
فلسفه مهریه ، هدیه و پیشکش مرد به زن برای نشان دادن صداقت در عشق و خواستاری اوست، نیز به جهت رعایت شان و منزلت زنان است. تفاوتهای زن ومرد، همواره جنس زن را مطلوب و جنس مرد را طالب قرار داده است. طالب بودن و به دنبال مرد دویدن، در شان زنان نیست. بلکه در عین تساوی در ازدواج و بهره مشترک گرفتن از مزایای آن، خودداری ظریف زنانه از رفتن به طرف مرد و معامله کردن با او، برای خلق عشق و لذت، و حفظ کرامت زن لازم است. این خودداری و نازفروشی، برای مرد هزینه بردار است که اگر صادق است و خواهان، باید هزینهاش را بپردازد. شهید مطهری میگوید: «مهر با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد. (زن با گرفتن هزینهای از مرد نشان می دهد که او طالب مرد نیست مرد طالب اوست.) زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح شیرین بفروشد.» مهریه، قیمت خرید زن نیست. لفظ "نحله" در آیه تصریح در هدیه بودن مهریه دارد. مخصوصا آنکه در سیستم ازدواج اسلامی، زن با ازدواج، نه برده مرد می شود و نه مالش در اختیار او قرار می گیرد ( تنها تمکین و عدم خروج از منزل، بدون در نظر گرفتن رضایت شوهر، که از لوازم تمکین است بر او واجب میشود) . مهریه قیمت چه چیزی است؛ در حالی که حقیقتا این مرد است که برای تامین مایحتاج زن مامور به خدمت می شود! بنابراین مهر هر فلسفهای داشته باشد؛ قیمت خرید زن نخواهد بود. به قول استاد شهید مطهری « مگر هر پولی که کسی به کسی میدهد، می خواهد او را بخرد؟ پس باید رسم هدیه و بخشش و پیشکش را منسوخ کنند. قرآن تصریح می کند که مهر، عنوانی جز عطیه و پیشکشی ندارد. بعلاوه اسلام قوانین خود را چنین تنظیم کرده که مرد حق هیچ گونه بهرهبرداری اقتصادی از زن ندارد. در این صورت چگونه می توان مهر را به عنوان قیمت زن یاد کرد ؟ » هر قانونی می تواند مزایای فراوانی داشته باشد که با نظر به تمام آن مزایا، وضع قانون صورت گرفته باشد. اکثر قوانین اسلامی از هر جهت که بررسی شوند از آن رو که هماهنگ با فطرت و نظام آفرینش هستند، مطلوب بوده و دلیلی برای تایید صحت و حمایتشان یافت می شود. لذا در باب فلسفه مهر در روایات هم، دلائلی ذکر شده است من جمله در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: ّ این كه مهر بر عهده مرد است نه زن با این كه فعل هر دو یكى مىباشد آن است كه: مرد وقتى نیازش از زن برطرف شد (مقصود اشباع شدن مرد از زن است در عمل نزدیكى) از او جدا شده و منتظر برطرف شدن حاجت زن نمىگردد از این رو مهر بر عهده او است نه بر ذمّه زن. (علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج2، 643) هر حال در رابطه زناشویی فاعل مرد است لذا بسیاری از اوقات زن مانند مرد از این رابطه اشباع نمیشود. در بعضی از روایات نیز سخن از خرید و فروش است و مهریه بهای این معامله معرفی شده است. گفتنی است این خرید و فروش، خرید و فروش زن نیست بلکه نظر به همان فاعلیت مرد و اختیار داری او در روابط زناشویی است که امری طبیعی و فطری بوده و شرع آن را ملاحظه کرده است. لذا در روایتی از حضرت اباالحسن علىّ بن موسى الرّضا(علیهالسّلام) نقل شده است که در پاسخ به این سوال فرمودند: علّتش آن است كه بر مردان هزینه اداره زنان واجب است چه آنكه زن نفس خود را فروخته و مرد مشترى آن است و بدون شك بیع بدون ثمن نبوده و اساسا خرید بدون پرداخت ثمن تحقّق نمىیابد. (علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج2، ص 601) . هر حال حجب زن و رعایت شان و شئونات زنانگی باعث می شود که زن در روابط زناشویی به اندازه مرد، خرسند نگردد. این میتواند دلیل اخلاقی برای پرداخت مهر به زن تلقی شود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) : و هر كس مهریه زنش را ندهد نزد خدا زناكار به شمار مىرود، و روز قیامت خدا به او مىگوید: اى بنده من، كنیزم را با پیمانى كه از تو گرفتم به همسرى تو در آوردم ولى تو به عهد من وفا نكردى. اینجاست كه خداوند خود حق آن زن را مطالبه مىكند و تمام حسنات مرد به حق آن زن مىرسد و فرمان صادر مىشود كه او را به دوزخ بیفکنید .
وجوب مهریه و سفارش به پرداخت آن "کی داده، کی گرفته"، یکی از ضرب المثل های معروف در باب مهریه است که نشان می دهد در عرف ما هر چند چانه زدن در بازار مهریه رایج است، و بازار مهریه های کلان، داغ است؛ اما تا پای طلاق وسط نیاید، مهریه دادن و گرفتنی در کار نیست. به عبارت دیگر خواستن مهریه در عرف ما مساوی با اعلام طلاق است. چنانچه زنی مهرش را مطالبه کند، عندالمطالبه طلاقش می دهند. البته این یکی از مضرات مهرهای سنگین است اگر مهریه ها سبکتر باشند، پرداخت آن با کینهورزی و طلاق همراه نخواهد شد. اما از حق هم نگذریم معمولا مردان ایرانی مال زنانشان را به رسمیت نمی شناسند. مخصوصا اگر آن مال را خودشان به زن بخشیده باشند. لذا زن ایرانی معمولا به صلاحدید خود نمی تواند راجع به سرویس طلا یا مهریه اش، یا حتی آنچه اقوام موقع ازدواج به او هدیه کرده اند، تصمیم بگیرد. اینها مال مردان است هر چند در اختیار زنان قرار دهند. است که در شریعت مقدس اسلام پرداخت مهریه مستحب نیست؛ واجب است. آن هم واجبی که سفارش شده با رضایت خاطر انجام شود. همچنین آقایان نهی شده اند که زنان را مجبور به گذشت نمایند. «وَلا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ ...»(نساء/19)؛ «آنها را تحت فشار قرار ندهید به خاطر این كه قسمتى از آنچه را به آنها دادهاید (از مهر) تملك كنید » رسول خدا(صلی الله علیه و آله): وَ مَنْ ظَلَمَ امْرَأَةً مَهْرَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللهِ زَانٍ وَ یَقُولُ اللهُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَبْدِی زَوَّجْتُكَ أَمَتِی عَلَى عَهْدِی فَلَمْ تَفِ لِی بِالْعَهْدِ فَیَتَوَلَّى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَلَبَ حَقِّهَا فَیَسْتَوْجِبُ حَسَنَاتِهِ كُلَّهَا فَلَا یَفِی بِحَقِّهَا فَیُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،283)؛ و هر كس مهریه زنش را ندهد نزد خدا زناكار به شمار مىرود، و روز قیامت خدا به او مىگوید: اى بنده من، كنیزم را با پیمانى كه از تو گرفتم به همسرى تو در آوردم ولى تو به عهد من وفا نكردى. اینجاست كه خداوند خود حق آن زن را مطالبه مىكند و تمام حسنات مرد به حق آن زن مىرسد و فرمان صادر مىشود كه او را به دوزخ بیفکنید.(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق، ترجمه انصارى، 557) پرداخت مهریه، پاکی و آن همه صدق و صفای ازدواج را از بین می برد هر چند شرعا و اخلاقا ازدواج محسوب شود، برکات ازدواج را نخواهد داشت زیرا در حق یکی از طرفین ظلم شده است. َ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ لَمْ یَنْوِ أَنْ یُوَفِّیَهَا صَدَاقَهَا - فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زَان (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص 399)؛ هر كس در مورد مهریّه به زنان ستم كند، مثل این است كه، به صورت «زنا» با آنان آمیزش كرده است! (نوادر راوندى، ترجمه صادقى اردستانی 256( مهریه مساوی با دزدی همچنین امام صادق(علیه السلام) فرموده اند، دزدان سه گروهند: كسى كه زكات نپردازد. كسى كه مهریه و كابین زنان را نپردازد و خوردن آن را حلال بشمرد. و كسى كه وام بگیرد و قصد پرداخت آن را نداشته باشد. (ارشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج1، 457)
مهریه؛ کی داده، کی گرفته! «رُویَ أَنَّ مِنْ بَرَكَةِ الْمَرْأَةِ قِلَّةَ مَهْرِهَا وَ مِنْ شُؤْمِهَا كَثْرَةَ مَهْرِهَا(من لا یحضره الفقیه، ج3،387)؛ روایت شده است كه از بركت زن كمى مهریّه اوست و از بىخیرى او بسیارى آن . مهریه در اسلام از سقف و کف وجوبی برخوردار نیست اما سفارشات فراوانی به جهت قرار ندادن مهریههای بسیار پایین و بسیار بالا شده و در مقابل به مهریههای کم، مخصوصا به مهرالسنه زیاد سفارش شده است. در مورد مهریه بسیار پایین از حضرت على(علیهالسّلام)، روایت است که فرمودند: من خوش ندارم كه مهر را كمتر از ده درهم كنند، بلكه بیشتر از آن قرار دهند تا به مهر زنان نابكار (مبلغی که در عوض زنا به زانیه می دهند) شباهت پیدا نكند. (علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج 2،599) مهرالسنه که میزان مستحب در مهریه است، همان مهریه دختران و همسران پیامبر است. «ما زوّج رسول الله صلّى الله علیه و آله شیئا من بناته ولا تزوّج شیئا من نسائه على أكثر من اثنتی عشرة أوقیة و نشّ - یعنی نصف أوقیة ذهبا؛ رسول خدا(صلّى الله علیه و آله) مهریه دختران و همسرانش را بیش از 5/ 12 اوقیه نقره قرار نداد. (چهل حدیث، ص 28، حدیث 10 از امام صادق علیهالسلام) "اواقى" جمع "اوقیه" است و اوقیه واحد وزنی است که بنابر نقل دهخدا هر اوقیه بزرگ معادل یک کیلوگرم و هر اوقیه کوچک یک سوم آن است. اما در زمان رسول خدا هر اوقیه نقره برابر با چهل درهم بوده است. بنابر این دوازده و نیم اوقیه معادل پانصد درهم آن زمان بوده است. لذا مهرالسنه 500 درهم شناخته شده است. که طبق تحقیقات موسسه دارالحدیث، برابر با 1500گرم نقره خالص اعلام شده است. قیمت فعلی نقره هر گرم800 تومان است که در این صورت مهر السنه برابر با یک میلیون و دویست هزار تومان میشود. (بر طبق کتاب تحکیم خانواده، محمدی ری شهری، موسسه دارالحدیث( (نرخ نقره 999عیار هر گرم درتاریخ 20 مرداد92 = 22/134 ریال) جواد(علیهالسلام) در وقت خواستگاری و اجرای عقد نکاح آن زن، پس از حمد و سپاس و شکر نعمتهای الهی فرمودند: «... محمد بن علی بن موسی دختر مأمون ام الفضل را برای خود خواستگاری می کند و صداق آن را مهر جدّه خود حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر را که پانصد درهم است قرار می دهد» . امام رضا(علیهالسلام) روایت شده است که فرمودند: «اذا تزوّجت فاجهد أن لا تجاوز مهرها مهر السّنّة و هو خمسمأة درهم فعلی ذالک زوّج رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و تزوّج نسائه.» هر گاه ازدواج کردی بکوش تا مهر آن از مهر السّنّة تجاوز نکند. بر همین میزان پیامبر اکرم(صلی اللّه علیه و آله) دختران خود را شوهر میداد و همسر میگرفت. آنگونه که از روایات به دست می آید امامان معصوم(علیهمالسلام) نیز همین سیره را پیاده میکردند و از آن عدول نمی کردند، حتی مهریه ام الفضل دختر مأمون از سوی امام جواد(علیهالسلام) نیز همین مقدار بوده است. حضرت در وقت خواستگاری و اجرای عقد نکاح آن زن، پس از حمد و سپاس و شکر نعمتهای الهی فرمودند: «... محمد بن علی بن موسی دختر مأمون ام الفضل را برای خود خواستگاری می کند و صداق آن را مهر جدّه خود حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر را که پانصد درهم است قرار می دهد.» روایت دیگری حاکی از این است که آن حضرت اصل مهر را پانصد درهم مقرر فرمود، ولی صد هزار درهم دیگر جدای از مهر، به او بخشید. (اقتباس از سایت حوزه، مقاله پرداخت مهریه) اهل بیت اگر هم میخواستند بخشش بیشتری داشته باشند، آن را جدای از مهریه اعطا میفرمودند تا هم موجب رواج مهریه های سنگین نشوند و هم از سیره و سنت پیامبر خارج نگردند. اکنون نیز برای هر بانوی مومنهای که محب و پیرو اهل بیت(علیهم السلام) هست، افتخار است که مهرش همچون مهریه سرور بانوان عالم – حضرت فاطمه اطهر سلام الله علیها – باشد. ادب و احترام نسبت به حضرت زهرا در آغاز زندگی پشتوانه محکمتری برای دوام زندگی زوجین خواهد بود تا معین کردن سکههایی که یا باید فراموششان کرد یا با ناراحتی و مرافعه (آن هم به صورت اقساط ) گرفت! آنهایی که از ازدواجشان گذشته و مهریه معین دارند و هنوز همسرانشان را مدیون خود باقی گذاشتهاند، فرصت بسیار خوبی دارند تا به روایاتی که در باب بخشش مهریه است عمل کنند و خود را به ثواب عظیم آن رسانده و آنچه را که به زعم خود موجب دوام زندگیشان میدانند (مهریه) را با خداوند معامله کرده و با اعتقادی عمیق، به لطف و کرم او مخصوصا در حق زنان، امیدوار بوده و نسبت به خدا حسن ظن داشته باشند. که در این صورت خوشبختی پایدار را از سوی کسی دریافت خواهند کرد که نه فراموشکار است و نه بخیل. بلکه خدای کریم و بزرگی است که همواره عطا می کند و خسته نمی شود. نیز برای هر بانوی مومنهای که محب و پیرو اهل بیت(علیهم السلام) هست، افتخار است که مهرش همچون مهریه سرور بانوان عالم – حضرت فاطمه اطهر سلام الله علیها – باشد. ادب و احترام نسبت به حضرت زهرا در آغاز زندگی پشتوانه محکمتری برای دوام زندگی زوجین خواهد بود تا معین کردن سکههایی که یا باید فراموششان کرد یا با ناراحتی و مرافعه (آن هم به صورت اقساط )گرفت! «قَالَ رسول الله: ثَلَاثٌ مِنَ النِّسَاءِ یَرْفَعُ اللهُ عَنْهُنَّ عَذَابَ الْقَبْرِ وَ یَكُونُ مَحْشَرُهُنَّ مَعَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى غَیْرَةِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ وَ هَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا یُعْطِی اللهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ یَكْتُبُ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُنَّ عِبَادَةَ سَنَة.(إرشاد القلوب إلى الصواب، ج1، 175) اکرم فرمود: سه طایفه از زنانند كه خداوند ایشان را عذاب نكند و با حضرت فاطمه (سلام اللَّه علیها) بنت محمّد(صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) محشورشان فرماید و به هر یك از ایشان ثواب هزار شهید و ثواب عبادت یك سال عنایت فرماید؛ زنى كه بر غیرت شوهرش صبر كند، زنى كه بر بد اخلاقى شوهر صبر نماید و زنى كه مهریه خود را به شوهر ببخشد. َ قَالَ (صلی الله علیه و آله) أَیُّمَا امْرَأَةٍ وَ هَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا فَلَهَا بِكُلِّ مِثْقَالِ ذَهَبٍ كَأَجْرِ عِتْقِ رَقَبَة همان ، ص174) و فرمود: هر زنى كه مهریه خود را به شوهرش ببخشد، براى هر درهمى ثواب آزاد كردن بندهاى برایش منظور مىگردد. میتوان هم به ثواب بخشش رسید و هم از مهرالسنه تبعیت نمود. مهریه به عنوان حلالترین مال یاد شده و برکت دارد لذا می توان آن مقدار از مهریه را که معادل مهرالسنه است را دریافت کرد و مابقی را بخشش نمود شاید این کار هم نزد خداوند کمتر از بخشش تمام مهریه نباشد. بالا شرعا مجاز است، ولی آقایان نباید بیش از وسعشان مهریه قبول کنند. بخواهیم حکم شرع را بدانیم حکم این است که مهریه به رضایت طرفین تعیین می شود و میزانی برای آن نیست. بلکه هر اندازه هم که زیاد باشد، حرام نیست. در روایت معروفی است که: عمر سنگینى مهریه را منع كرد و گفت: «هر كسى مهر دختر خود را سنگین قرار دهد من آن مهریه را در بیت المال جاى خواهم داد.» عمر پنداشته بود كه چون پیامبر اکرم، فاطمه(علیهماالسلام) را به پانصد درهم به ازدواج امیرالمؤمنین در آورده بود، بالا بودن مهریه، حرام است. در برابر این سخن عمر، زنى به پا خواست و (با اشاره به آیه 20 سوره نساء) گفت: خداوند در قرآن فرموده «و آن زن را قنطارى مال دادهاید.» و آشكار نمود كه این آیه نص صریح در حلال بودن میزان مهریه دارد (و به این گفته عمر را متنبه کرد). این آیه خطاب به مردانی که همسرانشان را آزار میدادند که قسمتی از مهرشان را پس بدهند، تا او را طلاق داده و با دیگری ازدواج کنند، میفرماید و اگر خواستید به جاى همسرى كه دارید همسر بگیرید، حتى اگر به همسر اول یك پوست گاو پر از طلا مهر دادهاید نباید چیزى از آن را پس بگیرید، چگونه آن را با تهمت و دروغ و گناه آشكارى میخواهید پس بگیرید؟! «وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً .» هم باید توجه داشته باشند که به اندازه وسعشان در همان حین ازدواج، مهریه تعیین کنند و همان وقت هم بپردازند تا بعدا غول مهریه دشمن عشق و آزادیشان نگردد. حقیقتا تمام درد سرها در بازار مهریه از آنجا آغاز شد که پرداخت مهریه به آیندههای دور موکول شد اگر مثل سنت، در همان لحظه عقد پرداخت میشد، جوانان نمی توانستند ازدواج کنند مگر این که به مهریه های کم راضی شوند و دست از چشم و هم چشمی بردارند. بنابر این آیه شریفه مهریه اگر به اندازه پوست گاوی که پر از طلا و نقره(قنطار) باشد باز هم، بر زن حلال است و پس گرفتن آن با زور بر مردان روا نیست. اما آقایان هم باید توجه داشته باشند که به اندازه وسعشان در همان حین ازدواج، مهریه تعیین کنند و همان وقت هم بپردازند تا بعدا غول مهریه دشمن عشق و آزادیشان نگردد. حقیقتا تمام درد سرها در بازار مهریه از آنجا آغاز شد که پرداخت مهریه به آیندههای دور موکول شد اگر مثل سنت، در همان لحظه عقد پرداخت میشد، جوانان نمی توانستند ازدواج کنند مگر این که به مهریه های کم راضی شوند و دست از چشم و هم چشمی بردارند. امروزه چون عادت بر این است که مهریه ها پرداخت نمی شود و به آینده موکول شده و یا اصلا قصد دادنی در کار نیست، حد مهریه ها در هنگام عقد بسیار بالا و افسانه ای تعیین می شود. همین حد غیرمنطقی، خود نشانه عدم تصمیم برای پرداخت مهریه است. معروف است که سنگ بزرگ، نشانه نزدن است! (از ضرب المثلهای رایج ایرانی) اما همیشه و همه افراد هم، به این عادتهای عرفی پایبند نیستند؛ هم اکنون چه دامادهای جوانی که به علت بدهی مهریه در بندند! همانهایی که مدعی بودند این دختر با دخترهای دیگر فرق دارد! البته اگرچه همه یاد گرفتهاند در این آشفته بازار، زنان را خطاب قرار داده و سرزنش یا نصیحت کنند، اما تقصیر مردان هم اگر نگوییم بیش از زنان بوده، کمتر هم نبوده است. بسیاری از مهریه های کلان وقتی پیدا شدهاند، که داماد روی جیب پدرزن حساب کرده و با خود اندیشیده از این همه مالی که از طریق وصلت با فلان خانواده مرفه نصیبم میشود، هزار سکه ای هم به خودشان پس خواهم داد؛ آن هم اگر مطالبه کردند و مغلوبم کردند؛ که بعید است ! با همین حساب و کتاب است که هر چه شرط می گذارند و مهریه را بالا می برند، خم به ابرو نمیآورد. اما مردانی هم هستند که با یک دختر معمولی و از یک خانواده متوسط ازدواج می کنند و باز هم بدون هیچ دلیلی، هرگونه زورگویی در باب مهریه را تحمل می کنند و یک لحظه هم از خودشان نمی پرسند اگر اینها قرار است مهریه را نگیرند، پس این همه اصرار و پافشاری برای چه؟ این دسته از آقایان دیگر محشرند! چه باید گفت؟!