..:: تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست ::..

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 133 بار

..:: تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست ::..

پست توسط خاک قدم هايش »

 

به نام آفریننده ی کوثر صغری

تقدیم به بانوی شهر آینه ها حضرت معصومه سلام الله علیها



همسایه سایه ات به سرم مستدام باد

لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام تویی

تنها دلیل اینکه من اینجایی ام تویی

هر شب دلم قدم به قدم می کشد مرا

بی اختیار سمت حرم میکشد مرا

با شور شهر فاصله دارم کنار تو

احساس وصل می کند آدم کنار تو

حالی نگفتنی به دلم دست می دهد

در هر نماز مسجد اعظم کنار تو

با زمزم نگاه دمادم هزار شمع

روشن کننند هاجر و مریم کنار تو

تا آسمان خویش مرا با خودت ببر

از آفتاب رد شده شبنم کنار تو




در این حریم، سینه زدن چیز دیگری ست

خونین تر است ماه محرم کنار تو

ما در کنار صحن شما تربیت شدیم

داریم افتخار که همشهری ات شدیم

ما با تو در پناه تو آرام می شویم

وقتی که با ملائکه همگام می شویم

بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات

مردان شهر نوکر و زنها کنیز هات

زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست

تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست

باران میان مرمر آیینه دیدنی ست

این صحنه در برابر ایینه دیدنی ست

مرغ خیال سمت حریمت پریده است

یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است




خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم

جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم

اعجاز این ضریح که همواره بی حد است

چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است

من روی حرف های خود اصرار می کنم

در مثنوی و در غزل اقرار می کنم

ما در کنار دختر موسی نشسته ایم

عمریست محو او به تماشا نشسته ایم

اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست

ما رو به روی پهنه ی دریا نشسته ایم

قم سالهاست با نفسش زنده مانده است

باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم




بوی مدینه می وزد از شهر ما، بیا

ما در جوار حضرت زهرا (س) نشسته ایم



(مربع)


از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان

از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان

من هم دلیل حسرت افلاک می شوم

روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
  


*سید حمید رضا برقعی  
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

:razz:
خوشا به سعادت مجاوران حريم کريمه اهل بيت (ع)
هنيئاً لکم ... هنيئاً لکم :razz:
.
تصویر
Junior Member
Junior Member
پست: 38
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۶, ۶:۰۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 18 بار
سپاس‌های دریافتی: 57 بار

پست توسط زينب »

خوش به حالتون!
اميدوارم مثل ماهي توي دريا نباشين........
:razz: :razz: :razz: :razz: :razz:
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: ..:: تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست ::..

پست توسط محمد علي »

 :::: در ازدحام حرم ::::



با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!

درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو

صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما

به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو

گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم

باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو

باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو

دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...

شاعری در قطار قم* - مشهد* چای می خوردو زیر لب می گفت:

شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان* و زعفران* بانو

شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است

بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو

این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی

زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!

کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است

زادگاه من ُ مزار من است ، مرگ یک روز بی گمان ...  




[HR]

 سروده یک آشنا 
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “شعر”