رهایی از فلسفه ...

مدیر انجمن: شورای نظارت

قفل شده
Senior Member
Senior Member
پست: 128
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۴:۱۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 52 بار
سپاس‌های دریافتی: 137 بار

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط حامد صارم »

سلام مجدد به دوستان
اینکه دو نفر یا چند نفر بگویند ما از فلسفه خسته شدیم چه چیزی را اثبات می کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر کلام آنها دلالت بر نفی عقل است ؟؟؟
به هر حال این کلمات برای نفی فلسفه مسخره است بسیار تصویرتصویرتصویر
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط محمد علي »

اولا اثبات کن که فلسفه یعنی عقل تصویر

دوم هم اگر چیزی در رد فلسفه داری عرضه کن

به قول یه بنده خدایی : " به جای مسخره کردن و هو کردن ، منطقی حرف بزن " تصویر تصویر
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Senior Member
Senior Member
پست: 128
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۴:۱۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 52 بار
سپاس‌های دریافتی: 137 بار

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط حامد صارم »

سلام عزیز دل
من که نگفتم فلسفه خوبه یا بده که دلیل بیارم
بعدش روش کاریش که عقلی هست حالا تو بگو عقل نیست خوب بگو
دلیل شما چیزی رو اثبا ت نمی کنه من که مسخره نکردم دوست عزیز
ملا صدرا آخرین کتابش تفسیرشه شما توی اون نفی فلسفه می بینی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا دیدی دلیلت علیله
موفق باشییییییییییییییییییییییییییی
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط محمد علي »

حامد صارم نوشته شده:من که نگفتم فلسفه خوبه یا بده که دلیل بیارم


منم نگفتم که برای رد یا قبولش دارم دلیل میارم که شما میگی دلیلت فلانه

گفتم دارم نظرات رهاشدگان از فلسفه رو میارم ،

و اینکه چه نتیجه ای میشه ازش گرفت رو به خواننده سپردم .

ملا صدرا آخرین کتابش تفسیرشه شما توی اون نفی فلسفه می بینی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


فکر کنم کلامش رو خیلی واضح نقل کردم . اگر شما نمی بینی بگو نمی بینم / دلیل نبودنش نیست دلیل ندیدنته !


البته بگذریم که این لحن حرف زدن شما در این تاپیک ، به جای دیگه ای برمی گرده که بماند (ولی خیلی تابلو بود)
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
New Member
New Member
پست: 1
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۵:۳۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط دوست عزیز »

به نظر من هم کلمات ایشان دلالت بر رهایی از فلسفه یا مذمت آن ندارد بلکه تنها چیزی که می رساند این که فلسفه هدف نیست
اگرنظر شما مذمت و رد فلسفه نیست پس چیست
لطفا دقت کنید
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط محمد علي »

باشه اشکالی نداره تصویر

فکر کنم متوجه شدم که شما و دوست عزیزتان مایل به مطرح شدن چه نوع بحثی هستید .

اگه موافقید اینو شروع کنیم و این جمله رو بررسی کنیم :

ملاصدرا بحث در باب وجود و عوارض ذاتي آن – يعني موجود از آن جهت که موجود است- را متعلق علم الهي

مي داند نه فلسفه(اسفار، ص.28). اما بلافاصله موضوع علم الهي را موجود مطلق مي داند نه مطلق وجود.

و اين چيزي جز مصادره ي به مطلوب نيست؛ زيرا او از همان ابتداي فلسفه ي خود، وجود را مساوي با همان موجود مطلق

يا به زبان ساده تر مساوي با خداوند مي گيرد و نيز بدون اينکه اين موجود مطلق را اثبات کرده باشد،

مي گويد: اين موجود مطلق بايد به ذات خويش، بيّن و آشکار باشد و بي نياز از تعريف و اثبات(اسفار، ص.29).

اما در اين جا باز به تناقض مي افتد؛ چون اگر اين موجود مطلق بنا به فرض بيّن است و بي نياز از اثبات،

چرا خود ملاصدرا بعداً به اثبات اين موجود مطلق مبادرت مي ورزد و بسيار هم به آن مباهات و افتخار مي کند

و براهين ديگر حکما و متکلمان را به باد انتقاد مي گيرد؟
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۳:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 7 بار

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط Hekmat »

محمد علي نوشته شده:  نام  

این بزرگان در این هنگام دو دسته شده اند :

[COLOR=#548dd4]1- گروهی که حاضر به اعتراف شدند و با جان و دل اقرار کردند که تنها راه سعادت ابدی و تنها طریق یافتن حقیقت ، همانا راه قرآن و حدیث است ، و فلسفه راه به جایی ندارد .


2- گروهی که همچنان به بحث و گفتگو بر سر اصطلاحات و مفاهیم فلسفی باقی ماندند و به همان مباحث ، دلخوش بودند و به توجیه ضرورت فراگیری این رشته پرداختند .


...

اما گروه اول که به زعم شما اعتراف کرده اند، اعترافشان اين است که فلسفه تمام راه نيست بلکه اول راه است. سخني که از ملاصدرا آورديد در واقع نقدي به فلسفه مشاء است که به صورت انتزاعي محض بوده و پلي است براي پي ريزي حکمت متعاليه چرا که ملاصدرا در ابتداي اسفار نيز عين همين مطلب را آورده و بعد از آن مطالب حکمت متعاليه را پيريزي مي کند و آن را از اين نقدها به دور مي داند. 

اما گروه دوم ،‌اين تفسير شما هست که خود را دلخوش مي دانند. شما خود بريده و دوخته ايد و سر اين دو گروه به نفع خود اظهار نظر کرده ايد درحالي که مي توان خلاف اين تحليل را نيز اقامه کرد به اين نحو:
فلسفه خوانها دو دسته اند:
1- گروهي که فلسفه خوانده اند اما به خاطر مرض دل (في قلوبهم مرض ) نتوانسته اند آن را درک کنند لذا آن را گاهي «کشک» و گاهي «قي شده کفار » مي نامند در حالي که فراموش کرده اند که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:‌ خذ العلم و لو بالصين و حضرت علي ع مي فرمايد: خذ العلم ولو من اهل النفاق يا ولو من المشرکين
اين عده دنباله رو همان خوارج هستند که حکم تکفير علي ع را داده و آن را اجرا نيز نمودند. همانهابودند که مي‌گفتند لا حکم الا لله ، همانها هستند که علي ع در باره آنها فرمود:‌و اني فقأت عين الفتنه
از اين گروه جاهل متنسک که بگذريم به دسته دوم مي رسيم
2- دسته دوم کساني هستند که با آغوش باز به دنبال حکمت الهي رفتند وبه حقايق متعالي رسيدند ، حقايقي که چشم و دل کوردلان جاهل و نادان را ياراي فهم آن نيست. اين ها کساني نيستند که خود را به اصطلاحات نامفهوم دل خوش کرده باشند. بلکه مشکل از کساني است که حرف آنها را نمي فهند و حقايق را با جهل خودشان تفسير مي کنند.
New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۳:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 7 بار

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط Hekmat »

علی اصغر حسین نوشته شده:   و         صادق علیه‌  : 
 ّاً و خیبةً و تعساً لِمُنتَحِلی الفلسفه[COLOR=#000000]    ، حرمان و هلاکت بر کسانی که پیرو فلسفه شده‌اند.  ]
    الله العظمی وحید   :  
   امام صادق(علیه‌السلام) را   .  
   جعفــر بــن محمــد (علیه‌السلام) را می‌شناختیم، دنبال این و آن نمی‌رفتیــم، قــی کرده‌های فلاسفه یونان را نشخوار نمی‌کردیــم، زباله‌هــای عرفـــان اکسلوفان را هضم نمی‌کردیم، خواه ناخواه واماندیم و بیچاره شدیم و از ایــن اقیانــوس معرفت محروم شدیم.  


علماوءهم شِرار خلق الله علی وجه الارض ، لانّهم یَمیلون الی الفلسفة و التصوف ....

اين حديثي که آورديد (علماءهم شرار ...) اصلا در مجامع روايي نيست فقط در مستدرک است که از يکي از اخباريين خيلي داغ است ، همان که احاديث تحريف قرآن را جمع کرده و با قول به تحريف قرآن، آبروي شيعه را برد! اگر اين حديث را صادق بدانيد بايد از آن طرف قائل به تحريف قرآن بشويد
از طرف ديگر برخي روايات در رد و مذمت فقها آمده است مثل اينروايت
فقهاء ذلک الزمان شر الفقهاء تحت ظل العرض منهم خرج الفتنه و اليهم تعود
اما حديث اول ،‌اشاره به فيلسوف نماها دارد همانهائي که فلسفه خوانده اند اما آن را هضم نکرده اند و مي گويند«در اين قلب اسفار هست ، نهايه هست .. ولي همه اش کشک است» همانهايي که فلسفه را به جاي اين که جاي خوبش را يافته و به نفع دين از آن استفاده کنند، يکسره انکار کرده و آن را قي کرده کفار مي دانند. غافل از اين که همان اصولي که مي خوانند همه اش نشخوار اهل تسنن است که دشمنان درجه يک اهل بيت بودند. کجا امام صادق اين خزعبلات اصولي و مقدمه واجب و مشتق و .. را به شاگردانشان تعليم داده اند؟؟
اين فقهايي که شما نام برديد ، هنوز به جاي اين که جواب مشکلات اعتقادي جامعه را بدهند، در بول ابل و بيع عذره باقي مانده اند..
اما سخنان برخي علماء ، هيچ حجيتي ندارد چرا که به خاطر نفهميدن حقيقت فلسفه است ، برخي از اين علمايي که شما اسم برديد راه توزيع وجوهات را بلد نيستند چطور مي خواهند در باره فلسفه اظهار نظر کنند؟؟؟؟

فلسفه خواندن براي دشمني با امام صادق نيست بلکه براي فهميدن کلام امام صادق هست همانطور که فقه و اصول براي فهميدن کلام ائمه است.
Senior Member
Senior Member
پست: 100
تاریخ عضویت: دوشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۹, ۹:۴۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 23 بار
سپاس‌های دریافتی: 71 بار
تماس:

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط Seyyed Ali »

باسمه تعالی
درود بر دوستان


تعالیم دین اسلام از سه قسم اعتقادات، اخلاقیات و احکام فقهی و حقوقی خارج نیست و قرآن به عنوان مرجع اصلی شامل این سه قسم است. هر سه قسم نامبرده مهم و ضروری است اما علم اعتقادات اهم نسبت به علم اخلاق است و علم اخلاق هم اهم از احکام پس اعتقادات و اصول دین ضامن اجرای احکام و اخلاق است. اعتقادات مثل احکام تعبدی نیست بلکه واجب است هر انسانی با دلیل و برهان اصول مذهب و اعتقاداتش را بپذیرد و قوه‌ای که در انسان مسؤول فهم و قبول براهین و تمیز برهان حق از ناحق است قوهٔ عقل نظری است و علمی هم که میزان عقل است تا از اشتباه مصون باشد منطق است و علمی که با ابزار عقل نظری و میزان منطق به براهین و استدلال های عقلی می‌پردازد فلسفه و حکمت است. در نتیجه با وجوب پذیرش اصول دین با دلیل و عدم تعبدی بودن آن یادگیری علوم عقلی برای هر مسلمانی ضروری است بلکه در عرفان و سیر و سلوک هم عرفا متأله معتقدند انسان ابتدا با قدم برهان پیش می‌رود بعد براهین عقلی را که فهمیده با قلب و روحش شهود عرفانی می‌کند پس فلسفه برای شهود عرفانی و مصون ماندن انسان از خطا حکم منطق را برای فلسفه دارد البته اگر انسانی سعادت داشت و در زمان حیات معصومین مثل امام صادق در محضرشان بود یا در محضر استادی واصل و پیرو معصوم مثل محی الدین یا مرحوم صدرا یا علامه طباطبایی یا علامه حسن زاده بود و مستعد هم بود دیگر نیازی به مقدمه اول یعنی سیر عقلی ندارد می‌تواند با سیر عرفانی شروع کند و به درجات عالی هم برسد همانطور که بایزید بسطامی، شبلی، جنید بغدادی، سلمان فارسی، حسین ابن منصور حلاج، اویس قرنی و ... رسیدند.
قسم به جان خودم آن کس که فهم مطالب تمهید القواعد و شرح قیصری بر فصوص الحکم و فتوحات مکیه (اثر محی الدین ابن عربی) و مصباح الانس و اشارات و تنبیهات و شفاء (اثر ابن سینا) و اسفار (اثر ملاصدرا) روزی​اش نشده فهم تفسیر انفسی آیات قرانی و جوامع روایی روزی​اش نشده است.


فرازی از فرمایشات استاد علامه حسن زادهٔ آملی
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

Re: رهایی از فلسفه ...

پست توسط Mohsen1001 »

   ,

جالبه شما سلمان فارسی با اون درجات رفیع را کنار منصور حلاجی قرار میدهید که به خاطر حسادت با حسین بن روح نائب خاص امام زمان علیه السلام ادعای بابیت کرده و فریاد انا الحق سر داد.

امام زمان علیه السلام هم او را در توقیع خود لعن کردند.

برای اطلاع بیشتر به این تاپیک مراجعه کنید : forum-f7/topic-t8116.html
قفل شده

بازگشت به “نقد سایر اندیشه ها”