اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

آن‌دم که در درياي خون زينب شنا کرد
لب را به رگ‌هاي بريده آشنا کرد
گفت اي برادر، قربان رويت
بنما اجازه بوسم گلويت

هرگز کسي چون من تنِ بي‌سر نبوسيد
بوسيدم آنجايي که پيغمبر نبوسيد
حيدر نبوسيد، زهرا نبوسيد
حتي نسيم صحرا نبوسيد

امشب چرا اين خواهر محزون خسته
تا نيمه‌شب خوانده نمازش را شکسته
گل‌هاي زهرا، گرديده پرپر
خاموش اينجا گرديده اصغر
اين سر که ريزد از لب‌اش شهد حلاوت
فردا به نوک ني کُند قرآن تلاوت
گفت اي برادر، قربان رويت
بنما اجازه بوسم گلويت
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

بهر اسيري زينبم خود را مُهيّا کن امر من اجرا کن
خواهر به جان من تو کمتر شور و غوغا کن امر من اجرا کن

امروز خواهر مي‌شوم من کشتة اعدا اي دختر زهرا
طفلان من را مادري خواهر تو فردا کن امر من اجرا کن
زينب در اين وادي سرم از تن جدا گردد پيش شما گردد
فردا به روي نِي سرِ من را تماشا کن امر من اجرا کن

بي سر تمام نوجوانانِ من اي خواهر گردند اي خواهر
در پيش چشم تو ولي صبر و شکيبا کن امر من اجرا کن
آن‌دم که آتش در فتد در خيمه اي خواهر زين قوم بد‌اختر
با کودکانم جانِ خواهر رو به صحرا کن امر من اجرا کن

بر تو سپارم کودکان موپريشان را خواهر يتيمان را
يک‌يک پرستاري به جان من در آنجا کن امر من اجرا کن
خواهر در اين ساعت کزين دشت بلا رفتي از کربلا رفتي
بزم عزايي هم براي من تو فردا کن امر من اجرا کن

چون عازم شام خراب و کوفة ويران گشتي تو خواهر ْجان
در راه شام و کوفه با دشمن مدارا کن امر من اجرا کن
در بِين ره طفلي اگر روي زمين افتاد يا کودکي جان داد
اين را سوار و آن دگر را دفن و تنها کن امر من اجرا کن
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

مران يكدم ساربان اُشتر، ناقة زينب رفته اندر گل
بده ظالم مهلتي آخر زآنكه دارم من عقده‌‌ها در دل
دل زينب گشته طوفاني، رقيه گشته بياباني، آه و واويلا، آه و واويلا

بده مهلت تا بمانم من در كنار اين پيكرِ بي‌سر
از آن ترسم ساربان امشب آيد و بُرّد دست‌اش از پيكر
ندارد چون طاقت ديدن مادرم زهرا، باب من، حيدر
در اين صحرا اي شترداران، ماندنم آسان، رفتنم مشكل

شترداران بي‌كفن باشد اين تن مجروح اندرين صحرا
مرا نَبوَد معجري ديگر تا كفن سازم جسم اين شه را
ندارد چون سايه‌اي بر سر غير خاشاك و جز تَفِ گرما
اله من كُن تو آگاهم، كشتي عمرم كي رسد ساحل

شتربانان ره خطر‌ناک و کودکان مضطر، ناقه‌ها عريان
همي ترسم اي شترداران، از شتر افتند کودکان آخر
چرا آخر اين همه تعجيل؟ رحم بنمائيد بر دل طفلان
رهِ شام و دشمن اندر پيش، از يتيمانْ من چون شوم غافل

شتر‌بانان مهلتي آخر، بهر ما نبود قافله‌سالار
نباشد چون مَحرمي ديگر بهر ما زنها غير اين بيمار
ندارد او طاقتي ديگر، پيکر بيمارش بود تب‌دار
همي‌گويد خاشع و غمگين، کربلا خواهم تا کنم منزل
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

کليم اگر دعا کند، بي‌تو دعا نمي‌شود
مسيح اگر شفا دهد، بي‌تو شفا نمي‌شود

گِرد حرم دويده‌ام صفا و مروه ديده‌ام
هيچ‌کجا براي من کربُبَلا نمي‌شود

چوب به دست قاتلت به ناله گفت اين سخن
جايِ سرِ بريده در طشت طلا نمي‌شود

گشته به هر زمان زمينْ سرخ ز خون اهل‌بيت
خون کسي چو خون تو خون خدا نمي‌شود

کسي که گشت گِرد تو، گِرد خطا نمي‌رود
پيرو خط کربلا اهل خطا نمي‌شود

اي بدن تو غرق خون، اي سر و روت لاله‌گون
از چه خضاب کرده‌اي؟ خون که حنا نمي‌شود

جز سر غرق خون تو که شد چراغ کاروان؟
رأس بريده بر کسي راهنما نمي‌شود

کوفه و کربلا گذشت، سخت به عترتت ولي
هيچ‌کجا به سختيِ شام بلا نمي‌شود!
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

این شعر خیلی سوزناکه
من نتونستم کاملش رو گیر بیارم
همین انقدر هم نبود... به سختی پیدا شد...

خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدارا سر بریدند

خودم دیدم کبوتر های معصوم
همه،سرزیر پرها کرده بودند

خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
خودم دیدم زمین دریای خون بود

خودم دیدم فضای آسمانها
پراز «انّاالیه راجعون» بود

خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم در بر کشیدم اکبرم را

خودم دیدم که زهرا گریه می کرد
خودم دیدم سرشگ مادرم را
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

علی اکبر...

جای برگشتن به خیمه ، رفت سوی کوفیان

گوییا این بوده تنها آرزوی کوفیان



راه باز کردند تا اکبر بیاید بینشان

عقده ای دیرینه وا شد از گلوی کوفیان


جزر و مد تیغ و شمشیر عدو بی سابقه است

شد پر از خون علی اکبر سبوی کوفیان



بعد از آنکه جای سالم درتن اکبر نماند

صحبت از مرگ حسین شد گفتگوی کوفیان


دشمنی با هر که رنگ و بویی از حیدر گرفت

بر علی (ع) سوگند بوده خلق و خوی کوفیان


گوییا زهرا (س) به دنبال علی (ع) در کوچه ها

دختر حیدر (ع) رود گریان به سوی کوفیان
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

این شعر معروف حاج محمود کریمی در دهه 70 است
خیلی عالیه، یاد قدیما بخیر...

چهره‌ها با اشک زیبا می‌شود
عشق با تصویر معنا می‌شود

عشق یعنی دل سپردن در الست
از می وصل الهی مست مست

عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا

عشق یعنی جلوه صبر خدا
شرم ایوب نبی از مرتضی

عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم

عشق بر دلها شهامت می‌دهد
عشق بر غمها حلاوت می‌دهد

عشق بر دلداده فرمان می‌دهد
عاشق جان داده را جان می‌دهد

عشق باعث شد که دل سامان گرفت
پشت درب خانه زهرا جان گرفت

عشق یعنی صحبت بی ‌واهمه
عشق یعنی انقلاب فاطمه

عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیت‌الاحزان خراب فاطمه

عشق یعنی صحبت بی ‌واهمه
حیدر دربند پیش فاطمه

آنکه خود مرد دلیر جنگ بود
دستگیر فرقه ای صد رنگ بود

عشق یعنی غسل زیر پیرهن
دست بیرون کردن از زیر کفن

عشق یعنی عاشقی در تار و پود
گردش دستاس با دست کبود

عشق یعنی گریه های حیدری
دختری دنبال نعش مادری

عشق یعنی قلب چون آیینه‌ای
جای میخ در به روی سینه‌ای

عشق یعنی انتظار منتظر
سینه‌ای مجروح از مسمار در

عشق یعنی طاعت جان آفرین
رد خون سینه بر روی زمی
آخرین ويرايش توسط 1 on Fanoos, ويرايش شده در 0.
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

.. از بیابان بوی گندم مانده است

عشق روی دست مردم مانده است



آسمان بازیچه ی طوفان ماست

ابر نعش آه سرگردان ماست....



باز هم یک روز طوفان می شود

هر چه می خواهد خدا آن می شود



می روم افتان و خیزان تا غدیر

باده ها می نوشم از جوشن کبیر



آب زمزم در دل صحرا خوش است

باده نوشی از کف مولا خوش است



فاش می گویم که مولایم علیست

آفتاب صبح فردایم علیست



هر که در عشق علی گم می شود

مثل گل محبوب مردم می شود



تا علی گفتم زبان آتش گرفت

پیش چشمم آسمان آتش گرفت

.......

آسمان رقصید و بارانی شدیم

موج زد دریا و طوفانی شدیم



بغض چندین ساله ی ما باز شد

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد



یا علی گفتیم و دریا خنده کرد

عشق ما را باز هم شرمنده کرد



یا علی گفتیم و گلها وا شدند

عشق آمد قطره ها دریا شدند



یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم

مست از آن دستی که می دانی شدیم



یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت

کوفه در تزویر خود پایان گرفت



کوفه یعنی دستهای ناتنی

کوفه یعنی مردهای منحنی



کوفه یعنی مرد آری مرد نیست

یا اگر هم هست صاحب درد نیست



عده ای رندان بازاری شدند

عده ای رسوایی جاری شدند



آن همه دستی که در شب طی شدند

ابن ملجم های پی در پی شدند........



از سکوت و گریه سرشارم علی

تا همیشه دوستت دارم علی


 


- دکتر محمود اکرامی فر -

کتاب: « دریا تشنه است » 
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

مرا هرگاه یاد زینب (س) آمد

قلم راکب ، مرکبٌ ، مرکب آمد

دویدم تا ز غربت وام گیرم

رهــی از کربــلا تا شـام گیرم

مرکبدان پر از خون جگر شد

قلم نالید و کاغذ شعله ور شد

بی بی دستم به دامان بلندت

نگاهی کن به صید در کمندت

بکش دست نوازش بر سرما

بزن مرهم به زخم باور ما

****** *******



تاقلم لب بر مرکب می زند

بوسه بر جا پای زینب می زند

می گذارد سر به صحرای جنون

می نگارد نقشی از دریای خون

می کشـد آه از نهادی سوختــه

وز ضمیر خیــمه ای افروختــه

کربلا می مرد اگر زینب نبود

شیعه می پژمرد اگر زینب نبود

ای پرستار پرستوهای من

مرهــم زخـم تکاپوهای مـن

ای زبان صدق و تصدیق صفا

اولین بیمار چشمت مصطفی (ص)

عصمت زهرا (س) عزیز مرتضی (ع)

در تو جاری رستـخیز مرتـضی (ع)

ظهر عاشورا علم در دست توست

کرسی و لوح و قلم در دست توست

غنچه ها را گرچه پرپر کرده اند

کوله بارت را سبکتر کرده اند

زینب (س) آیا سر به محمل می زند ؟

کاروان را زخمه بر دل می زند


« محمد رضا آقاسی »
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


Member
Member
پست: 69
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۸۸, ۱۲:۱۰ ق.ظ
محل اقامت: اندیشگاه
سپاس‌های ارسالی: 14 بار
سپاس‌های دریافتی: 69 بار
تماس:

Re: اشعار قدیمی! (روضه و سینه زنی)

پست توسط Fanoos »

متن شعر آهنگ گفتم کجا کویتی پور

گفتم کجا گفتا به خون
گفتم چه وقت گفتا کنون

گفتم سبب گفتا جنون
گفتم مرو خندید و رفت

گفتم که بود گفتا که یار
گفتم چه گفت گفتا قرار

گفتم چه زد گفتا شرار
گفتم بمان نشنید و رفت

***

آندم بریدم از زندگی دل
كامد به مسلخ شمر سيه دل

او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل

او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل

او می کشید و من می کشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل

او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من از حسین دل

او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
  [HIGHLIGHT=#548DD4][HIGHLIGHT=#BFBFBF][HIGHLIGHT=#F2F2F2][HIGHLIGHT=#7F7F7F]جوانان امروز حال و حوصله مطالعه ندارند!!!      
  
  

کم بگوییم، خوب بگوییم!


امضاهايي كه به اختلاف شيعه و سني دامن بزنند، حرام شرعي و خلاف قانوني است...



سخناني از مقام معظم رهبري، امام خامنه اي و امام خميني(ره) در رابطه با وحدت شيعه و سني

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f22/topic-t8121.html


ارسال پست

بازگشت به “فعالیتهای جمعی”