:.:. تقويم شيعـه .:.:.:

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 20 رمضان ؛


در چنین روزی ...


  [font=Times New Roman]« فـتح مکّـه »   

در سال 8 هـ . فتح مکه واقع شد .

در این فتح بزرگ تعداد مسلمانان 12 هزار نفر و شهدا 2 نفر بودند . علت شهادت آن دو نفر این بود که همراه لشکر نبودند و از آخر مکه وارد شده بودند ،

لذا مورد هجوم قرار گرفته و شهید شدند . (1)

در این روز امیرالمؤمنین (ع) به امر مبارک خاتم الانبیاء (ص) برای شکستن بتهایی که در کعبه بود پای مبارک خود را بر کتف شریف اشرف مخلوقات نهاد . (2)

مجلسی (ره) از تاریخ طبری نقل می فرماید : هنگامی که پیامبر (ص) نظر مبارکش بر این قرار گرفت که به طرف مکه حرکت کند ، عمر را طلبید و به او

فرمود : به مکه برو و اشراف قریش را از حال ما با خبر کن . عمر گفت : من بر جانم از اشراف قریش می ترسم ! (3)

هنگامی که مسلمانان وارد مکه شدند ، شعار می دادند : « الیوم یوم الملحمة » « امروز روز در هم کوبیدن است .» پیامبر (ص) فرمودند : شعار را عوض

کنید و بگویید : « الیوم یوم المرحمة » « امروز روز رحمت است . »

بعد فرمودند : ابوسفیان و خانه اش در امانند و هر کس داخل خانه او رفت در امان است.همچنین فرمودند : همه در امانند جز یک نفر به نام « هبار بن اسود »

و بعضی معاویه راهم ذکر کرده اند . (4) حضرت فرمودند :« اگر هبار چسبیده به پرده کعبه هم بود او را بکشید .» ؟!

علت این برخورد شدید با هبار آن بود که در یکی از جنگهای مسلمین با کفار قریش عده ای اسیر از کفار گرفتند و داخل اسرا داماد بزرگ پیامبر (ص) شوهر

زینب دخترشان بود . حضرت فرمودند : هر کس فدیه بفرستد اسیر او را آزاد می کنیم . بین آنچه از مکه به عنوان فدیه فرستاده بودند ، گردنبند حضرت خدیجه

به چشم می خورد که به دخترش زینب داده بود . هنگامی که پیامبر (ص) آن گردنبند را دیدند ، به یاد جناب خدیجه افتادند و گریستند.آنگاه از مسلمین خواستند

آن فدیه را _ که یادگار خدیجه است _ به آن حضرت ببخشند و آنها قبول کردند . سپس قرار شد اسرا را آزاد کنند ، در مقابل این که هر یک از زنان مسلمان که

در مکه اسلام را پذیرفته ، اگر خواست بیاید آزاد باشد .

قرار بر این شد که امیرالمؤمنین (ع) بروند و هودج فواطم را بیاورند . آن حضرت به تنهایی رفتند و زینب دختر پیامبر (ص) و دیگر هاشمیات را آوردند ، همینکه

مقداری از مکه بیرون آمدند ، ابوسفیان لعنة الله علیه گفت : پسر عمویش محمد جوانهای شما را گمراه کرد و مسلمان شدند . حال این جوان _ علی (ع) _

در روز روشن آمده و بستگانش را می برد . جلو او را بگیرید .

آنها آمدند تا مانع آن حضرت شدند . امیرالمؤمنین (ع) دفاع کردند . بعضی زخمی و بعضی به درک واصل شدند . در این اثنا هبار بن اسود به هودج هاشمیان

حمله کرد و نیزه ای حواله هودج زینب دختر پیامبر (ص) نمود .

امیرالمؤمنین (ع) حمله ای به هبار کردند و او را فراری دادند . زینب در این حمله ترسید و چون شش ماهه حامله بود ، هنگامی که وارد مدینه شدند ، بعد از

زمانی بچه سقط شده و از دنیا رحلت کرد .

پیامبر (ص) فرمود : « خون هبار بن اسود مهدور است » و هر کس هر جا او را دید بکشد .

ابن ابی الحدید به استادش می گوید : پیامبر (ص) به خاطر ترساندن زینب و سقط جنین او ، ریختن خون هبار را جایز دانست . اگر پیامبر (ص) زنده بود ، آیا

ریختن خون آن کسی را که اطمه را ترسانید ، جایز نمی دانست ؟ (5)

-------------------- پی نوشت ----------------------

1- مسار الشیعه : ص 9 . العدد القویة : ص 218 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 . بحارالانورا : ج 20 ، ص 111 – 143 و ج 21 ، ص 143 و ج 97 ، ص 168 . سیره ابن هشام : ج 4 ، ص 80 . تقویم المحسنین : ص12 .
2- توضیح المقاصد : ص 23 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 . بحارالانورا : ج 97 ، ص 384 . فیض العلام : ص 42 .
3- بحارالانورا : ج 35 ، ص 287 .
4- احقاق الحق : ص 265 . التعجب : ص 106 . نهج الحق و کشف الصدق : ص 310 .
5- بیت الاحزان : ص 153 شرح ابن ابی الحدید : ج14 ، ص 193 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 21 رمضان ؛


در چنین روزی ...


 [font=Times New Roman] شهادت امیرالمؤمنین (ع)  

امام المتقین امیرالمؤمنین (ع) در شب بیست و یکم ماه رمضان مقارن طلوع فجر در حالی که از سن مبارکشان 63 سال گذشته بود به شهادت رسیدند.(1)

در بیستم ماه رمضان اثرات سم در پاهای مبارک امیرالمؤمنین (ع) ظاهر شد و پاهای مبارک ورم کرد . (2)

در شب بیست و یکم اثر زهر بر بدن مبارک امیرالمؤمنین (ع) بسیار شد . حضرت (ع) فرزندان و اهل بیت خود را جمع کردند و با آنها وداع نمودند و

وصیت های خود را فرمودند . در آن شب هر چه خوردنی و آشامیدنی آوردند تناول نفرمودند و لبهای مبارکشان به ذکر خدا حرکت می کرد و مانند

مروارید عرق از پیشانی نازنینشان می ریخت و با دست مبارک خود آن را بر طرف می کردند .

به امام مجتبی (ع) فرمودند : تو را به برادرت حسین (ع) وصیت می کنم . به فرزندان دیگر که از حضرت فاطمه (س) نبودند فرمودند : شما را وصیت

می کنم به اطاعت از حسن و حسین . سپس فرمودند : « خداوند شما را صبر نیکو عطا فرماید . امشب از میان شما می روم و به حبیب خود محمد

مصطفی (ص)
ملحق می شوم ، چنانکه مرا وعده داده است . » صدای گریه از اهل بیت بلند شد . آنگاه دستوراتی در مورد غسل ، کفن ، نماز و

محل دفن به امام حسن مجتبی (ع) فرمودند . با امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) کلماتی از کربلا فرمودند .

بعد از وداع با همگان ، دست و پای مبارک را به طرف قبله کشیدند و فرمودند :

  « أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أنَّ محمداً عبده و رسوله »،  

و چشمان مبارک را بستند و بهشت را به قدوم خویش مبارک فرمودند .

صدای شیون و گریه از خانه آن حضرت بلند شد . اهل کوفه که با خبر شدند ، صدای شیون و گریه از تمامی شهر برخاست ، مانند روزی که پیامبر (ص)

از دنیا رفتند . در آن شب آفاق آسمان متغیر گشت و زمین لرزید و صدای تسبیح و تقدیس فرشتگان از هوا شنیده می شد .

سپس مشغول غسل آن حضرت شدند . بعد از غسل و کفن ، امام حسن و امام حسین (ع) پشت سر تابوت را همانطور که حضرت (ع) فرمودده بودند

برداشته و جلو تابوت خودش حرکت می کرد ، تا در مکانی فرود آمد .

بعد از نماز بر آن حضرت توسط امام حسن مجتبی (ع) ، مقداری از زیر تابوت را کندند و قبری آماده یافتند که داخل آن لوحی مسی یا سفالی بود و بر آن

نوشته شده بود :

 « بسم الله الرحمن الرحیم ، این قبری است که نوح پیامبر برای بنده صالح خدا علی بن ابی طالب حفر نموده است . »  

بدن مطهر آن حضرت را دفن نمودند و حسب وصیت آن حضرت ، قبر مطهرش را مخفی نمودند تا در زمان هارون بر همگان معلوم شد .

فرزندان آن حضرت (ع) از همسران مختلف 28 دختر و پسر هستند . (3) 5 نفر آنان اولاد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) هستند که عبارتند از :

امام حسن مجتبی (ع) ، امام حسین (ع) ، زینب کبری (س) ، ام کلثوم (س) و حضرت محسن (ع) که در دوران حمل در شش ماهگی توسط منافقین در

ماجرای هجوم به خانه امیرالمؤمنین (ع) به شهادت رسید .

حضرت عباس (ع ) ، جعفر ، عثمان و عبدالله که در کربلا به شهادت رسیدند ، مادرشان ام البنین است . بقیه اولاد حضرت(ع) از همسران دیگر هستند .

وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین (ع) به عایشه رسید ، چنان خوشحال شد که بی اختیار شعری خواند و سپس گفت : چه کسی علی را کشت ؟

جواب دادند : ابن ملجم . گفت : خاک بر دهانش مباد ( کنایه از اینکه خوب کاری کرد . ) . (4)




در شب 21 ماه رمضان حضرت عیسی بن مریم به آسمان برده شد . (5)

و در همین شب حضرت موسی بن عمران و یوشع بن نوح رحلت نمودند . (6)


---------------------------------------------


2- بیعت با امام حسن مجتبی (ع)

در این روز مردم پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) با امام حسن مجتبی (ع) بیعت کردند . (7)


--------------------------------------------


3-قتل ابن ملجم

در این روز ، ابن ملجم با یک ضربت شمشیر به جهنم فرستاده شد .

بعد از کشته شدن ابن ملجم ، مردم به سوی قطامه ملعونه فاسقه هجوم آوردند و او را باشمشیر به درک فرستادند و جثه اش را بیرون کوفه

سوزانیدند . (8)

ابن بطوطه متوفی 779 گفته است : هنگامی که به کوفه مسافرت کردم ، غربی جبّانه کوفه در زمینی سفید ، زمینی بسیار سیاه دیدم و علت

را پرسیدم . گفتند : اینجا قبر این ملجم است . عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی می آورند و 7 روز در این مکان می سوزانند . (9)

---------------------- پی نوشت ----------------------

1- کافی : ج 2 ، ص 465 . منتهی الآمال : ج 1 ، ص 183 . ارشاد : ج 1 ، ص 19 . اعلام الوری : ج 1 ، ص 309 . کشف الغمة : ج 1 ، ص 436 .
مناقب خوارزمی : ص 284 . العدد القویة : ص 235 . ذخائر العقبی : ص 115 . مسار الشیعه : ص10 . توضیح المقاصد : ص 24 . مصباح کفعمی :
ج 2 ، ص 599 . تاریخ الخلفاء: ص 166 – 175 .
2- الوقایع و الحوادث : ج 1 ، ص 265 ، 271 – 294 .
3- ارشاد مفید : ج 1 ، ص 354 – 355 . اعلام الوری : ج 1 ، ص 395 .
4- تذکرة الخواص ابن جوزی : ص 165 .
5- بحارالانوار : ج 13 ، ص 376 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 .
6- بحارالانوار : ج 13 ، ص 376 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 .
7- کشف الغمة : ج 1 ، ص 538 .
8- نفائح العلام : ص 410 .
9- نفائح العلام : ص 409 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 24 رمضان ؛


در چنین روزی ...


 [font=Times New Roman]« مـرگ ابولـهب »  


در این روز و به قولی 25 ماه رمضان ، ابولهب به درک واصل شد . (1)


-------------------- پی نوشت --------------------

1- نفائح العلام : ص 463 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

تتمه ماه رمضان ؛



1- بدعت نماز تراویح توسط عمر

در این ماه در سال 14 هـ . عُمَر ، خواندن نماز نافله به جماعت را بدعت گذارد !!!

سپس مردی را برای مردها و مردی را برای زنها به عنوان امام جماعت قرار داد . (1)


-----------------------------------------------------------------------------


2- دعای باران توسط پیامبر (ص)

در این ماه در سال ششم هجری قحطی شدیدی در مدینه رخ داد ، که پیامبر (ص) طلب باران کردند و باران آمد . (2)


------------------- پی نوشت ---------------------

1- بحارالانوار : ج 31 ، ص 12 پاورقی .
2- بحارالانوار : ج 20 ، ص 376 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

  تصویر [font=Times New Roman] * شـَوّالُ المُکـَرَّم *  تصویر  




 ماه شوال شامل رحلت بزرگانی و وقوع جنگهایی است .

کما اینکه چند نفر از بزرگترین دشمنان اهل بیت (ع) نیز در آن به درک واصل شده اند .

روزهای 1 ، 3 ، 4 ، 5 ، 6 ، 8 ، 14 ، 15 ، 17 ، 25 را که شامل این وقایع هستند مرور خواهیم کرد .
 


 
تصویر عید فطر اولین روز این ماه و روز جشن روزه داری است . تصویر  




  تصویر شهادت امام جعفر صادق (ع) ، حضرت حمزه (ع) ، تصویر

تصویروفات اباصلت هروی و حضرت عبد العظیم (ع) روزهای غم در این ماه اند ؛ تصویر

تصویرکه ویرانی قبور ائمه بقیع (ع) نیز بر این مصیبتها افزوده است .
تصویر 






 تصویر مرگ عمرو بن عاص ، قتل متوکل و مرگ عبدالملک بن مروان تصویر

شیرین ترین روزهای این ماه اند که دشمنان اهل بیت (ع) در آن به درک واصل شده اند .
 


 

از وقایع جنگی این ماه : « جنگ خندق » ، « حنین » ، « قرقرة الکدر »

، « حمراء الاسد » ، « بنی قینقاع » و « حرکت به سوی جنگ صفین » را می توان نام برد ،

و ورود حضرت مسلم (ع) به کوفه نیز از همین قبیل به شمار می آید .
 



  رد الشمس برای امیرالمؤمنین (ع) و توقیع امام زمان (عج) برای حسین بن روح

وقایع مهم دیگری هستند که در این ماه رخ داده اند .
 
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 3 شوال ؛


در چنین روزی ...



  جنگ قرقرة الكدر  

  « در اين روز در سال 2 ه' جنگ قرقرة الكدر به وقوع پيوست »  
 (1) 

اين نام مربوط به آبى متعلق به بنى سليم در سه منزلى مدينه است. سبب اين جنگ آن شد كه به سمع مبارك پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسانده بودند
كه جمعى از بنى سليم و بنى عطفان در قرقرة الكدر اجتماع كرده‏اند تا به مدينه شبيخون بزنند.

لذا آن حضرت پرچم اسلام را به دست أمير المؤمنين عليه السّلام دادند و حضرت را با دويست نفر به آنجا فرستادند.

هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام به آنجا رسيدند ديدند كه آن جماعت از آنجا گريخته‏اند و تا آن حضرت آنجا بودند كسى بر نگشت. (2)


[align=center] 


 2- قتل متوكل  

  در سال 247 ه' در شب چهارشنبه متوكل عباسى ملعون، به دستور فرزندش به قتل رسيد.  

مدت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود. (3)

متوكل بعد از واثق، در سال 232 ه' به خلافت نشست. در ايام او لهو و لعب و طرب، مخصوصاً در مجلس او بسيار بود. او مردى خبيث السيرة بود

و چنانچه أمير المؤمنين عليه السّلام فرموده بود، كافرترين آل عباس بود. عمرو بن فرج را والى مدينه و مكه كرد، و او به مردم دستور داده بود كه كسى

به آل ابى طالب احسان نكند، و اگر كسى كوچكترين احسانى كند سخت عقوبت خواهد شد، به حدى كار بر علويين تنگ شده بود كه لباسهاى زنان علويه

كهنه و پاره شده بود و پيراهن سالمى را براى نماز به نوبت مى‏پوشيدند، و نخ ريسى مى‏كردند، تا متوكل به درك واصل شد.

از اعمال زشت و پست متوكل اين بود كه هميشه و در همه جا أمير المؤمنين عليه السّلام را به بدى ياد مى‏كرد، و به آن حضرت جسارت مى‏كرد.

 او 17 بار قبر مبارك حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام را خراب كرد، ولى دوباره بنا شد.

متوكل در راه زيارت آن حضرت دست قطع مى‏كرد و زوار را مى‏كشت.
 

به خاطر جسارتهائى كه متوكل در مجلسى به أمير المؤمنين عليه السّلام كرد، منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم يا چهارم ماه شوال چند نفر از
غلامهاى خاص پدر را مأمور كشتن وى كرد، و آنها در حالى كه متوكل مشغول شرب خمر بود، خونش را ريختند و به دركات جحيم شتافت.

در همان روزى كه متوكل به دستور پسرش منتصر كشته شد مردم با او در قصر معروف جعفرى بيعت كردند. منتصر مردى به ظاهر رئوف و مهربان
بر اهل بيت پيامبر(ص) بود، و بر عكس پدر خود به آل ابى طالب احسان مى‏كرد و به هيچ وجه متعرض ايشان نمى‏گشت.

او زيارت امام حسين عليه السّلام را آزاد كرد و مانع احدى نشد، و دستور داد فدك را به اولاد امام حسن و امام حسين عليهماالسّلام رد كنند،
و اوقاف آل ابى طالب عليه السّلام را آزاد كرد و دستور داد كسى متعرض شيعيان على عليه السّلام نشود.

همچنين براى علويين و علويات مدينه اموالى فرستاد تا در ميانشان تقسيم شود. او در روز 25 ربيع الاول سال 248 بيمار شد و در پنجم ربيع الثانى هنگام عصر
در گذشت و مدت خلافتش 6 ماه بود. گفته شده كه او مسموم شد به زهرى كه در شاخ حجامت ريخته بودند. (4)



------------------------ پی نوشت ------------------------

1-(مستدرك سفينة البحار: ج 5، ص 206)
2-(منتهى الامال: ج 1، ص 58)
3-(توضيح المقاصد: ص 26. تتمة المنتهى: ص 322. بحار الانوار: ج 50، ص 210. فيض العلام: ص 65. تاريخ سامراء: ج 3، ص 324.
البداية و النهاية: ج 10، ص 385. تاريخ بغداد: ج 2، ص 119)
4- (تتمة المنتهى: ص 330 - 332. فيض العلام: ص 65، 66، 227. تاريخ الخلفاء: ص 357)
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 4 شوال ؛


در چنین روزی ...

 
[font=Times New Roman] « جنـگ حُنيـن »  
 

در اين روز در سال 8 هـ . بعد از 15 روز از فتح مكه ، « غزوه حنين » به وقوع پيوست. (1)

تعداد لشكر اسلام 12 هزار نفر از مكه و ده هزار نفر از مديته بودند. در اين جنگ چهار نفر شهيد شدند، و تعداد مقتولين از كفار را بيشتر

از 300 نفر نوشته‏اند. (2)

يكى از موارد فرار ابوبكر و عمر در همين جنگ بوده است. (3)

تاريخ اين جنگ را ماه رمضان، و 3 و 10 و 11 شوال هم نقل كرده‏اند. (4)


------------------- پی نوشت --------------------

1- مستدرك سفينة البحار: ج 6، ص 65
2- توضيح المقاصد: ص 26. بحار الانوار: ج 21، ص 181. الموسوعة الكبرى فى غزوات النبى الاعظم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم: ج 5، ص 6.
3- فيض العلام: ص 73
4- فيض العلام: ص 67
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 5 شوال ؛


در چنین روزی ...


1 - حركت به سوى جنگ صفين

در سال 36 هـ . در چنين روزى أمير المؤمنين (ع) براى رفتن به صفين آماده شدند، و ابو مسعود عقبة بن عامر انصارى را در كوفه

جانشين خويش قرار دادند. (1)


----------------------------------------------


2 - ورود حضرت مسلم عليه السّلام به كوفه

در سال 60 هـ . در چنين روزى حضرت مسلم (ع) وارد كوفه شدند. (2)

مردم كوفه به خدمتش شتافتند، و نامه امام حسين (ع) را استماع كردند و هيجده هزار نفر با آن حضرت بيعت كردند. جناب مسلم (ع) نامه‏اى

به امام حسين (ع) نوشت و بيعت كوفيان را اطلاع داد، و تشريف فرمائى آن جتاب را به كوفه خواستار شد.

---------------------- پی نوشت -------------------------

1- تتمة المنتهى: ص 23. فيض العلام: ص 69.
2- قلائد النحور: ج شوال، ص 17. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 70. فيض العلام: ص 69. شرح احقاق الحق: ج 32ص 649. وقايع المشهور: ص 193.
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 6 شوال ؛


در چنین روزی ...


[font=Times New Roman] توقيع براى حسين بن روح   

روز يكشنبه سال 305 هـ . اولين توقيع امام عصر (ع) در دوران غيبت صغرى، براى جناب حسين بن روح (ره) صادر شد . (1)


------------------- پی نوشت ------------------

1- بحار الانوار: ج 51، ص 356. غيبت شيخ طوسى: ص 227. وقايع المشهور: ص 193 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 8 شوال ؛


در چنین روزی ...


 [font=Times New Roman]ويرانى قبور ائمه بقيع (ع)  

 تصویر 


در اين روز در سال 1344 هـ . قبور ائمه بقيع (ع) و نيز قبر حضرت حمزه(ع) در احد به دست وهابيون تخريب شد. (1)

علت و انگيزه تخريب اين قبور مطهّر در كتب مختلفى كه بر ردّ عقائد ضالّه وهابيّت تأليف شده، بيان گرديده است.


_ آنان علاوه بر قبور مطهّر ائمه معصومين (ع) ، ديگر قبور را هم تخريب نمودند كه عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (س) ،

قبر مطهّر فاطمه بنت اسد (س) مادر أمير المؤمنين (ع) ، قبر مطهّر حضرت امّ البنين (س) ، قبر ابراهيم پسر پيامبر (ص) ،

قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق (ع) ، قبر دختران پيامبر (ص) ، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر (ص) و قبور شهداى زمان

پيامبر (ص) .

_ وهابيّان در سال 1343 هـ . در مكه گنبدهاى قبر حضرت عبدالمطلب(ع ) ، ابى طالب (ع) ، خديجه (س) ، و زادگاه

پيامبر (ص) و فاطمه زهرا (س)
را با خاك يكسان كردند.

_ در جدّه نيز قبر حوا و ديگر قبور را تخريب كردند.

_ در مدينه گنبد منّور نبوى را به توپ بستند ، ولى از ترس مسلمانان قبر شريف را تخريب نكردند.

_ در شوال 1343هـ . با تخريب قبور مطهّر ائمه بقيع (ع) ، اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهّر را به يغما بردند.

_ قبر حضرت حمزه (ع) و شهداى احد را با خاك يكسان كردند، و گنبد و مرقد حضرت عبداللَّه و آمنه ، پدر و مادر پيامبر (ص) ،

قبر اسماعيل پسر حضرت صادق (ع) و ديگر قبور را هم خراب كردند.

_ در همان سال به كربلاى معلى حمله كردند، و ضريح مطهّر را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهّر را كه اكثراً از هداياى

سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علماء، فضلا و سادات و مردم را كشتند.

_ سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند. (2)



 تصویر 

______________________________



2- جنگ حمراء الاسد (3)

در اين روز در سال 3 هـ . جنگ حمراء الاسد اتفاق افتاد.

"حمراء الاسد" نام مكانى در اطراف مدينه است.

بعد از جنگ احد( بنابر قولى كه جنگ احد را در هفتم شوال نقل كرده است) و آمدن مسلمانان به مدينه، پيامبر (ص) براى آنكه

مبادا قريش مراجعت كنند و به مدينه حمله نمايند ، امر نمودند تا بلال ندا دهد: « امر خداوند متعال است كه بايد آنان كه در احد حاضر

بوده‏اند و جراحت ديده‏اند به تعقيب دشمن بروند. » اصحاب كار معالجه را رها كردند و لباس رزم پوشيدند.

أمير المؤمنين (ع) هم با اينكه بيشتر از 80 جراحت برداشته بودند و بعضى آنقدر عميق بود كه فتيله داخل آن قرار داده مى‏شد،

لباس رزم پوشيدند و رسول خدا (ص) در حاليكه به او نگاه مى‏كردند و مى‏گريستند ، پرچم را به آن حضرت دادند و مسلمين حركت كردند.

بعد از تعقيب و تاخت بر كفار، مسلمانان سه روز در حمراء الاسد ماندند و آنگاه به مدينه مراجعت كردند. (4)



---------------------- پی نوشت ---------------------

1- مستدرك سفينة البحار: ج 6، ص 65 - 66.
2- كشف الارتياب: ص 77. شهداء الفضيلة (علامه امينى): ص 388 .
3- مستدرك سفينة البحار: ج 6، ص 65 - 66 .
4- (بحار الانوار: ج 20، ص 1، 146. منتهى الامال: ج 1، ص 64 .

ارسال پست

بازگشت به “مناسبت و یادواره”