چرا باید زندگی کرد؟

[kiuhnmgtrdcv]

در ایه (و نفخت فيه من روحي) اضافه تشریفی بکار برده شده برای نشان دادن منزلت انسانی است نه اینکه روح جزیی از خدا باشد که خدا از ان در انسان بدمد این نظر با این حدیث پایینی مطابقت داره
در تفسير عياشي از محمد بن مسلم از ابي جعفر (امام باقر) ـ عليه السلامـ روايت كرده است كه گفت: من از حضرت از معناي آيه و نفخت فيه من روحي سؤال كردم فرمود: خداوند روحي را خلق فرموده و از آن در آدم ـ عليه السلامـ دميد.
در همان كتاب از ابي بصير از ابي عبدالله ـ عليه السلام ـ روايت كرده است كه در ذيل آيه شريفه و نفخت فيه من روحي... فرمود: خداوند موجودي راخلق كرد و روحي را هم آفريد، آنگاه به فرشته اي دستور داد آن روح را دركالبد بدمد، نه اينكه بعد از نفخ، چيزي از خداي متعال كم شده باشد و اين از قدرت خدا است.[4]
منبع:http://www.tebyan-hamedan.ir/andishe/archives/post_522.php

برای همین بحث حلول و قطره از دریا اصلا مطرح نیست و تنها میتوان گفت که انسان کامل تنها موجودی است که نشان دهنده تمامی اسما الهی است البته سایر موجودات نیز نشان دهنده اسامی الهی هستند ولی نه همه ان اسامی زیرا با توجه به ایه امانت اگر امانت طبق نظر محی الدین عربی مقام خلیفه الله انسان کامل بدانیم در اینصورت فقط انسان کامل نشان دهنده تمامی اسما الهی است حتی جن که دارای عقل و اختیار هم هست طبق این ایه نمیتواند نشان دهنده تمامی اسما الهی باشد

[عاشورايي]

البته من هم اصلا عقيده اي به حلول ندارم ، كه نهي شده است اما اينكه من عرض كردم ، ربطي به حلول ندارد.
كَر جه به فرمايش صحيح محسن 101 اين بحث به اين تايبك مربوط نيست ، من هم نمي خواهم در اين موضوع سخن به درازا بكشد ، كه خود را أهل اين موضوع نمي دانم ، اما در لفافه و مختصر عرض مي كنم كه :

هر مسئله اي را مي توان از جنبه هاي مختلف بررسي كرد، و به نظر مي رسد اين نوع نكَاهها از جنبه هاي متفاوت باشد. آري قطعا قطره اي كه از دريا جدا ديده شود، نشان از وجود دريا دارد ، اما قطره وقتي با دريا آميخته باشد، جزئي از دريا خواهد بود. (مثال قطره و دريا در اينجا تشبيه معقول به محسوس است ، و اراده معني قطره و درياي لفظي نيست). انسان هم اكَر در مقابل خدا ديده شود (يعني در عرض او ) آري هيج سنخيتي با او ندارد كه او واجب الوجود است و انسان ممكن الوجود ، اما اكَر در طول خدا ديده شود ، خليفة الله است و من روح الله است. مكَر مي شود اصل سنخيت علي و معلولي را ناديده و انكار كرد. كَندم از كَندم برويد ، جو زجو .

اما لازم مي دانم كه سخن برادر بزركَوار خود kiuhnmgtrdcv را نيز تأييد كنم كه فرمودند (نه اينكه بعد از نفخ، چيزي از خداي متعال كم شده باشد) هركَز جنين تصوري نيست كه خداوند موجود مادي نيست كه اكَر در جايي باشد ديكر نمي تواند در جاي ديكَر قرار نكَيرد. لذا هركَز براي خدا، كم و زياد ، بالا و بايين و ... معني ندارد. و اين الفاظ از بهر ما انسانهاي دنيوي است .

[eeMajid]

این فکر راجب خدا و آخرت اشتباهه محضه !

کلا فکر بهشت و جهنم یه تصویریه که به شما دادن ! تا بشناسید اوضاع چطوریه ! تصوری که درکش برای ما راحت تره !!!!

ولی کلا اینطوری ! نیست ! اصلا تصور از روح این نیست !

دنیا مکانی برای کامل شدنه ! همه ما در حال کامل شدن هستیم ! هرکی کامل تر با سرعت بیشتری به بینهایتی که جلو روی هر انسانی هست می رود !!!

برای اینکه بهتر بشه این قضایا رو درک کنید به کتاب های معارف و عرفان رجوع کنید !!!


لذت بهشت رسیدن به اون به نهایته ! هرچی سرعت بیشتر لذت بیشتر , درک بیشتر ! و و و !!!!