کاربر محترم عدل مطهر سلام علیکم
عدل مطهر نوشته شده:
وقتی از تقیه نا بجا استفاده شود باید انتظار چنین نتایجی در افکار عمومی را نیز داشت
این اولین باری نیست که نسبت به امانت های ائمه که نزد شیعیبان است توسط خود شیعیان خیانت می شود
عزیزم ایراد از وهابیت نیست کرم از خود درخت است
شما با این همه مطلبی که در مورد ضرورت و لزوم تقیه نوشته ای به نوعی تمام تهمت ها نسبت داده شده برای قلب های مریض را اثبات نموده ای و به نوعی صحت وسقم موضوع ارائه شده از سوی وهابیت را تایید نموده اید
برادر تقیه ای که وهابیت از آن صحبت می کنند این تقیه ای نیست که شما ازآن دفاع می کنی و مانور نا بجای شما روی این موضوع باتوجه به پیش زمینه اشتباه ذهنیت برادران اهل تسنن که ناشی از تبلیغات انحرافی وهابیت می باشد به طور غیر مستقیم باعث تایید ادعاهای وهابیت می شود خواهش می کنم کمی سنجیده تر و حساب شده تر عمل کن و تا در تله ای که طراحی شده گرفتار نشوی بله !! هر انسان عاقلی تقیه ای که آنان از آن نام می برند را رد می کند چون اصلا تقیه نیست بلکه دورویی و نوعی نفاق است این آن چیزی است که شما باید فریاد بزنی تا شیعه از تهمت ها برائت بجویید نه اینکه در پی ضرورت تقیه مطلب بنویسی تا پیش فرض آنان تایید شود برادر احتیاط کن این یک ترفند و تله منطقی است مواضب باش که به دست خودت اعتقادات شیعه را ضایع نکنی
برادر عزیز به یاد داشته باش که مخاطب مطالب شما عموم مردم و افکار عمومی می باشد و فقط شیعیان خواننده آن نمی باشند و ممکن است برادران اهل تسنن نیز از آن استفاده ودر بعضی مواقع از روی آن نتیجه گیری کنند لذا احتیاط لازم است چرا که آنان به اندازه شیعیان از مذهب شیعه اطلاعات کافی نداشته و ممکن است دچار قضاوت اشتباه شوند ضمن اینکه تبلیغات وهابیت هدف دار بوده و بعضا ذهنیت اشتباه در اذهان مسمانان ایجاد کرده مبنی بر اینکه عقاید شیعه را وارونه و مغرضانه معرفی کرده اند به همین سبب ممکن است وارد شدن شما در این موضوع به این شکل و رفتن سر اصل مطلب نه تنها مفید وسودمند واقع نشود بلکه نتیجه و تاثیر منفی نیز داشته باشد علیهذا ما ابتدا باید برائت خود را از این عقاید معیوب اعلام کرده و سپس در مراحل بعدی بتدریج صحیح آن را معرفی کنیم به عبارت دیگر ابتدا لازم است برادری خود را ثابت کنیم .
التماس دعا
غرض این تاپیک تایید کارهای وهابیت نیست . همچنین کجا گفته شده که شیعیان تقیه نا به جا داشتند ؟
دلایل مشروعیت تقیه را از منظر قرآن و روایات اهل بیت ابتدای بحث آوردیم .
1- يكي از شروط تقيه آن است كه موجب از بين رفتن دين نشود ؛ و ائمه عليهم السلام ، در مواردي كه تقيه كردهاند ، به علم امامت آگاهي از اين داشتند كه نفع اين كار براي اسلام خواهد بود .
2- در بسياري از موارد نقل روايات ، تقيه معني ندارد ، به عنوان مثال وقتي تنها يك رواي شيعه از نزديكان حضرت ، در جايي كه تنها او و امام حضور دارند ، مسالهاي را از حضرت بپرسد ، ديگر تقيه معني نخواهد داشت !
3- در بسيار ي از موارد ، فايده تقيه بيشتر از عدم تقيه و در بعضي موارد نيز به عكس است ، به عنوان مثال ، اگر جان چند نفر در ميان باشد و در صورت تقيه نكردن سبب هلاكت آنان شود ، آيا در اينجا تقيه نكردن مناسب است ؟ گاهي نيز تقيه كردن حتي حرام است ! و آن جايي است كه به اصل دين ضرر بزند (مانند قيام حضرت سيد الشهدا عليه السلام)
4- در همين مقاله ، موارد بسياري از تقيه ثابت شده رسول خدا (ص) و ائمه شيعه و سني در كتب اهل سنت آمده است .
همچنین فرق تقیه با نفاق این است که :
هر دو در اينكه پنهان كردن باطن و علني نكردن آن هستند ، با هم برابرند ، اما فرق در اين است كه شما چه چيزي پنهان كردهايد ! گوهري در درون دل ؟ يا كثيفي ؟
شما گاهي براي اينكه يك گوهر را از دست سارق پنهان كنيد ، آن را مخفي ميكنيد ، و گاهي براي اينكه ديگران را به خطر اندازد ، چيزي مخفي ميكند (مانند مثل مشهور عرب كه شخصي ماري در آستين خود پنهان كرده بود كه ديگران را با آن نيش بزند !
آيا به نظر شما اين دو يكي هستند ؟
من الله توفیق