بسم الله الرحمن الرحیم
چند وقته با خودم درگیرم یعنی از همون وقتی که آفریده شدم و همه بهم سجده کردن الا ابلیس کان من الکافرین نمیدونم چرا خدا عزازئیلشو به خاطر من طرد کرد چرا خداوند علیم به ملایکش گفت چهره در نقاب خاک کشید برای آدم برای چی این آدم خلق شده و اصلاً آدمیت و انسانیت چیه؟اینو تو گوگل سرچیدم اینا به دستم اومد
البته اگه کسی در مورد انسان چیزی پیادا کرد هینجا بزاره خدا خیرش بده ایشالا
..::"::.. انــــســـان ..::"::..
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
..::"::.. انــــســـان ..::"::..
آخرین ويرايش توسط 1 on MAYAPOWER, ويرايش شده در 0.
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
اینم ادامه اش
الف) هدف از خلقت انسان و این نظام هستی چیست؟ ب) آیا زندگی این جهان میتواند هدف از آفرینش انسان باشد؟
الف) صفات کمالیه خدا اقتضا دارد جهان به گونهای آفریده شود که در مجموع بیشترین کمال و خیر ممکن را داشته باشد; یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش حاکم است، انسانی که از مادة زمینی خلق شده، بتواند با پیمودن راه تکامل به گوهری آسمانی و شریف تبدیل شده، از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگر برتری یابد و به خدا تقرب جوید.
خلق جمادات و نباتات و حیوانات و... در راستای پیدایش نظام احسنی است که در مجموع زمینة رشد انسان را فراهم میآورد.
این پرسش، سابقة دیرینهای دارد و مانند برخی از مسائل فلسفی، برای همگان مطرح است. غالب انسانها مایلند بفهمند که هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسانها چیست؟
این پرسش برای افرادی به صورت یک عقدة "لاینحل" در میآید که دایره هستی را به جهان ماده منحصر مینمایند و مرگ را پایان زندگی بشر میدانند و عالمی به نام "رستاخیز" و سرایی به عنوان "آخرت" را نمیپذیرند;
امّا کسانی که زندگی مادّی را برای انسان، منزلی از منازل زندگی بشر میدانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند و این جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت میدانند، پاسخ به این پرسش،
آسان است و بر فرض اگر هدف از آفرینش انسان را در این جهان نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و در زندگی ابدی، جستوجو میکنند و میگویند: "هدف خلقت انسان،
در این جهان، آماده کردن او برای یک زندگی ابدی و جاودانی است که خود، هدف و مطلوب نهایی است."
بعد از ذکر این مقدمه، به طور اجمال به بررسی هدفِ آفرینش میپردازیم:
برای خلقت و آفرینش، دو هدف میتوان تصور کرد:
نخست: هدف متوسط; دوم: هدف غایی و عالی
با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیت:، روشن میشود که هدف متوسطِ خلقت،
عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همة پدیدههای عالم، ساری و جاری است. خداوند، دربارة همة اشیای مادّی عالم میفرماید:
"...وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلآ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَـَکِن لآ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ..." (اسرأ، 44) همه موجودات، تسبیح خدا میگویند; امّا شما تسبیح آنان را نمیفهمید." و دربارة انسان و جنّ نیز میفرماید: "وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْنسَ إِلآ لِیَعْبُدُونِ".(ذاریات،56)
آفرینش انسان و جنّ برای بندگی است. بنابراین، از دیدگاه وحی، همه هستی تسبیحگوی ذات اوست!(ر.ک: ترجمة المیزان، موسوی همدانی;، ج 18، ص 612ـ614، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی;.)
امّا هدف عالی و غایی، وصول به مبدأ نور هستی است; یعنی منتهیالیه سیر مخلوقات، اوست: "وَ أَنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الْمُنتَهَیَ".(نجم،42) انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است:
"إِنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الرُّجْعَیََّ".(علق،8) بازگشت همگان به سوی خداست: "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ َجِعُون".(بقره،156) همه این آیات، غایت سیر را روشن میکند. البته رسیدن به خدا، همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. هنگامی پدیدههای هستی کمال آخِر خود را مییابند که به قرب الهی برسند.
پس روشن شد هدف غایی خلقت،
به کمال رسیدن همة موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است.
در اینجا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد:
نخست اینکه خدای متعال، فیاض به تمام معناست و باران رحمت او همیشه بر بندگان میبارد و مانعی هم برای آن نمیتوان تصور کرد; به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است; پس باید خلق کند; چون لازمة ذات او خلاقیت و فیاض بودن است.
دوم اینکه آیا خدا در آفرینش، ذینفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت:
منفعت و سود، به خلق بر میگردد; نه به خالق; یعنی خدا ذینفع نیست; یا به عبارت دیگر، ناقص نیست که با این کار به کمال برسد; بلکه سود به مخلوق بر میگردد.
من نکردم خلق تا سودی کنمبلکه تا بر بندگان جودی کنم
به دیگر سخن: آفرینش، احسان و فیض از جانب خدا نسبت به مخلوقات است و چنین آفرینشی حُسن ذاتی دارد و قیام به انجام دادن فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز اینکه خودِ فعل زیبا باشد،
به چیز دیگری نیاز ندارد; بنابراین اگر کسی بپرسد: چرا خالق منّان، دست به چنین کار پسندیدة با لذات زده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند که فیّاض علیالاطلاق است، (با توجه به اینکه میتوانست موجودی را خلق کرده، به کمال برساند) اگر چنین نمیکرد، جای پرسش و ایراد بر او بود.
ممکن است این پرسش نیز در ذهن انسان مطرح شود که مگر خداوند نیازمند پرستش بندگان است؟
در پاسخ میگوییم: همانطور که میدانید، هدف از فعل، در خداوند متعال و انسانها متفاوت است.
هدف در افعال انسان عبارت است از فایدهای که هنگام فعل، انسان در نظر میگیرد و برای رسیدن به آن تلاش میکند; یعنی هدف انسان از فعالیتهایش دفع کمبودها و نیازمندیهای خودش میباشد; امّا درباره خداوند نمیتوان گفت:
هدف از فعل او تأمین نیازمندیها و رفع نواقص است; زیرا خدای متعال به چیزی نیاز ندارد تا برای تأمین آن کاری انجام دهد. او کمال مطلق است و هر کس هر چه دارد و هر بهرهای که از هستی داشته باشد،
از او گرفته است و در ذات خود فاقد چیزی نیست تا با انجام دادن کاری کامل شود; بلکه هدف از افعال خداوند، تناسب با ذات الهی داشتن یا رفع نیاز بندگان است.
عبادت هم جزو اهداف آفرینش است و از اهداف متوسط برای رسیدن به کمال نهایی و غایی میباشد و فایدة عبادت، تنها عاید بنده میشود و او را پرورش داده، از نقص به کمال میبرد و در عبادتِ بنده هیچ فایدهای برای خداوند متصور نیست.
بنابراین، همانطور که اشاره شد، هدف غایی از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهی است و افرادی میتوانند از این رحمت و فیض الهی استفاده کنند که به نهایت درجة تکامل رسیده باشند; از این رو، اثر تکامل، آرامش در سایه سار رحمت الهی است:
"وَ لاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ # إِلآ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَ َلِکَ خَلَقَهُمْ; (هود، 118 و 119) آنان همواره در اختلافند;
مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین ]رحمت[ آنان را آفرید."
که این باعث ورود به بهشت و زندگی جاودان داشتن در آنجا میشود.(ر.ک: معارف قرآن، آیةالله مصباح یزدی، 1ـ3، ص 155 ـ 179، مؤسسة در راه حق.)
چنانکه مولای متقیان میفرماید: "بیگمان، خدای سبحان دنیا را مقدمهای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم، بوتة آزمونی شمرده است تا هر آنکه را نیکوکارتر است، باز شناسد. این است که ما برای دنیا آفریده نشدهایم و مأموریتمان تلاش در جهت آن نیست; بلکه برای آزمایش در دنیا نهاده شدهایم".(فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی نهجالبلاغة، عبدالمجید معادیخواه، ج 1، ص 77، نشر ذره.) در پایان، مناسب است به "هدف نهایی" در کارهای انسان نیز اشارهای کنیم:
از ویژگیهای هدف نهایی این است که هر چه باشد، چون و چرا نمیپذیرد; توضیح اینکه:
اگر از دانشآموزی بپرسیم: برای چه درس میخوانی؟ میگوید: برای اینکه به دانشگاه راه یابم.
باز اگر پرسش کنیم: دانشگاه را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه دکتر یا مهندس شوم.
میگوییم: مدرک برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه فعالیت مثبتی انجام دهم و درآمد خوبی داشته باشم.
باز اگر بپرسیم: درآمد خوب را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه زندگی آبرومند و مرفهی داشته باشم. سرانجام میپرسیم
: زندگی مرفه و آبرومند برای چه میخواهی؟ در اینجا میبینیم، لحن سخن او عوض میشود و میگوید: خوب برای اینکه زندگی مرفه و آبرومندی داشته باشم; یعنی همان پاسخ سابق را تکرار میکند و این پاسخ نهایی او به شمار میرود. دلیل آن هم این است که او همواره بر پاسخ پایانی خویش تأکید خواهد کرد.
در اینجا هم وقتی گفته میشود: هدف از آفرینش چیست؟ میگوییم: برای تکامل انسان و دریافت رحمت خدا. اگر پرسیده شود: تکامل و قرب پروردگار برای چه منظوری است؟ میگوییم: برای قرب به پروردگار! یعنی این هدف نهایی است و همه چیز را برای تکامل و قرب میخواهیم; امّا قرب و دریافتِ رحمت، ذاتاً ارزشمند است و ماورای آن خوبی دیگری نیست.(تفسیر نمونه، آیةالله مکارم و دیگران، ج 22، ص 393، دارالکتب الاسلامیة.)
ب) دنیا راه است. راه نمیتواند هدف باشد. اگر هدف از آفرینش تنها زندگی در این جهان باشد، لازم میآید که جهان آخرت وجود نداشته باشد، نیکان پاداش داده نشوند و بدان به کیفر کردارشان نرسند، چون در دنیا نمیتوان به طور کامل، پاداش نیکان و کیفر بدان را داد.
[External Link Removed for Guests]
اینم ادامه اش
الف) هدف از خلقت انسان و این نظام هستی چیست؟ ب) آیا زندگی این جهان میتواند هدف از آفرینش انسان باشد؟
الف) صفات کمالیه خدا اقتضا دارد جهان به گونهای آفریده شود که در مجموع بیشترین کمال و خیر ممکن را داشته باشد; یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش حاکم است، انسانی که از مادة زمینی خلق شده، بتواند با پیمودن راه تکامل به گوهری آسمانی و شریف تبدیل شده، از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگر برتری یابد و به خدا تقرب جوید.
خلق جمادات و نباتات و حیوانات و... در راستای پیدایش نظام احسنی است که در مجموع زمینة رشد انسان را فراهم میآورد.
این پرسش، سابقة دیرینهای دارد و مانند برخی از مسائل فلسفی، برای همگان مطرح است. غالب انسانها مایلند بفهمند که هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسانها چیست؟
این پرسش برای افرادی به صورت یک عقدة "لاینحل" در میآید که دایره هستی را به جهان ماده منحصر مینمایند و مرگ را پایان زندگی بشر میدانند و عالمی به نام "رستاخیز" و سرایی به عنوان "آخرت" را نمیپذیرند;
امّا کسانی که زندگی مادّی را برای انسان، منزلی از منازل زندگی بشر میدانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند و این جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت میدانند، پاسخ به این پرسش،
آسان است و بر فرض اگر هدف از آفرینش انسان را در این جهان نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و در زندگی ابدی، جستوجو میکنند و میگویند: "هدف خلقت انسان،
در این جهان، آماده کردن او برای یک زندگی ابدی و جاودانی است که خود، هدف و مطلوب نهایی است."
بعد از ذکر این مقدمه، به طور اجمال به بررسی هدفِ آفرینش میپردازیم:
برای خلقت و آفرینش، دو هدف میتوان تصور کرد:
نخست: هدف متوسط; دوم: هدف غایی و عالی
با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیت:، روشن میشود که هدف متوسطِ خلقت،
عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همة پدیدههای عالم، ساری و جاری است. خداوند، دربارة همة اشیای مادّی عالم میفرماید:
"...وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلآ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَـَکِن لآ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ..." (اسرأ، 44) همه موجودات، تسبیح خدا میگویند; امّا شما تسبیح آنان را نمیفهمید." و دربارة انسان و جنّ نیز میفرماید: "وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْنسَ إِلآ لِیَعْبُدُونِ".(ذاریات،56)
آفرینش انسان و جنّ برای بندگی است. بنابراین، از دیدگاه وحی، همه هستی تسبیحگوی ذات اوست!(ر.ک: ترجمة المیزان، موسوی همدانی;، ج 18، ص 612ـ614، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی;.)
امّا هدف عالی و غایی، وصول به مبدأ نور هستی است; یعنی منتهیالیه سیر مخلوقات، اوست: "وَ أَنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الْمُنتَهَیَ".(نجم،42) انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است:
"إِنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الرُّجْعَیََّ".(علق،8) بازگشت همگان به سوی خداست: "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ َجِعُون".(بقره،156) همه این آیات، غایت سیر را روشن میکند. البته رسیدن به خدا، همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. هنگامی پدیدههای هستی کمال آخِر خود را مییابند که به قرب الهی برسند.
پس روشن شد هدف غایی خلقت،
به کمال رسیدن همة موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است.
در اینجا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد:
نخست اینکه خدای متعال، فیاض به تمام معناست و باران رحمت او همیشه بر بندگان میبارد و مانعی هم برای آن نمیتوان تصور کرد; به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است; پس باید خلق کند; چون لازمة ذات او خلاقیت و فیاض بودن است.
دوم اینکه آیا خدا در آفرینش، ذینفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت:
منفعت و سود، به خلق بر میگردد; نه به خالق; یعنی خدا ذینفع نیست; یا به عبارت دیگر، ناقص نیست که با این کار به کمال برسد; بلکه سود به مخلوق بر میگردد.
من نکردم خلق تا سودی کنمبلکه تا بر بندگان جودی کنم
به دیگر سخن: آفرینش، احسان و فیض از جانب خدا نسبت به مخلوقات است و چنین آفرینشی حُسن ذاتی دارد و قیام به انجام دادن فعلی که ذاتاً پسندیده است، جز اینکه خودِ فعل زیبا باشد،
به چیز دیگری نیاز ندارد; بنابراین اگر کسی بپرسد: چرا خالق منّان، دست به چنین کار پسندیدة با لذات زده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند که فیّاض علیالاطلاق است، (با توجه به اینکه میتوانست موجودی را خلق کرده، به کمال برساند) اگر چنین نمیکرد، جای پرسش و ایراد بر او بود.
ممکن است این پرسش نیز در ذهن انسان مطرح شود که مگر خداوند نیازمند پرستش بندگان است؟
در پاسخ میگوییم: همانطور که میدانید، هدف از فعل، در خداوند متعال و انسانها متفاوت است.
هدف در افعال انسان عبارت است از فایدهای که هنگام فعل، انسان در نظر میگیرد و برای رسیدن به آن تلاش میکند; یعنی هدف انسان از فعالیتهایش دفع کمبودها و نیازمندیهای خودش میباشد; امّا درباره خداوند نمیتوان گفت:
هدف از فعل او تأمین نیازمندیها و رفع نواقص است; زیرا خدای متعال به چیزی نیاز ندارد تا برای تأمین آن کاری انجام دهد. او کمال مطلق است و هر کس هر چه دارد و هر بهرهای که از هستی داشته باشد،
از او گرفته است و در ذات خود فاقد چیزی نیست تا با انجام دادن کاری کامل شود; بلکه هدف از افعال خداوند، تناسب با ذات الهی داشتن یا رفع نیاز بندگان است.
عبادت هم جزو اهداف آفرینش است و از اهداف متوسط برای رسیدن به کمال نهایی و غایی میباشد و فایدة عبادت، تنها عاید بنده میشود و او را پرورش داده، از نقص به کمال میبرد و در عبادتِ بنده هیچ فایدهای برای خداوند متصور نیست.
بنابراین، همانطور که اشاره شد، هدف غایی از آفرینش انسان، تکامل و وصول به رحمت الهی است و افرادی میتوانند از این رحمت و فیض الهی استفاده کنند که به نهایت درجة تکامل رسیده باشند; از این رو، اثر تکامل، آرامش در سایه سار رحمت الهی است:
"وَ لاَ یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ # إِلآ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَ َلِکَ خَلَقَهُمْ; (هود، 118 و 119) آنان همواره در اختلافند;
مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین ]رحمت[ آنان را آفرید."
که این باعث ورود به بهشت و زندگی جاودان داشتن در آنجا میشود.(ر.ک: معارف قرآن، آیةالله مصباح یزدی، 1ـ3، ص 155 ـ 179، مؤسسة در راه حق.)
چنانکه مولای متقیان میفرماید: "بیگمان، خدای سبحان دنیا را مقدمهای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم، بوتة آزمونی شمرده است تا هر آنکه را نیکوکارتر است، باز شناسد. این است که ما برای دنیا آفریده نشدهایم و مأموریتمان تلاش در جهت آن نیست; بلکه برای آزمایش در دنیا نهاده شدهایم".(فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی نهجالبلاغة، عبدالمجید معادیخواه، ج 1، ص 77، نشر ذره.) در پایان، مناسب است به "هدف نهایی" در کارهای انسان نیز اشارهای کنیم:
از ویژگیهای هدف نهایی این است که هر چه باشد، چون و چرا نمیپذیرد; توضیح اینکه:
اگر از دانشآموزی بپرسیم: برای چه درس میخوانی؟ میگوید: برای اینکه به دانشگاه راه یابم.
باز اگر پرسش کنیم: دانشگاه را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه دکتر یا مهندس شوم.
میگوییم: مدرک برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه فعالیت مثبتی انجام دهم و درآمد خوبی داشته باشم.
باز اگر بپرسیم: درآمد خوب را برای چه میخواهی؟ میگوید: برای اینکه زندگی آبرومند و مرفهی داشته باشم. سرانجام میپرسیم
: زندگی مرفه و آبرومند برای چه میخواهی؟ در اینجا میبینیم، لحن سخن او عوض میشود و میگوید: خوب برای اینکه زندگی مرفه و آبرومندی داشته باشم; یعنی همان پاسخ سابق را تکرار میکند و این پاسخ نهایی او به شمار میرود. دلیل آن هم این است که او همواره بر پاسخ پایانی خویش تأکید خواهد کرد.
در اینجا هم وقتی گفته میشود: هدف از آفرینش چیست؟ میگوییم: برای تکامل انسان و دریافت رحمت خدا. اگر پرسیده شود: تکامل و قرب پروردگار برای چه منظوری است؟ میگوییم: برای قرب به پروردگار! یعنی این هدف نهایی است و همه چیز را برای تکامل و قرب میخواهیم; امّا قرب و دریافتِ رحمت، ذاتاً ارزشمند است و ماورای آن خوبی دیگری نیست.(تفسیر نمونه، آیةالله مکارم و دیگران، ج 22، ص 393، دارالکتب الاسلامیة.)
ب) دنیا راه است. راه نمیتواند هدف باشد. اگر هدف از آفرینش تنها زندگی در این جهان باشد، لازم میآید که جهان آخرت وجود نداشته باشد، نیکان پاداش داده نشوند و بدان به کیفر کردارشان نرسند، چون در دنیا نمیتوان به طور کامل، پاداش نیکان و کیفر بدان را داد.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
MAYAPOWER نوشته شده: نمیدونم چرا خدا عزازئیلشو به خاطر من طرد کرد
سلام دوست عزیز
اگر ممکنه معنی این جمله رو توضیح بدید چون منظورتون رو نفهمیدم
[HR]
اما در مورد بقیه سوالاتتون می تونید از لینک های زیر استفاده کنید :
http://www.eteghadat.com/forum/forum-f7/topic-t2046.html
http://www.eteghadat.com/forum/forum-f17/topic-t4588.html
و نیز :
محمد علي نوشته شده: نام خالق
با سلام خدمت دوست گرامی ؛
قبل از هر چیز لازم است به نکته ای مهم اشاره کنیم ، که در سوال شما با ظرافت خاصی مطرح شده !
آیا می توان گفت که هدف خالق را کناری بگذاریم و از خود مخلوق بپرسیم که هدف تو از زندگی (بدون توجه به هدف خلقتت) چیست ؟
با یک مثال ، ساده تر بیان می کنم :
شما یک ضبط صوت را در نظر بگیرید ، چه استفاده هایی دارد ؟ طرز کار با آن چگونه است ؟ کمالش در چیست ؟
قطعا کسی که این ضبط را ساخته ، برای آن یک دفترچه راهنما هم قرار داده ، که در آن شیوۀ استفاده و انواع کاربردهای آن ذکر شده است.
خیلی ساده است ؛ اگر شما به این دفترچه توجه نکنید و از خود ضبط بپرسید که تو چه استفاده ای داری ؟ جوابی نخواهد داشت !
یا اینکه بدون مطالعۀ راهنما ، خود شما این ضبط را برداشته و مثلا برای کوبیدن یک میخ به دیوار از آن استفاده کنید ؛
شاید این کار انجام شود ، اما آیا این واقعاً کمال آن ضبط است ؟؟؟
بدون استفاده از راهنمایی که خالق یک چیز ـ با اشراف کاملی که بر تمامی جوانب و همه توانایی هایی که در او گذارده و ـ
برای آن فرستاده است، شاید بتوان کاربردهایی را برای آن پیدا کرد ،
اما بدون شک به کمال مورد نظری که برای او قرارداده شده نمی توان دست یافت ؛
*****
معمولا وقتی هدف خالق از خلقت مطرح می شود ، بی درنگ یک آیۀ مشهور به ذهن خطور می کند ...
حال ببینیم مقصود اصلی این آیه چیست ؟
و معنی دقیق آن در تبیین هدف خلقت ، آیا به خالق بر می گردد یا مخلوق ؟
[FONT=Times New Roman] « ما خَلَقتُ الجنَّ و الإنسَ الّا لِیَعبُدون ِ »
و انس را نیافریدم ، مگر برای اینکه پرستش نمایند (وعبادت کنند) مرا (=عبد من باشند)
(ذاریات ، آیۀ 56 )
نکته اول !
عزیزانی که با ادبیات عرب آشنایی دارند ، می دانند که این جمله در قالب اسلوب" نفی و الاّ " بیان شده و این قالب ،
برای تاکید زیاد و نیز انحصار یک موضوع در مطلبی خاص به کار می رود .
یعنی خلق نکردم ، مگر برای اینکه " عبد " باشند مرا .
اما سوال اینجاست که آیا این جمله ، صرفاً به بیان هدف خالق می پردازد ، یا هدف و غایت مخلوق ، و یا هر دو ؟
[FONT=Times New Roman]پاسخ ، هر دو است ! چگونه ؟
مجدداً به جمله دقت کنید :
فعل اول (ما) خلقتُ : فعل ماضی است و نیز فاعلش (متکلم وحده =)خداوند است . (= نیافریدم)
مفعول این جمله نیز (جمله ای است که بعد از الا آمده و چون پس از الا آمده منحصراً تنها مفعول جملۀ قبل است) = لیعبدونِ ؛
یعنی تنها غایتی که برای این خلقت و این مخلوق در نظر گرفته شده بندگی و پرستش (من) است . (عبد من باشد)
اما فعل دوم :
یعبدونِ : که فعلی مضارع است ، و فاعل آن هم ضمیر واو است (که جانشین انس و جن شده) یعنی فاعلش مخلوق است !!!
مفعولش نیز : (چون اصل فعل یعبدوننی بوده و بخاطر آمدن "ل" تعلیل (بیان علت) منصوب شده و " نی" از انتهای آن حذف شده است .) پس مفعول هم "ی" بوده یعنی مرا .
*****
اما چرا اینها را گفتیم ؟ برای اینکه با این داده ها بتوانیم تحلیل دقیق تری از آیـه داشته باشیم .
جمله اول که به صورت ماضی آمده بود و تحقق یافته است ، و یک هدف هم بیشتر نداشت ؛ که معنی اش واضح و مبرهن است .
اما تاکید ما بیشتر بر روی جمله دوم است : این جمله که در اصل خودش هدفی بود برای جمله اول ؛ اما خود این جمله در درونش مسئله مهم دیگری را نهفته دارد .
آن هم اینکه این جمله فاعلش خدا نیست بلکه مخلوق است ، پس رسیدن به این هدف را ، این مخلوق به عهده دارد و او فاعل این هدف است .
تصور نشود که چون گفته مرا پرستش کنند ، پس این هدفی برای خالق است و ربطی به مخلوق ندارد !
اگر اینگونه می بود باید می گفت " [FONT=Times New Roman]الا لِـا ُعـبُـدَ " (یعنی پرستش بشوم) اما اینگونه نگفته !
چرا که او اصلا نیازی به مخلوق و پرستش او ندارد . او صَمَد است و کامل و بی نقص . عبادت این مخلوق سودی برای او ندارد ، او بی نیاز است .
لذا این مخلوق است که بخاطر نقص خویش و رسیدن به کمال باید عبادت و بندگی او را بکند .
فاعل این جمله مخلوق است و غایت او در تحقق این هدف ، بدون شک عبد بودن است .
اما چرا این جمله دوم بصورت مضارع آمده ؟ یعنی باید (این بندگی و عبد بودن) بصورت مداوم و مستمر انجام گیرد ؛
و این هدفی نیست که با یک بار رسیدن به آن دیگر به دست آمده باشد و تمام شود ، خیر !
هدفی است که در لحظه لحظۀ زندگی جریان دارد و مدام باید در رسیدن به آن تلاش نمود .
و اینکه این جمله در بطن جمله اول قرار گرفته ، مبیّن این معناست که هدف مخلوق در راستای هدف خالق است ، و دربطن آن جای گرفته ،
و چیز جدایی از آن نیست . و این یک جهت بودن هدف ، باعث رسیدن مخلوق به غایت کمال در نظر گرفته شده برای او خواهد شد .
و اما اینکه عبادت و عبد بودن ، دقیقا به چه معناست ؟
و آیا صرفا انجام یک سری اعمال را شامل می شود و یا اینکه وسعت معنایی و کاربردی و مصادیق بیشتری نیز دارد ؟
و گستره استفاده از آن در آیات و روایات چگونه است ؟
و آیا این هدف برای مطلق انسان است یا دیگر موجودات و مخلوقات ؟
و آیا اینکه این هدف برای او بصورت تحمیل است ، و یا آزادی عمل و انتخاب هدف دیگری را هم در بردارد ؟
و او باید چگونه باشد ؟ و به کجا برسد ؟
دیگری است که در صورت لزوم مورد بررسی قرار خواهیم داد ...
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
وممنونم از شما آقا محمّد علی گل گلاب
همونجور که میدونین ابلیس از همون اول که بهش نمیگفتم ابلیس یا شیطان رجیم
این خاک بر سر
بعد از شیش هزار سال عبادت به ظاهر خالصانه که میگن رکوعش 6 ماه طول میکشیده که به قولی 6 ماه اون دنیا
6000 سال اون دنیا فکر کنم باید در 5000 ضرب بشه تا به سال مابشه !!"اگه اعدادش اشتباه درستش کنید"
به هر حال...
خداوند نمیگویند
اون بعد از سجده نکردن از کافران شد.
بلکه به صراحت "کان "آومده
کان تا اونجایی من اطلاع دارم یعنی بود.
پس این بودن خیلی حرف برای گفتن داره.
خداوند با این فرمان سجده کلی چیزی به ما یاد دادند.
یعنی بشر جان ای فرزند آدم اگه تو 6000 سال هم عبادت کنی ولی یه ذره غرور بره قاطیش ..........
نمیدونم والا...
ولی در مورد او.ن عزازئیل
همونطور که از زبان نام گذاری این جور اسمائ اطلاع دارین
ئیل به معنای الله هست
مثلاً معادل
جبرئیل=عبدالله=بنده خدا
میکائیل=عبید الله=بنده کوچکتر خدا
.
.
.
عزازئیل=...(نمیدونستم چی میشه عربیش)=عزیز خدا [طرد شده خداوند]
............................................................................................................................................
پاورقی
اسماعیل=هدیه ای از طرف خدا
یا علی
وممنونم از شما آقا محمّد علی گل گلاب
همونجور که میدونین ابلیس از همون اول که بهش نمیگفتم ابلیس یا شیطان رجیم
این خاک بر سر
بعد از شیش هزار سال عبادت به ظاهر خالصانه که میگن رکوعش 6 ماه طول میکشیده که به قولی 6 ماه اون دنیا
6000 سال اون دنیا فکر کنم باید در 5000 ضرب بشه تا به سال مابشه !!"اگه اعدادش اشتباه درستش کنید"
به هر حال...
خداوند نمیگویند
اون بعد از سجده نکردن از کافران شد.
بلکه به صراحت "کان "آومده
کان تا اونجایی من اطلاع دارم یعنی بود.
پس این بودن خیلی حرف برای گفتن داره.
خداوند با این فرمان سجده کلی چیزی به ما یاد دادند.
یعنی بشر جان ای فرزند آدم اگه تو 6000 سال هم عبادت کنی ولی یه ذره غرور بره قاطیش ..........
نمیدونم والا...
ولی در مورد او.ن عزازئیل
همونطور که از زبان نام گذاری این جور اسمائ اطلاع دارین
ئیل به معنای الله هست
مثلاً معادل
جبرئیل=عبدالله=بنده خدا
میکائیل=عبید الله=بنده کوچکتر خدا
.
.
.
عزازئیل=...(نمیدونستم چی میشه عربیش)=عزیز خدا [طرد شده خداوند]
............................................................................................................................................
پاورقی
اسماعیل=هدیه ای از طرف خدا
یا علی
آخرین ويرايش توسط 1 on MAYAPOWER, ويرايش شده در 0.
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام اسماعیل جان
قسمت اول صحبتاتو فهمیدم
سوال من این بود که نوشتی "خدا عزرائیل رو طرد کرده" و من هم نقل قول کردم از شما یعنی چی ؟ منظورت چی بود ؟
اینو جواب ندادی
ممنون
قسمت اول صحبتاتو فهمیدم
سوال من این بود که نوشتی "خدا عزرائیل رو طرد کرده" و من هم نقل قول کردم از شما یعنی چی ؟ منظورت چی بود ؟
اینو جواب ندادی
ممنون
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
آهان به نظرم واژه "عزازئیل"رو اشتباه خوندین "عزرائیل"
ولی شاید با واژه طرد نتونستین کنار بیاین
هر کدوم واضح نبود بگین رفع ابهام بشه
آهان به نظرم واژه "عزازئیل"رو اشتباه خوندین "عزرائیل"
ولی شاید با واژه طرد نتونستین کنار بیاین
هر کدوم واضح نبود بگین رفع ابهام بشه
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
دوست دارم در مورد خلقت انسان ودلیل برتری انسان نسبت به مخلوقات دیگه بیشتر حرف زنیم
آقا محمد علی راهنماییاتون خیلی خوب بودن ولی دو تا لینکی که دادین مربوط به سوالات در مورد دلیل خلقت انسانه ولی
سوال من یه جور جواب و سو.ال با همه
خودم خیلی گیجم به یه نتایجی رسیدم
مثلاً دلیل این که این همه توی قرآن کریم خداوند کریم به انسانها نصیحت می کنن خدایی به جز خودشون رو پرستش نکنن چیه
...
بزارین واضح تر بگم
وقتی خدا اون همه مخلوق داره که شب روز دارن تسبیح خداوند رو میگن خداوند میان وبه فرشته ها عرضه میدارن بشری(نه آدم)رو از گل میسازم(اینجا نمیگن سجده کنین)بعد از دمیدن روحی(روح خودم
به اون سجده کنین حالا تا اونجایی که من میدونم انسان وافرینش اون جزئ دوره ای هست که ملائک بودن
اجنه بودن آسمان ها و زمین خلقت شدن
یه جورایی آخرین مرحله خلقت هست
یهنی اوج آفرینش یا """تبارک الله احسن الخالقین """
حالا خداوند به این انسان می فرمایند """لقد کرمنا بنی آدم"""
این همه فرشته پاک به حضرت آدم سجده کردن
اونوقت چار تا مشرک از خدا بی خبر میره به لات هبل سجده میکنه خاک بر سر احمقشون
من میخوام دوستان نظر بدم چرا آدم این همه باید تکریم بشه در حالی اون رجیم کم خرد لعنتی الی یوم الوقت المعلوم
با اون همه سابقه به ظاهر خوب باید اینجوری گمراه بشه
یعنی چی باعث میشه که انسان برتری داشته باشه به ملائکه...
.
.
.و یه چیز دیگه توی دوره های تاریخی زمان خلقت انسان به کجا بر می گرده
آیا در روایات ما چیزی از زمان آفرنیش به حساب سالهای ما اومده
مثلاً سی هزار سال پیش یا 60 هزار سال پیش یا یه عدد خاص
ولی اصل سوال من همینه که خداوند عزیز عزیز کردن انسان بوده
یعنی هدف خلقت به قولی عبادت و هدف عبادت به قولی متعالی شدم وباز جوید روزگار وصل خویش
یه جایی شنیدم یه مقامی هست
در انتهای انتها ی بهشت شاید برای بهشتیان هم کلی ذوق و شوق میاره
دیدار پرورگار بدون پرده
آیا این مقام به چه عنوان به انسان ها میرسه "خیلی گیج میزنم خودم تا حالا نفهمیدم چی دارم میگم
اما این جوری این قطعات رو میزارم کنار هم به یه عظمتی میرسم مخم دیگه قفل میشه کسی نظری داره حتماً بگه
ممنون میشم
دوست دارم در مورد خلقت انسان ودلیل برتری انسان نسبت به مخلوقات دیگه بیشتر حرف زنیم
آقا محمد علی راهنماییاتون خیلی خوب بودن ولی دو تا لینکی که دادین مربوط به سوالات در مورد دلیل خلقت انسانه ولی
سوال من یه جور جواب و سو.ال با همه
خودم خیلی گیجم به یه نتایجی رسیدم
مثلاً دلیل این که این همه توی قرآن کریم خداوند کریم به انسانها نصیحت می کنن خدایی به جز خودشون رو پرستش نکنن چیه
...
بزارین واضح تر بگم
وقتی خدا اون همه مخلوق داره که شب روز دارن تسبیح خداوند رو میگن خداوند میان وبه فرشته ها عرضه میدارن بشری(نه آدم)رو از گل میسازم(اینجا نمیگن سجده کنین)بعد از دمیدن روحی(روح خودم
به اون سجده کنین حالا تا اونجایی که من میدونم انسان وافرینش اون جزئ دوره ای هست که ملائک بودن
اجنه بودن آسمان ها و زمین خلقت شدن
یه جورایی آخرین مرحله خلقت هست
یهنی اوج آفرینش یا """تبارک الله احسن الخالقین """
حالا خداوند به این انسان می فرمایند """لقد کرمنا بنی آدم"""
این همه فرشته پاک به حضرت آدم سجده کردن
اونوقت چار تا مشرک از خدا بی خبر میره به لات هبل سجده میکنه خاک بر سر احمقشون
من میخوام دوستان نظر بدم چرا آدم این همه باید تکریم بشه در حالی اون رجیم کم خرد لعنتی الی یوم الوقت المعلوم
با اون همه سابقه به ظاهر خوب باید اینجوری گمراه بشه
یعنی چی باعث میشه که انسان برتری داشته باشه به ملائکه...
.
.
.و یه چیز دیگه توی دوره های تاریخی زمان خلقت انسان به کجا بر می گرده
آیا در روایات ما چیزی از زمان آفرنیش به حساب سالهای ما اومده
مثلاً سی هزار سال پیش یا 60 هزار سال پیش یا یه عدد خاص
ولی اصل سوال من همینه که خداوند عزیز عزیز کردن انسان بوده
یعنی هدف خلقت به قولی عبادت و هدف عبادت به قولی متعالی شدم وباز جوید روزگار وصل خویش
یه جایی شنیدم یه مقامی هست
در انتهای انتها ی بهشت شاید برای بهشتیان هم کلی ذوق و شوق میاره
دیدار پرورگار بدون پرده
آیا این مقام به چه عنوان به انسان ها میرسه "خیلی گیج میزنم خودم تا حالا نفهمیدم چی دارم میگم
اما این جوری این قطعات رو میزارم کنار هم به یه عظمتی میرسم مخم دیگه قفل میشه کسی نظری داره حتماً بگه
ممنون میشم
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
آهان به نظرم واژه "عزازئیل"رو اشتباه خوندین "عزرائیل"
ولی شاید با واژه طرد نتونستین کنار بیاین
هر کدوم واضح نبود بگین رفع ابهام بشه
ممنونم اسماعیل جان
راستش طرد رو در مورد عزرائیل نتونستم بپذیرم .
وگرنه " عزازئیل " که نام دیگر شیطان هست .
در زبان عـِـبری ، عزاز یعنی "طرد شده " (نه عزیز) و " ئیل" هم که یعنی خدا .
امیدوارم موفق باشی
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 477
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷, ۱:۵۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 782 بار
- سپاسهای دریافتی: 1346 بار
Re: ..::"::.. انــــســـان ..::"::..
سلام
من میگم بگید مشکلاتم حل بشه
خوب این یکیش
تا امروز عزاز رو فکر میکردم یعنی عزیز البت از خودم نگفته بودما یکی بهم گفته بود یا توی یه کتابی خونده بودم
بعد اون عبادات شیطان شده بود عزیز خدا و مقام پنج ملک بزرگ بهش داده بود
پس باید یه اسمی داشته باشه اون مقام
حالا اولاً این درسته یا نه؟
حالا اینا یه چیزی
بحث انسانیت عوض نشه
میخوام اگه امکان داره پست ها رو بخونی اگه بشه سوالام حل بشه اگه قابل پاسخگویی هست
اون پست بالا رو هم بخونین اگه امکان داره ادامه بدیم
به نظرم یکیش اختیاره (نظر شما چیه)
چون به نظرم اینم کامل نیست آخه اجنه هم داری اختیارن ولی توی قرآن هیجا ندیدم
خدا بگن بشری می خوام بآفرنم از نار.........
پس یه چیز دیگه هم هست
یا علی
من میگم بگید مشکلاتم حل بشه
خوب این یکیش
تا امروز عزاز رو فکر میکردم یعنی عزیز البت از خودم نگفته بودما یکی بهم گفته بود یا توی یه کتابی خونده بودم
بعد اون عبادات شیطان شده بود عزیز خدا و مقام پنج ملک بزرگ بهش داده بود
پس باید یه اسمی داشته باشه اون مقام
حالا اولاً این درسته یا نه؟
حالا اینا یه چیزی
بحث انسانیت عوض نشه
میخوام اگه امکان داره پست ها رو بخونی اگه بشه سوالام حل بشه اگه قابل پاسخگویی هست
اون پست بالا رو هم بخونین اگه امکان داره ادامه بدیم
به نظرم یکیش اختیاره (نظر شما چیه)
چون به نظرم اینم کامل نیست آخه اجنه هم داری اختیارن ولی توی قرآن هیجا ندیدم
خدا بگن بشری می خوام بآفرنم از نار.........
پس یه چیز دیگه هم هست
یا علی
[External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]