تشرف يک مسيحي به مذهب حقه تشيع

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

تشرف يک مسيحي به مذهب حقه تشيع

پست توسط مائده آسمانی »

 به نام خدا  تشرف يک مسيحي به مذهب حقه تشيع 

  به گزارش اديان نيوز به نقل از «شيعه نيوز» از قم ، صبح چهارشنبه 18 فروردین ماه 1389 يک مسيحي در موسسه تحقيقاتي        وليعصر با حضور دکتر حسيني قزويني مسؤل اين مرکز اسلامي، پس از اداي شهادت به اسلام و مذهب حقه جعفري        گرويد.
         اندرو ايندريان در خانواده اي ديده به جهان گشود که پدر وي هندي و داراي مذهب هندو و مادر وي اهل فيليپين و ايين مسيحي بودند .

پدر و مادر اندرو در ايران با يکديگر آشنا مي شوند بقيه ماجرا را از زبان اندرو مي خوانيم :  

  
   
پدرم مرا آزاد گذاشته بود تا آزادانه در باره دين و مذهبي که مي خواهم در آينده انتخاب کنم تصميم بگيرم .چون مادرم بر من نفوذ بيشتري    دين مسيحيت را انتخاب کردم . بعد از فوت پدرم مشکلات زيادي به ما روي آورد ومن براي حل مشکلاتمان و به دست آوردن    دست رفته خود يک بار به معبد سيک ها و يک بار به کليسا مي رفتم و ادعيه مربوط به آنها را مي خواندم ولي احساس ميکردم    به حرفهاي من گوش نميدهد . يک دوست هم مدرسه اي داشتم که مسلمان بود پس از اينکه اوضاع و احوال مرا ديد به من   پيشنهاد داد تا به مشهد و زيارت امام رضا برويم ،من نيز پيشنهاد او را پذيرفتم و با هم عازم شهر مشهد شديم .

وقتي که رسيديم به حرم امام رضا (عليه السلام)رفتيم ، من که فکر مي کردم ورود يک مسيحي به اين حرم گناه دارد از رفتن به داخل    امتناع کردم ولي او مرا تشويق کرد و گفت: که او را همراهي کنم. .وقتي وارد حرم شدم ناگهان حالت عجيبي به من دست داد و    کردم که تمام بدنم سفت شده و قادر به حرکت نيستم ،حتي عينکم از چشمم افتاد و شکست. وقتي بهوش امدم احساس    و حالت وصف ناشدني به من دست داد که تا آن موقع همچنين حسي را تجريه نکرده بودم . وقتي مطلب را با دوستم مطرح کردم    من گفت وضو بگير و مثل من دو رکعت نماز بخوان و من که هنوز در آن حال و هواي معنوي خودم بودم به صورت تقليدي دو رکعت نماز   خواندم.

چهار روز در مشهد توقف کرديم ،خيلي خوش گذشت و هر بار که به حرم امام رضا(عليه السلام) مي رفتم احساس آرامش و    مي کردم.هر گاه که نماز مي خواندم ،حسي فرزندي را داشتم که با پدر خود صحبت مي کند.تازه فهميدم که دارم با خدا صحبت    کنم، تمامي مشکلات و گرفتاري هايم را فراموش کرده بودم و بهترين اوقات زندگي خودم را در آنجا سپري مي کردم.

بعد از مراجعت از مشهد بدون اينکه از خدا براي رفع مشکلاتم حاجتي خواسته باشم ولي آنها يک به يک و خود به خود حل مي    امر باعث شد تا درباره دين اسلام تحقيق کنم. در تهران، محله نارمک، با آقاي خيرآبادي صحبت مي کردم و ايشان سؤالات    مي داد از نظر من صحبت کردن با ايشان خيلي آرامش بخش بود. بعد از مدتي دوباره دلم براي حرم امام رضا(عليه السلام) تنگ    و تصميم گرفتم که ايندفعه تنها بروم ، صبح ها مي خوابيدم و شب ها به حرم مشرف مي شدم و در آنجا از روحانيون که بودند    را مي پرسيدم.

يک روز يکي از دوستانم که علاقه مرا به اماکن مذهبي و مراسم هاي مسلمانان ديده بود به من گفت که بيا با هم به اعتکاف برويم، به او    که اعتکاف چيست؟ گفت : يکي از مراسم هاي معنوي مسلمانان است که در آن طي سه روز مردم فقط به عبادت خدا مي پردازند    از هر گونه ارتباط با دنياي مادي دوري مي کنند و من که براي شرکت در اعتکاف مي بايست نام نويسي مي کردم اسم خودم را با نام    علي در آنجا ثبت کردم . در آن سه روز احساس راحتي و نشاط خاصي در خودم ديدم که باعث شد تصميم بگيرم که براي    از کليسا خداحافظي کنم و فهميدم آنچه را که تا کنون دنبال آن مي گشتم را پيدا کرده ام.از آنجا به بعد براي خودم نام مقدس و    علي را برگزيدم و از آنجا که علاقه شديدي نسبت به امام رضا (عليه السلام) دارم دوستانم مرا عليرضا مي نامند.

در اين جلسه که در مرکز تحقيقاتي حضرت وليعصر برگزار گرديد دکتر حسيني قزويني به نمايندگي آيت الله مکارم شيرازي در سخناني    اقاي علي ايندريان به دين اسلام و مذهب حقه تشيه و عنايتي که توسط امام هشتم را به وي تبريک گفتند و از ايشان خواستند    در ميان اقوام و آشنايان خود به عنوان نماينده امام رضا(عليه السلام) از اين دين مقدس تبليغ کرده و چهره يک مسلمان واقعي را در    آنها به نمايش بگذارد. همچنين در پايان اين مجلس با ميمنت، دکتر قزويني به همراه اين برادر تازه مسلمان و گروه همراه ،به ديدار    الله مکارم شيرازي رفتند و اين مرجع تقليد طي رهنمودهايي به ايشان براي همه افراد حاضر دعاي خير و درخواست سلامتي از    متعال نمودند.    مربوطه:   تصویر  تصویر  تصویر 
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “ره یافتگان”