بسم الله الرحمن الرحیم
(( روشهای رسیدن به آرامش ))
1- جلوی کریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
2- دائما به خود بگویید که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت برد.
3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و با آرامش کامل به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.
4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد
با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.
5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.
6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنید و در این صورت احساس رضایت بیشتری از زندگی خواهید کرد.
7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و کار خود گیاه نگاه دارید.
8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با احساس شما رابطه مستقیمی دارد
پس سعی کنید عجول و شتابزده نباشید.
9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخ طبع باشید.
10- لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات فیلم و عکس تهیه کنید
و در لحظات ناراحتی به آن نگاه کنید تا به یاد بیاورید زندگی همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.
11- آرام سخن گفتن باعث می شود ظربان قلب و تنفس شما کم شود
و این پایین آمدن ضربان قلب آرامش بیشتری به شما می دهد.
12- شاد کردن دیگران ( افراد مومن بخصوص کودکان ) باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل شود.
15- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شر فشار زمان نجات پیدا کنید.
16- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد و
اثرات مسافرت پس از برگشت به خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد شد.
17- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل زندگی بخش است.
18- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید . مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید
19- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.
20- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی میشود.
21- همیشه از وقایع پیش آمده استقبال کنید .
نه خیلی نسبت به وقایع خوب شاد و مغرور و سرخوش شوید
و نه در مقابل پیشامد های به ظاهر ناگوار خیلی غمگین ، آشفته ، سراسیمه و در هم شکسته شوید .
بر خود مسلط باشید و با امید به توانایی های بی کران خود و و با توکل بر مهربانترین کس به شما یعنی خدای متعال حرکت کنید .
22- از شادی ها شاکر و بر ناملایمات اندیشه کنید .
23- شادی های خود را با دیگران تقسیم کنید یعنی دیگران را نیز شاد کنید .
24- تا جایی که امکان دارد فقط مشکلات خود را با خالق خود درمیان بگذارید .
25- سعی داشته باشیم تصاویر زیبایی از زندگیمنان در ذهن خود تصور کنیم .
26- توکل هر چه بیشتر بر خدا باعث میشود در آرامش بیشتری زندگی کنید .
27- قدم به قدم زندگیتان را به خاطر خدا و عمل به وظایفی که او بر شما واجب ساخته است بردارید .
28- مدام در ذهن خود به یاد این باشید که مربیتان و کسی که تمامی کارهایتان به دست او است از تمام جهات کامل و مهربانترین کس نسبت به شما است .
اما گذشته از این حرفها به نظر شما بهترین راه برای رسیدن به آرامش حقیقی چیست ؟
(( منتظر جوابها و پیشنهادهای ارزشمند شما گرامیان هستیم ))
والحمد لله رب العالمین
(( روشهای رسیدن به آرامش ))
مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت
-
- پست: 229
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۸۶, ۴:۰۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 88 بار
- سپاسهای دریافتی: 557 بار
به نام خدا
با سلام به دوست عزیز و عرض خوش آمد ...
مطالب ارزنده و خواندنی و جالبی را ارائه فرمودید . بسیار مفیدو کاربردی هستند .
اکثر موضوعاتی که عنوان کردید ترجمانی از آموزه های دینی ما هستند که به حق مطابق با فطرت بشری تنظیم شده اند .
شاید برای هر کدام از مواردی که ذکر کردید بتوان آیه و یا روایتی را بیان نمایم که شیرینی کلام وحی نیز چشیده شود .
اما برای پرهیز از اطاله کلام چند مورد را مثال می زنم : همچون پرهیز از عجله ، شوخ طبع بودن ، گریستن ، و لحظاتی برای آرامش و نیایش
و خلوت با معبود . آرام سخن گفتن ، شاد کردن دیگران ، مسافرت ؛ زندگی کردن در حال ، تغییر موقعیت در زمان عصبانیت ،
حتی سفارش شده گیاه علاوه بر اکسیژن رنگ سبزش نیز شادی بخش است ، نگاه کردن به غذا و لذت بردن از آن
عفو و گذشت از دیگران ، شکر گزاری و توکل و ... و انجام انچه که او برای سعادت ما مقرر ساخته ...
واقعا مجموعه جذاب و پر کاربردی از عوامل شادی بخش تهیه نمودید .
------------------------------------------
و شاید بتوان مهم ترین عامل را همان تکیه و اطمینان به رب و پروردگاری دانست ، که ما را آفریده و همه چیز را برای ما آفریده .
محکم ترین ریسمان و تکیه گاه :
« ألا بذکر الله تطمئن القلوب »
و این ذکر مصادیق گوناگون دارد ، از جمله یاد قلبی ، نیایش و دعای زبانی ، نماز ( عبادت جسمی و زبانی) و از همه مهم تر
یاد او در همه اعمال و افعال .
در پناه پروردگار عالمیان و حجت منتظـَر او همیشه سر بلند و قرین آرامش باشید .
با سلام به دوست عزیز و عرض خوش آمد ...
مطالب ارزنده و خواندنی و جالبی را ارائه فرمودید . بسیار مفیدو کاربردی هستند .
اکثر موضوعاتی که عنوان کردید ترجمانی از آموزه های دینی ما هستند که به حق مطابق با فطرت بشری تنظیم شده اند .
شاید برای هر کدام از مواردی که ذکر کردید بتوان آیه و یا روایتی را بیان نمایم که شیرینی کلام وحی نیز چشیده شود .
اما برای پرهیز از اطاله کلام چند مورد را مثال می زنم : همچون پرهیز از عجله ، شوخ طبع بودن ، گریستن ، و لحظاتی برای آرامش و نیایش
و خلوت با معبود . آرام سخن گفتن ، شاد کردن دیگران ، مسافرت ؛ زندگی کردن در حال ، تغییر موقعیت در زمان عصبانیت ،
حتی سفارش شده گیاه علاوه بر اکسیژن رنگ سبزش نیز شادی بخش است ، نگاه کردن به غذا و لذت بردن از آن
عفو و گذشت از دیگران ، شکر گزاری و توکل و ... و انجام انچه که او برای سعادت ما مقرر ساخته ...
واقعا مجموعه جذاب و پر کاربردی از عوامل شادی بخش تهیه نمودید .
------------------------------------------
و شاید بتوان مهم ترین عامل را همان تکیه و اطمینان به رب و پروردگاری دانست ، که ما را آفریده و همه چیز را برای ما آفریده .
محکم ترین ریسمان و تکیه گاه :
« ألا بذکر الله تطمئن القلوب »
و این ذکر مصادیق گوناگون دارد ، از جمله یاد قلبی ، نیایش و دعای زبانی ، نماز ( عبادت جسمی و زبانی) و از همه مهم تر
یاد او در همه اعمال و افعال .
در پناه پروردگار عالمیان و حجت منتظـَر او همیشه سر بلند و قرین آرامش باشید .
-
- پست: 28
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶, ۲:۴۸ ب.ظ
- محل اقامت: asalie2008@gmail.com
- سپاسهای دریافتی: 7 بار
- تماس:
باسلام خدمت شما دوستان گرامي
عوامل تسکين از ديدگاه قرآن کريم :
1. شب :AA: - خدای متعال ميفرمايد : هو الذی جعل لکم الليل لتسکنوا فيه والنهار مبصرا ان فی ذلک لايت لقوم يسمعون (سوره يونس آيه 67)
ترجمه : او کسی است که شب را برای شما افريد تا در آن آرامش يابيد و روز رات روشنی بخش در اینها نشانه هايي است براي کسانی که گوش شنوا داند .
2. خانه :) - خدای متعال ميفرمايد : والله جعل لکم من بيوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الانعم بيوتا تستخفونها يوم ظعنکم و يوم اقامتکم ومن اصوافها واوبارها واشعارها اثثا ومتعا الی حين (سوره نحل 80 آيه)
ترجمه : و خدا براي شما از خانه هايتان محل سکونت (وآرامش) واز پوست چهار پايان نيز براي شما خانه هايي قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان ، به آساني ميتوانيد آنها را جابه جا کنيد ؛ و از پشم و کرک و موي آنها، برای شما اساس و متاع (و وسائل مختلف زندگی) تا زمان معيني قرار داد .
3. همسر :razz: - خدای متعال ميفرمايد : و من ءايته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا اليها وجعل بينکم مودة و رحمة ان فی ذلک لايات لقوم يتفکرون (سوره روم آيه 21)
ترجمه : و ار نشانه های او اينکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد ؛ در اين نشانه هايي است برای گروهی که تفکر ميکنند
ولی همانطور که بيان «تنها عامل ارامش قلبی از ديدگاه قرآن کريم ؛ ياد خدا » ميباشد .
خدای متعال در قرآن کريم ميفرمايد : ألا بذکرالله تطمئن القلوب (سوره رعد آيه28)
ترجمه : آگاه باشيد که تنها با نام خدا است که دلها آرام ميگيرد.
(( در ضمن اين نکته قابل تامل است که پروردگار متعال دراين آيه با چند تاکيد تنها عامل آرامش قلب را ياد خدا ميداند))
و السلام عليکم و رحمة الله
عوامل تسکين از ديدگاه قرآن کريم :
1. شب :AA: - خدای متعال ميفرمايد : هو الذی جعل لکم الليل لتسکنوا فيه والنهار مبصرا ان فی ذلک لايت لقوم يسمعون (سوره يونس آيه 67)
ترجمه : او کسی است که شب را برای شما افريد تا در آن آرامش يابيد و روز رات روشنی بخش در اینها نشانه هايي است براي کسانی که گوش شنوا داند .
2. خانه :) - خدای متعال ميفرمايد : والله جعل لکم من بيوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الانعم بيوتا تستخفونها يوم ظعنکم و يوم اقامتکم ومن اصوافها واوبارها واشعارها اثثا ومتعا الی حين (سوره نحل 80 آيه)
ترجمه : و خدا براي شما از خانه هايتان محل سکونت (وآرامش) واز پوست چهار پايان نيز براي شما خانه هايي قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان ، به آساني ميتوانيد آنها را جابه جا کنيد ؛ و از پشم و کرک و موي آنها، برای شما اساس و متاع (و وسائل مختلف زندگی) تا زمان معيني قرار داد .
3. همسر :razz: - خدای متعال ميفرمايد : و من ءايته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا اليها وجعل بينکم مودة و رحمة ان فی ذلک لايات لقوم يتفکرون (سوره روم آيه 21)
ترجمه : و ار نشانه های او اينکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد ؛ در اين نشانه هايي است برای گروهی که تفکر ميکنند
ولی همانطور که بيان «تنها عامل ارامش قلبی از ديدگاه قرآن کريم ؛ ياد خدا » ميباشد .
خدای متعال در قرآن کريم ميفرمايد : ألا بذکرالله تطمئن القلوب (سوره رعد آيه28)
ترجمه : آگاه باشيد که تنها با نام خدا است که دلها آرام ميگيرد.
(( در ضمن اين نکته قابل تامل است که پروردگار متعال دراين آيه با چند تاکيد تنها عامل آرامش قلب را ياد خدا ميداند))
و السلام عليکم و رحمة الله
m2008
-
- پست: 275
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3603 بار
- سپاسهای دریافتی: 1144 بار
به نام خدا
سلامي دوباره بعد از چندين ماه به شما دوستان مهربان
راهكارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردى از منظر روایات :
در این مقاله، به راهكارهاى ایجاد آرامش روانى از دیدگاه معارف اسلامى پرداخته شده و عوامل ایجادكننده سكون و آرامش قلبى و روحى بیان گردیدهاند.
در ایجاد آرامش و سكون و طمأنینه، عوامل بسیارى دخالت دارند كه به موارد عمده آن اشاره مىشود.
1. صبر
صبر در لغت ، بازداشتن نفس ـ به سبب رسیدن مكروهى به آن ـ از جزع و فزع است. صبر موجب غم زدایى و آرامش روان است؛
چنانكه امیرمؤمنان على علیهالسلام مىفرماید: با ارادههاى صبورانه و حسن یقین، غمهاى وارده بر خود را دور ساز. (1)
مؤمن با اعتقاد به ثواب و پاداش الهى براى صبر كردن، با صبورى غم و اندوه را از خود مىزداید و آرام مىگیرد؛ چرا كه اعتقاد دارد «اِنَّما یُوفَّى الصّابرونَ اَجرَهُم بغیرِ حِسابٍ» (زمر: 10)؛ همانا صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دریافت مىكنند.
در مرتبه بالاتر، مؤمن بر این باور است كه رحمت الهى شامل او شده. از اینرو، دلیلى بر غمگین بودن نمىبیند؛ چه اینكه خداوند متعال مىفرماید: «و بَشِّر الصابرینَ الّذین اِذَا اَصابتهم مصیبةٌ قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجِعون اوُلئكَ عَلیهم صلواتٌ مِن ربِّهم و رحمةٌ و اولئكَ هم المهتدونَ» (بقره: 155ـ 156)؛ و بشارت بده به استقامتكنندگان كه هرگاه مصیبتى به آنها رسد، مىگویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او بازمىگردیم. اینها همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
بنا به گفته شهید ثانى، این مرتبه از صبر، مرتبه «رضا» است(2) و روشن است كه مرتبه رضا با غم تناسبى ندارد؛ چون كسى كه راضى و خشنود است، غمناك نیست، آرام است.
-------------------
1ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1983 م، ج 74، ص 211.
2ـ شهید ثانى، مسكّن الفؤاد، قم، آلالبیت، 1407 ق، ص 42.
ان شاء الله در آينده نزديک به عوامل ديگري براي رسيدن به آرامش از منظر روايات اشاره خواهد شد
سلامي دوباره بعد از چندين ماه به شما دوستان مهربان
راهكارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردى از منظر روایات :
در این مقاله، به راهكارهاى ایجاد آرامش روانى از دیدگاه معارف اسلامى پرداخته شده و عوامل ایجادكننده سكون و آرامش قلبى و روحى بیان گردیدهاند.
در ایجاد آرامش و سكون و طمأنینه، عوامل بسیارى دخالت دارند كه به موارد عمده آن اشاره مىشود.
1. صبر
صبر در لغت ، بازداشتن نفس ـ به سبب رسیدن مكروهى به آن ـ از جزع و فزع است. صبر موجب غم زدایى و آرامش روان است؛
چنانكه امیرمؤمنان على علیهالسلام مىفرماید: با ارادههاى صبورانه و حسن یقین، غمهاى وارده بر خود را دور ساز. (1)
مؤمن با اعتقاد به ثواب و پاداش الهى براى صبر كردن، با صبورى غم و اندوه را از خود مىزداید و آرام مىگیرد؛ چرا كه اعتقاد دارد «اِنَّما یُوفَّى الصّابرونَ اَجرَهُم بغیرِ حِسابٍ» (زمر: 10)؛ همانا صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دریافت مىكنند.
در مرتبه بالاتر، مؤمن بر این باور است كه رحمت الهى شامل او شده. از اینرو، دلیلى بر غمگین بودن نمىبیند؛ چه اینكه خداوند متعال مىفرماید: «و بَشِّر الصابرینَ الّذین اِذَا اَصابتهم مصیبةٌ قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجِعون اوُلئكَ عَلیهم صلواتٌ مِن ربِّهم و رحمةٌ و اولئكَ هم المهتدونَ» (بقره: 155ـ 156)؛ و بشارت بده به استقامتكنندگان كه هرگاه مصیبتى به آنها رسد، مىگویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او بازمىگردیم. اینها همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
بنا به گفته شهید ثانى، این مرتبه از صبر، مرتبه «رضا» است(2) و روشن است كه مرتبه رضا با غم تناسبى ندارد؛ چون كسى كه راضى و خشنود است، غمناك نیست، آرام است.
-------------------
1ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1983 م، ج 74، ص 211.
2ـ شهید ثانى، مسكّن الفؤاد، قم، آلالبیت، 1407 ق، ص 42.
ان شاء الله در آينده نزديک به عوامل ديگري براي رسيدن به آرامش از منظر روايات اشاره خواهد شد
-
- پست: 275
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3603 بار
- سپاسهای دریافتی: 1144 بار
راهكارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردى از منظر روایات
2. توبه
اهمیت توبه: احساس گناه مایه خستگى روح است. این احساس باعث سرخوردگى در زندگى مىشود.
گناهكار احساس پوچى و از دست دادن انگیزه ادامه حیات مىكند، مضطرب و نگران است.
حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «چه بد قلادهاى است قلاده گناهان.»(3)
احساس گناه، فكر را دایم به خود مشغول مىدارد. گناهكار همیشه به این فكر است كه چگونه خود را از این قلاده رهایى بخشد. این فكر مانند كابوسى وحشتناك، بر روح او سایه افكنده، او را مضطرب مىسازد و آرامش را از او سلب مىنماید.
«توبه» یكى از بهترین راههاى رهایى از كابوس درون و آزادى از چنگال احساس گناه است؛ چرا كه سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به رضایت الهى و بازگشت به سوى خداوند متعال است و به همین سبب، موجب كاهش شدت اضطراب مىگردد.(4)
-------------------
3ـ تمیمى آمدى، غررالحكم، تهران، دانشگاه تهران، 1373، ص 185.
4ـ محمد عثمان نجاتى، قرآن و روانشناسى، مشهد، آستان قدس رضوى، 1373، ص 376.
ادامه مطلب در آینده بسار نزدیک
اهمیت توبه: احساس گناه مایه خستگى روح است. این احساس باعث سرخوردگى در زندگى مىشود.
گناهكار احساس پوچى و از دست دادن انگیزه ادامه حیات مىكند، مضطرب و نگران است.
حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «چه بد قلادهاى است قلاده گناهان.»(3)
احساس گناه، فكر را دایم به خود مشغول مىدارد. گناهكار همیشه به این فكر است كه چگونه خود را از این قلاده رهایى بخشد. این فكر مانند كابوسى وحشتناك، بر روح او سایه افكنده، او را مضطرب مىسازد و آرامش را از او سلب مىنماید.
«توبه» یكى از بهترین راههاى رهایى از كابوس درون و آزادى از چنگال احساس گناه است؛ چرا كه سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به رضایت الهى و بازگشت به سوى خداوند متعال است و به همین سبب، موجب كاهش شدت اضطراب مىگردد.(4)
-------------------
3ـ تمیمى آمدى، غررالحكم، تهران، دانشگاه تهران، 1373، ص 185.
4ـ محمد عثمان نجاتى، قرآن و روانشناسى، مشهد، آستان قدس رضوى، 1373، ص 376.
ادامه مطلب در آینده بسار نزدیک
-
- پست: 275
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3603 بار
- سپاسهای دریافتی: 1144 بار
راهكارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردى از منظر روایات
سلامی دوباره خدمت شما دوستان گرامی
3. دعا
دعا همچون باران بهارى است كه سرزمین دلها را سیراب مىكند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمى ظاهر مىسازد. انسان در دعا، با خداى خود مناجات مىكند و از مشكلاتى كه زندگانى او را نگران كرده، به او پناه مىبرد. بى تردید، با بازگوكردن مشكلات، حالت آرامش روانى به انسان دست مىدهد و از تشویش خاطر رهایى مىیابد.
یكى از روانشناسان مىگوید: «امروزه یكى از علوم، یعنى روانپزشكى، همان چیزهایى را تعلیم مىدهد كه پیامبران تعلیم مىدادند، چرا؟ به علت اینكه پزشكان روانى دریافتهاند كه دعا و نماز و داشتن یك ایمان محكم به دین، نگرانى و تشویش و هیجان و ترس را، كه موجب نیمِ بیشترى از ناراحتىهاى ماست، برطرف مىسازد.»(5)
دعا به درگاه الهى منشأ آرامش روح و روان مىشود و درد و غم را از انسان زایل مىسازد و انسان احساس مىكند یك پناهگاه قوى و محكم دارد كه حامى و پشتیبان اوست. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «پدرم، امام باقر علیهالسلام هر وقت امرى او را محزون مىكرد، زنان و كودكان را جمع مىنمودند، پس دعا مىكردند.»(6)
هیچ انسانى نیست كه گرفتارى و مشكلات در زندگى نداشته باشد. بلاهاى روحى همه انسانها را تهدید مىكنند. ارتباط با خدا و دعا به درگاه الهى دردها را زایل مىكند و باعث آرامش زندگى مىشود.
امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: «دعا كن كه شفاى همه دردها در دعاست.»(7)
یكى از فیلسوفان روانشناسى، دعا را براى معالجه بیماران، راهى مفید دانسته، مىگوید: «دعا براى معالجات امراض روحى بسیار مؤثر بوده و در نتیجه، صحّت بدنى و جسمى را در پى خواهد داشت.»(8)
از دیدگاه روانشناسى، هرگونه دعا و نیایش همچون آیینى سحرآمیز، تسكین دهنده است.(9)
الكسیس كارل مىگوید: «دعا، محكمترین و بالاترین حلّال مشكلات است. تأثیر دعا واقعا شگفتانگیز است. قدرت دعا، نشانه آزاد شدن انرژى است؛ همانطور كه به كمك تكنیكهاى عملى، انرژى اتمى را آزاد مىكنند، با استفاده از قدرت دعا و از طریق شگردهاى عملى، مىتوان انرژى معنوى را آزاد ساخت. آثار این قدرت انرژىزا بر بسیارى از مردم آشكار است.»(10)
آقاى دیل كارنگى، روانشناس معروف امریكایى مىنویسد: «هنگامى كه كارهاى سنگین قواى ما را از بین مىبرد و اندوهها هر نوع ارادهاى را از ما سلب مىكند و بیشتر اوقات، كه درهاى امید به روى ما بسته مىشود، به سوى خدا روى مىآوریم، ولى اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدى بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و بجا آوردن حمد الهى، قواى خود را تجدید نكنیم؟»(11)
ما براى ایجاد آرامش در زندگى باید دعا كنیم و به خداوند متعال پناه ببریم؛ چه اینكه دعا اگر مستجاب شود یا مستجاب نشود، در روح انسان ایجاد آرامش مىكند؛ زیرا دعا و خواندن خدا دو اثر در آرامش روح و روان انسان دارد: یكى اینكه خود دعا ذاتا موجب آرامش است و كوههاى غم و نگرانى را ذوب مىكند؛ چرا كه دعا یكى از مصادیق یاد خداست و یاد خدا قطعا موجب آرامش است. دیگر اینكه انسان اگر با تمام شرایط دعا كند و در نهایت، خداوند كریم هم مصلحت بداند، دعاى او در رفع غم و اندوه مستجاب خواهد شد؛ چنانكه خداوند متعال درباره داستان حضرت ایّوب علیهالسلام مىفرماید: «و اَیّوبَ اِذ نادى ربَّهُ اَنّى مَسّنَى الضُرُّ و اَنتَ ارحَمُ الراحمینَ فَاستجبنا لَهُ فكَشفنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ و آتیناه اَهلَهُ و مِثلَهم معهم» (انبیاء: 82)؛ و ایّوب وقتى كه پروردگار خود را خواند كه مرا رنجى سخت رسیده است و تو بخشندهترین بخشندگانى، او را اجابت كردیم و آنچه را به او رسیده بود از رنج واندوه زایل ساختیم...
دعا و نیایش علاوه بر اینكه غم و اندوه را زایل مىكند، باعث اطمینان قلب و قدرت روحى مىشود؛ زیرا انسان در نهایت، بهویژه در وقت اضطراب، غالبا با حضور قلب و خلوص نیت رو به سوى خداى مىآورد و با او درد دل مىكند، عقدههاى خویش را بیرون مىریزد و اسرار خود را، كه در نهانگاهش محافظت مىشد، به زبان مىآورد و تنها از او راه چاره و گریزگاه طلب مىنماید و با آه و ناله تقاضاى كمك مىكند و این خود طمأنینه و آرامش كاملى در پى خواهد داشت.
به دیگر سخن، وقتى نیایشگر از بن جان و ژرفاى دل، دست به دعا برمىدارد نوعى شادابى و بهجت و انبساط در درون خود احساس مىكند كه حاضر نیست به هیچ بهایى آن را از دست بدهد. دعا در انسان حالت روشندلى و روشنبینى و آرامش ایجاد مىكند و در حكم چراغى مىگردد كه در درونش روشن شده باشد، بر خلاف افرادى كه با دعا و یاد خدا رابطه ندارند و همیشه خانه دلشان تاریك و ظلمانى است و از درك و بینش و روشنایى بىنصیبند و از دعا به عنوان نیروى بهجتزا و انبساط آفرین محرومند.
دكتر آلكسیس كارل درباره اثر تسكینى دعا مىگوید: «نیایش را نباید با مُرفین همردیف دانست؛ زیرا نیایش در همین حال كه آرامش را پدید آورده است، بهطور كامل و صحیح، در فعالیتهاى مغزى انسان یك نوع شكفتگى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحریك مىكند. دعا در انسان نیروى مقاومت مىآفریند، تلخىها را شیرین مىگرداند و از اضطراب و تردید رهایى یافته و با آن خود را به پایگاه عظیم قدرت روحى و معنوى متصل مىكند و هیچ حادثه و رویدادى آرامش و اطمینان او را برهم نمىزند.
آدمى به واسطه دعا و نیایش به قدرت لایتناهى تكیه مىكند و در تمام امور از او مدد مىگیرد و مآلاً صدق و خلوص، آرامش و صفا تمام هستى او را احاطه مىكند.
اصولاً نیایش و دعا انسانها را آنچنان رشد مىدهد كه جامهاى كه وراثت و محیط به قامتشان دوخته است، برایشان كوتاه مىگردد، ملاقات پروردگار آنها را از صلح و آرامش درون لبریز مىسازد، بهطورى كه شعشعه پرتو این صلح از چهره آنها نمودار است و آن را هرجا كه روند، با خود مىبرند.»(12)
نیایشگر، كه با تضرّع و ناله مضطربانه و از روى عشق و محبت، معبود خویش را صدا مىزند و پیوسته عظمت و جلال او را در ذهن خود مجسّم مىسازد، هر نوع بلا و گرفتارى را از خود دفع مىكند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه مىفرمایند: «گرفتارىهاى پىدرپى را با دعا دور نمایید.
و همچنین امام رضا علیهالسلام مىفرماید:
«بر شما باد دعا كردن؛ زیرا دعا و درخواست از خداى عزّوجل بلا و غم را برطرف مىسازد.»(13)
-------------------------------
5ـ ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، اسلامیه، 1363، ج 1، ص 642 به نقل از: آیین زندگى، ص 152.
6ـ شیخ عباس قمى، سفینةالبحار، ج 1، ص 447.
7ـ محمد محمدى رىشهرى، میزان الحكمة، قم، دارالحدیث، ج 3، ص 284.
8ـ ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، چ دوم، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1367، ص 154.
9ـ هنرى لو پیرلو، استرس دائمى، ترجمه عباس قریب، مشهد، درخشش، ص 223.
10و11ـ حسن راشدى، نمازشناسى، تهران، ستاد اقامه نماز، 1377، ج 2، ص 67 / ص 43.
12ـ آلكسیس كارل، نیایش، ترجمه على شریعتى، تهران، الهام، 1377، ص 63.
13ـ محمدحسین طباطبائى، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامى، ج 2، ص 40.
3. دعا
دعا همچون باران بهارى است كه سرزمین دلها را سیراب مىكند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمى ظاهر مىسازد. انسان در دعا، با خداى خود مناجات مىكند و از مشكلاتى كه زندگانى او را نگران كرده، به او پناه مىبرد. بى تردید، با بازگوكردن مشكلات، حالت آرامش روانى به انسان دست مىدهد و از تشویش خاطر رهایى مىیابد.
یكى از روانشناسان مىگوید: «امروزه یكى از علوم، یعنى روانپزشكى، همان چیزهایى را تعلیم مىدهد كه پیامبران تعلیم مىدادند، چرا؟ به علت اینكه پزشكان روانى دریافتهاند كه دعا و نماز و داشتن یك ایمان محكم به دین، نگرانى و تشویش و هیجان و ترس را، كه موجب نیمِ بیشترى از ناراحتىهاى ماست، برطرف مىسازد.»(5)
دعا به درگاه الهى منشأ آرامش روح و روان مىشود و درد و غم را از انسان زایل مىسازد و انسان احساس مىكند یك پناهگاه قوى و محكم دارد كه حامى و پشتیبان اوست. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «پدرم، امام باقر علیهالسلام هر وقت امرى او را محزون مىكرد، زنان و كودكان را جمع مىنمودند، پس دعا مىكردند.»(6)
هیچ انسانى نیست كه گرفتارى و مشكلات در زندگى نداشته باشد. بلاهاى روحى همه انسانها را تهدید مىكنند. ارتباط با خدا و دعا به درگاه الهى دردها را زایل مىكند و باعث آرامش زندگى مىشود.
امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: «دعا كن كه شفاى همه دردها در دعاست.»(7)
یكى از فیلسوفان روانشناسى، دعا را براى معالجه بیماران، راهى مفید دانسته، مىگوید: «دعا براى معالجات امراض روحى بسیار مؤثر بوده و در نتیجه، صحّت بدنى و جسمى را در پى خواهد داشت.»(8)
از دیدگاه روانشناسى، هرگونه دعا و نیایش همچون آیینى سحرآمیز، تسكین دهنده است.(9)
الكسیس كارل مىگوید: «دعا، محكمترین و بالاترین حلّال مشكلات است. تأثیر دعا واقعا شگفتانگیز است. قدرت دعا، نشانه آزاد شدن انرژى است؛ همانطور كه به كمك تكنیكهاى عملى، انرژى اتمى را آزاد مىكنند، با استفاده از قدرت دعا و از طریق شگردهاى عملى، مىتوان انرژى معنوى را آزاد ساخت. آثار این قدرت انرژىزا بر بسیارى از مردم آشكار است.»(10)
آقاى دیل كارنگى، روانشناس معروف امریكایى مىنویسد: «هنگامى كه كارهاى سنگین قواى ما را از بین مىبرد و اندوهها هر نوع ارادهاى را از ما سلب مىكند و بیشتر اوقات، كه درهاى امید به روى ما بسته مىشود، به سوى خدا روى مىآوریم، ولى اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدى بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و بجا آوردن حمد الهى، قواى خود را تجدید نكنیم؟»(11)
ما براى ایجاد آرامش در زندگى باید دعا كنیم و به خداوند متعال پناه ببریم؛ چه اینكه دعا اگر مستجاب شود یا مستجاب نشود، در روح انسان ایجاد آرامش مىكند؛ زیرا دعا و خواندن خدا دو اثر در آرامش روح و روان انسان دارد: یكى اینكه خود دعا ذاتا موجب آرامش است و كوههاى غم و نگرانى را ذوب مىكند؛ چرا كه دعا یكى از مصادیق یاد خداست و یاد خدا قطعا موجب آرامش است. دیگر اینكه انسان اگر با تمام شرایط دعا كند و در نهایت، خداوند كریم هم مصلحت بداند، دعاى او در رفع غم و اندوه مستجاب خواهد شد؛ چنانكه خداوند متعال درباره داستان حضرت ایّوب علیهالسلام مىفرماید: «و اَیّوبَ اِذ نادى ربَّهُ اَنّى مَسّنَى الضُرُّ و اَنتَ ارحَمُ الراحمینَ فَاستجبنا لَهُ فكَشفنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ و آتیناه اَهلَهُ و مِثلَهم معهم» (انبیاء: 82)؛ و ایّوب وقتى كه پروردگار خود را خواند كه مرا رنجى سخت رسیده است و تو بخشندهترین بخشندگانى، او را اجابت كردیم و آنچه را به او رسیده بود از رنج واندوه زایل ساختیم...
دعا و نیایش علاوه بر اینكه غم و اندوه را زایل مىكند، باعث اطمینان قلب و قدرت روحى مىشود؛ زیرا انسان در نهایت، بهویژه در وقت اضطراب، غالبا با حضور قلب و خلوص نیت رو به سوى خداى مىآورد و با او درد دل مىكند، عقدههاى خویش را بیرون مىریزد و اسرار خود را، كه در نهانگاهش محافظت مىشد، به زبان مىآورد و تنها از او راه چاره و گریزگاه طلب مىنماید و با آه و ناله تقاضاى كمك مىكند و این خود طمأنینه و آرامش كاملى در پى خواهد داشت.
به دیگر سخن، وقتى نیایشگر از بن جان و ژرفاى دل، دست به دعا برمىدارد نوعى شادابى و بهجت و انبساط در درون خود احساس مىكند كه حاضر نیست به هیچ بهایى آن را از دست بدهد. دعا در انسان حالت روشندلى و روشنبینى و آرامش ایجاد مىكند و در حكم چراغى مىگردد كه در درونش روشن شده باشد، بر خلاف افرادى كه با دعا و یاد خدا رابطه ندارند و همیشه خانه دلشان تاریك و ظلمانى است و از درك و بینش و روشنایى بىنصیبند و از دعا به عنوان نیروى بهجتزا و انبساط آفرین محرومند.
دكتر آلكسیس كارل درباره اثر تسكینى دعا مىگوید: «نیایش را نباید با مُرفین همردیف دانست؛ زیرا نیایش در همین حال كه آرامش را پدید آورده است، بهطور كامل و صحیح، در فعالیتهاى مغزى انسان یك نوع شكفتگى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحریك مىكند. دعا در انسان نیروى مقاومت مىآفریند، تلخىها را شیرین مىگرداند و از اضطراب و تردید رهایى یافته و با آن خود را به پایگاه عظیم قدرت روحى و معنوى متصل مىكند و هیچ حادثه و رویدادى آرامش و اطمینان او را برهم نمىزند.
آدمى به واسطه دعا و نیایش به قدرت لایتناهى تكیه مىكند و در تمام امور از او مدد مىگیرد و مآلاً صدق و خلوص، آرامش و صفا تمام هستى او را احاطه مىكند.
اصولاً نیایش و دعا انسانها را آنچنان رشد مىدهد كه جامهاى كه وراثت و محیط به قامتشان دوخته است، برایشان كوتاه مىگردد، ملاقات پروردگار آنها را از صلح و آرامش درون لبریز مىسازد، بهطورى كه شعشعه پرتو این صلح از چهره آنها نمودار است و آن را هرجا كه روند، با خود مىبرند.»(12)
نیایشگر، كه با تضرّع و ناله مضطربانه و از روى عشق و محبت، معبود خویش را صدا مىزند و پیوسته عظمت و جلال او را در ذهن خود مجسّم مىسازد، هر نوع بلا و گرفتارى را از خود دفع مىكند.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه مىفرمایند: «گرفتارىهاى پىدرپى را با دعا دور نمایید.
و همچنین امام رضا علیهالسلام مىفرماید:
«بر شما باد دعا كردن؛ زیرا دعا و درخواست از خداى عزّوجل بلا و غم را برطرف مىسازد.»(13)
-------------------------------
5ـ ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، اسلامیه، 1363، ج 1، ص 642 به نقل از: آیین زندگى، ص 152.
6ـ شیخ عباس قمى، سفینةالبحار، ج 1، ص 447.
7ـ محمد محمدى رىشهرى، میزان الحكمة، قم، دارالحدیث، ج 3، ص 284.
8ـ ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، چ دوم، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1367، ص 154.
9ـ هنرى لو پیرلو، استرس دائمى، ترجمه عباس قریب، مشهد، درخشش، ص 223.
10و11ـ حسن راشدى، نمازشناسى، تهران، ستاد اقامه نماز، 1377، ج 2، ص 67 / ص 43.
12ـ آلكسیس كارل، نیایش، ترجمه على شریعتى، تهران، الهام، 1377، ص 63.
13ـ محمدحسین طباطبائى، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامى، ج 2، ص 40.
-
- پست: 6
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۶, ۱۲:۰۵ ق.ظ
با سلام
راه رسيدن به آرامش دائمي رسيدن به آزادي معنوي است يعني آزاد بودن از تمامي تعلقات دنيوي ،اعتقاد به اينکه تمام چيزهايي که دارد (تمام جسم ،استعدادها،خوانواده ، وسايل مادي و ... )از ان خداست و فقط از طرف خدا به او سپرده شده و در انها هيچ گونه ملکيتي نبيند و تنها بنده خدا باشد.
مطمئنا انسان به تنهاييي نمي تواند به اين مقام برسد و تنها با بندگي خداوند و و کمک او و اوليايش مي توان به اين مقام دست يافت .
بيشتر راههايي که دوستان ذکر کردند راههاي بندگي خدا و رسيدن به آزادي معنوي است براي کسانيکه اطلاعات کاملتري ميخواهند خواندن کتاب آزادي معنوي اثر شهيد مطهري را پيشنهاد ميکنم .
راه رسيدن به آرامش دائمي رسيدن به آزادي معنوي است يعني آزاد بودن از تمامي تعلقات دنيوي ،اعتقاد به اينکه تمام چيزهايي که دارد (تمام جسم ،استعدادها،خوانواده ، وسايل مادي و ... )از ان خداست و فقط از طرف خدا به او سپرده شده و در انها هيچ گونه ملکيتي نبيند و تنها بنده خدا باشد.
مطمئنا انسان به تنهاييي نمي تواند به اين مقام برسد و تنها با بندگي خداوند و و کمک او و اوليايش مي توان به اين مقام دست يافت .
بيشتر راههايي که دوستان ذکر کردند راههاي بندگي خدا و رسيدن به آزادي معنوي است براي کسانيکه اطلاعات کاملتري ميخواهند خواندن کتاب آزادي معنوي اثر شهيد مطهري را پيشنهاد ميکنم .
عقل ميگويد بمان و عشق ميگويد برو و اين هر دو عقل و عشق را خدا افريده است تا وجود انسان در حيرت ميان عقل و عشق معنا شود اکنون بنگر حيرت عقل را و جرأت عشق را ،بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند راحلان طریق عشق میدانند که ماندن نیز در رفتن است .
روایت محرم –شهید آوینی
روایت محرم –شهید آوینی