امام مهدي -عليه السلام- در قرآن
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
امام مهدي -عليه السلام- در قرآن
امام مهدي -عجل الله تعالي فرجه الشريف- در قرآن
قال رسولالله (صلي الله عليه و آله):
«مَن ماتَ وَ لمَ يَعرِف اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيتَةً جاهِلية »[1]
ترديدي نيست كه تمامي مفاهيم و اعتقادات اصيل ديني در اسلام ريشه در قرآن دارد و هيچ باطلي، در اين كتاب آسماني وجود ندارد كه حق تعالي جل جلاله
فرموده: «ما قرآن را نازل كرديم و آنرا محافظت مينمائيم.»[2] و در آن همه چيز بيان گرديده و هيچ تر و خشكي نيست مگر اينكه در قرآن آمده باشد. از بيان هيچ
نكتهاي در آن كوتاهي نشده و تمامي وقايع و اتفاقات را تا زمان قيامت كبري و نفخ صور در بر دارد. قرآني كه آخرين كتاب آسماني و معجزه جاويد پيامبر اسلام است و
بيانگر تمامي مسائل و مباحث و موضوعات مورد نياز زندگي بشر است مسلما در باره موضوع مهم انقلاب جهاني حضرت وليعصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و
تحول بزرگي كه در دنيا به وسيله امام زمان و حكومت عدل و داد آن حضرت به وجود خواهد آورد، آيات و بيانات متعددي دارد ولي شناختن معارف اين كتاب آسماني و
بهرهگرفتن از سرچشمههاي زلال و شيرين آن راهي جز اين ندارد كه از مترجمان راستين و بازگوكنندگان وحي و خاندان عصمت (عليهمالسلام) بياموزيم كه :
«لا يمسّه الا المطهرون؛
به قرآن جز پاكيزگان (ائمه معصومين عليهمالسلام) كسي دست نمييابد»[3]
و از امام صادق(عليهالسلام) روايت شده كه فرمودند: «به خدا سوگند من كتاب خدا را از اول تا به آخر ميدانم چنانكه گويي در كف دست من است، [4]
در قرآن خبر آسمان و زمين، گذشته و آينده موجود است كه خداي عزوجل فرموده :
«وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ؛
ما قرآن را بر تو نازل كرديم در حاليكه بيان و توضيح همه چيز در آن است.»[5]
و نيز امام باقر(عليهالسلام) فرمودند: هيچ كس جز اوصياي پيامبر(صلي الله عليه و آله) نميتواند ادعا كند كه (علم) تمامي قرآن نزد اوست.[6] با اين بيان درمييابيم
كه قرآن و اهل بيت(عليهمالسلام) هيچ گاه از هم جدا نميشوند زيرا كه قرآن بازگوكننده حقانيت و عظمت اين خاندان است و مردم را به سوي اين حاملان علوم
الهي هدايت ميكند[7] و فقط اين چهارده نور پاكند كه حقايق و بطون اين معجزه جاويد و اين كتاب عظيم آسماني را ميدانند اما سنگينترين ضربهاي كه پس از
رحلت رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) بر پيكر بشريت وارد آمد اين بود كه خلافت و جانشيني پيامبر از حاملان وحي و اوصياي واقعي حضرتش غصب گرديد
و منصب خلافت به دست نااهلان و جاهلان افتاد.
زمانيكه غاصبان بر كرسي جانشيني پيامبر تكيه زدند و اميرالمؤمنين را از حق مسلمش محروم كردند دريافتند كه بايد مردم را از دست يابي به سند نوراني حقانيت
حضرت امير و فرزندانش محروم نمايند تا مبادا همه مردم از معارف نوراني قرآن كه همان شناخت معصومين و گنجينهداران علوم الهي است بهرهمند گردند و به عدم
حقانيت اين ظالمان پي ببرند، لذا قرآني را كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) گردآوري كرده بود و ويژگيهاي زيادي را چون شأن نزول، تأويلات و تطبيقات دربرداشت
نپذيرفتند.[8]
و بدين ترتيب مردم را از راه يافتن به چشمههاي زلال وحي بازداشتند و در عوض ظواهري از دين را به قصد فريب خلق الله رواج دادند از سوي ديگر پولهاي گزافي
ميدادند تا عالم نماياني از خدا بيخبر و مزدور، دروغهايي را به عنوان حديث در زمينههاي مختلف از جمله تفسير و تأويل قرآن جعل ميكنند و اذهان مردم را از
رسيدن به حقايق دور سازند.
در طول تاريخ پيوسته دشمنان حق از انتشار معارف قرآن و آشكار شدن حقايق و اسرار اين كتاب آسماني به روشهاي مختلف جلوگيري كرد تا آنجا كه عده زيادي از
اصحاب و شاگردان مكتب اهل بيت كه مفسر و مبين حقايق قرآن بودهاند را به شهادت رساندند و ياران و اصحاب پيامبر را از بازگو كردن حقايق قرآن و احاديثي كه خود
مستقيماً از آن حضرت شنيده بودند ممنوع كردند.[9] از اين رو شيعيان با وجود آن همه مشكلات و موانع علي رغم سختگيريهاي زياد مخالفان در جهت فراگيري
علوم و معارف از ائمه معصومين(عليهمالسلام) سخت تلاش كردهاند و به روايت و تدوين و نشر احاديث مربوط به آن اهتمام ورزيدهاند كه خوشبختانه مجموعههاي
ارزندهاي در اين زمينه امروز در دسترس ما قرار دارد كه هر كدام از آنها براي رهيابي به معارف ناب قرآن از اهميت والايي برخوردار است. با بررسي و تحقيق اين
مجموعههاي روايي و احاديث موجود به نكته شگفت انگيزي پي ميبريم و آن اينكه مسئله مهدويت و حكومت جهاني آن حضرت از چنان اهميت والايي برخوردار
است كه خداوند از تمامي پيامبرانش درباره او و پدران بزرگوارش پيمان گرفت.
آنان كه در اين عهد و پيمان استوار بودند در زمره پيامبران اولوالعزم قرار گرفتند و آنان كه در اين پيمان اراده نا استوار داشتند از بهشت رانده شدند[10] و خداوند توبه
ايشان را به وسيله تمسك به همين ذوات مقدسه قبول فرمودند و مقام قرب را به ايشان بازگرداند.[11] بنابراين موضوع مهدويت از ابتداي هبوط حضرت آدم تا پايان
نبوت حضرت خاتم(صلي الله عليه و آله) در لسان تمامي پيامبران الهي و در تمام كتب آسماني به چشم ميخورد و بشارت دادن به حكومت جهاني آن حضرت و
استيلاي صالحان بر زمين و پادشاهي عدل و داد جزء اصلي متن كتابهاي آسماني و برنامههاي پيامبران بوده و كتب آسماني همچون قرآن، تورات، انجيل، زبور و ...
آكنده از اين بشارات است كه انبياء الهي به امتهايشان بيان فرمودهاند.
البته در تعيين مصداق آن مصلح، عبارتها مختلف و الفاظ متفاوت است ولي اصل ظهور يك مصلح واقعي و تشكيل حكومتي واحد كه از مرز عدالت بيرون نرود، مورد
قبول تمام ملل و اديان آسماني و غير آسماني عالم است همچنين قرآن كريم نيز در بيش از يكصد و سي آيه به اين معنا اشاره فرموده و
اعلام داشته كه اراده و خواست خداوند متعال بر اين است كه دوران حكومتهاي ظالم و ستمگر به پايان رسد و بساط پيروان آنها را برچيده شود و حتما بندگان صالح
خويش را در سراسر دنيا حكومت دهد.[12] تا قوانين اسلام را به طور كامل و همه جانبه در اين كره خاكي اجرا سازند و سعادت بشر را تضمين و تأمين نمايند.
[align=left]به اميد روزي كه حضرت وليعصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از زندان غيبت به در آيد و عالم به نورش روشن شود.
[align=left]اللهم عجل لوليك الفرج و العافية و
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[2] - سوره حجر، آيه 9.
[3] - سوره واقعه، آيه 79.
[4] - سوره نحل، آيه 89.
[5] - كافي: كتاب الحجه: باب 34.
[6] - امام صادق(عليهالسلام) فرمودند: مراد از «ان هذا القرآن يهدي للتي هي اقوم» اين است كه قرآن مردم را به سوي امام هدايت ميكند. (كافي: ج 1، ص 31)
[7] - بصائر الدرجات: ص 213 – كافي: كتاب الحجه: ص 34.
[8] -. احتجاج: ج 1، ص 225.
[9] - تذكرة الحفاظ، شمس الدين ذهبي: ج 1، ص 4.
[10] - تفسير قمي: ج 2، ص 66.
[11] - تفسير نور الثقلين: ج 1، ص 149 – تفسير صافي: جزءاول، ص 186.
[12] - سوره قصص، آيه 5.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
بخش اول:
آيات قرآن پيرامون عصر غيبت حضرت مهدي(عليهالسلام)
فصل اول: ويژگيهاي منتظران واقعي در عصر غيبت
الف) مقام و منزلت:
«الم ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ؛
اين كتاب كه هيچ ترديدي در آن نيست روشن گر راه پرهيزكاران است. آنان كه به غيب ايمان آورند و نماز را برپاي دارند و از آنچه به ايشان روزي داديم انفاق ميكنند.»[12]
جابر بن عبدالله انصاري پيرامون تفسير اين آيه از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چنين روايت ميكند كه آن حضرت فرمودند: «خوشا به حال صبركنندگان در زمان غيبت او [مهدي] و خوشا به حال كسانيكه بر محبت او پابرجا ميمانند آنها كساني هستند كه خداوند در كتاب خويش چنين توصيفشان كرده و فرموده: «الذين يؤمنون بالغيب..». سپس آن حضرت فرمودند: «آنان حزب خدايند و آگاه باشيد كه حزب خداوند پيروز است.»[13]
و در روايتي از امام صادق(عليهالسلام) نيز آيه شريفه فوق به منتظران حضرت ولي عصر (عليهالسلام) در عصر غيبت تفسير شده است.[14]
با توجه به رواياتي كه گذشت ميتوان سه ويژگي مهم منتظران را علاوه بر مقام و منزلت آنها از آيه مباركه فوق استفاده نمود كه آنها عبارتند از:
1. اعتقاد و ايمان راستين به امام زمان (عليهالسلام)
2. بر پا داشتن و اهميت دادن به نماز.
3. انفاق و بخشش به فقيران و مستمندان.
ب) صبر و ارتباط قلبي
«يا اَيُّهاالَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ؛
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! صبر كنيد و در برابر دشمنان پايدار باشيد و از مرزهاي خود مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد [تقوي و خدا ترسي را پيشه سازيد] شايد كه رستگار شويد.»[15]
نعماني در كتاب غيبة خود از امام باقر (عليهالسلام) نقل ميكند كه درباره اين آيه فرمودند: «كه صبر كنيد بر اداي فرايض و در مقابل دشمنان پايداري كنيد و با امامتان كه انتظارش را ميكشيد مرابطه نماييد.»[16]
«مرابطه» در لغت به معناي مراقبت از مرزها و بستن و محكم كردن آمده است و شايد مراد از «مرابطه» در اين آيه شريفه ا ين باشد كه منتظر واقعي در عصر غيبت از خانه دل در مقابل غير امام زمان مراقبت مينمايد و سرزمين پنهاور قلبش را محل عشق و علاقه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميگرداند و دل را به حضرت مهدي (عليهالسلام) پيوند ميدهد.
احتمال ديگري كه در باره لغت «مرابطه» وجود دارد اين است كه رابطه با امام (عليهالسلام) يعني خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروي و ياري او گردن نهادن، و اين يكي از اركان ايمان است كه آدمي خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود.[17]
ج) اطاعت محض
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ ؛
اي كساني كه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر و اولي الامر از خودتان را».[18]
جابر بن عبدالله انصاري ميگويد هنگاميكه پروردگار اين آيه را بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نازل فرمود عرض كردم يا رسول الله؛ خدا و رسول را شناختيم، «اولي الامر» كه خداوند اطاعتشان را به اطاعت تو مقرون ساخته چه كساني هستند؟
حضرت فرمودند: «آنان خلفاي من و ائمه مسلمانان پس از من ميباشند. اول آنها علي بن ابيطالب و ... [آخرينشان] حجت خدا در زمين و بقية الله بر بندگانش است آنكه خداي تعالي مشرق و مغرب زمين را به دستان او فتح ميكند. آنكه از شيعيان و دوستانش غيبتي خواهد داشت كه در زمان غيبتش بر اعتقاد به امامتش ثابت نميماند مگر كسي كه خداوند دلش را براي ايمان آزمايش كرده باشد».[19]
از اين آيه شريفه درمييابيم كه منتظران واقعي امام زمان(عليهالسلام) كساني هستند كه در عصر غيبت مطيع بي چون و چراي حضرت هستند و هميشه به دنبال كسب رضايت خاطر آن عزيز ميباشند. كه البته اين اطاعت با پيروي همه جانبه از آيات نوراني قرآن و فرامين و دستورات ائمه معصومين (عليهمالسلام) محقق خواهد شد.
د) امتحانات بسيار دشوار
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ؛
ما شما را به چيزي از قبيل ترس و گرسنگي و كاهشي در اموال و جانها و محصولات ميآزمائيم و مژده بده به آنها كه شكيبا و ثابت قدم هستند.»[20]
محمد بن مسلم ميگويد: امام جعفر صادق(عليهالسلام) در تفسير اين آيه فرمودند: «پيش از آمدن قائم (عليهالسلام) علامتهايي براي امتحان مؤمنين خواهد بود. عرض كردم: آن علامتها چيست؟ فرمودند: «بيماريهاي گوناگون كه سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخها كه سبب گرسنگي است و كاهش در اموال و جانها كه سبب قحطي و مرگ و مير فراوان است و نقص در محصولات كه به نيامدن باران است، پس در آن موقع به آنها كه در عقيده به ما ثابت ميمانند مژده بده.»[21]
يكي از ابعاد «غيبت كبري» بُعد آزمايشي آن است. در اين مرحله، انسان مؤمن بايد به دقت مراقب حال خود باشد كه مبادا با طولاني شدن زمان غيبت متزلزل گردد و فروغ ايمان از دلش زدوده شود. حضرت باقر (عليهالسلام) در اين باره ميفرمايند: «ظهور مهدي (عليهالسلام) بعد از غيبتي طولاني خواهد بود تا اينكه معلوم شود چه كسي او را در غيبت و نهان اطاعت ميكند و به او ايمان دارد»[22] و نيز ميفرمايند: «فقط كساني در اعتقاد به مهدي(عليهالسلام) پابرجا ميمانند كه دل آنان به فروغ ايزدي روشن شده باشد و روح خدايي به آنان مدد رساند.»[23]
هـ) شرايط سخت زندگي
«حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا ؛
تا آنجا كه رسولان مأيوس شدند [مردم] گمان كردن كه به آنان دروغ گفته شده است در اين هنگام ياري ما به سراغ آنها آمد».[24]
اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) در ضمن فرمايشاتي پيرامون اين آيه شريفه به شرايط سخت زندگي مؤمنين و عدم توجه جامعه و مردم به آنها در عصر غيبت اشاره نموده تا آنجا كه ميفرمايند: «... متقين [در عصر غيبت] در نظر مردم از مردار در چشم صاحبش بيارزشتر خواهند شد كه در چنين شرايطي ياري خداوند و پيروزيش فرا رسد و اين است معناي فرموده خداوند كه: « حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا »[25]
و در اين باره چه زيبا فرمود پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) كه زماني خواهد آمد كه مؤمن از گوسفند خوارتر ميشود[26] مسلم است زمانيكه مردم در كارهاي ناپسند و زشت تعاون و همكاي ميكنند و تكبر و خودپرستي در اعماق دلها نفوذ كند و گناهان علني شده و محرمات الهي سبك شمرده ميشود، هنگامي كه امت اسلامي نماز را ضايع كنند و تابع شهوات باشند آمرين به معروف و ناهين از منكر خوار ميشوند و در اين جامعهها هيچ جايي براي آنها پيدا نميشود و همه گناهكاران و فاسقان از آنها بيزار ميگردند و مؤمنان را افراد مزاحم و موانعي براي عصيانگريها و بيبند و باريهايشان ميپندارند.
[align=center]مؤمنان را افراد مزاحم و موانعي براي عصيانگريها و بيبند و باريهايشان ميپندارند.
و) پاداش بزرگ
« وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا ؛
كسي كه خدا و پيامبر را اطاعت كند،(در روز رستاخيز) همنشين كساني خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آنها چه نيكو رفيقاني هستد».[27]
خوشا به حال كساني كه در عصر غيبت و در شرايط سخت زندگي و امتحانات دشوار متزلزل نشوند و شب و روز منتظر ظهور امام زمان (عليهالسلام) باشند و استوار بودنشان را در راه انتظار با اطاعت از خدا و پيامبر و ائمه(عليهمالسلام) ثابت كنند كه حضرت سجاد (عليهالسلام) فرمودند: «كسي كه بر ولايت ما ثابت بماند در زمان غيبت قائم (عليهالسلام) خداوند به او اجر هزار شهيد از شهيدان بدر و احد عطا ميفرمايد».[28]
و امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايند: «كسيكه در حال انتظار بميرد مانند كسي است كه در خيمه قائم (عليهالسلام) باشد.»[29]
بزرگترين اجر و پاداشي كه خداند براي منتظران و مطيعان امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در زمان غيبت فراهم كرده اين است كه آنها را با انبياء و صديقين و شهدا و صالحين محشور گرداند. علي بن ابراهيم از امام صادق(عليهالسلام) پيرامون تفسير اين آيه چنين نقل مينمايد كه امام فرمودند:
«مراد از «نبيين» رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و «صديقان» علي(عليه السلام) و «شهيدان» حسن و حسين و «صالحان» ائمه (عليهمالسلام) ميباشند و «نيكو رفيقان» قائم از آل محمد (عليهمالسلام) است». [30]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[12] - سوره بقره، آيه 1-3
[13] - كفاية الاثر: ص 60.
[14] - كمال الدين و تمام النعمه: ج 2،ص 340.
[15] - سوره آل عمران،آيه 200.
[16] - غيبت نعماني:ص 105 – المحجة: علامه بحراني، ص 99.
[17] - مكيال المكارم: ج 2، ص 572 – تفسير برهان: ج 1،ص 335،حديث 12.
[18] - سوره نساء، آيه 59.
[19] - المحجة: ص 109.
[20] - سوره بقره،آيه 155.
[21] - ينابيع المودة: ج 3، ص 235، حديث 2.
[22] - كمال الدين: ج 1، ص 231، باب 32، حديث 16 – بحارالانوار: ج 52، ص 191، باب 25، حديث 24.
[23] - بحارالانوار: ج 52، ص 224.
[24] - سوره يوسف: آيه 110.
[25] - دلائل الامامه: ص 248.
[26] - روزگار رهايي: ص 254.
[27] - سوره نساء، آيه 69.
[28] - روزگار رهايي: ص 271.
[29] - روزگار رهايي: ص 379.
[30] - تفسير قمي: ج 1، ص 142.
آيات قرآن پيرامون عصر غيبت حضرت مهدي(عليهالسلام)
فصل اول: ويژگيهاي منتظران واقعي در عصر غيبت
الف) مقام و منزلت:
«الم ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ؛
اين كتاب كه هيچ ترديدي در آن نيست روشن گر راه پرهيزكاران است. آنان كه به غيب ايمان آورند و نماز را برپاي دارند و از آنچه به ايشان روزي داديم انفاق ميكنند.»[12]
جابر بن عبدالله انصاري پيرامون تفسير اين آيه از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چنين روايت ميكند كه آن حضرت فرمودند: «خوشا به حال صبركنندگان در زمان غيبت او [مهدي] و خوشا به حال كسانيكه بر محبت او پابرجا ميمانند آنها كساني هستند كه خداوند در كتاب خويش چنين توصيفشان كرده و فرموده: «الذين يؤمنون بالغيب..». سپس آن حضرت فرمودند: «آنان حزب خدايند و آگاه باشيد كه حزب خداوند پيروز است.»[13]
و در روايتي از امام صادق(عليهالسلام) نيز آيه شريفه فوق به منتظران حضرت ولي عصر (عليهالسلام) در عصر غيبت تفسير شده است.[14]
با توجه به رواياتي كه گذشت ميتوان سه ويژگي مهم منتظران را علاوه بر مقام و منزلت آنها از آيه مباركه فوق استفاده نمود كه آنها عبارتند از:
1. اعتقاد و ايمان راستين به امام زمان (عليهالسلام)
2. بر پا داشتن و اهميت دادن به نماز.
3. انفاق و بخشش به فقيران و مستمندان.
ب) صبر و ارتباط قلبي
«يا اَيُّهاالَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ؛
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! صبر كنيد و در برابر دشمنان پايدار باشيد و از مرزهاي خود مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد [تقوي و خدا ترسي را پيشه سازيد] شايد كه رستگار شويد.»[15]
نعماني در كتاب غيبة خود از امام باقر (عليهالسلام) نقل ميكند كه درباره اين آيه فرمودند: «كه صبر كنيد بر اداي فرايض و در مقابل دشمنان پايداري كنيد و با امامتان كه انتظارش را ميكشيد مرابطه نماييد.»[16]
«مرابطه» در لغت به معناي مراقبت از مرزها و بستن و محكم كردن آمده است و شايد مراد از «مرابطه» در اين آيه شريفه ا ين باشد كه منتظر واقعي در عصر غيبت از خانه دل در مقابل غير امام زمان مراقبت مينمايد و سرزمين پنهاور قلبش را محل عشق و علاقه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميگرداند و دل را به حضرت مهدي (عليهالسلام) پيوند ميدهد.
احتمال ديگري كه در باره لغت «مرابطه» وجود دارد اين است كه رابطه با امام (عليهالسلام) يعني خود را به رشته ولايت او بستن و بر خدمت و پيروي و ياري او گردن نهادن، و اين يكي از اركان ايمان است كه آدمي خود را به امام خويش مربوط سازد و از او جدا نشود.[17]
ج) اطاعت محض
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ ؛
اي كساني كه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر و اولي الامر از خودتان را».[18]
جابر بن عبدالله انصاري ميگويد هنگاميكه پروردگار اين آيه را بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نازل فرمود عرض كردم يا رسول الله؛ خدا و رسول را شناختيم، «اولي الامر» كه خداوند اطاعتشان را به اطاعت تو مقرون ساخته چه كساني هستند؟
حضرت فرمودند: «آنان خلفاي من و ائمه مسلمانان پس از من ميباشند. اول آنها علي بن ابيطالب و ... [آخرينشان] حجت خدا در زمين و بقية الله بر بندگانش است آنكه خداي تعالي مشرق و مغرب زمين را به دستان او فتح ميكند. آنكه از شيعيان و دوستانش غيبتي خواهد داشت كه در زمان غيبتش بر اعتقاد به امامتش ثابت نميماند مگر كسي كه خداوند دلش را براي ايمان آزمايش كرده باشد».[19]
از اين آيه شريفه درمييابيم كه منتظران واقعي امام زمان(عليهالسلام) كساني هستند كه در عصر غيبت مطيع بي چون و چراي حضرت هستند و هميشه به دنبال كسب رضايت خاطر آن عزيز ميباشند. كه البته اين اطاعت با پيروي همه جانبه از آيات نوراني قرآن و فرامين و دستورات ائمه معصومين (عليهمالسلام) محقق خواهد شد.
د) امتحانات بسيار دشوار
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ؛
ما شما را به چيزي از قبيل ترس و گرسنگي و كاهشي در اموال و جانها و محصولات ميآزمائيم و مژده بده به آنها كه شكيبا و ثابت قدم هستند.»[20]
محمد بن مسلم ميگويد: امام جعفر صادق(عليهالسلام) در تفسير اين آيه فرمودند: «پيش از آمدن قائم (عليهالسلام) علامتهايي براي امتحان مؤمنين خواهد بود. عرض كردم: آن علامتها چيست؟ فرمودند: «بيماريهاي گوناگون كه سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخها كه سبب گرسنگي است و كاهش در اموال و جانها كه سبب قحطي و مرگ و مير فراوان است و نقص در محصولات كه به نيامدن باران است، پس در آن موقع به آنها كه در عقيده به ما ثابت ميمانند مژده بده.»[21]
يكي از ابعاد «غيبت كبري» بُعد آزمايشي آن است. در اين مرحله، انسان مؤمن بايد به دقت مراقب حال خود باشد كه مبادا با طولاني شدن زمان غيبت متزلزل گردد و فروغ ايمان از دلش زدوده شود. حضرت باقر (عليهالسلام) در اين باره ميفرمايند: «ظهور مهدي (عليهالسلام) بعد از غيبتي طولاني خواهد بود تا اينكه معلوم شود چه كسي او را در غيبت و نهان اطاعت ميكند و به او ايمان دارد»[22] و نيز ميفرمايند: «فقط كساني در اعتقاد به مهدي(عليهالسلام) پابرجا ميمانند كه دل آنان به فروغ ايزدي روشن شده باشد و روح خدايي به آنان مدد رساند.»[23]
هـ) شرايط سخت زندگي
«حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا ؛
تا آنجا كه رسولان مأيوس شدند [مردم] گمان كردن كه به آنان دروغ گفته شده است در اين هنگام ياري ما به سراغ آنها آمد».[24]
اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) در ضمن فرمايشاتي پيرامون اين آيه شريفه به شرايط سخت زندگي مؤمنين و عدم توجه جامعه و مردم به آنها در عصر غيبت اشاره نموده تا آنجا كه ميفرمايند: «... متقين [در عصر غيبت] در نظر مردم از مردار در چشم صاحبش بيارزشتر خواهند شد كه در چنين شرايطي ياري خداوند و پيروزيش فرا رسد و اين است معناي فرموده خداوند كه: « حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا »[25]
و در اين باره چه زيبا فرمود پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) كه زماني خواهد آمد كه مؤمن از گوسفند خوارتر ميشود[26] مسلم است زمانيكه مردم در كارهاي ناپسند و زشت تعاون و همكاي ميكنند و تكبر و خودپرستي در اعماق دلها نفوذ كند و گناهان علني شده و محرمات الهي سبك شمرده ميشود، هنگامي كه امت اسلامي نماز را ضايع كنند و تابع شهوات باشند آمرين به معروف و ناهين از منكر خوار ميشوند و در اين جامعهها هيچ جايي براي آنها پيدا نميشود و همه گناهكاران و فاسقان از آنها بيزار ميگردند و مؤمنان را افراد مزاحم و موانعي براي عصيانگريها و بيبند و باريهايشان ميپندارند.
[align=center]مؤمنان را افراد مزاحم و موانعي براي عصيانگريها و بيبند و باريهايشان ميپندارند.
و) پاداش بزرگ
« وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا ؛
كسي كه خدا و پيامبر را اطاعت كند،(در روز رستاخيز) همنشين كساني خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آنها چه نيكو رفيقاني هستد».[27]
خوشا به حال كساني كه در عصر غيبت و در شرايط سخت زندگي و امتحانات دشوار متزلزل نشوند و شب و روز منتظر ظهور امام زمان (عليهالسلام) باشند و استوار بودنشان را در راه انتظار با اطاعت از خدا و پيامبر و ائمه(عليهمالسلام) ثابت كنند كه حضرت سجاد (عليهالسلام) فرمودند: «كسي كه بر ولايت ما ثابت بماند در زمان غيبت قائم (عليهالسلام) خداوند به او اجر هزار شهيد از شهيدان بدر و احد عطا ميفرمايد».[28]
و امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايند: «كسيكه در حال انتظار بميرد مانند كسي است كه در خيمه قائم (عليهالسلام) باشد.»[29]
بزرگترين اجر و پاداشي كه خداند براي منتظران و مطيعان امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در زمان غيبت فراهم كرده اين است كه آنها را با انبياء و صديقين و شهدا و صالحين محشور گرداند. علي بن ابراهيم از امام صادق(عليهالسلام) پيرامون تفسير اين آيه چنين نقل مينمايد كه امام فرمودند:
«مراد از «نبيين» رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و «صديقان» علي(عليه السلام) و «شهيدان» حسن و حسين و «صالحان» ائمه (عليهمالسلام) ميباشند و «نيكو رفيقان» قائم از آل محمد (عليهمالسلام) است». [30]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[12] - سوره بقره، آيه 1-3
[13] - كفاية الاثر: ص 60.
[14] - كمال الدين و تمام النعمه: ج 2،ص 340.
[15] - سوره آل عمران،آيه 200.
[16] - غيبت نعماني:ص 105 – المحجة: علامه بحراني، ص 99.
[17] - مكيال المكارم: ج 2، ص 572 – تفسير برهان: ج 1،ص 335،حديث 12.
[18] - سوره نساء، آيه 59.
[19] - المحجة: ص 109.
[20] - سوره بقره،آيه 155.
[21] - ينابيع المودة: ج 3، ص 235، حديث 2.
[22] - كمال الدين: ج 1، ص 231، باب 32، حديث 16 – بحارالانوار: ج 52، ص 191، باب 25، حديث 24.
[23] - بحارالانوار: ج 52، ص 224.
[24] - سوره يوسف: آيه 110.
[25] - دلائل الامامه: ص 248.
[26] - روزگار رهايي: ص 254.
[27] - سوره نساء، آيه 69.
[28] - روزگار رهايي: ص 271.
[29] - روزگار رهايي: ص 379.
[30] - تفسير قمي: ج 1، ص 142.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
فصل دوم: احوال گوناگون و حوادث مختلف عصر غيبت
« لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ؛
البته كه شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهيد يافت». [31]
سدير صيرفي از امام صادق(عليهالسلام) پيرامون اين آيه نقل ميكند كه حضرت فرمودند: «قائم ما را غيبتي است كه مدت آن به طول ميانجامد سؤال كردم چرا يابن رسول الله؟ فرمودند: زيرا كه خداوند عزوجل ميخواهد سنتهاي پيغمبران را در غيبتهايشان بر او نيز جاري سازد كه خداوند فرمودند: «البته كه شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهيد يافت «يعني سنتهاي آناني كه پيش از شما بودهاند [بر شما هم جاري ميشود].»[32]
همانگونه كه در غيبت پيامبراني همچون ابراهيم(عليهالسلام)، الياس، موسي و سليمان (عليهمالسلام) مردم دچار سختي، امتحان و گمراهي ميشدند و حتي عدهاي منكر ايشان ميگشتند و دين جديدي ميآوردند.[33] در زمان غيبت كبري نيز سنتهاي پيامبران در غيبتهايشان بر مردم عصر غيبت حضرت مهدي(عليهالسلام) جاري شود و مردم دچار طوفان حوادث و ناملايمات ميگردند.
الف) عقايد مردم در عصر غيبت
r مكاران دلهاي مردم را از مهدي(عليهالسلام) برميگردانند
«وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ؛
[align=center]هر چند مكرشان چنان باشد كه كوهها را از جا بركند.»[34]
در امالي شيخ طوسي از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «تقوا پيشه كنيد و از امامانتان اطاعت و پيروي نماييد آنچه آنها ميگويند شما نيز همان را بگوييد و از آنچه لب بستند شما نيز خاموش بمانيد كه شما تحت تسلط كساني هستيد كه خداوند تعالي درباره آنها فرموده: «وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ [از مكر آنها كوهها جابهجا ميشود] پس تقوا و خداترسي را پيشه سازيد كه شما در حال هدنه [احتياط و تقيه] هستيد»[35] در مكان ديگر فرمودند: «به درستي كه از مكر بني عباس نسبت به قائم (عليهالسلام) دلهاي مردم از جاي كنده ميشود [و اعتقاد مردم نسبت به مهدي زائل ميگردد]. [36]
شايد اين روايت اشاره به سياستهاي مكارانه بني عباس دارد كه از اواسط قرن دوم هجري با معرفي مهديهاي دروغين و مفتي تراشي سعي در انحراف افكار عمومي بويژه شيعيان از شخص حضرت مهدي(عليهالسلام) داشتند تا علاوه بر اينكه مردم را از اطراف ائمه معصومين (عليهم السلام) دور سازند و آنان را در انزوا قرار دهند به وسيله اين مسئله به منافع سياسي خود نيز نائل آيند چنانچه در تاريخ ميبينيم از سال 132 هجري قمري به بعد كه حكومت عباسيان آغاز ميشود ظهور مهديهاي دروغين اوج ميگيرد به طوري كه عدهاي از خلفاي عباسي خود يا فرزندانشان را مهدي معرفي ميكردند.
r اختلاف مردم درباره اعتقاد به او
«يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ؛
كسانيكه به آن ساعت ايمان ندارند درباره آن شتاب ميكنند [از روي تمسخر] ولي آنها كه ايمان آوردهاند پيوسته از آن هراسانند و ميدانند كه آن روز بر حق است آگاه باشيد كسانيكه در آن ساعت ترديد ميكنند در گمراهي عميق هستند».[37]
مفضل بن عمر نقل ميكند كه امام صادق(عليهالسلام) به من فرمودند: اي مفضل! اهل عراق اين آيه را چگونه ميخوانند؟ عرضه داشتم آقاي من كدام آيه را، فرمود قول خداي تعالي «يستعجل بها الذين لا يؤمنون بها و...» عرض كردم آقاي من همينطور ميخوانند. حضرت فرمودند: واي بر تو! ميداني كه معناي اين آيه چيست؟ عرض كردم: خدا و رسول و فرزند رسول او بهتر ميدانند.
حضرت فرمودند: بخدا سوگند [معناي اين آيه] جز قيام حضرت قائم(عليهالسلام) نيست پس چگونه كسي كه به آن ايمان ندارد عجله ميكند، به خدا سوگند جز مؤمنان نسبت به آن عجله نكنند.[38]
r سرگرداني مردم در تشخيص حق
«أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ؛
آيا آنكه خلق را به راه حق رهبري ميكند سزاوارتر به پيروي است يا آنكس كه خود هدايت نميشود مگر هدايتش كنند؟! شما را چه ميشود چگونه قضاوت باطل ميكنيد».[39]
نعماني در كتاب غيبت خود پيرامون اين آيه از امام صادق(عليهالسلام) چنين نقل ميكند:
شخصي [به نام عبدالرحمان بن مسلمه جريري] به امام صادق(عليهالسلام) گفت: [مخالفين] ما را توبيخ و سرزنش ميكنند و دروغگو ميشمارند به خاطر اينكه ميگوييم: [قبل از ظهور] دو صيحه خواهد بود، آنها ميگويند: از كجا معلوم ميشود كه كدام حقيقت است و كدام باطل؟ حضرت فرمودند: در پاسخ آنها چه ميگوييد؟
عرض كردم: چيزي در رد آنها نميگوييم: فرمودند: بگوييد: كسي كه از قبل به آن ايمان داشته باشد آن را تصديق خواهد كرد، همانا خداي عزوجل ميفرمايد: « أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لا يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ »[40]
عبدالله بن سنان از امام صادق(عليهالسلام) روايت ميكند كه فرمودند: [در ايام قبل از ظهور] اهل زمين [تمام اهل زمين هر كدام به زبان خود]ميشنوند صدايي از آسمان بلند است كه ميگويد: آگاه باشيد كه حق با علي بن ابي طالب(عليهالسلام) و شيعيان اوست، ايمان ميآورند و چون فرداي آن روز شود ابليس در آسمان بالا رود تا جايي كه از چشم زمينيان مخفي گردد آنگاه فرياد زند: حق با ابن عفّان و پيروان اوست كه او مظلوم كشته شد، خونش را مطالبه كنيد آنگاه حضرت فرمودند: پس در آن هنگام خداوند مؤمنان را با قول ثابت بر حق استوار ميسازد كه همان نداي اول صحيح است ولي آنها كه در دلشان مرض هست – كه به خدا قسم آن مرض دشمني ما است – در شك ميافتند، در آن هنگام از ما دوري جويند و به ما اهانت كنند [سرگردان ميشوند و به سوي ضلالت ره ميپويند].[41]
r قساوت دلهاي مردم
«وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛
و نباشند همچون كساني كه از پيش كتاب آسماني بر ايشان آمد پس دوران طولاني بر آن ها گذشت و دلهايشان قساوت گرفت و بسياري از آنان فاسق شدند.»[42]
نعماني در كتاب غيبة خود درباره اين آيه از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه حضرت فرمودند: اين آيه كه در سوره حديد است [آيه بالا] درباره ا هل زمان غيبت نازل شده است، در ادامه فرمودند: همانا منظور از «اَمَد» دوران غيبت است [كه به خاطر طولاني شدن آن دلهاي مردم قساوت ميگيرد و بسياري از مردم فاسق ميشوند].[43]
r انكار و تكذيب امام زمان (عليهالسلام)
«بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا؛
بلكه اين كافران آن ساعت را تكذيب كردند و ما براي كسانيكه آن ساعت را تكذيب كنند آتش دوزخ را مهيا ساختيم».[44]
مرحوم شيخ صدوق(ره) در كتاب شريف «كمال الدين» از حضرت سجاد(عليهالسلام) چنين نقل مي كند كه فرمودند:
«قائم ما دو غيبت دارد يكي طولانيتر از ديگري [اشاره به غيب صغري و كبري] ... كه غيبت دوم آنقدر طول خواهد كشيد كه تا اينكه بيشتر گروندگان به اين امر از او برخواهند گشت [او را تكذيب ميكنند و ميگويند اصلا متولد نشده] پس بر آن اعتقاد [اعتقاد به وجود امام زمان(عليهالسلام)] ثابت نميمانند مگر كسي كه يقينش قوي و معرفتش صحيح باشد و نسبت به ما اهل بيت تسليم باشد».[45]
در روايات زيادي بيان شده كه مراد از ساعت در آيات قرآن روز قيامت است و در بعضي از روايات نيز مراد از ساعت را امام زمان(عليهالسلام) معرفي كردهاند. مثلاً امام صادق(عليهالسلام) فرمودند: مراد از ساعت در آيات «يسئلونك عن الساعة ايان مرساها»[46] يا «وعنده علم الساعة»[47] و يا «فهل ينظرون الا الساعة ان تأتيهم بغتة»[48] و «و ما يدريك لعل الساعة قريب»[49] و همچنين «الا ان الذين يمارون في الساعه لفي ظلال بعيد»[50] حضرت مهدي(عليهالسلام) ميباشد
كه از بس غيبت او طولاني ميشود مردم درباره او جدال ميكنند.
و ميگويند: قائم(عليهالسلام) كي متولد شده؟ چه كسي او را ديده؟ در كجاست؟ و چه زماني ظاهر ميگردد؟[51]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[31] - سوره انشقاق: آيه 19.
[32] - المحجة: ص 416 – كمال لدين: ج 2، ص 480.
[33] - مانند سامري در قوم حضرت موسي(عليهالسلام) كه در غيبت حضرت موسي مردم را گوساله پرست نمود.
[34] - سوره ابراهيم، آيه 46.[35] - امالي شيخ طوسي: ج 2، ص 280.
[36] - تفسير عياشي: ج 2، ص 235.
[37] - سوره شوري، آيه 18.
[38] - المحجه: ص 332.
[39] - سوره يونس، آيه 5.
[40] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 226 – المحجه، بحراني: ص 174.
[41] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 137 - المحجه، بحراني: ص 279.
[42] - سوره حديد، آيه 16.
[43] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 6.
[44] - سوره فرقان، آيه 11.
[45] - كمال الدين: ج 2، ص 323.
[46] - سوره اعراف، آيه 187.
[47] - سوره زخرف، آيه 85.
[48] - سوره زخرف، آيه 66 – محمد، آيه 18.
[49] - سوره شوري، آيه 17.
[50] - سوره شوري، آيه 18.
[51] - المحجة: ص 353.
« لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ؛
البته كه شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهيد يافت». [31]
سدير صيرفي از امام صادق(عليهالسلام) پيرامون اين آيه نقل ميكند كه حضرت فرمودند: «قائم ما را غيبتي است كه مدت آن به طول ميانجامد سؤال كردم چرا يابن رسول الله؟ فرمودند: زيرا كه خداوند عزوجل ميخواهد سنتهاي پيغمبران را در غيبتهايشان بر او نيز جاري سازد كه خداوند فرمودند: «البته كه شما احوال گوناگون و حوادث مختلف خواهيد يافت «يعني سنتهاي آناني كه پيش از شما بودهاند [بر شما هم جاري ميشود].»[32]
همانگونه كه در غيبت پيامبراني همچون ابراهيم(عليهالسلام)، الياس، موسي و سليمان (عليهمالسلام) مردم دچار سختي، امتحان و گمراهي ميشدند و حتي عدهاي منكر ايشان ميگشتند و دين جديدي ميآوردند.[33] در زمان غيبت كبري نيز سنتهاي پيامبران در غيبتهايشان بر مردم عصر غيبت حضرت مهدي(عليهالسلام) جاري شود و مردم دچار طوفان حوادث و ناملايمات ميگردند.
الف) عقايد مردم در عصر غيبت
r مكاران دلهاي مردم را از مهدي(عليهالسلام) برميگردانند
«وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ؛
[align=center]هر چند مكرشان چنان باشد كه كوهها را از جا بركند.»[34]
در امالي شيخ طوسي از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: «تقوا پيشه كنيد و از امامانتان اطاعت و پيروي نماييد آنچه آنها ميگويند شما نيز همان را بگوييد و از آنچه لب بستند شما نيز خاموش بمانيد كه شما تحت تسلط كساني هستيد كه خداوند تعالي درباره آنها فرموده: «وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ [از مكر آنها كوهها جابهجا ميشود] پس تقوا و خداترسي را پيشه سازيد كه شما در حال هدنه [احتياط و تقيه] هستيد»[35] در مكان ديگر فرمودند: «به درستي كه از مكر بني عباس نسبت به قائم (عليهالسلام) دلهاي مردم از جاي كنده ميشود [و اعتقاد مردم نسبت به مهدي زائل ميگردد]. [36]
شايد اين روايت اشاره به سياستهاي مكارانه بني عباس دارد كه از اواسط قرن دوم هجري با معرفي مهديهاي دروغين و مفتي تراشي سعي در انحراف افكار عمومي بويژه شيعيان از شخص حضرت مهدي(عليهالسلام) داشتند تا علاوه بر اينكه مردم را از اطراف ائمه معصومين (عليهم السلام) دور سازند و آنان را در انزوا قرار دهند به وسيله اين مسئله به منافع سياسي خود نيز نائل آيند چنانچه در تاريخ ميبينيم از سال 132 هجري قمري به بعد كه حكومت عباسيان آغاز ميشود ظهور مهديهاي دروغين اوج ميگيرد به طوري كه عدهاي از خلفاي عباسي خود يا فرزندانشان را مهدي معرفي ميكردند.
r اختلاف مردم درباره اعتقاد به او
«يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ؛
كسانيكه به آن ساعت ايمان ندارند درباره آن شتاب ميكنند [از روي تمسخر] ولي آنها كه ايمان آوردهاند پيوسته از آن هراسانند و ميدانند كه آن روز بر حق است آگاه باشيد كسانيكه در آن ساعت ترديد ميكنند در گمراهي عميق هستند».[37]
مفضل بن عمر نقل ميكند كه امام صادق(عليهالسلام) به من فرمودند: اي مفضل! اهل عراق اين آيه را چگونه ميخوانند؟ عرضه داشتم آقاي من كدام آيه را، فرمود قول خداي تعالي «يستعجل بها الذين لا يؤمنون بها و...» عرض كردم آقاي من همينطور ميخوانند. حضرت فرمودند: واي بر تو! ميداني كه معناي اين آيه چيست؟ عرض كردم: خدا و رسول و فرزند رسول او بهتر ميدانند.
حضرت فرمودند: بخدا سوگند [معناي اين آيه] جز قيام حضرت قائم(عليهالسلام) نيست پس چگونه كسي كه به آن ايمان ندارد عجله ميكند، به خدا سوگند جز مؤمنان نسبت به آن عجله نكنند.[38]
r سرگرداني مردم در تشخيص حق
«أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ؛
آيا آنكه خلق را به راه حق رهبري ميكند سزاوارتر به پيروي است يا آنكس كه خود هدايت نميشود مگر هدايتش كنند؟! شما را چه ميشود چگونه قضاوت باطل ميكنيد».[39]
نعماني در كتاب غيبت خود پيرامون اين آيه از امام صادق(عليهالسلام) چنين نقل ميكند:
شخصي [به نام عبدالرحمان بن مسلمه جريري] به امام صادق(عليهالسلام) گفت: [مخالفين] ما را توبيخ و سرزنش ميكنند و دروغگو ميشمارند به خاطر اينكه ميگوييم: [قبل از ظهور] دو صيحه خواهد بود، آنها ميگويند: از كجا معلوم ميشود كه كدام حقيقت است و كدام باطل؟ حضرت فرمودند: در پاسخ آنها چه ميگوييد؟
عرض كردم: چيزي در رد آنها نميگوييم: فرمودند: بگوييد: كسي كه از قبل به آن ايمان داشته باشد آن را تصديق خواهد كرد، همانا خداي عزوجل ميفرمايد: « أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لا يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ »[40]
عبدالله بن سنان از امام صادق(عليهالسلام) روايت ميكند كه فرمودند: [در ايام قبل از ظهور] اهل زمين [تمام اهل زمين هر كدام به زبان خود]ميشنوند صدايي از آسمان بلند است كه ميگويد: آگاه باشيد كه حق با علي بن ابي طالب(عليهالسلام) و شيعيان اوست، ايمان ميآورند و چون فرداي آن روز شود ابليس در آسمان بالا رود تا جايي كه از چشم زمينيان مخفي گردد آنگاه فرياد زند: حق با ابن عفّان و پيروان اوست كه او مظلوم كشته شد، خونش را مطالبه كنيد آنگاه حضرت فرمودند: پس در آن هنگام خداوند مؤمنان را با قول ثابت بر حق استوار ميسازد كه همان نداي اول صحيح است ولي آنها كه در دلشان مرض هست – كه به خدا قسم آن مرض دشمني ما است – در شك ميافتند، در آن هنگام از ما دوري جويند و به ما اهانت كنند [سرگردان ميشوند و به سوي ضلالت ره ميپويند].[41]
r قساوت دلهاي مردم
«وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛
و نباشند همچون كساني كه از پيش كتاب آسماني بر ايشان آمد پس دوران طولاني بر آن ها گذشت و دلهايشان قساوت گرفت و بسياري از آنان فاسق شدند.»[42]
نعماني در كتاب غيبة خود درباره اين آيه از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه حضرت فرمودند: اين آيه كه در سوره حديد است [آيه بالا] درباره ا هل زمان غيبت نازل شده است، در ادامه فرمودند: همانا منظور از «اَمَد» دوران غيبت است [كه به خاطر طولاني شدن آن دلهاي مردم قساوت ميگيرد و بسياري از مردم فاسق ميشوند].[43]
r انكار و تكذيب امام زمان (عليهالسلام)
«بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا؛
بلكه اين كافران آن ساعت را تكذيب كردند و ما براي كسانيكه آن ساعت را تكذيب كنند آتش دوزخ را مهيا ساختيم».[44]
مرحوم شيخ صدوق(ره) در كتاب شريف «كمال الدين» از حضرت سجاد(عليهالسلام) چنين نقل مي كند كه فرمودند:
«قائم ما دو غيبت دارد يكي طولانيتر از ديگري [اشاره به غيب صغري و كبري] ... كه غيبت دوم آنقدر طول خواهد كشيد كه تا اينكه بيشتر گروندگان به اين امر از او برخواهند گشت [او را تكذيب ميكنند و ميگويند اصلا متولد نشده] پس بر آن اعتقاد [اعتقاد به وجود امام زمان(عليهالسلام)] ثابت نميمانند مگر كسي كه يقينش قوي و معرفتش صحيح باشد و نسبت به ما اهل بيت تسليم باشد».[45]
در روايات زيادي بيان شده كه مراد از ساعت در آيات قرآن روز قيامت است و در بعضي از روايات نيز مراد از ساعت را امام زمان(عليهالسلام) معرفي كردهاند. مثلاً امام صادق(عليهالسلام) فرمودند: مراد از ساعت در آيات «يسئلونك عن الساعة ايان مرساها»[46] يا «وعنده علم الساعة»[47] و يا «فهل ينظرون الا الساعة ان تأتيهم بغتة»[48] و «و ما يدريك لعل الساعة قريب»[49] و همچنين «الا ان الذين يمارون في الساعه لفي ظلال بعيد»[50] حضرت مهدي(عليهالسلام) ميباشد
كه از بس غيبت او طولاني ميشود مردم درباره او جدال ميكنند.
و ميگويند: قائم(عليهالسلام) كي متولد شده؟ چه كسي او را ديده؟ در كجاست؟ و چه زماني ظاهر ميگردد؟[51]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[31] - سوره انشقاق: آيه 19.
[32] - المحجة: ص 416 – كمال لدين: ج 2، ص 480.
[33] - مانند سامري در قوم حضرت موسي(عليهالسلام) كه در غيبت حضرت موسي مردم را گوساله پرست نمود.
[34] - سوره ابراهيم، آيه 46.[35] - امالي شيخ طوسي: ج 2، ص 280.
[36] - تفسير عياشي: ج 2، ص 235.
[37] - سوره شوري، آيه 18.
[38] - المحجه: ص 332.
[39] - سوره يونس، آيه 5.
[40] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 226 – المحجه، بحراني: ص 174.
[41] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 137 - المحجه، بحراني: ص 279.
[42] - سوره حديد، آيه 16.
[43] - كتاب الغيبة، نعماني: ص 6.
[44] - سوره فرقان، آيه 11.
[45] - كمال الدين: ج 2، ص 323.
[46] - سوره اعراف، آيه 187.
[47] - سوره زخرف، آيه 85.
[48] - سوره زخرف، آيه 66 – محمد، آيه 18.
[49] - سوره شوري، آيه 17.
[50] - سوره شوري، آيه 18.
[51] - المحجة: ص 353.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
ب) كشته شدن مستكبران و ستمگران در عصر غيبت
r كشتار بي سابقه مردم
«فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛
حزبها و گروهها از ميان خود اختلاف كردند، پس واي بر كافران از ديدن روزي بزرگ».
در تفسير عياشي از امام باقر(عليهالسلام) روايت است كه فرمودند:
«قبل از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) سالي است كه در هر يك از سرزمينهاي عرب اختلاف خواهد بود، و به راستي اهل شام نيز با هم اختلاف كنند، پس سفياني و همدستانش خروج كنند و بر گروهي از اختلاف كنندگان پيروز شوند و چنان كشتاري راه بيندازند كه هيچ كشتاري بمانند آن نبوده باشد و مردي از گروه مغلوب سفياني متواري ميشود و به دمشق ميآيد پس او و همراهانش را نيز به طوري ميكشند كه كسي را آنطور نكشته باشند و اين است معني قول خداوند كه ميفرمايد: « فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛ ».[52]
r ظالمين به خاندان پامبر(عليهمالسلام) كشته ميشوند.
«وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرً فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً؛
و به بني اسرائيل در كتاب خبر داديم كه البته شما دوبار در زمين فساد بزرگي خواهيد كرد و تسلط و سركشي سخت و ظالمانهاي مرتكب ميشويد. پس هرگاه نوبت نخستين انتقام فرا رسد بندگان نيرومند و جنگجوي خويش را بر شما برميانگيزيم تا آنجا كه درون خانههايتان را نيز جستجو كنند و اين وعده حتمي خواهد بود».[53]
مرحوم كليني در روضه كافي از امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين نقل ميكند كه فرمودند:
«[مراد از دو فساد بزرگ در زمين] يكي كشتن علي بن ابيطالب (عليهالسلام) بود و دوم ضربت زدن به امام حسن (عليهالسلام) و مراد از تسلط و سركشي سخت و ظالمانه اين قوم، كشته شدن امام حسين(عليهالسلام) است و هرگاه نوبت نخستين انتقام از اين قوم ظالم فرا رسد، خداوند پيش از قيام قائم(عليهالسلام) قومي را برميانگيزد كه هيچ مسئول خوني از آل محمد(عليهمالسلام) باقي نگذارند جز اينكه او را بكشند و اين وعده حتمي خواهد بود.»[54]
ممكن است دو شبهه در مطالعه آيه فوق براي خوانندگان پيش آيد:
اول: اينكه آيات مورد بحث درباره بني اسرائيل است و به وقايع كربلا و يا كشته شدن اميرالمؤمنين (عليه السلام) چه ربطي دارد؟ در جواب ميگوييم: بايد دانست كه آيات قرآن ظاهر و باطني دارد شايد اين معنا كه در حديث فوق آمده مربوط به باطن آيات باشد و يا ممكن است «بني اسرائيل» كنايه باشد از امت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و يا مراد آن است كه همانطور كه در بني اسرائيل اين حوادث و ظلمها روي داده در امت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) نيز پديدار شود چنانكه در احاديث زيادي اين معنا وارد شده كه همه آنچه در امتهاي پيشين واقع شده در اين امت نيز واقع خواهد شد.[55]
دوم: در سالهاي قبل از ظهور فرزندان ظالمين و قاتلين خانواده پيامبر (صلي الله عليه و آله) زندگي ميكنند نه خودشان پس چگونه خداوند گروهي را برميانگيزد كه آنها را به خاطر ظلمها و قتلهاي پدرانشان بكشند؟ امام صادق(عليهالسلام) در حديثي اين سؤال را پاسخ گفتند و فرمودند: هر كسي كه به فعل و كرده گروهي راضي باشد با آن گروه محشور ميشود و در فعل آنها شريك است، از اين رو فرزندان قاتلين اهل بيت (عليهمالسلام) كه به فعل اجداد و آباء خود راضي هستند به عذاب آنها معذب خواهند گشت.
ج) نزول عذاب در عصر غيبت
r عذاب جهت امتحان مردم
« وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
[align=center]و به درستي كه به آنان از عذاب نزديك [عذاب اين دنيا] پيش از عذاب بزرگ [آخرت] ميچشانيم، تا مگر به سوي خدا بازگردند».[56]
از حضرت امام صادق(عليهالسلام) در معناي اين آيه روايت است كه:
«عذاب ادني» قحطي و خشكسالي است، و «عذاب اكبر» خروج قائم(عليهالسلام) با شمشير در آخرالزمان است.البته اين عذاب اكبر كه به خروج و قيام حضرت مهدي(عليهالسلام) تفسير شده است در مورد ظالمان و مستكبران است كه جهان را در عصر غيبت از ظلم و جنايات لبريز كردهاند.
درباره عذاب ادني كه به جهت امتحان مردم در عصر غيبت نازل ميگردد به طور كلي سه احتمال در روايات وجود دارد:
1ـ مراد از عذاب ادني عذابي است كه در قبر و در عالم برزخ در انتظار ظالمان است كه اين عذاب در مقابل خروج از قبر و معذب شدن آنها به شمشير عدالت امام زمان (عليه السلام) ناچيزتر ميباشد.
2ـ مراد از عذاب ادني آنچنان كه در كتاب «تأويل الآيات» آمده است گراني نرخها قبل از ظهور ميباشد.
3ـ مراد از آن قحطي و خشكسالي قبل از ظهور است همچنان كه در روايت فوق آورديم.
r عذاب جهت مؤاخذه گنه كاران
«لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا؛
تا عذاب خواركنندهاي را به ايشان در زندگي دنيا بچشانيم».[57]
محمد ابن ابراهيم نعماني در كتاب غيبت خود ميگويد: ابو بصير از امام صادق(عليهالسلام) سؤال كرد:
«مراد از عذاب خوار كننده در زندگي دنيا چيست؟ حضرت فرمودند: «اي ابوبصير! كدام خواري از اين بدتر ميشود كه مرد در خانهاش در كنار برادران و ميان زن و فرزند خود نشسته باشد كه ناگهان خاندان او گريبانهايشان را چاك زنند و فرياد بركشند، مردم بپرسند اين سر و صدا چيست؟ در جواب گفته شود: فلاني همين حالا مسخ شد و از صورت آدميان برگشت. رواي گويد: عرضه داشتم: اين پيش از قيام حضرت قائم(عليهالسلام) خواهد بود يا بعد از آن؟ فرمودند: قبل از قيام حضرت مهدي(عليهالسلام) خواهد بود.»[58]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[52] - تفسير عياشي: ج 1، ص 64.
[53] - سوره اسراء، آيه 4 تا 6.
[54] - روضه كافي: ص 250.
[55] - المحجه: ص 218، با كمي تصرف در متن.
[56] - سوره سجده، آيه 21.
[57] - سوره فصلت، آيه 16.
[58] - كتاب غيبة، نعماني: ص 269 – المحجة، بحراني: ص 326.
r كشتار بي سابقه مردم
«فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛
حزبها و گروهها از ميان خود اختلاف كردند، پس واي بر كافران از ديدن روزي بزرگ».
در تفسير عياشي از امام باقر(عليهالسلام) روايت است كه فرمودند:
«قبل از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) سالي است كه در هر يك از سرزمينهاي عرب اختلاف خواهد بود، و به راستي اهل شام نيز با هم اختلاف كنند، پس سفياني و همدستانش خروج كنند و بر گروهي از اختلاف كنندگان پيروز شوند و چنان كشتاري راه بيندازند كه هيچ كشتاري بمانند آن نبوده باشد و مردي از گروه مغلوب سفياني متواري ميشود و به دمشق ميآيد پس او و همراهانش را نيز به طوري ميكشند كه كسي را آنطور نكشته باشند و اين است معني قول خداوند كه ميفرمايد: « فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛ ».[52]
r ظالمين به خاندان پامبر(عليهمالسلام) كشته ميشوند.
«وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرً فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً؛
و به بني اسرائيل در كتاب خبر داديم كه البته شما دوبار در زمين فساد بزرگي خواهيد كرد و تسلط و سركشي سخت و ظالمانهاي مرتكب ميشويد. پس هرگاه نوبت نخستين انتقام فرا رسد بندگان نيرومند و جنگجوي خويش را بر شما برميانگيزيم تا آنجا كه درون خانههايتان را نيز جستجو كنند و اين وعده حتمي خواهد بود».[53]
مرحوم كليني در روضه كافي از امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين نقل ميكند كه فرمودند:
«[مراد از دو فساد بزرگ در زمين] يكي كشتن علي بن ابيطالب (عليهالسلام) بود و دوم ضربت زدن به امام حسن (عليهالسلام) و مراد از تسلط و سركشي سخت و ظالمانه اين قوم، كشته شدن امام حسين(عليهالسلام) است و هرگاه نوبت نخستين انتقام از اين قوم ظالم فرا رسد، خداوند پيش از قيام قائم(عليهالسلام) قومي را برميانگيزد كه هيچ مسئول خوني از آل محمد(عليهمالسلام) باقي نگذارند جز اينكه او را بكشند و اين وعده حتمي خواهد بود.»[54]
ممكن است دو شبهه در مطالعه آيه فوق براي خوانندگان پيش آيد:
اول: اينكه آيات مورد بحث درباره بني اسرائيل است و به وقايع كربلا و يا كشته شدن اميرالمؤمنين (عليه السلام) چه ربطي دارد؟ در جواب ميگوييم: بايد دانست كه آيات قرآن ظاهر و باطني دارد شايد اين معنا كه در حديث فوق آمده مربوط به باطن آيات باشد و يا ممكن است «بني اسرائيل» كنايه باشد از امت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و يا مراد آن است كه همانطور كه در بني اسرائيل اين حوادث و ظلمها روي داده در امت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) نيز پديدار شود چنانكه در احاديث زيادي اين معنا وارد شده كه همه آنچه در امتهاي پيشين واقع شده در اين امت نيز واقع خواهد شد.[55]
دوم: در سالهاي قبل از ظهور فرزندان ظالمين و قاتلين خانواده پيامبر (صلي الله عليه و آله) زندگي ميكنند نه خودشان پس چگونه خداوند گروهي را برميانگيزد كه آنها را به خاطر ظلمها و قتلهاي پدرانشان بكشند؟ امام صادق(عليهالسلام) در حديثي اين سؤال را پاسخ گفتند و فرمودند: هر كسي كه به فعل و كرده گروهي راضي باشد با آن گروه محشور ميشود و در فعل آنها شريك است، از اين رو فرزندان قاتلين اهل بيت (عليهمالسلام) كه به فعل اجداد و آباء خود راضي هستند به عذاب آنها معذب خواهند گشت.
ج) نزول عذاب در عصر غيبت
r عذاب جهت امتحان مردم
« وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛
[align=center]و به درستي كه به آنان از عذاب نزديك [عذاب اين دنيا] پيش از عذاب بزرگ [آخرت] ميچشانيم، تا مگر به سوي خدا بازگردند».[56]
از حضرت امام صادق(عليهالسلام) در معناي اين آيه روايت است كه:
«عذاب ادني» قحطي و خشكسالي است، و «عذاب اكبر» خروج قائم(عليهالسلام) با شمشير در آخرالزمان است.البته اين عذاب اكبر كه به خروج و قيام حضرت مهدي(عليهالسلام) تفسير شده است در مورد ظالمان و مستكبران است كه جهان را در عصر غيبت از ظلم و جنايات لبريز كردهاند.
درباره عذاب ادني كه به جهت امتحان مردم در عصر غيبت نازل ميگردد به طور كلي سه احتمال در روايات وجود دارد:
1ـ مراد از عذاب ادني عذابي است كه در قبر و در عالم برزخ در انتظار ظالمان است كه اين عذاب در مقابل خروج از قبر و معذب شدن آنها به شمشير عدالت امام زمان (عليه السلام) ناچيزتر ميباشد.
2ـ مراد از عذاب ادني آنچنان كه در كتاب «تأويل الآيات» آمده است گراني نرخها قبل از ظهور ميباشد.
3ـ مراد از آن قحطي و خشكسالي قبل از ظهور است همچنان كه در روايت فوق آورديم.
r عذاب جهت مؤاخذه گنه كاران
«لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا؛
تا عذاب خواركنندهاي را به ايشان در زندگي دنيا بچشانيم».[57]
محمد ابن ابراهيم نعماني در كتاب غيبت خود ميگويد: ابو بصير از امام صادق(عليهالسلام) سؤال كرد:
«مراد از عذاب خوار كننده در زندگي دنيا چيست؟ حضرت فرمودند: «اي ابوبصير! كدام خواري از اين بدتر ميشود كه مرد در خانهاش در كنار برادران و ميان زن و فرزند خود نشسته باشد كه ناگهان خاندان او گريبانهايشان را چاك زنند و فرياد بركشند، مردم بپرسند اين سر و صدا چيست؟ در جواب گفته شود: فلاني همين حالا مسخ شد و از صورت آدميان برگشت. رواي گويد: عرضه داشتم: اين پيش از قيام حضرت قائم(عليهالسلام) خواهد بود يا بعد از آن؟ فرمودند: قبل از قيام حضرت مهدي(عليهالسلام) خواهد بود.»[58]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[52] - تفسير عياشي: ج 1، ص 64.
[53] - سوره اسراء، آيه 4 تا 6.
[54] - روضه كافي: ص 250.
[55] - المحجه: ص 218، با كمي تصرف در متن.
[56] - سوره سجده، آيه 21.
[57] - سوره فصلت، آيه 16.
[58] - كتاب غيبة، نعماني: ص 269 – المحجة، بحراني: ص 326.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
بخش دوم:
آيات قرآن پيرامون ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام)
فصل اول: خصوصيات حضرت مهدي(عليهالسلام)
r از نسل امام حسين(عليهالسلام) است
« وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ؛
و اين [خدا پرستي و امامت خلق] را در ذريه و نسلهاي بعد از خودش كلمه پاينده قرار داد تا شايد [به سوي خدا] باز گردند.»[59]
جابربن يزيد جُعفي ميگويد: پيرامون اين آيه از امام باقر(عليهالسلام) پرسيدم؟ يابن رسول الله (صلي الله عليه و آله) گروهي ميگويند: خداي تبارك و تعالي امامت را در فرزندان امام حسن (عليهالسلام) قرار داده نه امام حسين(عليهالسلام)؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند آنها دروغ ميگويند: آيا نشنيدهاند كه خداي تعالي ميفرمايد: « وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ » كه معناي آيه اين است: آيا آن [امامت] را جز در فرزندان حسين(عليهالسلام) قرار داد.؟[60]
در كتاب شريف كمال الدين مرحوم صدوق(ره) روايت است كه اميرالمؤمنين (عليهالسلام) خطاب به امام حسين(عليهالسلام) فرمودند: اي حسين! نهمين فرزند تو قائم به حق است. او آشكار كننده دين و گستراننده عدل است.[61]
شايان ذكر است پيرامون اين مطلب كه امام زمان(عليهالسلام) فرزند امام حسين(عليهالسلام) است 308 روايت نقل شده.[62]
r زمين به نورش روشن ميشود
«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ؛
و زمين به نور پروردگارش روشن ميشود»[63]
علي بن ابراهيم در تفسير خود از امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه نقل ميكند كه حضرت فرمودند: پروردگار زمين يعني امام زمين، عرض كردم: هرگاه ظهور كند چه ميشود؟ فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بينياز ميشوند و به نور امام اكتفا ميكنند.[64]
در آيه 35 سوره نور نيز به اين معنا اشاره شده و از وجود پر بركت حضرت مهدي(عليه السلام) به «نور» تعبير شده، آنجا كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) درباره آيه «يَهدي الله بنوره من يشاء»[65] فرمودند: مراد از نوري كه خداوند به وسيله آن هر كه را بخوهد هدايت ميكند «مهدي» است.[66]
همچنين اين معناي روشنگري و فروزان بودن در آيه دوم سوره «ليل» به [امام زمان (عليهالسلام) تأويل گرديده آنجا كه خداوند ميفرمايد: «والنهار اذا تجلّي؛[67] قسم به روز هنگاميكه عالم را به ظهور خود روشن ميسازد.»
و شايد مراد از اين آيات آن است كه خورشيد وجود حضرت مهدي(عليهالسلام) از پشت ابر غيبت بيرون ميآيد و مردم از بركات وجودي او، و حتي از ديدار رخ زيباي او بهرهمند ميگردند، و عالميان چنان شيفته و دلباخته او شوند كه از تمام زيباييها و دلربائيهاي دنيا بينياز گردند و زمين به نور معرفت و عشق به بقية الله(عليهالسلام) روشن ميشود.
r نعمت باطني خدا
«وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛
[خداوند] نعمتهاي ظاهري و باطني خود را به طور فراوان بر شما ارزاني داشته».[68]
ابن بابويه نقل ميكند كه از حضرت موسي بن جعفر (عليهماالسلام) درباره اين آيه سؤال شد، آن حضرت فرمودند: نعمت ظاهري امام ظاهر است، و نعمت باطني امام غايب ميباشد، به آن جناب عرضه شد: آيا در امامان كسي هست كه غايب شود؟ امام فرمودند:
آري! امامي كه از ديدگان مردم غايب ميشود، ولي ياد او از دلهاي مؤمنين غايب نميگردد حجت دوازدهم است.[69]
r حقيقتي انكار ناپذير
«وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ؛
سوگند به آسمان كه داراي برجهاي باعظمت است.»
ابن عباس نقل ميكند، كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) فرمودند: ذكر خداوند عزوجل عبادت است، و ياد من و ياد علي(عليهالسلام) هم عبادت است، و ياد اماماني كه فرزند علي (عليهالسلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدايي كه مرا به نبوت برانگيخت و بهترين مخلوقات قرار داد، وصي من بهترين اوصياء و او حجّت خدا بر بندگانش و خليفه او بر خلقش ميباشد و فرزندانش امامان هدايتگر بعد از او ميباشند، خداوند به خاطر آنها اهل زمين را عذاب نميكند و به خاطر آنان آسمان را نگه ميدارد، كه جز به اذن او بر زمين خواهد افتاد، به سبب آنها كوهها بر جايشان استوارند و بر بندگان خدا باران ميبارد و گياهان از زمين ميرويند.
آنان اولياي خدا و خلفاي راستين من هستند، شماره ايشان همان تعداد ماههاي سال است كه دوازده نفر ميباشند.
آنگاه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) اين آيه را تلاوت كردند: «وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ »و فرمودند: اي ابن عباس! آيا چنين ميپنداري كه خداوند به آسمان داراي برجها سوگند ياد كند و منظورش همان آسمان و برجهاي آن باشد؟ عرض كردم يا رسول الله! معناي آن چيست؟ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند كه اولشان علي(عليهالسلام) و آخرينشان مهدي(صلوات الله عليهم اجمعين) است».[70]
در آيه اول سوره فجر نيز خداوند تبارك و تعالي به وجود حضرت بقية الله قسم ياد ميكند و «والفجر» به حضرت مهدي(عليهالسلام) تأويل شده[71] در ابتداي سوره عصر نيز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام)سوگند ياد ميكند.[72]
از تمامي اين مطالب و آياتي كه خداوند به خود امام زمان(عليهالسلام) يا به عصر ظهور ايشان قسم ياد ميكند به اين نكته پي ميبريم كه در حقانيت وجود حضرت مهدي(عليه السلام) و ظهور ايشان هيچ ترديد و شكي نيست و حضرتش حقيقتي انكار ناپذير است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
59] - سوره زخرف، آيه 28.
[60] - كفاية الاثر: ص 246.
[61] - كمال الدين:: ج 1،ص 421.
[62] - ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام): ص 80 .
[63] - سوره زمر، آيه 69.
[64] - تفسير قمي: ج 2، ص 253.
[65] - سوره نور، آيه 35.
[66] - نجم الثاقب: ص 123.
[67] - سوره ليل، آيه 2.
[68] - سوره لقمان، آيه 20.
[69] - كمالالدين: ج 2، ص 368.
[70] - الاختصاص: ص 223.
[71] - تأويل الآيات الظاهرة: ص 792.
[72] - كمالالدين: ج 2، ص 656.
آيات قرآن پيرامون ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام)
فصل اول: خصوصيات حضرت مهدي(عليهالسلام)
r از نسل امام حسين(عليهالسلام) است
« وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ؛
و اين [خدا پرستي و امامت خلق] را در ذريه و نسلهاي بعد از خودش كلمه پاينده قرار داد تا شايد [به سوي خدا] باز گردند.»[59]
جابربن يزيد جُعفي ميگويد: پيرامون اين آيه از امام باقر(عليهالسلام) پرسيدم؟ يابن رسول الله (صلي الله عليه و آله) گروهي ميگويند: خداي تبارك و تعالي امامت را در فرزندان امام حسن (عليهالسلام) قرار داده نه امام حسين(عليهالسلام)؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند آنها دروغ ميگويند: آيا نشنيدهاند كه خداي تعالي ميفرمايد: « وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ » كه معناي آيه اين است: آيا آن [امامت] را جز در فرزندان حسين(عليهالسلام) قرار داد.؟[60]
در كتاب شريف كمال الدين مرحوم صدوق(ره) روايت است كه اميرالمؤمنين (عليهالسلام) خطاب به امام حسين(عليهالسلام) فرمودند: اي حسين! نهمين فرزند تو قائم به حق است. او آشكار كننده دين و گستراننده عدل است.[61]
شايان ذكر است پيرامون اين مطلب كه امام زمان(عليهالسلام) فرزند امام حسين(عليهالسلام) است 308 روايت نقل شده.[62]
r زمين به نورش روشن ميشود
«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ؛
و زمين به نور پروردگارش روشن ميشود»[63]
علي بن ابراهيم در تفسير خود از امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه نقل ميكند كه حضرت فرمودند: پروردگار زمين يعني امام زمين، عرض كردم: هرگاه ظهور كند چه ميشود؟ فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بينياز ميشوند و به نور امام اكتفا ميكنند.[64]
در آيه 35 سوره نور نيز به اين معنا اشاره شده و از وجود پر بركت حضرت مهدي(عليه السلام) به «نور» تعبير شده، آنجا كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) درباره آيه «يَهدي الله بنوره من يشاء»[65] فرمودند: مراد از نوري كه خداوند به وسيله آن هر كه را بخوهد هدايت ميكند «مهدي» است.[66]
همچنين اين معناي روشنگري و فروزان بودن در آيه دوم سوره «ليل» به [امام زمان (عليهالسلام) تأويل گرديده آنجا كه خداوند ميفرمايد: «والنهار اذا تجلّي؛[67] قسم به روز هنگاميكه عالم را به ظهور خود روشن ميسازد.»
و شايد مراد از اين آيات آن است كه خورشيد وجود حضرت مهدي(عليهالسلام) از پشت ابر غيبت بيرون ميآيد و مردم از بركات وجودي او، و حتي از ديدار رخ زيباي او بهرهمند ميگردند، و عالميان چنان شيفته و دلباخته او شوند كه از تمام زيباييها و دلربائيهاي دنيا بينياز گردند و زمين به نور معرفت و عشق به بقية الله(عليهالسلام) روشن ميشود.
r نعمت باطني خدا
«وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛
[خداوند] نعمتهاي ظاهري و باطني خود را به طور فراوان بر شما ارزاني داشته».[68]
ابن بابويه نقل ميكند كه از حضرت موسي بن جعفر (عليهماالسلام) درباره اين آيه سؤال شد، آن حضرت فرمودند: نعمت ظاهري امام ظاهر است، و نعمت باطني امام غايب ميباشد، به آن جناب عرضه شد: آيا در امامان كسي هست كه غايب شود؟ امام فرمودند:
آري! امامي كه از ديدگان مردم غايب ميشود، ولي ياد او از دلهاي مؤمنين غايب نميگردد حجت دوازدهم است.[69]
r حقيقتي انكار ناپذير
«وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ؛
سوگند به آسمان كه داراي برجهاي باعظمت است.»
ابن عباس نقل ميكند، كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) فرمودند: ذكر خداوند عزوجل عبادت است، و ياد من و ياد علي(عليهالسلام) هم عبادت است، و ياد اماماني كه فرزند علي (عليهالسلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدايي كه مرا به نبوت برانگيخت و بهترين مخلوقات قرار داد، وصي من بهترين اوصياء و او حجّت خدا بر بندگانش و خليفه او بر خلقش ميباشد و فرزندانش امامان هدايتگر بعد از او ميباشند، خداوند به خاطر آنها اهل زمين را عذاب نميكند و به خاطر آنان آسمان را نگه ميدارد، كه جز به اذن او بر زمين خواهد افتاد، به سبب آنها كوهها بر جايشان استوارند و بر بندگان خدا باران ميبارد و گياهان از زمين ميرويند.
آنان اولياي خدا و خلفاي راستين من هستند، شماره ايشان همان تعداد ماههاي سال است كه دوازده نفر ميباشند.
آنگاه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) اين آيه را تلاوت كردند: «وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ »و فرمودند: اي ابن عباس! آيا چنين ميپنداري كه خداوند به آسمان داراي برجها سوگند ياد كند و منظورش همان آسمان و برجهاي آن باشد؟ عرض كردم يا رسول الله! معناي آن چيست؟ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند كه اولشان علي(عليهالسلام) و آخرينشان مهدي(صلوات الله عليهم اجمعين) است».[70]
در آيه اول سوره فجر نيز خداوند تبارك و تعالي به وجود حضرت بقية الله قسم ياد ميكند و «والفجر» به حضرت مهدي(عليهالسلام) تأويل شده[71] در ابتداي سوره عصر نيز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام)سوگند ياد ميكند.[72]
از تمامي اين مطالب و آياتي كه خداوند به خود امام زمان(عليهالسلام) يا به عصر ظهور ايشان قسم ياد ميكند به اين نكته پي ميبريم كه در حقانيت وجود حضرت مهدي(عليه السلام) و ظهور ايشان هيچ ترديد و شكي نيست و حضرتش حقيقتي انكار ناپذير است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
59] - سوره زخرف، آيه 28.
[60] - كفاية الاثر: ص 246.
[61] - كمال الدين:: ج 1،ص 421.
[62] - ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام): ص 80 .
[63] - سوره زمر، آيه 69.
[64] - تفسير قمي: ج 2، ص 253.
[65] - سوره نور، آيه 35.
[66] - نجم الثاقب: ص 123.
[67] - سوره ليل، آيه 2.
[68] - سوره لقمان، آيه 20.
[69] - كمالالدين: ج 2، ص 368.
[70] - الاختصاص: ص 223.
[71] - تأويل الآيات الظاهرة: ص 792.
[72] - كمالالدين: ج 2، ص 656.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
r نيرومندترين عالميان
«قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ؛
[لوط] گفت: اي كاش در برابر شما قدرتي داشتم يا تكيهگاه و پشتيبان محكمي در اختيارم بود.»[73]
از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: اينكه لوط به قومش گفت:[ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ] مقصودش جز اين نبود كه نيروي قائم(عليهالسلام) را داشتم [زيرا نيروي حضرت آن چنان است كه هيچ كس ياراي جنگيدن و مقابله با او را ندارد] و ركن شديد ياران آن حضرت هستند كه هر يك از آنها قوت چهل مرد را دارد و دلشان از كوه آهن محكمتر است...»[74]
درباره قدرت و نيروي حضرت مهدي(عليهالسلام) از امام رضا(عليهالسلام) نقل است كه فرمودند: هنگامي كه قائم(عليهالسلام) ظهور كند جسمي قوي و نيرومند دارد به طوري كه اگر دست بر بزرگترين درخت زمين بزند آن را از جا ميكند واگر بين كوهها فرياد بزند صخرههايش از جا كنده شود و فرو ريزد.[75]
r صراط مستقيم
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ؛
پس به زودي خواهيد دانست كه [ما و شما] كداميك اهل راه مستقيم هستيم و چه كسي هدايت شده است.»
[امام موسي بن جعفر (عليهالسلام) فرمودند: از پدرم درباره اين آيه: [فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى] سؤال كردم. پدرم فرمودند: راه مستقيم همان حضرت قائم(عليهالسلام) است، و هدايت شده كسي است كه از او اطاعت كند.[77]
در آيات ديگري از قرآن[78] هم به اين مطلب اشاره گرديده كه منظور از هدايت شدن انسانها همان اطاعتشان نسبت به چهارده معصوم (عليهمالسلام) است و هدايت شده و رستگار كسي است كه مطيع محض پيامبر و خاندان او باشد. ناگفته نماند كه اطاعت از اين انوار مقدس همان اطاعت و پيروي از حضرت حق است: «من اطاعكم فقد اطاع الله» [79]
r تعهد انبياء به ولايت مهدي(عليهالسلام)
«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ؛
و به راستي كه ما از پيش به آدم سفارشي كرديم پس او فراموش كرد و برايش عزم و تصميم پايداري نيافتيم.»[80]
از امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين نقل شده كه فرمودند: خداوند از پيامبران پيمان گرفت و فرمود: آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: چرا، [سپس خداوند فرمود] اين محمد(صلي الله عليه و آله) رسول من و علي(عليهالسلام) اميرالمؤمنين است و جانشينان پس از او واليان امر من و گنجينههاي علم من هستند و مهدي(عليهالسلام) كسي است كه به وسيله او دينم را ياري ميكنم و دولتم را به وسيله او آشكار ميسازم به او از دشمنانم انتقام ميگيرم و به وسيله او عبادت ميشوم. [سپس پيامبران] گفتند: پروردگارا [به اين مطالب] اقرار كرديم و شهادت داديم.
ولي آدم(عليهالسلام) نه انكار كرد و نه اقرار نمود، پس منصب اولوالعزمي براي پنج تن از پيامبران به جهت حضرت مهدي(عليهالسلام) [و اقرار به مقام ايشان] ثابت شد، و به آدم كه عزمي در اقرار نبود [اين مقام عطا نشد]. و اين است معناي قول خداوند تبارك و تعالي كه فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا »[81]
r دعايش مستجاب است
« أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ ؛
[آيا بتهايي كه معبود شما هستند بهترند] يا كسي كه دعاي مضطر را اجابت ميكند و گرفتاري را برطرف ميسازد و شما را خلفاي زمين قرار ميدهد.»[82]
از امام صادق(عليهالسلام) در باره اين آيه شريفه روايت شده كه حضرت فرمودند: اين آيه درباره قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) نازل شده، به خدا سوگند اوست آن مضطري كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز ميگذارد و به سوي خداوند دعا ميكند، پس [خداوند] او را اجابت نمايد و ناراحتي [او] را برطرف سازد و او را خليفه [خود] در زمين قرار دهد و اين آيه قرآن از اموري است كه تأويلش بعد از تنزيلش خواهد بود.[83]
r اوج درخشندگي ولايت اميرالمؤمنين(عليهالسلام)
«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ؛
سوگند به خورشيد و اوج درخشندگيش». [84]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «شمس» ، اميرالمؤمنين (عليهالسلام) است و «اوج درخشندگي خوشيد» قيام حضرت قائم(عليهالسلام) است.[85]
نظر به اينكه در زمان اميرالمؤمنين(عليهالسلام) امامان ظلم و جور زمام امور را به دست گرفتند و بر مسند خلافت تكيه زدند و با سياهي خود قصد پوشاندن نور ولايت علوي را داشتند، در زمان ظهور حضرت ولي عصر(عليهالسلام) حقانيت ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) بر همگان ثابت خواهد شد و نور ولايت، زمين را روشن ميكند و مردم به مودّت و محبّت پيامبر (صلي الله عليه و آله) دينشان را ميشناسند و به سوي خدا هدايت ميشوند.
r ستارهاي درخشان در تاريكي
«فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ؛
سوگند به ستارگاني كه باز ميگردند، حركت ميكنند و از ديدهها پنهان ميشوند».[86]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «خُنَّس؛ امامي است كه در سال دويست و شصت از مردم پنهان ميشود به طوري كه مردم از احوال او بياطلاع ميمانند، سپس مانند ستارهاي تابناك در شب تار آشكار ميگردد».[87]
حضرت علي بن موسي الرضا(عليهالسلام) نيز در توصيف و تعريف امام ميفرمايند: امام ستارهاي است راهنما در شدت تاريكيها و رهگذر شهرها و كويرها و گرداب درياها.[88]
شايد مراد حضرت رضا(عليهالسلام) اين باشد كه: چنانكه از قديمالايام مردم در بيابانها و راههاي طولاني به وسيله ستارگان آسمان راه را از بيراهه پيدا ميكردند در بيابان تاريك دنيا نيز امامان معصوم(عليهمالسلام) چراغ پر فروغ هدايت بشر ميباشند و مردم به وسيله اين ذوات مقدس راه خدا را پيدا ميكنند و به سر منزل مقصود نائل ميشوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[73] - سوره هود، آيه 80.
[74] - كمالالدين: ج 2، ص 673.
[75] - اعلام الوري: ج 2، ص 240.
[76] - سوره طه، آيه 135.
[77] - تأويل الآيات: ص 323.
[78] - سوره طه، آيه 82.
[79] - مفاتيح الجنان:زيارت جامعه كبيره.
[80] - سوره طه، آيه 115.
[81] - بصائر الدرجات: ص 70.
[82] - سوره نمل، آيه 62.
[83] - تفسير قمي: ج 2، ص 129.
[84] - سوره شمس، آيه 1.
[85] - تأويل الآيات الظاهره: ص 803 – المحجة: ص 427.
[86] - سوره تكوير، آيه 15و16.
[87] - كافي: ج 1، ص 341.
[88] - كافي: ج 1، ص 286.
«قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ؛
[لوط] گفت: اي كاش در برابر شما قدرتي داشتم يا تكيهگاه و پشتيبان محكمي در اختيارم بود.»[73]
از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده كه فرمودند: اينكه لوط به قومش گفت:[ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ] مقصودش جز اين نبود كه نيروي قائم(عليهالسلام) را داشتم [زيرا نيروي حضرت آن چنان است كه هيچ كس ياراي جنگيدن و مقابله با او را ندارد] و ركن شديد ياران آن حضرت هستند كه هر يك از آنها قوت چهل مرد را دارد و دلشان از كوه آهن محكمتر است...»[74]
درباره قدرت و نيروي حضرت مهدي(عليهالسلام) از امام رضا(عليهالسلام) نقل است كه فرمودند: هنگامي كه قائم(عليهالسلام) ظهور كند جسمي قوي و نيرومند دارد به طوري كه اگر دست بر بزرگترين درخت زمين بزند آن را از جا ميكند واگر بين كوهها فرياد بزند صخرههايش از جا كنده شود و فرو ريزد.[75]
r صراط مستقيم
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ؛
پس به زودي خواهيد دانست كه [ما و شما] كداميك اهل راه مستقيم هستيم و چه كسي هدايت شده است.»
[امام موسي بن جعفر (عليهالسلام) فرمودند: از پدرم درباره اين آيه: [فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى] سؤال كردم. پدرم فرمودند: راه مستقيم همان حضرت قائم(عليهالسلام) است، و هدايت شده كسي است كه از او اطاعت كند.[77]
در آيات ديگري از قرآن[78] هم به اين مطلب اشاره گرديده كه منظور از هدايت شدن انسانها همان اطاعتشان نسبت به چهارده معصوم (عليهمالسلام) است و هدايت شده و رستگار كسي است كه مطيع محض پيامبر و خاندان او باشد. ناگفته نماند كه اطاعت از اين انوار مقدس همان اطاعت و پيروي از حضرت حق است: «من اطاعكم فقد اطاع الله» [79]
r تعهد انبياء به ولايت مهدي(عليهالسلام)
«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ؛
و به راستي كه ما از پيش به آدم سفارشي كرديم پس او فراموش كرد و برايش عزم و تصميم پايداري نيافتيم.»[80]
از امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين نقل شده كه فرمودند: خداوند از پيامبران پيمان گرفت و فرمود: آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: چرا، [سپس خداوند فرمود] اين محمد(صلي الله عليه و آله) رسول من و علي(عليهالسلام) اميرالمؤمنين است و جانشينان پس از او واليان امر من و گنجينههاي علم من هستند و مهدي(عليهالسلام) كسي است كه به وسيله او دينم را ياري ميكنم و دولتم را به وسيله او آشكار ميسازم به او از دشمنانم انتقام ميگيرم و به وسيله او عبادت ميشوم. [سپس پيامبران] گفتند: پروردگارا [به اين مطالب] اقرار كرديم و شهادت داديم.
ولي آدم(عليهالسلام) نه انكار كرد و نه اقرار نمود، پس منصب اولوالعزمي براي پنج تن از پيامبران به جهت حضرت مهدي(عليهالسلام) [و اقرار به مقام ايشان] ثابت شد، و به آدم كه عزمي در اقرار نبود [اين مقام عطا نشد]. و اين است معناي قول خداوند تبارك و تعالي كه فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا »[81]
r دعايش مستجاب است
« أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ ؛
[آيا بتهايي كه معبود شما هستند بهترند] يا كسي كه دعاي مضطر را اجابت ميكند و گرفتاري را برطرف ميسازد و شما را خلفاي زمين قرار ميدهد.»[82]
از امام صادق(عليهالسلام) در باره اين آيه شريفه روايت شده كه حضرت فرمودند: اين آيه درباره قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) نازل شده، به خدا سوگند اوست آن مضطري كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز ميگذارد و به سوي خداوند دعا ميكند، پس [خداوند] او را اجابت نمايد و ناراحتي [او] را برطرف سازد و او را خليفه [خود] در زمين قرار دهد و اين آيه قرآن از اموري است كه تأويلش بعد از تنزيلش خواهد بود.[83]
r اوج درخشندگي ولايت اميرالمؤمنين(عليهالسلام)
«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ؛
سوگند به خورشيد و اوج درخشندگيش». [84]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «شمس» ، اميرالمؤمنين (عليهالسلام) است و «اوج درخشندگي خوشيد» قيام حضرت قائم(عليهالسلام) است.[85]
نظر به اينكه در زمان اميرالمؤمنين(عليهالسلام) امامان ظلم و جور زمام امور را به دست گرفتند و بر مسند خلافت تكيه زدند و با سياهي خود قصد پوشاندن نور ولايت علوي را داشتند، در زمان ظهور حضرت ولي عصر(عليهالسلام) حقانيت ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) بر همگان ثابت خواهد شد و نور ولايت، زمين را روشن ميكند و مردم به مودّت و محبّت پيامبر (صلي الله عليه و آله) دينشان را ميشناسند و به سوي خدا هدايت ميشوند.
r ستارهاي درخشان در تاريكي
«فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ؛
سوگند به ستارگاني كه باز ميگردند، حركت ميكنند و از ديدهها پنهان ميشوند».[86]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «خُنَّس؛ امامي است كه در سال دويست و شصت از مردم پنهان ميشود به طوري كه مردم از احوال او بياطلاع ميمانند، سپس مانند ستارهاي تابناك در شب تار آشكار ميگردد».[87]
حضرت علي بن موسي الرضا(عليهالسلام) نيز در توصيف و تعريف امام ميفرمايند: امام ستارهاي است راهنما در شدت تاريكيها و رهگذر شهرها و كويرها و گرداب درياها.[88]
شايد مراد حضرت رضا(عليهالسلام) اين باشد كه: چنانكه از قديمالايام مردم در بيابانها و راههاي طولاني به وسيله ستارگان آسمان راه را از بيراهه پيدا ميكردند در بيابان تاريك دنيا نيز امامان معصوم(عليهمالسلام) چراغ پر فروغ هدايت بشر ميباشند و مردم به وسيله اين ذوات مقدس راه خدا را پيدا ميكنند و به سر منزل مقصود نائل ميشوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[73] - سوره هود، آيه 80.
[74] - كمالالدين: ج 2، ص 673.
[75] - اعلام الوري: ج 2، ص 240.
[76] - سوره طه، آيه 135.
[77] - تأويل الآيات: ص 323.
[78] - سوره طه، آيه 82.
[79] - مفاتيح الجنان:زيارت جامعه كبيره.
[80] - سوره طه، آيه 115.
[81] - بصائر الدرجات: ص 70.
[82] - سوره نمل، آيه 62.
[83] - تفسير قمي: ج 2، ص 129.
[84] - سوره شمس، آيه 1.
[85] - تأويل الآيات الظاهره: ص 803 – المحجة: ص 427.
[86] - سوره تكوير، آيه 15و16.
[87] - كافي: ج 1، ص 341.
[88] - كافي: ج 1، ص 286.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
[align=center]فصل دوم: خصوصيات ياران حضرت مهدي(عليهالسلام)در
r خدا آنان را دوست دارد
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ ؛
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از دين خود باز گردد (به خدا زياني نميرساند) خداوند جمعيتي را ميآورد كه آنها را دوست دارد و آنان نيز او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند.»[89]
حضرت صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «همانا اصحاب و ياران صاحب اين امر [امام زمان(عليهالسلام)] برايش محفوظند، و اگر همه مردم از بين بروند [كافر شوند يا بميرند] خداوند يارانش را خواهد آورد و ايشان كسانياند كه خداوند [عزوجل] درباره ايشان فرموده: [يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ ...».[90]
چنانكه در اين آيه شريفه ذكر شده است خداوند ياران امام زمان را دوست دارد زيرا آنها كساني هستند كه به حقيقت توحيد راه يافتهاند[91] و به كمالاتي نائل گشتهاند كه قابليت ياري امام زمان(عليهالسلام) را پيدا كردهاند.
r به بهترين صورت هدايت ميشوند.
« وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ؛
كسانيكه در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان ميافزايد».[92]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه شريفه فرمودند: «در روز ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) خداوند بر هدايت پيروان حضرت مهدي(عليهالسلام) ميافزايد زيرا آنان حضرت مهدي(عليهالسلام) را رد نميكنند و انكار نمينمايند يعني به خاطر پيروي از حضرت ولي عصر(عليهالسلام) بر هدايتشان افزوده ميشود. [93]
r امتحان ميشوند
«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي؛
همانا خداوند شما را به وسيله يك نهر آب آزمايش ميكند؛ آنها كه (به هنگام تشنگي) از آن بنوشند، از من نيستند».[94]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين ميفرمايند: ياران طالوت به آن نهر امتحان شدند كه خداي تعالي دربارهاش فرموده:«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي » و همانا اصحاب قائم(عليهالسلام) نيز به مانند آن آزمايش خواهند شد.[95]
ابتلا و آزمايش در سپاه طالوت به اين علت بود كه مؤمنين واقعي مشخص گردند ونتيجه آزمايش اين شد كه بيشتر سپاهيان طالوت در امتحان مردود شدند در سپاه حضرت مهدي(عليهالسلام) نيز چنين امتحان دشواري صورت ميگيرد كه ياران و مؤمنين خالص ايشان شناخته شوند.
r هرگز از او برنميگردند
«فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ ؛
پس اگر اين قوم (پيامبران و هدايت يافتگان بفرض) نسبت به [نبوّت و كتاب خدا] كفر ورزند [آئين حق زمين نميماند؛ زيرا] افراد ديگري را نگهبان آن ميسازيم كه هرگز نسبت به آن كافر نشوند».[96]
از فرمايشي از امام صادق(عليهالسلام) ذيل اين آيه چنين استفاده ميشود كه ياران امام زمان (عليهالسلام) برايش محفوظند و هيچ گاه از دين حق برنميگردند[97] و قلبهايشان در دين چون آهن محكم و استوار است، و به چنان مرتبهاي ميرسند كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) آنان را برادران خود ميخواند.
r از سراسر عالم به ياري مهدي(عليهالسلام) ميآيند
«فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا ؛
پس به كارهاي نيك سبقت و پيشي بگيريد، هر كجا باشيد خداوند همه شما را خواهد آورد».[98]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين فرمودند: خيرات(در اين آيه) ولايت است و منظور از [ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا ] اصحاب قائم(عليهالسلام) است كه سيصد و [سيزده] نفرند، به خدا سوگند امت معدوده ايشانند... كه همچون ابرهاي پاييزي در يك ساعت جمع خواهند شد و در خدمتش مهيّا ميشوند و همگي در مكه در محضر آن حضرت صبح ميكنند.[99]
[align=left]ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[89] - سوره مائده، آيه 54.
[90] - كتاب الغيبة: ص 170 المحجة: ص 118.
[91] - روزگار رهايي: ص 414.
[92] - سوره مريم، آيه 76.
[93] - اصول كافي: ج 1، ص 431.
[94] - سوره بقره، آيه 249.
[95] - الغبية: ص 316 – المحجة: ص 440 .
[96] - سوره انعام، آيه 89.
[97] - عياشي: ج 1، ص 355.
[98] - سوره بقره، آيه 148.
[99] - غيبت نعماني: ص 312 و 313.
r خدا آنان را دوست دارد
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ ؛
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از دين خود باز گردد (به خدا زياني نميرساند) خداوند جمعيتي را ميآورد كه آنها را دوست دارد و آنان نيز او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند.»[89]
حضرت صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه فرمودند: «همانا اصحاب و ياران صاحب اين امر [امام زمان(عليهالسلام)] برايش محفوظند، و اگر همه مردم از بين بروند [كافر شوند يا بميرند] خداوند يارانش را خواهد آورد و ايشان كسانياند كه خداوند [عزوجل] درباره ايشان فرموده: [يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ ...».[90]
چنانكه در اين آيه شريفه ذكر شده است خداوند ياران امام زمان را دوست دارد زيرا آنها كساني هستند كه به حقيقت توحيد راه يافتهاند[91] و به كمالاتي نائل گشتهاند كه قابليت ياري امام زمان(عليهالسلام) را پيدا كردهاند.
r به بهترين صورت هدايت ميشوند.
« وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى ؛
كسانيكه در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان ميافزايد».[92]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه شريفه فرمودند: «در روز ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) خداوند بر هدايت پيروان حضرت مهدي(عليهالسلام) ميافزايد زيرا آنان حضرت مهدي(عليهالسلام) را رد نميكنند و انكار نمينمايند يعني به خاطر پيروي از حضرت ولي عصر(عليهالسلام) بر هدايتشان افزوده ميشود. [93]
r امتحان ميشوند
«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي؛
همانا خداوند شما را به وسيله يك نهر آب آزمايش ميكند؛ آنها كه (به هنگام تشنگي) از آن بنوشند، از من نيستند».[94]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين ميفرمايند: ياران طالوت به آن نهر امتحان شدند كه خداي تعالي دربارهاش فرموده:«إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي » و همانا اصحاب قائم(عليهالسلام) نيز به مانند آن آزمايش خواهند شد.[95]
ابتلا و آزمايش در سپاه طالوت به اين علت بود كه مؤمنين واقعي مشخص گردند ونتيجه آزمايش اين شد كه بيشتر سپاهيان طالوت در امتحان مردود شدند در سپاه حضرت مهدي(عليهالسلام) نيز چنين امتحان دشواري صورت ميگيرد كه ياران و مؤمنين خالص ايشان شناخته شوند.
r هرگز از او برنميگردند
«فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ ؛
پس اگر اين قوم (پيامبران و هدايت يافتگان بفرض) نسبت به [نبوّت و كتاب خدا] كفر ورزند [آئين حق زمين نميماند؛ زيرا] افراد ديگري را نگهبان آن ميسازيم كه هرگز نسبت به آن كافر نشوند».[96]
از فرمايشي از امام صادق(عليهالسلام) ذيل اين آيه چنين استفاده ميشود كه ياران امام زمان (عليهالسلام) برايش محفوظند و هيچ گاه از دين حق برنميگردند[97] و قلبهايشان در دين چون آهن محكم و استوار است، و به چنان مرتبهاي ميرسند كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) آنان را برادران خود ميخواند.
r از سراسر عالم به ياري مهدي(عليهالسلام) ميآيند
«فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا ؛
پس به كارهاي نيك سبقت و پيشي بگيريد، هر كجا باشيد خداوند همه شما را خواهد آورد».[98]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه چنين فرمودند: خيرات(در اين آيه) ولايت است و منظور از [ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا ] اصحاب قائم(عليهالسلام) است كه سيصد و [سيزده] نفرند، به خدا سوگند امت معدوده ايشانند... كه همچون ابرهاي پاييزي در يك ساعت جمع خواهند شد و در خدمتش مهيّا ميشوند و همگي در مكه در محضر آن حضرت صبح ميكنند.[99]
[align=left]ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[89] - سوره مائده، آيه 54.
[90] - كتاب الغيبة: ص 170 المحجة: ص 118.
[91] - روزگار رهايي: ص 414.
[92] - سوره مريم، آيه 76.
[93] - اصول كافي: ج 1، ص 431.
[94] - سوره بقره، آيه 249.
[95] - الغبية: ص 316 – المحجة: ص 440 .
[96] - سوره انعام، آيه 89.
[97] - عياشي: ج 1، ص 355.
[98] - سوره بقره، آيه 148.
[99] - غيبت نعماني: ص 312 و 313.
آخرین ويرايش توسط 1 on محب فاطمه, ويرايش شده در 0.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
r زنده شدن دوباره (رجعت)
«وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ؛
[مشركان] سوگندهاي شديدي به خدا ياد كردند كه هرگز خداوند كسي را كه بميرد زنده نخواهد كرد! آري اين وعده قطعي خداست (كه مردگان را زنده ميگرداند) ولي بيشتر مردم نميدانند». [100]
ابوبصير ميگويد به امام صادق(عليهالسلام) عرضه داشتم: اين كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: [ و اقسموا بالله...] منظور چيست؟
فرمودند: اي ابوبصير در اين باره چه ميگويي؟ گفتم: مشركين ميپندارند و سوگند ميخورند كه خداوند هرگز مردگان را زنده نخواهد كرد.
حضرت فرمودند: مرگ بر كسي كه چنين سخني ميگويد، از آنها بپرس كه آيا مشركين به الله قسم ميخورند يا به لات و عزّي؟
ابوبصير ميگويد: گفتم: فدايت شوم پس برايم معني اين آيه را بيان فرماييد.
امام فرمودند: اي ابوبصير! هنگامي كه قائم ما به پا خيزد، خداوند گروهي از شيعيان ما را براي او برانگيزد و آنان را زنده گرداند [كه آماده نبرد در
ركاب حضرت مهدي (عليهالسلام) ميباشند] پس وقتي شيعيان ما خبر زنده شدند آنان را براي هم نقل ميكنند دشمناني كه اين خبر را شنوند، شيعيان را به
شدّت تكذيب ميكنند و ميگويند: والله اينها كه شما ميگوييد زنده نشده و نخواهند شد تا روز قيامت، پس خداوند گفتار آنها را حكايت كرده مي فرمايد: وَأَقْسَمُواْ
بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ.[101]
r گروهي از قوم موسي(عليهالسلام)
«وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ؛
و از قوم موسي، گروهي هستند كه به سوي حق هدايت ميكنند؛ و به آن باز ميگردند».[102]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه شريفه فرمودند:
هرگاه قائم(عليهالسلام) از پشت اين بيت [خانه كعبه] ظاهر شود، خداوند با او بيست و هفت مرد را برميانگيزد [براي ياري كردن امام زمان(عليهالسلام) آنان را
زنده ميكند] پانزده نفر آنان از قوم حضرت موسي(عليهالسلام) هستند كه خداي تعالي در باره آنها ميفرمايد:
{وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ}؛
آنان كه به حق قضاوت ميكنند و به آن باز ميگردند] هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي حضرت موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و
مالك اشتر.[103]
[align=left]ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[100] - سوره نحل، آيه 38.
[101] - روضه كافي: ص 50.
[102] - سوره اعراف، آيه 159.
[103] - تفسير عياشي: ج 2،ص 32.
«وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ؛
[مشركان] سوگندهاي شديدي به خدا ياد كردند كه هرگز خداوند كسي را كه بميرد زنده نخواهد كرد! آري اين وعده قطعي خداست (كه مردگان را زنده ميگرداند) ولي بيشتر مردم نميدانند». [100]
ابوبصير ميگويد به امام صادق(عليهالسلام) عرضه داشتم: اين كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: [ و اقسموا بالله...] منظور چيست؟
فرمودند: اي ابوبصير در اين باره چه ميگويي؟ گفتم: مشركين ميپندارند و سوگند ميخورند كه خداوند هرگز مردگان را زنده نخواهد كرد.
حضرت فرمودند: مرگ بر كسي كه چنين سخني ميگويد، از آنها بپرس كه آيا مشركين به الله قسم ميخورند يا به لات و عزّي؟
ابوبصير ميگويد: گفتم: فدايت شوم پس برايم معني اين آيه را بيان فرماييد.
امام فرمودند: اي ابوبصير! هنگامي كه قائم ما به پا خيزد، خداوند گروهي از شيعيان ما را براي او برانگيزد و آنان را زنده گرداند [كه آماده نبرد در
ركاب حضرت مهدي (عليهالسلام) ميباشند] پس وقتي شيعيان ما خبر زنده شدند آنان را براي هم نقل ميكنند دشمناني كه اين خبر را شنوند، شيعيان را به
شدّت تكذيب ميكنند و ميگويند: والله اينها كه شما ميگوييد زنده نشده و نخواهند شد تا روز قيامت، پس خداوند گفتار آنها را حكايت كرده مي فرمايد: وَأَقْسَمُواْ
بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ.[101]
r گروهي از قوم موسي(عليهالسلام)
«وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ؛
و از قوم موسي، گروهي هستند كه به سوي حق هدايت ميكنند؛ و به آن باز ميگردند».[102]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه شريفه فرمودند:
هرگاه قائم(عليهالسلام) از پشت اين بيت [خانه كعبه] ظاهر شود، خداوند با او بيست و هفت مرد را برميانگيزد [براي ياري كردن امام زمان(عليهالسلام) آنان را
زنده ميكند] پانزده نفر آنان از قوم حضرت موسي(عليهالسلام) هستند كه خداي تعالي در باره آنها ميفرمايد:
{وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ}؛
آنان كه به حق قضاوت ميكنند و به آن باز ميگردند] هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي حضرت موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و
مالك اشتر.[103]
[align=left]ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[100] - سوره نحل، آيه 38.
[101] - روضه كافي: ص 50.
[102] - سوره اعراف، آيه 159.
[103] - تفسير عياشي: ج 2،ص 32.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
فصل سوم: خصوصيات ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام)
r قطعي بودن ظهور
« فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ؛
به پروردگار آسمان و زمين سوگند كه اين مطلب حق است همچنانكه با يكديگر سخن ميگوييد.»[105]
حضرت سجاد(عليهالسلام درباره اين آيه شريفه ميفرمايند:
اينكه خداوند فرموده «اِنَّه لَحَقُّ» مراد قيام قائم(عليهالسلام) است [كه قطعي بوده و هيچ ترديدي در وقوع آن نيست آنچنان كه پروردگار به آن سوگند ياد ميكند] و خداوند وعده فرموده به كسانيكه ايمان آورده و عمل صالح انجام ميدهند در ظهور حضرت مهدي خلافت دهد و دين آنان را در همه جا فراگير كند.»[106]
تكميل مطلب اينكه خداوند عزوجل به خاطر حتمي بودن و اهمّيت ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام) در ابتداي سوره «عصر» نيز به عصر ظهور قسم ياد ميكند در آنجا كه ميفرمايد:
«والعصر ان الانسان لفي خسر؛
سوگند به عصر همه انسانها در زيانكاري و خسرانند.»[107]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه ميفرمايند:
«مراد از [عصر] خروج قائم (عليه السلام) است مراد از [ان الانسان لفي خسر] آن است كه دشمنان ما در زيان هستند».[108]
r ناگهاني بودن ظهور
«هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ؛
آيا جز آن ساعت را انتظار ميكشند كه به ناگاه ايشان را فرا رسد در حاليكه بيخبر و غافل باشند.»[109]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه ميفرمايد:
آن ساعت حضرت قائم(عليهالسلام) است كه بناگاه [خبر ظهور و قيامش] فرا ميرسد.[110]
درباره اين كه قيام وظهور حضرت مهدي(عليهالسلام) ناگهاني است در قرآن آيات متعددي وجود دارد كه براي نمونه ميتوان به آيه هيجدهم سوره محمّد و آيه يكصد و هشتاد و هفتم سوره اعراف و آيه اول سوره قمر اشاره نمود،
شايد رازي كه در ناگهاني بودن ظهور مهدي(عليهالسلام) نهفته است اين باشد كه منتظران واقعي هر لحظه آمادگي لازم را براي قيام آن حضرت داشته باشند و تمامي ساعات و لحظات عمر بياد يوسف زهرا و منتظر او باشند كه اين ياد و انتظار بهترين وسيله براي ترك معصيت و انجام واجبات و در نتيجه تقرّب به حضرت باري تعالي است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[105] - سوره زاريات، آيه 23.
[106] - تأويل الآيات الظاهره: ص 695.
[107] - سوره عصر، آيه 1 و 2.
[108] - كمال الدين: ج 2، ص 656.
[109] - سوره زخرف، آيه 66.
[110] - تأويل الآيات الظاهره: ص 571.
r قطعي بودن ظهور
« فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ؛
به پروردگار آسمان و زمين سوگند كه اين مطلب حق است همچنانكه با يكديگر سخن ميگوييد.»[105]
حضرت سجاد(عليهالسلام درباره اين آيه شريفه ميفرمايند:
اينكه خداوند فرموده «اِنَّه لَحَقُّ» مراد قيام قائم(عليهالسلام) است [كه قطعي بوده و هيچ ترديدي در وقوع آن نيست آنچنان كه پروردگار به آن سوگند ياد ميكند] و خداوند وعده فرموده به كسانيكه ايمان آورده و عمل صالح انجام ميدهند در ظهور حضرت مهدي خلافت دهد و دين آنان را در همه جا فراگير كند.»[106]
تكميل مطلب اينكه خداوند عزوجل به خاطر حتمي بودن و اهمّيت ظهور حضرت مهدي(عليهالسلام) در ابتداي سوره «عصر» نيز به عصر ظهور قسم ياد ميكند در آنجا كه ميفرمايد:
«والعصر ان الانسان لفي خسر؛
سوگند به عصر همه انسانها در زيانكاري و خسرانند.»[107]
امام صادق(عليهالسلام) درباره اين آيه ميفرمايند:
«مراد از [عصر] خروج قائم (عليه السلام) است مراد از [ان الانسان لفي خسر] آن است كه دشمنان ما در زيان هستند».[108]
r ناگهاني بودن ظهور
«هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ؛
آيا جز آن ساعت را انتظار ميكشند كه به ناگاه ايشان را فرا رسد در حاليكه بيخبر و غافل باشند.»[109]
امام باقر(عليهالسلام) درباره اين آيه ميفرمايد:
آن ساعت حضرت قائم(عليهالسلام) است كه بناگاه [خبر ظهور و قيامش] فرا ميرسد.[110]
درباره اين كه قيام وظهور حضرت مهدي(عليهالسلام) ناگهاني است در قرآن آيات متعددي وجود دارد كه براي نمونه ميتوان به آيه هيجدهم سوره محمّد و آيه يكصد و هشتاد و هفتم سوره اعراف و آيه اول سوره قمر اشاره نمود،
شايد رازي كه در ناگهاني بودن ظهور مهدي(عليهالسلام) نهفته است اين باشد كه منتظران واقعي هر لحظه آمادگي لازم را براي قيام آن حضرت داشته باشند و تمامي ساعات و لحظات عمر بياد يوسف زهرا و منتظر او باشند كه اين ياد و انتظار بهترين وسيله براي ترك معصيت و انجام واجبات و در نتيجه تقرّب به حضرت باري تعالي است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[105] - سوره زاريات، آيه 23.
[106] - تأويل الآيات الظاهره: ص 695.
[107] - سوره عصر، آيه 1 و 2.
[108] - كمال الدين: ج 2، ص 656.
[109] - سوره زخرف، آيه 66.
[110] - تأويل الآيات الظاهره: ص 571.
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
r يوم الله
«وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّه ؛ و روزهاي خداوند را بياد آنان بياور.»[111]
حضرت باقر(عليهالسلام) فرمودند: روزهاي خداي عزوجل سه روز است: روزي كه حضرت قائم(عليهالسلام) قيام خواهد كرد، روز رجعت و روز قيامت.[112]
r نداي آسماني
«وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ؛
گوش فرا دار منتظر روزي باش كه منادي از مكاني نزديك ندا دهد، روزي كه همگان آن صيحه را به حق ميشنوند، آن هنگام روز خروج است. »[113]
علي ابن ابراهيم قمي در تفسيرش از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه حضرت فرمودند:
منادي[ از آسمان] نام حضرت قائم و نام پدرش (عليهماالسلام) را ندا ميكند و مراد از فرموده خداوند « يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ » [صيحهاي است] به نام قائم (عليه السلام) از سوي آسمان [كه در روز خروج حضرت همگان آن را بشنوند].[114]
r بيعت جبرئيل
«أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ؛
فرمان خدا فرا رسيده است، براي آن عجله نكنيد! خداوند منزّه و برتر است از شرك مشركان.»[115]
شيخ صدوق(ره) در كتاب «كمال الدين» از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه فرمودند:
نخستين كسي كه با قائم(عليهالسلام) بيعت ميكند جبرئيل است كه به صورت پرنده سفيدي نازل ميشود و با آن حضرت بيعت
مينمايد، سپس يك پاي بر بيت الله الحرام و پاي ديگر بر بيت المقدس ميگذارد، آنگاه با صداي رسايي كه خلايق ميشنوند فرياد خواهد زد:
«أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ ».[116]
حضرت صادق(عليهالسلام) در روايت ديگري درباره اين آيه فرمودند:
[امري كه نبايد در آن عجله كرد] امر ما است و امر ما امر خداست... كه خداوند آن را با سه لشكر ياري ميفرمايد: به وسيله فرشتگان و مؤمنان و رعب و خروج آن حضرت همچون خروج رسول الله (صلي الله عليه و آله) خواهد بود.[117]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[111] - سوره ابراهيم، آيه 5.
[112] - خصال صدوق: ص 108 – المحجة: ص 189.
[113] - سوره قاف، آيات 41 و 42.
[114] - تفسير قمي: ج 2، ص 327.
[115] - سوره نحل، آيه 1.
[116] - كمال الدين: ج 2، ص 671 و در اين باره كتاب الغيبه نعماني و نفسير عياشي و دلايل الامامه طبري رواياتي وجود دارد كه همگي تقريبا مضمونا با اين روايت بابرند.
[117] - تفسير عياشي: ج 2، ص 254.
«وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّه ؛ و روزهاي خداوند را بياد آنان بياور.»[111]
حضرت باقر(عليهالسلام) فرمودند: روزهاي خداي عزوجل سه روز است: روزي كه حضرت قائم(عليهالسلام) قيام خواهد كرد، روز رجعت و روز قيامت.[112]
r نداي آسماني
«وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ؛
گوش فرا دار منتظر روزي باش كه منادي از مكاني نزديك ندا دهد، روزي كه همگان آن صيحه را به حق ميشنوند، آن هنگام روز خروج است. »[113]
علي ابن ابراهيم قمي در تفسيرش از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه حضرت فرمودند:
منادي[ از آسمان] نام حضرت قائم و نام پدرش (عليهماالسلام) را ندا ميكند و مراد از فرموده خداوند « يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ » [صيحهاي است] به نام قائم (عليه السلام) از سوي آسمان [كه در روز خروج حضرت همگان آن را بشنوند].[114]
r بيعت جبرئيل
«أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ؛
فرمان خدا فرا رسيده است، براي آن عجله نكنيد! خداوند منزّه و برتر است از شرك مشركان.»[115]
شيخ صدوق(ره) در كتاب «كمال الدين» از امام صادق(عليهالسلام) نقل ميكند كه فرمودند:
نخستين كسي كه با قائم(عليهالسلام) بيعت ميكند جبرئيل است كه به صورت پرنده سفيدي نازل ميشود و با آن حضرت بيعت
مينمايد، سپس يك پاي بر بيت الله الحرام و پاي ديگر بر بيت المقدس ميگذارد، آنگاه با صداي رسايي كه خلايق ميشنوند فرياد خواهد زد:
«أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ ».[116]
حضرت صادق(عليهالسلام) در روايت ديگري درباره اين آيه فرمودند:
[امري كه نبايد در آن عجله كرد] امر ما است و امر ما امر خداست... كه خداوند آن را با سه لشكر ياري ميفرمايد: به وسيله فرشتگان و مؤمنان و رعب و خروج آن حضرت همچون خروج رسول الله (صلي الله عليه و آله) خواهد بود.[117]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[111] - سوره ابراهيم، آيه 5.
[112] - خصال صدوق: ص 108 – المحجة: ص 189.
[113] - سوره قاف، آيات 41 و 42.
[114] - تفسير قمي: ج 2، ص 327.
[115] - سوره نحل، آيه 1.
[116] - كمال الدين: ج 2، ص 671 و در اين باره كتاب الغيبه نعماني و نفسير عياشي و دلايل الامامه طبري رواياتي وجود دارد كه همگي تقريبا مضمونا با اين روايت بابرند.
[117] - تفسير عياشي: ج 2، ص 254.