ديدار خدا

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 509
تاریخ عضویت: جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 747 بار
سپاس‌های دریافتی: 635 بار

ديدار خدا

پست توسط MAHDIYAR »

" ديدار خدا "


ابوقُرّه، از جمله محدثان اهل سنت و از روايان حديث در عصر امام رضا (عليه السّلام) بود. صفوان بن يحيي، يكي از شاگردان امام رضا (عليه السّلام)، مي گويد: ابوقرّه از من خواست تا او را به محضر حضرت رضا (عليه السّلام) ببرم. من از ايشان اجازه خواستم و چون آن حضرت اجازه فرمودند، ابوقرّه به محضر امام علي بن موسي الرضا (عليه السّلام) شرفياب شد و پرسش هايي در خصوص احكام دين و حلال و حرام الهي مطرح نمود؛ تا آنکه سؤالش به مسئله توحيد كشيده شد. در اين هنگام او پرسيد:



"براي ما چنين روايت كرده اند كه خداوند "ديدار" و "هم سخني" خود را بين دو پيامبر تقسيم فرمود (در ميان پيامبران، دو پيامبر را برگزيد تا با يكي از آن ها هم كلام شود و ديدار خويش را به ديگري ارزاني فرمايد). هم سخنی خود را به موسي (عليه السّلام) داد و ديدار خويش را به حضرت محمّد (صلّي الله عليه و آله و سلم) عطا نمود. پس بنابراين خداوند وجودي قابل ديدن است."



امام رضا (عليه السّلام) پاسخ دادند: "پس آن کسي كه به جنّ و انس (اين مطلب را) رسانيد كه "چشم ها او را نمي بينند و علم آنان به او احاطه پيدا نمي کند و هيچ چيز همانند او نيست"، چه كسي بود؟ مگر محمّد (صلّي الله عليه و آله و سلم) نبود؟"



ابوقرّه گفت:" آري".



امام رضا(عليه السّلام) فرمودند: "بنابراين، چگونه ممكن است مردي از طرف خدا به سوي تمامي مخلوقات بيايد و آنها را با فرمان الهي به سوي خداوند دعوت کند و بگويد: "چشم ها او را نمي بينند و دانش آنان به او احاطه پيدا نمي کند و هيچ چيز همانند او نيست" و سپس خود بگويد که من به چشمم خدا را ديده و به او احاطه علمي يافتم و او به شكل انسان است؟ آيا خجالت نمي كشيد افراد بي دين و کافر نتوانستند چنين نسبتي به آن حضرت بدهند كه او چيزي را از طرف خداوند مي آورد و سپس از راه ديگر خلاف آنرا مي گويد".



ابوقرّه در مقام پاسخ امام برآمد و گفت: "خداوند خودش در قرآن مي فرمايد: "و بار ديگر نيز (پيامبر) او را ديد".(1)



امام رضا (عليه السّلام) در جواب فرمودند: "بعد از اين آيه، آيه ديگري است که بر آنچه پيامبر ديده است، دلالت مي کند. خداوند (ابتدا) مي فرمايد: "قلب در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت."(2)، يعني دل محمد(صلّي الله عليه و آله و سلم) آن چه را كه چشمانش ديد، دروغ ندانست. سپس (در آيه اي ديگر) از آن چه که محمد(صلّي الله عليه و آله و سلم) ديده است، خبر داده و مي فرماید: " او پاره اي از آيات و نشانه هاي بزرگ پروردگارش را ديد".(3) بنابراين نشانه هاي خدا (که خداوند از آنان به عنوان مشاهدات پيامبر نام مي برد) موضوعي متفاوت از خود خداوند است و باز خداوند (در جاي ديگر از قرآن کريم) مي فرمايد: " و دانش آنان به او احاطه پيدا نمي کند ".(4) در صورتي که اگر ديده ها او را ببينند، (آنگاه ديگر) علم بر او احاطه يافته و شناخت واقع شده است. (در حال كه آيه مذكور تصريح دارد که احاطه علمي بر خداوند ممكن نيست)...



و در ادامه امام هشتم (عليه السلام) فرمودند: آنچه مسلمين بر آن اتفاق دارند، اين است که احاطه علمي بر خداوند نمي توان يافت و ديدگان او را نمي بينند و چيزي مانند او نيست."



(برگرفته از کتاب اصول کافي، جلد 1، باب ابطال ديدن خدا، حديث 2)



منبع : [External Link Removed for Guests]



-------------------------------------------------------------------------------------

پاورقيها:
1- "و لقد رآه نزلة اخري "(سورة نجم، آيه 13)

2- "ما کذب الفؤاد ما راي"(سورة نجم، آيه 11)

3- "لقد راي من آيات ربه الکبري" (سورة نجم، آيه 18)

4- "...و لا يحيطون به علما "(سورة طه، آيه 110)
فَمَنْ اتبَعَ هُدايَ فَلايَضِلُ وَ لا يَشقَي( طه/123)
ارسال پست

بازگشت به “خدا شناسی”