
بخشي از زندگاني گهربار امام حسن عسکري (ع)
يازدهمين پيشواي شيعيان، حضرت امام حسن عسكري (ع) در سال 232 هـ ق چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش امام دهم، حضرت هادي (ع)
و مادرش بانوي پارسا و شايسته، «حديثه»، است كه برخي، از او به نام «سوسن» و «سليل» و ديگر نامها ياد كردهاند.
اين بانوي گرامي از زنان نيكوكار و داراي بينش اسلامي بود و در فضيلت او همين بس كه پس از شهادت امام حسن عسكري (ع) پناهگاه و نقطه اتكاي شيعيان
در آن مقطع زماني بسيار بحراني و پر اضطراب بود.
از آنجا كه پيشواي يازدهم به دستور خليفه عباسي در «سامرا»، در محله «عسكر» سكونت (اجباري) داشت، به همين جهت «عسكري» ناميده ميشود.
از مشهورترين القاب ديگر حضرت، «نقي» و «زكي» و كنيهاش «ابو محمد» است.
اين امام همام 22 ساله بود كه پدر بزرگوارش به شهادت رسيد. مدت امامتش 6 سال بود و عمر شريف و گرانقدرش 28 سال بود.
در سال 260 هـ ق به شهادت رسيد و در خانه خود سامرا در كنار مرقد پدرش به خاك سپرده شد.
اوضاع سياسي و اجتماعي عصر امام حسن عسكري (ع)
يكي از سختترين دورانها و شديدترين عصرها كه بر عموم علويين به خصوص بر اهل بيت (ع) گذشت، دوران حكومت و زمامداري حكّام ظالم و فاجر بنيعباس بود. خلفاي بني عباس حكومت خويش را با شعار دفاع از اهل بيت (ع) و نفي حكومت غاصب بني اميه آغاز كردند، ولي بعد از استحكام پايههاي حكومتي خويش، خلقاي عباسي از هرگونه اعمال فشار و محدوديت نسبت به علويين، به ويژه نسبت به امامان معصوم (ع) دريغ نورزيدند!
اين فشارها در عصر امام جواد و امام هادي و امام عسكري عليهم السلام در سامرا به اوج خود رسيد. شدت اين فشارها به قدري بود كه سه پيشواي بزرگ شيعه كه در مركز حكومت آنها (سامرا) ميزيستند، با عمر كوتاهي جام شهادت نوشيدند و اين حاكي از شدّت صدمات رسيده بر آنهاست.
ولي در اين ميان محدوديتهاي زمان امام حسن عسكري(ع) به دو علت از دو پيشواي ديگر بيشتر بود؛ نخست اين كه در زمان امام حسن عسكري (ع) شيعه به صورت يك قدرت عظيم درآمده بود و همه مردم ميدانستند كه اين گروه به خلفاي وقت معترض است و حكومت هيچ يك از عباسيان را مشروع و قانوني نميداند؛ بلكه معتقد است امامت الهي، در فرزندان علي بن ابي طالب (ع) است و ديگر اين كه خاندان عباسي و پيروان آنان، بر اساس روايات و اخبار متواتره ميدانستند مهدي موعود (عج) كه تار و مار كننده كليه حكومتهاي خودكامه است، از نسل حضرت عسكري (ع) خواهد بود، از اين رو همچون فرعونيان، پيوسته مراقب رندگي حضرت بودند تا فرزند او را به چنگ آوردند.
حكومت عباسي به قدري از نفوذ و موقعيت مهم اجتماعي امام نگران بود كه امام را ناگزير كرد هر هفته روزهاي دوشنبه و پنج شنبه به دربار حاضر شود.(1)
البته باوجود نيت پليد خليفه در هر بار رفت و آمد امام، صدها انسان مشتاق در مسير حركت امام اجتماع ميكردند و آن چنان شادي و ابراز احساسات ميكردند كه از كثرت جمعيت راهها بند ميآمد و عبور و مرور قطع ميشد. به محض آنكه حضرت پاي به گذرگاهها ميگذاردند خاموش ميشد و براي حضرت راه را باز ميكردند. و پس از عبور امام، وضع به حال طبيعي برميگشت.(2)
محبوبيت روز افزون امام دربار عباسي را به وحشت بيشتري انداخت، از اين رو «معتزر» امام را بازداشت و زنداني كرد(3) و حتي به «سعيد حاجب» دستور داد امام را به سمت كوفه حركت داده و در راه او را به قتل برساند، ولي پس از سه روز، تركان، او را به هلاكت رساندند.
پس از او «مهتدي» نيز امام را بازداشت و زنداني كرد و تصميم به قتل حضرت داشت كه خداوند مهلت نداد و تركان بر ضد او شوريدند و وي را به قتل رساندند.(4)
ابعاد فعاليتهاي امام حسن عسكري (ع)
آن امام همام، با وجود همه فشارها و كنترلهاي بيوقفهي حكومت عباسي يك سلسله فعاليتهاي سياسي، اجتماعي و علمي در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افكار ضد اسلام انجام داد كه ميتوان به شرح برخي از آنان پرداخت:
1. كوششهاي علمي
با وجود شرايط نامساعد حكومت عباسي حضرت به تربيت شاگردان همت نهاد.
شيخ طوسي (ره) تعداد شاگردان حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت كرده است كه در ميان آنان چهرههاي روشن، شخصيتهاي برجسته و مردان وارستهاي مانند:
احمد بن اسحاق اشعري قمي، ابوهاشم داود بن قاسم جعفري، عبدالله بن جعفر حميري، ابو عمر و عثمان بن سعيد عمري، محمد بن حسن صفار (صاحب كتاب نفيس بصائر الدرجات كبري) به چشم ميخوردند.
2. ايجاد شبكه ارتباطي با شيعيان مناطق مختلف
گستردگي و پراكندگي مراكز تجمع شيعيان، وجود سازمان ارتباطي منظمي را ايجاب ميكرد تا پيوند شيعيان را با حوزهي امامت از يك سو و ارتباط آنان را با همديگر از سوي ديگر برقرار سازد، تا آنان را از نظر ديني و سياسي رهبري و سازماندهي كند.
اين سازمان از طريق تعيين نمايندگان و اعزام پيكها و ارسال پيامها انجام ميشد.
3. حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان
يكي ديگر از فعاليتهاي امام عسكري عليه السلام حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان، به ويژه از ياران خاص و نزديك آن حضرت بود. امام گرفتاري مالي آنان را برطرف ميساخت و اين اقدام امام مانع از آن ميشد كه آنان به خاطر مشكلات مالي، جذب دستگاه حكومت ستمگر عباسي شوند.
4. تقويت و توجيه سياسي رجال و عناصر مهم شيعه
از آنجا كه شخصيتهاي بزرگ شيعه در فشار بيشتري بودند امام(ع) به تناسب مورد، هر يك را به نحوي دلگرم و راهنمايي ميكرد و به آنها روحيه ميبخشيد. تا ميزان صبر و آگاهي آنان در برابر تنگناها و فقرها فزوني يابد و بتوانند مسئوليت بزرگ اجتماعي و سياسي و وظايف ديني خود را انجام دهند.
5. آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت
درك شرايط زمان غيبت امام و مديريت جامعه اسلامي در آن زمان با تدبر ائمه معصومين براي جامعه شيعه حاصل شد. اين امر در عصر امام هادي (ع)
و امام عسكري (ع) شفافتر به جامعه عرضه شد. امام عسكري عليه السلام در ميان مردم حضوري كمرنگ از خود نشان دادند و بيشتر مردم را به نمايندگان و وكلاي خود رجوع ميدادند تا در آينده ظرفيت جامعه براي پذيرش مولاي غائب از نظر فراهم شود.
-------------------- پی نوشتها -----------------------------------
1- بحار الانوار، ج50، ص251. ـ دلائل الإمامه (طبرسي)، ص226.
2- غيبت شيخ طوسي، ص29.
3- بحار الانوار، ج50، ص313.
4- كتاب الغيبه، ص134.