»» فضايل اميرالمومنين على (عليه السلام) ««

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

اوّل شاهد وحى


پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم پيش از آنكه به رسالت مبعوث شود، سالى يك ماه در غار حراء به عبادت مى پرداخت و در اين مدّت اگر تهيدستى نزد وى مى رفت ، به او طعام مى داد و وقتى كه ماه به پايان مى رسيد و مى خواست به خانه برگردد، ابتداء به مسجد الحرام مى رفت و هفت بار خانه خدا را طواف مى كرد و سپس به منزل خود باز مى گشت .(1)

وقتى كه فرشته وحى براى نخستين بار در غار حراء بر حضرت محمّدصلى الله عليه و آله و سلم نازل شد و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت ، على عليه السلام در كنار آن حضرت بود و آن روز از همان ماهى بود كه حضرت محمّدصلى الله عليه و آله و سلم براى عبادت به غار حراء مى رفت .


حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در ((خطبه قاصعه )) در اين باره مى فرمايد:

وَ لَقَدْ كْانَ يُجْاوِرُ فى كُلِّ سِنَةٍ بِحِراء، فاءراهُ. لايُراهُ غيْرى ... وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَّن حينَ نُزُولِ الْوَحْىِ عَلَيْهِ، فَقُلْتُ يا رَسُولَ اللّه ما هذِهِ الرَّنَّة ؟
فَقالَ: هذا الشَّيطانُ قَدْ اءيَسَ مِنْ عِبادَتِهِ، اِنَّكَ تَسْمَعُ ما اَسْمعْ وَتَرى ما اءرى ، اِلاّ اءنَّكَ لَسْتَ بِنَبِي وَ لكَنَّكَ لَوَزيرٌ وَ اِنَّكَ لَعَلى خَيْرٍ.

(( پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم هر سال در غار حراء به عبادت مى پرداخت و جز من كسى او را نمى ديد...، هنگامى كه وحى بر آن حضرت نازل شد، صداى ناله شيطان را شنيدم . به رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم عرض كردم : اين ناله چيست ؟ فرمود:

اين ناله شيطان است و علّت ناله اش اين است كه او از اينكه در روى زمين اطاعت شود، نااميد گشته است . آنچه را من مى شنوم تو نيز مى شنوى و آنچه را كه مى بينم تو نيز مى بينى ، جز اينكه تو پيامبر نيستى ، بلكه وزير (من ) و بر خير و نيكى هستى .))(2)


اين گفتار گرچه مى تواند مربوط به عبادت پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم در حراء در دوران پس ‍ از رسالت باشد، ولى قرائن گذشته و اينكه عبادت پيامبر در حراء غالبا قبل از رسالت بوده است ، نشان مى دهد كه اين گفتار مربوط به دوران قبل از رسالت پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم است كه سبب شد در همان دوران كودكى با قلب حسّاس ، و ديده نافذ و گوش شنوا، چيزهايى را ببيند و اصواتى را بشنود كه براى مردم عادّى ممكن نبود.

ابن ابى الحديد معتزلى در شرح نهج البلاغه مى نويسد:
(( در كتب صحاح روايت شده است كه وقتى جبرئيل براى نخستين بار بر پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت ، على عليه السلام در كنار پيامبر اسلام بود )).(3)


از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
على عليه السلام پيش از رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم همراه آن حضرت نور نبوّت را مى ديد و صداى فرشته را مى شنيد.

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمود:
اگر من خاتم پيامبران نبودم ، تو شايستگى مقام نبوّت را داشتى ولى تو وصىّ و وارث من ، سرور اوصياء و پيشواى پرهيزگاران مى باشى .



(1)سيره ابن هشام ج 1 ص 252
(2)خطبه 192/121 نهج البلاغه
(3)ابن ابى الحديد شرح نهج البلاغه ج 13 ص 208.
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

پست توسط محدثه »

.

« بسم الله الرَّحمن الرَّحیم »



فی حدیث عَن عَلّی (ع) قال : قالَ رَسُولُ اللهِ (ص) :


« یا عَلّی ! مَثَلُکَ فی اُمَّتی کَمَثَلِ سَفینَةِ نوحٍ مَن رَکِبَها نَجا وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرقَ . »




در حدیثی از امام علی (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمودند :

« ای علی ! مثل تو میان امتم همچون مثل کشتی نوح است .
هر که بر آن سوار گردید نجات یافت و هر که از آن تخلف ورزید غرق شد . »



_______________________________________
الخصال : ج 2 ، ص 573 . تفسیر نورالثقلین : ج 2 ، ص 360 .
.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

پست توسط محدثه »

.

تصویر

ــ عن ابی جعفر (ع) فی قوله : « اولئک یسارعون فی الخیرات » ( الآیة )

قال : « علی ابن ابی طالب (ع) لَم یَسبقُهُ اَحَد . »



ــ از امام باقر (ع) پیرامون گفتار خداوند : «آنان در نیکیها شتاب می کنند »

نقل شده است که فرمودند : « هیچ کس بر علی ابن ابی طالب (ع) سبقت نگرفت . »


_____________________________________

بحار الانوار : ج 25 ، ص 332 . مناقب آل ابی طالب : ج 2 ، ص 116 .
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

پست توسط محدثه »

.

تصویر


عن الباقر (ع) فی قوله تعالی : « یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوا اتَّقوا الله وَ کُونُوا مَعَ الصّادقینَ »

قال : مَعَ عَلیّ ابن اَبی طالب (ع) .


امام باقر (ع) درباره گفتار خداوند : « ای مومنان ! از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید »

فرمودند : « با علی ابن ابی طالب (ع) باشید . »


_________________________________________
تفسیر نور الثقلین : ج 2 ، ص 420 . اثبات الهداة : ج 2 ، ص 99 .
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

پست توسط محدثه »

.

تصویر


عَن اَبی حَمزَة قال : سَألتُ عَن اَبی جَعفَر (ع) عَن قولِ الله تعالی : « قُل إنَّما أعظُکُم بواحِدَةً »

فَقالَ : إنَّما أعظُکم بولایَةِ عَلیٍّ هِی الواحِدَة الّتی قال تبارَکَ وَ تعالی : « إنَّما أعظکُم بواحِدَة »



ابو حمزه می گوید : از امام باقر (ع) درباره گفتار خداوند : « بگو تنها شما را به یک چیز پند می دهم » پرسیدم ،

فرمودند : تنها شما را به ولایت علی (ع) پند می دهم . این همان یک چیز است که خداوند فرموده است : « انما اعظکم بواحدة »



_______________________________________________

الکافی : ج 1 ، ص 420 . اثبات الهداة : ج 2 ،ص 7 . بحار الانوار : ج 36 ، ص 143 .
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

پست توسط محدثه »

.

تصویر

ــ عن الرضا (ع) عن آبائه (ع) عن علی (ع) قال :

« " السّابقونَ السّابقونَ " نَزَلَت فیَّ . »



ــ از امام رضا (ع) از پدرانشان از امام علی (ع) نقل شده است که فرمودند :

آیه « السّابقونَ السّابقونَ » درباره من نازل شده است .


________________________________

بحار الانوار : ج 25 ، ص 335 .
 
تصویر 
-
پست: 1002
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۵, ۷:۳۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 350 بار
سپاس‌های دریافتی: 389 بار

پرتوي از فضايل اميرالمؤمنين از منظر اهل سنت

پست توسط HRG »

پرتوي از فضايل اميرالمؤمنين از منظر اهل سنت

ابن ابي‌الحديد، دانشمند سني مذهب و شارح نهج‌البلاغه در توصيف اميرالمؤمنين(ع) مي‌نويسد: چه گويم درباره مردي كه حتي دشمنان و ستيزگران با او هم ، سر به آستان فضائلش فرود آورده‌اند و انكار مناقب و كتمان فضائل او را تاب نياوردند.
وي مي‌افزايد: و تو دانستي كه بني اميه (و به ويژه معاويه) چون به حكومت اسلامي در شرق و غرب زمين چيره شدند، به هر نيرنگي در خاموش كردن نورعلي بن ابي طالب كوشيدند و حقايق را برعليه او تحريف كردند، عيب هايي براي او جعل و بر روي منابرلعنش كردند، مدح گويان او را تهديد كردند ، به حبس كشيدند ، كشتند و از نقل رواياتي كه حاوي فضائل و مايه بلند آوازگي او مي شد جلوگيري نمودند، تا آنجا كه اجازه نمي‌دادند نام او بر كسي نهاده شود، اما اين حيله‌ها جز بر والايي و سرافرازي او نيفزود، همچون مشك كه هر چه بر آن سرپوش نهند، بويش بپيچد و چنان خورشيد كه چهره اش با كف دستي پوشيده نگردد و چون روز روشن كه اگر چشم برآن ببندي، ديدگان بسياري آن را مي بيند.(1)
معاويه يكي از ياران نزديك اميرالمؤمنين (ع) را به حضور خواست و از او خواست تا علي(ع) را توصيف كند. آن شخص كه " ضرارة بن ضمرة " نام داشت، در حضور دشمن كينه توز اميرالمؤمنين (ع) در وصف آن حضرت چنين گفت:" به خدا سوگند كه او بسيار دورانديش و نيرومند بود، به عدالت سخن مي گفت و با قاطعيت كارها را به سرانجام مي رساند. علم از جوانب وجودش مي جوشيد و حكمت از زبانش فرو مي ريخت . از زرق و برق دنيا وحشت داشت و با شب و تنهايي آن مانوس بود. بسياراشك مي ريخت و فراوان مي انديشيد. لباس زبر و سخت و غذاي فقيرانه را مي‌پسنديد، در ميان ما همچون يكي از ما بود. اگر چيزي درخواست مي‌كرديم مي پذيرفت و اگراز او دعوتي مي‌نموديم قدم رنجه مي‌نمود. با اين همه كه به ما نزديك بود و ما را به خود نزديك مي‌ساخت ، چندان باهيبت بود كه در حضورش جرات سخن گفتن نداشتيم.
آن بزرگوار، اهل ديانت را بزرگ مي‌شمرد و بينوايان را به خود نزديك مي‌ساخت. نه نيرومند به باطل در او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نوميد بود. به خدا سوگند يك شب به چشم خود ديدم كه به عبادت ايستاده بود و در تاريكي فراگير شب ، دست به محاسن گرفته و چون مارگزيده به خود مي پيچيد و چون مصيبت زده مي‌گريست و مي‌گفت: اي دنيا، ديگري را بفريب. آيا به من رو كرده‌اي؟ هيهات كه من سه طلاقه‌ات كرده‌ام و بازگشتي در آن نيست. عمرت كوتاه ، خطرت بزرگ و عيشت ناچيز است، آه از توشه اندك و سفر دراز و راه ترسناك."( سفينة البحار2/657، ماده وصف) سخن كه بدينجا رسيد اشك در چشمان معاويه حلقه زد... اما همين معاويه كه فضائل اميرالمؤمنين (ع) را مي شنيد و مي شناخت به كينه هاي بدر و احد و به طمع قدرت ، چنان با آن حضرت دشمني مي ورزيد كه لعن او را در خطابه ها و منابر، در سراسر كشور بزرگ اسلامي ، لازم الاجرا ساخت و طي بخشنامه اي به امراي خود، نسبت به هر كس كه فضيلتي درباره علي بن ابي طالب(ع) نقل كند از خود سلب مسؤوليت نمود. ( بدين معنا كه حاكمان مناطق مختلف مي توانستند هر بلايي بر سر چنين شخصي درآورند).
اكنون شمه‌اي از فضائل نقل شده اميرالمؤمنين(ع) را تماماً از كتب برادران اهل سنت مي آوريم تا ملاحظه كنيد كه چگونه خداوند نور خود را تمام مي كند و فضائل شخصيتي را كه شصت سال در سرزمين اسلام به دستور معاوية بن ابي سفيان لعن او در هر جا واجب شمرده مي شد، منتشر ساخته است.
1- قرآن كريم در سوره بقره، پس از توصيف پرهيزگاران مي فرمايد:" آنان بر هدايتي از جانب خداوند قرار دارند و آنان رستگارانند، پيامبر اكرم(ص) به علي بن ابي طالب اشاره نموده وبه سلمان فرمود: " اي سلمان اين مرد و حزب او در قيامت رستگارند ." (4)
2- هنگامي كه در شب هجرت رسول اكرم(ص) اميرالمؤمنين (ع) در جاي آن حضرت خوابيد، خداوند متعال اين آيه را نازل فرمود:" از مردم كساني هستند كه جان خود را در راه جلب رضايت خداوند تقديم مي دارند و خداوند به بندگان خود رئوف است."(بقره /207)
از ابن عباس نقل شده كه شان نزول اين آيه را در مورد آن حضرت دانسته و مي افزايد: خداوند در آن شب ، جبرئيل و ميكائيل را فرمان داد تا به نزد علي(ع) فرود آيند. آنگاه جبرئيل گفت: اي پسر ابوطالب چه كسي مانند تو است؟ خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مي‌ورزد.(3)
3- در آيه 82 سوره "طه" خداوند متعال مي فرمايد: " و من قطعاً نسبت به كسي كه به سوي من بازگشت كند و ايمان آورد وعمل صالح انجام دهد، سپس هدايت يابد ، آمرزنده هستم." با اندك تاملي در متن آيه شريفه، اين سوال به ذهن متبادر مي شود كه اين چگونه شرطي براي دست يافتن به مغفرت الهي وآمرزش است؟ ايمان، عمل صالح و سپس هدايت يافتگي! مگرپس از ايمان و عمل صالح، هدايت كامل نگرديده كه خداوند آن را به عنوان شرطي مستقل و پس از ايمان وعمل صالح مي افزايد؟
پاسخ در تبيين پيامبر اكرم(ص) نهفته است كه آيه را چنين توضيح فرمودند: هر كس ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد و سپس با ولايت علي بن ابي طالب هدايت يابد.(4)
4- خداوند متعال در سوره " يس" مي فرمايد:" همه چيز را در امام مبين به شماره در آورده‌ايم" يعني علوم همه چيز را در آن جمع كرده‌ايم. اصحاب از رسول خدا(ص) پرسيدند: آيا منظور تورات، انجيل يا قرآن كريم است؟ حضرت به علي بن ابيطالب اشاره نموده و فرمودند: خير، امامي كه خداوند علم همه چيز را در وجود او نهاده اين شخص است.(5)
5- درسوره "تكاثر"، خداوند متعال پس از آنكه زياده طلبي انسان تا دم مرگ را به او گوشزد مي‌كند، با لحني شديد ، مرگ را به ياد مي‌آورد و هشدار مي‌دهد" هرگز چنين نيست اگر به علم يقيني مي‌دانستيد، قطعاً و به يقين درآن روز از نعمت سوال خواهيد شد." در تفسير آيه آخر چنين نقل شده كه نعمت مورد سوال ، ولايت علي بن ابي طالب است.(6)
6- از پيامبر اكرم نقل شده كه فرمودند:" هنگامي كه خداوند اولين و آخرين را جمع كند و صراط بر جهنم نصب گردد، هيچكس از آن عبور نخواهد كرد مگر آن كس كه براتي حاكي از ولايت علي بن ابي طالب همراه دارد." (7)
7- در آخرين آيه از سوره "رعد"، خدا به پيامبرش تسلي مي‌دهد كه اگر كافران مي‌گويند تو پيامبر نيستي، به آنان بگو دو شاهد دارم كه مرا كفايت مي‌كنند، الله و كسي كه علم الكتاب در نزد اوست. روايات شيعه و بسياري از روايات اهل سنت ، دلالت دارد كه شاهد دوم يعني آن كسي كه صاحب علم الكتاب است، اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب است.(8)
توجه فرماييد كه اميرالمؤمنين (ع) در اين آيه صاحب علم كتاب معرفي شده و اين در حالي است كه قرآن كريم در سوره نمل شخصي از ياران سليمان پيامبر (ع) را به عنوان صاحب جزئي از علم كتاب معرفي نموده و بيان مي دارد كه وي توانست تخت سلطنتي ملكه سبا را در يك چشم بر هم زدن از يمن به بيت المقدس بياورد و علي بن ابي طالب صاحب تمام اين علم است.
آيه مورد بحث ، شمه‌اي از ولايت تكويني به معناي قدرت تصرف در عالم وجود است كه ائمه معصومين (ع) داراي آن بوده‌اند.
پي نوشت‌ها:
1- شرح نهج البلاغه،1/17.
2- شواهد التنزيل ، ج1، صص 69-70/ تاريخ دمشق ، ج 2، ص 346.
3- مستدرك الصحيحين، ج 3، ص 132/ تاريخ دمشق، ج 1، ص138- تفسير فخر رازي – تفسير طبري – تفسير قرطبي- احياء علوم الدين، ج 3، ص 238.
4- شواهد التنزيل ، ج 1، صص 375-377/ الصواعق المحرقة 91 چاپ مصر- ينابيع المودة باب ، ج 36، ص 110.
5- ينابيع المودة باب 14، صص 76-77.
6- شواهد التنزيل ، ج 2، ص 368/ ينابيع المودة 111 و 112.
7- مناقب ابن مغازلي 42 / لسان الميزان ابن حجر عقلاني ، ج 1، ص 51/ ميزان الاعتدال ذهبي،ج 1، ص28/ الصواعق المحرقة ، ص 75/ الرياض النضره محب طبري ، ج 3، ص 167.
8- شواهد التنزيل ، ج1، صص 307-310/ الاتقان سيوطي ، ج 1، ص 13/ ينابيع المودة ، ص 102/ تفسير قرطبي – تفسير روح المعاني – تفسير طبري – الله المنثور – تفسير خازن)

پايگاه استاد حسين انصاريان
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: جمعه ۳ خرداد ۱۳۸۷, ۳:۱۱ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

جواب

پست توسط Aghaed-Shia »

مطالبی که شما نوشتید فضائل نیست بلکه موقعیت هاست زیرا بنا به گفته شما اگرپیامبر به جای امیرامومنین کس دیگری را به سرپرستی می گرفت او امام ما می شد در صورتی که اینگونه نیست امام از ابتدای خلقتش که همان آغاز خلقت است کامل و بدون هیچ نقصی است که بخواهد کامل شود و طبق آیه تطهیر که می گوید:(انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ) -و حتی اهل سنت هم قبول دارند که در شان چهارده معصوم است- بیان می کند که ائمه ما از هر رجسی منزه اند و اینکه امام نقصی داشته باشد و با خواندن قرآن آن برطرف شود رجس است. و این ها فضائل نیست.
وب سايت عقائد شيعه
تصویر
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

به نام خدا

با سلام خدمت دوست گرامي

در پاسخ ها لطفا قيد نماييد که منظور شما کدام پست مي باشد ؟

اگر در اين پاسخ منظور شما پست قبلي است : اولا لازم است تعريف فضايل را بدانيم ؛

فضليت ، نشانه و آيتي است که موقعيت فردي را نسبت به ساير افراد برتري مي دهد . ( و نشانه برتري موقعيت اوست)

و اين اصطلاحي که شما به کار برديد ، غريب و گنگ است که اينها موقعيت است و فضيلت نيست !

اصلا فضيلت يعني برتري موقعيت خاص فردي نسبت به ديگران .

لذا اينها که ذکر شد ، همگي فضايل هستند .


ثانيا در پست قبلي ، چيزي مبني بر اينکه اگر کس ديگري را پيامبر(ص) به سرپرستي مي گرفت... ديده نمي شود .

ثالثا نکته اي که در تکامل امده اين است که مومنين ، ايمانشان به واسطه ولايت اميرالمومنين (ع) کامل مي شود نه اينکه

خود امام در تکامل باشد .


اما حقيقت لازم به ذکر اين است که ، درست است که معصومين(ع) نسبت به ساير مخلوقات از ابتدا کامل بودند اما اين هيچ منافاتي با احاديث صحيحي

که در اين زمينه وارد شده که معصومين نيز ، هر شب جمعه بر علمشان افزوده مي شود ، و در حال تکامل هستند ندارد

(اما اين تکامل متفاوت از ماست و فهمش براي ما مشکل است)

اما هست ، به دليل نا متناهي بودن خداي متعال و علم الهي . ( مراجعه کنيد به کتاب الحجة اصول کافي ، باب علم الامام)

آیه تطهیر نیز به این معنی نیست که امام نقصی داشه باشد تا خدا آن را برطرف کند و منافات با رفعت مقام امام ندارد ؛ بنابر آیات سوره مبارکه قدر

که در شب قدر روح به امر الهی نازل می شود و تمام اخبار سال آینده را به امام می دهد و بر علم او افزوده می گردد ( و این نوعی تکامل است )

اما نه تکاملی که در مقابل نقص باشد (چرا که نقص وجودی از ایشان مبراست) ، بلکه تکامل بعد از تکامل . ( در علم و نور و ...)

از بی نهایت تا بی نهایت ... لذا برای ما دست نیافتنی و غیر قابل فهم است .


موفق باشید :razz:
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: »» فضايل اميرالمومنين على (عليه السلام) ««

پست توسط محدثه »

 « بسم الله الرَّحمن الرَّحیم » 



روی العیاشی ، باسناده عن ابن یزید قال : سألت ابالحسن (ع) عن قوله : « وَ اعتَصِموا بحَبل اللهِ جَمیعاً » ، قال :
 « عَلیّ ابن ابی طالب (ع) حَبلُ اللهِ المَتین . » 






عیاشی به اسنادش از ابن یزید نقل کرده است :

ابن یزید می گوید : از امام موسی کاظم (ع) در باره این آیه از قرآن « به ریسمان محکم الهی چنگ زنید ... » ، از قول خداوند متعال پرسیدم ،

امام (ع) فرمودند :  « علی ابن ابی طالب (ع) ، آن ریسمان استوار و پایدار الهی است . »  








 تصویر 




_____________________________________________

تفسیر عیاشی ، ج 1 ، ص 194 .
 
تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “اميرالمومنين علي (علیه السّلام)”