.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=170]« علائـم قیـامـت »
[FONT=Times New Roman] [FONT=Times New Roman] [FONT=Times New Roman]« أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ » (1)
« آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريديم و به سوي ما باز نمي گرديد؟ »
از قرآن كريم استفاده مى شود كه بر پايى جهان آخرت, تنها به زنده شدن مجدد انسانها نيست بلكه اساساً نظام اين جهان, دگرگون مى شود
و جهان ديگرى با ويژگيهاى ديگرى بر پا مى گردد, جهانى كه براى ما قابل پيش بينى نيست و طبعاً شناخت دقيقى هم از ويژگيهاى آن نمى توانيم
داشته باشيم و آنگاه همه انسانها از آغاز تا پايان خلقت با هم زنده مى شوند و به نتايج اعمالشان مى رسند و جاودانه در نعمت يا عذاب مى مانند.
و چون آيات مربوط به اين بحث, فراوان است و بررسى آنها به درازا مى كشد از اين رو, تنها به ذكر فشرده مضامين آنها بسنده مى كنيم .
.
!!.// علائم قيامت در آيات نوراني قرآن // .!!
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]1. وضع زمين و درياها و كوهها
ــ در زمين, زلزله عظيمى پديد می آيد ( 1 )
« إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا »
« هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد، »
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ »
« اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسيد، كه زلزله رستاخيز امر عظيمى است! »
« إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً »
« در آن هنگام كه زمين بشدت به لرزه درمىآيد، »
« يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً »
« در آن روز كه زمين و كوهها سخت به لرزه درمىآيد، و كوهها (چنان درهم كوبيده مىشود كه) به شكل تودههايى از شن نرم درمىآيد! »
ــ و آنچه در اندرون آن است بيرون مى ريزد ( 2 )
« وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا »
« و زمين بارهاى سنگينش را خارج سازد! »
« وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ »
« و آنچه در درون دارد بيرون افكنده و خالى شود، »
ــ و اجزاى آن, متلاشى مى گردد (3 )
« وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً »
« و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، »
« كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكّاً دَكّاً »
« چنان نيست كه آنها مىپندارند! در آن هنگام كه زمين سخت در هم كوبيده شود، »
ــ و درياها شكافته مى شوند ( 4 )
« وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ »
« در آن هنگام كه درياها برافروخته شوند، »
« وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ »
« و آن زمان كه درياها به هم پيوسته شود، »
ــ و كوهها به حركت در می آيند ( 5 )
« وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً »
« و روزى را به خاطر بياور كه كوهها را به حركت درآوريم; و زمين را آشكار (و مسطح) مىبينى;
و همه آنان ( انسانها) را برمىانگيزيم، و احدى از ايشان را فروگذار نخواهيم كرد!»
« الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ »
« كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، بخاطر فسادى كه مىكردند، عذابى بر عذابشان مىافزاييم! »
« وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْراً »
« و كوهها از جا كنده و متحرك مىشوند! »
ــ و درهم كوبيده مى شوند ( 6 )
« وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً »
« و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، »
« وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً »
« و كوهها در هم كوبيده مىشود، »
ــ و مانند تل شنى مى گردند ( 7 )
« وْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً »
« در آن روز كه زمين و كوهها سخت به لرزه درمىآيد، و كوهها
(چنان درهم كوبيده مىشود كه) به شكل تودههايى از شن نرم درمىآيد! »
ــ و سپس به صورت پشم حلاجى شده در می آيند ( 8 )
« وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ »
« و كوهها مانند پشم رنگين متلاشى خواهد بود، »
« وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ »
« و كوهها مانند پشم رنگين حلاجىشده مىگردد! »
ــ و آنگاه در فضا, پراكنده مى شوند ( 9 )
« وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفاً »
« و از تو درباره كوهها سؤال مىكنند; بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشى كرده) برباد مىدهد! »
« فَيَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً »
« سپس زمين را صاف و هموار و بىآب و گياه رها مىسازد... »
« لَا تَرَى فِيهَا عِوَجاً وَلَا أَمْتاً »
« به گونهاى كه در آن، هيچ پستى و بلندى نمىبينى!»
« وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ »
« و در آن زمان كه كوهها از جا كنده شوند، »
ــ و از سلسله كوههاى سر به آسمان كشيده, جز سرابى باقى نمى ماند .( 10 )
« وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيداً جُرُزاً »
« (ولى) اين زرق و برقها پايدار نيست، و ما (سرانجام) قشر روى زمين را خاك بى گياهى قرار مىدهيم! »
« وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَاباً »
« و كوهها به حركت درمىآيد و بصورت سرابى مىشود! »
____________________________________________
1ـ زلزال 1 / حج 1/, واقعه 4/, مزمل 14/.
2ـ زلزال 2/, انشقاق 4/.
3ـ الحاقه 14/, فجر 21/.
4ـ تكوير 6/, انفطار 3/.
5ـ كهف 47/, طور 10/ .
6ـ الحاقه 14/, واقعه 5/.
7ـ مزمل 14/.
8ـ معارج 9/, قارعه 5/.
9ـ طه 105/ ـ 107, مرسلات 10/.
10ـ كهف 8/, نبا 20/.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]1. وضع زمين و درياها و كوهها
ــ در زمين, زلزله عظيمى پديد می آيد ( 1 )
« إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا »
« هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد، »
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ »
« اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسيد، كه زلزله رستاخيز امر عظيمى است! »
« إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجّاً »
« در آن هنگام كه زمين بشدت به لرزه درمىآيد، »
« يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً »
« در آن روز كه زمين و كوهها سخت به لرزه درمىآيد، و كوهها (چنان درهم كوبيده مىشود كه) به شكل تودههايى از شن نرم درمىآيد! »
ــ و آنچه در اندرون آن است بيرون مى ريزد ( 2 )
« وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا »
« و زمين بارهاى سنگينش را خارج سازد! »
« وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ »
« و آنچه در درون دارد بيرون افكنده و خالى شود، »
ــ و اجزاى آن, متلاشى مى گردد (3 )
« وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً »
« و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، »
« كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكّاً دَكّاً »
« چنان نيست كه آنها مىپندارند! در آن هنگام كه زمين سخت در هم كوبيده شود، »
ــ و درياها شكافته مى شوند ( 4 )
« وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ »
« در آن هنگام كه درياها برافروخته شوند، »
« وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ »
« و آن زمان كه درياها به هم پيوسته شود، »
ــ و كوهها به حركت در می آيند ( 5 )
« وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً »
« و روزى را به خاطر بياور كه كوهها را به حركت درآوريم; و زمين را آشكار (و مسطح) مىبينى;
و همه آنان ( انسانها) را برمىانگيزيم، و احدى از ايشان را فروگذار نخواهيم كرد!»
« الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ »
« كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، بخاطر فسادى كه مىكردند، عذابى بر عذابشان مىافزاييم! »
« وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْراً »
« و كوهها از جا كنده و متحرك مىشوند! »
ــ و درهم كوبيده مى شوند ( 6 )
« وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً »
« و زمين و كوهها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، »
« وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً »
« و كوهها در هم كوبيده مىشود، »
ــ و مانند تل شنى مى گردند ( 7 )
« وْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً »
« در آن روز كه زمين و كوهها سخت به لرزه درمىآيد، و كوهها
(چنان درهم كوبيده مىشود كه) به شكل تودههايى از شن نرم درمىآيد! »
ــ و سپس به صورت پشم حلاجى شده در می آيند ( 8 )
« وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ »
« و كوهها مانند پشم رنگين متلاشى خواهد بود، »
« وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ »
« و كوهها مانند پشم رنگين حلاجىشده مىگردد! »
ــ و آنگاه در فضا, پراكنده مى شوند ( 9 )
« وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفاً »
« و از تو درباره كوهها سؤال مىكنند; بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشى كرده) برباد مىدهد! »
« فَيَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً »
« سپس زمين را صاف و هموار و بىآب و گياه رها مىسازد... »
« لَا تَرَى فِيهَا عِوَجاً وَلَا أَمْتاً »
« به گونهاى كه در آن، هيچ پستى و بلندى نمىبينى!»
« وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ »
« و در آن زمان كه كوهها از جا كنده شوند، »
ــ و از سلسله كوههاى سر به آسمان كشيده, جز سرابى باقى نمى ماند .( 10 )
« وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيداً جُرُزاً »
« (ولى) اين زرق و برقها پايدار نيست، و ما (سرانجام) قشر روى زمين را خاك بى گياهى قرار مىدهيم! »
« وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَاباً »
« و كوهها به حركت درمىآيد و بصورت سرابى مىشود! »
____________________________________________
1ـ زلزال 1 / حج 1/, واقعه 4/, مزمل 14/.
2ـ زلزال 2/, انشقاق 4/.
3ـ الحاقه 14/, فجر 21/.
4ـ تكوير 6/, انفطار 3/.
5ـ كهف 47/, طور 10/ .
6ـ الحاقه 14/, واقعه 5/.
7ـ مزمل 14/.
8ـ معارج 9/, قارعه 5/.
9ـ طه 105/ ـ 107, مرسلات 10/.
10ـ كهف 8/, نبا 20/.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[FONT=Times New Roman]2 . وضع آسمان و ستارگان
ــ ماه (11 ) و خورشيد (12) و ستارگان عظيمى كه بعضى از آنها ميليونها بار از خورشيد ما بزرگتر و پر فروغتر است به تيرگى و خاموشى مى گرايند ؛ (13 )
« وَ خَسَفَ الْقَمَر »
« و ماه تيره شود »
« إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ »
« در آن هنگام كه خورشيد در هم پيچيده شود »
« وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ »
« و در آن هنگام كه ستارگان بىفروغ شوند »
ــ و نظم حركت آنها به هم مى خورد ؛(14)
« وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثرََت »
« و آن گاه كه ستارگان پراكنده شوند، »
ــ و از جمله ماه و خورشيد به هم مى پيوندند ؛ (15 )
« وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَر »
« و آفتاب و ماه در يك جاى گرد آيند. »
ــ و آسمانى كه هم چون سقف محفوظ و محكمى بر اين جهان, احاطه كرده است سست و متزلزل مى شود ؛( 16 )
« وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَة »
« و آسمان كه در آن روز سست شده است، بشكافد. »
ــ و مى شكافد و از هم مى درد ؛ ( 17 )
« فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكاَنَتْ وَرْدَةً كاَلدِّهَانِ »
« پس آنگاه كه آسمان شكافته شود و چونان چرمى سرخ و گلگون گردد. »
« وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَةٌ »
« و آسمان از هم بشكافد، پس در آن روز سست و متلاشى گردد. »
« السَّمَاءُ مُنفَطِرُ بِهِ كاَنَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً »
« [روزى كه] آسمان از [هيبت] آن در هم شكافد. وعدهى او انجام شدنى است. »
« وَ إِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ »
« و آنگاه كه آسمان شكافته شود، »
« وَ فُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكاَنَتْ أَبْوَابًا »
« و آسمان گشوده شود، پس درهايى شود. »
« إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَتْ »
« آنگاه كه آسمان بشكافد، »
« إِذَا السَّمَاءُ انشَقَّتْ »
« آنگاه كه آسمان بشكافد، »
ــ و طومار آن درهم مى پيچد ؛ ( 18 )
« يَوْمَ نَطْوِى السَّمَاءَ كَطَىِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَعِلِينَ »
« روزى كه آسمان را چون طومار نوشتهها درهم مىپيچيم. چنان كه نخستين بار [مخلوقات را] بيافريديم آن را باز مىگردانيم.
اين وعدهاى بر عهدهى ما است، و ما بىترديد انجام دهندهى آنيم. »
« وَ إِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ »
« و آنگاه كه آسمان بركنده شود، »
ــ و اجرام آسمانى به صورت فلز مذابى در می آيد ؛ ( 19 )
« يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كاَلمُْهْل »
« روزى كه آسمان چون فلز گداخته شود. »
ــ و فضاى جهان پر از دود و ابر مى شود. ( 20 )
« وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَ نُزِّلَ المَْلَئكَةُ تَنزِيلاً »
« و روزى كه آسمان با ابرهايش بشكافد و فرشتگان چنان كه بايد فرستاده شوند. »
« فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتىِ السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ »
« پس در انتظار روزى باش كه آسمان، دودى نمايان بياورد، »
_____________________________________________
12ـ تكوير 1/.
13ـ تكوير 2/.
14ـ انفطار 2/.
15ـ القيامه 9/.
16ـ الحاقه 16/.
17ـ الرحمن 37/, الحاقه 16/, مزمل 18/, مرسلات 9/, نبا 19/, انفطار 1/, انشقاق 1/.
18ـ انبيا 104/, تكوير 11/.
19ـ معارج 8/.
20ـ فرقان 25/, دخان 10/.
[FONT=Times New Roman]2 . وضع آسمان و ستارگان
ــ ماه (11 ) و خورشيد (12) و ستارگان عظيمى كه بعضى از آنها ميليونها بار از خورشيد ما بزرگتر و پر فروغتر است به تيرگى و خاموشى مى گرايند ؛ (13 )
« وَ خَسَفَ الْقَمَر »
« و ماه تيره شود »
« إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ »
« در آن هنگام كه خورشيد در هم پيچيده شود »
« وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ »
« و در آن هنگام كه ستارگان بىفروغ شوند »
ــ و نظم حركت آنها به هم مى خورد ؛(14)
« وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثرََت »
« و آن گاه كه ستارگان پراكنده شوند، »
ــ و از جمله ماه و خورشيد به هم مى پيوندند ؛ (15 )
« وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَر »
« و آفتاب و ماه در يك جاى گرد آيند. »
ــ و آسمانى كه هم چون سقف محفوظ و محكمى بر اين جهان, احاطه كرده است سست و متزلزل مى شود ؛( 16 )
« وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَة »
« و آسمان كه در آن روز سست شده است، بشكافد. »
ــ و مى شكافد و از هم مى درد ؛ ( 17 )
« فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكاَنَتْ وَرْدَةً كاَلدِّهَانِ »
« پس آنگاه كه آسمان شكافته شود و چونان چرمى سرخ و گلگون گردد. »
« وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَةٌ »
« و آسمان از هم بشكافد، پس در آن روز سست و متلاشى گردد. »
« السَّمَاءُ مُنفَطِرُ بِهِ كاَنَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً »
« [روزى كه] آسمان از [هيبت] آن در هم شكافد. وعدهى او انجام شدنى است. »
« وَ إِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ »
« و آنگاه كه آسمان شكافته شود، »
« وَ فُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكاَنَتْ أَبْوَابًا »
« و آسمان گشوده شود، پس درهايى شود. »
« إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَتْ »
« آنگاه كه آسمان بشكافد، »
« إِذَا السَّمَاءُ انشَقَّتْ »
« آنگاه كه آسمان بشكافد، »
ــ و طومار آن درهم مى پيچد ؛ ( 18 )
« يَوْمَ نَطْوِى السَّمَاءَ كَطَىِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَعِلِينَ »
« روزى كه آسمان را چون طومار نوشتهها درهم مىپيچيم. چنان كه نخستين بار [مخلوقات را] بيافريديم آن را باز مىگردانيم.
اين وعدهاى بر عهدهى ما است، و ما بىترديد انجام دهندهى آنيم. »
« وَ إِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ »
« و آنگاه كه آسمان بركنده شود، »
ــ و اجرام آسمانى به صورت فلز مذابى در می آيد ؛ ( 19 )
« يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كاَلمُْهْل »
« روزى كه آسمان چون فلز گداخته شود. »
ــ و فضاى جهان پر از دود و ابر مى شود. ( 20 )
« وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَ نُزِّلَ المَْلَئكَةُ تَنزِيلاً »
« و روزى كه آسمان با ابرهايش بشكافد و فرشتگان چنان كه بايد فرستاده شوند. »
« فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتىِ السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ »
« پس در انتظار روزى باش كه آسمان، دودى نمايان بياورد، »
_____________________________________________
12ـ تكوير 1/.
13ـ تكوير 2/.
14ـ انفطار 2/.
15ـ القيامه 9/.
16ـ الحاقه 16/.
17ـ الرحمن 37/, الحاقه 16/, مزمل 18/, مرسلات 9/, نبا 19/, انفطار 1/, انشقاق 1/.
18ـ انبيا 104/, تكوير 11/.
19ـ معارج 8/.
20ـ فرقان 25/, دخان 10/.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=170]3 - شيپور مرگ
ــ در چنين اوضاع و احوالى است كه « شيپور مرگ » , نواخته مى شود و همه موجودات زنده ، مى ميرند ؛(21 )
« وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَلىَ عَمَّا يُشْرِكُونَ »
« و خدا را آن چنان كه بايد ارج ننهادند، حال آن كه در روز قيامت زمين يكجا در قبضه او و آسمانها پيچيده شده به دست اوست.
او منزّه است و برتر از آنچه [با وى] شريك مىگردانند. »
« فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ »
« پس آنگاه كه در صور يك بار دميده شود »
« مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يخَِصِّمُونَ »
« آنها جز يك صيحهى [آسمانى] را انتظار نخواهند كشيد كه آنان را در حالى كه سرگرم جدالند، غافلگير مىكند. »
ــ و در جهان طبيعت, اثرى از حيات نمى ماند, و وحشت و اضطراب بر جانها سايه مى افكند ؛(22 )
مگر كسانى كه از حقايق و اسرار هستى, آگاهند و دلهايشان غرق معرفت و محبت الهى است .
« وَ يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَ كلٌُّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ»
« و روزى كه در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است به هراس افتد،
مگر آن كس كه خدا بخواهد. و جملگى خاضعانه به سوى او مىآيند. »
« وَ تَرَى الجِْبَالَ تحَْسَبهَُا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كلَُّ شىَْءٍ إِنَّهُ خَبِيرُ بِمَا تَفْعَلُونَ »
« هر كس [عمل] نيكى آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت، و آنها آن روز از هراسى بزرگ در امانند. »
« مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيرٌْ مِّنهَْا وَ هُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئذٍ ءَامِنُونَ »
« هر كس [عمل] نيكى آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت، و آنها آن روز از هراسى بزرگ در امانند »
______________________________________
21ـ زمر 68/, الحاقه 13/, يس 49/.
22ـ نمل 87/ـ89.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=170]3 - شيپور مرگ
ــ در چنين اوضاع و احوالى است كه « شيپور مرگ » , نواخته مى شود و همه موجودات زنده ، مى ميرند ؛(21 )
« وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَلىَ عَمَّا يُشْرِكُونَ »
« و خدا را آن چنان كه بايد ارج ننهادند، حال آن كه در روز قيامت زمين يكجا در قبضه او و آسمانها پيچيده شده به دست اوست.
او منزّه است و برتر از آنچه [با وى] شريك مىگردانند. »
« فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ »
« پس آنگاه كه در صور يك بار دميده شود »
« مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يخَِصِّمُونَ »
« آنها جز يك صيحهى [آسمانى] را انتظار نخواهند كشيد كه آنان را در حالى كه سرگرم جدالند، غافلگير مىكند. »
ــ و در جهان طبيعت, اثرى از حيات نمى ماند, و وحشت و اضطراب بر جانها سايه مى افكند ؛(22 )
مگر كسانى كه از حقايق و اسرار هستى, آگاهند و دلهايشان غرق معرفت و محبت الهى است .
« وَ يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَ كلٌُّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ»
« و روزى كه در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است به هراس افتد،
مگر آن كس كه خدا بخواهد. و جملگى خاضعانه به سوى او مىآيند. »
« وَ تَرَى الجِْبَالَ تحَْسَبهَُا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِى أَتْقَنَ كلَُّ شىَْءٍ إِنَّهُ خَبِيرُ بِمَا تَفْعَلُونَ »
« هر كس [عمل] نيكى آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت، و آنها آن روز از هراسى بزرگ در امانند. »
« مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيرٌْ مِّنهَْا وَ هُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئذٍ ءَامِنُونَ »
« هر كس [عمل] نيكى آورد، پاداشى بهتر از آن خواهد داشت، و آنها آن روز از هراسى بزرگ در امانند »
______________________________________
21ـ زمر 68/, الحاقه 13/, يس 49/.
22ـ نمل 87/ـ89.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=170]4 - شيپور حيات و آغاز رستاخيز
سپس جهان ديگرى كه قابليت بقا و ابديت داشته باشد, بر پا مى شود ؛ (23)
« يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ »
« روزى كه زمين به زمين ديگر و آسمانها [به آسمانهاى ديگر] مبدل شود، و [مردم] در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند. »
« وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَلىَ عَمَّا يُشْرِكُونَ »
« و خدا را آن چنان كه بايد ارج ننهادند، حال آن كه در روز قيامت زمين يكجا در قبضه او و آسمانها پيچيده شده به دست اوست.
او منزّه است و برتر از آنچه [با وى] شريك مىگردانند. »
« أَسمِْعْ بهِِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَاكِنِ الظَّلِمُونَ الْيَوْمَ فىِ ضَلَالٍ مُّبِينٍ »
« لَّقَدْ كُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ »
« [گفته شود:] واقعا كه از اين [روز] در غفلت بودى، اينك از تو پردهات را برداشتيم پس ديدهات امروز تيزبين است. »
و صحنه گيتى با نور الهى روشن مى گردد ؛ (24)
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند،
و ميانشان به حق داورى گردد و بر آنان ستم نرود. »
و شيپور حيات به صدا در مِی آيد ؛ (25)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثمَُّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ »
« و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بىجان افتد، مگر كسى كه خدا بخواهد.
سپس بار ديگر در آن دميده شود و به ناگاه آنها به پا خيزند و [با نگرانى] نگاه كنند. »
« وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئذٍ يَمُوجُ فىِ بَعْضٍ وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فجََمَعْنَاهُمْ جَمْعًا »
« و در آن روز آنها را چنان رها كنيم كه در يكديگر موج زنند، و همين كه در صور دميده شد آنها را چنان كه بايد جمع مىكنيم. »
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ ذَالِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ »
« و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]. »
« يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَالِكَ يَوْمُ الخُْرُوجِ »
« روزى كه صيحه [ى رستاخيز] را به حق مىشنوند. آن [روز] روز بيرون شدن [از قبرها] است. »
« يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا »
« روزى كه در صور دميده شود، پس گروه گروه بياييد. »
« فَإِنمََّا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ »
« ولى اين بازگشت تنها با يك نهيب واقع مىشود. »
« فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ »
« پس به ناگاه همگى بر عرصه محشر ظاهر مىشوند. »
« فَإِذَا نُقِرَ فىِ النَّاقُورِ »
« پس چون در صور دميده شود. »
« فَإِنَّمَا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ »
« پس آن تنها يك صيحه است و بس، و به ناگاه همه آنها [برخيزند و] بنگرند. »
و همه انسانها (بلكه حيوانات نيز) ؛ (26)
« وَ مَا مِن دَابَّةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا طَئرٍِ يَطِيرُ بجَِنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فىِ الْكِتَابِ مِن شىَْءٍ ثُمَّ إِلىَ رَبهِِّمْ يحُْشرَُونَ »
« و هيچ جنبندهاى در زمين و هيچ پرندهاى كه با دو بال خويش پرواز مىكند نيست، مگر اين كه آنها [نيز] گروههايى مانند شما هستند.
ما در اين كتاب از [توضيح] چيزى فروگذار نكردهايم، آنگاه [همه] به سوى پروردگارشان محشور مىگردند. »
« وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ »
« و آنگاه كه درندگان گرد آورده شوند. »
در يك لحظه, زنده مى شوند ؛ (27)
« وَ يَوْمَ نُسَيرُِّ الجِْبَالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُْمْ أَحَدًا »
« و روزى كه كوهها را به حركت در آوريم، و زمين را صاف و هموار بينى، و آنان را گرد آوريم و هيچ يك از آنها را فروگذار نكنيم. »
« وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كلََمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ كُلِّ شىَْءٍ قَدِيرٌ »
« و غيب آسمانها و زمين از آن خداست، و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر از آن نيست همانا خدا بر هر چيزى قادر است. »
« وَ مَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كلََمْحِ بِالْبَصَرِ »
« و فرمان ما جز يك فرمان نيست، چون چشم بر هم زدنى. »
« يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا »
« روزى كه در صور دميده شود، پس گروه گروه بياييد. »
و سراسيمه و هراسان ؛ (28)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ ذَالِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ »
« و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]. »
همانند ملخها و پروانگانى كه در هوا منتشر مى شوند ؛ (29)
« يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوث »
« روزى كه مردم مانند پروانگان پراكنده باشند »
« خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يخَْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنهَُّمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ »
« در حالى كه چشمانشان فرو شكسته، از قبرها بيرون مىآيند، گويى آنان ملخهاى پراكندهاند.
با سرعت ؛ (30)
« يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنهُْمْ سِرَاعًا ذَالِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ »
« روزى كه زمين به سرعت از [روى] آنها بشكافد [و از قبرها خارج گردند]. اين گردآوردنى است كه بر ما آسان است.»
« يَوْمَ يخَْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنهَُّمْ إِلىَ نُصُبٍ يُوفِضُونَ »
« روزى كه از گورها شتابان برآيند، گويى كه [چون تيرى] به سوى نشانهها مىدوند. »
به سوى محضر الهى روانه مى گردند ؛ (31)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلىَ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ »
« و [بار ديگر] در صور دميده شود و به ناگاه از قبرها شتابان به سوى پروردگار خويش روان شوند. »
« إِلىَ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ المُْسْتَقَرُّ »
« آن روز قرارگاه [نهايى] به سوى پروردگار توست. »
« إِلىَ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ الْمَسَاقُ »
« آن روز، روز رانده شدن به سوى پروردگار تو [براى حساب] است. »
و همگى در صحنه عظيمى فراهم می آيند ؛ (32)
« وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئذٍ يَمُوجُ فىِ بَعْضٍ وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فجََمَعْنَاهُمْ جَمْعًا »
« و در آن روز آنها را چنان رها كنيم كه در يكديگر موج زنند، و همين كه در صور دميده شد آنها را چنان كه بايد جمع مىكنيم. »
« يَوْمَ يجَْمَعُكمُْ لِيَوْمِ الجَْمْعِ ذَالِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَ مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيَِّاتِهِ
وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنْهَارُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ »
« روزى كه شما را براى روز حشر گرد مىآورد، آن روز، روز حسرت و زيان است. و هر كس به خدا ايمان بياورد
و كار شايسته كند، بدىهايش را از او بزدايد و او را به باغهايى كه از پاى درختانش نهرها جارى است در آورد،
كه در آن جاودانه بمانند. اين كاميابى بزرگ است. »
« اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلىَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا »
« خداوند جز او معبودى نيست. قطعا شما را به روز رستاخيز كه شكى در [وقوع] آن نيست گرد خواهد آورد،
و چه كسى در سخن راستگوتر از خداست؟ »
« قُل لِّمَن مَّا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ
إِلىَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ »
« بگو: آنچه در آسمانها و زمين است براى كيست؟ بگو: از آن خداست. او رحمت را بر خود مقرّر داشته و مسلما شما را در روز قيامت
كه شكى در آن نيست گرد مىآورد. كسانى كه خويشتن را در زيان افكندند ايمان نمىآورند. »
« رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ »
« پروردگارا! به يقين، تويى گرد آورندهى مردمان براى روزى كه ترديدى در آن نيست، [چرا كه] خدا خلف وعده نمىكند. »
« إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاََيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الاَْخِرَةِ ذَالِكَ يَوْمٌ مجَّْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَ ذَالِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ »
« قطعا در اين [يادآورىها] براى كسى كه از عذاب آخرت مىترسد عبرتى است. آن [روز] روزى است
كه مردم براى آن گرد آورده شوند و آن [روز] روز حضور و شهود است. »
و غالباً مى پندارند كه توقفشان در عالم برزخ به اندازه يك ساعت يا يك روز و يا چند روز بوده است . (33)
« وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيرَْ سَاعَةٍ كَذَالِكَ كاَنُواْ يُؤْفَكُونَ »
« و روزى كه رستاخيز بر پا شود، مجرمان سوگند خورند كه جز ساعتى توقف نكردهاند.
[در دنيا هم] اين گونه به انحراف كشيده مىشدند. »
« كَأَنهَُّمْ يَوْمَ يَرَوْنهََا لَمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضحَُئهَا »
«روزى كه آن را ببينند [پندارند كه]، گويى توقفشان [در دنيا] جز شامگاهى يا بامدادى بيش نبوده است. »
« وَ يَوْمَ يحَْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النهََّارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنهَُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاءِ اللَّهِ وَ مَا كاَنُواْ مُهْتَدِينَ »
« و روزى كه آنها را گرد مىآورد، چنان كه گويى تنها ساعتى از روز در دنيا بودهاند، [در حدى كه] يكديگر را ببينند و شناسايى كنند.
[بنابر اين] كسانى كه لقاى خدا را دروغ شمردند زيان كردند و هدايت نيافتند. »
« يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بحَِمْدِهِ وَ تَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا »
« روزى كه شما را فرا مىخواند، پس با ستايش او اجابتش مىكنيد، و مىپنداريد كه جز اندكى [در دنيا] توقف نكردهايد. »
« يَتَخَفَتُونَ بَيْنهَُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا »
« ميان خود آهسته با هم مىگويند: شما در دنيا جز ده روز به سر نبردهايد. »
« نحَّْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا »
« ما داناتريم به آنچه مىگويند آنگاه كه رهيافتهترين آنها مىگويد: فقط يك روز ماندهايد. »
« قَالُواْ لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسَْلِ الْعَادِّينَ »
« گويند: يك روز يا پارهاى از يك روز به سر برديم، پس از حسابگران بپرس. »
« فَاصْبرِْ كَمَا صَبرََ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لَا تَسْتَعْجِل لهَُّمْ كَأَنهَُّمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا سَاعَةً مِّن نهََّارِ
بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُون »
« پس صبر كن همانگونه كه پيامبران اولو العزم صبر كردند، و شتاب [در عقوبت] آنان مكن. روزى كه آنچه را وعده داده مىشوند ببينند،
[احساس مىكنند كه] گويى جز ساعتى از يك روز [در دنيا] نبودهاند. [اين] ابلاغى است. پس آيا جز مردم نافرمان هلاك مىشوند؟ »
______________________________________
23ـ ابراهيم 48/, زمر 67/, مريم 38/, ق 22/.
24ـ زمر 69/.
25ـ زمر 68/, كهف 99/, ق 20/ـ42, نبا 18/, نازعات 13/ـ14, مدثر 8/, صافات 19/.
26ـ انعام 38/, تكوير 5/.
27ـ كهف 47/, نحل 77/, قمر 50/, نبا 18/.
28ـ ق 20/.
29ـ قارعه 4/, قمر 7/.
30ـ ق 44/, معارج 43/.
31ـ يس 51/, مطففين 30/, القيامه 12/, 30, و نيز رجوع كنيد به آيات ((حشر)) و ((نشر)) و ((لقا الله)) و ((رجوع الى الله)) و ((رد الى الله)).
32ـ كهف 99/, تغابن 9/, نسا 87/, انعام 12/, آل عمران 9/, هود 103/.
33ـ روم 55/, نازعات 46/, يونس 45/, اسرا 52/, طه 103 ـ 104, موئمنون 113/, احقاف 35/.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=170]4 - شيپور حيات و آغاز رستاخيز
سپس جهان ديگرى كه قابليت بقا و ابديت داشته باشد, بر پا مى شود ؛ (23)
« يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ »
« روزى كه زمين به زمين ديگر و آسمانها [به آسمانهاى ديگر] مبدل شود، و [مردم] در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند. »
« وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتُ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَلىَ عَمَّا يُشْرِكُونَ »
« و خدا را آن چنان كه بايد ارج ننهادند، حال آن كه در روز قيامت زمين يكجا در قبضه او و آسمانها پيچيده شده به دست اوست.
او منزّه است و برتر از آنچه [با وى] شريك مىگردانند. »
« أَسمِْعْ بهِِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَاكِنِ الظَّلِمُونَ الْيَوْمَ فىِ ضَلَالٍ مُّبِينٍ »
« لَّقَدْ كُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ »
« [گفته شود:] واقعا كه از اين [روز] در غفلت بودى، اينك از تو پردهات را برداشتيم پس ديدهات امروز تيزبين است. »
و صحنه گيتى با نور الهى روشن مى گردد ؛ (24)
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند،
و ميانشان به حق داورى گردد و بر آنان ستم نرود. »
و شيپور حيات به صدا در مِی آيد ؛ (25)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَن فىِ الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثمَُّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ »
« و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بىجان افتد، مگر كسى كه خدا بخواهد.
سپس بار ديگر در آن دميده شود و به ناگاه آنها به پا خيزند و [با نگرانى] نگاه كنند. »
« وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئذٍ يَمُوجُ فىِ بَعْضٍ وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فجََمَعْنَاهُمْ جَمْعًا »
« و در آن روز آنها را چنان رها كنيم كه در يكديگر موج زنند، و همين كه در صور دميده شد آنها را چنان كه بايد جمع مىكنيم. »
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ ذَالِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ »
« و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]. »
« يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَالِكَ يَوْمُ الخُْرُوجِ »
« روزى كه صيحه [ى رستاخيز] را به حق مىشنوند. آن [روز] روز بيرون شدن [از قبرها] است. »
« يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا »
« روزى كه در صور دميده شود، پس گروه گروه بياييد. »
« فَإِنمََّا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ »
« ولى اين بازگشت تنها با يك نهيب واقع مىشود. »
« فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ »
« پس به ناگاه همگى بر عرصه محشر ظاهر مىشوند. »
« فَإِذَا نُقِرَ فىِ النَّاقُورِ »
« پس چون در صور دميده شود. »
« فَإِنَّمَا هِىَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ »
« پس آن تنها يك صيحه است و بس، و به ناگاه همه آنها [برخيزند و] بنگرند. »
و همه انسانها (بلكه حيوانات نيز) ؛ (26)
« وَ مَا مِن دَابَّةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا طَئرٍِ يَطِيرُ بجَِنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فىِ الْكِتَابِ مِن شىَْءٍ ثُمَّ إِلىَ رَبهِِّمْ يحُْشرَُونَ »
« و هيچ جنبندهاى در زمين و هيچ پرندهاى كه با دو بال خويش پرواز مىكند نيست، مگر اين كه آنها [نيز] گروههايى مانند شما هستند.
ما در اين كتاب از [توضيح] چيزى فروگذار نكردهايم، آنگاه [همه] به سوى پروردگارشان محشور مىگردند. »
« وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ »
« و آنگاه كه درندگان گرد آورده شوند. »
در يك لحظه, زنده مى شوند ؛ (27)
« وَ يَوْمَ نُسَيرُِّ الجِْبَالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُْمْ أَحَدًا »
« و روزى كه كوهها را به حركت در آوريم، و زمين را صاف و هموار بينى، و آنان را گرد آوريم و هيچ يك از آنها را فروگذار نكنيم. »
« وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كلََمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ كُلِّ شىَْءٍ قَدِيرٌ »
« و غيب آسمانها و زمين از آن خداست، و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر از آن نيست همانا خدا بر هر چيزى قادر است. »
« وَ مَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كلََمْحِ بِالْبَصَرِ »
« و فرمان ما جز يك فرمان نيست، چون چشم بر هم زدنى. »
« يَوْمَ يُنفَخُ فىِ الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا »
« روزى كه در صور دميده شود، پس گروه گروه بياييد. »
و سراسيمه و هراسان ؛ (28)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ ذَالِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ »
« و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]. »
همانند ملخها و پروانگانى كه در هوا منتشر مى شوند ؛ (29)
« يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوث »
« روزى كه مردم مانند پروانگان پراكنده باشند »
« خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يخَْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنهَُّمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ »
« در حالى كه چشمانشان فرو شكسته، از قبرها بيرون مىآيند، گويى آنان ملخهاى پراكندهاند.
با سرعت ؛ (30)
« يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنهُْمْ سِرَاعًا ذَالِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ »
« روزى كه زمين به سرعت از [روى] آنها بشكافد [و از قبرها خارج گردند]. اين گردآوردنى است كه بر ما آسان است.»
« يَوْمَ يخَْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنهَُّمْ إِلىَ نُصُبٍ يُوفِضُونَ »
« روزى كه از گورها شتابان برآيند، گويى كه [چون تيرى] به سوى نشانهها مىدوند. »
به سوى محضر الهى روانه مى گردند ؛ (31)
« وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلىَ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ »
« و [بار ديگر] در صور دميده شود و به ناگاه از قبرها شتابان به سوى پروردگار خويش روان شوند. »
« إِلىَ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ المُْسْتَقَرُّ »
« آن روز قرارگاه [نهايى] به سوى پروردگار توست. »
« إِلىَ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ الْمَسَاقُ »
« آن روز، روز رانده شدن به سوى پروردگار تو [براى حساب] است. »
و همگى در صحنه عظيمى فراهم می آيند ؛ (32)
« وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئذٍ يَمُوجُ فىِ بَعْضٍ وَ نُفِخَ فىِ الصُّورِ فجََمَعْنَاهُمْ جَمْعًا »
« و در آن روز آنها را چنان رها كنيم كه در يكديگر موج زنند، و همين كه در صور دميده شد آنها را چنان كه بايد جمع مىكنيم. »
« يَوْمَ يجَْمَعُكمُْ لِيَوْمِ الجَْمْعِ ذَالِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَ مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيَِّاتِهِ
وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنْهَارُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ »
« روزى كه شما را براى روز حشر گرد مىآورد، آن روز، روز حسرت و زيان است. و هر كس به خدا ايمان بياورد
و كار شايسته كند، بدىهايش را از او بزدايد و او را به باغهايى كه از پاى درختانش نهرها جارى است در آورد،
كه در آن جاودانه بمانند. اين كاميابى بزرگ است. »
« اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلىَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا »
« خداوند جز او معبودى نيست. قطعا شما را به روز رستاخيز كه شكى در [وقوع] آن نيست گرد خواهد آورد،
و چه كسى در سخن راستگوتر از خداست؟ »
« قُل لِّمَن مَّا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلىَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ
إِلىَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ »
« بگو: آنچه در آسمانها و زمين است براى كيست؟ بگو: از آن خداست. او رحمت را بر خود مقرّر داشته و مسلما شما را در روز قيامت
كه شكى در آن نيست گرد مىآورد. كسانى كه خويشتن را در زيان افكندند ايمان نمىآورند. »
« رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ »
« پروردگارا! به يقين، تويى گرد آورندهى مردمان براى روزى كه ترديدى در آن نيست، [چرا كه] خدا خلف وعده نمىكند. »
« إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاََيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الاَْخِرَةِ ذَالِكَ يَوْمٌ مجَّْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَ ذَالِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ »
« قطعا در اين [يادآورىها] براى كسى كه از عذاب آخرت مىترسد عبرتى است. آن [روز] روزى است
كه مردم براى آن گرد آورده شوند و آن [روز] روز حضور و شهود است. »
و غالباً مى پندارند كه توقفشان در عالم برزخ به اندازه يك ساعت يا يك روز و يا چند روز بوده است . (33)
« وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيرَْ سَاعَةٍ كَذَالِكَ كاَنُواْ يُؤْفَكُونَ »
« و روزى كه رستاخيز بر پا شود، مجرمان سوگند خورند كه جز ساعتى توقف نكردهاند.
[در دنيا هم] اين گونه به انحراف كشيده مىشدند. »
« كَأَنهَُّمْ يَوْمَ يَرَوْنهََا لَمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضحَُئهَا »
«روزى كه آن را ببينند [پندارند كه]، گويى توقفشان [در دنيا] جز شامگاهى يا بامدادى بيش نبوده است. »
« وَ يَوْمَ يحَْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النهََّارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنهَُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاءِ اللَّهِ وَ مَا كاَنُواْ مُهْتَدِينَ »
« و روزى كه آنها را گرد مىآورد، چنان كه گويى تنها ساعتى از روز در دنيا بودهاند، [در حدى كه] يكديگر را ببينند و شناسايى كنند.
[بنابر اين] كسانى كه لقاى خدا را دروغ شمردند زيان كردند و هدايت نيافتند. »
« يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بحَِمْدِهِ وَ تَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا »
« روزى كه شما را فرا مىخواند، پس با ستايش او اجابتش مىكنيد، و مىپنداريد كه جز اندكى [در دنيا] توقف نكردهايد. »
« يَتَخَفَتُونَ بَيْنهَُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا »
« ميان خود آهسته با هم مىگويند: شما در دنيا جز ده روز به سر نبردهايد. »
« نحَّْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا »
« ما داناتريم به آنچه مىگويند آنگاه كه رهيافتهترين آنها مىگويد: فقط يك روز ماندهايد. »
« قَالُواْ لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسَْلِ الْعَادِّينَ »
« گويند: يك روز يا پارهاى از يك روز به سر برديم، پس از حسابگران بپرس. »
« فَاصْبرِْ كَمَا صَبرََ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لَا تَسْتَعْجِل لهَُّمْ كَأَنهَُّمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُواْ إِلَّا سَاعَةً مِّن نهََّارِ
بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُون »
« پس صبر كن همانگونه كه پيامبران اولو العزم صبر كردند، و شتاب [در عقوبت] آنان مكن. روزى كه آنچه را وعده داده مىشوند ببينند،
[احساس مىكنند كه] گويى جز ساعتى از يك روز [در دنيا] نبودهاند. [اين] ابلاغى است. پس آيا جز مردم نافرمان هلاك مىشوند؟ »
______________________________________
23ـ ابراهيم 48/, زمر 67/, مريم 38/, ق 22/.
24ـ زمر 69/.
25ـ زمر 68/, كهف 99/, ق 20/ـ42, نبا 18/, نازعات 13/ـ14, مدثر 8/, صافات 19/.
26ـ انعام 38/, تكوير 5/.
27ـ كهف 47/, نحل 77/, قمر 50/, نبا 18/.
28ـ ق 20/.
29ـ قارعه 4/, قمر 7/.
30ـ ق 44/, معارج 43/.
31ـ يس 51/, مطففين 30/, القيامه 12/, 30, و نيز رجوع كنيد به آيات ((حشر)) و ((نشر)) و ((لقا الله)) و ((رجوع الى الله)) و ((رد الى الله)).
32ـ كهف 99/, تغابن 9/, نسا 87/, انعام 12/, آل عمران 9/, هود 103/.
33ـ روم 55/, نازعات 46/, يونس 45/, اسرا 52/, طه 103 ـ 104, موئمنون 113/, احقاف 35/.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]5 - ظهور حكومت الهى و انقطاع سببها و نسبها
در آن عالم, حقايق آشكار مى شود (34)
« وَ حُصِّلَ مَا فىِ الصُّدُورِ »
« و آنچه در دلها نهان است آشكار شود »
« يَوْمَ تُبْلىَ السَّرَائرُ »
« روزى كه رازها آشكار مىشود »
« لَّقَدْ كُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ »
« تو از اين غافل بودى. ما پرده از برابرت برداشتيم و امروز چشمانت تيزبين شده است. »
« يَوْمَئذٍ تُعْرَضُونَ لَا تخَْفَى مِنكمُْ خَافِيَةٌ »
« آن روز شما را پيش آورند و هيچ چيز شما نهان نماند. »
و حكومت و سلطنت الهى, ظهور تام مى يابد (35)
« الْمُلْكُ يَوْمَئذٍ لِّلَّهِ يحَْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فىِ جَنَّاتِ النَّعِيمِ »
« فرمانروايى در آن روز از آنِ خداست. ميانشان حكم مىكند. پس كسانى كه ايمان آوردهاند
و كارهاى شايسته كردهاند، در بهشتهاى پرنعمتند. »
« الْمُلْكُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَانِ وَ كَانَ يَوْمًا عَلىَ الْكَافِرِينَ عَسِيرًا »
فرمانروايى در آن روز- به راستى- از آنِ خداى رحمان است. و براى كافران روزى دشوار خواهد بود. »
« يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يخَْفَى عَلىَ اللَّهِ مِنهُْمْ شىَْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ »
« آن روز كه همگان آشكار شوند. هيچ چيز از آنها بر خدا پوشيده نماند. در آن روز فرمانروايى از آن كيست؟ از آن خداى يكتاى قهار. »
« يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيًْا وَ الْأَمْرُ يَوْمَئذٍ لِّلَّهِ »
« روزى است كه كسى براى كسى ديگر هيچ كارى نتواند كرد و در آن روز فرمان فرمان خدا باشد. »
و چنان هيبتى بر خلايق, سايه مى افكند كه هيچ كس را يارى بلند سخن گفتن نيست (36)
« يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ »
« روزى كه چون بيايد هيچ كس جز به فرمان او سخن نگويد و مردمان بعضى بدبخت باشند و بعضى نيكبخت. »
«يَوْمَئذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِىَ لَا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَانِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا »
« در آن روز از پى آن داعى كه هيچ كژى را در او راه نيست روان گردند. و صداها در برابر خداى رحمان
به خشوع مىگرايد و از هيچ كس جز صداى پايى نخواهى شنيد. »
« وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَىِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا »
« و چهرهها در برابر خداى زنده پاينده خاضع مىشود و هر كه بار كفر بر دوش مىكشد نوميد مىگردد. »
« يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَئكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكلََّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَانُ وَ قَالَ صَوَابًا »
« روزى كه روح و فرشتگان به صف مىايستند، و كس سخن نمىگويد مگر آنكه خداى رحمان به او رخصت دهد
و او سخن به صواب گويد. »
و هر كسى به فكر سرنوشت خويش است و حتى فرزندان از پدر و مادر; و خويشان و نزديكان از يكديگر, فرار مى كنند (37)
« يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ »
« روزى كه آدمى از برادرش مىگريزد »
« وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ »
« و از مادرش و پدرش »
« وَ صَحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ »
« و از زنش و فرزندانش. »
« لِكلُِّ امْرِىٍ مِّنهُْمْ يَوْمَئذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ »
« هر كس را در آن روز كارى است كه به خود مشغولش دارد. »
« يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ »
« روزى كه نه مال سود مىدهد و نه فرزندان. »
« وَ لَا يَسَْلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا »
« و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوند خود نپرسد »
« يُبَصَّرُونهَُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئذِ بِبَنِيهِ »
« يكديگر را برابر چشمشان آرند. گناهكار دوست دارد كه خويشتن را بازخرد به فرزندانش »
« وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ »
« و زنش و برادرش »
« وَ فَصِيلَتِهِ الَّتىِ تُْوِيهِ »
« و عشيرهاش كه او را مكان داده است »
« وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثمَُّ يُنجِيهِ »
« و همه آنها كه در روى زمينند، و نجات يابد. »
« يَأَيهَُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْاْ يَوْمًا لَّا يجَْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيًْا
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ »
« اى مردم، از پروردگارتان بترسيد و از روزى كه هيچ پدرى كيفر فرزند را به عهده نگيرد و هيچ فرزندى كيفر پدر را عهدهدار نشود
پروا كنيد. وعده خدا حق است. زندگى دنيا فريبتان ندهد و نيز شيطان فريبكار به كرم خدا مغرورتان نسازد. »
و اساساً رشته نسبها و سببها مى گسلد (38)
« إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَ رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ »
« آن گاه كه پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمانبران خويش بيزارى جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد. »
« فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لَا يَتَسَاءَلُونَ »
« چون در صور دميده شود، هيچ خويشاونديى ميانشان نماند و هيچ از حال يكديگر نپرسند. »
و دوستيهايى كه بر پايه منافع و معيارهاى دنيوى و شيطانى بوده تبديل به دشمنى مى گردد (39)
« الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ »
« در آن روز دوستان- غير از پرهيزگاران- دشمن يكديگرند. »
و حسرت و پشيمانى از تقصيرهاى گذشته، دلها را فرا مى گيرد. (40)
« قَدْ خَسرَِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتىَّ إِذَا جَاءَتهُْمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَاحَسرَْتَنَا عَلىَ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا
وَ هُمْ يحَْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلىَ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُون »
« زيان كردند آنهايى كه ديدار با خدا را دروغ پنداشتند. و چون قيامت به ناگهان فرا رسد، گويند: اى حسرتا بر ما به خاطر تقصيرى كه كرديم.
اينان بار گناهانشان را بر پشت مىكشند. هان، چه بد بارى را بر دوش مىكشند. »
« وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الحَْسْرَةِ إِذْ قُضىَِ الْأَمْرُ وَ هُمْ فىِ غَفْلَةٍ وَ هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ »
« آنان را از روز حسرت كه كار به پايان آمده و آنان هم چنان در حال غفلت و بىايمانى هستند بترسان. »
« وَ لَوْ أَنَّ لِكلُِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فىِ الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَ قُضىَِ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« اگر هر گنهكارى صاحب همه روى زمين باشد، خواهد كه خود را بدان از عذاب بازخرد. و چون عذاب را بنگرند
پشيمانى خويش در دل نهان دارند. ميانشان به عدالت حكم شود و مورد ستم واقع نگردند. »
___________________________________________________
34ـ ابراهيم 21/, العاديات 10/, الطارق 9/, ق 22/, الحاقه 18/.
35ـ حج 56/, فرقان 26/, غافر 16/, انفطار 19.
36ـ هود 105/, طه 108/,111, نبا 38/.
37ـ عبس 34/ـ37, شعرا 88/, معارج 10ـ14, لقمان 33.
38ـ بقره 166/, موئمنون 101/.
39ـ زخرف 67/.
40ـ انعام 31/, مريم 39/, يونس 54/.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]5 - ظهور حكومت الهى و انقطاع سببها و نسبها
در آن عالم, حقايق آشكار مى شود (34)
« وَ حُصِّلَ مَا فىِ الصُّدُورِ »
« و آنچه در دلها نهان است آشكار شود »
« يَوْمَ تُبْلىَ السَّرَائرُ »
« روزى كه رازها آشكار مىشود »
« لَّقَدْ كُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ »
« تو از اين غافل بودى. ما پرده از برابرت برداشتيم و امروز چشمانت تيزبين شده است. »
« يَوْمَئذٍ تُعْرَضُونَ لَا تخَْفَى مِنكمُْ خَافِيَةٌ »
« آن روز شما را پيش آورند و هيچ چيز شما نهان نماند. »
و حكومت و سلطنت الهى, ظهور تام مى يابد (35)
« الْمُلْكُ يَوْمَئذٍ لِّلَّهِ يحَْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فىِ جَنَّاتِ النَّعِيمِ »
« فرمانروايى در آن روز از آنِ خداست. ميانشان حكم مىكند. پس كسانى كه ايمان آوردهاند
و كارهاى شايسته كردهاند، در بهشتهاى پرنعمتند. »
« الْمُلْكُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَانِ وَ كَانَ يَوْمًا عَلىَ الْكَافِرِينَ عَسِيرًا »
فرمانروايى در آن روز- به راستى- از آنِ خداى رحمان است. و براى كافران روزى دشوار خواهد بود. »
« يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يخَْفَى عَلىَ اللَّهِ مِنهُْمْ شىَْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ »
« آن روز كه همگان آشكار شوند. هيچ چيز از آنها بر خدا پوشيده نماند. در آن روز فرمانروايى از آن كيست؟ از آن خداى يكتاى قهار. »
« يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيًْا وَ الْأَمْرُ يَوْمَئذٍ لِّلَّهِ »
« روزى است كه كسى براى كسى ديگر هيچ كارى نتواند كرد و در آن روز فرمان فرمان خدا باشد. »
و چنان هيبتى بر خلايق, سايه مى افكند كه هيچ كس را يارى بلند سخن گفتن نيست (36)
« يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ »
« روزى كه چون بيايد هيچ كس جز به فرمان او سخن نگويد و مردمان بعضى بدبخت باشند و بعضى نيكبخت. »
«يَوْمَئذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِىَ لَا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَانِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا »
« در آن روز از پى آن داعى كه هيچ كژى را در او راه نيست روان گردند. و صداها در برابر خداى رحمان
به خشوع مىگرايد و از هيچ كس جز صداى پايى نخواهى شنيد. »
« وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَىِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا »
« و چهرهها در برابر خداى زنده پاينده خاضع مىشود و هر كه بار كفر بر دوش مىكشد نوميد مىگردد. »
« يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَئكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكلََّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَانُ وَ قَالَ صَوَابًا »
« روزى كه روح و فرشتگان به صف مىايستند، و كس سخن نمىگويد مگر آنكه خداى رحمان به او رخصت دهد
و او سخن به صواب گويد. »
و هر كسى به فكر سرنوشت خويش است و حتى فرزندان از پدر و مادر; و خويشان و نزديكان از يكديگر, فرار مى كنند (37)
« يَوْمَ يَفِرُّ المَْرْءُ مِنْ أَخِيهِ »
« روزى كه آدمى از برادرش مىگريزد »
« وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ »
« و از مادرش و پدرش »
« وَ صَحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ »
« و از زنش و فرزندانش. »
« لِكلُِّ امْرِىٍ مِّنهُْمْ يَوْمَئذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ »
« هر كس را در آن روز كارى است كه به خود مشغولش دارد. »
« يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ »
« روزى كه نه مال سود مىدهد و نه فرزندان. »
« وَ لَا يَسَْلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا »
« و هيچ خويشاوندى از حال خويشاوند خود نپرسد »
« يُبَصَّرُونهَُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئذِ بِبَنِيهِ »
« يكديگر را برابر چشمشان آرند. گناهكار دوست دارد كه خويشتن را بازخرد به فرزندانش »
« وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ »
« و زنش و برادرش »
« وَ فَصِيلَتِهِ الَّتىِ تُْوِيهِ »
« و عشيرهاش كه او را مكان داده است »
« وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثمَُّ يُنجِيهِ »
« و همه آنها كه در روى زمينند، و نجات يابد. »
« يَأَيهَُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْاْ يَوْمًا لَّا يجَْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيًْا
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ »
« اى مردم، از پروردگارتان بترسيد و از روزى كه هيچ پدرى كيفر فرزند را به عهده نگيرد و هيچ فرزندى كيفر پدر را عهدهدار نشود
پروا كنيد. وعده خدا حق است. زندگى دنيا فريبتان ندهد و نيز شيطان فريبكار به كرم خدا مغرورتان نسازد. »
و اساساً رشته نسبها و سببها مى گسلد (38)
« إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَ رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ »
« آن گاه كه پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمانبران خويش بيزارى جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد. »
« فَإِذَا نُفِخَ فىِ الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لَا يَتَسَاءَلُونَ »
« چون در صور دميده شود، هيچ خويشاونديى ميانشان نماند و هيچ از حال يكديگر نپرسند. »
و دوستيهايى كه بر پايه منافع و معيارهاى دنيوى و شيطانى بوده تبديل به دشمنى مى گردد (39)
« الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ »
« در آن روز دوستان- غير از پرهيزگاران- دشمن يكديگرند. »
و حسرت و پشيمانى از تقصيرهاى گذشته، دلها را فرا مى گيرد. (40)
« قَدْ خَسرَِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتىَّ إِذَا جَاءَتهُْمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَاحَسرَْتَنَا عَلىَ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا
وَ هُمْ يحَْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلىَ ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُون »
« زيان كردند آنهايى كه ديدار با خدا را دروغ پنداشتند. و چون قيامت به ناگهان فرا رسد، گويند: اى حسرتا بر ما به خاطر تقصيرى كه كرديم.
اينان بار گناهانشان را بر پشت مىكشند. هان، چه بد بارى را بر دوش مىكشند. »
« وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الحَْسْرَةِ إِذْ قُضىَِ الْأَمْرُ وَ هُمْ فىِ غَفْلَةٍ وَ هُمْ لَا يُؤْمِنُونَ »
« آنان را از روز حسرت كه كار به پايان آمده و آنان هم چنان در حال غفلت و بىايمانى هستند بترسان. »
« وَ لَوْ أَنَّ لِكلُِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فىِ الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَ قُضىَِ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« اگر هر گنهكارى صاحب همه روى زمين باشد، خواهد كه خود را بدان از عذاب بازخرد. و چون عذاب را بنگرند
پشيمانى خويش در دل نهان دارند. ميانشان به عدالت حكم شود و مورد ستم واقع نگردند. »
___________________________________________________
34ـ ابراهيم 21/, العاديات 10/, الطارق 9/, ق 22/, الحاقه 18/.
35ـ حج 56/, فرقان 26/, غافر 16/, انفطار 19.
36ـ هود 105/, طه 108/,111, نبا 38/.
37ـ عبس 34/ـ37, شعرا 88/, معارج 10ـ14, لقمان 33.
38ـ بقره 166/, موئمنون 101/.
39ـ زخرف 67/.
40ـ انعام 31/, مريم 39/, يونس 54/.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
« محكمه عدل الهى »
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]6- محكمه عدل الهى
ــ آنگاه دادگاه عدل الهى, تشكيل مى شود و اعمال همه بندگان حاضرمى گردد (41)
« يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيرٍْ محُّْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ
أَمَدَا بَعِيدًا وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ »
« روزى كه هر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر بيند، آرزو كند كهاى كاش ميان او و كردار بدش فاصلهاى بزرگ بود.
خداوند شما را از خودش مىترساند. و خدا به بندگانش مهربان است. »
« عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ »
« هر كس بداند كه چه حاضر آورده است. »
« وَ قَالُواْ أَ ءِذَا كُنَّا عِظَامًا وَ رُفَاتًا أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا »
« گفتند: آيا اگر از ما استخوانى بماند و خاكى، باز هم با آفرينشى نو از قبر برمىخيزيم؟ »
ــ و نامه هاى اعمال, توزيع مى شود (42)
« وَ كُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَئرَِهُ فىِ عُنُقِهِ وَ نخُْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَئهُ مَنشُورًا »
« كردار نيك و بد هر انسانى را چون طوقى به گردنش آويختهايم. و در روز قيامت
براى او نامهاى گشاده بيرون آوريم تا در آن بنگرد. »
« اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا »
« بخوان نامهات را. امروز تو خود براى حساب كشيدن از خود بسندهاى. »
« وَ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَ كَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَا بَصِيرًا »
« بعد از نوح چه بسيار مردمى را هلاك كردهايم. و پروردگار تو آگاهى يافتن و ديدن گناهان بندگانش را كافى است. »
« فَأَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُواْ كِتَابِيَهْ »
« اما هر كس كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند، مىگويد: نامه مرا بگيريد و بخوانيد. »
« وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَالَيْتَنىِ لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ »
« اما آن كس كه نامه اعمالش را به دست چپش دهند مىگويد: اى كاش نامه مرا به دست من نداده بودند، »
« فَأَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ »
« هر كس كه نامهاش را به دست راستش دهند، »
« وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ »
« اما هر كس كه نامهاش از پشت سر داده شود، »
ــ و انتساب هر كارى به فاعل آن, چنان آشكار است كه ديگر نيازى نيست كه از كسى بپرسند چه كرده اى؟ (43)
« فَيَوْمَئذٍ لَّا يُسَْلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لَا جَانٌّ »
« پس در آن روز از گناه هيچ جنى و آدميى نپرسند. »
ــ در اين دادگاه, فرشتگان و پيامبران و برگزيدگان خدا به عنوان شهود, حضور دارند (44)
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن شود و نامههاى اعمال را بنهند و پيامبران و گواهان را بياورند
و در ميان مردم به حق داورى شود و بر كسى ستمى نرود. »
« وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شهَُدَاءَ عَلىَ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتىِ كُنتَ عَلَيهَْا
إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىَ عَقِبَيْهِ وَ إِن كاَنَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلىَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ
وَ مَا كاَنَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ »
« آرى چنين است كه شما را بهترين امّتها گردانيديم تا بر مردمان گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.
و آن قبلهاى را كه رو به روى آن مىايستادى دگرگون نكرديم، جز بدان سبب كه آنان را كه از پيامبر
پيروى مىكنند از آنان كه مخالفت مىورزند بازشناسيم. هر چند كه اين امر جز بر هدايتيافتگان
دشوار مىنمود. خدا ايمان شما را تباه نمىكند، او بر مردمان مهربان و بخشاينده است. »
« إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَينَْ النَّاسِ
وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ يَتَّخِذَ مِنكُمْ شهَُدَاءَ وَ اللَّهُ لَا يحُِبُّ الظَّالِمِينَ »
« اگر بر شما زخمى رسيد، به آن قوم نيز هم چنان زخمى رسيده است. و اين روزگار است كه هر دم آن را به مراد كسى
مىگردانيم،تا خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند بشناسد و از شما گواهان گيرد. و خدا ستمكاران را دوست ندارد،»
« فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كلُِّ أُمَّةِ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِكَ عَلىَ هَؤُلَاءِ شهَِيدًا »
« چگونه خواهد بود آن روز كه از هر امتى گواهى بياوريم و تو را بر اين امت به گواهى فرا خوانيم؟ »
« وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيهِْم مِّنَ النَّبِيِّنَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُوْلَئكَ رَفِيقًا »
« و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند، همراه با كسانى خواهد بود كه خدا نعمتشان داده است،
چون انبياء و صديقان و شهيدان و صالحان. و اينان چه نيكو رفيقانند. »
« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْترََى عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئكَ يُعْرَضُونَ عَلىَ رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهَدُ
هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلىَ رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الظَّالِمِينَ »
« چه كس ستمكارتر از آن كسى است كه به خدا دروغ مىبندد؟ اينان را به پروردگارشان عرضه خواهند داشت
و شاهدان گواهى خواهند داد كه اينانند كه بر پروردگارشان دروغ مىبستهاند. هان، لعنت خدا بر ستمكاران باد »
« وَ جَاهِدُواْ فىِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَئكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكمُْ فىِ الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّئكُمُ الْمُسْلِمِينَ
مِن قَبْلُ وَ فىِ هَاذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكمُْ وَ تَكُونُواْ شهَُدَاءَ عَلىَ النَّاسِ فَأَقِيمُواْ الصَّلَوةَ
وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ اعْتَصِمُواْ بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَئكمُْ فَنِعْمَ الْمَوْلىَ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ »
« در راه خداوند چنان كه بايد جهاد كنيد. او شما را برگزيد. و برايتان در دين هيچ تنگنايى پديد نياورد. كيش پدرتان ابراهيم است.
او پيش از اين و در اين شما را مسلمان ناميد. تا پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر ديگر مردم گواه باشيد. پس نماز بگزاريد
و زكات بدهيد و به خدا توسل جوييد. اوست مولاى شما. چه مولايى نيكو و چه ياورى نيكو. »
« وَ جَاءَتْ كلُُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائقٌ وَ شهَِيدٌ »
« هر كسى مىآيد و با او كسى است كه مىراندش و كسى است كه برايش شهادت مىدهد. »
« وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِن كلُِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ لَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ »
« روزى كه از هر امتى گواهى برانگيزيم و به كافران رخصت سخنگفتن داده نشود و عذرشان پذيرفته نيايد. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
41ـ آل عمران 30/, تكوير 14/, اسرا 49.
42ـ اسرا13/ـ14,17, الحاقه 19/, 25, انشقاق 7/, 10.
43ـ الرحمن 39/.
44ـ زمر 69/, بقره 143, آل عمران 140/, نسا 41/, 69, هود 18/, حج 78/, ق 21/, نحل 84/آ 89.
.
[FONT=Times New Roman] [SIZE=150]6- محكمه عدل الهى
ــ آنگاه دادگاه عدل الهى, تشكيل مى شود و اعمال همه بندگان حاضرمى گردد (41)
« يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيرٍْ محُّْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَهُ
أَمَدَا بَعِيدًا وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ »
« روزى كه هر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر بيند، آرزو كند كهاى كاش ميان او و كردار بدش فاصلهاى بزرگ بود.
خداوند شما را از خودش مىترساند. و خدا به بندگانش مهربان است. »
« عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ »
« هر كس بداند كه چه حاضر آورده است. »
« وَ قَالُواْ أَ ءِذَا كُنَّا عِظَامًا وَ رُفَاتًا أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا »
« گفتند: آيا اگر از ما استخوانى بماند و خاكى، باز هم با آفرينشى نو از قبر برمىخيزيم؟ »
ــ و نامه هاى اعمال, توزيع مى شود (42)
« وَ كُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَئرَِهُ فىِ عُنُقِهِ وَ نخُْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَئهُ مَنشُورًا »
« كردار نيك و بد هر انسانى را چون طوقى به گردنش آويختهايم. و در روز قيامت
براى او نامهاى گشاده بيرون آوريم تا در آن بنگرد. »
« اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا »
« بخوان نامهات را. امروز تو خود براى حساب كشيدن از خود بسندهاى. »
« وَ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَ كَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَا بَصِيرًا »
« بعد از نوح چه بسيار مردمى را هلاك كردهايم. و پروردگار تو آگاهى يافتن و ديدن گناهان بندگانش را كافى است. »
« فَأَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُواْ كِتَابِيَهْ »
« اما هر كس كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند، مىگويد: نامه مرا بگيريد و بخوانيد. »
« وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَالَيْتَنىِ لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ »
« اما آن كس كه نامه اعمالش را به دست چپش دهند مىگويد: اى كاش نامه مرا به دست من نداده بودند، »
« فَأَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ »
« هر كس كه نامهاش را به دست راستش دهند، »
« وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ »
« اما هر كس كه نامهاش از پشت سر داده شود، »
ــ و انتساب هر كارى به فاعل آن, چنان آشكار است كه ديگر نيازى نيست كه از كسى بپرسند چه كرده اى؟ (43)
« فَيَوْمَئذٍ لَّا يُسَْلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لَا جَانٌّ »
« پس در آن روز از گناه هيچ جنى و آدميى نپرسند. »
ــ در اين دادگاه, فرشتگان و پيامبران و برگزيدگان خدا به عنوان شهود, حضور دارند (44)
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن شود و نامههاى اعمال را بنهند و پيامبران و گواهان را بياورند
و در ميان مردم به حق داورى شود و بر كسى ستمى نرود. »
« وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شهَُدَاءَ عَلىَ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتىِ كُنتَ عَلَيهَْا
إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىَ عَقِبَيْهِ وَ إِن كاَنَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلىَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ
وَ مَا كاَنَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ »
« آرى چنين است كه شما را بهترين امّتها گردانيديم تا بر مردمان گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.
و آن قبلهاى را كه رو به روى آن مىايستادى دگرگون نكرديم، جز بدان سبب كه آنان را كه از پيامبر
پيروى مىكنند از آنان كه مخالفت مىورزند بازشناسيم. هر چند كه اين امر جز بر هدايتيافتگان
دشوار مىنمود. خدا ايمان شما را تباه نمىكند، او بر مردمان مهربان و بخشاينده است. »
« إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَينَْ النَّاسِ
وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ يَتَّخِذَ مِنكُمْ شهَُدَاءَ وَ اللَّهُ لَا يحُِبُّ الظَّالِمِينَ »
« اگر بر شما زخمى رسيد، به آن قوم نيز هم چنان زخمى رسيده است. و اين روزگار است كه هر دم آن را به مراد كسى
مىگردانيم،تا خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند بشناسد و از شما گواهان گيرد. و خدا ستمكاران را دوست ندارد،»
« فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كلُِّ أُمَّةِ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِكَ عَلىَ هَؤُلَاءِ شهَِيدًا »
« چگونه خواهد بود آن روز كه از هر امتى گواهى بياوريم و تو را بر اين امت به گواهى فرا خوانيم؟ »
« وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيهِْم مِّنَ النَّبِيِّنَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشهَُّدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُوْلَئكَ رَفِيقًا »
« و هر كه از خدا و پيامبرش اطاعت كند، همراه با كسانى خواهد بود كه خدا نعمتشان داده است،
چون انبياء و صديقان و شهيدان و صالحان. و اينان چه نيكو رفيقانند. »
« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْترََى عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئكَ يُعْرَضُونَ عَلىَ رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهَدُ
هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلىَ رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلىَ الظَّالِمِينَ »
« چه كس ستمكارتر از آن كسى است كه به خدا دروغ مىبندد؟ اينان را به پروردگارشان عرضه خواهند داشت
و شاهدان گواهى خواهند داد كه اينانند كه بر پروردگارشان دروغ مىبستهاند. هان، لعنت خدا بر ستمكاران باد »
« وَ جَاهِدُواْ فىِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَئكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكمُْ فىِ الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّئكُمُ الْمُسْلِمِينَ
مِن قَبْلُ وَ فىِ هَاذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكمُْ وَ تَكُونُواْ شهَُدَاءَ عَلىَ النَّاسِ فَأَقِيمُواْ الصَّلَوةَ
وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ اعْتَصِمُواْ بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَئكمُْ فَنِعْمَ الْمَوْلىَ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ »
« در راه خداوند چنان كه بايد جهاد كنيد. او شما را برگزيد. و برايتان در دين هيچ تنگنايى پديد نياورد. كيش پدرتان ابراهيم است.
او پيش از اين و در اين شما را مسلمان ناميد. تا پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر ديگر مردم گواه باشيد. پس نماز بگزاريد
و زكات بدهيد و به خدا توسل جوييد. اوست مولاى شما. چه مولايى نيكو و چه ياورى نيكو. »
« وَ جَاءَتْ كلُُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائقٌ وَ شهَِيدٌ »
« هر كسى مىآيد و با او كسى است كه مىراندش و كسى است كه برايش شهادت مىدهد. »
« وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِن كلُِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ لَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ »
« روزى كه از هر امتى گواهى برانگيزيم و به كافران رخصت سخنگفتن داده نشود و عذرشان پذيرفته نيايد. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
41ـ آل عمران 30/, تكوير 14/, اسرا 49.
42ـ اسرا13/ـ14,17, الحاقه 19/, 25, انشقاق 7/, 10.
43ـ الرحمن 39/.
44ـ زمر 69/, بقره 143, آل عمران 140/, نسا 41/, 69, هود 18/, حج 78/, ق 21/, نحل 84/آ 89.
.
آخرین ويرايش توسط 1 on محدثه, ويرايش شده در 0.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
ادامه مبحث : محکمه عدل الهي
.
ــ و حتى دست و پا و پوست بدنها گواهى مى دهد (45)
« يَوْمَ تَشهَْدُ عَلَيهِْمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ »
« روزى كه زبانشان و دستهايشان و پاهايشان به زيانشان بر كارهايى كه مىكردهاند شهادت دهند. »
« الْيَوْمَ نخَْتِمُ عَلىَ أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلَِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشهَْدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ يَكْسِبُونَ »
« امروز بر دهانهايشان مهر مىنهيم. و دستهايشان با ما سخن خواهند گفت و پاهايشان شهادت خواهند داد كه چه مىكردهاند. »
« حَتىَّ إِذَا مَا جَاءُوهَا شهَِدَ عَلَيهِْمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصَارُهُمْ وَ جُلُودُهُم بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ »
« چون به كنار آتش آيند، گوش و چشمها و پوستهاشان به اعمالى كه مرتكب شدهاند بر ضدشان شهادت دهند. »
« وَ قَالُواْ لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتمُْ عَلَيْنَا قَالُواْ أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِى أَنطَقَ كلَُّ شىَْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ »
« به پوستهاى خود گويند: چرا بر ضد ما شهادت داديد؟ گويند: آن خدايى كه هر چيزى را به سخن مىآورد
و شما را نخستين بار بيافريد و به او بازگشت مىيابيد، ما را به سخن آورده است. »
ــ و حساب همه مردم به دقت, رسيدگى و با ميزان الهى, سنجيده مى شود (46)
« وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
« در آن روز، وزن كردن به حق خواهد بود. آنها كه ترازويشان سنگين است رستگارانند. »
« وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كاَنُواْ بَِايَاتِنَا يَظْلِمُونَ »
« آنان كه ترازوى اعمالشان سبك گشته است كسانى هستند كه به آيات ما ايمان نياورده بودند و از اين رو به خود زيان رسانيدهاند. »
«وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيًْا وَ إِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ »
« روز قيامت ترازوهاى عدل را تعبيه مىكنيم، و به هيچ كس ستم نمىشود. اگر عملى به سنگينى يك خردل هم باشد
به حسابش مىآوريم، كه ما حسابكردن را بسندهايم. »
« فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
« آنان كه ترازويشان سنگين باشد، خود، رستگارانند. »
« وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فىِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ »
« و آنان كه ترازويشان سبك باشد، به خود زيان رسانيدهاند و در جهنم، جاويد ماندگانند. »
« فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ »
« اما هر كه كفّه ترازويش سنگين باشد، »
« فَهُوَ فىِ عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ »
« در يك زندگى پسنديده است. »
« وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ »
« و اما هر كه كفه ترازويش سبك باشد، »
« فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ »
« جايگاهش در هاويه است. »
ــ و براساس عدل و قسط درباره ايشان داورى مى گردد (47)
« وَ لَوْ أَنَّ لِكلُِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فىِ الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ
وَ قُضىَِ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« اگر هر گنهكارى صاحب همه روى زمين باشد، خواهد كه خود را بدان از عذاب بازخرد. و چون عذاب را بنگرند
پشيمانى خويش در دل نهان دارند. ميانشان به عدالت حكم شود و مورد ستم واقع نگردند. »
« وَ لَقَدْ بَوَّأْنَا بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتىَ جَاءَهُمُ الْعِلْمُ
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كاَنُواْ فِيهِ يخَْتَلِفُونَ »
« هرآينه بنى اسرائيل را در مكانى نيكو جاى داديم و از طيّبات روزيشان داديم و تا آن هنگام كه صاحب دانش نشده بودند
اختلافى نداشتند. پروردگار تو در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند ميانشان قضاوت خواهد كرد. »
« وَ ءَاتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُواْ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فِيمَا كاَنُواْ فِيهِ يخَْتَلِفُونَ »
« و آنها را در باره آن امر دلايلى روشن داديم. و در آن از روى حسد و كينه اختلاف نكردند، مگر آن گاه
كه دانش يافتند. خدا در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد. »
« إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُم بحُِكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ »
« هرآينه پروردگار تو به رأى خويش ميانشان قضاوت خواهد كرد، كه او پيروزمند و داناست. »
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ
وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن شود و نامههاى اعمال را بنهند و پيامبران و گواهان را بياورند
و در ميان مردم به حق داورى شود و بر كسى ستمى نرود. »
« وَ تَرَى الْمَلَئكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بحَِمْدِ رَبهِِّمْ
وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالحَْقِّ وَ قِيلَ الحَْمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ »
« و فرشتگان را مىبينى كه گرد عرش خدا حلقه زدهاند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند.
ميان آنها نيز به حق داورى گردد و گفته شود كه ستايش از آن خدايى است كه پروردگار جهانيان است. »
دارد ...
______________ فهرست آیات _____________
45ـ نور 24/, يس 65/, فصلت 20/ـ21.
46ـ اعراف 8/,9, انبيا 47/, موئمنون 102/ـ103, قارعه 6/ـ8.
47ـ يونس 54/, 93, جاثيه 17/, نمل 78, زمر 69/,75.
.
ــ و حتى دست و پا و پوست بدنها گواهى مى دهد (45)
« يَوْمَ تَشهَْدُ عَلَيهِْمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ »
« روزى كه زبانشان و دستهايشان و پاهايشان به زيانشان بر كارهايى كه مىكردهاند شهادت دهند. »
« الْيَوْمَ نخَْتِمُ عَلىَ أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلَِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشهَْدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ يَكْسِبُونَ »
« امروز بر دهانهايشان مهر مىنهيم. و دستهايشان با ما سخن خواهند گفت و پاهايشان شهادت خواهند داد كه چه مىكردهاند. »
« حَتىَّ إِذَا مَا جَاءُوهَا شهَِدَ عَلَيهِْمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصَارُهُمْ وَ جُلُودُهُم بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ »
« چون به كنار آتش آيند، گوش و چشمها و پوستهاشان به اعمالى كه مرتكب شدهاند بر ضدشان شهادت دهند. »
« وَ قَالُواْ لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتمُْ عَلَيْنَا قَالُواْ أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِى أَنطَقَ كلَُّ شىَْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ »
« به پوستهاى خود گويند: چرا بر ضد ما شهادت داديد؟ گويند: آن خدايى كه هر چيزى را به سخن مىآورد
و شما را نخستين بار بيافريد و به او بازگشت مىيابيد، ما را به سخن آورده است. »
ــ و حساب همه مردم به دقت, رسيدگى و با ميزان الهى, سنجيده مى شود (46)
« وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
« در آن روز، وزن كردن به حق خواهد بود. آنها كه ترازويشان سنگين است رستگارانند. »
« وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كاَنُواْ بَِايَاتِنَا يَظْلِمُونَ »
« آنان كه ترازوى اعمالشان سبك گشته است كسانى هستند كه به آيات ما ايمان نياورده بودند و از اين رو به خود زيان رسانيدهاند. »
«وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيًْا وَ إِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ »
« روز قيامت ترازوهاى عدل را تعبيه مىكنيم، و به هيچ كس ستم نمىشود. اگر عملى به سنگينى يك خردل هم باشد
به حسابش مىآوريم، كه ما حسابكردن را بسندهايم. »
« فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
« آنان كه ترازويشان سنگين باشد، خود، رستگارانند. »
« وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فىِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ »
« و آنان كه ترازويشان سبك باشد، به خود زيان رسانيدهاند و در جهنم، جاويد ماندگانند. »
« فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ »
« اما هر كه كفّه ترازويش سنگين باشد، »
« فَهُوَ فىِ عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ »
« در يك زندگى پسنديده است. »
« وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ »
« و اما هر كه كفه ترازويش سبك باشد، »
« فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ »
« جايگاهش در هاويه است. »
ــ و براساس عدل و قسط درباره ايشان داورى مى گردد (47)
« وَ لَوْ أَنَّ لِكلُِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فىِ الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ
وَ قُضىَِ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« اگر هر گنهكارى صاحب همه روى زمين باشد، خواهد كه خود را بدان از عذاب بازخرد. و چون عذاب را بنگرند
پشيمانى خويش در دل نهان دارند. ميانشان به عدالت حكم شود و مورد ستم واقع نگردند. »
« وَ لَقَدْ بَوَّأْنَا بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتىَ جَاءَهُمُ الْعِلْمُ
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كاَنُواْ فِيهِ يخَْتَلِفُونَ »
« هرآينه بنى اسرائيل را در مكانى نيكو جاى داديم و از طيّبات روزيشان داديم و تا آن هنگام كه صاحب دانش نشده بودند
اختلافى نداشتند. پروردگار تو در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند ميانشان قضاوت خواهد كرد. »
« وَ ءَاتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُواْ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فِيمَا كاَنُواْ فِيهِ يخَْتَلِفُونَ »
« و آنها را در باره آن امر دلايلى روشن داديم. و در آن از روى حسد و كينه اختلاف نكردند، مگر آن گاه
كه دانش يافتند. خدا در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد. »
« إِنَّ رَبَّكَ يَقْضىِ بَيْنهَُم بحُِكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ »
« هرآينه پروردگار تو به رأى خويش ميانشان قضاوت خواهد كرد، كه او پيروزمند و داناست. »
« وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبهَِّا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِاْىءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشهَُّدَاءِ
وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و زمين به نور پروردگارش روشن شود و نامههاى اعمال را بنهند و پيامبران و گواهان را بياورند
و در ميان مردم به حق داورى شود و بر كسى ستمى نرود. »
« وَ تَرَى الْمَلَئكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بحَِمْدِ رَبهِِّمْ
وَ قُضىَِ بَيْنهَُم بِالحَْقِّ وَ قِيلَ الحَْمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ »
« و فرشتگان را مىبينى كه گرد عرش خدا حلقه زدهاند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند.
ميان آنها نيز به حق داورى گردد و گفته شود كه ستايش از آن خدايى است كه پروردگار جهانيان است. »
دارد ...
______________ فهرست آیات _____________
45ـ نور 24/, يس 65/, فصلت 20/ـ21.
46ـ اعراف 8/,9, انبيا 47/, موئمنون 102/ـ103, قارعه 6/ـ8.
47ـ يونس 54/, 93, جاثيه 17/, نمل 78, زمر 69/,75.
.
آخرین ويرايش توسط 1 on محدثه, ويرايش شده در 0.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
« ادامه مبحث : محکمه عدل الهي »
.
ــ و هر كس نتيجه سعى و كوشش خود را مى يابد (48)
« وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى »
« و حتما كوشش او به زودى ديده خواهد شد. »
« ثمَُّ يجُْزَئهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفىَ »
« سپس به او جزاى كافى داده خواهد شد. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلىَ اللَّهِ ثُمَّ تُوَفىَ كلُُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و از روزى بترسيد كه در آن به سوى خدا بازگردانده مىشويد، سپس به هر كس [پاداش] آنچه كرده است
به تمامى داده مىشود و بر آنان ستم نمىرود. »
« لَا يُكلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيهَْا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا
رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلىَ الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ
وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَئنَا فَانصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ »
« خدا هيچ كس را جز به اندازهى توانش تكليف نمىكند. هر چه نيكى كرده به سود او و هر چه بدى كرده و بال اوست.
پروردگارا! اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير. بار الها! و تكليف سخت بر ما بار مكن،
چنان كه بر پشينيان ما بار كردى. »
« فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« پس چگونه خواهد بود آنگاه كه آنان را در روزى كه در آن ترديدى نيست گرد آوريم
و به هر كس نتيجه دستاوردش به تمامى داده شود و بر آنها ستمى نرود؟ »
« وَ مَا كاَنَ لِنَبىٍِّ أَن يَغُلَّ وَ مَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفىَ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت ورزد، و هر كه خيانت كند روز قيامت آنچه خيانت كرده با خود بياورد،
آنگاه به هر كسى پاداش هر چه كرده به تمامى داده شود و بر آنان ستم نرود. »
« وَ ذَرِ الَّذِينَ اتخََّذُواْ دِينهَُمْ لَعِبًا وَ لَهْوًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسُ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لهََا مِن دُونِ اللَّهِ وَلىٌِّ وَ لَا شَفِيعٌ
وَ إِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنهَْا أُوْلَئكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شرََابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمُ بِمَا كاَنُواْ يَكْفُرُونَ »
« و كسانى را كه دين خود را بازيچه و سرگرمى گرفته و زندگى دنيا فريبشان داده است رها كن، و تو با آن [قرآن] پندشان ده
تا مبادا كسى به سبب كارى كه كرده به عذاب الهى دچار شود، كه او را جز خدا ياور و شفاعتگرى نباشد،
هرگونه عوضى دهد از او نگيرند. آنان كسانى هستند كه در گرو اعمال [بد] خويش درماندهاند
و به سبب اين كه كافر شدند آبى جوشان و عذابى دردناك [در پيش] دارند. »
« وَ إِنَّ كلاًُّ لَّمَّا لَيُوَفِّيَنهَُّمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ »
« و قطعا پروردگارت [حاصل] اعمال همه را تماما به آنها خواهد داد، [و] او به آنچه مىكنند آگاه است. »
« لِيَجْزِىَ اللَّهُ كلَُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ »
« تا خدا هر كس را به آنچه انجام داده كيفر دهد. به راستى كه خدا در حساب سريع است »
« إِنَّ السَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكاَدُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى »
« قيامت حتما آمدنى است. مىخواهم وقت آن را پنهان دارم تا هر كسى به موجب آنچه مىكوشد جزا داده شود. »
« الْيَوْمَ تجُْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الحِْسَابِ »
« امروز هر كسى به [موجب] آنچه انجام داده است جزا داده مىشود. امروز هيچ ستمى نيست و خدا زود به حسابها مىرسد. »
وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالحَْقِّ وَ لِتُجْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و خدا آسمانها و زمين را به حق آفريد و تا هر كسى به موجب آنچه به دست آورده جزا داده شود و به آنها ستم نمىشود. »
« وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ اتَّبَعَتهُْمْ ذُرِّيَّتهُُم بِإِيمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِِمْ ذُرِّيَّتهَُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىَْءٍ كلُُّ امْرِى بمَِا كَسَبَ رَهِينٌ »
« و كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان در ايمان پيروىشان كردند، فرزندانشان را به آنها ملحق كنيم
و از [پاداش] عملشان چيزى نكاهيم. هر كسى در گرو دستاورد خويش است. »
« كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ »
« هر كسى در گرو دستاورد خويش است. »
« فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيًْا وَ لَا تجُْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ »
« امروز بر هيچ كس هيچ ستمى نمىرود و جز در برابر آنچه مىكرديد پاداش نمىبينيد. »
« أَ فَمَن يَتَّقِى بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ »
« پس آيا آن كس كه در روز قيامت [دست بسته] با صورت خود آن عذاب سخت را دفع مىكند
[مانند كسى است كه از عذاب الهى ايمن است؟] و به ستمگران گفته مىشود:
آنچه را كه دستاوردتان است بچشيد. »
ــ و به نيكوكاران, ده برابر پاداش داده مى شود (49)
« مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند، و هر كه كار بدى انجام دهد تنها همانند آن كيفر بيند، تا ستمى بر آنها نرفته باشد. »
ــ و هيچ كس بار ديگرى را نمى كشد (50)
« وَ أَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى »
« و اين كه براى انسان جز آنچه تلاش كرده نيست. »
« قُلْ أَ غَيرَْ اللَّهِ أَبْغِى رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كلُِّ شىَْءٍ وَ لَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيهَْا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
ثُمَّ إِلىَ رَبِّكمُ مَّرْجِعُكمُْ فَيُنَبِّئُكمُ بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تخَْتَلِفُونَ »
« بگو: آيا جز خدا پروردگارى بجويم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟ و هيچ كس [گناهى] جز به زيان خود مرتكب نمىشود،
و هيچ كس بار ديگرى را بر دوش نمىگيرد، سپس بازگشت شما به سوى پروردگارتان است
آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاهتان مىسازد. »
« وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ إِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلىَ حِمْلِهَا لَا يحُْمَلْ مِنْهُ شىَْءٌ وَ لَوْ كاَنَ ذَا قُرْبىَ إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يخَْشَوْنَ رَبهَُّم بِالْغَيْبِ
وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَكىَ فَإِنَّمَا يَتزََكىَ لِنَفْسِهِ وَ إِلىَ اللَّهِ الْمَصِيرُ »
« و هيچ گناهكارى، بار [گناه] ديگرى را بر دوش نمىكشد، و اگر [شخص] گرانبارى [ديگرى را] براى حمل بار گناه خود بخواند،
چيزى از آن برداشته نمىشود، هر چند خويشاوند باشد. تو تنها كسانى را كه در نهان از پروردگارشان مىترسند
و نماز برپا داشتهاند هشدار توانى داد. و هر كس پاكيزگى جويد، تنها براى خود پاكيزگى مىجويد،
و فرجام [همه] به سوى خداست. »
« إِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَنىٌِّ عَنكُمْ وَ لَا يَرْضىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَ إِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
ثمَُّ إِلىَ رَبِّكمُ مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ »
« اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بىنياز است و كفر را براى بندگانش نمىپسندد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مىپسندد.
و هيچ گناهكارى بار [گناه] ديگرى را بر نمىدارد. آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است
و شما را از آنچه مىكرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
48ـ النجم 40/ـ41, بقره 281/,286, آل عمران 25/, 161, انعام 70/, هود 111/, ابراهيم 51/, طه 15/, غافر 17/, جاثيه 22/, طور 21, مدثر 38/, يس 54/, زمر 24/.
49ـ انعام 160/.
50ـ النجم 39/, انعام 164/, فاطر 18/, زمر 7.
ــ و هر كس نتيجه سعى و كوشش خود را مى يابد (48)
« وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى »
« و حتما كوشش او به زودى ديده خواهد شد. »
« ثمَُّ يجُْزَئهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفىَ »
« سپس به او جزاى كافى داده خواهد شد. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلىَ اللَّهِ ثُمَّ تُوَفىَ كلُُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و از روزى بترسيد كه در آن به سوى خدا بازگردانده مىشويد، سپس به هر كس [پاداش] آنچه كرده است
به تمامى داده مىشود و بر آنان ستم نمىرود. »
« لَا يُكلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَ عَلَيهَْا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا
رَبَّنَا وَ لَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلىَ الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ
وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَئنَا فَانصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ »
« خدا هيچ كس را جز به اندازهى توانش تكليف نمىكند. هر چه نيكى كرده به سود او و هر چه بدى كرده و بال اوست.
پروردگارا! اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير. بار الها! و تكليف سخت بر ما بار مكن،
چنان كه بر پشينيان ما بار كردى. »
« فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« پس چگونه خواهد بود آنگاه كه آنان را در روزى كه در آن ترديدى نيست گرد آوريم
و به هر كس نتيجه دستاوردش به تمامى داده شود و بر آنها ستمى نرود؟ »
« وَ مَا كاَنَ لِنَبىٍِّ أَن يَغُلَّ وَ مَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفىَ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت ورزد، و هر كه خيانت كند روز قيامت آنچه خيانت كرده با خود بياورد،
آنگاه به هر كسى پاداش هر چه كرده به تمامى داده شود و بر آنان ستم نرود. »
« وَ ذَرِ الَّذِينَ اتخََّذُواْ دِينهَُمْ لَعِبًا وَ لَهْوًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسُ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لهََا مِن دُونِ اللَّهِ وَلىٌِّ وَ لَا شَفِيعٌ
وَ إِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنهَْا أُوْلَئكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شرََابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمُ بِمَا كاَنُواْ يَكْفُرُونَ »
« و كسانى را كه دين خود را بازيچه و سرگرمى گرفته و زندگى دنيا فريبشان داده است رها كن، و تو با آن [قرآن] پندشان ده
تا مبادا كسى به سبب كارى كه كرده به عذاب الهى دچار شود، كه او را جز خدا ياور و شفاعتگرى نباشد،
هرگونه عوضى دهد از او نگيرند. آنان كسانى هستند كه در گرو اعمال [بد] خويش درماندهاند
و به سبب اين كه كافر شدند آبى جوشان و عذابى دردناك [در پيش] دارند. »
« وَ إِنَّ كلاًُّ لَّمَّا لَيُوَفِّيَنهَُّمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ »
« و قطعا پروردگارت [حاصل] اعمال همه را تماما به آنها خواهد داد، [و] او به آنچه مىكنند آگاه است. »
« لِيَجْزِىَ اللَّهُ كلَُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ »
« تا خدا هر كس را به آنچه انجام داده كيفر دهد. به راستى كه خدا در حساب سريع است »
« إِنَّ السَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكاَدُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا تَسْعَى »
« قيامت حتما آمدنى است. مىخواهم وقت آن را پنهان دارم تا هر كسى به موجب آنچه مىكوشد جزا داده شود. »
« الْيَوْمَ تجُْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الحِْسَابِ »
« امروز هر كسى به [موجب] آنچه انجام داده است جزا داده مىشود. امروز هيچ ستمى نيست و خدا زود به حسابها مىرسد. »
وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالحَْقِّ وَ لِتُجْزَى كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« و خدا آسمانها و زمين را به حق آفريد و تا هر كسى به موجب آنچه به دست آورده جزا داده شود و به آنها ستم نمىشود. »
« وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ اتَّبَعَتهُْمْ ذُرِّيَّتهُُم بِإِيمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِِمْ ذُرِّيَّتهَُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شىَْءٍ كلُُّ امْرِى بمَِا كَسَبَ رَهِينٌ »
« و كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان در ايمان پيروىشان كردند، فرزندانشان را به آنها ملحق كنيم
و از [پاداش] عملشان چيزى نكاهيم. هر كسى در گرو دستاورد خويش است. »
« كلُُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ »
« هر كسى در گرو دستاورد خويش است. »
« فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيًْا وَ لَا تجُْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ »
« امروز بر هيچ كس هيچ ستمى نمىرود و جز در برابر آنچه مىكرديد پاداش نمىبينيد. »
« أَ فَمَن يَتَّقِى بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ »
« پس آيا آن كس كه در روز قيامت [دست بسته] با صورت خود آن عذاب سخت را دفع مىكند
[مانند كسى است كه از عذاب الهى ايمن است؟] و به ستمگران گفته مىشود:
آنچه را كه دستاوردتان است بچشيد. »
ــ و به نيكوكاران, ده برابر پاداش داده مى شود (49)
« مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ »
« هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند، و هر كه كار بدى انجام دهد تنها همانند آن كيفر بيند، تا ستمى بر آنها نرفته باشد. »
ــ و هيچ كس بار ديگرى را نمى كشد (50)
« وَ أَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى »
« و اين كه براى انسان جز آنچه تلاش كرده نيست. »
« قُلْ أَ غَيرَْ اللَّهِ أَبْغِى رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كلُِّ شىَْءٍ وَ لَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيهَْا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
ثُمَّ إِلىَ رَبِّكمُ مَّرْجِعُكمُْ فَيُنَبِّئُكمُ بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تخَْتَلِفُونَ »
« بگو: آيا جز خدا پروردگارى بجويم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟ و هيچ كس [گناهى] جز به زيان خود مرتكب نمىشود،
و هيچ كس بار ديگرى را بر دوش نمىگيرد، سپس بازگشت شما به سوى پروردگارتان است
آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاهتان مىسازد. »
« وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ إِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلىَ حِمْلِهَا لَا يحُْمَلْ مِنْهُ شىَْءٌ وَ لَوْ كاَنَ ذَا قُرْبىَ إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يخَْشَوْنَ رَبهَُّم بِالْغَيْبِ
وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَكىَ فَإِنَّمَا يَتزََكىَ لِنَفْسِهِ وَ إِلىَ اللَّهِ الْمَصِيرُ »
« و هيچ گناهكارى، بار [گناه] ديگرى را بر دوش نمىكشد، و اگر [شخص] گرانبارى [ديگرى را] براى حمل بار گناه خود بخواند،
چيزى از آن برداشته نمىشود، هر چند خويشاوند باشد. تو تنها كسانى را كه در نهان از پروردگارشان مىترسند
و نماز برپا داشتهاند هشدار توانى داد. و هر كس پاكيزگى جويد، تنها براى خود پاكيزگى مىجويد،
و فرجام [همه] به سوى خداست. »
« إِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَنىٌِّ عَنكُمْ وَ لَا يَرْضىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَ إِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
ثمَُّ إِلىَ رَبِّكمُ مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ »
« اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بىنياز است و كفر را براى بندگانش نمىپسندد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مىپسندد.
و هيچ گناهكارى بار [گناه] ديگرى را بر نمىدارد. آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است
و شما را از آنچه مىكرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
48ـ النجم 40/ـ41, بقره 281/,286, آل عمران 25/, 161, انعام 70/, هود 111/, ابراهيم 51/, طه 15/, غافر 17/, جاثيه 22/, طور 21, مدثر 38/, يس 54/, زمر 24/.
49ـ انعام 160/.
50ـ النجم 39/, انعام 164/, فاطر 18/, زمر 7.
-
- پست: 1950
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 2988 بار
- سپاسهای دریافتی: 5531 بار
- تماس:
« ادامه مبحث : محکمه عدل الهي »
.
ــ اما كسانى كه ديگران را گمراه كرده اند علاوه بر گناهان خودشان, معادل گناهان گمراه شدگان را نيز بر دوش مى كشند
(بدون اينكه از گناهان آنان كاسته شود) (51)
« لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيرِْ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ »
« تا روز قيامت، هم بار گناهان خود را به تمامى بردارند و هم سهمى از بار كسانى را كه بدون علم گمراهشان مىكنند. آگاه باش كه بد بارى را مىكشند. »
« وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالهَُمْ وَ أَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالهِِمْ وَ لَيُسَْلُنَّ يَوْمَ الْقِيَمَةِ عَمَّا كَانُواْ يَفْترَُونَ »
« و بىترديد بارهاى گناه خودشان و بارهاى ديگران را اضافه بر بار خود بر دوش مىكشند،
و مسلما روز قيامت از آنچه افترا مىبستند بازخواست خواهند شد. »
ــ هم چنين عوض و بدلى ازكسى پذيرفته نمى شود (52)
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه كسى از ديگرى چيزى دفع نكند و از كسى شفاعتى نپذيرند و از او فديه و غرامت نگيرند و نه ايشان يارى شوند. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى را از ديگرى دفع نكند و از او عوض نپذيرند و هيچ شفاعتى به كارش نيايد و نه ايشان يارى شوند. »
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ مَاتُواْ وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ مَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ »
« به راستى كسانى كه كافر شدند و در حال كفر مردند، حتى اگر زمين را پر از طلا كنند و آن را فديه دهند
هرگز از هيچ يك از ايشان پذيرفته نمىشود. آنان عذابى دردناك در پيش دارند و هيچ ياورى برايشان نخواهد بود. »
« يَأَيهَُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْاْ يَوْمًا لَّا يجَْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيًْا
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ »
« اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدرى از فرزندش دفع بلا كند و نه فرزندى از پدرش.
به يقين وعدهى خدا حق است پس زندگى دنيا شما را نفريبد و آن فريبنده شما را به خدا مغرور نكند. »
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ »
« در حقيقت، كسانى كه كافر شدند اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند،
از آنها پذيرفته نخواهد شد، و عذاب دردناكى خواهند داشت. »
« فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مَأْوَئكُمُ النَّارُ هِىَ مَوْلَئكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ »
« پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شدهاند عوضى پذيرفته نمىشود. »
ــ و شفاعت كسى مقبول نمى گردد (53)
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه كسى از ديگرى چيزى دفع نكند و از كسى شفاعتى نپذيرند و از او فديه و غرامت نگيرند و نه ايشان يارى شوند. »
« يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَِ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ وَ الْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ »
« اى كسانى كه ايمان آوردهايد! پيش از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى هست و نه دوستى و شفاعتى،
از آنچه روزيتان كردهايم انفاق كنيد و [بدانيد كه] كافران، ستمگرانند. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى را از ديگرى دفع نكند و از او عوض نپذيرند و هيچ شفاعتى به كارش نيايد و نه ايشان يارى شوند. »
« فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ »
« پس شفاعت شفيعان سودشان نبخشد. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
51ـ النحل 25/, عنكبوت 13/. ضمناً از اينجا مى توان حدس زد كه كسانى هم كه موجب هدايت ديگران شده اند ثواب مضاعف خواهند داشت
چنان كه صريحاً در روايات آمده است.
52ـ بقره 48/, 123, آل عمران 91/, لقمان 33/, مائده 36/, حديد 15/.
53ـ بقره 48/, 123,254, مدثر 48/.
ــ اما كسانى كه ديگران را گمراه كرده اند علاوه بر گناهان خودشان, معادل گناهان گمراه شدگان را نيز بر دوش مى كشند
(بدون اينكه از گناهان آنان كاسته شود) (51)
« لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيرِْ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ »
« تا روز قيامت، هم بار گناهان خود را به تمامى بردارند و هم سهمى از بار كسانى را كه بدون علم گمراهشان مىكنند. آگاه باش كه بد بارى را مىكشند. »
« وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالهَُمْ وَ أَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالهِِمْ وَ لَيُسَْلُنَّ يَوْمَ الْقِيَمَةِ عَمَّا كَانُواْ يَفْترَُونَ »
« و بىترديد بارهاى گناه خودشان و بارهاى ديگران را اضافه بر بار خود بر دوش مىكشند،
و مسلما روز قيامت از آنچه افترا مىبستند بازخواست خواهند شد. »
ــ هم چنين عوض و بدلى ازكسى پذيرفته نمى شود (52)
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه كسى از ديگرى چيزى دفع نكند و از كسى شفاعتى نپذيرند و از او فديه و غرامت نگيرند و نه ايشان يارى شوند. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى را از ديگرى دفع نكند و از او عوض نپذيرند و هيچ شفاعتى به كارش نيايد و نه ايشان يارى شوند. »
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ مَاتُواْ وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَ لَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَ مَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ »
« به راستى كسانى كه كافر شدند و در حال كفر مردند، حتى اگر زمين را پر از طلا كنند و آن را فديه دهند
هرگز از هيچ يك از ايشان پذيرفته نمىشود. آنان عذابى دردناك در پيش دارند و هيچ ياورى برايشان نخواهد بود. »
« يَأَيهَُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْاْ يَوْمًا لَّا يجَْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيًْا
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَوةُ الدُّنْيَا وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ »
« اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدرى از فرزندش دفع بلا كند و نه فرزندى از پدرش.
به يقين وعدهى خدا حق است پس زندگى دنيا شما را نفريبد و آن فريبنده شما را به خدا مغرور نكند. »
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ »
« در حقيقت، كسانى كه كافر شدند اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند،
از آنها پذيرفته نخواهد شد، و عذاب دردناكى خواهند داشت. »
« فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مَأْوَئكُمُ النَّارُ هِىَ مَوْلَئكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ »
« پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شدهاند عوضى پذيرفته نمىشود. »
ــ و شفاعت كسى مقبول نمى گردد (53)
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَةٌ وَ لَا يُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه كسى از ديگرى چيزى دفع نكند و از كسى شفاعتى نپذيرند و از او فديه و غرامت نگيرند و نه ايشان يارى شوند. »
« يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَِ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ وَ الْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ »
« اى كسانى كه ايمان آوردهايد! پيش از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى هست و نه دوستى و شفاعتى،
از آنچه روزيتان كردهايم انفاق كنيد و [بدانيد كه] كافران، ستمگرانند. »
« وَ اتَّقُواْ يَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيًْا وَ لَا يُقْبَلُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ »
« و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى را از ديگرى دفع نكند و از او عوض نپذيرند و هيچ شفاعتى به كارش نيايد و نه ايشان يارى شوند. »
« فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ »
« پس شفاعت شفيعان سودشان نبخشد. »
دارد ...
_____________ فهرست آیات _____________
51ـ النحل 25/, عنكبوت 13/. ضمناً از اينجا مى توان حدس زد كه كسانى هم كه موجب هدايت ديگران شده اند ثواب مضاعف خواهند داشت
چنان كه صريحاً در روايات آمده است.
52ـ بقره 48/, 123, آل عمران 91/, لقمان 33/, مائده 36/, حديد 15/.
53ـ بقره 48/, 123,254, مدثر 48/.