جمعه ها برای تو می نویسم

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Member
Member
پست: 52
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸, ۴:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 227 بار
سپاس‌های دریافتی: 79 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط منتظر313 »

مائده آسمانی نوشته شده:به نام خدا


سلام علیکم


جمعه ها برای تو می نویسیم ؟؟؟


به نظر من اسم اینم عوض بشه خوبه ... روزانه برای تو مینویسم ...


طبق اسم تاپیک این تاپیک باید جمعه ها بیاد بالا ولی معمولا جمعه ها نمیاد تصویر



موفق باشید تصویر



سلام علیکم

از اینکه همه روزهای خدا برای من منتظر جمعه هست و به یاد مولای خودم هستم خوشحالم

خداوند همه ما را از منتظرین واقعی مولایمان قرار دهد نه جزو کسانی که مولایشان را فقط روزهای جمعه یاد می کنند


یاحق
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

منتظر313 نوشته شده:
مائده آسمانی نوشته شده:به نام خدا


سلام علیکم


جمعه ها برای تو می نویسیم ؟؟؟


به نظر من اسم اینم عوض بشه خوبه ... روزانه برای تو مینویسم ...


طبق اسم تاپیک این تاپیک باید جمعه ها بیاد بالا ولی معمولا جمعه ها نمیاد تصویر



موفق باشید تصویر



سلام علیکم

از اینکه همه روزهای خدا برای من منتظر جمعه هست و به یاد مولای خودم هستم خوشحالم

خداوند همه ما را از منتظرین واقعی مولایمان قرار دهد نه جزو کسانی که مولایشان را فقط روزهای جمعه یاد می کنند


یاحق


 


بسم رب الحسین  


سلام

دوست عزیز منتظر 313

تصویرتصویرتصویر


یامهدیتصویر التماس دعاتصویر




لطفا از اسمایل در تعداد زیاد استفاده نکنید
ویرایش شد ...
Mohsen1001
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط Mohsen1001 »

  ,

سلام :D

دوست محترم

منظور خانم اسمانی این نبود که فقط روزهای جمعه از آقا یاد کنید ،

این تاپیک اسمش بگونه ای هست که روزهای جمعه باید در آن مطلب قرار بگیره .

و شما اگر میخواهید هر روز مطلبی پیرامون آقامون امام زمان علیه السلام بنویسید مشکلی نیست

اما باید در مکان مربوط بهش شکل بگیره که تاپیکهای زیادی در این مورد داریم میتونید استفاده کنید.

موفق باشید :razz:
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

سلام علیکم


با تشکر از اقا محسن که خیلی خوب منظور بنده رو متوجه شدند .


نکته بعدی اینکه کاربر محترم قهرمان علقمه که این تاپیک را ایجاد کردند از قطعات ادبی استفاده کردند که باید این تاپیک در بخش

قطعه ادبي ایجاد میکردند .


از مدیریت محترم تقاضا دارم که این تاپیک به بخش قطعه ادبی منتقل شود .


دوستان هم اگه بخش شعر را خوب نگاه کنند تاپیکهایی با موضوع حضرت حجت عج دیده میشود که میتوانند ادامه آن تاپیک ها مطالب

خود را ارسال کنند .


دلتنگیهای من ... در بخش شعر از تاپیکهایی است که در مورد امام زمان عج بوده .


نجواي عاشقانه در بخش قطعه ادبی از تاپیکهایی است که درمورد امام زمان عج بوده .


در ضمن دوستان میتوانند هر پست را با عنوان خاص خود یک تاپیک جدا قرار دهند .


موفق باشید تصویر
تصویر
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

 تصویر 




 تصویر 


بیا گوش کن صدای زمزمه ازدحام ابرهایی را که در کشاکش رسیدن به آن لحظه‌ی بارانی به روی لطافت هم می‌لغزند.

بیا خورشید را ببین که شرم زردی رویش از دوری تو، آن را به پشت ابرها می‌کشاند. بیا سرخی درد را در غروب غریبانه‌‌اش ببین.

شعرها به رویای تو شب‌ها سروده می‌شوند.

بدان که باران شوق دیدار به امید صبح وصال تو شب تا به سحر بارید. تو نیز سایه‌ی مهربانیت را بگستر بر این پهنه‌ی تشنه از محبت.

بیا باهم بگوییم. من از تو و شور نگاهت قصه‌های مجنون را بازمی‌سرایم. از آن همه رندی و شیدایی. شکستن دل و بلندی نظر.

بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت...سر خم می سلامت شکند اگر سبویی.... تو نیز بگو ، از اضطراب آن همه انتظار ، از آن همه درد.

بیا تا بگوییم از نبودن‌هایی که در حسرت حضور چگونه زمان را به مانند تبر بر دل ساقه‌ی جوان   امید
شکننده ما فرود می‌آورد.


 

 دیدی که چگونه می‌خواست تکه‌تکه کند [COLOR=#974806]صبرمان را در این تیــــک تـــــــاک‌های طــولانـــی.

ولی بدان که غروب شامگاه رفتنت ، حتما طلوعی در سحـــرگاه رسیدن خواهد داشت

/// و این دلیل، تنها نور آفتاب عشق است که هنوز تابان در آسمان دل حضوری گرمابخش دارد\\\
  
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

   [External Link Removed for Guests]   

 تصویر  



   آن دلي كه هواي تو نيست؛ آن دل نيست ... هر آن سري كه فداي تو نيست؛ قابل نيست

براي سجده ی كوي تو آمدم به وجود ................ و گرنه حاجت ديگر مرا، از اين گل نيست

حديث روي تو را دوش، با صبا گفتم ..................... بگفت صورت يوسف تو را، مقابل نيست

ببين كه شهرت حُسنت تمام عالم را .................. به غير صحبت عشق تو، در سلاسل نيست
 
  
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

 تصویر  
[External Link Removed for Guests]  

  امشب اي ستاره تابان نيامدي ............................... باز اي سپيده شب هجران نيامدي

شمعم شكفته بود كه خندد به روي تو ....................... افسوس اي شكوفه خندان نيامدي

زنداني تو بودم و     چرا...! ........................... باز امشب از دريچه زندان نيامدي

با ما سر چه داشتي اي تيره شب كه باز ........... چون سرگذشت عشق به پايان نيامدي

شعر من از زبان تو خوش صيد دل كند ................ افسوس اي غزال غزل خوان، نيامدي

گفتم به خوان عشق شدم، ميزبان ماه ......................... نامهربان من، تو كه مهمان نيامدي

خوان شكر به خون جگر دست مي دهد ................... مهمان من چرا به سر خوان نيامدي

نشناختي فغان دل رهگذر كه دوش ............................... اي ماه قصر بر لب ايوان نيامدي

گيتي متاع چون منش آيد گران به دست ............ اما تو هم به دست من ارزان نيامدي!

صبرم نديده اي كه چه زورق شكسته ايست ...... اي تخته ام سپرده به طوفان نيامدي

در طبع شهريار خزان شد بهار    ......................... زيرا تو خرمن گل و ريحان نيامدي!
   
Member
Member
پست: 63
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹, ۵:۱۱ ب.ظ
محل اقامت: تهروون
سپاس‌های ارسالی: 105 بار
سپاس‌های دریافتی: 119 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط Baharnoor »

[FONT=BNazanin] [FONT=Comic Sans MS]اي قلم وضو بگير و بنويس براي اسطوره و قهرمان شهر دلت، براي اويي كه محبتش چون نفس شده و   
 [FONT=Comic Sans MS]آن زيستن نتواني، براي اويي بنويس كه شايد هيچ نشناسياش و هيچ ندانياش، اما همين هيچ كه از   
 [FONT=Comic Sans MS]ميداني مهرش را اين چنين در ژرفاي دلت كاشته اي و نفس نفس ميزني اما دست از نوشتن نميكشم   
[FONT=Comic Sans MS]حال مي نويسم براي يكه سوار عرصه خدا.  
 [FONT=Comic Sans MS]خاموشتر از چراغ مرگيم، روشنتر از آفتاب كجايي؟ عقربههاي ساعت تا كي به گرد خود بگردند؟  
 [FONT=Comic Sans MS]مولاي من اي خسته سالهاي طولاني غيبت و اي تنها اميد اميدان! براي از تو سخن گفتن نياز به   
 [FONT=Comic Sans MS]نيست تو را ميخوانم اي خورشيد بيغروب.  
 [FONT=Comic Sans MS]آغوش گرمت را به سويم گشوده كن تا سيل اشكهايم را در اقيانوس طوفان پر مهرت جاري سازم.  
 [FONT=Comic Sans MS]يا صاحب جمعه! آن قدر شب و روز آمد و رفت اما ما به خودمان نيامديم از خود نپرسيديم چرا در   
 [FONT=Comic Sans MS]خيمهنشين شدهاي؟ چرا از مردمان دوري؟... اما تو حداقل هر از گاهي ميبيني كسي تشنه ديدار توست   
 [FONT=Comic Sans MS]نه؟  
 [FONT=Comic Sans MS]تو اي تك ستاره باقي مانده از آن يازده ستاره! من هنوز تشنه بارانم تشنه باران جمكران، از هر   
 [FONT=Comic Sans MS]سراغت را ميگيرم حتي از باران جمكران. در گذر لحظهها در تپش مدار زمين و نگاه زهرآلود   
 [FONT=Comic Sans MS]دستهاي ما تو را ميطلبد يا مولاي من! [FONT=BNazanin] 
 
بگفت از دل شدی عاشق به کنکور
بگفت از دل تو گویی و من از زور
بگفتا عشق کنکور بر تو چون است
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا گر کند مغز تو را ریش
بگفت مغزم بود این گونه از پیش
بگفت ار من بیارم رتبه ای ناب
بگفتا وه چه می بینی تو در خواب


التماس دعا تصویر
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

 تصویر 
 [External Link Removed for Guests] 



  جون؛ای امام زمان؛ای عزیز فاطمه،تو دلم یه عالمه حرف دارم که دوست دارم وقتی دیدمتون این حرفا روبهتون بگم.ولی ... ولی افسوس که نمی دونم کجایید!


کجا میتونم ببینمتون آقا؟وقتی می خوام بیام جمکران ، می گم شاید این بار آقامو دیدم .ولی افسوس که هربار دست خالی بر می گردم. آقاجون بهم بگید کجایید
.

چرا؟چون دوست دارم خاک زیر پاتونو ببوسم. آقاجون،مولای من،وقتی جمعه می شه این دلا... دلای اونایی که منتظر ظهورتون هستن مثل آسمون پاییز می گیره.


چون قلبشون هوای دیدن شما رو می کنه.می خوان شما رو ببینن.خیلی حرف تو دلشونه که میخوان بهتون بگن.چه خوب می شد که این قلب ما همیشه جای


شما بود.آقاجون چی می شد یه بار شبونه از کوچه قلب منتظرات رد بشی؟بالاخره یا روی ماهتو می دیدیم یا اینکه صداتونو می شنیدیم.میدونیم اینقدر گنهکاریم


که نمیدونیم چی بگیم! ولی یه خواسته ای از شما داریم.خواستمون اینه که تو نماز شبایی که می خونی ما رو هم یه دعایی بکنی.


شنیدم شبای فاطمیه قنوتاتون همیشه با گریه همراهه! همین که قنوت می گیری مادرتو صدا می زنی.


آقای خوبم ... ایام عزاداری مادرتون فاطمه (س) نزدیکه ، میدونم که غمگینید


ماهم مثل شما لباس سیاه تنمون کردیم و عزادار بی بی شدیم

ما رو هم توی این شبای عزیز دعا کنید


منتظر ظهورت می مونیم و برای ظهورتون دعا می کنیم
 
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: جمعه ها برای تو می نویسم

پست توسط قهرمان علقمه »

 تصویرتصویرتصویر 



 تصویر 





وقتی تو نباشی ، عمر ما بی معناست

آقا جان !




ماندن برای ما سخت است وقتی که روی ماه تو پنهان مانده از نگاه ما ، چه می دانی که زیستن بی تو حتّی به بهانه ی تو سخت تر از رفتن است .!؟

اگر چه می دانی هستی ، امّا وقتی هستی ات بی نام اوست ،



چگونه می توانی ادّعا کنی که مانده ای و ضربان قلبت بی هیچ تأخیری آرام می زند ؟

سرعت عمر ما بدون دیدن تو ، کند است و تو بهتر می دانی که عمری که وجود تو را لمس نکند چه بیهوده است حتی اگر از عمر نوح (ع) هم بگذرد .


آقای من !

باور کن زندگی ما به بهانه ی ظهور تو معنا گرفته است و تنها وقتی تو بیایی شکل و زیبایی خود را بروز می دهد .

همان شکلی که با وجود تو رنگ می گیرد و بی وجود تو بی رنگ می ماند .

با اینکه عمر ما روزهای زیادی را پشت سر گذاشته و روزهای کمی در پیش دارد ، امّا به یقین حتّی اگر یک روز باقی مانده باشد و روی تو را زیارت کند ، خسران دنیا و آخرتش را به خاک خواهد برد و هر آنچه در این دنیا و آن دنیا به دنبالش بود را به نوازش نگاه تو به دست خواهد آورد ،


همان نگاهی که روزنه ی امید را در دل های خسته مومنان می گشاید و نوید صبح پیروزی را می دهد .

بی شک پیروزی واقعی همان لحظه ایست که زندگی ما با وجود تو معنا گرفته است و حضور تو در هر لحظه آن جاری است .






الا که نور خدایی ! خدا کند که بیایی .......






 دلم از پونه ها سير است آقا

هواي شهر دلگير است آقا

کسي فانوس گلها را شکسته

نمي آيي مگر؟ دير است آقا....

  عجل في فرج حبيبنا اباصالح المهدي(عج)
  
ارسال پست

بازگشت به “قطعه ادبي”