تاریخ انقراض حکومت ظلمانه بنی امیه

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
-
پست: 1002
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۵, ۷:۳۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 350 بار
سپاس‌های دریافتی: 389 بار

تاریخ انقراض حکومت ظلمانه بنی امیه

پست توسط HRG »

حکومت بنی‌امیه از سال 40 هجری توسط معاویه بن ابیسفیان در شام آغاز گردید.این حکومت تا سال 132 هجری ادامه یافت. معاویه پساز خود پسرش یزید را به ولی‌عهدی گماشت. پس از یزید معاویه دوم مدت کوتاهیحکومت کرد. و با مرگ او خلافت اموی پایان یافت. سپس مردم شام با مروان بنحکم ابن ابی العاص بیعت کردند و مروانیان تا سال 132 هجری خلافت راعهده‌دار بودند. آخرین خلیفه اموی «مروان بن محمد» معروف به مروان حمارمی‌باشد. بیعت با ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس درحقیقت، انقراض حکومت امویان و برپایی حکومت عباسیان است.مورخان، زمان بیعتبا ابوالعباس سفاح را روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاخر سال 132 هجرینوشته‌اند. همان گونه که بیان شد، مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی بود. ویدر سال 127 هجری به حکومت رسید.[1] در این زمان، دعوت عباسیان به اوج خودرسیده بود. داعیان عباسی در مناطق مختلف، مردم را به «الرضا من آل محمد»شخصیت مورد رضایت از خاندان رسول الله(ص) دعوت می‌کردند. این دعوت خصوصاًدر خراسان با پیشرفت قابل ملاحضه‌ای همراه بود. ابومسلم خراسانی موفق شداز جانب عباسیان بر خراسان غلبه کند. سپس افرادی را به جنگ با مروان حمارفرستاد.[2] مروان در جنگ شکست خورد و از سوی دیگرف در کوفه، مردم باعبدالله بن محمد (سفاح) بیعت کردند .... و او سپاهی را به فرماندهی عمویشعبدالله بن عباس به جنگ مروان فرستاد که موجب شکست مجدداً مروان شد. پس ازآن مروان به مصر، فرار کرد و در همانجا مُرد و خلافت اموی با مرگ او بهپایان رسید.[3] علل انقراض حکومت بنی‌امیه: به نظر می‌رسد نارضایتی مردماز حکومت اموی، قیام‌های مردمی، نزاع‌های قبیله‌ای، درگیری‌های داخلی و درنتیجه ضعف داخلی، از عوامل اصلی سقوط بنی‌امیه می‌باشند.[4] محمد سهیلطقوش در علل سقوط امویان به عوامل ذیل به¬طور مفصل اشاره دارد:1- درگیری خاندان اموی؛2- ولایت‌عهدی دو نفره؛3- درگیری‌های قبایلی؛4- عرب گرایی امویان؛5- اختلافات مذهبی.[5] تحلیلی از حکومت امویان: هر چند در دوره بنی‌امیهاین خاندان موفق شدند از حیث کشور گشایی و گسترش قدرت سیاسی به پیشرفت‌هایقابل ملاحضه‌ای دست یابند، اما در مجموع، این حکومت به واسطه جنایات واقدامات خلافی که مرتکب شده است، چهره‌ای منفی از خود به جای گذاشته استبرخی از اقدامات منفی این حکومت عبارتند از:1- سخت گیری نسبت به شیعیان: سیاست معاویه و اکثر خلفای اموی نسبت بهشیعیان بسیار سخت گیرانه بود. شیعیان در این دوره عموماً در نهایت سختیروزگار می‌گذراندند. امنیت آن‌ها همه جا مورد تهدید بود. قتل عام و غارتاموال شیعیان در این دوره‌ امری رایج بود.[6] ائمه شیعه در این دوره درفشار و سختی بیشتری بودند. شهادت امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امامباقر(ع) در این دوره و توسط حاکمان سفاک اموی صورت گرفت. بدون شک شهادتاین ائمه بزرگوار، خصوصاً به شهادت رساندن امام حسین(ع)، به همراه 72 تناز یاران باوفایش در صحرای کربلا سال 61 هجری که به دستور یزید به شهادترسیدند، از بزرگترین جنایات بشری در طول تاریخ است. در این دوره، لعن امامعلی(ع) خصوصاً تا زمان به حکومت رسیدن «عمر بن عبدالعزیز» به شدت رواجداشت و به صورت یک سنت درآمده بود.2- موروثی کردن خلافت: یکی دیگر از اقدامات امویان استبدادی و موروثی کردنخلافت است. موروثی کردن خلافت به این معناست که تعین جانشین، توسط سلطانپیشین صورت می‌گیرد. و علاوه بر این یکی از فرزندان یا اعضای خاندانپادشاه به عنوان جانشین تعین می‌شوند. معاویه همانگونه که ذکر شد، فرزندشیزید را به عنوان جانشین خویش معرفی کرد و با این کار خلافت را موروثیکرد.[7] این روند تا پایان دوره حکومت بنی‌امیه ادامه داشت.[8]3- گسترش اندیشه جبرگرایی: از دیگر جنایات امویان می‌توان به گسترشجبرگرایی اشاره کرد. این اندیشه که در حقیقت در راستای تثبیت خلافت امویانصورت می‌گرفت، این عقیده را در مردم القا می‌کرد که خواست الهی این است کهبنی‌امیه به عنوان خلیفه در جامعه اسلامی حکومت کنند و کسی حق مخالفت واعتراض بر این خواست الهی را ندارد.4- رفتار ناشایست با موالی (غیر عرب‌ها): در این دوره مساوات که یکی ازارکان مهم نظام اسلامی بود از میان رفت. امویان نژاد عرب را نژاد برتر ووالاتر شمردند و گفتند؛ چون پیامبر اسلام از عرب برخاسته است پس عرب بردیگران برتری دارد. 5- تاویل قرآن و جعل حدیث؛ 6- صرف درآمدهای دولت درمسائل تجملاتی و خوشگذرانی؛7- میگساری و زن‌بارگی؛ رواج موسیقی و غنا از دیگر اقدامات غیر قانونی وعموماً خلاف شرع امویان می‌باشد بدون شک همین عوامل موجبات نارضایتی مردمرا از حاکمان اموی فراهم می‌ساخت. سرانجام، نارضایتی مردم از این حکومت درکنار عوامل دیگر موجبات سقوط حکومت اموی و روی کارآمدن حکومت عباسی رافراهم ساخت.
________________________________________

[1]- مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء و التاریخ، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی،تهران، آگه، 1374، ج2، ص 934.[2]- دینوری، ابن قتیبه؛ الامامه و السیاسه، ترجمه سید ناصر طباطبایی،تهران، ققنوس، 1380، ص 347-345.[3]- طقوش، محمدسهیل؛ دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکدهحوزه و دانشگاه، 1380، ص 188.[4]- مسعودی، علی بن حسین؛ پیشین، ج2، ص 23.[5]- طقوش، محمد سهیل؛ پیشین، ص 209-192.[6]- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،قاهره، 1382، ج4، ص 57.[7]- کوفی، احمد بن اعثم؛ الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تهران،آموزش و انقلاب اسلامی، 1372، ص 813. منبع : پژوهشکده باقر العلوم (ع)

  استاد حسين  
ارسال پست

بازگشت به “تاريخ”