سوال اعتقادي بسيار مهم، بسيار مهم(دوستان حتماً ملاحظه فرمايند)

[1507]

دوستان واساتيد گرامي سلام :
از قديم پدران و مادرانمان به ما ياد دادند كه اصول دين 5 تا است (توحيد،نبوت،امامت،عدل،معاد) و حتي اينها را هم بصورت شعر به ما ياد مي دادند. من هم به صحيح و تكذيب بودن اين مطلب كاري ندارم.ولي سوالي دارم اينكه آيا واقعاً اين چيزهايي كه از قديم به ما ياد دادند درست است و آيا واقعاً اصول دين 5 تا است؟ و آنچه كه امروزه در كتابهاي نماز و بعضي كتابهاي ديگر چاپ مي شود كه فروع دين 8 تااست يا 10 تا است يا........صحيح است؟
با توجه به اينكه نماز ستون دين است آيا نماز جزء اصول دين است يا فروع دين؟ با فرض به اينكه اگر نماز جزء فروع دين باشد اگر كسي نماز نخواند چه حكمي دارد؟ اگر كسي خدا را قبول نداشته باشد چه حكمي دارد؟ حالا اين دو سؤال چه فرقي با هم دارند پس اصل و فرع اينجا چه فرقي دارند؟
حج براي كساني كه استطاعت مالي داشته باشند واجب است و طبق روايات اگر كسي حج بر او واجب باشد و نرود زمان مرگ بصورت نجراني يا نصاري از دنيا مي رود؟ آيا حج اصل است يا فرع؟
خمس كه همان وجوهات شرعي است را اگر كسي خمس مالش را ندهد اموالش نجس است آيا خمس نيز اصل است يا فرع؟
و ...........
با توجه به سوالاتي كه گفته شد آيا اصول دين 5 تا است يا بيشتر يا كمتر؟
و اگر خمس و حج و نماز و روزه و نيكي به پدر و مادرو ...... واجب است چرا جزء فروع دين قرار گرفته است ؟

[محمد علي]

[align=center]به نام خدا  

با سلام خدمت دوست گرامی .

ابتدا چند نکته مهم باید عرض شود ؛ اولا این تقسیم بندی اصول دین و فروع دین و تعداد آن ، توسط برخی علمای بزرگوار و پیشین ما انجام شده است
آن هم برای سهولت فهم و جایگاه هر کدام .

اما در واقع تقسیمی که از سوی معصومین .ع به ما رسیده است این است که دین به سه قسم می شود : 1- اعتقادات 2- اخلاق 3 - احکام

که بر اساس آیات قرآن ، تفقه و فهم عمیق در هر سه آنها ، مورد دستور قرار گرفته است . پس هر سه مهم هستند و یاد گیری و عمل به آنها واجب .

 ( لیتفقّهوا فی الدین )  

و علمای ما هم این تقسیم بندی را کمی گسترده کرده اند و همان است که شما هم فرمودید (و در سایت هم ، چنین تقسیمی رعایت شده تقریبا)


اما نکته مهم دیگر که اینجا لازم به تذکر است ، اینکه معنای اصول دین و فروع دین را هم باید دقیق بدانیم .

ممکن است با تصوری که ما از زبان فارسی داریم ، اصلی و فرعی (مثل خیابان) را نشانه مرتبه و درجه آن چیز بدانیم ؛ یعنی یکی اصل است پس مهم تر و دیگری فرع است پس بی اهمیت است .

در صورتی که در زبان عربی و دین ما چنین نیست . در اصطلاح دینی ، اصل یعنی ریشه و پایه ، و فرع یعنی چیزی که از آن ریشه نشأت می گیرد و شاخه ای بیرون آمده از آن است .

مثلا می گویند این فرع آن موضوع است . یعنی وقتی فلان موضوع روشن شد این مطلب هم از آن فرع می شود (گرفته می شود) .

مثلا اطاعت فرع معرفت است . یعنی باید اول معرفت حاصل شود تا اطاعت از آن نتیجه شود . یعنی معرفت اصل است و اطاعت فرع آن (نتیجه آن)

در دین ما هم اول اعتقاد به خدا و ... اصل و ریشه است ، و آنچه از این اعتقاد شاخه می شود همان عبادات و اعمال ماست .

همانطور که تا ایمان نباشد عملی ارزش ندارد ، وقتی هم ایمان خالی باشد و نماز نباشد ارزشی ندارد . برای همین است که همه جای قرآن

الذین آمنوا و عملوا الصالحات با هم آمده (یعنی همه جا ایمان با عمل آمده ) . پس هردو لازم و ملزوم هم هستند و قابل قیاس نیستند که کدام برتر است .

اما در حقیقت و به طور طبیعی این چیز واضحی است که درخت ابتدا بر ریشه ای استوار می شود و سپس شاخه و برگ و بار می دهد .

[align=center]پس معنی اصول وفروع در حقیقت این است . نه آنکه اکثرا تصور می کنند .  

و البته آنچه در احادیث آمده ، هم اعتقادات است و هم احکام و هم اخلاق که باید کسب شود و به آن عمل شود . ( همه واجبند )


 پس نتیجه گیری هایی که بر پایۀ آن فرض اولیه بنا شده ، با این تعریفی که عرض شد ، باطل می شوند . 

موفق باشید

[hackim]

بسم الله الرحمن الرحيم
ابتدا سؤال کننده محترم بايد اين نکته راتوجه داشته باشند که تقسيم به اصل و فرع هيج ربطي به واجب و غير واجب يا مهم و غير مهم ندارد
يعني اين طور نيست که اگر يک چيزي فرع شد، ديگر مهم نيست و انجام آن لازم نمي‌باشد بلکه بالعکس، بسياري موارد فروعات نيز پا به پاي اصول اهميت دارند.
بگذاريد يک مثال عرفي بزنيم
شما داريد يک منزل مسکوني مي سازيد....
برخي چيز ها از اصول و بنيادهاي ساختمان هستند مانند اسکلت، فونداسيون، سقف و ديوار
برخي ديگر هم از فرعيات و تزيينات هستند(فروع ساختمان) مانند برق کاري،‌ گچ، در و پنجره و موزاييک و ...
حال آيا مي توان در خانه اي که فقط ديوار و سقف دارد زندگي کرد؟
آيا اين فرعيات "غير ضروري" هستند. و اگر انجام نشوند،‌ ضرري به سکونت وارد مي‌شوند؟
ملاحظه مي فرماييد که تمام اين امور فرعي لازم و ضروري هستند
بنابراين تقسيم به اصل و فرع ، تقسيم به اهم و مهم است يعني اصول مهمتر هستند اما فروع نيز از اهميت و ضرورت خاص برخوردارند.
لذا نماز و خمس و مانند اين ها هرچند از فروع دين شمرده شده اند، اما باز هم لازم و واجب هستند.
التماس دعا

[soldier young]

ای دوست من اصلا بگذار مشکل را یک جور دیگر حل کنیم فکر کن اصول دین فقط یکی است خدا و و حدانیت او.
پس اگر خدا را قبول داری و یگانگی او را پس یکی یکی جلو می رویم قران فرستاده شده از سوی خدا و سخنان خداست اگر پس این هم بر تو ثابت شده پس معاد و نبوت هم بر تو ثابت شده است چون خدا در قران این دو را بعنوان اصول دین اعلام کرده و ما مومنین را مجاب به قبول ان کرده است.
اصول دین اسلام هم همین 3 تا است البته در مشترکات تمامی شاخه ها(در سنی و شیعه)
و دو اصل عدالت و امامت مختص شاخه شیعه است.
حال وظیفه ما این است که صحبتهای دیگران را چون پدر و مادر چشم بسته قبول نکنیم. تو اول باید اعتقادات خود را در وجودت شخصا نهادینه کنی مثلا وقتی معاد را بعنوان اصل دین بیان می کنی شخصا بر تو ثابت شده باشد نه اینکه چون پدر و مادرت معاد را قبول دارند تو هم معاد را قبول کنی!
توصیه من به تو این است اول وجود خدا و بزرگی و عظمت ان را بر خود ثابت کن. دوم قران را بخوان(معنی فارسی) و در ان تامل کن و ان را که سخن خدا است بر خود بپذیران که اگر قران را قبول کنی رسالت محمد ص و روز معاد را نیز قبول می کنی. و سپس که وجود نبی مکرم اسلام محمد ص را قبول کردی با توجه به احادیث این عزیز البته احادیثی که در جعلی نبودن ان شکی نیست دو اصل دیگر را که عدالت و امامت است بر خود ثابت کن انوقت می بینی که تو بهترین دین جهان و کاملترین ان را بر خود گزیده ای و سرشار از یقین و اعتماد بنفس می شوی. و حتی خود حجت میان مردم می شوی.