخش عرفان در مورد منصور حلاج می‌فرمایند:

« حسين بن منصور حلاج . اصلا اهل بيضاء از توابع شيراز است ولی در عراق رشد و نما يافته است . حلاج از جنجالی‏ترين عرفای دوره اسلامی است . شطحيات فراوان گفته است . به كفرو ارتداد و ادعای خدائی متهم شد ، فقها تكفيرش كردند و در زمان مقتدر عباسی به دار آويخته شد . خود عرفا او را به افشای اسرار متهم می‏كنند . حافظ می‏گويد :

گفت آن يار كزو گشت سردار بلند
جرمش آن بود كه اسرار هويدا می‏كرد.

بعضی او را مردی شعبده باز می‏دانند . خود عرفا او را تبرئه می‏كنند و می‏گويند سخنان او و بايزيد كه بوی كفر می‏دهد در حال سكر و بی خودی بوده‏ است . عرفا از او به عنوان " شهيد " ياد می‏كنند . حلاج در سال 306 يا 309 به‏ دار آويخته شد.»
 

 
ملاحضه می‌کنید آراء و نظرات علماء و بزرگان شیعه درباره حسین بن منصور حلاج یکسان نیست و بعضا آراء ضدو نقیضی مشاهده می‌شود همچون عالم ربانی از یک طرف و از جانب دیگر ملعون و کافر!! و استاد شهید هم اشاره به این موضوع داشتند البته شطحیات عارف همیشه از جانب برخی به دلایلی شاید مثل عدم فهم حالت عارف یا مطلب او یا شاید عدم درک حالات او با تکفیر روبرو می‌شده البته عرفا با توجه به تبعیت از ائمه اطهار مراتبی دارند که مسلما صاحبان شطح از این لحاظ با معصومین هماهنگ نیستند اما افراط در نفی و تکفیر هم روا نیست چون واقعا جزء نوادر و اوحدی از انسانها بودند که به مقامات عرفانی و توحیدی رسیدند مقاماتی که اکثر عوام به دلیل مشکلات راه آن و دلبستگیهای دنیوی و شهوانی از رسیدن به آن عاجزند لذا نمی‌توان با این اوصاف و نظرات ضد و نقیض به طور قاطع در مورد شخصیت انسانی همچون حسین بن منصور حلاج اظهار نظر کرد.
قسم به جان خودم آن کس که فهم مطالب تمهید القواعد و شرح قیصری بر فصوص الحکم و فتوحات مکیه (اثر محی الدین ابن عربی) و مصباح الانس و اشارات و تنبیهات و شفاء (اثر ابن سینا) و اسفار (اثر ملاصدرا) روزی​اش نشده فهم تفسیر انفسی آیات قرانی و جوامع روایی روزی​اش نشده است.


فرازی از فرمایشات استاد علامه حسن زادهٔ آملی
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹, ۱۲:۵۳ ق.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 110 بار
سپاس‌های دریافتی: 4 بار

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط kash 1i az 313 nafar »

MN110 نوشته شده:با سلام میدونید که منصور حلاج گفت اناالحق عده ای کفر او را معتقدند و عده ای هم نه و خودتان هم میدانید که به جز از مکتب اهل البیت علیه السلام خداشناسی و معرفت به حضرت خق غیر ممکن است حالا من خودم کفر او را معتقدم ولی افرادی قائل به مومن بودن او هستند اونهایی که میگن درسته با دلیل و مدرک بر اساس فقط آیات و روایات حرف او را باید ثابت کنند در غیر اینصورت کفر او و هم عقیده هایش بر ما ثابت هست هر چند من کفر او را تصدیق میکنم و او را لعن میکنم

با سلام و تحیت.
دوست گرامی!
در مورد شخصیت "منصور حلاج" به اجمال باید گفت:
حسین بن منصور حلاج كه در اصل، اهل بیضاء از توابع شیراز بوده، و در عراق رشد و نمو یافته است. فقهاء بغداد آن زمان تكفیرش كردند، و به تبع آن به سال 307 هجری قمری، در زمان مقتدر عباسی به دار آویخته شد. عرفا او را به افشای اسرار متهم می كنند.(ر.ك. به خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، ص649)
شهید مطهری، در كتاب علل گرایش به مادیگری، در بیان شیوه های جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران، یكی از راه های آنها را تحریف شخصیتها بیان می دارد؛ و بعد به عنوان نمونه، به معرفی دو شخصیت و بیان تحریفهای موجود در مورد آنها می پردازد؛ اول به حافظ می پردازد و سپس به حلاج.
در مورد حلاج می گوید:«یكی دیگر از شخصیتهایی كه اخیرا مادی مسلكان برای توجیه خود دست به تحریف او زده اند، حسین بن منصور حلاج است. حلاج یك شخصیت جنجال برانگیز در جهان اسلام است، من در اینجا نمی خواهم در باره این شخصیت جنجالی بحث كنم. در باره این مرد، دو نظریه مختلف وجود داشته است. عرفا ـ و از جمله حافظ ـ او را عارفی بلند قدر می دانند كه به مقام فناء فی الله و بقاء بالله رسیده بوده است … عرفا معتقدند كه "انا الحق" گفتن ادعای خدائی نیست، ادعای فنا و انجذاب در خدا است، و اینگونه انجذاب ها را كسی درك می كند كه خود احیانا این جاذبه را حس كرده باشد. حافظ می گوید:
"رموز سر انا الحق چه داند آن غافل
كه منجذب نشد از جذبه های سبحانی"
شیخ محمود شبستری در بیان اینكه "انا الحق" حلاج ادعای فنا و مظهریت است، نه الوهیت، می گوید:
"روا باشد انا الحق از درختی چرا نبود روا از نیك بختی"
او در این بیت اشاره دارد به داستان موسی و وادی ایمن و شجره طور كه در قرآن آمده: موسی از درخت شنید «إننی أنا الله …»(طه/14)
از طبقه عرفا و حكیمان عارف مشرب كه بگذریم دیگران غالبا او را مردی شعبده باز دانسته اند كه ادعای عرفان و حلول می كرده است …
در میان مستشرقین غربی ظاهرا هیچ كس به اندازه "ماسینیون" درباره حلاج كار نكرده است. ماسینیون حلاج را یك عارف پاك مسلمان و شهید عرفان می نامد.
برخی مادی مسلكان معاصر خواسته اند از حلاج یك مادی منكر خدا بسازند كه نه تنها اعتقاد به خدا نداشته است، به هیچ وجه هم نمی خواسته با ادعای حلول خدا در خود به خدا رسیدن و خدا شدن خود را تبلیغ كند، بلكه می خواسته اندیشه انكار خدا را تبلیغ نماید … طبق نظر این مدعیان، حلاج نه تنها یك ماتریالیست تمام عیار بوده است، بلكه منطقا نیز از منطق دیالكتیك پیروی می كرده است؛ یعنی ماتریالیسم او، ماتریالیسم دیالكتیك بوده است. (ر.ك. به كتابهای "فطرت"، "تماشاگه راز" و "علل گرایش به مادیگری" از شهید مطهری)
البته در باره "انا الحق" گفتن منصور حلاج باید گفت: اكثر مشایخ این كلمه را رد كرده اند؛ چنانكه جامی در "نفحات الانس" داستانی در این باره نقل می كند كه دانستنش خالی از لطف نیست.
می گویند: « روزی جنید بغدادی نشسته بود. حسین بن منصور در زد. جنید بغدادی گفت: كیست در می زند؟ گفت: "انا الحق". جنید گفت: نگو "انا الحق"، بلكه بگو من با حقم، به حق مستندم و در مسیر حق حركت می كنم و برای حق به وجود آمده ام.» ("در محضر حكیم"، علامه جعفری)
در انتها، شاید این جمع بندی درست باشد كه:
اولا، سوء تفاهمی كه دائما میان فقها و عرفا وجود داشته، در داستان حلاج نمی بایست از نظر دور داشته شود. گاهی عرفا سخنانی دارند كه از نظر ظاهری با تعالیم اسلامی سازگار نیست، ولی منظور عرفا چیزی غیر از ظاهر آن بوده است. مگر در اشعار حافظ و مولوی كم سخن از می و میخانه است!؟ اگر آنها را می توان به چوب فسق راند، حلاج را هم می توان به كفر و شرك متهم كرد.
ثانیا، علاوه بر بی سلیقگی هایی كه در بعضی از تعابیر عرفا می بینیم، به جد می توان گفت حلاج در جمله "انا الحق" خود به اشتباه رفته است. اشتباه او خلط بین وحدت تشكیكی وجود و وحدت شخصی وجود كرده است.
برای پی بردن به جزئیات مرام منصور حلاج و ارزیابی آن می توانید به كتب زیر مراجعه كنید:
1- "بررسی آثار و احوال 230 تن از مشاهیر"، ابوالقاسم مسعودی، ص572– 567.
2- "تاریخ فلسفه در اسلام"، ج 1، جمع آوری میر محمد شریف و دیگران، ص489– 482.
3- "روضات الجنات"، ج3، سید محمد باقر خوانساری، ص471- 388.
4- "شرح حال رجال و مشاهیر نامی ایران"، مصطفی صدری، ص102- 84.
با آرزوی توفیق
Junior Member
Junior Member
پست: 21
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 27 بار
سپاس‌های دریافتی: 23 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط MN110 »

حرف حافظ و یا مطهری که نشد سند یا مهر تایید آقا ما شریعت داریم حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودن که تمسک به ثقلین هادی شماست
ائمه علیهم السلام در مقام فنا از همه بالاتر بوده اند لیکن این ادعا رو نکردند شما برو مناجات آقام مولام حضرت امیرالمونین علیه السلام رو ببین چقدر زیباست. این آدم ملعون جدای ثقلین رفتار کرد حالا شما میای برا تاییدش مطلب از حافظ و مطهری و .. میگزاری وقتی حضرت صاحب رد کردن چرا باید شما اصلا حرفی برا گفتن داشته باشی
خدایا ما را از عترت و قرآن دور نکن
Iron
Iron
پست: 199
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۸, ۱۱:۵۴ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 456 بار
سپاس‌های دریافتی: 371 بار

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط divoone110 »

سلام دوستان

در طول چند ماه اخير چندين تاپيك در مورد شخصيتهاي مختلف شروع شده و بنظر بحث ها تمامي نخواهد داشت. حقير معتقد است بحث روي افراد ثمره اي نخواهد داشت.به فرض كه در اينجا ثابت شود منصور ادني از ابن ملجم است يا بالعكس ثابت شود فانب في الله و ... است بعد جاي آن دارد كه بگوئيم :« ثم ما ذا » . حقير معتقد است كه تكليف بر ما روشن است: « بشر عباد الذين يستمعون القول و يتبعون احسنه اولئك الذين هدئهم الله و اولئك هم الوالالباب »
پسنديده است كه تنها قول نقل شود و تكليف تعيين ايمان و كفر و فسق افراد را به خداوند واگذاريم كه او اگاهتر است.
اگر كسي به دنبال كسب حسنه است راههاي بهتر و آسان تري پيش رو دارد و اگر ميخواهد از راه لعن چيزي بدست آورد كساني را لعن كند كه به صراحت توسط معصوم عليه السلام لعن شده اند .
حقير راجع به شخص منصور حرفي براي گفتن ندارند لكن پسنديده نميبينم كه اينگونه بحثها، ادامه پيدا كند.
اين صرفا يك نظر شخصي بود و سروران گرامي در پذيرش يا رد نظر بنده مختارند.
يا علي

در کوچه های شهر و در انظار مردمان

دیوانه وار نعــــره زنــــم رو به آسمـــان

آن دم که خواست حب علی از دلم رود

ای خالق جهان به دمی جان من ستان

[External Link Removed for Guests]
Junior Member
Junior Member
پست: 21
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 27 بار
سپاس‌های دریافتی: 23 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط MN110 »

بله از لقمان پرسیدن ادب از که آموختی گفت از بی ادبان
حالا ما هم باید افراد متدین و دیندار و همچنین غیر آن را بشناسیم تا بتوانیم از بی دینان راه دینداری را یاد بگیریم و با حق باطل رو بشناسیم مانند ولایت امیرالمونین که هر که مقابلش بود کفر بود هدف ما این است که اینگونه افراد را مانند مولوی ابن عربی حلاج را بشناسیم و خدای ناکرده ناخواسته در راه آن ها نرویم و گمراه نشویم آیا بر ما لازم نیست که دشمنان اهل بیت را بشناسیم و از آن ها تبری بجوییم حالا به نظر شما این هدف ما بی فایده است مثلا تو راهنمایی و دبیرستان تمجید مولوی کردن اگه ما شناخت نداشته باشیم با هم تمجید او میکنیم در حالی که از محبین خلفای غاصب لعنت الله علیهم بود ایا نباید یزیدیان را بشناسیم تا عزممان با حسین بودن بیشتر شود این بحث ها از این لحظ ها مهم است عزیز نباید که بگیم موسی به دین خود عیسی به دین خود
خدایا معرفت ما را نسبت به دینمان بیفزا
Senior Member
Senior Member
پست: 100
تاریخ عضویت: دوشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۴۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 23 بار
سپاس‌های دریافتی: 71 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط Seyyed Ali »

MN110 نوشته شده:حرف حافظ و یا مطهری که نشد سند یا مهر تایید آقا ما شریعت داریم حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودن که تمسک به ثقلین هادی شماست
ائمه علیهم السلام در مقام فنا از همه بالاتر بوده اند لیکن این ادعا رو نکردند شما برو مناجات آقام مولام حضرت امیرالمونین علیه السلام رو ببین چقدر زیباست. این آدم ملعون جدای ثقلین رفتار کرد حالا شما میای برا تاییدش مطلب از حافظ و مطهری و .. میگزاری وقتی حضرت صاحب رد کردن چرا باید شما اصلا حرفی برا گفتن داشته باشی
خدایا ما را از عترت و قرآن دور نکن


باسمه تعالی
سلام بر دوستان عزیز تصویر

دوست عزیز شریعت و دین اسلام به مطهری ها و حافظ ها تا الان زنده مانده است اگر علما و عرفا و فقهای شیعه نبودند چیزی از اسلام دست من و شما نمی‌رسید طبق فرموده امام خمینی روحانیت بود که در طول تاریخ با دسته بندی روایات و علوم اسلامی و زحمات طاقت فرسا اسلام را زنده نگه داشتند و خداوند بر سر علمای دین منت گذاشت که دین خود را به دست آنها احیاء کرد و هرکسی این لیاقت و ظرفیت را ندارد و امثال مطهری ها و علمای روحانیت بر سر من و شما دین دارند که سخن علی و آل علی و معارف عرفانی و فلسفی اسلامی با حلقوم و قلم آنها امروز به دست ما رسیده. مگر شهید اول را برخی اهل تسنن به خاطر یک فتوا به شهادت نرساندند البته طبق شواهد احتمالا زمان منصور حلاج هم اهل تسنن و مقدس نماها زیاد بودند که از فهم معانی بلند حرفهای منصور عاجز بودند و او را به دار آویختند شیعه در طول تاریخ برای زنده نگه داشتن راه معصومین که همان اسلام است زحمات زیادی کشیدند و خونهای زیادی ریخته شد جالب است بدانید قاتل شهید مطهری یعنی گودرزی تحصیلات حوزوی داشت نکند خدای نکرده نفس و شیطان به بهانه دفاع از معصومین و اسلام ما را اغوا کند و مقربین خدا و معصوم را که علما و روحانیون هستند تکفیر و لعن کنیم کسانی که در جنگ مقابل سید الشهداء بودند می‌گفتند حسین از دین جدش خارج شده و جهاد با او طبق اسلام واجب و کشته شده در جنگ با حسین به بهشت می‌رود و امام حسین معاذالله به جهنم لذا خطر اینکه انسان با ابزار دین با دین مقابله کند زیاد است.

نعوذ بالله من شرور انفسنا
قسم به جان خودم آن کس که فهم مطالب تمهید القواعد و شرح قیصری بر فصوص الحکم و فتوحات مکیه (اثر محی الدین ابن عربی) و مصباح الانس و اشارات و تنبیهات و شفاء (اثر ابن سینا) و اسفار (اثر ملاصدرا) روزی​اش نشده فهم تفسیر انفسی آیات قرانی و جوامع روایی روزی​اش نشده است.


فرازی از فرمایشات استاد علامه حسن زادهٔ آملی
Junior Member
Junior Member
پست: 21
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۸, ۱۲:۵۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 27 بار
سپاس‌های دریافتی: 23 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط MN110 »

بله درست میفرمایین تا الان این شریعت مقدس توسط چنین افرادی به دست ما رسیده مانند شیخ کلینی- شیخ صدوق- شیخ مفید -مجلسی ها - وخیلی دیگر از محدثین و فقها اینو نه من بلکه هر بچه شیعه ای میدونه حال من نمیدونم چرا همین فقهایی که واسطه فیض بودن حرفشان برای شما سند نیست با وجود این همه روایات معتبر که از معصومین علیهم السلام که نقل کردند حکم افرادی مانند حلاج ثابت شده است ولی شما با بی اعتنایی به اینها در موضع دیگر قصد تبرعه و حمایت از آن ها را دارید آیا این ماییم که جدای آن ها هستیم یا شما
اونوقت میفرمایین فقها بودن پس چرا به نظرشان که از قول ائمه علیهم السلام بوده احترام نمیگزارید و در صدد حمایت از افراد مانند حلاج - مولوی - ابن عربی کافر هستید.
Senior Member
Senior Member
پست: 100
تاریخ عضویت: دوشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۴۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 23 بار
سپاس‌های دریافتی: 71 بار
تماس:

Re: منصور حلاج موحد یا کافر

پست توسط Seyyed Ali »

MN110 نوشته شده:بله درست میفرمایین تا الان این شریعت مقدس توسط چنین افرادی به دست ما رسیده مانند شیخ کلینی- شیخ صدوق- شیخ مفید -مجلسی ها - وخیلی دیگر از محدثین و فقها اینو نه من بلکه هر بچه شیعه ای میدونه حال من نمیدونم چرا همین فقهایی که واسطه فیض بودن حرفشان برای شما سند نیست با وجود این همه روایات معتبر که از معصومین علیهم السلام که نقل کردند حکم افرادی مانند حلاج ثابت شده است ولی شما با بی اعتنایی به اینها در موضع دیگر قصد تبرعه و حمایت از آن ها را دارید آیا این ماییم که جدای آن ها هستیم یا شما
اونوقت میفرمایین فقها بودن پس چرا به نظرشان که از قول ائمه علیهم السلام بوده احترام نمیگزارید و در صدد حمایت از افراد مانند حلاج - مولوی - ابن عربی کافر هستید.


باسمه تعالی

چون شما و دوستان دیگر به درجه اجتهاد نرسیدید تا سند روایات صحیح و معتبر را تشخیص بدهید مثلا امام خمینی عارف و مجتهد مسلم بود شکی نیست و روایات تکفیر ابن عربی هم دیده بود ولی با این وجود چرا کتب عرفانی ایشان را شرح و حاشیه می‌زد و نزد اساتیدش می‌آموخت آیا معاذلله به سخن معصوم بی اعتنا بود و مخالفت می‌کرد یا اسناد روایات تکفیر امثال ابن عربی را محکم نمی‌دانست؟ لطف کنید پاسخ بنده را بدهید.
قسم به جان خودم آن کس که فهم مطالب تمهید القواعد و شرح قیصری بر فصوص الحکم و فتوحات مکیه (اثر محی الدین ابن عربی) و مصباح الانس و اشارات و تنبیهات و شفاء (اثر ابن سینا) و اسفار (اثر ملاصدرا) روزی​اش نشده فهم تفسیر انفسی آیات قرانی و جوامع روایی روزی​اش نشده است.


فرازی از فرمایشات استاد علامه حسن زادهٔ آملی
قفل شده

بازگشت به “اشرار”