● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

 تصویر بسم ربّ الحســــــین(ع)تصویر 

 .:. نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا.:. 

.: حوادث و دگرگونى در عالم

حوادثى بعد از واقعه كربلا در عالم هستى رخ داده كه ذكر آن مطالب، ايمانِ مؤمنان را تقويت مى كند و تشكيك منافقان را برطرف مى سازد.
البته در بحث با اهل سنّت، نقل اين قضايا از كتاب هاى معتبر آنان و ذكر سند آن، جاى هيچ حرفى را براى آنان باقى نمى گذارد. منابع زير براى اين بررسى به كار مى آيند:

دلائل النبوه ابوبكر بيهقى،
معرفة الصحابه ابونعيم اصفهانى،
سير اعلام النبلاء شمس الدين ذهبى،
البداية والنهايه ابن كثير دمشقى،
مجمع الزوائد ابوبكر هيثمى،
تاريخ الخلفاء جلال الدين سيوطى،
تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر دمشقى و كتاب ها و منابع معتبر ديگر.



پس از واقعه كربلا و شهادت سيّدالشهداء عليه السلام حوادثى در جهان هستى پديدار شد كه از جمله آن ها كسوف خورشيد بود.
حادثه ديگر اين كه هر سنگى كه از زمين برداشته مى شد، زير آن سنگ خون بود و... .

به چند روايت صحيح السند از كتاب هاى اهل سنّت در اين زمينه توجّه كنيد كه تمام اين روايت ها از ديدگاه آنان صحيح هستند.
طبرانى مى نويسد: اُمّ حكيم مى گويد:

 قتل الحسين عليه السلام وأنا يومئذ جويرية، فمكثت السماء أيّاماً مثل العلقة;1

زمانى كه حسين عليه السلام كشته شد، من زن جوانى بودم. در آن روز آسمان مدّتى سرخ بود.
 


ابوبكر هيثمى بعد از نقل اين روايت از طبرانى مى گويد: راويان سند اين حديث صحيح هستند.
آن گاه ابوبكر هيثمى مى افزايد: ابوقبيل گويد:

 لمّا قتل الحسين بن علي عليهما السلام انكسفت الشمس كسفةً حتّى بدت الكواكب نصف النهار، حتّى ظننا أنّها هي;

زمانى كه حسين بن على عليهما السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و به گونه اى آسمان تاريك شد كه ستارگان پديدار شدند تا اين كه گمان كرديم قيامت فرا رسيد.2
 


هيثمى در ذيل اين روايت مى گويد: راويان اين حديث معتبر هستند.  (ادامه دارد...) 

1 .مجمع الزوائد: 9 / 196.
2 .همان: 197.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

هيثمى روايت ديگرى از زهرى كه از ديدگاه اهل سنّت فرد بزرگى است، نقل مى كند.
محمّد بن شهاب زهرى مى گويد:
عبدالملك بن مروان از من پرسيد: چه حوادثى در روز قتل حسين پيدا شد؟
در پاسخ به او گفتم:

  ترفع حصاة ببيت المقدس إلاّ وجد تحتها دم عبيط

در بيت المقدس سنگى از روى زمين برداشته نشد، مگر آن كه خون تازه از زير آن پديدار مى شد. 


عبدالملك در تأييد زهرى پاسخ داد:
إنّي وإيّاك في هذا الحديث لقرينان;
من هم مثل تو از اين قضيّه خبر دارم.
هيثمى ضمن تأييد اين روايت از حيث سند مى گويد: تمام سلسله راويان اين حديث، راست گو هستند.3

در اين مورد طبرانى حديث ديگرى را به سند از زهرى اين گونه روايت مى كند:

 ما رُفِعَ بالشامِ حَجَرٌ يوم قتل الحسين بن علي عليهما السلام إلاّ عن دم

در روز شهادت حسين بن على عليهما السلام هيچ سنگى را در شام برنداشتند، مگر زير آن سنگ خون بود.
 


راويان سند اين حديث نيز صحيح هستند.
هيثمى از فرد ديگرى چنين روايت مى كند:

 ّا قتل الحسين عليه السلام انتبهت جزور من عسكره، فلمّا طبخت إذا هي دمٌ

آن گاه كه حسين عليه السلام كشته شد، شترى را از لشكر آن حضرت به سرقت بردند، زمانى كه آن حيوان را (ذبح كردند و) پختند، گوشت آن به خون تبديل شد. 


هيثمى و ديگران درباره سند اين روايت مى گويند:
رجاله ثقاتٌ;4
راويان اين حديث راست گو هستند.

ابن كثير دمشقى نيز در اين زمينه سخنى دارد. در عبارات او خوب دقّت كنيد; چرا كه او هيچ ارتباطى با اهل بيت عليهم السلام ندارد و شاگرد ابن تيميّه است. وى در تاريخ خود مى گويد:

 وأمّا ما روي من الأحاديث والفتن الّتي أصابت مَن قَتَلَهُ، فأكثرها صحيح، فإنّه قلّ من نجى من اولئك الّذين قتلوه من آفة وعاهة في الدنيا، فلم يخرج منها حتّى اُصيب بمرض وأكثرهم أصابه الجنون;5

بيشتر رواياتى درباره فتنه ها و بلاهايى كه بر قاتلان حسين عليه السلام واقع شد، صحيح هستند. آن ها دچار آفت و بيمارى شدند و بيشتر آن ها مبتلا به ديوانگى شدند.
 



1 .مجمع الزوائد: 9 / 196.
2 .همان: 197.
3 .مجمع الزوائد: 9 / 169.
4 .مجمع الزوائد: 9 / 169.
5 .البداية والنهايه: 8 / 220.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

.: عزادارى و گريستن بر سيّدالشهداء

درباره اصل گريه كردن بر مصيبت سيّدالشهداء عليه السلام، آن قدر روايت وجود دارد كه از شمارش خارج است و در كتاب هاى شيعه و سنّى آمده است كه در اين جا فقط به چند روايت از مصادر اهل سنّت كه از ديدگاه علماى اهل تسنّن صحيح هستند، بسنده مى كنيم:

احمد بن حنبل از شخصى كه با اميرالمؤمنين عليه السلام در صفين بوده، چنين روايت مى كند كه وى مى گويد: در راه بازگشت به كوفه وقتى امير مؤمنان على عليه السلام به كربلا رسيد:

فنادى علي عليه السلام: اصبر يا أبا عبداللّه! اصبر يا أبا عبداللّه! بشطّ الفرات.
قلت: وماذا؟
قال: دخلت على النبي صلى اللّه عليه وآله ذات يوم وعيناه تفيضان...;1


على عليه السلام به امام حسين عليه السلام ندا مى كند: اى ابا عبداللّه! صبر كن، اى ابا عبداللّه! صبر كن در كنار شط فرات.
راوى مى گويد: علّت اين سخن را پرسيدم.
آن حضرت فرمود: روزى خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه وآله شرف ياب شدم در حالى كه چشمان آن حضرت از اشك پر بود، خبر شهادت حسين را در كربلا و شط فرات به من دادند.



خود سيّدالشهداء سلام اللّه عليه نيز در جنگ صفّين و در طول مسير با پدر بزرگوارش حضرت على عليه السلام بودند.
حافظ ابوبكر هيثمى پس از نقل اين روايت مى گويد: اين روايت را احمد، ابويعلى، بزّار و طبرانى نقل كرده اند و راويان آن همگى راست گو هستند.2
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

طبرانى نيز در اين مورد روايتى در معجم الكبير نقل مى كند كه اُمّ سلمهمى گويد:

كان رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله جالساً ذات يوم في بيتي فقال: لا يدخل عليَّ أحد.
فانتظرت فدخل الحسين رضي اللّه عنه، فسمعت نشيج رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله يبكي، فاطلعت فإذا حسين رضي اللّه عنه في حجره والنبي صلى اللّه عليه وآله
يمسح جبينه وهو يبكي. فقلت: واللّه ما علمت حين دخل.

فقال: إنّ جبرئيل كان معنا في البيت.
قال: تحبّه؟
قلت: أمّا من الدنيا فنعم.
قال: إنّ اُمّتك ستقتل هذا بأرض يقال لها: كربلاء. فتناول جبرئيل عليه السلام من تربتها فأراها النبي صلى اللّه عليه وآله;3



روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در خانه من نشسته بودند و فرمودند: هيچ كس بر من وارد نشود.
من در حالى كه انتظار مى كشيدم و چشم انتظار ورود كسى بودم، حسين عليه السلام بر او وارد شد و بعد صداى بلند گريه (هاى هاى) رسول خدا صلى اللّه عليه وآله را شنيدم،

پس داخل اتاق را نگاه كردم و ديدم حسين در دامن رسول خدا صلى اللّه عليه وآله است و پيشانى آن حضرت را پاك مى كند و او نيز اشك مى ريزد، داخل شدم و گفتم: به خدا سوگند، من از ورود او آگاه نشدم.
رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: همانا جبرئيل در اين خانه با ما بود.

جبرئيل گفت: آيا (اين حسين) را دوست دارى؟
گفتم: آرى!
گفت: همانا امّت تو به زودى حسين را در زمينى كه كربلا نام دارد، به شهادت مى رسانند.
آن گاه جبرئيل خاكى را از محل شهادت امام حسين عليه السلام بر پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله نشان داد.



از اين حديث چند مطلب فهميده مى شود:

 1 . گريه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در زمانى است كه سيّدالشهداء عليه السلام در سنين كودكى بودند;
مگر سيّدالشهداء عليه السلام چند ساله بودند كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله از دار دنيا رفتند؟ پس اين گريه، هدف و پيام دارد.

2 . خبر دهنده، جبرئيل است

3 . گريه كننده، رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله است.
 

آن حضرت به اُمّ سلمه خبر مى دهند و خاك محل شهادت را هم مى بينند. همه اين مطالب حكايت از اهميت موضوع دارد.
هيثمى در بيان صحّت اين احاديث مى گويد: اين حديث را طبرانى به سندهاى مختلفى نقل نموده است و تمام راويان آن از راست گويان هستند.4
گفتنى است كه حاكم نيشابورى نيز همين حديث را در كتاب المستدرك على الصحيحين نقل كرده است.5


3 .المعجم الكبير: 3 / 108.
4 .مجمع الزوائد: 9 / 189.
5 .المستدرك على الصحيحين: 3 / 176.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

.: هدف ما از ذكر روايات اهل سنّت

ما در نقل روايات اهل سنّت دو هدف داريم:

نخست اين كه براى نمونه، احاديث آنان را به سندهاى صحيح ذكر مى كنيم

دوم اين كه اگر اهل سنّت رواياتى را در اين باره ذكر مى كنند و بر آن ها مهر صحّت مى زنند، ديگر حساب افرادى كه خود را اهل ولايت مى دانند و به اهل بيت عليهم السلام محبّت دارند، ولى با اين حال در اين گونه امور تشكيك مى كنند، مشخّص خواهد شد



  معرفت و شناخت آنان از طبرانى، احمد بن حنبل، ابوبكر هيثمى، بزّار و ابويعلى موصلى كمتر خواهد بود.

به راستى خداوند متعال با چنين افرادى چگونه رفتار خواهد كرد؟؟ 
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ● نگاهی کوتاه به مواردی پیرامون عاشورا ●

پست توسط Labbaik »

.: استمرار بر بكاء و گريستن

گاهى اصل گريه در مورد حادثه عظيم كربلا مطرح است و گاهى هميشگى بودن و استمرار بر آن و اين استمرار، مطلب ديگرى است.

ابونعيم اصفهانى در كتاب حلية الاولياء درباره استمرار گريه و اشك ريختن روايتى را از امام سجّاد عليه السلام نقل مى كند; همان روايتى كه در محافل و مجالس مى شنويد كه از امام سجّاد عليه السلام سؤال شد:

چرا اين قدر گريه مى كنيد؟

ايشان فرمودند:
  گريه نكنم؟ من به چشم خود اين حادثه را ديدم. 

آن گاه حضرتش به داستان حضرت يعقوب عليه السلام اشاره مى فرمايند كه حضرت يوسف عليه السلام مدّتى از حضرت يعقوب عليه السلام جدا شد.
با اين كه يعقوب مى دانست يوسف زنده است، ولى به تصريح قرآن مجيد آن قدر گريه كرد تا آن كه بينايى او از بين رفت يا نزديك از بين رفتن بود، پس من چگونه گريه نكنم؟1


امام سجّاد زين العابدين عليه السلام درباره حادثه كربلا آن قدر گريه كردند كه يكى از پنج نفرى شدند كه در عالم به گريستن معروفند.
از جمله ايشان حضرت صدّيقه طاهره سلام اللّه عليها هستند. روايات اين مطلب در وسائل الشيعه آمده است.2

بنابراين روايات، افزون بر گريه بر مصايب حضرت سيّدالشهداء عليه السلام بايستى استمرار بر آن نيز باشد. البتّه اقامه عزا و مراسم عزادارى حضرت سيّدالشهداء عليه السلام تنها به گريه ختم نمى شود و بايد مراسم هاى ديگرى نيز وجود داشته باشد.


1 .حلية الاولياء: 3 / 162.
2 .وسائل الشيعه: 3 / 282، حديث 3655.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “امام حسین‌ (علیه السّلام)”