:.:. تقويم شيعـه .:.:.:

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 4 شعبان ؛


در چنین روزی ...
 

تصویر [font=Times New Roman] ولادت حضرت ابالفضل العباس (ع) تصویر   

در این روز در سال 26 هـ . علمدار کربلا ، سقای نینوا ، حضرت قمر منیر بنی هاشم ، ابوالفضل العباس (ع) به دنیا آمد . (1)

نام مشهور آن حضرت (ع) ، « عباس » است . به آن حضرت ، ابوالفضل ، ابوالقربة ، قمر بنی هاشم ، باب الحوائج ، عبد صالح و سقا نیز می گویند . (2)

پدرشان ، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)، و مادرشان حضرت ام البنین فاطمه (س) دختر حزام کلابیه هستند.

آن حضرت خوش سیما و زیبارو بودند و به همین جهت به ماه بنی هاشم ملقب شدند . قامتی بلند و بازوهایی قوی داشتند و

زمانی که بر اسب می نشستند و پا در رکاب می نمودند ، زانوی آن حضرت تا گردن اسب می رسید .

مظهر جلال و جبروت حضرت کردگار بود ند، و در شجاعت و صفات بعد از امام حسن (ع) و امام حسین (ع) سر آمد اولاد امیرالمؤمنین (ع) بودند .

آن حضرت سپهسالار و علمدار مظلوم کربلا بود ند . (3)


------------------------ پی نوشت -----------------------

1. خصائص العباسیه : ص 66 . قمر بنی هاشم (ع) مقرم : ص 18 ، از انیس الشیعه . الوقایع و الحوادث ، ج محرم ، ص 400 .
2. العباس (ع) : ص 164 . مرحوم مقرم به نقل از مدارک تاریخی گفته که لقب آن حضرت سقا بوده است .
3. وقایع الایام : ص 422 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 5 شعبان ؛


در چنین روزی ...



 تصویر تصویر [font=Times New Roman] ولادت امام زین العابدین (ع)   تصویر تصویر 


در این روز ، در سال 38 هـ . در زمان امیرالمؤمنین (ع) ، آقا و مولایمان حضرت سید الساجدین علی بن الحسین (ع) به دنیا آمدند . (1)

آن حضرت (ع) ، در روز شنبه در منزل حضرت زهرا (س) به دنیا آمدند . (2)

نام آن حضرت (ع) ، « علی » است ، و مشهورترین لقب مبارکشان ، « زین العابدین » و « سجاد » است . (3)

پدرشان سرور شهیدان ، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و مادرشان حضرت شهربانو است .

امام سجاد (ع) دو سال از عمر با برکتشان را با جدشان ، امیرالمؤمنین (ع) بودند ، و بقیه عمر شریفشان همراه عموی مکرم و مظلومشان ،

امام حسن مجتبی (ع) و پدر والامقامشان امام حسین (ع) سپری شد .

در واقعه جانسوز کربلا شاهد شهادت پدر ، برادر ، عمو و بستگان و اصحاب (ع) بودند . همراه با عمه شان ، حضرت زینب کبری (س)

و دیگر اسرا به کوفه و شام رفتند . در کوفه و شام جسارت ها به آن حضرت و اهل بیت (ع) نمودند ، ولی ایشان با خطبه هایی ، از امامت

و عصمت اهل بیت (ع) دفاع فرمودند . در کاخ یزید در حالی که با چند تن دیگر از خاندان امامت به یک ریسمان بسته شده بودند ، رو به

یزید کردند و فرمودند :

« ما ظَنُّکَ برسول الله لو رآنا موثَّقین فی الحبال... »

« ای یزید چه گمان به پیامبر (ص) می بری اگر آن حضرت (ص) ما را این چنین در بند ببیند؟ » (4)

---------------------- پی نوشت ----------------------

1. کشف الغمة : ج 2 ، ص 74 . توضیح المقاصد : ص 20 .
2. احقاق الحق : ج 19 ، ص 439 .
3. مسار الشیعه : ص 34 . اصول کافی : ج 1، ص 467 .
4. تذکرة الخواص : ص 149 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 11 شعبان ؛


در چنین روزی ...

 
تصویر [font=Times New Roman] « ولادت حضرت علـی اکبــر (ع) »   تصویر  
 تصویر تصویر تصویر  



در سال 33 هـ ، شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء (ص) حضرت علی اکبر (ع) به دنیا آمدند .

نام آن حضرت « علی » ، پدرشان حضرت سید الشهداء (ع) و مادرشان لیلی بنت مرة ثقفی است . (1)

کنیۀ آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق (ع) «ابالحسن» است . (2)


بر اساس روایت بزنطی می توان فهمید که آن حضرت ازدواج کرده بودند . (3) در زیارت وارده از امام صادق (ع) هم می خوانیم :


 « صلَّی اللهُ علیکَ و علَی عترَتک و علَی أهل بَیتک و آبائک و أبنائک و أمّهاتک الأخیار الّذین أذهبَ اللهُ عنهمُ الرّجسَ و طَهَّرهم تطهیراً »  

که هم دلالت بر داشتن همسر و هم بر فرزندان آن حضرت دارد . (4)


همچنین در واقعۀ کربلا ، نزدیک 27 سال از عمر مبارک آن حضرت (ع) گذشته بود . (5)

و هنگام جدا شدن و وداع با پدر ، حضرت سید الشهداء (ع) فرمودند که : « همانا شبیه ترین مردم از نظر خلقت ، و خلق و خوی ، و گفتار و منطق

نسبت به رسول خدا (ص) ، به میدان مبارزه با دشمن می رود . »



و این جوان که شبیه ترین مردم به رسول خدا (ص) بود ، الگویی بی نظیر برای یک جوان مسلمان در بهره گیری و اسوه پذیری از پیامبر خدا (ص) در رفتار و گفتار و اندیشه می باشند .



------------- پی نوشت ----------------

1- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 15-16 به نقل از انیس الشیعة
2- کامل الزیارات : ص 240 .
3- علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 19
4-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 20
5-علی اکبر (ع) (مقرم ) : ص 16
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

قسمت اول نيمۀ شعبان ...

پست توسط راوي »

  تصویر تصویر تصویر 

امروز : 15 شعبان ؛


در چنین روز فرخنده ای ...

[font=Times New Roman]  « ولادت حضرت بقیة الله الاعظم صلوات الله علیه »  


در سال 255 هـ. شب جمعه ولادت خاتم الاوصیاء منتقم آل محمد (ص) ، آخرین امام بر حق و ولی مطلق خداوند مطلق خداوند ،

حضرت بقیة الله حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شده است . (1)

نام پدرشان حضرت ابو محمد حسن بن علی (ع) ، و نام مادرشان حضرت نرجس (س) است . (2)

در این شب برات آزادی از آتش برای افراد زیادی نوشته می شود ، و آن را « شب برات » و « شب مبارک » و« شب رحمت » گویند .

در این شب آب زمزم زیاد می شود به گونه ای که همه می توانند رؤیت کنند . (3)

از امام باقر و امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند : وقتی شب نیمه شعبان شود ، منادی از افق اعلی ندا می کند :

 « ای زائرین قبر حسین بن علی (ع) بازگردید در حالی که گناهان شما آمرزیده شده و اجر شما با خدای شما و محمد باشد . »  

ولی کسی که استطاعت قبر امام حسین (ع) را ندارد ، قبور مطهر ائمه (ع) دیگر را زیارت کند ؛

و اگر این هم ممکن نیست با اشاره به طرف قبرشان سلام دهد . (4)



تصویر ماجرای شب ولادت

امام حسن عسکری (ع) در شب ولادت برای عمه بزرگوار خود جناب حکیمه خاتون (س) پیغام فرستاده ،

فرمودند : امشب نزد ما افطار کن که نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را آشکار می سازد . (5)

ولادت امام زمان (عج) در شهر سامرا به هنگام طلوع فجر نیمه شعبان 255 هـ. بوده است .

بر شانه راست آن حضرت نوشته شده بود : « جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطلُ إنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً

پس از تولد آن بزرگوار را نزد پدر بردند و شروع به سخن فرمودند :

 « أشهَدُ أن لا إلهَ إلّا اللهُ وَ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ وَ أنَّ عَلیّاً أمیرَالمُؤمِنینَ وَلیُّ اللهِ »  

و ائمه معصومین)u( را یکی بعد از دیگری نام برد تا به وجود شریف خود رسید و برای فرج محبین خود دعا فرمود .


تصویر امام زمان در آغوش پدر

آنگاه حسب الامر امام عسکری (ع) ، حکیمه خاتون را نزد مادرش نرجس خاتون برد . حکیمه خاتون می فرماید :

روز هفتم به خدمت امام حسن (ع) رفتم . حضرت فرمودند : « پسر مرا بیاورید .» آن وجود سراپا جود را نزد آن امام بردیم .

حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند :« پسرم ، سخن بگو .» دیدم آنچه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت

و ثنا بر جد خود پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و سایر ائمه (ع) تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود :

« بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم وَ نُریدُ أن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوُا فِی الاَرض وَ نَجعَلَهُم أئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الارضِ

وَ نُرِیَ فِرعَونَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانوایَحذَروُنَ
(6)

سپس پدر بزرگوارشان فرمودند : بخوان آنچه را که خدا بر پیامبران خود نازل فرمود . حضرت خواندن صحف آدم را به لغت سریانی آغاز نمود ،

و بعد کتاب ادریس و نوح و صحف ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داوود و فرقان محمد (ص) را قرائت نمود .

حکیمه خاتون می گوید : پس از چهل روز دیگر دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسکری (ع) رفتم و حضرت صاحب الزمان (ع) را دیدم که راه می رود .

امام عسکری (ع) فرمودند : ای عمه ، مولود عزیز نزد خدا این است . گفتم ای سید و مولای من ، نشو و نمای او را در چهل روز زیادتر از دیگران می بینم .

حضرت فرمودند : ای عمه ، ما اوصیاء در یک روز نشو و نمای یک هفته دیگران را ، و در یک جمعه نشو و نمای یک سال دیگران را می نماییم .

من برخاستم و سر آن طفل را بوسیده ، به منزل مراجعه کردم. (7)


تصویر القاب امام زمان (عج)

از القاب آن نور الهی (8) « حجة الله » ، « حجة آل محمد » ، « صاحب الزمان » یعنی فرمانروای عصر خود ،

« مالک رقاب خلایق » یعنی امر امر او و نهی نهی او و حکم حکم او و فرمان فرمان اوست ، « مهدی » که خلق

به وسیله او هدایت می یابند و به وجود مقدس او از جاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده ، رستگار می شوند ،

« قائم » که حضرت صادق (ع) می فرمایند : « از این جهت که به حق قیام می نماید او را قائم گویند .» ؛ « منتظر »

که برای او غیبت طولانی است ، و مخلصین او انتظار خروجش را می کشند و شکاکین او را انکار می کنند .


تصویر اوصاف امام زمان (ع)

اوصاف ظاهری آن حضرت (9) شباهتهای زیادی به رسول گرامی اسلام (ص) دارند .

صورت مبارکش مانند ستاره ای درخشنده و نورانی است . امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند :

 « او جوانی است خوش روی و خوش موی و نور صورت مبارکش بر سیاهی محاسن انور او غالب است .»  

امام باقر (ع) می فرمایند : « رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته و چشمانش گشاده و میان ابروهایش مرتفع

و ما بین شانه های او باز است . گشاده جبین است و بینی او بلند و نازک و بین دندانهای ثنایایش باز است .»



---------------- پی نوشت -------------------

1- ارشاد : ج 2، ص 339 . اعلام الوری : ج2 ، ص 214 . کافی : ج 1 ، ص 431 . مسار الشیعه : ص 38 . توضیح المقاصد : ص 20 – 21 .
مصباح المتهجد : ص 782 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 598 . فیض العلام : ص 346 . جلاء العیون : ص 579.
2- ارشاد : ج 2، ص 339 .
3- تقویم الواعظین : ص 136 ، به نقل از خلاصة المنهج : ج 5 ، ص 145 – 246 .
4- مسار الشیعه : ص 38 . توضیح المقاصد : ص 20 – 21 . فیض العلام : ص 343 .
5- فیض العلام : ص 346
6- سوره قصص : آیات 5 ، 6 .
7- کفایة الموحدین : ج 3 ، ص 340 – 341 .
8- کفایة الموحدین : ج 3 ، ص 343 . کمال الدین صدوق :" ج 2، ص 49 – 159 .
9- کفایة الموحدین : ج 3 ، ص 341 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

قسمت دوم نيمۀ شعبان ...

پست توسط راوي »

(ادامه ... )


تصویرمادر امام زمان (ع)

والده حضرت صاحب الامر (ع) ، حضرت نرجس خاتون است که نانمها و القاب دیگر حضرت ، ملیکه ، ریحانه ، صیقل ، سوسن است .

در زیارت آن حضرت – که تمامی عبارات آن دلالت واضحی بر علو منزلت آن بانو دارد – توصیف به راضیه ، مرضیه ، صدیقه ، تقیه ، نقیه ، زکیه شده است .

بنابر نقلی جناب نرگس در سال 261 هـ . در سامرا از دنیا رحلت فرمودند و در جوار امامین حضرت هادی و امام عسکری (ع) دفن شدند . (1)

بنابر نقلی دیگر در سال 260 هـ . قبل از شهادت امام عسکری (ع) رحلت نمودند (2)، زیرا هنگامی که امام (ع) از وقایع

بعد از شهادت خود نسبت به فرزند و عیالش خبر داد ، حضرت نرجس خاتون (س) از آن حضرت خواستند که دعا بفرمایند قبل از ایشان از دنیا بروند . (3)

نیز ... حضرت حکیمه خاتون ، دختر حضرت جواد الائمه (ع) است که توفیق رؤیت و درک چهار امام معصوم را داشته است . (4)

ایشان در سال 274 هـ. در سامراء رحلت فرمودند . (5)

ایشان محرم اسرار اهل بیت (ع) کسی است که در ولادت حضرت صاحب الزمان (ع) حاضر بوده و چندین بار خدمت آن حضرت مشرف شده است .

بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) یکی از سفرا بوده که به واسطه او ، مردم به حوایج خود نایل می شدند . (6)


تصویرایام پس از ولادت امام زمان (ع)

پس از گذشت یک شب از ولادت امام عصر (ع) ، نسیمِ خادم خدمت آن حضرت رسید و عطسه کرد .

امام (ع) فرمودند :« یَرحَمکَ اللهُ ». سپس فرمودند : « عطسه تا سه روز امان از مرگ است .» (7) این ماجرا در روز 25 شعبان هم نقل شده است . (8)

سه روز بعد از ولادت امام عصر (ع) ، حضرت امام حسن عسکری (ع) فرزند خود را به اصحاب خاص نمایاندند و امامت ایشان را تصدیق فرمودند . (9)



--------------------------------------------------------------

2- [font=Times New Roman]وفات علی بن محمد سمری نایب امام رمان (ع) 


وفات شیخ جلیل نایب چهارم امام عصر (ع) ، علی بن محمد سمری ، در این روز بوده است که به معنای اتمام غیبت صغری و شروع غیبت کبری است (10) ،

چه اینکه حضرت صاحب الامر (ع) به او امر فرموده بودند که وصی و جانشینی برای خود قرار مده که غیبت کبری شروع شده است .




------------- پی نوشت ---------------

1- ریاحین الشریعه : ج 3 ، ص 25 – 26 .
2- تاریخ سامراء : ج 1 ، ص 243 . مستدرک سفینة البحار : ج 10 ، ص 25 .
3- مستدرک سفینة البحار : ج 10 ، ص 25 .
4-بحار الانوار : ج 50 ، ص 8 .
5- تاریخ سامراء : ج 1 ، ص 239 .
6- ریاحین الشریعه : ج 4 ، ص 150 .
7- وقایع الشهور : ص 147 .
8- وقایع الشهور : ص 146 .
9- وقایع الشهور : ص 147 .
10 - حق الیقین : ص 301 . مراقد المعارف : ج 1 ، ص 375 . فیض العلام : ص 348 . قلائد النحور : ج شعبان ، ص 463 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 18 شعبان ؛


در چنین روزی ...


 [font=Times New Roman]« وفات حسین بن روح نوبختی ، نایب امام زمان (عج) »  



در این روز ، به سال 326 هـ ، نایب سوم حضرت صاحب الامر عجّل الله تعالی فرجه ، جناب حسین بن روح نوبختی در بغداد ،

به عالم باقی رحلت کرد و پیکر مطهرش در همان شهر به منزل تراب آرمید . (1)




----------- پی نوشت ---------------

1- قلائد النحور : ج شعبان ، ص 463 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 19 شعبان ؛


در چنین روزی ...

[font=Times New Roman] « جنـگ بَنی المُـصطـَلـَق ، روی داد »  


در این روز در سال 6 هـ ، غزوۀ بَنی المُصطَلَق اتفاق افتاد . (1)

مصطلق ، منزلی بین مکه و مدینه است که منسوب به مصطلق است ؛ او اولین کسی است که دین اسماعیل (ع) را تغییر داد

و قبیلۀ خود را به پرستیدن هُبَـل فرمان داد و آن را در کعبه نصب کرد .

حرکت برای این جنگ در دوم شعبان همان سال ششم بود . تعداد مسلمانان 1000 نفر بود و تعداد 30 اسب داشتند .

و نیز کفار و مشرکین ، 700 نفر بودند ؛ همچنین یک نفر از مسلمانان به شهادت رسید و از کفار 10 نفر به درک واصل شدند . (2)


[align=center]در این جنگ غلبه و نصرت از آن مسلمین بود .  


---------- پی نوشت ----------------
1- توضیح المقاصد : 21 . فیض العلام : ص 349 .
2- الموسوعة الکبری فی غزوات النبی الأعظم (ص) : ج 3 ص 12 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

تـتـمّـه ماه شعبـان ؛


1. مرگ حفصه (1)

در ماه شعبان سال 45 هـ . حفصه از دنیا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند . (2)

حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه « خنیس بن عبد الله » بود . بعد از آنکه خنیس وفات کرد ، عمر او را به عقد پیامبر (ص) در آورد .

او با اخلاق و رفتار خود ، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را می آزرد ، به حدی که پیامبر (ص) او را طلاق داد و با اصرار بعضی رجوع فرمود .(3)

او در جنگ جمل می خواست با عایشه حرکت کند ولی برادرش عبدالله بن عمر مانع گردید . اما هنگامی که لشکر امیرالمؤمنین (ع) به

ذی قار رسیدند ، عایشه نامه ای به این مضمون برای حفصه نوشت : « خبر زیادی لشکر ما به علی بن ابی طالب (ع) رسیده است و او

از ترس در ذی قار اقامت کرده است و از این جنگ جان سالم به در نخواهد برد ... ».

چون نامه به دست حفصه رسید ، کنیزان و مغنیه ها را جمع کرد و آنان دایره ها می نواختند و اشعاری می خواندند که در آنها امیرالمؤمنین(ع)

را به بدی یاد می کردند و زنهای بنی امیه جمع شدند و شادی می کردند .

زمانی که خبر به ام کلثوم (س) رسید ، با عده ای از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز کردند . حفصه خجالت

کشید . ام کلثوم (س) آیه ای را که مربوط به زنان نوح (ع) و لوط (ع) بود – که نافرمانی آن دو پیامبر را نمودند و درباره حفصه و عایشه نازل شده

بود – بر حفصه قرائت کرد (4) و فرمود : اگر تو و عایشه امروز برای خواری پدر من ، امیرالمؤمنین (ع) به یکدیگر کمک می کنید ، این کار شما

تازگی ندارد چرا که همین معامله را با جدم پیامبر (ص) کردید .

حفصه چون دید رسوا شده است ، نامه عایشه را پاره کرد و از ام کلثوم (س) خواست بیش از این او را رسوا نکند . (5)


---------------------------------------


2. جنگ پیامبر (ص) با بنی سعد

در شعبان سال ششم هجرت ، پیامبر (ص) ، حضرت امیرالمؤمنین (ع) را به همراه 100 نفر برای مقابله با طائفه بنی سعد در اطراف مدینه فرستادند .

بنی سعد با خبر شده و فرار کردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنیمت گرفتند . امیرالمؤمنین (ع) چند شتر برای پیامبر (ص) جدا کردند و

سایر غنائم را بین مسلمانان تقسیم فرمودند و به مدینه بازگشتند . (6)


--------------------------------------


3. شهادت « سعید بن جبیر کوفی »

در این ماه در سال 95 هـ . جناب « سعید بن جبیر کوفی » به دست حجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید . (7)

« سعید بن جبیر کوفی » مردی فقیه ، زاهد و عابد بود که توفیق کسب علم از محضر مبارک امام زین العابدین (ع) را یافته بود . او به خاطر اعتقاد خالص

و محبت کاملی که به اهل بیت ائمه معصومین (ع) داشت ، نزد امام زین العابدین (ع) از احترام خاصی برخوردار بود .

هنگامی که حجاج خواست آن بزرگوار را شهید کند ، دعا کرد که حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هیچ کس نشود . خداوند دعای او را مستجاب کرد و

حجاج 15 تا 20 روز بعد از شهادت سعید زنده بود و کسی را نکشت تا به مرض آکله به درک واصل شد .

بعد از آنکه حجاج سر آن بزرگوار را جدا کرد ، دو پای مبارک او را نیز از ساق جدا کردند ، در حالی که از سن مبارکش 57 یا 79 سال می گذشت در شهر

« الحیّ » در اواسط عراق مدفون شد . قبر آن بزرگوار یکی از زیارتگاههای محبین اهل بیت (ع) است که دارای گنبد و صحنی بزرگ مشتمل بر چهار در

است . (8)

بعضی مرگ حجاج را 15 روز (9) و بعضی 20 روز و عده ای 40 روز (10) بعد از شهادت جناب سعید بن جبیر نقل کرده اند ، که اگر مرگ حجاج در 13 ماه رمضان

باشد ، شهادت سعید به ترتیب در روزهای 27 یا 28 یا 22 یا 23 و 2 یا 3 شعبان محتمل است ، ولی قدر مسلم این است که شهادت سعید در شعبان بوده

است .



-----------------------------------


4. مرگ مغیرة بن شعبه

در ماه شعبان سال 50 هـ . (11) مغیرة بن شعبه در حالی که از طرف معاویه حاکم کوفه بود ، در سن 70 سالگی به درک واصل شد (12) و زیاد بن ابیه به جای

او منصوب شد .

- مغیرة بن شعبه در کوفه سب به امیرالمؤمنین (ع) می نمود و خطبا را امر می کرد که آن حضرت (ع) را لعن کنند و تا فرا رسیدن مرگش این عمل را ترک نکرد . (13)

- مغیره از اصحاب صحیفه ملعونه و لیلۀ عقبه بود که می خواستند پیامبر (ص) را به قتل برسانند ، و همچنین از اصحاب سقیفه است . (14)

- او از کسانی بود که در آتش زدن درِ منزل امیرالمؤمنین (ع) و شکستن در ، کتک زدن به مادر سادات حضرت صدیقۀ شهیده فاطمه زهرا (س) و سقط جنین

شریک بود . (15)

- زنای مغیره با ام جمیل در بصره شهرت خاص دارد و در کتب شیعه و سنی با مدارک مختلف ذکر شده است . ابن ابی الحدید می گوید : « مغیره زناکارترین

مردم در جاهلیت و اسلام بود .» (16)

- مغیره از کسانی بود که به دستور معاویه همراه با « عمروعاص » و « عروة بن زبیر » روایاتی دروغین ساختند که مقتضای آنها وجوب لعن و برائت از

امیرالمؤمنین (ع) بود و برای این کار ، معاویه جوایز فوق العاده ای برای آنان مقرر کرد . (17)

- او در محضر امام حسن (ع) جسارت ها به پدر بزرگوار ایشان می نمود . (18) اما آن حضرت جوابهای مناسبی به او دادند و در آخر فرمودند:« تو آن کسی هستی

که در شهادت مادرم (س) و برادرم محسن (ع) شریک بودی ... » .

---------------------- پی نوشت ------------------------

1. البدایة و النهایة : ج 8 ، ص 33 .
2. المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ، ص 16 .
3. صحیح بخاری : ج 3 ، ص 103 . مسند احمد : ج 1 ، ص 33 – 34 . صحیح مسلم : ج 4 ، ص 193 . شرح ابن ابی الحدید : ج 14 ، ص 23 .
4. سوره تحریم : آیه 10
5. شرح ابن ابی الحدید : ج 14 ، ص 13 .
6. بحارالانوار : ج 20 ، ص 376 .
7. مراقد المعارف : ج 1 ، ص 350 .
8. سعید بن جبیر : ص 25 – 29 . منتخب التواریخ : ص 423 . مراقد المعارف : ج 1 ، ص 351 – 352 .
9. تتمة المنتهی : ص 106 .
10. جلاء العیون : ص 502 .
11. کشف الهاویة : ص 288 .
12. منتخب التواریخ : ص 302 .
13. کشف الهاویة : ص 288 . شرح ابن ابی الحدید : ج 2 ، ص 102 .
14. کشف الهاویة : ص 289 .
15. بیت الاحزان : ص 144 .
16. کشف الهاویة : ص 286 .
17. شرح ابن ابی الحدید : ج 1 ، ص 358 .
18. کشف الهاویة : ص 288 . شرح ابن ابی الحدید : ج 2 ، ص 102 .


Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

« ماه مبـارک رمضان »

پست توسط راوي »

  « بسم الله الرحمن الرحیم »

تصویر [font=Times New Roman] « رمضان المبارک »   تصویر

تصویر 

 
ماه رمضان ، ماه پر خاطره ای است .

روزهای 1 ، 3 ، 4 ، 6 ، 10 ، 12 ، 13 ، 14 ، 15 ، 16 ، 17 ، 19 ، 20 ، 1 ، 23 ، 24 یاد آور لحظاتی حساس از تاریخ اسلام است .

هم یادمانهای خوش و هم روزهای حزن انگیز در این ماه به چشم می خورد .


ولادت امام حسن مجتبی (ع) و معراج پیامبر (ص) دو خبر سرور آفرین در این ماهاست .


مرگ ابولهب ، ابن ملجم ، عایشه ، مروان ، زیاد بن ابیه ، حجاج ثقفی نیز روزهای نابودی دشمنان اهل بیت (ع) است .


از سوی دیگر شهادت حضرت زهرا (س) بنابر قولی ، ضربت خوردن و شهادت امیرالمؤمنین (ع) ،

وفات حضرت خدیجه (س)و حضرت نفیسه خاتون (س) و شهادت مختار روزهای حزن آل محمد (ص) است .



جنگ بدر ، طائف ، تبوک و فتح مکه روزهای تاریخ ساز اسلام است .


عروج حضرت عیسی (ع) به آسمان ، نزول قرآن ، مراسم عقد اخوت ، دعای باران توسط پیامبر (ص) نیز وقایع مهم تاریخی هستند .


بدعت نماز تراویح توسط عمر ، ورود محمد بن ابی بکر به مصر ، بیعت با امام حسن مجتبی (ع) ،

آمدن نامه های اهل کوفه برای امام حسین (ع) ، حرکت حضرت مسلم به سمت کوفه ، ولایتعهدی امام رضا (ع)

و ضرب سکه به نام آن حضرت ، هر یک یاد آور فرازهایی از برگهای اسلام اند .
 
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

قسمت دوم « ماه مبـارک رمضان »

پست توسط راوي »

قسمت دوم...


امروز : 1 ماه رمضان ؛


در چنین روزی ...


در شب اول ماه مبارک رمضان غسل و زیارت امام حسین (ع) وارد شده است . (1)


1- ولایتعهدی امام رضا (ع)

در 7 رجب سال 200 هـ . مأمون عباسی نامه ای به امام رضا (ع) نوشت و آن بزرگوار را برای ولایتعهدی خویش به مرو فراخواند . (2)

در روز اول ماه رمضان سال 201 هـ. مردم با حضرت رضا (ع) به ولایتعهدی بیعت کردند (3)، و بعضی ششم این ماه نقل کرده اند .


----------------------------------


2. مرگ مروان

در این روز درسال 65 هـ . مروان بن حکم در سن 81 سالگی در دمشق به درکات جحیم شتافت ، و مدت خلافت او 9 ماه بود. (4)

_ مروان پسر حکم بن ابی العاص بود و به « وزغ بن وزغ » ملقب گردیده بود . او و پدرش مورد لعن پیامبر (ص) واقع شدند ، حتی عایشه به مروان گفت :

شهادت می دهم که پیامبر (ص) پدرت را لعن کرد در حالی که تو در صلب او بودی .

_مروان در عداوت با خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) خصوصا امیرالمؤمنین (ع) از زمان عثمان تا آخر ایام عمر خود بسیار کوشید . بعد از آنکه عثمان او و پ

درش حکم را از طائف بر خلاف امر پیامبر (ص) به مدینه باز گردانید ، خمس افریقیه را به مروان داد و فدک را هم به او واگذار کرد و او را وزیر و کاتب خود قرار داد .

_ او در ایام خلافت عثمان فتنه ها بپا کرد . در جنگ جمل تیری زد و طلحه را کشت و بعد از فتح هنگامی که اسیر شد ، حسنین (ع) را شفیع قرار داد و

امیرالمؤمنین (ع) او را رها کرد . به حضرت عرض کردند : از او بیعت بگیر . ایشان فرمودند : همانا دست او دست یهودی است ، چه اینکه یهود به مکر و حیله معروفند .

_ بعد از آنکه مروان به معاویه پیوست ، هرگاه حکومت شهری به او داده می شد ، در ترویج سب امیرالمؤمنین (ع) مجدّ و مصرّ بود .

او در مدینه هر جمعه بر منبر پیامبر (ص) بالا می رفت و در حضور مهاجرین وانصار ، امیرالمؤمنین (ع) را سب میکرد .

_ مروان بعد از هلاک شدن یزید به جای وی نشست ، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت کرد . همسر یزید زهری در غذای او ریخت که لال شد و

آخرالامر متکا بر دهان او گذاشت و با کنیزان روی او نشستند تا اینکه در اول ماه رمضان به درک واصل شد . (5)


----------------------------------


3. جنگ تبوک

در اول ماه رمضان سال 9 هـ . جنگ تبوک به وقوع پیوست . (6)

این جنگ را «فاصحه » نیز می گویند ، زیرا منافقین مدینه و کسانی که قصد کشتن پیامبر (ص) را در عقبه داشتند رسوا و مفتضح شدند .

به لشکری که در این جنگ شرکت کردند ، « جیش العُسرة » می گویند ، زیرا در سختی و زحمت فراوان ، با اینکه ایام جمع آوری محصول بود به جنگ رفتند .

حرکت لشکر در ماه رمضان بود که 30 هزار نفر حرکت کردند و فقط هزار نفر سواره بودند . پیامبر (ص) فرمودند : « کفش فراوان با خود بیاورید .» و در مسیر هر دو نفر

به یک خرما سد جوع می کردند و آب هم کمیاب بود . در این جنگ عده ای از زنها نیز همراه حضرت حرکت کردند .

از سوی دیگر 82 نفر از منافقین مدینه با عذرتراشی به جنگ نرفتند و در مدینه ماندند تا در غیاب آن حضرت خانه ایشان را غارت کنند و خانواده ایشان را از مدینه بیرون

نمایند . پیامبر (ص) ، امیرالمؤمنین (ع) را به جای خود در مدینه خلیفه قرار دادند و منافقین کلماتی گفتند که خاطر مبارک امیرالمؤمنین (ع) را آزردند . پیامبر (ص) به

آن حضرت فرمودند : « أما تَرضی أن تَکُونَ مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی إلّا أنّهُ لا نَبِیَّ بَعدی ... »

در بازگشت از تبوک چهل نفر از منافقین که همراه حضرت بودند ، تصمیم گرفتند وقتی شتر حضرت (ص) بالای گردنه می رسد ، کدوها را پر از ریگ نمایند و به زیر دست

و پای شتر حضرت رها کنند تا شتر رم کند و پیامبر(ص) از شتر افتاده و به قتل برسد . هنگام اجرای توطئه شتر حضرت(ص) قدم از قدم برنداشت و مکر منافقین شکست

خورد و خداوند وجود مقدس پیامبر (ص) را حفظ فرمود . (7)

از سوی دیگر منافقینی که در مدینه مانده بودند ، قصد جان امیرالمؤمنین (ع) را نمودند و حفره ای طولانی در مسیر راه مدینه حفر کردند و روی آن را با حصیر پوشاندند تا

هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به استقبال پیامبر (ص) می آیند ، هنگام مراجعت میان آن حفره بیفتند و آنان بر سر ایشان بریزند و ایشان را به قتل برسانند . ولی هنگام

مراجعت ، اسب آن حضرت از روی حصیر و گودال عبور ننمود و بار دیگر حیله منافقین باطل گردید . (8)


در تبوک جنگی صورت نگرفت و آن حضرت با لشکر به مدینه باز گشتند . (9) وقوع این جنگ در ماه رجب هم نقل شده است . (10)


----------------------------


4. وفات حضرت نفیسه (س)

در این روز در سال 208 هـ . زاهدۀ عابده حضرت نفیسه خاتون (س) دختر حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع) در مصر وفات کرد . (11)

شوهر آن حضرت ، « اسحاق مؤتمن » پسر حضرت صادق (ع) بوده و از طرف مادر منتسب به آقا قمر بنی هاشم (ع) است . (12)

حضرت نفیسه برای خود قبری کنده بود و پیوسته در آن قبر نماز می خواند و ختم قرآن می نمود .

آن حضرت در اول ماه رجب بیمار شد و نامه ای به شوهرش که در مدینه بود نوشت و او را از احوال خود با خبر کرد . در شب اول ماه رمضان بیماری شدت پیدا کرد

و فردای آن روز در حالی که روزه بود طبیب آوردند و او امر به افطار کرد . آن حضرت فرمود : « واعجبا ! سی سال است از خداوند مسئلت دارم با حالت روزه از دنیا بروم ،

و اکنون که روزه هستم افطار کنم ؟»
پس خواندن سوره انعام را شروع کرد و چون به آیه مبارکه : « لَهُم دارُالسَّلامِ عِندَ رَبِّهِم » رسید وفات کرد .

شوهر آن حضرت زمانی رسید که ایشان وفات کرده بود . ا. می خواست آن حضرت را به مدینه ببرد و در بقیع نزد اجداد طاهرینش دفن کند ، ولی مردم مصر با التماس

و در خواست او را نگه داشتند . اسحاق مؤتمن پیامبر (ص) را در خواب دید که فرمودند : « با اهل مصر در این ماجرا مخالفت نکنی که به خاطر نفیسه خداوند رحمت و

برکاتش را نازل می کند .» جناب اسحاق بدن آن حضرت را در محل فعلی دفن کردند و معروف است که دعا کنار قبر آن حضرت مستجاب است . (13)


-------------------- پی نوشت ---------------------

1- مسار الشیعه : ص 4 – 5 .
2- قلائد النحور : ج رجب ، ص 63 .
3- فیض العلام : ص 24 . بحارالانوار : ج 49 ، ص 11 ، 221 ، 303 .
4- تتمة المنتهی : ص 83 . بحارالانوار : ج 45 ، ص 385 .
5- شفاء الصدور : ج 1 ، ص 323 . تتمة المنتهی : ص 78 – 84 .
6- وقایع الشهور : ص 158 .
7- منتخب التواریخ : ص 61 . منتهی الآمال : ج 1 ، ص 91 – 93 .
8- منتخب التواریخ : ص 60 .
9- منتهی الآمال : ج 1 ، ص 91 .
10- بحارالانوار : ج 21 ، ص 245 . الموسمعة الکبری فی غزوات النبی الاعظم (ص) : ج 5 ، ص 334 – 335 .
11- زندگانی سیده نفیسه (س) : ص 43 – 45 .
12- وقایع الشهور : ص 187 .
13- تتمة المنتهی : ص 289 . منتخب التواریخ : ص 195 – 196 .
ارسال پست

بازگشت به “مناسبت و یادواره”