تاریخچه شیطان پرستی و نحوه آغاز آن به همراه برخی از نماد ها

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۲, ۱۲:۲۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 5 بار

تاریخچه شیطان پرستی و نحوه آغاز آن به همراه برخی از نماد ها

پست توسط البیعت لله »

  بلانچ بورتون در کتاب The church of Satan (کلیسای شیطان) با اشاره به موضوعات مختلف، شیطان پرستی را از زوایای متعدد بررسی کرده و برای آن آینده نگری خاصی را ترسیم می کند. در بخشی از این کتاب با عنوان اصلی کتاب یعنی The church of Satan (کلیسای شیطان)، می نویسد:
 
 [BLOCKQUOTE]
«آنتوان اس زاندر لاوِی در شب 30 آپریل و روز یکم ماه می، در سال 1966.م و در فصل بهار، کلیسای شیطان را در حالی که جادوگران شیطانی در زمین پرسه می زدند، بنیان نهاد.
لاوِی در حالی که سر خود را تراشیده بود، (مانند مراسم قرون وسطایی) تشریفات را آغاز کرده و عده ای از جادوگران نیز برای منافع شخصی خود، دور او را گرفتند. تا بتوانند نیروی شیطان را دریافت کنند.در جادوی تثلیث، توجه معنوی به روح و فداکاری برای جهنم، پیگیری می گردد. تراشیدن سر در مراسم شیطان، از فرامین اساسی است که باید انجام گیرد. همانند تراشیدن سر با تیغ و شستشو با آب زمزم در اسلام، که نخستین جریان برج هفتم شیطان است.
سال 1966.م اولین سال سلطنت شیطان بر فرزندان آدم بود. این مکتب بزرگترین انقلاب، در سرتاسر جهان تا به امروز است، که مخلوطی از جادو- منطق و دین مبتنی بر شهوات است.
حالا اینجا (آمریکا) بعد جاهای دیگر. شهوت در عوض انکار. سپس خودپسندی در حکم دوست داشتن. این در زمانی است که زمین گسسته شود و همه به شیطان گرویده شوند.»

[/BLOCKQUOTE]    بینید که او در کتاب خود، حتی به آئین اسلام نیز اشاره کرده و سعی می کند اعمال شیطان پرستی را در مقایسه با ادیان الهی به نوعی توجیه کند. آنگاه به فراگیر بودن مکتب شیطان پرستی می پردازد.
لذا هیچ عجیب نیست که در کنار اعمال و مناسک شیطان پرستی، (در سایتهای مربوط به این فرقه) عکسها و گوشه هایی از مراسم قمه زنی که به مناسبت عزاداری امام حسین علیه السلام انجام می پذیرد هم قرار گرفته و آن را به نوعی به شیطان پرستی ملحق کرده و با این ترفند اعمال وحشیانه خود را توجیه می کنند.
در ادامه باب دیگـری گشوده شده و دلایـل ایجـاد مکتب شیطان پرستی از نگاه لاوِی را مطـرح می سازد. بورتون از این باب با عنوان «Modern Prometheus» (پرومتئوس جدید) یاد می کند و می افزاید: 
 [BLOCKQUOTE]
«آنتوان لاوِی هرگز انتظار بنیان گذاری آئین جدیدی را نداشت. اما او برای مردم احساس نیاز کرد که چیزی برای مقابله با رکود مسیحیت ایجاد کند. و فهمید که اگر او نتواند آن را انجام دهد، هرگز کسی نخواهد توانست. یا شاید کمتر کسی شایستگی آن را داشته باشد.
لاوِی باید نشان می داد که عدالت، برگرفته از رنج و عذاب برای انسانهاست. و کسی باید با نیرو در مقابل آن بایستد. او شروع کرد به تحقق بخشیدن آن. او از ما برای پیشرفت علم و فلسفه استفاده کرد و به آن نیز دست یافت. و آن فلسفه ایستادن در برابر خدا و کلیسا بود. و همچنین یک قرارداد جدید اجتماعی به وجود آورد.
ما باید نشان دهیم برای آن انقلاب بزرگ آفریده شده ایم. و نباید از ورود آن به روح خود جلوگیری کنیم .
شیطان با یک نام یا نامهای دیگر شبیه انسان است، که انسان را با چشاندن لذات شیرین وسوسه می کند.
شیطان، با پنهان کاری بیان می کند که او تنها نامزد خداوندی است. او کسی بود که توانست برای پاداش، درخواست قدرت کند و چه کسی سزاوار پاداش است. (اشاره به رانده شدن شیطان از درگاه خداوند. و اینکه به خداوند عرض کرد که خدایا در عوض عبادتهای چند هزار ساله قدرتهایی را به من عطا کن. خداوند نیز به او قدرتهایی را بخشید.)
شیطان در عوض خلقت معاصی و گناهان، ضمانت گناهکاران را قبول کرد و تشویق کرد زیاده روی و افراط را. و او همان کسی بود که خدا می توانست ما را به سمت او هدایت کند.»

[/BLOCKQUOTE]    داشته باشیـد که بورتون چگونه به دفاع از لاوِی پـرداخته و او را توجیـه و تقدیس می کنـد. و شیطـان پرستی را مـوهبتی الهـی می شمارد.
در بخش دیگر کتاب با اشاره به بازی لاوِی در فیلم بچه رزماری، فیلم را به عنوان سرباز کلیسای شیطان معرفی می کند. به این بخش توجه فرمایید.

«Hell on reels» (جهنم در حلقه های فیلم)
 
 [BLOCKQUOTE]
«هنگامیکه فیلم بچه رزماری در سال 1968.م در حال ساخت بود، لاوِی در این فیلم مشغول ایفای نقش بود. و جمعی از مسئولین فرهنگی از جمله رئیس اداره تبلیغات آمریکا نیز نظاره گر بازی او بودند. در این میان همه متوجه لاوِی بودند که در حال تمرین اعمال مذهبی شیطانی بود. او درباره فیلم گفت: فیلم بچه رزماری برای کلیسای شیطان مثل انجمنku klux klan (سازمان سری سیاه پوستان آمریکا) به عنوان یک سرباز برای ملت آمریکاست.»

[/BLOCKQUOTE]    فیلم در کمال وقاحت آداب مسیحیت را به سخره گرفته و تصویری زشت از مریم مقدس به نمایش گذاشت. و مفاهیم شیطانی در آن به صورت کاملاً آشکار ولی توجیه شده برای همگان به نمایش درآمد.
باز در ادامه کتاب به بخش دیگری می رسیم.


«Lucifer rising» (طالع شیطان).
این بخش به شرح آینده شیطان پرستی پرداخته و برخی آداب موبوط به عضویت در کلیسای شیطان را مطرح می کند. بخشی از این متن را بخوانید.
 
 [BLOCKQUOTE]
«عضویت در کلیسای شیطان پیوسته در حال افزایش است. لاوِی برای این عضویت شرایطی دارد.
اولین شرط، ملاقات حضوری است. که جزء اصلی آن، تجمع پیرامون گوی است. که هر کجا برود برکت را با خود می برد. و ملاقات در سرداب صورت می گیرد.
لاوِی در آن زمان (زمان آغاز به کار کلیسای شیطان)، بعد از گذشت چند سال کلیسای شیطان را رسماً تثبیت کرد. و بعد از مدتی همگان از وجود کلیسای شیطان آگاهی یافتند و روز به روز بر جمعیت پیروان لاوِی افزوده شد.
اکنون کلیسای شیطان وضعیتی مطلوب دارد. البته از دنیای بیرون تحت فشار قرار دارد، ولی با نیروی مضاعف و فشار کاری بیشتر و انجام تشریفات مذهبی، دیگران به پذیرش این آئین تشویق خواهند شد.»

[/BLOCKQUOTE]    کتاب باز نگاهی به گذشته این مکتب انداخته و در ادامه چنین یادآور می شود:
 
 [BLOCKQUOTE]
«در دوره ای پیروزی نسبتاً با لاوِی بود. اما این مقطع گذرا و کوتاه بود و بـرای مدتی بیشتر مراسمات مذهبی، شبانه و در خفا صورت می گرفت. ولی به مرور بر پیروان شیطان پرستی افزوده شد.
در سال 1970.م انجام مراسمات و سخنرانی ها و رفتار و عملکرد فردی لاوِی، باعث شد، گرایش عمومی به او بیشتر گردد. در سال 1972.م مراسمات در خانه سیاه انجام می شد. و این به خاطر آن بود که کلیسای شیطان دیگر مکان مناسبی برای انجام مراسمات مذهبی نبود، لذا مراسمات در غار مرکزی، معروف به خانه سیاه انجام می گرفت.
نام خانه سیاه را لاوِی برای اولین بار بر غار زیرزمینی مرکزی نهاد) و تنها طبق دستور، کلیسای شیطان را با پرده سیاه پوشاندند.
سرانجام در سال 1975.م مجدداً فعالیت کلیسای شیطان آغاز گردید و کسانی که با لاوِی تماس داشتند، دوباره فرا خوانده شدند. اما تعالیم کفر آمیز مسیحیت، به شدت فعالیت لاوِی را محدود کرده بود. لکن تحت رهبری و هدایت لاوِی، امور به سرعت انجام گرفت و لاوِی برای قانع کردن دیگران نامه هایی را برای برخی افراد نوشت. در نتیجه با تدبیر لاوِی راهی برای پاکی خانه گشوده شد.»

[/BLOCKQUOTE]    در ادامه دوستان لاوِی را دسته بندی کرده و می نویسد:
 
  «بسیاری از کسانی که گرد لاوِی جمع شده بودند، یا به خاطر دوستی با او بوده یا به خاطر کسب شهرت و بزرگی. و همچنین عده ای نیز برای کسب لباس مخصوص برای ورود به خانه شیطان.»

در مورد شیطان پرستی و ریشه های اصلی آن اطلاعات دقیقی در دست نیست و فقط همین مقدار میتوان بیان كرد كه شیطان پرستی به شیوه كهن به هزاران سال قبل بر میگردد. گروهی مهد پیدایش شیطان پرستی را بابل و و مصر میدانند ، آنها میگویند اقوامی در این مناطق زندگی میكردند كه قائل بودند نیروی اهریمنی روزی بر قدرت یزدانی غلبه میكند و جهان را در سلطه خود خواهد گرفت و بالاخره در جنگ بین خدا و شیطان آنكه نابود شدنیست خداست. آنها میگفتند شیطان با چشم خود كه در بالای یكی از اهرام مصر قرار دارد به دنیا نظاره میكند و با قدرت خود پیروانش را یاری میرساند .

گروهی دیگر مهد شیطان پرستی كهن را امریكای جنوبی میدانند و معتقدند شیطان برای اولین بار در این نقطه از كره خاكی پرستیده شد و سپس به نقاط دیگر جهان سرایت كرد اما آنچه نظریه اول را تائیید میكند كوچ این طایفه به مناطق شمالی عراق و سپس بخشهای غربی ایران است كه هنوز هم در مناطق شمالی عراق و غربی ایران این گروه در حال زندگی میباشند .

از لحاظ اصول اعتقادی شیطان پرستی كهن به اندازه شیطان پرستی نوین تئوریزه نشده بود و فقط دو اصل اساسی داشتند كه اصول دو گانه آنها عبارت بود از "پرستش بی قید و بند شیطان" و "تن دادن به هر پلیدی برای نزدیك شدن هر چه بیشتر به شیطان" ؛ و بر مبنای همین اصل از هر خوبی حتی تمیزی هم دوری میجستند و همین امر با عث شیوع بیماری ها و كوتاهی عمر در بین این طایفه میگردید .

شیطان پرستی نوین :
بعد از افول چند صد ساله شیطان پرستی كهن ، در قرن 14 میلادی شیطان پرستی نوین در اروپا توسط گروه های كنت گرایی كه اجداد آنها به زور مسیحی شده بودند پایه گذاری شد. این نوع از شیطان پرستی كه به جادوگری شباهت زیادی داشت توانست در اروپا و امریكای جنوبی طرفداران بسیار زیادی پیدا نماید تا آنجا كه نگاشته ها حاكی از آن است كه اجتماعات بسیار بزرگی از شیطان پرستان و جادو گران در نقاط مختلف اروپا تشكیل میشد و حتی در بعضی از این اجتماعات مثل شنبه بازار جادوگران در كنار كوه آلپ بیست و پنج هزار جادوگر وشیطان پرست جمع میشدند .
شیطان پرستی نوین در قرن 19 میلادی مورد توجه گروه های فرماسونر قرار گرفت و در همان تاریخ "سرفرانسیس داشود" به همراه گروهی از اشراف انگلستان كه عضو یك گروه فراماسونری بودند ، گروهی شیطان پرست را به نام باشگاه آتش جهنم تاسیس كردند بدین صورت شهر لندن در قرن 19 پایتخت شیطان پرستی نوین جهان شد .
دهه 1960 سر آغاز فصلی جدید برای شیطان پرستان بود. آنها كه تا آن زمان مجبور بودند عقاید خود را تا حدودی مخفی نگه دارند و توسط هیچ قدرتی در دنیا به صورت رسمی حمایت نمیشدند ، مورد حمایت مادی و معنوی سرمایه داران یهود قرار گرفتند . صهیونیزم كه با اغراض صهیونیستی و ضد بشری شروع به حمایت گسترده از این تفكر غیر انسانی نموده بود از هیچ كمكی در راستای نشر تفكر تاریكی دریغ نكرد و این آغاز جهشی موثر برای گسترش شیطان پرستی به شمار میرفت كه منجر به گسترش آن در تمام دنیا گردید .

تفاوت شیطان پرستی كهن و نوین :
شیطان پرستی كهن اعتقادی شبه فلسفی بود كه منشا آن خطای در پیدا كردن قدرت حقیقی در عالم بود. شیطان پرستان كهن انسانهایی بودند كه به خاطر دوری از مضامین وحیانی و عدم دسترسی به حقایق عالم به دام دشمن قسم خورده خود افتاده بودند و مسیر پرستش او را پیش گرفته بودند تا شاید از این رهگذر از گوشه ای از قدرت او بهره مند شوند ؛غافل از اینكه قدرت مطلق در عالم قدرتی است الهی و ربانی كه هیچ قدرتی را یارای مقابله با او نیست و اگر شیطان كوتاه زمان دنیا را فرصت اظلال دارد از آنجاست كه عامل امتحان و غربال بندگان مخلص از ناخالصان است .
اما شیطان پرستی نوین گرچه شاید در ابتدا در قرن چهاردهم با همین رویكرد آغاز به كار نمود اما بعد از گذشت زمانی در قرن 19 تبدیل شد به ابزاری در دست صاحبان سرمایه در جهان كه همان تفكر یهودی صهیونیزم بودند. همانهایی كه امروز نیز حامیان اصلی تفكر سیطنیسم میباشند


چشم هایمان را بشوییم و دوباره به شهرمان بنگریم.آیا تا کنون ستاره پنج پر وارونه , 666 , کرانادو یا ... را روی دیوار های شهر خود دیده اید؟تصاویری که همراه با نوعی اضطراب و دلهره هستند.
تاریکی , وحشت , گرز , بز , بنفش , خون و خیلی چیز های دیگر .
شاید بپرسید که این ها چه ارتباطی با هم دارند ؟ تعجب نکنید آزمون جمله سازی نیست!
درباره تفکری صحبت می کنیم که شاید خیلی ها از آن چیزی نمی دانند ولی پوشش و ظاهر آن را خوب می شناسند.مدل موی فشن , تاتو و ... آری شیطان پرستی .همان فرقه ای که بسیاری ندانسته به ترویج آن می پردازند.
هنجار شکنی , اهانت به مقدسات , خرافه پرستی و ترویج تمایلات نفسانی از نمادهای شیطان پرستی به شمار می آید که از کلیسایی در دوره قرون وسطی نشات می گیرد.

در فرقه شیطان پرستی رفتار ها , پوشش و اشکال و آرایش آنها غیر متعارف می باشد . در این فرقه مردان سعی دارند به شیوه زنان آرایش کرده و لباس بپوشند و از آنجایی که هیچ هنجاری در این فرقه پذیرفته شده نیست رفتارهایی چون هم جنس بازی به شدت در میان آنان رواج دارد که همین موضوع سبب تقویت گرایش های دو جنسیتی میان آنها می شود و شمار زنان مرد نما و مردان زن نما را افزایش می دهد که با استفاده از این شیوه سعی در شاخص بودن از دیگران دارد.

در زیر به نمونه هایی از نمادهای شیطان پرستی اشاره می کنیم:


[img]http://mysavior.ir/images/dark_funeral[1].jpg[/img]
پنتاگرام (ستاره پنج پر وارونه)
این علامت در واقع نماد اصلی شیطان پرستی است.
انواع پنتاگرام گاه به شکل پنج ضلعی وارونه یا دیو




(Buphomet)




در میان نمادهای شیطان پرستی به چشم می خورد . در میان پنتاگرام ها تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی و به این معناست که مسیحیان معتقدند مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه بز را نماد شیطان و در برابر بره می دانند این آرم را انتخاب کرده اند.

[HR]
تصویر
نماد Satanism
اگر نوشته وسط نماد به معنای شیطان گرایی به همراه دایره حذف کنیم آنوقت یک ستاره پنج ضلعی برجای می ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام باقی می ماند.این همان ابزاری است که در نجوم کابالایی مورد استفاده قرار می گیرد و انواع آن در علائم شیطان پرستی دیده می شود.


تصویر
کرانادو (دست شیطان)
از دیگر نمادهای شیطان پرستی نماد »کرانادو« (دست خفاش) یا دست شیطان است.
در ایـن نماد، همانطـور که در تصویر مشهود است، انگشت کوچک و انگشت نشانه بـاز بوده و سایر انگشتان به ترتیب خاصی بسته یا باز می باشند. البته بسته به نوع فرق و آئین های شیطانی، نماد ها تغییر می کنند که در تصاویر به وضوح آشکار است. این نماد که تداعی کننده پنتاگرام می باشد، مانند احترام نظامیان و یا سایر علائم دستی است. برای ابراز شادی، احترام، سلام، خداحافظی و... از این علامت استفاده می شود.


تصویراز جمله علائم شیطان پرستی که بسیار هم مـورد استفاده قرار می گیرد، علامت 666 است. این عدد در غرب بسیار مشهور است و آن را مخصوص شیطان می دانند. البته این تفکر ریشه در انجیل دارد، که در این باره می گوید: ... و هیچ کس نمی توانست شغلی بدست آورد تا چیزی بخرد. مگر اینکه علامت مخصوص این جانور،یعنی اسم یا عدد او را بر خود داشته باشد. این خود معمایی است و هر که باهوش باشد می تواند عدد جانور را محاسبه کند. این عدد اسم یک انسان است و مقدار عددی حروف اسم او به 666 می رسد .

علاقه خاص شیطان پرستان به این نماد که در همه جای مراسمات و کنسرتها و حتی بر روی جواهر آلات وجود دارد، حکایت از اهمیت آن می کند.
هر جا که شیطان پرستان حضور داشته باشند، محال است که تصویری از نماد 666 وجود نداشته باشد. این نماد را می توان به صورت منقوش بر دیوارها و تابلوهای سطح شهرها به راحتی مشاهده کرد.
نمونه هایی از این علامت بر دیوار های شهر تهران نیز، زنگ خطری برای جامعه ماست. هر چند که عده ای آن را فقط نـوعی تقلید می دانند و اهمیتی برای آنچه در حال وقوع است قائل نیستند.!!.



تصویر نماد جمجمه
یکی دیگر از علائم شیطان پرستی نماد جمجمه و گرز است. این نماد که بیشتر مورد استفاده گروه متالیکا قرار می گیرد، خشونت ذاتی و هدف اصلی گروههای شیطان پرستی را آشکار می سازد. نوع نگارش کلمه متالیکا هم اضطراب زا بوده و بیانگر پلیدی و اصالت شیطانی آن است. هر چند در سالهای اخیر، این گروه (متالیکا) سعی در تلطیف چهره خود داشته و با اجرای کنسرتهای مختلف جهت امور خیریه، بنا دارد خود را از سایـر گروههای شیطان پرستی جدا کرده و خود را بریده از دنیا نشان دهد. ولی نباید فراموش کنیم که، شیطان از هر مسیری وارد می شود. و خود را وارد زندگی انسانها می کند. اگر از طریق اِعمال خشونت نشد، از طریق تلطیف چهره وارد می شود.

تصویر
نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheel )

چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ های دینی همچون کتیبه های بر جای مانده از بودایی ها و مقبره های سلتی و یونانی دیده شده است .
لازم به توضیح است که این علامت سال ها بعد توسط هیتلر به کار رفت , لیکن برخی برای به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان پرستی کردند.

تصویر
نماد Ankh

این نماد به انگلیسی
Ankh


انشا می شود و سمبل شهوت رانی و باروری است . این نماد ها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می شود . امروزه نماد فمنیسم در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل شیطانی است.


تصویر
صلیب وارونه (cross pawn upside)

این نماد حکایت از وارونه شدن مسیحیت دارد و عمدتا برای به سخره گرفتن این دین است.صلیب وارونه در گردنبند های بسیاری مشاهده شده و خواننده های راک انواع مختلف آن را به همراه دارند.


[HR] تصویر
هرج و مرج ( Anarchy)

این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که هر چه تخریب کننده است تو انجام بده .این نماد عمدتا مورد استفاده گروه های هوی متال است. 
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
ارسال پست

بازگشت به “شیطان پرستی”