حدیث کساء

[sh.ahmad]

سلام علیک کنیززهراء ع چند نکته دررابطه با مقاله فوق
1- عن النبی ص "حبک للشیء یعمی ویصم" دوستی تو چیزی را کروکور میکند(ترا).
2-به فرمایش پیامبر وائمه ع "سب وتوهین به مسمان ومومن فسق وگناه کبیره است".
3-عن علی ع "لاعقل لمن لا أدب له"کسیکه ادب نداردعقل ندارد.
4-این آیه ای که نوشتیددرباره منافقین نازل شده ولی شما برای مسلمان و شیعه علی ع بکارمیبرید؟!
نتیجه: دوستی شما باعث نشودکه به دیگران توهین کنیدوبگوئیدآنان کروگنگ وکورهستندکه هم گناه کبیره است وهم بی ادبی وبی خردی است،وهمچنین برخلاف اخوت اسلامی وایمانی میباشد.
اگرتابع معصومین هستیدزبان خودرانگه دارید،واز توهینی که کردیداستغفارکرده وجبران نمائید.
والسلام علی من اتبع الهدی

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

جناب احمد عزیز


*** متاسفانه شما همانند جابجا کردن سخن دیگران از موضع خودش - می خواهید معنای واقعی سب را نیز از مکانش جابجا نمایید ....

کمی دقت نمایید زیرا صرف جواب دادن کاربر عموناصر اصلا مهم نیست بلکه دقت در بیان مطالب خیلی مهمتر است و حداکثر کار این است که بنده می گویم :

[HIGHLIGHT=#ffff00]ایها الناس ! بنده در مقابل جناب احمد عزیز کم آوردم ... فلیبلغ الحاضر الغائب !!! !



در معناب کلمات دقت نمایید .... معنای بیان شده در مورد سب از جانب آیت الله العظمی خوئی در اوج دقت است ..... اگر بنده به علامه طباطبایی بگویم " بیسواد " اصلا برای شما فرق می کند که این کلام در ایشان مصداق دارد یا خیر ؟؟؟؟ نه تنها فرقی نمی کند ، بلکه تمامی سایت بر علیه بنده می شوند که تو ( عموناصر ) به علامه طباطبایی توهین کردی !

این مطلبی است که به صراحت قابل وجدان است !!!!

مطابقت یا عدم مطابقت سب با واقع تاثیری در اصل سب ندارد و اساسا در تعریف سب چیزی به نام " عدم مغایرت با واقع " لحاظ نشده است . لذا اگر شما به عمر " حرامزاده " بگویید این سب است ، گرچه واقعیت دارد .
بگذریم که این ادعای مطابقت با واقع فقط برای در رفتن از جواب است و الا وقتی به همین اهل وحدت مثلا در خصوص عمر چنان بگویید فوری می گویند سب نکنید و حرام است !

(( اگر باور نمی کنید ، امتحان نمایید و عمر بن صهاک را " حرامزاده " خطاب نمایید تا عکس العمل افراد وحدتی را ببینید ))



*** در مورد فرض سب بر شما ( کذاب ) نیز استدلال شما خیلی جالب است .....

دوست گرامی : 4 تا سخن مخالف در سایت عقاید اسلامی به شما گفته شد ، قهر کردید و فرمودید که باید از من عذرخواهی شود ..... حال می گویید که خطاب کردن کذاب بر شما ( که کذاب نشان از کثرت کذب دارد ) سب بر شما نیست ؟؟؟

جسارتا گویا شما سب را با فحش ها چاله میدان اشتباه گرفته اید !!!!

الزامی نیست که فحش های خانوادگی رد شود ، بلکه بنابر تعریف سب ، هر آنچه که سبب تنقیض مقام طرف شود ، دقیقا همان معنای سب را می دهد !!!!

جدا شما کلمه " لکع " ( احمق ) را سب نمی دانید ؟؟؟!!!!!



*** فرمودید که " یابن الصهاک " و " یابن السوداء " و " کذاب " از مصادیق سب نیست ولی بنده از سیره عرب برای شما نشان دادم که مثلا " یابن السوداء " عملا تنقیض مقام فرد مقابل است و لذا مسبوب از شنیدن آن ناراحت می شود ..... چرا دقت نمی فرمایید !!!؟؟!!؟!


*** لفظ " انی کرهت لکم از تکونوا سبابین " اصلا در الغدیر نیامده است بلکه سخن علامه که نقل قول از وقعه صفین است ، این مطلب است :

" قال مولانا أمير المؤمنين لحجر بن عدي و عمرو بن الحَمِق:
«كرهت لكم أن تكونوا لعّانين شتّامين‏ .... "

فکر می کنم تفاوت اصل سخن با متن مزعوم شما کاملا مشخص است ..... حال اگر واقعا لفظ " انی کرهت لکم ان تکونواسبابین " در الغدیر آمده است ، لطفا آدرس دقیق بدهید !!!!



*** در صدور عبارت " وزغ بن الوزغ " تشکیک کردید و حرفهایی زدید که در شان فاضلی همچون شما نیست .... اندکی تامل لطفا !!!

أَبَانٌ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ لَمَّا وُلِدَ مَرْوَانُ عَرَضُوا بِهِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص أَنْ يَدْعُوَ لَهُ فَأَرْسَلُوا بِهِ إِلَى عَائِشَةَ لِيَدْعُوَ لَهُ فَلَمَّا قَرَّبَتْهُ مِنْهُ قَالَ أَخْرِجُوا عَنِّي الْوَزَغَ ابْنَ الْوَزَغِ قَالَ زُرَارَةُ وَ لَا أَعْلَمُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ لَعَنَهُ ( اصول کافی ج 8 ص 238 )

آیا مروان را می شناسید ؟؟ آیا پدرش ( حکم ) را می شناسید ؟؟؟

و حتی اگر هم این شخص صحابی به شمار نیاید ، باز این سخن سب بوده و شما مدعی هستند که سب حرام است !! نه اینکه فقط برای صحابی حرام است !

حال چه کنیم ؟؟؟!!!!


*** بحث بررسی روایت نهج البلاغه دقیقا صحیح می باشد و این حرفها نشان از کم تجربگی و کم مطالعه بودن فضلای سایت دارد .....

گذشته از دقیق بودن متن این استدلال ، اکثر این سخن را مرحوم آیت الله العظمی تبریزی ( اعلی الله مقامه الشریف ) در رساله " زیارة عاشوراء فوق الشبهات " بیان کرده اند !!!!

اگر شما این مطالب را ندیده اید و برای شما جدید است ، مشکل از ما می باشد ؟؟؟؟

در خصوص نهج البلاغه نیز اتفاقا در همان کتاب شریف روایت معروف " [HIGHLIGHT=#ffff00]سب بسب او عفو عن   " آمده که تایید صریح سب است ؛ حالا شما اطلاعات ندارید ، ما چه کنیم ؟!!



*** فرمودید : سباب المسلم فسوق !!!

این حرف دقیقا مشابه همان حرفهای " المسلم اخ المسلم " می باشد که قبلا از قول علمای بزرگ شیعه بیان کردم ولی شما با صراحت کلام بزرگانی چون علامه وحید را رد کردید زیرا با آموزه های شما در تعارض بود .....

روایت " سباب المسلم فسوق " به ادعای شما هیچ ارتباطی ندارد چون در روایات متعدد آمده که " سباب المومن فسوق " و از باب حمل مطلق بر مقید در می یابیم که مسلم در آن روایات نیز مسلم حقیقی ( مومن ) بوده است که تنها شیعه می باشد و چنین استدلالات ضعیفی از شما هیچ جا خریداری ندارد علی الخصوص در نزد ارباب علم ....


بد نیست که کلام آیت الله خمینی در مورد این روایت را بخوانیم .... ایشان بعد از نقل دقیقا همین روایت " سباب المسلم فسوق " در " المکاسب المحرمه " ج 1 ص 251 چنین می گویند :

 فغيرنا ليسوا بإخواننا وإن كانوا مسلمين فتكون تلك الروايات مفسرة للمسلم المأخوذ في سايرها ، بأن حرمة الغيبة مخصوصة بمسلم له أخوة اسلامية ايمانية مع الآخر ... 
 پس غیر از ما برادران ما نیستند ، اگرچه مسلمان باشند ، پس آن روایات عبارت مسلمان را که در باقی روایات آمده تفسیر می کند ، و می رساند که حرمت غیبت مخصوص مسلمانی است که با او برادری اسلامی – ایمانی داریم ...

   می گویند : 

 والانصاف أن الناظر في الروايات لا ينبغي أن يرتاب في قصورها عن اثبات حرمة غيبتهم ، بل لا ينبغي أن يرتاب في أن الظاهر من مجموعها اختصاصها بغيبة المؤمن الموالي لأئمة الحق ( ع )... 
 و انصاف این است که کسی که در روایات نظر کند ، در قصور روایات از اثبات حرام بودن غیبت آنان ( اهل سنت ) شکی نخواهد کرد . بلکه سزاوار نیست شک کند که آنچه از مجموع این روایات معلوم می شود ، اختصاص حرام بودن غیبت ، به غیبت کردن شیعه ائمه حق علیهم السلام است . 


و البته اهل علم می دانند که جواز غیبت ، جواز سب را در پی دارد ....

مرحوم آیت الله العظمی تبریزی چنین می گویند :
إن حرمة السب أي سب المؤمن للتحفظ على كرامته، فلا يكون حراما فيما إذا لم يكن للمسبوب كرامة واحترام، كالمتجاهر بالفسق على ما سيأتي في الغيبة، فإن مقتضى جواز اغتيابه جواز سبه، وأما وجوبه من جهة الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر فمشروط بشروطه المذكورة في ذلك الباب (ارشاد الطالب،ج 1 ص 161)
حرمت سب یعنی سب مومن به سبب حفظ کرامت اوست،پس اگر شخصی که سب میشود کرامت و احترامی نداشته باشد حرام نخواهد بود،مثل متجاهر به فسق طبق آنچه در بحث غیبت خواهد آمد،چرا که اقتضای جواز غیبت او جواز سبش است،اما وجوب سب از جهت امر به معروف و نهی از منکر مشروط به شروط ذکر شده در آن باب(امر به معروف)است.



*** در باب سخن امام سجاد علیه السلام نیز اصلا انتظاری از شما ندارم که همه روایات را قبول نمایید زیرا سیره شما برای من روشن است .... حتی آیت الله خوئی سختگیر در روایات نیز با روایات عقایدی چنین برخوردی نداشتند .....

جالب است که شما روایت اهلخلاف را قبول کرده و به زور نیز قبول کردن آن را به علامه امینی نسبت می دهید ولی روایات کتب شیعه را به بهانه ارسال و غیره رد می کنید زیرا با عقاید شخصی و آموزه های شما در تعارض اند .........

در هر صورت لعن اعم و بدتر از سب می باشد ( اگر باورتان نمی شود ، اجازه بدهید تا دیگران شما را لعن نمایند و شما احساس خود را برای ما بیان نمایید ) و تکلیف آن دو حرامی در نزد معصوم علیه السلام نیز مشخص است .....


در کافی ج 8 ص 125 از قول امام موسی کاظم علیه السلام چنین آمده است :


وَ سَأَلْتَ عَنْ رَجُلَيْنِ اغْتَصَبَا رَجُلًا مَالًا كَانَ يُنْفِقُهُ عَلَى الْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ أَبْنَاءِ السَّبِيلِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَمَّا اغْتَصَبَاهُ ذَلِكَ لَمْ يَرْضَيَا حَيْثُ غَصَبَاهُ حَتَّى حَمَّلَاهُ إِيَّاهُ كُرْهاً فَوْقَ رَقَبَتِهِ إِلَى مَنَازِلِهِمَا فَلَمَّا أَحْرَزَاهُ تَوَلَّيَا إِنْفَاقَهُ أَ يَبْلُغَانِ بِذَلِكَ كُفْراً فَلَعَمْرِي لَقَدْ نَافَقَا قَبْلَ ذَلِكَ وَ رَدَّا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَامَهُ وَ هَزِئَا بِرَسُولِهِ ص‏وَ هُمَا الْكَافِرَانِ عَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ* وَ اللَّهِ مَا دَخَلَ قَلْبَ أَحَدٍ مِنْهُمَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الْإِيمَانِ مُنْذُ خُرُوجِهِمَا مِنْ حَالَتَيْهِمَا وَ مَا ازْدَادَا إِلَّا شَكّاً كَانَا خَدَّاعَيْنِ مُرْتَابَيْنِ مُنَافِقَيْنِ حَتَّى تَوَفَّتْهُمَا مَلَائِكَةُ الْعَذَابِ إِلَى مَحَلِّ الْخِزْيِ فِي دَارِ الْمُقَام‏
و پرسيدى از حال آن دو مردى كه مال مردى را به زور گرفتند و حال آنكه اين مرد مال خويش را به درويشان و گدايان و در راه واماندگان مى‏بخشيد و در راه خدا صرف مى‏كرد و پس از آنكه آن را ربودند باز هم به بردن آن بسنده نكردند تا به زور آن را بر دوش او نهادند تا برايشان به خانه رساند، و چون آن را به تصرف خود درآوردند به خرج آن پرداختند، و پرسيده بودى آيا اينان با چنين كارى به حد كفر مى‏رسند؟ [HIGHLIGHT=#ffff00]بجان خودم سوگند آن دو پيش از آن هم منافق   و بر خداوند سبحان و رسولش رد سخن كردند و پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به باد مسخره گرفتند [HIGHLIGHT=#ffff00]و آن دو كافر بودند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بدانها باد،  بخدا سوگند از روزى كه اظهار اسلام كردند به دل هيچ كدام از آنها ذره‏ اى ايمان درنيامد و جز شك و ترديد براى آنها افزوده نگشت، [HIGHLIGHT=#ffff00]هر دو فريبكار و مردّد بودند تا وقتى كه فرشتگان عذاب جان ايشان را ستاندند و به جايگاه رسوايى در خانه آخرت  




*** در باب اوهام شما در مورد رفیق بازی و غیره نیز باید عرض کنم : [HIGHLIGHT=#ffc000]شما این همه ابا دارید که مشتی حرامزاده و دشمن خدا و رسول را سب نکنید ، ولی به راحتی ( هلو در گلو ) به برادر شیعه خود تهمت می زنید ..... عجب است از رفتار و کردار این قوم .... 



*** در مورد سخن آیت الله العظمی خوئی نیز بحث به اندازه کفایت شده است .....

سخن آیت الله العظمی خوئی در " مصباح الفقاهه " ج 1 ص 504 چنین است :

أنه ثبت في الروايات والأدعية والزيارات جواز لعن المخالفين ، ووجوب البراءة منهم ، واكثار السب عليهم واتهامهم ، والوقيعة فيهم أي غيبتهم ، لأنهم من أهل البدع والريب
در روایات و ادعیه و زیارات ، جواز لعن نمودن اهل خلاف ثبت شده است و همچنین وجوب برائت از ایشان و زیاده سب کردن آنها و متهم ساختن ایشان و غیبت کردن ایشان زیرا ایشان از اهل ریب و بدعت هستند


در باب لفظ " اخ و اخواننا " نیز همان آیه قرآنی جواب شما می باشد .......


****************************************************

برادر گرامی :

تقاضا دارم که در بیان مطالب خود دقت بفرمایید ....

راستی بد نیست در همین جا نیز از استاد عبدالحسین عزیز تقاضا کنم تا اگر مطلبی در مورد اصل سب ( تعریف آن و حکم آن ) دارند ، بیان بفرمایند ....

اگر هم کسی از فضلا ( همانند جناب احمد عزیز ) مایل هستند ، با ایشان مناظره کنند !..... ما که از مناظره قبلی برخی ها ، خیری ندیدیم !!!!

التماس دعا

یا علی ع

[sh.ahmad]

سلام علیکم برادرمحترم ،بازهم ضعف استدلال وتوهین
1-نوشتید"اگر بنده به علامه طباطبایی بگویم " بیسواد " اصلا برای شما فرق می کند که این کلام در ایشان مصداق دارد یا خیر ؟؟؟؟ نه تنها فرقی نمی کند ، بلکه تمامی سایت بر علیه بنده می شوند که تو ( عموناصر ) به علامه طباطبایی توهین کردی !این مطلبی است که به صراحت قابل وجدان است !"
پاسخ اولا:اگربگوئید(بی سواد) ناآگاهی خودراثابت کرده وبی ادبی کردید،دانایان و بزرگان فرموده اند:
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد
ثانیا:نظرعلماء وبزرگان شیعه درباره سب متفاوت میباشد،اگرشما نظرعلامه طباطبائی راقبول نداریدحق نداریدتوهین کرده وآنرا سست وبی اعتباربدانید.
2-گفتید:"4 تا سخن مخالف در سایت عقاید اسلامی به شما گفته شد ، قهر کردید و فرمودید که باید از من عذرخواهی شود"
پاسخ :به جهت دروغ واتهام که به بنده زده شد گفتم بایدآن شخص عذرخواهی کند، نه به خاطرایرادنظرات مخالف بانظر من ،چراخلاف میگوئید؟
3-نوشتید:"آیا مروان را می شناسید ؟؟ آیا پدرش ( حکم ) را می شناسید ؟؟؟و حتی اگر هم این شخص صحابی به شمار نیاید ، باز این سخن سب بوده و شما مدعی هستند که سب حرام است "!
پاسخ:سب مسلمان ومومن جایزنیست،نه سب حکم که نبی اکرم ص رامسخره میکرد،یامروان که ناصبی و دشمن اهل البیت ع وبالاخص علی ع بود، آیاشما این دونفررامسلمان میدانید؟!،چراایقدرضعیف وناآگاهانه سخن میگوئید.
4-گفتید:"در خصوص نهج البلاغه نیز اتفاقا در همان کتاب شریف روایت معروف " سب بسب او عفو عن ذنب " آمده که تایید صریح سب است ؛ حالا شما اطلاعات ندارید ، ما چه کنیم" ؟
پاسخ اولا:جمله فوق تاییدمقابله به مثل است نه تاییدسب ، علی ع به اصحابش میفرمایدآن شخص به من سب کردمن هم اگربخواهم به اوسب میکنم واگرنخواهم (مقابله به مثل کنم ) اوراعفو میکنم ، حالا جنابعالی اطلاع نداشته وسخن امام را درنمیابید، ما چه کنیم ؟
ثانیا : درباره جمله "اکره لکم ان تکونوا سبابین "من کراهت دارم (ونمی پسندم) که شما سباب وفحاش باشید،
شمانوشتید: "این فرمایش امام علی ع تاییدفحش وسب است".
اگرازعلماءومراجع کسانی رامیشناسیدکه بگویندعلی ع دراین خطبه سب وفحش راتاییدکرده نام ببرید.
5-گفتید: روایت " سباب المسلم فسوق " به ادعای شما هیچ ارتباطی ندارد چون در روایات متعدد آمده که " سباب المومن فسوق " و از باب حمل مطلق بر مقید در می یابیم که مسلم در آن روایات نیز مسلم حقیقی ( مومن ) بوده است که تنها شیعه می باشد"
پاسخ:اثبات شیء نفی ماعدانمیکند،اگرسب مومنین حرام است منافاتی باسب نکردن به مسلمانان ندارد،(مگردرموارداستثناء) همانطورکه علامه امینی وعلامه کاشف الغطاء ومحقق ومقدس اردبیلی وآخوندخراسانی وغیره فرموده اند.حال اگرشما بی اطلاع هستیدقدری بیشتردقت ومطالعه کنیدتابدانید.
6-گفتید"به راحتی ( هلو در گلو ) به برادر شیعه خود تهمت می زنید ..... عجب است از رفتار و کردار این قوم ".
پاسخ:بنده تهمت نزدم چرادروغ میگوئید؟نوشتم درموردتهمت زدن به آیه ا...خوئی حق رادرموردما بگوئید ولی شما طفره رفته وحاضربه گفتن حقیقت نشدید.
7-درباره اخوت اسلامی بین مسلمین ازحدودده نفر ازعلماءومراجع تقلیدباذکرسندوکتاب دلیل آوردم که این بزرگواران میگویند:"مسلمانان شیعه وسنی برادرهستند"ولی شما قبول نکردید.
بقیه پاسخهای شما تکرارسخنان گذشته وضعیف بودن در استدلال میباشد،اگرنظربرخی ازبزرگان راقبول نداریداشکالی ندارد،شما مقلد همان کسانی باشیدکه بانظرشما موافق هستند.
موفق باشیدوالسلام.

[عبدالحسین2]

بسمه تعالی شانه

سلام علیکم

جناب احمد،

گرچه با بهانه هایی واهی از مناظره با اینجانب فرار کرده و حاضر به بحث نیستید ، اما این دلیل نمی شود که بنده حقیر مطالب خلاف شما را بی جواب بگذارم . البته نظر به اینکه اطلاعات شما بسیار بسیار کم و دلایلتان اوهن من بیت العنکبوت است ، هر مبتدی نیز با خواندن نوشته های شما بطلان آنها را در خواهد یافت . و اما بعد :

ثانیا:نظرعلماء وبزرگان شیعه درباره سب متفاوت میباشد،اگرشما نظرعلامه طباطبائی راقبول نداریدحق نداریدتوهین کرده وآنرا سست وبی اعتباربدانید.

شما اصل مطلب را نفهمیده یا خود را به ندانستن زده اید .
سخن این است که در صدق سب ، مطابقت یا عدم مطابقت با حقیقت تاثیری ندارد ...لذا عمر را حرامزاده خواندن سب است ، قتله سیدالشهدا را زنا زاده خواندن سب است ، گرچه همه اینها حقیقت باشد. به امام معصوم علیه السلام جسارت کردن نیز سب است و سخنی خلاف حقیقت است . آنچه حقیقت و غیر حقیقت در آن دخیل است مساله قذف است که همان را هم بزرگانی چون شیخ انصاری در خصوص برادران عزیز اهل خلاف شما ! بی ایراد دانسته اند .
بنابراین فرار کردن از مفاد روایات با این بهانه که اینها سب نیست و حقیقت است بی اطلاعی فاحش شما را می رساند و بس .

به جهت دروغ واتهام که به بنده زده شد گفتم بایدآن شخص عذرخواهی کند، نه به خاطرایرادنظرات مخالف بانظر من ،چراخلاف میگوئید؟

کسی به شما اتهامی نزد بلکه این شما بودید که به مراجع نسبت دروغ دادید . در حالی که حضرت آیت الله خوئی اهل خلاف را مشرک و کافر دانسته و سب ایشان را بی ایراد می داند ، شما مدعی هستید که ایشان طرفدار وحدت با برادرانتان بوده اند !! حال آنکه دهها نص متعدد از سخنان ایشان ادعای دروغین شما را به صراحت تکذیب می کند .
پس از آشکار شدن دروغتان حاضر به ادامه بحث نشده و فرار را بر قرار ترجیح دادید .

سب مسلمان ومومن جایزنیست،نه سب حکم که نبی اکرم ص رامسخره میکرد،یامروان که ناصبی و دشمن اهل البیت ع وبالاخص علی ع بود، آیاشما این دونفررامسلمان میدانید؟!،چراایقدرضعیف وناآگاهانه سخن میگوئید.

ابتدا کلام سابق شما را ببینیم تا روشن شود چه کسی ضعیف و ناآگاهانه سخن می گوید . شما پیشتر درباره مروان و پدرش چنین گفته اید :

آنهانه مسلمان ومومن بودندونه ازاصحاب پیامبراکرم ص .

[COLOR=#000000]این سخن اوج معلومات شما را می رساند که نمی دانستید این دو نفر از اصحاب رسول الله بوده اند . 

[COLOR=#000000]اما ادعای شما در خصوص ناصبی بودن و...اجنبی از بحث است ؛ چون اولا شما سب نواصب ( همچون ابوبکر و عمر و عایشه و...) را جایز نمی دانید و هم رای با وهابیون ، با استناد به روایتی جعلی سب اصحاب رسول خدا را جایز نمی دانید ! اما اکنون که ملاحظه کردید رسول خدا یکی از اصحاب را سب نموده است بهانه می آورید . 

[COLOR=#000000]ثانیا تنها سب مومن است که جایز نیست و دهها نفر از فقهاء بزرگوار به این مطلب تصریح کرده اند . از جمله همان آیت الله خویی که شما تهمت دروغ به ایشان زده بودید . فقهاء بزرگوار از قدیم ( همچون شیخ مفید و شیخ طوسی و ...) تا به امروز فتوا داده اند که چنانچه مسلمانی ظاهری ( همچون برادران عزیز اهل خلاف شما ) یکی از فرائض را انکار کند ، یا گمراه از حق باشد ، سب او بی ایراد است .برخی از این فتاوا را سابقا در تالار عقاید اسلامی نقل کرده ایم و آدرسش را نیز به شما داده ام . در همان بحثی که قهر کرده و به دلیل عجز حاضر به ادامه سخن نشدید . 

پاسخ اولا:جمله فوق تاییدمقابله به مثل است نه تاییدسب ، علی ع به اصحابش میفرمایدآن شخص به من سب کردمن هم اگربخواهم به اوسب میکنم واگرنخواهم (مقابله به مثل کنم ) اوراعفو میکنم ، حالا جنابعالی اطلاع نداشته وسخن امام را درنمیابید، ما چه کنیم ؟
ثانیا : درباره جمله "اکره لکم ان تکونوا سبابین "من کراهت دارم (ونمی پسندم) که شما سباب وفحاش باشید،
شمانوشتید: "این فرمایش امام علی ع تاییدفحش وسب است".
اگرازعلماءومراجع کسانی رامیشناسیدکه بگویندعلی ع دراین خطبه سب وفحش راتاییدکرده نام ببرید.

[COLOR=#000000]اولا :
این ترجمه را از کجا آورده اید ؟ که امام می فرمایید من اگر بخواهم سب می کنم و اگر نه عفو ؟! بلکه امام می فرمایند سب بسب ، یعنی دشنام در مقابل دشنام ؛ این سخن زمانی بوده که وقتی آن شخص به امام توهین کرد و حضرت را کافر خواند ، اصحاب برای کشتنش هجوم آوردند و حضرت فرمودند دشنام در مقابل دشنام یا بخشیدن گناه ؛ یعنی یا در مقابل دشنامش باید دشنام داد ، یا گناهش را بخشید . جالب است که معنای یک عبارت ساده را هم نفهمیده اید . نظیر این عبارت در قرآن کریم نیز آمده است :

وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون

ثانیا :
اینکه حضرت سب را در مقابل سب مطرح می کنند ، تایید صریح سب وپاسخ به یاوه سرایی افرادی است که سب را مطلقا حرام می دانند . این شخص در آن حالت مستحق سب بوده و سبش جایز بود ، حالات متعدد دیگری نیز وجود دارد که سب افراد را جایز می کند . مهمترین آنها " شیعه نبودن " است . به فتوای بزرگان مراجع و فقها .

ثالثا :
عبارت مذکور رد و ابطال یک سخن دیگر شما نیز می باشد . وقتی آن ملعون امام را سب کرده و حضرت را کافر خواند ، امام می فرماید می توانید مقابله به مثل کنید (و او را سب کرده و کافر بخوانید ) . حال آنکه آن شخص بلاشک کافر بوده و امیرالمومنین علیه السلام نیز مومن بوده اند ، اما هر دوی این نسبت ها سب بوده است . یکی خلاف حقیقت ، و دیگری عین حقیقت . لذا این حق بودن و نبودن نیست که در سب تاثیری می گذارد ، بلکه اهانت و تنقیص است که سب را رقم می زند ، فارغ از مطابقت با واقع یا عدم آن .

رابعا :
در خصوص فرمایش مولا امیرالمومنین علیه السلام ، سخن مرحوم آیت الله العظمی تبریزی رضوان الله علیه را ( که برادر عزیز جناب ناصر استدلال ایشان را نقل کرده بودند ) خلاف فرمایش حضرت دانستید در حالی که این مشکل بی اطلاعی شما بوده نه آن مرحوم یا اینجانب یا برادر عزیز جناب عموناصر !
تصور کردید که عبارت " مکان سبکم ..." دلالت دارد که آنان ساب بوده اند نه سباب ، در حالی که این تصور از عدم دقت که اکثرا دچارش هستید سرچشمه می گیرد ؛ مکان سبکم بیش از این را نمی رساند که عمل آنان سب بوده است ( و شکی نیست که " سباب " سب کرده است ، با این تفاوت که سبش بسیار بوده است ) اما نهی از " سباب بودن " نمی تواند مستلزم نهی از ساب بودن باشد . خصوصا که سب به دلایل مختلف در بعضی مواضع جایز و بلکه مستحب است .

خامسا :
وقتی افعل تفضیل آمده است خود لغت ظاهر در تایید سب است چنانچه توضیحش داده شد . الا اینکه دلیلی برخلاف آن وجود داشته باشد و در اینگونه موارد روشن نیازی به استشهاد به سخن علما نیست . چه علما بگویند چه خیر مطلب پذیرفته است . از طرفی این سخن شما تنها تلاشی برای فرار از قبول حق است ، و الا سخن علمایی بسیار نقل شده و شما نه تنها نپذیرفتید ، بلکه به علما تهمت نیز زده اید !

 

پاسخ:اثبات شیء نفی ماعدانمیکند،اگرسب مومنین حرام است منافاتی باسب نکردن به مسلمانان ندارد،(مگردرموارداستثناء) همانطورکه علامه امینی وعلامه کاشف الغطاء ومحقق ومقدس اردبیلی وآخوندخراسانی وغیره فرموده اند.حال اگرشما بی اطلاع هستیدقدری بیشتردقت ومطالعه کنیدتابدانید.

[COLOR=#000000]اولا :
وقتی در روایات دیگر مسلم تفسیر شده است ( چنانچه حتی خمینی نیز همین مطلب را گفته است ) دیگر این سخن شما کاملا غیر علمی و بی ارزش خواهد بود .

ثانیا :
به فتوای بزرگان مراجع سب مسلمانی که ازحق گمراه باشد ( برادران عزیز اهل خلافتان ) یا منکر فریضه ای از فرائض باشد ( باز هم برادران عزیز اهل خلافتان ) جایز و بلکه موجب اجر و ثواب است .

ثالثا :
آنچه اهمیت دارد اجماع علما یا مشهور بین آنان است ؛ بی شک در هر موردی از موارد انگشت شماری نیز خلاف مشهور سخن گفته اند . البته ادعای شما در خصوص علامه امینی دروغ بوده و کذبتان آشکار شده است .جالب اینکه علمای بزرگوار در این زمینه اینگونه علما را تخطئه کرده اند ، از جمله آیت الله خوئی در خصوص سخنان مقدس اردبیلی فرموده اند که او چیزی نیاورده که قابل قبول باشد .
از طرفی مشهور بین مراجع و بلکه اجماع آنان در اینگونه موارد آشکار است . صاحب جواهر فرموده اند که جواز سب اهل خلاف از ضروریات مذهب تشیع است . حال شما اطلاع ندارید و منبعتان چند وبلاگ یا سایت است و کتب را نخوانده اید ، این مشکل شماست ..


در انتهای پست نیز با شگفتی بسیار به باقی طالب نپرداخته و آن همه مطلب مهم را که برادر عزیز جناب ناصر آورده اند بی جواب گذاشته اید با این بهانه که استدلال ضعیف است !! حال آنکه شما هستید که از این مطالب به کلی بیگانه هستید ، و آنچه در آن سخنان آمده (که بخشی از آن عین سخنان مراجع و نقل آن می باشد ) حق است ، گرچه نخواهید حق را بپذیرید .
پاسختان در تالار عقاید اسلامی - که سخنانی آورده بودید که بخشی دروغ بوده و برخی از افرادی غیر از فقها و مراجع که آرائشان اعتبار علمی در حوزه ها ندارد - نیز داده شده است و شما حتی از نقل کلامی که به برخی مراجع نسبت می دادید نیز عاجز بوده اید و این دلالت واضح دارد که به کتب رجوع نمی کنید و تنها از اینجا و آنجا نقل بی تحقیق می فرمایید !
در هر حال همانجا - که از مناظره شانه خالی کردید - نیز عرض شد و اینجا نیز می گوییم که اگر توانش را دارید مناظره کنیم تا ببینیم چه کسی استدلالش ضعیف است و چه کسی از روایات بی اطلاع می باشد و بویی از سخنان فقها و مراجع به مشامش نرسیده است ...



 

[مائده آسمانی]

به نام خدا

سلام علیکم

نتیجه بحث مشخص میباشد .

بنابراین تاپیک قفل میشود .

موفق باشید