تولي و تبري ؟!

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 275
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3603 بار
سپاس‌های دریافتی: 1144 بار

تولي و تبري ؟!

پست توسط 110 »

 « بسم الله الرحمن الرحيم »  با سلام خدمت شما دوستان موفق.

سوالي داشتم تصویر

ابتدا، [COLOR=#004000]تولي يا تبري  ؟!

. [COLOR=#000040]چه نسبتي ميان اين دو بر قرار است ؟ 

[COLOR=#000040] به عبارتي روان تر، استارت ابتدايي پرواز روح کدام است ؟  

و به عبارتي بهتر، کدام يک از اين دو اصل، بر ديگري تکيه زده است ؟

..
البته اين احتمال را هم ميدهم که شما برتري هر کدام از اين دو را نسبت به ديگري انکار فرموده و اين دو را به دو بال براي پرواز تشبيه نماييد.
[COLOR=#eeece1].

در اين صورت بنده از شما خواهم پرسيد بال راست کدام است، مگر اينکه شما هر گونه برتري را نسبت به ديگري انکار بفرماييد...
 .
در ضمن خدمت شما عرض کنم که بنده در حال حاضر براي اين پرسش، پاسخي قاطع، مستدل و منطقي ندارم.
.
و هدف بنده از طرح اين سوال دستيابي به حق و حقيقت است.
.
با تشکر از شما دوستان خوب.
 تصویر  .  .:: الإنسان هو شيعة علي بن أبي طالب عليه أفضل الصلاة و السلام إن عرفه حق معرفته ::.  .  تصویر 
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

Re: تولي و تبري ؟!

پست توسط Mohsen1001 »

باسمه تعالی
سلام

یه تاپیک مفید :

forum-f10/topic-t187.html


موفق باشید :razz:
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: تولي و تبري ؟!

پست توسط محمد علي »

به نام خدا

با سلام و سپاس از آغاز این بحث ضروری و مهم

برای پاسخ به این سوال به نظر می رسد ابتدا بهتر است کمی در مورد معانی و مصادیق اصطلاحاتی همچون
.
"حب و بغض" و نیز "ولایت(اطاعت) و برائت " کمی دقت نماییم ، تا دوستانی که احیانا کمتر با این مباحث آشنایی دارند احساس غریبی نکنند .
 
در فرهنگ روایات معصومین (ع) ولایت اهل بیت (ع) و دوستی دوستانشان و تنفر و بیزاری از دشمنان انها از شرائط و شرایع اسلام (1) از حدود ایمان(2)    ارکان اساسی معرفت خدای تعالی (3) و لازمه ی اجتناب ناپذیر تشیع دانسته شده (4) که دخول بهشت متوقف بر آن است (5)    باعث تزکیه (و رشد و نمو) اعمال و افزایش حسنات بوده (6) و بدون آن هیچ عملی نزد خدای عزوجل پذیرفته نیست (7)    در ردیف شهادت به یگانگی خدای تعالی و رسالت پیامبر(ص) و نماز و روزه و ... محسوب (8) و علامت قوت و نیکویی بصیرت می باشد (9) .


چنین جایگاه مهمی قطعا نیازمند تبیین بیشتر و تعریف دقیق تر است .  


به بیان ساده ، حب و بغض اموری قلبی و درونی هستند که واکنش ایمانی یک فرد را نسبت به کسی یا چیزی بر می انگیزند .
.
این واکنش ، پس از به وجود آمدن این احساس در انسان ، رخ می دهد .

نتیجه احساس حب ، باید واکنش اطاعت و ولایت باشد و نتیجه احساس بغض باید واکنش برائت و بیزاری باشد .

قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله ...(آل عمران /31) => نتیجه محبت ، پیروی و اطاعت دانسته شده است .
.
و اگر چنین نباشد ، این واکنش ، ایمانی نخواهد بود و بر پایه های دیگری استوار است که مد نظر شرع مقدس نمی باشد .
.
پس اطاعت و برائت در واقع همان ابراز عملی و بیرونی دو احساس حب و بغض می باشد

و با معیارهایی که در دین مشخص شده است باید جهت دهی و خالص گردند ، تا نتایج و اهداف مذکور در سطور پیشین را به همراه داشته باشند .

اما شناخت شرایط این احساس و نحوه بروز و ظهور آنها و همچنین اهمیت هر کدام ، و نیز لازم یا ملزوم بودن هرکدام نسبت به دیگری

باید در روایات مورد بررسی و تدقیق قرار گیرد . لذا در ادامه سعی داریم با بررسی عمده روایات وارده در این موضوع که حکم شاه کلید را دارند

علاوه بر شناخت بیشتر و تفصیلی جایگاه ولایت و برائت ، موارد مذکور را نیز بررسی می کنیم .

امام کاظم (ع) فرمودند : خوشا به حال شیعیان ما! آنهایی که در زمان غیبت قائم آل محمد(عج) به حبل ولایت ما چنگ زده ، بر ولایت ما و برائت از دشمنان ما

ثابت قدم باشند . آنها از ما و ما نیز از آنهاییم . آنها ما را به عنوان امام پذیرفته و از امامت ما خشنودند ، ما نیز آنها را به عنوان شیعه و پیرو پذیرفته و از آنها

راضی هستیم . خوشا به حال آنها ، آری خوشا به حال آنها ! به خدا سوگند آنها در قیامت در درجات ما همراه هستند .
(10)


در این روایت ، چنگ زدن به ریسمان ولایت و نیز برائت از دشمنان مورد تاکید امام و نیز نتایج اخروی آن مورد تببین قرار گرفته است .
.
و این همراهی در آخرت در درجات معصومین(ع) نشان از این دارد که وقتی ما در این دنیا از دشمنانشان بیزاری می جوییم

در واقع در همان مسیر ایشان قدم زده ایم و لذا در مقصد نیز با ایشان همراه هستیم .

امام علی (ع) : از میان هفتاد و سه فرقه ی این امت ، هفتاد و دوگروه در جهنم و فقط یک گروه اهل نجات ، هدایت ، رشد ،

ایمان ، اسلام و موافق فرمان الهی است ، و آن فرقه ای است که ایمان و اعتقاد به امامت من داشته ، تسلیم فرمان من ،

فرمانبردار من ، بیزار از دشمنان من ، اهل محبت و دوستی با من و کینه و بغض با دشمن من بوده ، و از کتاب خدا و سنت پیامبر(ص)

حق من و امامت و وجوب اطاعت مرا شناخته باشند
(11)

پیامبر اکرم (ص) : یا علی! قسم به خدایی که مرا به پیامبری فرستاده و بر همه مردام برگزیده اگر بنده ای هزار سال عبادت خدا کند ،

خدا از او نمی پذیرد مگر به ولایت تو و امامان از دودمان تو . و ولایت تو پذیرفته نیست ، مگر به برائت و بیزاری و تنفر از دشمنان تو !
این مطلبی است که جبرئیل از جانب خدای تعالی آورده است . هرکس خواست بپذیرد و هر که خواهد کافر شود (12)

در این دو روایت گران قدر ، شرط نجات در آخرت و همچنین قبولی همه اعمال را پذیرش ولایت امیر المومنین علیه السلام می داند ،

و شرط پذیرفته شدن این ولایت را نیز برائت از دشمنان ایشان می داند . یعنی پذیرفته شدن اعمال لازمه اش ولایت است و لازمه ولایت برائت است .

این روایت سرنخ خوبی برای پاسخ سوال اصلی است که رابطه برائت و ولایت را تبیین می کند .

نه به عنوان دو بال بلکه به عنوان لازم و ملزوم یکدیگر ! (و این تعبیر و تعریف از لسان معصوم دقیق تر است)

پس ولایت بدون برائت بی معنی است و ناکارآمد :

محضر مبارک امام صادق (ع) عرض شد : فلانی از دوستان شما اهل بیت است ولی در برائت از دشمنان شما سست و ضعیف است

حضرت فرمودند : هرگز چنین چیزی ممکن نیست ! کسی که از دشمن ما بیزار و متنفر نباسد در ادعای محبت ما دروغگو است (13)


باز هم در اینجا تاکید شده که نتیجه بی چون و چرای محبت باید اطاعت باشد و در قطب مخالف آن نیز (بغض) باید نتیجه برائت باشد .
پس اگر کسی ادعای محبت کرد ، باید هم نتیجه محبتش (= اطاعت) محقق گردد و هم نتیجه مخالفش (=برائت) .

می توان با مثال ساده تری بیان کرد که دو قطب هر چقدر قوی تر شوند ، دیگری را نیز قوی می کنند .

هرچقدر بغض بیشتر شد ، حب هم بیشتر می شود و بالعکس .... و نیز هرچقدر اطاعت بیشتر شد برائت نیز باید بیشتر شود و بالعکس .


امام باقر(ع) فرمودند : خدای تعالی هیچ پیامبری را مبعوث نکرده مگر به ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما

چنان که خدای تعالی در قرآن می فرماید : " و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت

فمنهم من هدی الله و منهم من حقت علیه الضلالة " (14)


در این روایت پیشینه ی ولایت معصومین و تبری از دشمنان ایشان را مورد تاکید قرار داده و این امر مهم را
.
سیره عملی همه پیامبران و پیمان گرفته شده از جانب خدا می داند که همگی بر آن میثاق تاکید کرده

و اجتناب از طاغوت (تمام ولایت های غیر توحیدی = پذیرش دوستی با دشمنان اهل بیت .ع) را سرلوحه کار خود قرار دادند .


[HR]

جایگاه تبری و تولی در ایمان نیز بسیار مهم است :


در دعای دیگر از تعقیبات نماز صبح روز جمعه آمده است :
.
خدایا !... کامل گردان معرفتی که به ما عنایت کردی از شناخت اهل بیت ع و ولایت دوستان و برائت از دشمنان آنها

و محبت کسی که آنها را دوست بدارند و کینه ی کسی که مبغوض دارند و انجام آنچه بپسندند و ترک آنچه مکروه دارند (15)


در زیارتی که از ناحیه مقدسه وارد شده است می خوانیم : بار الها ! ... دلم را از نور یقین ، سینه ام را از نور ایمان ...

و دوستیم را از نور موالات محمد ص و ال محمد ع و یقین مرا از قوت برائت دشمنان محمد ص و ال محمد ع سرشار فرما

تا هنگامی که به ملاقات تو آیم و به عهد و میثاق تو وفا کرده و مشمول رحمت تو گردم (16)

ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) پرسید : کامل شدن حقیقت ایمان به چیست ؟

حضرت فرمودند : به ولایت اولیاءالله و دشمنی اعداء الله و همراه بودن با صادقین که خدا دستور داده است .

سپس حضرت اولیاء الله را به معصومین (ع) و اعداء الله را به ابوبکر و عمر عثمان معاویه و پیروان آنها معنا فرمودند (17)


در این روایات ، پس از تبیین جایگاه اصل ولایت و برائت به تعیین دقیق مصادیق آن و مشخص کردن تکلیف روشن شیعیان نسبت به ایشان

مبادرت فرموده اند .

همچنین در روایات زیر تاکید شده که سران طاغوت و شایستگان برائت و بیزاری چه کسانی هستند ؟


امیر مومنان ع می فرمایند : رحمت خدا بر سلمان و ابوذر و مقداد باد !

چقدر شناخت آنها نسبت به ابوبکر و عمر دقیق و تنفرشان از آن دو شدید بود ! چه بسیار بر آن دو (خبیث) لعن و نفرین می فرستادند (18)


امام صادق (ع) فرمودند : طلحه و زبیر کسی را نزد امیرمومنان ع فرستادند که : تو نسبت به ما پرده دری کرده ای و ما را نفرین می کنی!این چه کاری است؟!

از تو - که از شجاعان عرب هستی – انتظار نداشتیم که لعن بر ما را دین خود قرار دهی ! فکر می کنی با این کار ما را شکست داده ای ؟!
حضرت در جواب فرمودند : .. چرا از لعن و نفرین من فراری هستید ؟! فإن لکل موقف عملا ؛

هر برهه ای از زمان اقتضای نوعی از برخورد را دارد (یعنی در میدان جنگ با شمشیر و الان با لعن و نفرین با شما مبارزه کرده و دشمنی خود را اظهار می کنم ) (19)


همچنین در ذیل آیه شریفه :"من جاء بالحسنة فله عشر امثالها" از امام صادق ع روایت شده است که :

هرکس هر روز صبح ابوبکر و عمر را لعن کند خدای تعالی برای او هفتاد حسنه نوشته و ده گناه از او محو نموده و مقامش را ده درجه بالا بَرَد (20)



امیر مومنان ع فرمودند : شگفتا ! چگونه این امت دلباخته و فریفته ی خلفا شده اند ؟! چه محبتی از آنها و معتقدین آنها به دل دارند ؟!

محبت به کسانی که آنها را از راه خدا باز داشته از دین برگرداندند ! به خدا سوگند اگر سرِ پا بر خاک ایستاده و خاکستر بر سر بریزند

و با تضرع و زاری نفرین نمایند بر کسانی که سبب گمراهی آنها شده و آنها را از راه خدا بازداشته و به سوی آتش فراخوانده ،

و در معرض سخط پروردگار در آورده ، و در معرض سخط پروردگار درآورده و آنها را جهنمی کردند (ابوبکر و عمر ..) – و تا قیامت هم این کار را ادامه دهند ،

باز نتوانسته اند آن چنان که باید آنها را لعن کنند (و استحقاق آنها نسبت به لعن بیش از این است) (21)





[HR]

1- بحارالانوار65/393
2- کافی2/18،38
3- کافی 1/180
4- کافی2/405
5- بحارالانوار 27/53
6- بحارالانوار 71/228؛9/93
7- کافی 2/22
8- کافی 6/181
9- بحارالانوار 64/139؛93/68
10- کفایة الاثر 269؛کمال الدین 2/361؛بحارالانوار 51/151
11- بحار الانوار 28/14-16
12- بحارالانوار27/63،193
13-بحارالانوار 27/58
14- بحارالانوار24/330

15- بحارالانوار86/341؛ 99/324
16-بحارالانوار91/39-40
17- بحارالانوار27/57
18- کتاب سلیم ص921
19- کافی 1/343
20- بحارالانوار30/222-223
21- بحارالانوار30/327-326

[HR]

همچنین برای آشنایی بیشتر با معنای ولایت و برائت و نیز مصادیق ابراز آنها می توانید از تاپیک زیر استفاده نمایید :
 
ولایت الهیه (معنای حقیقی توحید در ولایت) 
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “پرسش و پاسخ”