عصر يك جمعه ي دلگير// دلم گفت ...

[bidemajnon]

وحید چان فایل صوتی براحتی دانلود میشه و مشکلی نداره

حق با شماست
چون من مدیا پلیر رو دیدم بدونه امتحان کردن گفتم نمیشه
دانلود کردم
یا علی

[مطهره]

به نام خدا

بجاست از همراه بزرگواري كه مداحي اين بحر طويل را قرار دادند،‌تشكر فراوان كنم و هم چنين اضافه نمايم كه آن چه از اين بحر طويل توسط خود جناب

برقعي در فضاي مجازي انتشار يافته،‌همان مقداري بود كه بنده در اين تاپيك آوردم و دخل و تصرفي از طرف من يا ديگران در اين شعر صورت نگرفته است.

خوب است دوستان اين تاپيك را - كه جناب محمد علي زحمت كشيده اند- نيز حتما ببينند.


 خيال روي شما  


  باشيد.  

[m-59]

بگو با من تو او را می شناسی
دوستش داری
زهجرانش دلت آتش گرفته
برای دیدنش بی صبر و تابی

جوابت چیست ؟!!!
تأمل کن ...
به خود رو کن
درون را بین برون را بند که چه رنگ است ...
زقیل و قال واژه حال را دریاب

زآه ناله برکش ، اشک را بشتاب ، چه می یابی ؟ ...
محبت ، شوق ، شور ، سوز ، ....

اگر شیدانه ای داد و فغانت چیست
چرا اینگونه می نالی ، دعا با سوز می خوانی .
ندا در می دهی یابن الحسن یابن الحسن الغوث ادرکنی ...

گهی در شور می میری
گهی در مدح می تازی
گهی اشکت سرازیر است
گهی خاموش می مانی

پس از آهی چنین حالی شبیه حال دلداده است
چنین آهی شبیه آه درمانده است


جوابم ده که آخر
اگر دلداده شیدایی صاحب الزمان هستی
چرا کردار تو بیگانه با دلدار میبینم ....
دمی غیبت ، دمی تهمت ، دمی کذب و ریا و کین ....


چه خُلق است این عدو آیین
به خود تا کی نمی آیی ، از این اعمال بس ننگین؟!!!

نمی ترسی که مولایت زرویت روی گرداند
تو را ناگه رها سازد زدرگاهش برون راند
بگوید از تو بیزارم برو ما را به امثال تو کاری نیست ....




خداوندا تو می دانی که من مهدی زهرا را امام خویش میدانم
همه می جویم او را از دل و جان دوستش دارم

فراقش آتش افکنده به جانم
من ظهورش از تو می خواهم


به قربانت رود بابای من مهدی
فدایت مادرم مهدی
الهی جان من قربان خاک مقدمت گردد


به جان مادرت نرجس امام آخرینم
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...

[miladmirjalali]

عجب شعر عجيبيه شعر اقاي برقعي.
فكر كنم ادامه داشته باشه.اشعار ايشون رو كسي نميدونه تويه چه كتابي چاپ شده؟.اصلا چاپ شده؟
  تو انگار به قلبم بنویسی: 
  چرا هیچ  
  این منجی دلسوز، طرفدار ندارد، که غریب است؟ 
 
و عجیب است
   که هنوز  
   
 
به راه است
    
   
  اندازه یک « بدر » علمدار ندارد! 
  گویند چرا این همه مشتاق، ولی او سپهش یار ندارد! 
 

تو خودت! مدعی دوستی و مهر  
 
که به هر شعر جدیدی، 
  هجران و غمم ناله سرایی، تو کجایی؟ 
  که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟ 
 
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت، 
  هدایت، 
  محبت، 
  غمخوارگی و مهر و  
 
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟ 
  کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟ 
  کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟ 
  کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟ 
  کسی راه به روی تو گشوده؟

چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد، 
  زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد... 
 
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی کجایی!؟ 
  ای کاش بیایی!

هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی ... 
  زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی. 
  نفس شده یار و خدایت، 
  همین است که تاثیر نبخشند به دعایت، 
  به آفاق نبردند صدایت، 
  غریب است امامت.

من که هستم، 
 
تو کجایی؟ 
 
تو خودت! کاش بیایی. 
 
به خودت کاش بیایی. 
 
 
 
   ما چشم به   
     

[محمد علي]

عجب شعر عجيبيه شعر اقاي برقعي.
فكر كنم ادامه داشته باشه.اشعار ايشون رو كسي نميدونه تويه چه كتابي چاپ شده؟.اصلا چاپ شده؟
  

اطلاعات کامل در مورد ایشون و اشعار منتشر شده ی ایشون رو می تونید در وبلاگ شخصی آقای برقعی ببینید :


 [External Link Removed for Guests] 

[miladmirjalali]

واقعا اينقدر با دادن اين لينك لطف كرديد كه دلم نيومد كه اينطوري تشكر نكنم. خدا خيرتون بده.واقعا لطف بزرگي كرديد.شاد شدم.
ديوانه اشعار آقاي برقعي هستم.يه عالمه ممنون

[جاسمین]

ببخشید من فقط تونستم قست اولو دانلود کنم. لینک قسمت دوم رو نمی‌بینم، اصلا دو قسمته؟