***(داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه )***

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

***(داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه )***

پست توسط قهرمان علقمه »

 دعا حضرت براى همسايگان و دوستان

و بـذى القـربـى و اليـتـامى و المساكين و الجار ذى القربى و الجار الجنب و الصـاحـب بـالجـنـب و ابـن السـبـيـل و مـا مـلكـت ايـمـانـكـم ان الله لا يـحـب مـن كـان مـخـتـالا فخورا.

و نـسـبـت بـه خـويـشـان و يـتـيـمـان و فـقـيران و همسايگان نزديك و دور و دوستان موافق و واماندگان در سفر و بندگان و پرستاران (كه زير دست شمايند) نيكى و مهربانى كنيد كه خدا مردم خودپسند و متكبر را دوست ندارد
 
 اللهـم صـل عـلى مـحـمـد و اله و تـولنـى فـى جـيـرانـى و مـوالى العـارفـيـن بحقنا، و اتلمنابذين لاعدائنا بافضل و لايتك   بـار خـدايـا بـر مـحـمـد و آل او درود فـرسـت ، و مـرا در رابـطـه با رعايت حق همسايگان و دوسـتـانـم كـه بـحق ، آشنا هستند (امامت ما را باور داشته حقوق ما را رعايت مى نمايند) و با دشمنان ما مخالفت مى كنند به بهترين صورت همراهى فرما.
و وفقهم لاقامة سنتك ، و الاخذ بمحاسن ادبك فى ارفاق ضعيفهم
  و آنـها را براى بپا داشتن سنت خود و به كار گرفتن آداب نيكويت در ارفاق به ضعيفان موفق فرما.  كمك به همسايگان
در تـاريخ سراسر افتخار امام حسين (عليه السلام ) مى خوانيم : هنگامى كه امام حسين (ع ) به شهادت رسيد، در پشت آن حضرت آثار خراشيدگى ديدند، علت آن را از امام سجاد(ع ) پرسيدند در پاسخ فرمودند: اين خراشيدگى ها، اثر انبانها (ظرفهايى ) است كه پدرم آرد و گـندم و طعام در ميان آنها گذاشته و بدوش مى گرفت و براى مستمندان و همسايگان و بينوايان حمل مى  
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: ***(داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه )***

پست توسط قهرمان علقمه »

 دعاى آن حضزت براى نگهبانان مرزها 


و جـاهـدوا فـى الله حـق جـهـاده هـو اجـتـبـكـم و مـا جعل عليكم فى الدين من حرج .
و براى خدا جهاد در راه او را بجاى آريد او را به دين خود سرافراز كرده و در دين (اسلام ) كار سنگين و سختى بر شما قرار نداد.
اللهـم صـل عـلى مـحـمـد و اله ، و حـصن ثغور المسلمين بعزتك ، و ايد حماتها بقوتك و اسبغ عطاياهم من جدتك

بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست و مرزها مسلمانان را به غلبه و تسلط خود استوار ساز و نگهدارندگان آن مرزها را به نيروى خويش توانايى ده ، و بخششهاى ايشان را از توانگريت فراوان گردان .
اللهـم اشـغـل المـشـركـيـن عـن تـنـاول اطراف المسلمين و خذهم بالنقص عن تنفصهم و ثبطهم بالفرقه عن الاحتشاد عليهم .
بـار خـدايـا مـشـركـان را بـه مـشـركـان گـرفـتـار سز و با كاستنشان از كاستن مسلمانان چلوگيرى كن و رشته اتحادشان را بگسل تا از همدستى بر عليه مسلمين باز مانند.


 ارشاد دشمن قـبـل از آغاز عمليات در مواقعى كه آتش طرفين سبكتر بود در فرصتهاى كه بچه ها به كمين مى رفتند، با نصب بلندگو در نزديكترين حد ممكن و قراردادن آن به سمت مزدوران و كـشـيـدن سـيـم آن تـا مـحـل اسـتقرار نيروهاى خود امكان ارتباط با آنها را در پاسى از شب گذشته كه سكوت نسبى برقرار بود فراهم مى كردند.
بـقـيـه هـم بـعـهده بچه هاى عرب زبان خوزستانى و طلبه جوان بود كه عبارتى را به عـربى مى دانستند.شبهاى قبل از عمليات اين ارشاد و اتمام حجت در بعضى شرايط و نقاط از خط به غايت خود مى رسيد.
  بـعـدهـا دشـمن با مساعدت منافقان به تلافى ، تلاش مذبوحانه اى را با استفاده از همين روش نسبت به نيروهاى ما، در پيش گرفته بود  
آخرین ويرايش توسط 1 on قهرمان علقمه, ويرايش شده در 0.
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: ***(داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه )***

پست توسط قهرمان علقمه »

 دعـــاى آن حـــضـــرت بـــه وقـــت پـــنـــاه بـــردن بـــه خـداىعزوجل
ادعوا ربكم تضرعا و خفية انه لا يحب المعتدين
پـروردگـارا! خـود را (آشـكـار) از روى تضرع ، و در پنهانى بخوانيد (و از تجاوز دست بر داريد كه ) او متجاوزان را دوست نمى دارد.

اللهم انى اخلصت بانقطاعى اليك و اقبلت بكلى عليك

بار خدايا من ببريدن از ديگرى و پيوستنم به تو خود را پاك و پاكيزه نمودم (از هر چه جز تو چشم پوشيده و بسيار به تو مى نگرم . و با تمام وجود به تو رو آوردم .

فانت يا مولاى دون كل مسئول موضع مسالتى و دون كل مطلوب اليه ولى حاجتى
 
 
رحمت نيكوكاران

عـبـدالمـلك ابـن مـروان پـس از 20 سـال حـكـومـت اسـتـبـدادى در سـال 86 از دنـيـا رفـت و پـس از او پسرش وليد به قدرت رسيد. او براى جلب رضايت مـردم و كـاهـش مـخـالفـت هـاى عـمـومـى تـغـييراتى در دستگاه حكومتى بوجود آورد و از جمله فـرمـانـدار مـديـنـه ، هـشـام ابـن اسـمـاعـيـل را كـه ظـلم بـسـيـارى خـصـوصـا نـسـبـت بـه اهل بيت (ع ) روا داشته بود عزل كرد.


زمانى كه عمر ابن عبدالعزيز حاكم مدينه شد دستور داد هشام را جلو خانه مروان حكم نگاه دارند تا هر كس از هشام ظلمى ديده بيايد و تلافى كند. مردم دسته دسته مى آمدند و به او دشنام و ناسزا مى گفتند. و لعن و نفرين مى كردند. هشام بيش از همه نسبت به امام سجاد(ع ) نـگـران بـود و فـكـر مـى كـرد انـتـقـام امـام سـجـاد(ع ) در مـقـابـل آن هـمـه سـتـم هـا و لعـن و سـب هـايـش ‍ نـسـبـت بـه عـلى (ع ) كـمـتـر از قـتـل نـخـواهـد بـود. امـام سـجـاد(ع ) به طرفداران خود سفارش فرمود كه اين فرد اكنون ضـعـيـف و افتاده شده و اخلاق ، اينست كه ضعيفان را مساعدت كنيم . امام (ع ) نزديك هشام آمد بـه او سلام داد و مصافحه كرد و فرمود: اگر كمك از ما ساخته است حاضرم انجام دهم و بـه اصـحـاب خـود فـرمـود خيلى به اطراف او نرويد كه خجالت بكشد. و بر طبق نقل امام (عليه السلام ) نامه به خليفه نوشتند كه او را آزاد كند و اين از نيكوكارى است و چند روز بعد آزاد شد 
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: ***(داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه )***

پست توسط قهرمان علقمه »

 دعاى آن حضرت در درو كردن شيطان



و ازهما الشيطان عنها فاخرجهما مما كانا فيه  
پـس شيطان آدم و حوا را به لغزش افكند تا از آن درخت خوردند و بدين عصيان آنان را از آن مقام بيرون آورد.
 الهـم انـا نـعـوذبـك مـن نـزغات الشيطان الرجيم و كيده و مكائده و من الثقه به امانيه و مواعيده و غروره و مصاعده  


بار خدايا! به تو پناه ميبريم از فتنه انگيزيهاى شيطان رانده شده ، و از حيله و مكرهاى گوناگونش ، و از تكيه كردن به آرزوها و وعده ها و فريب او و در افتادن به دامهايش .
اللهـم احـلل مـا عـقـد و افـتـق ما رتق ، و افسخ ما دبر و ثبطه اذا عزم ، و انقض ‍ ما ابرم


بـار خـدايا آنچه شيطان گره زند باز كن ، و آنچه ببندد بگشا و آنچه بيانديشد بر هم زن و چون تصميم گيرد بازدار و آنچه استوار نمايد بشكن .



 توجه در نماز   
امام سجاد (عليه السلام ) در حال نماز بود كه فرزندش در چاه افتاد. در دم متوجه شدند و سـرو صـدا بـلنـد كـردنـد و بـا سـعـى و تـلاش بچه را از چاه بيرون آوردند امام (عليه السلام ) همچنان در حال نماز بود.   وقـتـى نماز حضرت به پايان رسيد به او گفته شد چرا با افتادن بچه در چاه نماز را تـمـام نـكرديد و به نجات فرزندتان نشتافتيد. حضرت فرمود: من متوجه نشدم زيرا با پروردگار بزرگم مشغول مناجات بودم .  
ارسال پست

بازگشت به “امام زین العابدین (علیه السّلام)”