*پیامک های محرّمی*

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط قهرمان علقمه »

 بر حنجره تشنه چرا تیر سه شعبه؟

کس نیست بپرسد ز شمایان که چرا؟ های

این کودک معصوم چه می‌خواست؟ چه می‌گفت؟

در چشم شما سنگدلان مُرد حیا، های
 
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط قهرمان علقمه »

 شوریده سری که شرح ایمان می کرد

هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد

با نای بریده نیز بر منبر نی

تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد
 
Iron
Iron
پست: 465
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۴۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2007 بار
سپاس‌های دریافتی: 991 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط مستور »

 نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد

به تماشای نبردی که خداوند آمد

آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه

گفت لا حول و لا قوة الا بالله
 
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "- یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم " - قدری احساسات پشت"به من چه اصلا " - مقداری خرد پشت " چه بدونم " -و اندکی درد پشت " اشکالی نداره" هست.
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط قهرمان علقمه »

 ای هلال ماه غم خون جگـــر آورده ای

سوز دل فریاد جان اشکی بسـر آورده ای

با قد خم گشته خود بر فـــــراز آسمان

از هلال دختر زهرا خبــــــــر آورده ای
 
Junior Member
Junior Member
پست: 22
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷, ۱۱:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 109 بار
سپاس‌های دریافتی: 21 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط mohana »

بی حسین بن علی احساس پیری می کنم

نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم

گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟

گفتـــم از آینـــه ی دل گــردگیـری می کنم
Iron
Iron
پست: 465
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۴۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2007 بار
سپاس‌های دریافتی: 991 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط مستور »


لبریز عطش ز نهر بیرون زد و رفت

دریا بکشد منت رودی؟!

هیهات...
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "- یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم " - قدری احساسات پشت"به من چه اصلا " - مقداری خرد پشت " چه بدونم " -و اندکی درد پشت " اشکالی نداره" هست.
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط قهرمان علقمه »

 نمی دانی که با دست بریده  

 ز پشت اسب افتادن چه سخت است  

 اگر تیری درون چشم باشد  

 نمیدانی زمین خوردن چه سخت است  

 نمیدانی که با چشمان خونین  

 جمال فاطمه دیدن چه سخت است  

 کنار علقمه با مشک خالی  

 ببین شرمنده گردیدن چه سخت است  
Junior Member
Junior Member
پست: 22
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷, ۱۱:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 109 بار
سپاس‌های دریافتی: 21 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط mohana »

در خیمه یکی در اتش تب می سوخت

مانند ستاره در دل شب می سوخت

وقتی که به خیمه ها هجوم اوردند

ای کاش دلی به حال زینب می سوخت
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط قهرمان علقمه »

 [FONT=Tahoma Black]برای باغبان یاس آفریدند

علی را أشجع الناس آفریدند

وفا داری و مردی و شجاعت

یکی کردند و عباس آفریدند
  
Iron
Iron
پست: 465
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸, ۱۱:۴۳ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2007 بار
سپاس‌های دریافتی: 991 بار

Re: *پیامک های محرّمی*

پست توسط مستور »

 در دل هوس مهر سلیمانی داشت

اهریمن اگر برید انگشت تو را... 
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "- یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم " - قدری احساسات پشت"به من چه اصلا " - مقداری خرد پشت " چه بدونم " -و اندکی درد پشت " اشکالی نداره" هست.
ارسال پست

بازگشت به “فعالیتهای جمعی”