داستان شروع وهابیت

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۲, ۵:۴۴ ب.ظ

داستان شروع وهابیت

پست توسط mahyar1372 »

لطفا توضیح درباره محمد بن عبدالوهاب وشروع وهابیت توضیح دهید/.
باتشکر
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۲, ۵:۴۴ ب.ظ

Re: داستان شروع وهابیت

پست توسط mahyar1372 »

:sad: :sad:
Advance Member
Advance Member
پست: 251
تاریخ عضویت: شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۸, ۳:۴۵ ب.ظ
محل اقامت: Tehran, Iran
سپاس‌های ارسالی: 100 بار
سپاس‌های دریافتی: 138 بار
تماس:

Re: داستان شروع وهابیت

پست توسط mona m »

 [FONT=Tahoma, Verdana, Arial, sans-serif][HIGHLIGHT=#fff8f0]
 
 
  [FONT=Tahoma, Verdana, Arial, sans-serif][HIGHLIGHT=#fff8f0]
 
 
  [FONT=Tahoma, Verdana, Arial, sans-serif][HIGHLIGHT=#fff8f0]محمّد بن عبدالوهاب بنيان‏گذار وهابيت‏    [HIGHLIGHT=#fff8f0]     [HIGHLIGHT=#fff8f0]     [HIGHLIGHT=#fff8f0]   وهابى و وهابى‏گرى منسوب است به شيخ محمّد بن عبدالوهاب تميمى نجدى و اين نسبت از نام پدر او «عبدالوهاب» گرفته شده است. گرچه وهابى ها اين نسبت را قبول ندارند و مى‏گويند «وهّابى» را دشمنان آنان به آنها اطلاق نموده و لذا خود را گاهى به اعتبار محمّد عبدالوهاب «محمّدى» و گاهى به اعتبار پيرويشان از صحابه و سلف صالح به اعتقاد خودشان «سلفيّه» مى‏نامند.      [HIGHLIGHT=#fff8f0]  محمّد در سال 1115 ق. در شهر «عُيينيّه» از توابع نجد حجاز تولّد يافت.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  در آن شهر قاضى بود و از علماى حنبلى به شمار مى‏رفت. شيخ محمّد در دوران كودكى به مطالعه كتاب هاى مذهبى؛ از تفسير، حديث، فقه و همچنين مطالعه آراء و عقايد مختلف سخت علاقه‏مند بود.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  فقه حنبلى را در زادگاهش و در نزد پدرش آموخت. سپس براى تكميل معلومات رهسپار مدينه منوّره گرديد و در آنجا به تحصيل پرداخت.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] «احمد زينى دحلان» مورخ و معاصر شيخ محمد مى‏نويسد، محمّد بن عبدالوهاب در همان دوران تحصيل گهگاه مطالبى بر زبان مى‏راند كه از عقايدى خاص حكايت داشت؛ به طورى كه اساتيد وى نسبت به آينده‏اش نگران شده و مى‏گفتند: اگر اين فرد به تبليغ بپردازد، گروهى را گمراه خواهد كرد.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] ّد بن عبدالوهاب چندى بعد، مدينه را به سوى نقاط ديگر ترك كرد. چهار سال در بصره و پنج سال در بغداد و يك سال در كردستان و دو سال در همدان و اندك زمانى هم در اصفهان و قم رحل اقامت افكند، آنگاه به «حريمله» زادگاه پدرش رفت و تا زمانى كه پدرش زنده بود، وى كمتر سخن مى‏گفت و گاهى ميان او و پدرش نزاعى در مى‏گرفت ولى پس از درگذشت پدرش به سال 1153 كه شيخ محمد 38 سال داشت پرده از روى عقايد خود برداشت و تبليغات او در اين شهر افكار عمومى را بر آشفت؛ به‏گونه‏اى كه‏      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] تاريخ حرم ائمه بقيع(ع)، ص: 36      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  شد اين شهر را به عزم اقامت در «عُيينيّه» زادگاهش ترك كند. پس از مدت كوتاهى اين شهر را نيز به‏اجبار ترك نمود و به‏ناچار نقطه سومى به نام «درعيه» را كه محمّد بن سعود جدّ آل سعود به عنوان رييس قبيله بر آن منطقه حكومت مى‏كرد، براى خود برگزيد.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هر دو پيمان بستند كه رشته دعوت از آن محمّد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمّد بن سعود باشد و براى استحكام اين روابط، ازدواجى نيز ميان دو خانواده صورت گرفت. محمّدبن عبدالوهاب تبليغ خود را در پرتو قدرت حاكم آغاز كرد و به زودى هجوم به قبايل اطراف و شهرهاى نزديك شروع شد و سيل غنائم از اطراف و اكناف به شهر درعيه كه شهر فقير و بدبختى بود سرازير گرديد. و اين غنايم جز اموال مسلمانان منطقه نجد نبود كه با متّهم شدن به شرك و بت‏پرستى كه در صفحات آينده ملاحظه خواهيد كرد، اموال و ثروتشان بر سپاه محمّد بن عبدالوهاب حلال شده بود. و اين تهاجمها و قتل و غارتها از سوى وهابيان توسعه و ادامه يافت تا در حجاز يك حكومت سياسى- مذهبى كه مذهب آن وهابيگرى و اجراى عقايد و آراء ابن تيميه بود به وجود آمد.  تاريخ حرم ائمه بقيع(ع) 35 ابن تيميه و عدم اختيار همسر ..... ص : 34      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] محمّد بن عبدالوهاب بنيان‏گذار وهابيت‏      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  وهابى و وهابى‏گرى منسوب است به شيخ محمّد بن عبدالوهاب تميمى نجدى و اين نسبت از نام پدر او «عبدالوهاب» گرفته شده است. گرچه وهابى ها اين نسبت را قبول ندارند و مى‏گويند «وهّابى» را دشمنان آنان به آنها اطلاق نموده و لذا خود را گاهى به اعتبار محمّد عبدالوهاب «محمّدى» و گاهى به اعتبار پيرويشان از صحابه و سلف صالح به اعتقاد خودشان «سلفيّه» مى‏نامند.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  محمّد در سال 1115 ق. در شهر «عُيينيّه» از توابع نجد حجاز تولّد يافت.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  در آن شهر قاضى بود و از علماى حنبلى به شمار مى‏رفت. شيخ محمّد در دوران كودكى به مطالعه كتاب هاى مذهبى؛ از تفسير، حديث، فقه و همچنين مطالعه آراء و عقايد مختلف سخت علاقه‏مند بود.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  فقه حنبلى را در زادگاهش و در نزد پدرش آموخت. سپس براى تكميل معلومات رهسپار مدينه منوّره گرديد و در آنجا به تحصيل پرداخت.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] «احمد زينى دحلان» مورخ و معاصر شيخ محمد مى‏نويسد، محمّد بن عبدالوهاب در همان دوران تحصيل گهگاه مطالبى بر زبان مى‏راند كه از عقايدى خاص حكايت داشت؛ به طورى كه اساتيد وى نسبت به آينده‏اش نگران شده و مى‏گفتند: اگر اين فرد به تبليغ بپردازد، گروهى را گمراه خواهد كرد.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] ّد بن عبدالوهاب چندى بعد، مدينه را به سوى نقاط ديگر ترك كرد. چهار سال در بصره و پنج سال در بغداد و يك سال در كردستان و دو سال در همدان و اندك زمانى هم در اصفهان و قم رحل اقامت افكند، آنگاه به «حريمله» زادگاه پدرش رفت و تا زمانى كه پدرش زنده بود، وى كمتر سخن مى‏گفت و گاهى ميان او و پدرش نزاعى در مى‏گرفت ولى پس از درگذشت پدرش به سال 1153 كه شيخ محمد 38 سال داشت پرده از روى عقايد خود برداشت و تبليغات او در اين شهر افكار عمومى را بر آشفت؛ به‏گونه‏اى كه‏      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0] تاريخ حرم ائمه بقيع(ع)، ص: 36      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  شد اين شهر را به عزم اقامت در «عُيينيّه» زادگاهش ترك كند. پس از مدت كوتاهى اين شهر را نيز به‏اجبار ترك نمود و به‏ناچار نقطه سومى به نام «درعيه» را كه محمّد بن سعود جدّ آل سعود به عنوان رييس قبيله بر آن منطقه حكومت مى‏كرد، براى خود برگزيد.      
    [HIGHLIGHT=#fff8f0]  دعوت خود را با حاكم درعيه در ميان نهاد و هر دو پيمان بستند كه رشته دعوت از آن محمّد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمّد بن سعود باشد و براى استحكام اين روابط، ازدواجى نيز ميان دو خانواده صورت گرفت. محمّدبن عبدالوهاب تبليغ خود را در پرتو قدرت حاكم آغاز كرد و به زودى هجوم به قبايل اطراف و شهرهاى نزديك شروع شد و سيل غنائم از اطراف و اكناف به شهر درعيه كه شهر فقير و بدبختى بود سرازير گرديد. و اين غنايم جز اموال مسلمانان منطقه نجد نبود كه با متّهم شدن به شرك و بت‏پرستى كه در صفحات آينده ملاحظه خواهيد كرد، اموال و ثروتشان بر سپاه محمّد بن عبدالوهاب حلال شده بود. و اين تهاجمها و قتل و غارتها از سوى وهابيان توسعه و ادامه يافت تا در حجاز يك حكومت سياسى- مذهبى كه مذهب آن وهابيگرى و اجراى عقايد و آراء ابن تيميه بود به وجود آمد.  : [External Link Removed for Guests]    
خدا را دوست دارم, بخاطر اینکه از من می پذبرد که بگویم: دوستت دارم...
ارسال پست

بازگشت به “وهابیت”