ادله عقلی برای اثبات وجود نازنین اقا صاحب الامر

[Lio Mohammad Reza]

السلام علیک یا ابا صالح المهدی[COLOR=#002060].علل و فلسفه هایی که برای ضرورت و لزوم وجود پیامبر گفته اند همان علل برای ضرورت وجود جانشین و وصی ایشان نیز صادق است که پس از وفات ان حضرتلازم است بوده باشدتا مردم به جانشین پیغمبر در شوون مختلف زندگی خود مراجعه کنند همانگونه که به پیامبر مراجعه میکردند پس بر خداوند واجب است که او را نصب فرماید وبر مردم نیز واجب است ان امام رابشناسند زیرا که پیروی کردن بدون معرفت و شناخت امکان ندارد.اگر کسی اشکال کند که:علت برانگیختن پیغمبر با این مورد فرق میکند زیرا که مردم در امور معاش وشوون زندگی مادی وجنبه های اخروی و امور مربوط به معاد به پیغمبر نیازمندندتا از جانب خدا قانونی برای انان بیاوردومطابق ان عمل نمایند و چون پیغمبر ان چه مورد نیاز مزدم است را برای انان اورد و قواعد و احکامی برایشان بیان فرمود ومردم انان را شناختند و عمل کردند،دیگر نیاز برطرف میشود و برای بیان و اموزش قواعد و احکام دین وجود علما وکتب مربوطه بسنده است،پس وجود وصی و جانشین پیغمبر لازم نیست!در جواب میگویم این اشکال به چند جهت نا درست است: 
اول:پیغمبر(ص) قواعد را به طور کلی بیان فرموده ودستورات دین را به مقدار مورد نیاز عموم در آن زمان تشریح کرده است، و این مطلب برای کسانی که به احادیث پیغمبر اکرم(ص) مراجعه کنند واضح است.بنابر این احتیاج مردم با ان مقدار از بیان برطرف نشده،بلکه پاره ای از مسائل حتی بر علما و دانشمندان بزرگ پوشیده میماند تا چه رسد به دیگران پس افراد بشر از وجود امام و پسوای معصوم ناگزیر هستند تا به او مراجعه کنند و مطالب مورد نیاز 2خویش را از او بیاموزند.
دوم:افراد انسان به خاطر وضع طبیعی که دارند و با توجه به هواها و خواسته های نفسانیشان در نزاع و کشمکش و اختلاف واقع میشوند،این معنی را با وجدان احساس نموده و با چشم میبینیم لذا مقتضای لطف خدا است که برای از میان رفتن هر گونه نزاع و اختلاف،شخصی را تعیین نماید که حقایق را کاملا بداند تا در هر زمان مردم به چنین شخصی رجوع کند و در نزاع ها و مرافعه ها از او کمک گیرند تا حق به حقدار برسد.و ان شخص که خداوند او را برای رفع اختلاف و نزاع بر گزیده است همان اقا امیر المومنین است که مردم وظیفه دارند از او پیروی کنندو در شوون مختلف خود به او مراجعه و بر او اعتماد نمایند.
اگر اشکال کنند که امامان ما در زمان حضورشان جز بر مبنای قواعد ظاهری عمل نمیکردند و به عبارت دیگر:انان روی قواعدی که علما در زمان غیبتشان حکم میکنند حکم میکردند.پس چگونه ادعا میشود که مقتضای لطف الهی تعیین و نصب امام است تا بر مبنای حق و واقعییت حکم کند؟
میگویم:این روش به خاطر مانعی بود که از ناحیه مردم وجود داشت،چنانکه مانع ظهور امام نیز از طرف مردم است.پس در این صورت هیچگونه اعتراضی بر انان وارد نیست و به هیچ وجه نباید خیال کرد که این امر با لطف الهی متناقض است.دلیل ان در دو روایت زیر از کافی امده است:
امام صادق فرمود:هرگاه قائم ال محمد بپا خیزد به حکم داوود و سلیمان حکم میکند و از بینه و شاهد نخواهد پرسید.
از عمار ساباطی امده است:به امام صادق(ع)عرضه داشتم اگر حکومت به دست شما رسید چگونه حکم میکنید؟فرمود به حکم الاهی و به حکم داوود.واگر قضیه ای پیش اید که
از ما پوشیده باشد روح القدس به ما القا میکند.
سوم:اگر فرض کنیم تمام علما و دانشمندان به تمام احکام عمل کنند،باز هم وجود ایشان ما را از وجود امام بینیاز نمیسازد،زیرا که انان از سهو و اشتباه مصون نیستند.پس در هر زمان از وجود شخصی معصومی که از خطا و اشتباه محفوظ باشد ناگزیر هستیم.تا مرجع و پناه مردم بوده،حقایق احکام را برایشان بیان فرماید.وان شخص هیچ کس جز امام زمان نیست.
در این جا اگر کسی بگوید:نبود امام با بودنش در حالی که از دیدگان مردم پنهان است چه فرقی میکند؟باید گفت اولا:نظر به اینکه مانع ظهور و اشکار بودن ان حضرت،ناشی از خودمردم است،این مطلب منافاتی با لطف خدا ندارد.و دلیل بر احتیاج نداستن مردم به حضرت نمیشود.بلکه بر مردم واجب است تا موانع ظهور را بر طرف سازند.
دوما:منافع وجود ان حضرت منحصر در بیان علوم نیست،بلکه همه انچه از مبدا و سرچشمه فیض الاهی به مخلوقات  . 
اللاهم عجل لویک الفرج

[ع ل ی]

با سلام
ضرورت وجود امام در هر زمان
در بحث امامت به ادله متعدد ثابت مى شود كه وجود امام معصوم(علیه السلام) در هر عصر و زمانى لازم است، و ما در این مختصر به بعضى از ادله عقلى و نقلى كفایت مى كنیم:
دلیل عقلى:
۱ ـ اگر مخترعى كارخانه اى بسازد كه در نهایت پیچیدگى و دقّت و ظرافت باشد، كه اطلاع بر آنها بجز به راهنمائى خود او میسّر نیست، و محصول آن كارخانه باید همیشه و در هر زمان ـ با حضور و غیاب مخترع ـ در دسترس انسان قرار گیرد، آیا مى توان باور كرد كه آن مخترع كسى را كه آشنا به اسرار ابزار آن كارخانه، و توان بر به كار انداختن آنها، و به دست آوردن محصول باشد معین نكند؟! یا انتخاب آن كس را به مردمى وابگذارد كه از شناخت كارخانه و ظرافتهاى آن بیگانه اند؟ هرگز!
آیا دقت و ظرافت معارف و قوانین الهى كه در جمیع شئون حیات انسان ابزار كارخانه دین خدا است، و محصولش ارزشمندترین گوهر وجود، یعنى معرفت خداوند متعال و عبادت او، و هدایت بشر به عالى ترین قواعد و حقوق در زندگى مادى، و سعادت براى زندگى معنوى و ابدى است، كمتر از دقت و ظرافت كارخانه آن مخترع است؟
پس نتیجه مى گیریم در هر عصر و زمانى باید كسى باشد كه راهنماى بشر به هدایت و سعادت او باشد.
۲ ـ قرآن كتابى است كه بیان كننده هر چیزى و براى هدایت و رحمت نازل شده است (وَ نَزَّلْنَا عَلَیكَ الْكِتَـبَ تِبْیـناً لِّكُلِّ شَىء وَ هُدىً وَ رَحْمَةً)۱، قرآن كتابى است كه براى بیرون آوردن تمام افراد بشر از ظلمات فكرى و اخلاقى به علم ونور نازل شده است (كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ)۲، و قرآن كتابى است كه حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) درباره او فرمود: (...وله ظهر وبطن، فظاهره حكم، وباطنه علم، ظاهره أنیق وباطنه عمیق، له نجوم وعلى نجومه نجوم، لا تحصى عجائبه، ولا تبلى غرائبه، فیه مصابیح الهدى...)۳. (براى قرآن ظاهرى است و باطنى پس ظاهرش حكم و دستور است و باطنش علم و دانش، ظاهرش جلوه و زیباست و باطنش ژرف و عمیق، ستارگانى دارد و ستارگانش هم ستارگانى دارد، شگفتى هایش به شمار درنیاید و عجائبش كهنه نگردد و چراغهاى هدایت در آن است).
آیا چنان هدفى از چنین كتابى بدون وجود معلم و مبین آگاه به اسرار آن، و رسته از تمام ظلمات فكرى و اخلاقى، یعنى بدون انسان معصوم از خطا و هوى در رفتار و گفتار و پندار ممكن است؟
و این همان ضرورت وجود امام معصومى است كه شناختش جز از طریق وحى ممكن نیست.
دلیل نقلى: عامه و خاصه با سندهاى معتبر، و به اسناد متواتر نقل كردند كه حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)در موارد مختلف فرمود: «من بعد از خود در بین شما دو چیز گرانمایه مى گذارم، یكى از آن دو بزرگتر از دیگرى است كه كتاب خداست و عترت خود اهل بیت خود را، پس نظر كنید چگونه با آنها بعد از من رفتار خواهید كرد همانا آن دو از یكدیگر جدا نمى شوند تا بر من بر حوض وارد شوند.»۴
از این حدیث شریف استفاده مى شود، تا هر زمان كه قرآن هست، عترتِ جدا نشدنى از آن هم خواهد بود. و او همان امام معصوم(علیه السلام)است. آیا معقول است خداوند قادر متعال دین خود را به نبود چنین شخصى ـ امام معصوم ـ ناقص بگذارد. با توجه به آنچه گذشت نكته كلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله)كه عامه و خاصه به تعبیرات متفاوت نقل كردند معلوم مى شود كه فرمود: ( مَنْ ماتَ بِغَیرِ إِمام ماتَ مَیتَةً جاهِلِیةً)۵ (كسى كه بمیرد بدون امام زمان خود به مرگ جاهلیت مرده است) (وَأَنَّ الأَرْضَ لاتَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللّهِ تَعالى عَلى خَلْقِهِ فِی كُلِّ عَصْر وَ أَوان، وَ أنَّهُمُ الْعُرْوَةُ الْوُثْقى) تا آنجا كه فرمود: (وَ مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْهُمْ ماتَ مَیتَةً جاهِلِیةً)۶ (و به تحقیق زمین خالى نمى ماند از حجّت خداوند تعالى بر خلق او در هر عصرى و زمانى، و آنها هستند رشته محكم ـ تا آن جا كه فرمود ـ و هر كس بمیرد و نشناسد آنان را به مرگ جاهلیت مُرده است ).
۲ ـ از روایات مورد اتفاق بین عامه خاصه، به سندهاى معتبر، و بلكه به تواتر، از حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)نقل شده است كه فرمود: «این امرپایان نپذیرد تا این كه دوازده خلیفه بیاید، كه همه از قریش هستند».۷
و از این احادیث به مضامین مختلف نكاتى استفاده مى شود كه به بعضى اشاره مى گردد.
۱ ـ انحصار خلفاء در دوازده نفر
۲ ـ استمرار خلافت این دوازده نفر تا روز قیامت
۳ ـ بستگى عزت اسلام و امت اسلامى به این دوازده نفر
۴ ـ قوام دین ازجهت علمى و عملى به این دوازده نفر.
۵ ـ بودن همه آنان از قریش
و با توجه به این نكات، معلوم مى شود كه این خصوصیات تنها در دوازده امام معصوم(علیهم السلام) موجود بوده است، و حتى خود عامه به این مطلب اعتراف نمودند:
قندوزى در ینابیع المودّة مى گوید : « این احادیث قابل انطباق بر خلفاى بعد از پیغمبر نیست ، چون عدد آنها كمتر از دوازده است ، و نه قابل حمل بر ملوك بنى امیه ، به جهت ظلم و زیادتشان بر دوازده نفر ، و نه قابل حمل بر ملوك بنى عبّاس ، به جهت زیادتشان بر دوازده نفر ، و مراعات نكردنشان آیه ( قُل لاَّ أَسْـَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى ) ، و محملى این احادیث ندارد جز ائمه اثنى عشر از اهل بیت و عترت آن حضرت، زیرا آنان اعلم و اجل و اورع و اتقى و اعلاى اهل زمانشان بودند نسباً ، و افضل آنها حسباً ، و اكرم آنها عندالله ; و اهل علم و تحقیق و اهل كشف و توفیق ، آنان را به این منزلت شناختند » .۸
نتیجه این كه: اعتقاد شیعیان به امام دوازدهم حضرت حجة بن الحسن العسكرى صلوات الله علیه مستند به ادله عقلیه و ادله نقلیه اى است كه هر منصفى با تامل و دقت مى پذیرد.
....................................................................................................................................................................------------------
1- سوره نحل آیه 89
2- سوره ابراهیم آیه 1
3- کافی ج 2 ص599
4- المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 109 ، عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج 1 ص 68
5- المعجم الکبیر ج 19 ص 388 ، مسند الشامیین ج 2 ص437 ، مسند امام احمد بن حنبل ج 4 ص96 و کتب دیگر
6- عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 122 و کتب دیگر
7- صحیح مسلم ج 12 ص 201 و مراجعه شود به صحیح بخاری آخر کتاب الاحکام ج 8 ص127 ، مسند احمد ج 1 ص 398 و 406 و ج5 ص 86 و87 و 88 و ...، صحیح ابن حبان ج 15 ص 14 و 43 . الئقات لابن حبان ج 7 ص 241 و مصادر دیگر عامه ، کشف الغطاء ج 1 ص 7 ، عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج 1 ص 49 باب 6 . الخصال ص 467 و ... و مصادر دیگر خاصه
8- ینابیع الموده ج 3 ص 292

[ع ل ی]

بسم الله الرحمن الرحیم
بشارتهایی را که در قرآن برای اثبات وجود حضرت مهدی(عج) آمده است اشاره ای مختصر می نماییم.
لزوم معرفت امام زمان(عج):
_ یحیی بن عبدالله از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:ای یحیی بن عبدالله!«من بات لیلة لا یعرف فیها امامه مات میتة جاهلیة.»(1)
هر کس شبی را به صبح کند در حالیکه امام زمانش را نشناسد،به مردن جاهلیّت می میرد.
_ امام صدق(ع) بوسیله ی پدران بزرگوارش از رسول اکرم(ص) نقل می فرماید:من انکر القائم من ولدی فی زمان غیبته (ف)مات(فقد مات)میتة جاهلیة.(2)
هر کس قائم از فرزندان مرا در زمان غیبتش منکر شود،به مرگ جاهلیت مرده است.
******************************
امام زمان(عج) امان برای اهل زمین:
حضرت امام صادق(ع) فرمودند:...واعلموا انّ الارض لا تخلو من حجّةلله عزّ و جلّ ولکنّ الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة لله لساخت باهلها...(3)
و بدانید که زمین از حجت الهی خالی نمی ماند ولیکن خداوند به زودی چشم باطن بندگانش را از شناختن امام،کور خواهد کرد به خاطر ظلم و جور و اسراف آنها بر خودشان،و اگر زمین یک ساعت از حجت الهی خالی بماند،اهلش را فرو می برد.
*****************************
امام مهدی(ع) در قرآن:
«ولقد کتبنا فی الزّبور،من بعد الذّکر،انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون.»(4)
_ ما در زبور داود،از پس ذکر(تورات)،نوشته ایم که سر انجام،زمین را بندگان شایسته ی ما به ارث می برند(و بر همه ی کره ی زمین حاکم می شوند.)
طبق فرموده ی پیشوای پنجم حضرت امام محمد باقر(ع)،این بندگان شایسته که وارثان زمین شوند،اصحاب مهدی(ع) هستند در آخرالزمان.(5)
در سوره ی فتح:
از القاب حضرت و به معناى پیروزى است.
روایت است که در آیه شریفه اذا جاء نصر الله والفتح،(6) مرادازفتح، قائم (ع)است.
در تفسیر على بن ابراهیم آمده است: آیه مبارکه نصر من الله وفتح وقریب (7)اشاره دارد به فتح حضرت قائم(ع)(8)
در سوره ی فجر:
از القاب حضرت مهدی (ع) شمرده شده است.
روایت است از امام صادق (ع)که در تفسیرآیه والفجر فرمود: مراداز فجر، قائم (ع)است .
و نیز در روایت دیگرى درباره سوره قدر فرمود: حتى مطلع الافجر(9) یعنى: تا آن که قائم (ع)برخیزد و ظاهرشود (10)
در سوره ی قدر:
شب قدر، شب امام زمان(ع) است وملائکه وروح بر آن حضرت نازل شده، تقدیر امور را در اختیار او مى گذارند .
پیشوایان معصوم(ع) در تفسیر سوره قدر فرموده اند: فرشتگان در این شب، مقدرات یک سال را نزد ولى مطلق زمان آورده، بر او عرضه وتسلیم مى کنند. (11)
در چنین شبى که به حضرت مهدى(ع) تعلق دارد، یاد جد بزرگوارش در دل ها زنده مى شود، چراکه یکى از اعمال مستحبى شب قدر، زیارت امام حسین(ع) است.(12)
هنگامى که درد زایمان نرجس خاتون شروع شد، امام عسکرى(ع) به حکیمه خاتون فرمود: عمه جان سوره "انا انز لناه " را بر او بخوان 0 حکیمه مى گوید: من مشغول خواندن این سوره شدم، ومى شنیدم که طفلِ داخلِ رحم نرجس نیز، همان گونه که من مى خوانم، مى خواند. در حال تعجب بودم که امام عسکرى(ع) با صداى بلند فرمود: عمه جان از امر خدا تعجب مکن که خداوند، زبان ما را درکودکى به حکمت بازکرده ودر بزرگى، حجت خود در زمین قرار مى دهد. (13)
در روایات آمده است که در شب قدر، دعا براى حضرت را باید بر دعا براى خود مقدم داشت وبهترین دعاها طلب نصرت وحفظ اوست و آن این است: "اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلى آبائه 00 " (14)
******************************
قرآن و بشارت موعود:
آیات متعددى در قرآن کریم وارد شده که پیشوایان دینى آن ها را به وجود مقدس حضرت مهدى (ع) وظهور مبارک آن حضرت تفسیر وتأویل کرده اند .
برخى کتب، نزدیک به یکصد و چهل آیه از قرآن کریم را به استناد احادیث فریقین، بر امام مهدى (ع) تطبیق کرد ه اند. (15)
ما در این جا تعدادى از آیات مهدوى قرآن را مى آوریم:
. سوره بقره
- آیه 2 و 3: هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب
امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: متقین، شیعیان على بن ابى طالب هستند وغیب، حجت غایب است. (16)
- آیه 124: وَ إذِ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن ؟ یعنى: هنگامى که حضرت ابراهیم را پروردگارش به وسیله کلماتى آزمود، پس آن ها را به انجام رسانید.
راوى مى گوید: درباره این آیه مبارکه از امام صادق (ع) پرسش کردم، حضرت فرمود: این همان کلماتى است که حضرت آدم (ع) از پروردگار خود دریافت نمود. پس توسط آن کلمات به پیشگاه پروردگار توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت.
جریان توبه چنین بودکه حضرت آدم (ع) عرض کرد: اى خداى من از تو مى خواهم که به واسطه محمد وعلى وفاطمه وحسن وحسین (ع) توبه مرا بپذیرى پس خداوند توبه او را پذیرفت که او بسیار توبه پذیر و مهربان است ".
راوى مى گوید: پرسیدم مقصود از "فا تمهن " در آیه چیست حضرت فرمود: )مقصود این است که خداوند آن ها را تا قائم مهدى (ع) به اتمام رسانید ودوازده امام (ع) راکه نه تن آنان از فرزندان حسین (ع) مى باشند، براى او بیان فرمود (17)
- آیه 155:و لنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ... یعنى: ما شما را به چیزهایى از قبیل ترس وگرسنگى وکاستى در اموال وجان ها و محصولات مى آزماییم، و مژده بده به آن ها که شکیبا وثابت قدم هستند. امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود: "پیش از آمدن قائم (ع) علامت هایى براى امتحان مؤمنین خواهد بود" عرض کردم آن علامت ها چیست؟ فرمود:بیمارى هاى گوناگون که سبب ترس و دلهره است وبالا رفتن نرخ ها که سبب گرسنگى است وکاهش در اموال و جان ها که قحطى ومرگ ومیر فراوان است ونقص در محصولات که به نیامدن باران است. پس در آن موقع به آن هاکه در عقیده به ما ثابت مى مانند، مژده بده " آن گاه فرمود: "این تأویل آیه است وهیچ کس جز آن هاکه راسخ در علم اند، تأویل آن را نمى دانند وماییم راسخان در علم " (18)
. سوره آل عمران
- آیه83 افغیر دین الله یبغون وله اسلم من فی السماوات ...؟ یعنى: آیا جز دین خدا را مى جویند؟ با آن که آن چه در آسمان ها وزمین است، خواه وناخواه تسلیم او هستند و به سوى او بازگردانیده مى شوند 0
امام کاظم (ع) فرمود: "این آیه درباره حضرت قائم (ع) نازل شده است. هنگامى که ظاهر شود، آیین مقدس اسلام را درشرق و غرب جهان، به یهود ونصارى و صائبان وملحدان و مرتدان وکافران عرضه مى دارد... (19)
. سوره نساء
- آیه 159: وان من اهل الکتاب الا لیومنن به قبل موته و.... یعنى: وهیچ یک از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ، به او ایمان مى آورد 0 درباره ضمیر "مَوتهِ " دو احتمال است؟ یکى این که به اهل کتاب برگردد ودیگر این که به حضرت عیسى (ع). بنابر احتمال اول، معناى آیه شریفه این است که "احدى از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ، به حضرت عیسى (ع) ایمان آورد" و بنابر احتمال دوم، معناى آیه چنین خواهد بود احدى از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ) حضرت عیسى (ع) به او ایمان خواهد آورد. " برخى از مفسران اهل سنت که احتمال اول را برگزیده ا ند ناچار شده اند که توجیهات عجیبى را در مورد آیه شریفه ملتزم شوند، ولى بنا بر احتمال دوم، معناى آیه بسیار روشن است . چون طبق عقیده قطعى مسلمانان، حضرت عیسى (ع) هنوز زنده است وپس از ظهور حضرت بقیة الله او نیز از آسمان نازل شده واز یاران واصحاب آن حضرت خواهد بود(20) وچون به حضرتش اقتدا مى نماید، نصارى نیز به جهت اقتداى حضرت عیسى (ع) به حضرت صاحب الامر(ع) در نماز، به آن حضرت ایمان مى آورند ویهود نیز به حضرت مهدى (ع) مى گروند 0
. سوره انفال
- آیه 39: "وقاتلوهم حتی لا تکون فتنة ....؟ باکافران بجنگید تا فتنه اى باقى نماند .
امام محمد باقر(ع) فرمود: "تأویل این آیه هنوز نیامده است 0.. و این در زمان قیام قائم ما خواهد بود(21) . سوره توبه
- آیه 33: وهو الذی ارسل رسوله بالهدی ...(22) او خداوندى است که پیامبرش را با هدایت ودینى حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند، اگر چه مشرکان ناخشنود باشند. امام باقر(ع) فرمود: "این آیه مبارکه به هنگام خروج مهدى آل محمد(ع) تحقق مى یابد" (23)
. سوره هود
- آیه86 بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین ،؟ یکتا بازمانده خدا براى شما بهتر است، آگر مؤمن هستید. امام باقر(ع) در تأویل این آیه شریفه مى فرماید: "هنگامى که مهدى ظاهر شود... اولین سخنى که بر زبان مبارکش جارى مى شود این آیه شریفه است "(24)
. سوره ابراهیم
- آیه 5: ولقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله .....،؟ همانا ما موسى را با آیات خود فرستادیم، که قوم خود را از تاریکى ها به سوى نور بیرون بیاور، و روزهاى خدا "ایام الله را به آن ها یاد آورى کن از امام باقر(ع) روایت است که فرمودند: روزهاى خداوند سه روز است: روز قیام قائم (ع)، روز رجعت و روز قیامت (25)
. سوره حجر
- آیه 36- 38: قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون , قال فانک من المنتظرین الی یوم الوقت المغلوم ،، امام رضا(ع) فرمود: "وقتِ معلوم، روز قیام قائم ماست. (26)
. سوره اسراء
- آیه 33 ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا .... ،. امام باقر(ع) فرمود: "حسین (ع) مظلوم کشته شد وما اولیاء وارث خون او هستیم، وقائم ما به خون خواهى حسین (ع) قیام خواهد کرد (27)
امام صادق (ع) نیز فرمود: منصور، قائم آل محمد (ع) است و چون ظهور نماید، اقدام به خون خواهى حسین (ع) مى کند. (28)
. سوره مریم
- آیه 75: حتی اذا راوا ما یوعدون اما العذاب واما الساعة ...."،؟ یعنى: تا وقتى آن جه به آنان وعده داده مى شود: یا عذاب یا قیامت را ببینند 0 امام صادق (ع) فرمودند: منظور از ساعة، قیام قائم است. (29)
. سوره قصص
- آیه 5: ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ...،، وما اراده کرده ایم بر آنان که در روى زمین به ضعف کشیده شده اند، منت نهاده آن ها را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم 0 امام باقر وامام صادق (ع) فرمودند: این آیه مبارکه مخصوص صاحب الامرى است که در آخر الزمان ظاهر مى شود.00(30)
. سوره سجده
- آیه 29: قل یوم الفتح لا ینفع الذین کفروا ایمانهم ......،؟ بگو اى پیامبر روزپیروزى، دیگر ایمان آوردن براى کافران سودى ندارد.
امام جعفر صادق (ع) فرمود: یوم الفتح، روزى است که دنیا به دست قائم (ع) فتح مى شود 0.. (31)
. سوره فتح
- آیه 28:لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا ، امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: این آیه در حق قائم اهل محمد(ع) نازل شده است... " (32)
ناگفته نماند، آیاتى که به وجود مقدس) مهدى موعود(ع) وظهور مبارک آن حضرت تأویل شده است فراوان است. کسانى که طالب تفاصیل بیشترى هستند مى توانند به کتاب هاى بحارالانوارج 51"، "الزام الناصب "، "موعود قرآن وکتب تفاسیر مراجعه فرمایند.
******************************

توضیحات:
1_ غیبة نعمانی:127ح1. 2_ کمال الدین و تمام النعمة:412ح12. 3_ غیبة نعمانی:141ح2. 4_ انبیاء(21)،آیه105. 5_ تفسیر مجمع البیان،ج7،ص66. 6_ سوره نصر1.
7_ سوره صف13. 8_ نجم الثاقب،باب دوم. 9_ سوره قدر5. 10_ نجم الثاقب،باب دوم. 11_ کافی،کتاب الحجة،باب فی شان انا انزلناه. 12_ مفاتیح الجنان زیارت امام حسین(ع)در شب های قدر.
13_ بحارالانوار،ج51،ص13. 14_ نجم الثاقب،باب یازدهم. 15_ سیماى امام زمان (ع) درآیینه قرآن على اکبر مهدى پور 16_ بحا رالانوا ر، ج51، ص 52.
17_ تفسیرنورالثقلین، ج 1 ص 120، الزام ا لناصب ج 1 ص 179. 18_ ینابیع الموده ج3 ص 235. 19_ المحجة ص 50اثبات الهداة ج3ص 54 20_ تفسیر درالمنثور، ج2 ص 427.
21_ تفسیرمجمع البیان ج 4، ص 834. 22_ نیز در سوره فتح، آیه 28 و سوره صف، آیه 9 آمده است. 23_ تفسیر مجمع البیان ج5ص38 24_ بحارالانوار ج52 ص 192
25_ ینابیع الموده ج 3 ص 242. 26_ منتخب الاثر، ص 220 و کمال الدین، ج 2، ص0371 27_المحجة ص 128 - 28_ کامل الزیارا ت، ص63
29_ کافى ج 1، ص 431، بحارالانوا ر، ج 51ص63 30_تفسیربرهان ج3 ص 220. 31_ منتخب الاثر ص 470المحجة ص 174 32_ بحارالانوا ر، ج 51، ص 50 المحجة ص 208


دعا برا تعجیل در فرج آقا فراموش نشه...
التماس دعا...