سلام مجدد
خب تا اونجایی که من متوجه شدم غیبت، در مشورت کردن راجع به شراکت و ازدواج و همینطور وقتی شخصی بهش ظلم شده باشه حرام نیست.
ولی آیا در این جور مواقع هم هر حرفی را میشه غیبت محسوب نکرد!؟؟
خیلی وقتا چنین شرایطی برامون پیش میاد و در کنار تحقیق و بررسیمون یه عالمه غیبت میکنیم
مثلا اگر یه نفر به قصد ازدواج داره تحقیق میکنه،در حین گفتگو حرفی را پیش میکشیم که هیچ تاثیری در شناخت این فرد نسبت به خانواده و شخص مورد نظر نداره. فقط میگیم مسئله ازدواجه که....اشکال که نداره هیچ، ثواب هم داره،بذار بدونه...
در مورد ظلم هم همینطوره، زمانی غیبت فرد حرام نیست که فقط در مورد ظلمی که بهش شده حرف بزنه،نه اینکه فیها خالدون زندگی اون را تشریح کنه به بهانه اینکه مظلوم واقع شده.
تا بعد ... یا حق
:: به به ،غيبت
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 132
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1 بار
- سپاسهای دریافتی: 133 بار
با نامش
و سلام
با نظر شما کاملا موافقم.
خيلي وقت ها به اين توجه نمي کنيم که محدوده ي صحبت هامون کجاست؛ به همين خاطر ندانسته
به غيبت وارد مي شيم.
اگه کسي مثلا به خاطر مخالفت در اعتقاد ديني و ترويج نظرات غير حق، مجازالغيبة باشه،حتی امری به اين مهمی جواز غيبت اون بنده ي خدا
در مسائل اخلاقي نيست و ... .
يعني حتي اون جا که مجازيم از ديگران سخن بگيم هم يه محدوده ي خيلي تنگ داره که مراقبت خيلي وسيعي مي خواد.
خيلي وقتا چون نمي تونيم اين حدود رو رعايت کنيم،
[align=center]بهتره اصلا قدم در اين راه نذاريم.
اگه بخوايم بريم سراغ راهکارهاي غيبت نکردن، فکر مي کنم يه راه خوبش همين باشه که
[align=center]سعي کنيم راجع به بقيه صحبت نکنيم.
سخته اما مي شه
و از خوردن گوشت برادر مرده خيلي خيلي راحت تره!
و سلام
با نظر شما کاملا موافقم.
خيلي وقت ها به اين توجه نمي کنيم که محدوده ي صحبت هامون کجاست؛ به همين خاطر ندانسته
به غيبت وارد مي شيم.
اگه کسي مثلا به خاطر مخالفت در اعتقاد ديني و ترويج نظرات غير حق، مجازالغيبة باشه،حتی امری به اين مهمی جواز غيبت اون بنده ي خدا
در مسائل اخلاقي نيست و ... .
يعني حتي اون جا که مجازيم از ديگران سخن بگيم هم يه محدوده ي خيلي تنگ داره که مراقبت خيلي وسيعي مي خواد.
خيلي وقتا چون نمي تونيم اين حدود رو رعايت کنيم،
[align=center]بهتره اصلا قدم در اين راه نذاريم.
اگه بخوايم بريم سراغ راهکارهاي غيبت نکردن، فکر مي کنم يه راه خوبش همين باشه که
[align=center]سعي کنيم راجع به بقيه صحبت نکنيم.
سخته اما مي شه
و از خوردن گوشت برادر مرده خيلي خيلي راحت تره!
آخرین ويرايش توسط 1 on خاک قدم هايش, ويرايش شده در 0.
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
با سلام مجدد خدمت دوستان محترم
الحمد لله تا به این جا دوستان به موارد بسیار مهم و اساسی اشاره کردند که جای تقدیر و تشکر دارد .
فقط ، به نظر من جای یک نکته بسیار بسیار مهم خالی است و اون هم [font=Times New Roman]« ابزار غیبت کردن » هست !
زمانی که کلمه « غیبت » رو می شنویم ، اولین چیزی که به ذهنمون می رسه « صحبت کردن » پشت سر دیگران هست
( منظور از صحبت کردن یعنی استفاده از ابزار زبان )
امّا ...
غیبت کردن فقط با زبان صورت نمی گیره ، حتی انسان با « چشم » هم می تونه مرتکب چنین گناهی بشه .
مثلا فرض کنید در مجلسی چندین نفر نشسته اند که شخصی وارد می شود ، اگر یکی از این افراد حاضر در مجلس در بدو ورود اون شخص ،
با چشم به اون فرد اشاره کند و سپس حرکاتی را با چشم انجام دهد ، این هم نمونه بارزی از غیبت کردن هست حتی اگر اصلا سخنی هم
به میان نیاید !
ــ یکی دیگه از ابزار های این کار هم به کار بردن « لحن های خاصی » در حین صحبت کردن هست .
مثلا اگر فردی برای تحقیق ازدواج به نفر سومی مراجعه کرد و او اگرچه فقط در حال گزارش حقایق و مسایل اساسی و ضروری بحث هست
( و حتی خیلی مراقب هست که کلام غیر ضروری هم نگوید تا بحث تبدیل به غیبت یا بدگویی مستقیم بشود . ) ولی ممکن است او این
حقایق را با یک لحن و حالت بیان خاصی بگوید که شاید از بدگویی مستقیم هم بدتر باشد . این هم نمونه دیگری از ابزار های غیبت کردن .
.
با سلام مجدد خدمت دوستان محترم
الحمد لله تا به این جا دوستان به موارد بسیار مهم و اساسی اشاره کردند که جای تقدیر و تشکر دارد .
فقط ، به نظر من جای یک نکته بسیار بسیار مهم خالی است و اون هم [font=Times New Roman]« ابزار غیبت کردن » هست !
زمانی که کلمه « غیبت » رو می شنویم ، اولین چیزی که به ذهنمون می رسه « صحبت کردن » پشت سر دیگران هست
( منظور از صحبت کردن یعنی استفاده از ابزار زبان )
امّا ...
غیبت کردن فقط با زبان صورت نمی گیره ، حتی انسان با « چشم » هم می تونه مرتکب چنین گناهی بشه .
مثلا فرض کنید در مجلسی چندین نفر نشسته اند که شخصی وارد می شود ، اگر یکی از این افراد حاضر در مجلس در بدو ورود اون شخص ،
با چشم به اون فرد اشاره کند و سپس حرکاتی را با چشم انجام دهد ، این هم نمونه بارزی از غیبت کردن هست حتی اگر اصلا سخنی هم
به میان نیاید !
ــ یکی دیگه از ابزار های این کار هم به کار بردن « لحن های خاصی » در حین صحبت کردن هست .
مثلا اگر فردی برای تحقیق ازدواج به نفر سومی مراجعه کرد و او اگرچه فقط در حال گزارش حقایق و مسایل اساسی و ضروری بحث هست
( و حتی خیلی مراقب هست که کلام غیر ضروری هم نگوید تا بحث تبدیل به غیبت یا بدگویی مستقیم بشود . ) ولی ممکن است او این
حقایق را با یک لحن و حالت بیان خاصی بگوید که شاید از بدگویی مستقیم هم بدتر باشد . این هم نمونه دیگری از ابزار های غیبت کردن .
.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[font=Times New Roman]« بسم الله الرَّحمن الرَّحیم »
[font=Times New Roman]شناخت پیامدهای روانی و اجتماعی غیبت >>>>>>>> [font=Times New Roman]عدم غیبت کردن !
[font=Times New Roman]سلام
ــ به نظر می رسه چند نکته هست که اگر فرد غیبت کننده واقعا به اون ها توجه کند ، او رو از غیبت بیشتر باز می دارد :
1 – یکی از این راه ها برای از بین بردن این رذیله اخلاقی ، توجه به پیآمدهای سوء معنوی و مادی ، فردی و اجتماعی آن هست .
اگر انسان به این نکته توجه کنه که غیبت ( علاوه بر پی آمدهایی که در پست های قبل به اونها اشاره شده است ) اون فرد رو
از چشم مردم میاندازد و به عنوان فردی خائن ، حقنشناس ، ضعیف و ناتوان در جامعه معرفی میکند و پیوند اعتماد
و اطمینان رو در جامعه متزلزل میسازد ( حتی موجب از دست دادن دوستان انسان هم خواهد شد ) کم کم سعی می کنه
این عادت ناپسند رو ترک کنه .
2 - غیبتکننده باید به این حقیقت توجه کنه که غیبت کردن یکی از نشانههای بارز ضعف و ناتوانی و فقدان شخصیت و عقده خود کمبینی است
و او با غیبت کردن این صفات درونی خود رو آشکار میسازد و پیش از آنکه شخصیت اجتماعی طرف مقابل را بشکند ، شخصیت خودش
رو در هم میکوبه.
قال امام علی (ع) :
[font=Times New Roman]« الغَیبَةُ جُهدُ العاجز »
« غیبت ، کار ( کوشش ) ناتوان است . »
نهج البلاغه بقلم فیض الاسلام : حکمت 453 .
در شرح این حکمت آمده است : « تنها وسیله ای که شخص ناتوان می تواند با آن از دشمن انتقام گیرد یا بر کسی حسد و رشک برد ، غیبت است . »
ــ که همه این ها ناشی از ضعف و ناتوانی فرد هست و او با این عمل زشت ، این ناتوانی خود رو به جامعه نشان می دهد !
3 - غیبتکننده از دو جهت مدیون است :
اول : نسبت به خدای متعال که با امر او مخالفت کرده .
دوم : نسبت به کسی که آبرویش به وسیله غیبت در خطر افتاده .
اگر فرد غیبت کننده به این نکته توجه کنه که غیبت ، [font=Times New Roman]حقالناس هست ، چون آبروی خلق خدا رو میبرد و ارزش آبروی هر کس مثل ارزش جان
و مال اوست از طرف دیگه تا صاحب حق راضی نشود خدا او را نمیبخشد ، و چه بسا او غیبت میکند و دسترسی برای جلب رضایت
طرف مقابل پیدا نمیکنه و این بار گناه برای همیشه بر دوش او میماند. اگر غیبتکننده در این امور دقت کنه حتما از کار خودش پشیمان
و منصرف خواهد شد .
.
[font=Times New Roman]« بسم الله الرَّحمن الرَّحیم »
[font=Times New Roman]شناخت پیامدهای روانی و اجتماعی غیبت >>>>>>>> [font=Times New Roman]عدم غیبت کردن !
[font=Times New Roman]سلام
ــ به نظر می رسه چند نکته هست که اگر فرد غیبت کننده واقعا به اون ها توجه کند ، او رو از غیبت بیشتر باز می دارد :
1 – یکی از این راه ها برای از بین بردن این رذیله اخلاقی ، توجه به پیآمدهای سوء معنوی و مادی ، فردی و اجتماعی آن هست .
اگر انسان به این نکته توجه کنه که غیبت ( علاوه بر پی آمدهایی که در پست های قبل به اونها اشاره شده است ) اون فرد رو
از چشم مردم میاندازد و به عنوان فردی خائن ، حقنشناس ، ضعیف و ناتوان در جامعه معرفی میکند و پیوند اعتماد
و اطمینان رو در جامعه متزلزل میسازد ( حتی موجب از دست دادن دوستان انسان هم خواهد شد ) کم کم سعی می کنه
این عادت ناپسند رو ترک کنه .
2 - غیبتکننده باید به این حقیقت توجه کنه که غیبت کردن یکی از نشانههای بارز ضعف و ناتوانی و فقدان شخصیت و عقده خود کمبینی است
و او با غیبت کردن این صفات درونی خود رو آشکار میسازد و پیش از آنکه شخصیت اجتماعی طرف مقابل را بشکند ، شخصیت خودش
رو در هم میکوبه.
قال امام علی (ع) :
[font=Times New Roman]« الغَیبَةُ جُهدُ العاجز »
« غیبت ، کار ( کوشش ) ناتوان است . »
نهج البلاغه بقلم فیض الاسلام : حکمت 453 .
در شرح این حکمت آمده است : « تنها وسیله ای که شخص ناتوان می تواند با آن از دشمن انتقام گیرد یا بر کسی حسد و رشک برد ، غیبت است . »
ــ که همه این ها ناشی از ضعف و ناتوانی فرد هست و او با این عمل زشت ، این ناتوانی خود رو به جامعه نشان می دهد !
3 - غیبتکننده از دو جهت مدیون است :
اول : نسبت به خدای متعال که با امر او مخالفت کرده .
دوم : نسبت به کسی که آبرویش به وسیله غیبت در خطر افتاده .
اگر فرد غیبت کننده به این نکته توجه کنه که غیبت ، [font=Times New Roman]حقالناس هست ، چون آبروی خلق خدا رو میبرد و ارزش آبروی هر کس مثل ارزش جان
و مال اوست از طرف دیگه تا صاحب حق راضی نشود خدا او را نمیبخشد ، و چه بسا او غیبت میکند و دسترسی برای جلب رضایت
طرف مقابل پیدا نمیکنه و این بار گناه برای همیشه بر دوش او میماند. اگر غیبتکننده در این امور دقت کنه حتما از کار خودش پشیمان
و منصرف خواهد شد .
.
-
- پست: 1668
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3099 بار
- سپاسهای دریافتی: 5474 بار
سلام مجدد خدمت دوستان
ممنون از یادآوری، قصور بنده را بخاطر تاخیرم ببخشید
[align=center]موضوعی که مدتیه من را درگیر خودش کرده اینه که آیا صحبت کردن در مورد افراد دولتی ،سیاسی یا بازیگران و نویسندگان جامعه اشکال داره؟
اگر جایزه در چه مواردی؟
خودم جواب دقیقی پیدا نکردم
[align=left]دقیق بررسی کنید تا بفهمیم چی درسته چی نه ؟...تا بعد
ممنون از یادآوری، قصور بنده را بخاطر تاخیرم ببخشید
[align=center]موضوعی که مدتیه من را درگیر خودش کرده اینه که آیا صحبت کردن در مورد افراد دولتی ،سیاسی یا بازیگران و نویسندگان جامعه اشکال داره؟
اگر جایزه در چه مواردی؟
خودم جواب دقیقی پیدا نکردم
[align=left]دقیق بررسی کنید تا بفهمیم چی درسته چی نه ؟...تا بعد
زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!!
نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده است
تو در این بین فقط میبافی
نقشه را خوب ببین !!!
نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
[align=center]به نام خدا
با سلام مجدد
ببينيد نکته مهم اين هست که چرا از غيبت نهي شده ؟ آيا براي اين بوده که فقط آبروي کسي نره ؟ اگر فقط همين بود
گناهان ديگري هم که باعث آبرو رفتن کسي مي شد بايد به اندازه غيبت نهي مي شد .
اما از اينکه اينهمه براي غيبت اثرات بد و حتي اينکه « الغيبة اشدّ من الزنا » وارد شده پس بايد دليل مهمتري هم داشته باشه .
يکي از دلايل بسيار مهم منع غيبت اين است که حرمت گناه و معصيت در جامعه شکسته مي شود .
حرمت نافرماني خدا از بين مي رود و اين اشاعه فحشا بسيار عظيم تر از رفتن آبروي فردي است .
تاکيد هم مي کنم که اکثر غيبت ها چنين اثري دارند ، حتي اگر بگوييد شايد راجع به خطايی غيبتش را نکنيم و چيز ديگري بگوييم
بازهم نتيجه معمولا رفتن به سراغ خطاهاي فرد مورد غيبت است .
لذا مي توان نتيجه گرفت که فرد مورد غيبت فرقي ندارد ، چه مسوول باشد چه سياسي و يا ... آنچه که شما از او به ميان مي آوريد
(از نقايص ) موجب پخش چنين بي حرمتي هايي مي شود . يعني به کسي مي گوييد : شنيدي فلاني اين کارو کرده ؟
خود به خود در ذهن او ، يک چراغ سبزي نسبت به فلان خطا ايجاد مي شود ، که عجب پس چون او کرده ما هم مي توانيم
و آرام آرام قبح يک کار از ديد فرد مي افتد و به همين دليل است که غيبت افراد مسوول شايد اثرات شديدتري داشته باشد
چون به نوعي الگوي سايرين هستند .
اما بررسي خطاهاي يک مسوول و ازريابي آن توسط متخصصين و مامورين اين کار ، به عهده ايشان و خارج از عهده عوام است .
و منافاتي با امر مذکور قبلي ندارد .
موفق باشيد
با سلام مجدد
ببينيد نکته مهم اين هست که چرا از غيبت نهي شده ؟ آيا براي اين بوده که فقط آبروي کسي نره ؟ اگر فقط همين بود
گناهان ديگري هم که باعث آبرو رفتن کسي مي شد بايد به اندازه غيبت نهي مي شد .
اما از اينکه اينهمه براي غيبت اثرات بد و حتي اينکه « الغيبة اشدّ من الزنا » وارد شده پس بايد دليل مهمتري هم داشته باشه .
يکي از دلايل بسيار مهم منع غيبت اين است که حرمت گناه و معصيت در جامعه شکسته مي شود .
حرمت نافرماني خدا از بين مي رود و اين اشاعه فحشا بسيار عظيم تر از رفتن آبروي فردي است .
تاکيد هم مي کنم که اکثر غيبت ها چنين اثري دارند ، حتي اگر بگوييد شايد راجع به خطايی غيبتش را نکنيم و چيز ديگري بگوييم
بازهم نتيجه معمولا رفتن به سراغ خطاهاي فرد مورد غيبت است .
لذا مي توان نتيجه گرفت که فرد مورد غيبت فرقي ندارد ، چه مسوول باشد چه سياسي و يا ... آنچه که شما از او به ميان مي آوريد
(از نقايص ) موجب پخش چنين بي حرمتي هايي مي شود . يعني به کسي مي گوييد : شنيدي فلاني اين کارو کرده ؟
خود به خود در ذهن او ، يک چراغ سبزي نسبت به فلان خطا ايجاد مي شود ، که عجب پس چون او کرده ما هم مي توانيم
و آرام آرام قبح يک کار از ديد فرد مي افتد و به همين دليل است که غيبت افراد مسوول شايد اثرات شديدتري داشته باشد
چون به نوعي الگوي سايرين هستند .
اما بررسي خطاهاي يک مسوول و ازريابي آن توسط متخصصين و مامورين اين کار ، به عهده ايشان و خارج از عهده عوام است .
و منافاتي با امر مذکور قبلي ندارد .
موفق باشيد
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
[align=center]به نام خدا
سلام مجدد
یکی از دوستان سوالی رو از طریق پی ام از من پرسید که لازم دیدم بهتره توضیح بیشتری در مورد پست قبل بدم .
یک نکته مهم این است که در جواز غیبتی که ذکر کردیم ، مظلوم (فردی که مورد ظلم قرار گرفته) باید توسط شخص معینی و بطور مستقیم
ظلمی دیده باشه تا بتونه از حقش دفاع کنه . نه اینکه بر فرض اینکه ما از خیلی مسولین ظلم دیدیم پس غیبت همه رو بکنیم شاید به یکی اصابت کرد .
نکته دوم اینه که اگر کسی کار زشتی انجام داد ، این به هیچ عنوان جوازی برای غیبت او نمیشه ، چون معمولا ما از تعریف غیبت اشتباهاً برداشت دیگری
داریم .
در تعریف غیبت از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند : ذکر چیزی از برادرت (یا برادر مومنت) که از آن ناراحت شود .
اصل برداست این است که : دایره غیبت اینقدر تنگ است که هر چه بگویی ، باید قبلا مطمئن باشی که ناراحت نمی شود و یا بعدا اگر فهمیدی بروی حلالیت بطلبی .
برداشت غلط : حتما باید مومن باشه ، یا برادر (= یعنی آشنا) باشه تا غیبت به حساب بیاد . وگرنه اگر مومن نبود و غریبه بود ... هرچه می خواهد دل تنگت بگو
این برداشت غلط ، به این دلیل غلط است که ما اولا میزان سنجش ایمان افراد را نداریم که بتوانیم به کسی بگوییم غیر مومن ، ثانیا چه او را بشناسیم
و چه نشناسیم خود به خود با این حرف مان ، کاری را در جامعه نشر داده ایم و اگر گناه بوده باشد که قبح آن را نیز در انظار مردم انداخته ایم .
و شامل این آیه خواهیم شد :
(سوره نور)
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (19)
كسانى كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است; و خداوند مىداند و شما نمىدانيد! (19)
پس باید مراقب بود که بهانۀ اینکه فلانی هزار جور ادا در میاره و هزارکاره هست ، پس میشه غیبتشو کرد . مسئله اصلا شخصی نیست !
بلکه کاملا اجتماعی هست . خداوند میگه من عیب او را می پوشانم ، شما هم بپوشانید تا جامعه آسیب نبیند . (تا حداقل جامعه با او خراب نشه)
نکته بعدی که گفتم متخصصین این امر یا مسوولینش می تونند پی گیری کنند و نه همه ، یعنی مثلا در اداره ای مرکز بازرسی هست و گزارش هایی
که رد و بدل میشه دیگه غیبت محسوب نمیشه چون برای رفعش دارن تلاش می کنن ، یا جایی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دارن و با پی گیری
احوالات یک نفر ، او رو اصلاح می کنن . ما هم اگر خیلی دلمون بسوزه بریم به خودش تذکر بدیم ، نه اینکه پشت یک نقاب ناشناس بریم همه جا
حرفشو پر کنیم و بعدشم دلمون خنک بشه : که آخیشششششششش آبروشو بردم ، تا اون باشه دیگه از این کارا نکنه ..
نکته آخر هم اینه که شاید با هزاران توجیه ظاهرا شرعی ، یه راهی برای جواز غیبت یک نفر پیدا کنیم ، اما بعد از اولین بار ، شیطان دست بردار نخواهد بود
و تمام نخواهد شد ، و اینقدر می کوبه تا ضربه شو بزنه ، و پله پله جلو میره تا آدم به پرتگاه بیفته :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَداً وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (21)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مىسازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مىدهد!
و اگر فضل و رحمت الهى (هدایت معصومین) بر شمانبود، هرگز احدى از شما پاك نمىشد; ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مىكند، و خدا شنوا و داناست! (21)
-----------------------------------
چند حدیث بسیار زیبا هم پیدا کردم که براتون نقل می کنم :
پیامبر اکرم (ص) : هرکس در غیبت برادرش و نمایاندن عیوبش گام بردارد ، با اولین قدم به جهنم می افتد و خداوند عیوب او را بر همه خلائق نمایان می سازد
و هرکس مسلمانی را غیبت کند ، روزه اش باطل می شود و وضویش از بین می رود ، و اگر در این حال از دنیا برود ، به عنوان حلال کننده حرام خدا مرده است .
امام صادق (ع) : غیبت بر هر مسلمانی حرام است و همانا غیبت ، حسنات و نیکی ها را می خورد همانگونه که آتش هیزم را .
( تازه در جای دیگه دیدم که همه حسنات شما برای او نوشته میشه و همه گناهان او برای شما .... وای از این خسران ... همه زحماتت به باد رفت )
امام صادق (ع) : هر کس از مومنی روایتی کند ، که خودش آن را دیده و یا آن را مستقیما شنیده ، و قصدش بردن آبروی او و شکستن شخصیت او
و انداختن او از چشم مردم باشد ، خدا او را از ولایت خویش خارج می سازد و به ولایت شیطان می سپارد ، و در این حال شیطان نیز او را قبول نمی کند .
پیامبر اکرم(ص) در بیان معنی غیبت : آیا می دانید غیبت چیست ؟ گفتند : خدا و رسولش بهتر دانند ؛ فرمود : ذکرک اخاک بما یکره . (یاد تو از برادرت به ان چیزی که از آن کراهت دارد .
پرسیدند حتی اگر فلان چیز در او وجود داشته باشد ؟ فرمود : اگر در او باشد که غیبتش را کرده ای ، اگر وجود نداشته باشد که تهمت زده ای !!!
انواع غیبت نیز مهم است : علاوه بر زبان ، شامل نوشته ، اشاره ، ایماء ، غمزه (چشمک) ، حرکت بدن ، و هر چیزی که مقصود را برساند ...
از جمله حرکات صورت
-----------------------------------------------
با این آیه شریفه پایان می دهم عرایضم را :
« و لا یغتب بعضکم بعضاً ، أیحبّ أحدکم أن یأکل لحم آخیه میتاً فکرهتموه »
( فقط یکبار بنشینید و تصور کنید که بهترین کسی که دوستش دارید را تکه تکه کنید و گوشتش را بجَوید ؛
این تازه آشناش بود غریبه که دیگه هیچی آدم می ترکه ............ (تصور شکلکش با خودتون)
موفق باشید
سلام مجدد
یکی از دوستان سوالی رو از طریق پی ام از من پرسید که لازم دیدم بهتره توضیح بیشتری در مورد پست قبل بدم .
خب مسئولی فلان کاری را انجام داده چه خوب چه بد ،به هر حال تاثیرش تو همه جامعست این جا صحبت کردن درموردش اشکال داره؟؟؟ مگه ظلم نکرده؟؟
یا فلان منشی و بازیگری که داره بازی می کنه 1000 جور ادا و ناز داره ،همه دارن میبینن صحبت کردن در موردش غیبته؟؟؟
یک نکته مهم این است که در جواز غیبتی که ذکر کردیم ، مظلوم (فردی که مورد ظلم قرار گرفته) باید توسط شخص معینی و بطور مستقیم
ظلمی دیده باشه تا بتونه از حقش دفاع کنه . نه اینکه بر فرض اینکه ما از خیلی مسولین ظلم دیدیم پس غیبت همه رو بکنیم شاید به یکی اصابت کرد .
نکته دوم اینه که اگر کسی کار زشتی انجام داد ، این به هیچ عنوان جوازی برای غیبت او نمیشه ، چون معمولا ما از تعریف غیبت اشتباهاً برداشت دیگری
داریم .
در تعریف غیبت از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند : ذکر چیزی از برادرت (یا برادر مومنت) که از آن ناراحت شود .
اصل برداست این است که : دایره غیبت اینقدر تنگ است که هر چه بگویی ، باید قبلا مطمئن باشی که ناراحت نمی شود و یا بعدا اگر فهمیدی بروی حلالیت بطلبی .
برداشت غلط : حتما باید مومن باشه ، یا برادر (= یعنی آشنا) باشه تا غیبت به حساب بیاد . وگرنه اگر مومن نبود و غریبه بود ... هرچه می خواهد دل تنگت بگو
این برداشت غلط ، به این دلیل غلط است که ما اولا میزان سنجش ایمان افراد را نداریم که بتوانیم به کسی بگوییم غیر مومن ، ثانیا چه او را بشناسیم
و چه نشناسیم خود به خود با این حرف مان ، کاری را در جامعه نشر داده ایم و اگر گناه بوده باشد که قبح آن را نیز در انظار مردم انداخته ایم .
و شامل این آیه خواهیم شد :
(سوره نور)
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (19)
كسانى كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است; و خداوند مىداند و شما نمىدانيد! (19)
پس باید مراقب بود که بهانۀ اینکه فلانی هزار جور ادا در میاره و هزارکاره هست ، پس میشه غیبتشو کرد . مسئله اصلا شخصی نیست !
بلکه کاملا اجتماعی هست . خداوند میگه من عیب او را می پوشانم ، شما هم بپوشانید تا جامعه آسیب نبیند . (تا حداقل جامعه با او خراب نشه)
نکته بعدی که گفتم متخصصین این امر یا مسوولینش می تونند پی گیری کنند و نه همه ، یعنی مثلا در اداره ای مرکز بازرسی هست و گزارش هایی
که رد و بدل میشه دیگه غیبت محسوب نمیشه چون برای رفعش دارن تلاش می کنن ، یا جایی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دارن و با پی گیری
احوالات یک نفر ، او رو اصلاح می کنن . ما هم اگر خیلی دلمون بسوزه بریم به خودش تذکر بدیم ، نه اینکه پشت یک نقاب ناشناس بریم همه جا
حرفشو پر کنیم و بعدشم دلمون خنک بشه : که آخیشششششششش آبروشو بردم ، تا اون باشه دیگه از این کارا نکنه ..
نکته آخر هم اینه که شاید با هزاران توجیه ظاهرا شرعی ، یه راهی برای جواز غیبت یک نفر پیدا کنیم ، اما بعد از اولین بار ، شیطان دست بردار نخواهد بود
و تمام نخواهد شد ، و اینقدر می کوبه تا ضربه شو بزنه ، و پله پله جلو میره تا آدم به پرتگاه بیفته :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَداً وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (21)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مىسازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مىدهد!
و اگر فضل و رحمت الهى (هدایت معصومین) بر شمانبود، هرگز احدى از شما پاك نمىشد; ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مىكند، و خدا شنوا و داناست! (21)
-----------------------------------
چند حدیث بسیار زیبا هم پیدا کردم که براتون نقل می کنم :
پیامبر اکرم (ص) : هرکس در غیبت برادرش و نمایاندن عیوبش گام بردارد ، با اولین قدم به جهنم می افتد و خداوند عیوب او را بر همه خلائق نمایان می سازد
و هرکس مسلمانی را غیبت کند ، روزه اش باطل می شود و وضویش از بین می رود ، و اگر در این حال از دنیا برود ، به عنوان حلال کننده حرام خدا مرده است .
امام صادق (ع) : غیبت بر هر مسلمانی حرام است و همانا غیبت ، حسنات و نیکی ها را می خورد همانگونه که آتش هیزم را .
( تازه در جای دیگه دیدم که همه حسنات شما برای او نوشته میشه و همه گناهان او برای شما .... وای از این خسران ... همه زحماتت به باد رفت )
امام صادق (ع) : هر کس از مومنی روایتی کند ، که خودش آن را دیده و یا آن را مستقیما شنیده ، و قصدش بردن آبروی او و شکستن شخصیت او
و انداختن او از چشم مردم باشد ، خدا او را از ولایت خویش خارج می سازد و به ولایت شیطان می سپارد ، و در این حال شیطان نیز او را قبول نمی کند .
پیامبر اکرم(ص) در بیان معنی غیبت : آیا می دانید غیبت چیست ؟ گفتند : خدا و رسولش بهتر دانند ؛ فرمود : ذکرک اخاک بما یکره . (یاد تو از برادرت به ان چیزی که از آن کراهت دارد .
پرسیدند حتی اگر فلان چیز در او وجود داشته باشد ؟ فرمود : اگر در او باشد که غیبتش را کرده ای ، اگر وجود نداشته باشد که تهمت زده ای !!!
انواع غیبت نیز مهم است : علاوه بر زبان ، شامل نوشته ، اشاره ، ایماء ، غمزه (چشمک) ، حرکت بدن ، و هر چیزی که مقصود را برساند ...
از جمله حرکات صورت
-----------------------------------------------
با این آیه شریفه پایان می دهم عرایضم را :
« و لا یغتب بعضکم بعضاً ، أیحبّ أحدکم أن یأکل لحم آخیه میتاً فکرهتموه »
( فقط یکبار بنشینید و تصور کنید که بهترین کسی که دوستش دارید را تکه تکه کنید و گوشتش را بجَوید ؛
این تازه آشناش بود غریبه که دیگه هیچی آدم می ترکه ............ (تصور شکلکش با خودتون)
موفق باشید
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 240
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 200 بار
- سپاسهای دریافتی: 440 بار
- تماس:
به نام خدا
عالي بود جناب آقاي محمد علي
خيلي خوب و واضح توضيح داديد و راه راه بر اباحي گري بستيد. من جمله خودم
هر چند هنوز خودم مصر هستم بر اينکه بايد در مورد بعضي ها حرف زد، چون مراکزي را هم که فرموديد درست و حسابي پيگري نکرده اند در دوره اي ! و خود به نوعي باعث ترويج فساد و گناه شده اند.
اما از نکته اي که فرموديد
ممنونم. اگر خوب بخوانيم تکان دهنده است
اما من باز هم اقناع و vاضي نشدم. آخر وقتي کسي در جامعه دارد بي داد مي کند و باعث ايجاد تفکرات خاص ميشود ويا بهتر بگويم مسبب مثلا قرائت هاي شخصي از دين و کتاب ميشود، براي آگاهي مردم و عامه هم که شده بايد حتا با نام مطالب وي گفته شود تا مخاطب بداند و بفهمد که راهي که مي رود و پيروي کسي را که مي کند اشتباه است.( اگر بخواهید اینجا هم می توانم با نام و مورد برایتان غیبت نازنین و شیرینی ذکرکنم؟! )
البته می دانم که نباید از روی خصومت و بدگویی باشد . و باید برای اگاهی باشد. اما خب اینهم میشود نوعی غیبت. یا مثلا در جلسهای شرکت کرده اید که مثلا خانمی بد لباس پوشیده یا رفتار نا مناسبی دارد و برای کودک و نوجوانی که در ان جمع هستند ، بدآموزی و به نوعی الگو میشود. لذا این جا هم باید ان رفتار غلط را برای کودک ونو جوان و... گفت .( البته اگر شرایط طوری بوده باشد که قبلا نهی از منکر کرده باشید!) پس اینجا هم به نظر حقیر میشود غیبت کرد وتوضیح داد رفتار غلط را
باقی باماند برای بعد
یا زهرا
عالي بود جناب آقاي محمد علي
خيلي خوب و واضح توضيح داديد و راه راه بر اباحي گري بستيد. من جمله خودم
هر چند هنوز خودم مصر هستم بر اينکه بايد در مورد بعضي ها حرف زد، چون مراکزي را هم که فرموديد درست و حسابي پيگري نکرده اند در دوره اي ! و خود به نوعي باعث ترويج فساد و گناه شده اند.
اما از نکته اي که فرموديد
"" برداشت غلط : حتما باید مومن باشه ، یا برادر (= یعنی آشنا) باشه تا غیبت به حساب بیاد . وگرنه اگر مومن نبود و غریبه بود ... هرچه می خواهد دل تنگت بگو
این برداشت غلط ، به این دلیل غلط است که ما اولا میزان سنجش ایمان افراد را نداریم که بتوانیم به کسی بگوییم غیر مومن ، ثانیا چه او را بشناسیم
و چه نشناسیم خود به خود با این حرف مان ، کاری را در جامعه نشر داده ایم و اگر گناه بوده باشد که قبح آن را نیز در انظار مردم انداخته ایم . ""
ممنونم. اگر خوب بخوانيم تکان دهنده است
اما من باز هم اقناع و vاضي نشدم. آخر وقتي کسي در جامعه دارد بي داد مي کند و باعث ايجاد تفکرات خاص ميشود ويا بهتر بگويم مسبب مثلا قرائت هاي شخصي از دين و کتاب ميشود، براي آگاهي مردم و عامه هم که شده بايد حتا با نام مطالب وي گفته شود تا مخاطب بداند و بفهمد که راهي که مي رود و پيروي کسي را که مي کند اشتباه است.( اگر بخواهید اینجا هم می توانم با نام و مورد برایتان غیبت نازنین و شیرینی ذکرکنم؟! )
البته می دانم که نباید از روی خصومت و بدگویی باشد . و باید برای اگاهی باشد. اما خب اینهم میشود نوعی غیبت. یا مثلا در جلسهای شرکت کرده اید که مثلا خانمی بد لباس پوشیده یا رفتار نا مناسبی دارد و برای کودک و نوجوانی که در ان جمع هستند ، بدآموزی و به نوعی الگو میشود. لذا این جا هم باید ان رفتار غلط را برای کودک ونو جوان و... گفت .( البته اگر شرایط طوری بوده باشد که قبلا نهی از منکر کرده باشید!) پس اینجا هم به نظر حقیر میشود غیبت کرد وتوضیح داد رفتار غلط را
باقی باماند برای بعد
یا زهرا
خاک پایت سرمه چشم فلک یا فاطمه ( سلام الله علیها)