سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

قفل شده
Senior Member
Senior Member
پست: 167
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۹, ۱:۲۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 589 بار
سپاس‌های دریافتی: 255 بار
تماس:

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط رهرو حضرت زهرا »


اگر دوستان عزیز درباره ی خلاف های ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه شک دارند

میتونند به این آدرس ها بروند و با سند و مدرک خلاف ها رو ببینند

ناشنیده هایی از عایشه در کتب اهل سنت

[External Link Removed for Guests]

شناخت عمر ابن خطاب از کتب اهل سنت

[External Link Removed for Guests]

از اهل بیت دفاع کنیم

[External Link Removed for Guests]

یا علی


تمام آیه قرآن همین است

تمام حرف یزدان این چنین است

به کوری دو چشم اهل بدعت

فقط حیدر امیرالمؤمنین است

:-:
یا علی :-:


Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط amoonaser »

بسم رب الحسين عليه السلام

سلام بر شما

اینجانب با استاد عبدالحسین عزیز بحث این تاپیک را مطرح کردم ....

ایشان نیز قبول نمودند که با کاربر " یاس من " مناظره ای در این باب انجام دهند ولی با شرایط زیر که در ذیل نقل قول می کنم :


من حاضرم با ایشان مناظره کنم ، اما مشروط بر اینکه :
اولا : کس دیگری دخالت نکند
ثانیا : موضوع مناظره کاملا مشخص باشد و بحث علمی باشد نه بچه گانه و غیر علمی
ثالثا : هرگز از موضوع خارج نشویم
رابعا : اگر یاس من به اشتباهش پی برد صراحتا اعلام کند و دیگر قول بدهد این مزخرفات را تکرار نکند . اگر هم ثابت شد بنده اشتباه می کنم من صراحتا اعتراف می کنم .
از طرف دیگر باید قول بدهد به هر سوالی که کردم پاسخ بدهد .
حقیر نیز به هر سوال مربوط به بحث ایشان جواب خواهم داد .


به نظر من اگر کاربر " یاس من " نیز مشکلی ندارند ؛ بسم الله را بگوییم و از محضر این مناظره استفاده کنیم .....

یا علی ع
جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

[quote="محی الدین14"] بسم الله الرحمن الرحیم
 

پاسخ هایم با فونت آبی خواهم نوشت :
با سلام به کاربر محترم یاس من

لعن و سب علنی من هم عرض کردم خدمتتون که موافق نیستم ولی میتونم نظرتون رو راجع به این آیات و احادیث و شواهد تاریخی بپرسم:
من نمی دونم شما چه اصراری دارید که ما نمونه بیاریم که خود معصوم لعن و سب کرده باشند چراکه سخنان و افعال آنها برای ما حجت است و نه فقط افعال آنان.
البته من نمونه هایی برای شما هم از اوامر آن بزرگواران و هم از افعال خود آنان که اقدام به لعن و سب کرده اند ذکر میکنم: (اینها دلایلی است که مرا با کمی تردید با عقاید قبلی ام مواجه کرده)

دستور های آن بزرگواران بر لعن:

1.پیامبر اکرم صلی الله علیه فرمودند: «اذا رایتم البدع من بعدی فاظهروا البراءه منهم و اکثروا من سبهم والوقیعه فیهم» «هرگاه پس از من بدعت گذاری را مشاهده کردید از او اشکارا بیزاری بجویید و زیاد انها را دشنام دهیدو غیبت کنید.» (مکاسب شیخ انصاری ص 32 و مصباح الفقاهه (ایت الله خویی)

جواب : پیامبر.......فرمود .........قبو ل
پس چرا حتی یکنفر از معصومین ؛ علیهم سلام پس از وفات پیامبر گرامی به دستور پیامبر (ص)عمل نکردند
برای نمونه عمر دوتا سنت پیامبر را تحریم کرد (المتعه وحج النساء) ...........تنها چیزی که حضرت علی درباره این کار انحرافی عمر فرمود :
اینکه اگر عمر متعه را حرام نمیکرد جز انسان شقی أحدی زنا نمی کرد ........همین

ونیز درباره بدعه نماز مستحب بصورت جماعت خواندن نیز ؛ حضرت از مردم خواست که این کار نکنند ولی مردم قبول نکردند
پس ائمه اطهار هرگز به دستور پیامبر مبنی بر سب ولعن علنی وبا اسم به سه نفر بدعتگذار؛ عمل نکردند ...........که نکردند...........چرا؟
وتاریخ شاهد بر این مدعا


2.قال الصادق علیه السلام :«نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما و البراءه منهما» «ما گروه بنی هاشم بزرگ و کوچک خود را به سب و دشنام دادن و بیزاری جستن از ان دو (عمر و ابابکر) امر می کنیم.» (بحار الانوار ج 44 ص 304)
درهیچ جای تاریخ سب ولعن علنی وبا اسم توسط اولی الامر علیهم السلام یاد ویا ذکر نشده است
قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین ..........قران کریم
لعن و سب از زبان خود معصومان علیهم السلام

3.در زیارت ناحیه مقدسه که از زبان مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف جاری شده می خوانیم :«السلام علی قتبل الادعیا» «سلام بر کشته شده به دست زنازادگان.»
عمر است که فاطمه زهراء را(س) شهید کرده است ..............یک
در این دعا قتیل الادعیا منظور کشته شده فرد مذکر است ونه مؤنث است.................دو
در اینجا نام چه کسی توسط امام زمان ذکر شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینجا باز اسم کسی برده نشده است

1.عبدالرحمن بن عوف می گوید:وقتی مروان را نزد پیامبر اوردند حضرت فرمودند: «هو الوزغ ابن اوزغ المعلون بن المعلون» «او چلپاسه (سوسمار کوچک) پسر چلپاسه و ملعون پسر ملعون است.» (شفا ء الصدور فی شرح زیارت عاشورا ج1 ص 324)



همه میدانند که مروان توسط قران بعنوان فاسق معرفی شده است

قران :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
در ضمن :
یک عده تروریسم در بازگشت از جنگ تبوک ؛ خواستند پیامبر اکرم را ترور کنند وتاریخ ذکر میکند که عمر نیز در این توطئه شریک بود
اینجا چرا پیامبر به عمر ویا به بقیه تروریسم ها فحش وناسزا نگفتند
2.امام حسین علیه السلام درباره ابن زیاد «لعنت الله علیه » فرمودند:« الا و ان الدعی بن الدعی قد رکزنی بین اثنتین بین السله و الذله » « ای مردم اگاه باشید این شخص که پدر او معلوم نیست-زنازاده است- مرا بین دو کار مخیر گذاشته است. (مستدرک السفینه البحار ج 3 ص 451)
اینجا امام حسین (ع) اصل ونسب ابن زیاد را اعلام میکند و اصل ونسب پاک ومطهرش را نیز اعلام میکند وبعد به دنیا وتاریخ اعلان میکند هیهات منا الذله .........است ...............
اینجا امام حسین از لعن وفحش وسب وهتاکی علیه ابن زیاد استفاده نکرد...........
عجب مغلطه کاری میکنید.............
3.در تفسیر عیاشی مروی است که امام صادق علیه السلام هرگاه اسم دو نفر را می شنیدند فورا می فرمودند:«ولد الزنا» یکی منصور دوانقی و یکی عمر بن خطاب.
اگر امام صادق چنین منطقی داشت ................امام صادق نبود امام فحاش بود
پس بشنوید این داستان راستان شهید مطهری :



یکنفر با امام صادق خیلی دوست بود ؛ این فرد روزی جلو امام صادق به نوکرش گفت :

ولد زنا ..............

امام صادق فرمود :

چرا فحش دادید

ان فرد گفت این مسلمان نیست .............

امام صادق فرمود : اگرچه این فرد مسلمان نیست ولی والدینش با سنتهای خودشان ازدواج کرده اند

از این زمان ببعدتاریخ می نویسد که امام صادق با این فرد تا آخر عمر با وی قهر نمود وصحبت نکرد

4.امیرالمومنین علیه السلام به معاویه فرمودند: «به زودی ...فرزندت یزید که خدا او را لعنت کند فرزندم حسین را می کشد اری این کار فقط از ان زنازاده ساخته است...یکی از فرزندان تو (سفیانی) بسیار شوم و ملعون احمق و ستمگر قلبش واونه و سرسخت و مرد غلیظی است که خداوند مهر و رحمت را از قلب وی کنده است .دائی های او از نسل سگ هستند!!!!!!!!گویی او را میبینم» (اسرار ال محمد علیهم السلام ص 174)

امیر المومنین در جنگ صفین به سربازان وی که در حال فحش وناسزا به معاویه وسربازانش ...........بودند ..............نهی نمود :
وفرمود:



لاتکونوا سبابین

این تناقضی است که من با آن مواجه شدم اگر لعن و سب نباید علنی باشد (که هنوز هم به آن اعتقاد دارم) پس این روایات بالا که لعن و سب علنی است آیا در شرایط خاصی بوده یا جواز آن فقط برای معصومین بوده ؟؟؟؟؟ و جمع آن با آیه 108 سوره ی انعام چگونه است؟

الله اعلم
میشه خواهش کنم جناب آقای عبدالحسین را بیشتر معرفی کنید تا ما هم با ایشان آشنا شویم.

همه عبدالحسین را می شناسند بروید به آن سایت که هک شده است
تصویرتصویرتصویر
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

رهرو حضرت زهرا نوشته شده:
اگر دوستان عزیز درباره ی خلاف های ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه شک دارند

میتونند به این آدرس ها بروند و با سند و مدرک خلاف ها رو ببینند

ناشنیده هایی از عایشه در کتب اهل سنت

[External Link Removed for Guests]

شناخت عمر ابن خطاب از کتب اهل سنت

[External Link Removed for Guests]

از اهل بیت دفاع کنیم

[External Link Removed for Guests]

یا علی

کسی نگفته است که اینان خوب هستند ...............ولی ما بر اساس سیرت اهل البیت علیه السلام وفتاوی مراجع تقلید ومقام عظمای ولایت حق لعن وفحش وهتاکی علنی وبا اسم ...............بر آنا ن نداریم
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

amoonaser نوشته شده:بسم رب الحسين عليه السلام

سلام بر شما

اینجانب با استاد عبدالحسین عزیز بحث این تاپیک را مطرح کردم ....

ایشان نیز قبول نمودند که با کاربر " یاس من " مناظره ای در این باب انجام دهند ولی با شرایط زیر که در ذیل نقل قول می کنم :


من حاضرم با ایشان مناظره کنم ، اما مشروط بر اینکه :
اولا : کس دیگری دخالت نکند
ثانیا : موضوع مناظره کاملا مشخص باشد و بحث علمی باشد نه بچه گانه و غیر علمی
ثالثا : هرگز از موضوع خارج نشویم
رابعا : اگر یاس من به اشتباهش پی برد صراحتا اعلام کند و دیگر قول بدهد این مزخرفات را تکرار نکند . اگر هم ثابت شد بنده اشتباه می کنم من صراحتا اعتراف می کنم .
از طرف دیگر باید قول بدهد به هر سوالی که کردم پاسخ بدهد .
حقیر نیز به هر سوال مربوط به بحث ایشان جواب خواهم داد .



به نظر من اگر کاربر " یاس من " نیز مشکلی ندارند ؛ بسم الله را بگوییم و از محضر این مناظره استفاده کنیم .....

یا علی ع


من هم شرایط دارم :
1 - مؤدب باشد وتهمت وتوهین نکند والا من بلافاصله مقابله به مثل خواهم کرد ...........که در اینجا کسی حق ندارد مرا اخراج کند
2 - منظور از بحث علمی چیست؟ اینکه فقط حدیث بیاورید وبس واز قران ایه نیاوریم ..............
ما میگویم :
هر سخنی که میگوید باید مستند به قران مجید باشد وسیرت عملی پیامبر اکرم واهل بیتش گرامیشان باشد وبس
3 - نامبرده باید مشخص کند که آیا او مجتهد است یا محتاط یا مُقلد ..................
ونظر وی درباره اجتهاد چیست؟
4 - عبدالحسین اگر متوجه شد که موضعگیری هایش اشتباه است دیگر حق ندارد به احدی توهین ویا تهمت بزند ویا مسخره نماید
5 - نظر نامبرده در باره عقل چیست؟ آیا از ابزار شناختی ومعرفتی در اسلام محسوب میشود یا خیر؟
بعبارتی وظیفه عقل در دین اسلام چیست؟

بسم الله
من حاضرم
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

در تاریخ نقل شده است که عمر بن الخطاب در بیش از هفتادمرتبه گفته است :
لو لا علی لهلک عمر ............
خوب من در اینجا سوال دارم:
مگر شما ها نمی گوید :
- مگر عمر منحرف نبود ؛ ..................
مگر عمر قاتل زهرا وفرزندش محسن نبود..............
مگر عمر غاصب ولایت نبود .............
مگر عمر اهل بدعت نبود ...........
مگر عمر درمقابل سخنان پیامبر اما وچرانمی گفت.................

...................مگر اصل ونسب وی نامعلوم نبود ................ومگر عمرو.و.و.و.و.


خوب چرا حضرت علی (ع) به عمر کمک میکرد وباعث تداوم حکومت غاصبش شد ...........

ده ها بار عمر در اداره مملکت ونظام اشتباه می کرد وحتی جان مردم وخودش را به خطر می انداخت وحضرت علی به کمکش می رفت .................

چرا معظم له با چنین فردی همکاری میکرد ؟

همکاری با طاغوت درست یا خیر؟

حفظ نظام که به دست طاغوت اداره میشود ..............در ست است یا خیر؟

اگر وحدت با اهل سنت درست نیست .............

پس چرا حضرت علی با سران اهل سنت در دوران حکومتشان همکاری کرد ؟

چه چیزی نظام اسلامی در آن روز تهدید می کرد؟

عثمان اینقدر از صراط مستقیم منحرف بود که مردم مسلمان پس از کشتنش ؛ او را در قبرستان یهود دفن کردند .............

حضرت علی چندین مرتبه به عثمان کمک کرد وهمکاری نمود واورا از مرگ نجات داد ..............چرا؟

مگر عثمان از بنی امیه نیست ومگر بنی امیه از شجره ملعونه نیست .............چرا امیر المومنین به بنی امیه کمک کرد

چرا پس از فتح مکه حضرت پیامبر , منزل ابوسفیان را بعنوان مأمن ومأوی قرار داد وفرمود هرکه در منزل ابوسفیان رود در أمان است


امان است
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

 



[
quote="amoonaser


"]بسم رب الحسين عليه السلام

سلام بر شما

باز هم دکتر یاس من و باز هم حرفهای عوامانه ایشان !!!! <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />  
 
 یاس من :حرف دهن را بفهم واینقدر لاف نزن وبه معلوماتت غره مشو ...................مؤدب باش<o:p>  
 

متاسفانه ایشان در سایت دیگری نیز این حرفهای بی اساس را بیان کرده اند و جواب و بلکه اجوبه بسیار بر علیه خود دیده اند ، ولی هنوز در دیگر جاها حرفهای مضحک می زنند !!!

   
 یاس من :باز چرت جواب دادی ومزخرف حرف زدی ...............در ان سایت دیکتاتور مابانه وزندان وار وقتی جواب شماها را دادم ؛ اخراجم کردید ...............چون ظرفیت شنیدن ..........حرف حق ندارید .............   
 تمام حوزه های علمیه قم ونجف ومشهد واصفهان از شما اخباریون متنفر هستند وشماها در حوزه ها قدرت مانور وعرضه اندام ندارید ومطرود المله هستید
شاید این دکتر مدعی اصول گرایی ( و متهم کننده دیگذان به اخباری گری ) نمی داند که در حجیت افعال معصوم علیه السلام ، الزاما عمل وی سبب حجیت نیست بلکه تقریر معصوم علیه السلام بر عملی و یا سخن وی در تایید یک عمل و یا رد آن نیز حجت است !!
یاس من : ائمه اطهار می فرمایند:  
 
 کونوا لنا دعاه بغیر السنتکم    
 حضرت علی می فرماید : من هر سخنی یا وصیتی که به شماها میگویم ؛ قبلاٌ به آن عمل کرده ام بعد به شما سفرش میکنم   
 
و شاید این دکتر اصول گرای ما نمی داند که در همه مسائل الزامی به انجام آن توسط معصوم علیه السلام نیست بلکه بسیاری از اعمال هستند که بر اساس قاعده " اصاله الاباحه " می توان آن را جایز شمرد .... چه برسد به بحث سب و لعن که از معتقدات شیعه می باشد .   
 یاس من :خوب بر اسا س همین سخن بالا تمام مراجع تقلید شیعه امروزه ؛ به احدی از مسلمین اجازه سب ولعن وهتاکی به ابوبکر وعمر وعثمان وعایشه نمی دهد ................ولی شماها که اجتهاد وعقل را قبول ندارید ...............معلومست ؛ راه انحراف را در پیش می گیرید  

 
البته این دکتری که فتوای آیت الله خامنه ای را بیان می کند خبر ندارد که آیت الله خمینی به صراحت معاویه و عایشه را از سگ و خوک بدتر می دانند !!!
 یاس من :
 ولی امام خمینی در طول حکومت بابرکتش هرگز اجازه نداد به احدی از اهل تسنن علناً توهین وهتاکی کنند<o:p>  
 امام به اهل تسنن احترام وعزت می گذارد ودر زمان ایشان قضیه وحدت میان اهل تسنن پایه گذاری شد<o:p>  
 لطفاً نام امام خمینی را نیاوردی که شماها نه امام خمینی قبول داردی نه ایه الله خامنه ای ونه ولایت فقیه ..............   
 این شماها هستید به همسر پیامبر تهمت زنا میدهید وبه عایشه میگوید فاحشته است ...............وای بر شماها اهل بدعت    
 
(( البته مصادیق سب نمودن در سیره آیت الله خمینی نیز وجود دارد که اگر لازم باشد بر اساس " صحیفه نور " بیان می کنم ))

شاید این دکتر ما نمی داند که آیت الله خمینی به صراحت و علنا ، معاویه ( علیه الهاویه ) را لعن کرده اند !!!!   
 
 یاس من :لعن کردن معاویه مجاز است چون در زیارت عاشوراء ذکر شده است

شاید این دکتر نمی داند که آیت الله خمینی به صراحت امر بر لعن و بیان غلط کاری های ظالمین بر اهل بیت علیهم السلام ( علی الاطلاق ) کرده اند !!!
  
امام خمینی هرگز اجازه لعن ونفرین وفحش وتف ونفرین به خلفاء بطور علنی وبا اسم ندادند   
 
     
 
علم این دکتر این است :

[
quote


="ياس من"]
به نقل از منقری تمیمی در کتاب واقعه صفین درباره موارد لعن در بیان حضرت علی (ع

)

اشاره کرد و گفت: آن حضرت در هنگام فراهم آوردن مقدمات جنگ صفین دید که یکی از


یارانش اهل شام را فحش و ناسزا می گوید و در واکنش به او بسیار ناراحت شد و


گفت:”لاتکونوا سبابین…” [/
quote


]


این دکتر مدعی ما اگر به نهج البلاغه مراجعه می کرد می فهمید که صحیح است عبارت این است :
انی اکره لکم ان تکونوا سبّابین
!!!!!

حال سوال ما از این دکتر فاضل و دیگر همفکران وی این است که اگر نفس سب کردن غلط است ، چرا امیرالمومنین علیه السلام نفرمودند : انی اکره لکم ان تکونوا ساب !! بلکه فرمودند : سباب ؟!!!

ایشان زیاد سب نمودن را - آنهم در آن شرایط - را بیان نمودند و نه اصل و ماهیت سب نمودن را !!!

بد نیست که سخنان استاد عبدالحسین عزیز ( که همین دکتر ما از جواب دادن به ادله ایشان درماند ولی باز هم طالب آمدن ایشان است ) را در اینمورد بیان نمایم :

[
quote


]


در نهج البلاغه می خوانیم که علی علیه السلام به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می دادند میفرماید:
انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم لکان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر؛


نقد و بررسی:


از ناحیه سند:
این روایت ضعیف السند و مرسل است.لذا نمیتوان به آن در چنین موردی استناد کرد،خصوصا که روایات صحیحه خلاف مضمون آن وجود دارند.

متن روایت
:
متن روایت نه تنها دلالتی بر نفی و رد سب ندارد،بلکه تایید سب است:

اولا:

حضرت میفرمایند
اصوب فی القول و ابلغ فی العذر
،و اصوب و ابلغ افعل تفضیل هستند،و در افعل تفضیل،خصوصیت مربوطه هم در مفضل وجود دارد هم در مفضل علیه،اما از آنجا که در یکی بیش از دیگری است،او بر دیگری برتری داده می شود.مثلا دو نفر مجتهد هر دو دارای علم هستند،اما از انجا که علم یکی بیش از دیگری است او "اعلم" از آن یکی میباشد.
وقتی حضرت میفرمایند اصوب و ابلغ،به این معنی است که هم در سب،و هم در وصف اعمال و ذکر حال،در هر دوی اینها هم "صواب" است و هم "بلاغ"،اما به اقتضای ظرف مکان،دومی بیش از اولی است!
لذا روایت تایید سب است،نه نفی سب!

ثانیا:

حضرت میفرمایند "سبابین"،و "سباب" صیغه مبالغه است و نهی از "سباب" بودن هیچ دلالتی بر نهی از "ساب" بودن ندارد،گرچه بالعکسش صادق است.لذا انچه مورد نهی-آنهم برای زمان و مکانی خاص-قرار گرفته نهی از "بسیار فحش دادن" است نه "مطلق فحش دادن".

ثالثا:

کلمه "اکره" هیچ دلالتی بر حرمت ندارد،الا اینکه همراه قرینه باشد،و در روایت هیچ قرینه ای وجود ندارد،و نهی حضرت نیز ارشادی است نه مولوی،چرا که فرموده اند فلو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم.....بدین ترتیب که مضمون روایت ارشاد به اهمیت وصف حال در آن شرایط است،نه بیان مرجوحیت سب.

رابعا:

ظاهر روایت این است که حکم متوجه مخاطبین است که حضرت با عبارت "لکم" از آنها یاد کرده اند،و این به دلیل ظرف زمانی و مکانی است که لحظه جنگ است و در زمان جنگ سب کردن جایگاهی ندارد.


[/
quote


]


**************************************

دکتر عزیز :

جناب محی الدین 14 نیز به روایتی صحیح السند ( موسوم به صحیحه داود بن سرحان ) نیز اشاره نمودند که برای اکثار در سب ( یعنی زیاد سب نمودن و نه فقط خود سب نمودن ) در مورد اهل ریب و اهل بدعت ، نه تنها ثواب وجود دارد بلکه درجه افرادی که دل به سخن معصوم علیه السلام می دهند بالا می رود !!!!

خانم دکتر اصولی ! آیا این هم اخباری گری است و یا جهالت شما بر روایات ؟؟!!!!

البته از کسی که عایشه ملعونه را " بی بی عایشه " می نامد ، اصلا انتظار ندارم که چنین حرفهایی را متوجه بشود !!

یا علی ع[/  
 
     
 یاس من :خدا لعنت کند دروغگویان را من هرگز نگفتم عایشه بی بی عایشه است ولی شماها که بی حیا هستید که به زن پیامبر اکرم فاحشه میگوید وای به حال شماها<o:p>  
 دومین کتاب محترم ومورد قبول شیعه بعد از قران کریم نهج البلاغه است    
 حضرت علی اصحابش را از لعن نهی کردن نمود وفرمود به جای لعن ونفرین وسب ...............<o:p 
 کاری دیگری انجام دهند؛ مولا فرمود:   
 و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم لکان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر؛ :   
 به جای لعنت بر فلانی گفتن ؛ نقاط ضعفش را بگویید وبس   
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

  بین اصولیون و   پرسش:   بین اصولی و اخباری چیست؟ کدام یک بهتر است؟   پاسخ:  


قبل از جواب به این سؤال، دوست داریم به نکته ای مهم اشاره کنیم. و آن این است که شیعه به دو دسته در عقاید تقسیم نشده است، که یکی از آنها اصولی و دیگر اخباری باشد بلکه اخباری و اصولی در اصول عقاید مشترک هستند (توحید- نبوت- معاد-امامت عدل و ...) و همینطور در همه فروع با هم مشترک هستند مثل نماز و روزه وحج و زکات و خمس و ... .

بلی اختلاف آنان فقط در منهج علمی و روش و طریقه وصول به حکم شرعی می باشد.

و در این روش می توان گفت در مسائل ذیل اختلاف مشرب و طریق دارند:

1- اجتهاد و تقلید- اصولیون قائل به اجتهاد هستند و کسی که مجتهد نیست باید از کسی که مجتهد است و کارشناس است تبعیت و اصطلاحا تقلید کند. ولی اخباریون از اجتهاد و تقلید از مجتهد، منع می کنند.

2- اصولیون تقلید ابتدایی از مجتهد میت را جایز و روا نمی شمارند. ولی اخباریون می گویند: مرگ و حیات در رجوع به متخصص و مرجع تقلید تغییری ایجاد نمی کند.

3- اخباریون چنین گمان کرده اند که کتب اربعه شیعه همه صحیح هستند. چون کسانی که این اخبار را جمع کرده اند اخبار صحیح را جمع و غیر صحیح را حذف کرده اند. و آنان تقسیم چهار گانه احادیث به (صحیح-حسن- موثق- ضعیف) را قبول ندارند. ولی اصولیون در این مسائل با آنان مخالف هستند.

4- صولیون دلیل عقل از قبیل تکلیف کردن فوق طاعت قبیح است، عقوبت کردن بدون بیان و نشان دادن راه، قبیح است و ... را قبول دارند اما اخباریون این امور عقلی را قبول ندارند و دلیل عقلی را نمی پذیرند.

5- حجیت ظواهر القرآن: اخباریون می گویند ما نمی توانیم به ظاهر قرآن عمل کنیم مگر آنکه از طریق اخبار و روایات تفسیر شده باشد. ولی اصولیون ظواهر قرآن در جایی که اخبار هم نباشد را حجت می دانند.

اما اینکه کدام یک از این دو طریقه درست تر است؟ همینقدر باید گفت که بساط اخباریون برچیده شده است. و الان داعی قابل توجهی ندارند. و اکنون حوزهای علمیه در جهان تشیع و مراجع بزرگ دینی اصولی منهج هستند و اخباریون تنها در گوشه های دور افتاده به غایت اندک و متفرق باقی مانده اند.تصویرتصویر
تصویرتصویر  
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

 [HIGHLIGHT=#00b0f0]قابل تامل وتوجه شماها   
 [HIGHLIGHT=#00b0f0]میدانید شما کی هستید   


اخباری به چه معناست؟و اخباریون چه کسانی هستند؟و فرق اخباری و اصولی در چیست؟
در خصوص سؤالی که بیان فرمودید، توجه به مطلب زیر حائز اهمیت می باشد :
مسلمانانی که در صدر اسلام بودند، برای استنباط احکام اسلامی، در درجه اول به قرآن کریم رجوع می کردند؛ همانطور که الآن نیز بزرگان دین، همین کار را انجام می دهند. ولی متأسفانه تقریباً مقارن با پیدایش "صفویّه"، در ایران جریانی به وجود آمد، و فرقه ای ظاهر شد، که ادعا می کردند که
فقط پیغمبر ( و امام)حق دارند به قرآن رجوع کنند، و دیگران چنین حقی را ندارند. و باید افراد دیگر و عموم مردم، به اخبار و احادیث رجوع کنند.
این گروه (اخباریون) در عین حالی که رجوع به قرآن را ممنوع کردند، رجوع به "اجماع" و "عقل" رانیز منکر شده، جائز نشمردند. چون ادعا می کردند که "اجماع" را اهل تسنن، از پیش خودشان ساخته اند؛ و عقل هم به خاطر اینکه ممکن است خطا کند، قابل اعتماد نیست. بنابراین تنها منبع برای رجوع انسانها، اخبار و احادیث می باشد، به همین دلیل است که این گروه "اخباریون" نامیده شدند. (و به هر کدام از "اخباریون" نیز می توان گفت "اخباری" یا "اخباری مسلک".)


این گروه به خاطر انکار حق رجوع به قرآن، و انکار حجّیت اجماع و عقل، اساساً "اجتهاد" را هم منکر شدند، زیرا "اجتهاد" به معنای فهم دقیق و استنباط عمیق است؛ و روشن است که فهم عمیق، بدون استفاده از عقل و استنباط غیر ممکن است. بنابراین اخباریون معتقد بودند که مردم بدون مراجعه به مراجع و مجتهدین، باید خودشان مستقیماً به اخبار و احادیث رجوع کنند. همانطور که مردم عوام به توضیح المسایل رجوع می کنند، و مسایل خود را دریافت می کنند.
سردسته "اخباریون" فردی به نام "امین استرآبادی"، و اهل ایران بود. او سالها مجاور مکه و مدینه زندگی می کرد. و کتاب معروفش نیز به نام "فوائد مدینه" می باشد، که در آن عقاید خود را ذکر کرده است.(1)
در مقابل اخباریه، "اصولیون" و پیروان مکتب اجتهاد قرار دارند، که احکام را از "کتاب و سنت و اجماع و عقل" استنباط می‌کنند. و معتقدند که تنها اخبار و روایات نمی تواند مصدر همه تکالیف، و جوابگوی همة نیازهای جامعه، در هر عصر و زمان باشد. پیش از غیبت امام عصر(، وظایف مکلفین شیعه از سوی امامان( ، به صورت شفاهی یا کتبی، مستقیماً یا توسط اصحاب و شاگردان، ابلاغ می گردید. و به ظواهر آن عمل می شد، و مشکلی پیش نمی آمد. اما بعد از غیبت امام عصر( و باگذشت زمان، و پیدا شدن مسایل و مباحث جدیدی که در عهد ائمه( مبتلا به نبوده است، و بعد از آنکه اخبار و روایات جعلی توسط دشمنان ساخته شد، گروهی از فقهای شیعه، ظواهر قرآن و روایات را برای پیدا کردن حقایق احکام الهی و صدور فتوی، کافی ندیدند، و کمر به اجتهاد و تحقیق بستند؛ و به علم کلام و اصول، و علوم عقلی روی آورند، و احکام شرع را با احکام عقل تطبیق نمودند. این فقها را "اصولی" می گفتند. (2)
خداوند متعال همة ما را با معارف ناب اسلام آشنا بفرماید؛ ان شاءا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مآخذ :
1. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری"اعلی ا... مقامه"، قسمت اصول فقه، ص12 به بعد
دائرة المعارف تشیع، جلد 2 ص7

>
Member
Member
پست: 92
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 31 بار
سپاس‌های دریافتی: 25 بار

Re: سوال از امنتاع كنندگان لعن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط ياس من »

 [FONT=&quot]طرح یک شبهه از اخباریون و جواب آن
  [FONT=&quot]


[FONT=&quot]استاد مطهری در مقاله ای راجع به مزیای مرحوم بروجردی، این نکته را آورده اند: شیخ انصاری (علیه الرحمة) در فرائدالاصول در مبحث برائت و احتیاط از یکی از اخباریین نقل می کند که آیا ممکن است خداوند در قیامت، بنده ای (یعنی یک اخباری) را بیاورد و بپرسد: چگونه عمل می کردی؟ و او بگوید: به فرمایش معصوم عمل می کردم و هر جا که کلام معصوم نبود احتیاط می کردم و آن وقت خداوند یک همچو آدمی را جهنم ببرد و از آن طرف، یک آدم لاقید و بی اعتنا به سخن معصوم (یعنی یک اصولی و پیرو مکتب اجتهاد) را که هر حدیثی را به یک بهانه طرد می کند، وارد بهشت کند؟ حاشا و کلا.   



[FONT=&quot]جوابی که [اصولیین و] مجتهدین می دهند اینست که اینگونه تسلیمها تسلیم به قول معصوم نیست بلکه تسلیم به جهالت است.  


[FONT=&quot]اگر احراز شود که فلان سخن از معصوم است ما هم می پذیریم اما شما می خواهید جاهلانه به هرچه می شنوید تسلیم شوید تصویرتصویرتصویر
قفل شده

بازگشت به “پرسش و پاسخ”