(( روشهای رسیدن به آرامش ))

مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 275
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3603 بار
سپاس‌های دریافتی: 1144 بار

راه‏كارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردى از منظر روایات

پست توسط 110 »

با عرض سلام مجدد خدمت شما دوستان =:(

4. صله رَحِم =:(

یكى از دستورهاى دین اسلام، كه به فعالیت‏هاى عینى و خارجى انسان اختصاص دارد، ارتباط با خویشاوندان و اقوام است كه از آن تحت عنوان «صِله رَحِم» یاد مى‏شود.

در اندیشه دینى ما، حفظ، توسعه و تعمیق روابط فامیلى و ارتباط صمیمانه و حمایتى خویشاوندان از چنان اهمیتى برخوردار است كه پیامبراكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آن را جزو دین دانسته(18) و در جاى دیگر، هدف از رسالت خویش را پس از بندگى خداوند و شكستن بت‏ها و طواغیت، صله‏رحم معرفى مى‏كنند.(19)

از منظر تفكّر دینى، نقش صله رحم به گونه‏اى است كه انجام آن سبب سامان‏دهى و ایجاد سلامت و عافیت و در طریق صحیح قرارگرفتن تمام امور است؛ آنجا كه امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «نیكى كنید و صله رحم نمایید... كه باعث عافیت در تمام امور مى‏شود.»(20)


همچنین در روایتى دیگر، ارتباط خویشاوندى را سبب آرامش و تسكین خاطر افراد معرفى كرده مى‏فرماید: «هرگاه كسى از رَحِم خود عصبانى شد و بر او غضب كرد، پس باید به سوى او روانه شود و با او تماس برقرار كند. به درستى كه دو رحم در تماس با یكدیگر به آرامش و سكون مى‏رسند.»(21) :razz:


بنابراین، درباره اهمیت صله رحم و نقش و پیامدهاى آن در سلامت و آرامش روحى و بهداشت روانى انسان از منظر آموزه‏هاى دینى، همین بس كه امام صادق علیه‏السلام ایجاد ارتباط فامیلى را تأمین‏كننده سلامت و عافیت تمام امور انسانى معرفى كرده‏اند.

از این‏رو، در اینجا مناسب است به مباحثى پرداخته شود كه در رابطه با تبیین موضوع مزبور مفیدند که انشاء الله درباره آن بحث خواهیم کرد :smile:

-----------------------------------------
18ـ رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «به حاضر و غایب امّتم و آنانى كه از اصلاب مردان و ارحام زنان تا قیامت به دنیا مى‏آیند، سفارش مى‏كنم كه صله رحم كنند، اگرچه به فاصله یك سال راه باشد؛ زیرا صله رحم جزو دین است.»
(محمد باقر مجلسى، پیشین، ج 72، باب 3، روایت 73.)

19ـ كسى از پیامبر پرسید: هدف از رسالت تو چیست؟ فرمود: «هدف از رسالت من بندگى خدا، شكستن بت‏ها و پیوند میان ارحام است.» (همان، ج 38، باب 65، روایت 49.)

20ـ همان، ج 74، باب 17، حدیث 10.

21ـ همان، ج 73، باب 13، حدیث 9.
Bronze
Bronze
پست: 275
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3603 بار
سپاس‌های دریافتی: 1144 بار

پست توسط 110 »

باسلام مجدد خدمت شما دوستان =:(

نماز :razz:

خداوند متعال در قرآن كریم، درمان تمام نگرانى‏ها و اضطراب‏ها را یاد و ذكر خدا معرفى مى‏كند و آرامش‏دهنده قلب‏ها را «توجه به خدا» و یاد او معرفى مى‏نماید، آنجا كه مى‏فرماید: «اَلاَ بِذكرِ اللّهِ تَطمئِنُّ القُلوبِ» (رعد: 28)؛ بدانید و آگاه باشید كه یاد خدا و ذكر او باعث آرامش دل‏هاست.

یكى از مصادیق كامل ذكر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه نماز را ظهور یاد خدا در دل‏ها بیان كرده است: «اَقمِ الصَلوةَ لِذكرى» (طه: 114)؛ نماز را به خاطر ذكر من و یاد من بپا دار.

خداوند متعال، حكیم است و حكیم كارهاى خود را از روى حكمت و تدبیر انجام مى‏دهد و در تشریع نماز هم رازهایى است كه به تمام آن‏ها نمى‏توان پى برد، ولى با توجه به روایات و قرآن كریم، مى‏توان به بعضى از آن‏ها رسید. مهم‏ترین رازهاى عبادى همان طهارت ضمیر است كه انسان جانش را از هر چه غیر خداست، پاك مى‏كند.(32)

انسان هر لحظه به خداى متعال و عنایت او احتیاج دارد و اگر عنایت الهى لحظه‏اى از انسان قطع شود، نابود و هلاك مى‏گردد. دل انسان تنها با یاد و ذكر خدا مأنوس و آرام است و قلب انسانى با ذكر و نام او نورانى و باصفا مى‏شود.

وقتى قرآن كریم سخن از نماز به میان مى‏آورد، مى‏فرماید: «نماز بخوانید تا یاد مرا زنده كنید» (طه: 114) و من در یاد شما، به وسیله نماز ظهور كنم و اگر یاد خدا به وسیله نماز ظهور كرد، قلب مطمئن و آرام مى‏شود.

كسى كه دلش با یاد خدا مطمئن و محكم است، آرامش روحى و روانى دارد و هیچ هراسى از غیر خدا ندارد و امیدوار و آرام است؛ چون متّكى به قدرت و عظمت الهى است و انوار الهى در درونش رسوخ كرده و یاد خدا عامل طمأنینه او شده است. در سوره «معارج» آیه 20 درباره اسرار نماز مى‏فرماید: «طبع انسان در برابر شداید جزع مى‏كند و اگر خیرى به او رسید، سعى مى‏كند انحصارطلب باشد و به دیگران ندهد و اگر رنج و شرّى به او برسد، جزع و بى‏تابى مى‏كند، صبر را از دست مى‏دهد؛ و اگر خیرى به او برسد، از دیگران منع مى‏كند، مگر نمازگزاران؛ این‏ها طبیعت را كوبیده‏اند و فطرت را احیا كرده‏اند و خاصیت نماز احیاى فطرت است.»(33) از این‏رو، نماز و یاد خداست كه احیاگر دل و درون است و باعث رفع نگرانى‏ها و اضطراب‏ها مى‏شود و باعث آرامش انسان مى‏گردد.

یكى از دانشمندان اسلامى مى‏گوید: از طریق ذكر خدا، همه مخاوف و ترس‏ها و بیم‏ها از میان برمى‏خیزند و همه ناراحتى‏ها از آدمى سترده مى‏شوند. آن‏گاه كه فرد به یاد خدا مى‏افتد، قلبش با طمأنینه، معمور و آباد گشته، مالامالِ از رضا مى‏شود؛ قلبى كه قبلاً آكنده از ترس و یأس بوده است. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاكر را زیر سایه خود قرار مى‏دهد و انسان به این یقین و قاطعیت مى‏رسد كه رهیدن از ناراحتى‏هاى درونى، سهل و هموار است و مى‏توان وسوسه‏ها را درهم كوبید و تخیّلات باطل را از خود دور ساخت. چنین فردِ ذاكرى با خداست و از هیچ امرى بیمناك نبوده، از هیچ چیزى نمى‏ترسد و به هیچ عارضه روانى دچار نمى‏گردد. این حالت به خاطر ثباتى كه خداوند متعال در دل او ایجاد مى‏كند، به هم مى‏رسد.(34(

پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «مَثَل خانه‏اى كه در آن از خدا یاد مى‏شود و خانه‏اى كه در آن ذكرى از خدا به میان نمى‏آید، مانند مثل موجود زنده و مرده است.»(35)

یعنى دلى كه مركز یاد خداست، آباد و آرام است و دلى كه از یاد خدا تهى است، ویران و تاریك است و اندوه و اضطراب آن را فرا گرفته. تنها یاد خدا و ذكر او دل‏هاى پریشان را دوا مى‏كند.

گاندى مى‏گوید: «دعا و نماز، زندگى‏ام را نجات داده است. بدون آن باید از مدت‏ها پیش دیوانه مى‏شدم. من در تجارب زندگى عمومى و خصوصى خود، تلخ كامى‏هاى بسیار سخت داشته‏ام كه مرا دست‏خوش ناامیدى مى‏ساخت. اگر توانسته‏ام بر این ناامیدى‏ها چیره شوم، به خاطر نمازها و نیایش‏هایم بوده است.

دعا و نماز را مانند حقیقت بخشى از زندگى خود نمى‏شمارم، فقط به خاطر نیاز و احتیاج شدید روحى آن‏ها را به كار مى‏بسته‏ام؛ زیرا اغلب خود را در وضع و حالى مى‏یافتم كه احتمالاً بدون دعا و نماز نمى‏توانستم شادمان باشم. هر چه زمان گذشت، اعتقاد من به خداوند افزایش یافت و نیاز من به دعا و نماز بیشتر مى‏شد و بدون آن زندگى برایم سرد و تهى بود.»(36)

آقاى الكسیس كارل مى‏گوید: «نیایش در روح و جسم تأثیر مى‏گذارد و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را توأما تقویت مى‏كند. در چهره كسانى كه به نیایش مى‏پردازند، حسّ وظیفه‏شناسى، قلّت حسد و شرارت و حُسن نیكى و خیرخواهى نسبت به دیگران خوانده مى‏شود. نیایش، خصایل خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردى نشان مى‏دهد: صفاى دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادى بى‏دغدغه، چهره پر از یقین، استعداد هدایت، آمادگى براى پذیرش حق و راضى بودن به رضاى پروردگار.»(37)

ایمان به خدا و راز و نیاز با او به انسان امید و توان مى‏دهد و انسان احساس مى‏كند به پناهگاه مطمئن و با قدرتى متّكى است و از این‏رو، احساس نشاط و توانمندى مى‏كند و اگر این ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دل‏تنگى و نگرانى در او ایجاد مى‏شود و به بیمارى‏هاى روانى گرفتار مى‏آید. به این حقیقت روان‏شناسان و روان كاوان بزرگى همچون یونگ، اریك فروم، ویلیام جیمز و دیگران اشاره كرده‏اند و ایمان به خدا را اساس آرامش و سلامت روان مى‏دانند.(38)

حضرت على علیه‏السلام در نهج‏البلاغه خطبه 225 مى‏فرماید: «پروردگارا! تو از هر مونسى براى دوستانت مونس‏ترى و از همه آن‏ها براى كسانى كه به تو اعتماد كنند، براى كارگزارى، آماده‏ترى. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده مى‏كنى و در اعماق ضمیرشان بر حال آنان آگاهى و میزان معرفت و بصیرتشان را مى‏دانى، رازهاى آنان نزد تو آشكار است و دل‏هاى آنان در فراق تو بى‏تاب. اگر تنهایى سبب وحشت آنان گردد، یاد تو مونس آن‏هاست، و اگر سختى‏ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه مى‏برند.»

خلاصه آنكه یكى از عوامل آرامش روان و سلامتى روح نماز و یاد خداست و اگر نماز با توجه و معنویت ویژه انجام شود، آثار و بركات ویژه‏اى در آرامش روح و روان و در نتیجه، در زندگى فردى خواهد داشت.

امام صادق علیه‏السلام فرمودند: «چه مانعى دارد كه چون یكى از شما غم و اندوهى از غم‏هاى دنیا بر او در آید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو ركعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود، خدا را بخواند؟ مگر نشنیده‏اید كه خداوند مى‏فرماید: از صبر و نماز یارى بجویید.»(39)

---------------------------
32و33ـ عبدالله جوادى آملى، اسرار عبادات، ص 31 / ص 41.

34ـ محمد غزالى، مكاشفة القلوب، ص 145-147.

35ـ بحارالانوار، ج 75، ص 207.

36ـ مهاتما گاندى، همه مردم برادرند، ترجمه محمود تفضّلى، تهران، امیركبیر، 136، ص 106.

37ـ آلكسیس كارل، پیشین، ج 8، ص 31.

38ـ مهدى پروا، روان‏شناسى یكتاپرستى، تهران، نشر انتشار، 1380، ص 78.

39ـ فضل بن حسن طبرسى، مجمع‏البیان، ج 1، ص 100.
Bronze
Bronze
پست: 275
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3603 بار
سپاس‌های دریافتی: 1144 بار

پست توسط 110 »

6. اعتقاد به قضا و قدر
منظور از این مسئله، ترك اعتراض بر مقدّرات الهیه در باطن و ظاهر و در گفتار و عمل است. صاحب مرتبه رضا، پیوسته در لذت، بهجت و سرور و راحتى است؛ زیرا نزد او تفاوتى نیست میان فقر و غنا، بقا و فنا، عزت و ذلت، مرض و صحّت، و موت و حیات. هیچ كدام بر دل او گران نیست؛ زیرا همه را صادر از خداى متعال مى‏داند. به واسطه محبت حق ـ كه بر دل او رسوخ نموده ـ بر همه افعال خدا عاشق است و آنچه از او مى‏رسد، بر طبعش موافق است.
بنابراین، معتقد به قضا و قدر الهى هرچه را كه خدا بر او تقدیر كند، خیر مى‏داند و از این‏رو، محزون و اندوهگین نمى‏شود؛ چنان‏كه امام جعفر صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «در شگفتم از كار مرد مسلمان كه خدا هیچ امرى از براى او مقدّر نمى‏كند، مگر اینكه خیر اوست، و اگر بدن او را با قیچى پاره پاره كنند خیر اوست، و اگر ملك مشرق و مغرب به او عطا كنند، باز خیر او است.»(40)

در اهمیت تسلیم بر قضا و قدر الهى همین بس كه حضرت صادق علیه‏السلام در جواب میزان‏شناسى مؤمن فرمودند: «به تسلیم و رضا در آنچه بر او وارد مى‏شود از شادى و اندوه.»(41) شخص راضى بر قدر الهى آن‏چنان مشغول محبت حضرت دوست است كه از آنچه بر او وارد مى‏شود، المى احساس نمى‏كند و مى‏گوید: در بلا هم مى‏چشم لذات اوماتِ اویم ماتِ اویم ماتِ او(42)

اعتماد بر قضا و قدر الهى برطرف كننده غم‏هاست؛ چنان‏كه امیرمؤمنان على علیه‏السلام مى‏فرماید: «اعتماد كردن بر قَدَرِ الهى چه طردكننده خوبى براى غم‏هاست.»(43)

و از امام صادق علیه‏السلام روایت است كه «اگر هر چیز بر طبق قضا و قدر است، پس حزن و اندوه چرا؟»(44)


7. گفتن ذكرهاى مخصوص
هر ذكرى از آن نظر كه یاد خداست، باعث آرامش است، اما ذكرهاى مخصوصى در روایات آمده‏اند كه داراى خواص ویژه براى از بین بردن حزن و غم هستند كه بیان این ذكرها و شرایط آن‏ها و محدوده آن‏ها خود بحث مستقل و مفصّلى مى‏طلبد. در اینجا، فقط به عنوان نمونه روایتى از حضرت باقر علیه‏السلام ذكر مى‏شود:
حضرت باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «در ذكر "لا حولَ ولا قوَّةَ الاّ باللّه" شفاى نود و نه درد است كه كم‏ترین آن دردها غم و غصّه است.»(45)


8. استغفار زیاد
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «هركس زیاد استغفار كند خداوند او را از هر غمى رها و از هر تنگى خارج مى‏سازد و او را روزى دهد از جایى كه گمان نمى‏برد.»(46)
روشن است كه استغفار تنها ذكر زبانى نیست، بلكه نوعى توجه به خدا و یاد اوست كه با این توجه و یاد، دل آرام مى‏گیرد.


9. ترك حسادت
مرحوم ملّا احمد نراقى مى‏گوید: «مخفى نماند كه حسد، اشدّ امراض نفسانیه و دشوارترین همه و بدترین رذایل و خبیث‏ترین آن‏هاست.عقبه زین صعب‏تر در راه نیستاى خُنك آن كس حسد همراه نیست

صاحب حسد خود را به عذاب دنیا گرفتار و به عقاب عقبا مبتلا مى‏سازد؛ زیرا كه حسود در دنیا لحظه‏اى از حزن و الم و غصّه و غم خالى نیست؛ چون كه او هر نعمتى كه از كسى دید متألّم مى‏شود و چون نعمت خدا نسبت به بندگان بى‏نهایت است و هرگز منقطع نمى‏شود، پس حسود بى‏چاره پیوسته محزون و غمناك است.(47)

خداوند متعال در وصف یهود مى‏فرماید: «اَم یَحسدونَ النّاسَ على ما آتیهم اللّه مِن فضلهِ» (نساء: 54)؛ یا اینكه به مردم در برابر آنچه خدا از فضلش به آن‏ها بخشیده حسد مى‏ورزند.


و در وصف منافقان مى‏فرماید: «اِن تَمسسكُم حسنةٌ تَسؤُهم.» (آل‏عمران: 120)؛ اگر فتح و پیروزى و یا پیشامد خوبى براى شما رخ دهد، آن‏ها ناراحت مى‏شوند.

ـ «اِن تُصبكَ حسنةٌ تُسُؤْهم» (توبه: 50)؛ اگر به تو نیكى رسد، آن‏ها را ناراحت مى‏كند.

از دو آیه اخیر، مى‏توان فهمید كه حسادت منافقان نسبت به مؤمنان موجب ناراحتى و سختى براى آن‏ها بود كه هر نعمت و خوبى كه به مؤمنان مى‏رسید، باعث ناراحتى‏شان مى‏شد. حسد آثار نامطلوبى بر جسم و روان انسان دارد.

امیرالمؤمنین على علیه‏السلام مى‏فرماید: «حسد رنجور مى‏سازد.»(48)

این رنجش مى‏تواند هم رنجش جسمى و هم رنجش روانى باشد. اما رنجش روانى او به سبب ناراحت بودن از رسیدن نعمت به دیگران است و همیشه شخص از این نظر خود را رنج مى‏دهد و راحتى خود را سلب مى‏كند.


امیرالمؤمنین علیه‏السلام مى‏فرماید: «آسایشى براى حسود نیست.»(49)

در روایت دیگر، حضرت على علیه‏السلام مى‏فرماید: «حسود غمگین است.»(50)


رنجش جسمانى حسود به سبب ارتباط روان با جسم است. امروزه این حقیقت مسلّم شده كه بیمارى‏هاى جسمانى در بسیارى از موارد، عامل روانى دارند و در طب امروز، بحث‏هاى مشروحى تحت عنوان «بیمارى‏هاى روان تنى» دیده مى‏شود كه به این قسم بیمارى‏ها اختصاص دارد.(51)


از امیرالمؤمنین على علیه‏السلام روایت است كه «عجیب است كه حسودها از سلامت بدن‏هاى خود غافلند.»(52)


در روایت دیگرى، حضرت امیرالمؤمنین على علیه‏السلام فرمودند: «تن‏درستى از كمى حسد است.»(53)


حسد از دو نظر مى‏تواند موجب اضطراب و تشویش روان شود: یكى آنكه نفس حسد موجب رنجش است ـ كه بیان شد؛ دیگر آنكه حسد مى‏تواند موجب گناهان و رفتارهایى شود كه خود سبب تشویش و اضطراب مى‏گردند. بسیارى از گناهان از قبیل قتل‏ها و جنایات، علتشان حسادت است.


10. زندگى پاكیزه ناشى از عمل صالح
خداوند متعال مى‏فرماید: «مَن عَملَ صالِحا مِن ذَكرٍ اَو اُنثى و هُوَ مؤمنٌ فَلنحیینَّه حیوةً طیِّبةً» (نحل: 97)؛ هر كس عمل شایسته‏اى انجام دهد، در حالى‏كه مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاكیزه مى‏بخشیم.

روشن است كه زندگى پاكیزه، كه ثمره عمل شایسته مؤمن است، آن زندگى است كه از آلودگى و بدى دور است و قطعا یكى از ویژگى‏هاى زندگى پاكیزه، آرامش است. حال اگر فرد، زندگى پاكیزه دارد، آرامش فردى حاصل است و اگر افراد جامعه زندگى پاك دارند، جامعه یك جامعه‏اى آرامى است.


11. هم‏نشینى با مؤمن
هم‏نشینى با مؤمنان و انسان‏هاى صالح موجب آرامش انسان مى‏شود؛ چرا كه انسان در همنشینى با آن‏ها به یاد خدا مى‏افتد و یاد خدا موجب آرامش دل است.

امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «مؤمن به وسیله مؤمن آرامش مى‏یابد؛ همان‏گونه كه تشنه با آب خنك و گوارا آرامش مى‏یابد.»(54)

از رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله سؤال شد كه با چه كسانى مجالست و مصاحبت كنیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «كسى كه دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنانش بر علم و دانش شما بیفزاید و رفتارش آخرت را به یاد شما آورد.»


كسى كه انسان را به یاد خدا اندازد، علاوه بر اینكه خود موجب تسكین نفس انسان است، با تذكر یاد الهى نیز موجب آرامش دل مى‏گردد. :AA:


---------------------------
40و41ـ محمدبن یعقوب كلینى، پیشین، ج 2، ص 62 / ج 2، ص 63.

42ـ محمدمهدى نراقى، پیشین، ص 771.

43ـ محمد محمدى رى‏شهرى، پیشین، ص 394، ماده «حزن».

44و45ـ بحارالانوار، ج 75، ص 190 / ج 71، ص 88.

46ـ محمد محمدى رى‏شهرى، پیشین، ج 7، ص 252.

47ـ محمدمهدى نراقى، پیشین، ص 456.

48ـ مستدرك الوسائل، ج 12، باب 55، روایت 13401، ص 20.

49و50ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 70، ص 256 و ج 75، ص 10 / تمیمى آمدى، پیشین، ص 300 / ص 299.

51ـ ناصر مكارم شیرازى، پیشین، ج 3، ص 424.

52و53ـ نهج‏البلاغه، حكمت 215، ص 446 / ص 452.

54ـ بحارالانوار، ج 67، باب 8، روایت 10، ص 165.
Bronze
Bronze
پست: 275
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3603 بار
سپاس‌های دریافتی: 1144 بار

پست توسط 110 »

و در آخر بايد بگويم که اين مقاله برگرفته شده از نوشته آقاي علي پناهي ميباشد
و منابع اصلي اين مقاله اين سه کتاب ميباشد :

1. مصطفى حسینى دشتى، معارف و معاریف، قم، بى‏تا، 1376؛
2. پریرخ دادستان، روان‏شناسى مرضى تحوّلى از كودكى تا بزرگسالى، تهران، سمت، 1376، ج 1؛
3. بهروز میلانى‏فر، بهداشت روانى، تهران، نشر قومس، 1374.

در ضمن از شما تشکر مينمايم بابت توجهي نسبت به اين مقاله داشتيد :razz:
واميدوارم اين نوشتار مورد استفاده همه شما گراميان بوده باشد
در ضمن از شما دوستان محترم تقاضا دارم که اگر دروايات و .. به مواردي ديگر برخورد کردند که ديگر راه‏كارهاى ایجاد آرامش روان در زندگى فردي را يبان ميکند ، ما را از آنها کلمات نوراني محروم نفرمايند :smile:
تا انشاء الله اين موضوع تا حد امکان کاملتر و جامعتر باشد .

:smile: در پايان از شما دوستان محترم التماس دعاي بسيار دارم :AA:
Junior Member
Junior Member
پست: 28
تاریخ عضویت: جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶, ۲:۴۸ ب.ظ
محل اقامت: asalie2008@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط m2008 »

با عرض سلام خدمت شما دوستان محترم و تشکر از شما دوست گرامي :razz:

تمامي اين مواردي که به آن اشاره شد بسيار عالي ، مفید و قابل تامل است :smile:

اما اگر بخواهيم اين موارد را خلاصه کنيم

میتوان گفت که :

[align=center]نزديکي به خدا = آرامش بيشتر
و
دوري ازخدا = ناآرامي و اضطراب  

و السلام عليکم و رحمة الله
m2008
Member
Member
پست: 57
تاریخ عضویت: شنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۶, ۱۱:۰۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 65 بار
سپاس‌های دریافتی: 138 بار

پست توسط هاجر »

[align=center]بسم الله الرحمن  

[align=center]تاثیر نماز صبح در پیشگیری از  

افسردگى (DEPRESSION) حالتى احساسى است كه مشخصه‏اش اندوه، بى‏احساسى (APATHY) ،بدبينى (PESSIMISM) و احساس تنهايى است. اين بيمارى كه امروزه از شيوع بالايى در ميان مراجعه كنندگان به كلينيك‏هاى روانپزشكى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زيادى بوده كه از مهمترين آنها مى‏توان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مى‏دهد 75 درصد از بيماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مى‏شود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالى (REM حركت‏ سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعنى ( LATENCY - REM) كم شده و مرحله 4 خواب نيز كاهش مى‏يابد. (1)پس به عبارت ساده‏تر مى‏توان گفت، افراد افسرده زمان بيشترى را در مرحله خواب REM به سر مى‏برند. يعنى به ميزان بيشترى نسبت ‏به سايرين خواب مى‏بينند.

يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن‏ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مى‏شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى‏داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى‏گيرد.از اين جهت ‏بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى‏تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش‌هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است .حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، يعنى نماز صبح چه اثر درمانى مى‏تواند در اين بيماران داشته باشد؟ به طور متوسط 20 - 15 دقيقه طول مى‏كشد تا يك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقيقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواب‏اند. يعنى بيشترين تحريك براى بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است. حدود 45 دقيقه پس از مرحله ‏4 است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (REM) فرا مى‏رسد. هر چه از شب مى‏گذرد، دوره‏هاى REM طولانى‏تر و مراحل 3 و 4 كوتاه‏تر مى‏شود. بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبك‏تر شده و رؤياى بيشترى مى‏بيند (يعنى خواب REM اش بيشتر مى‏شود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديك صبح به وقوع مى‏پيوندد. و از طرفى ديديم كه يكى از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است. از اين جهت ‏يك مبناى مهم در توليد داروهاى ضد افسردگى ايجاد داروهايى است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقه‏اى.(

لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى‏كند.علاوه بر اين يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آن‏ها براى كاهش ميزان REM است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مى‏شود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مى‏داند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مى‏گيرد. از اين جهت ‏بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مى‏تواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روش‌هاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است . لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مى‏كند؛" اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا" (3) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .


[align=left]پايگاه استاد حسين انصاريان

منبع: مطالعات شيعه شناسي
 
Junior Member
Junior Member
پست: 28
تاریخ عضویت: جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۸۶, ۲:۴۸ ب.ظ
محل اقامت: asalie2008@gmail.com
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط m2008 »

سلام عليکم و رحمة الله :razz:

قَالَ امير المومنين علي عليه السلام مَنِ اتَّقَى اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أُنْساً بِلَا أَنِيسٍ وَ غِنًى بِلَا مَالٍ وَ عِزّاً بِلَا سُلْطَان‏

هر كس واقعا تقوى پيشه كند و از خداوند بترسد پروردگار به او آرامش دل خواهد داد كه به يار و همدمى احتياج پيدا نخواهد كرد، و به او ثروتى حقيقى خواهد بخشيد كه به مال و منال دنيا نيازمند نخواهد بود و عزت پيدا خواهد كرد بدون اينكه نيازمند به وسائل و ابزارى باشد.
m2008
ارسال پست

بازگشت به “مهارت های زندگی”