عمر که بود !!!!!!!!!!!

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 270
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
محل اقامت: کره زمین
سپاس‌های ارسالی: 194 بار
سپاس‌های دریافتی: 797 بار
تماس:

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط پرستوی-مهاجر »

داستانهایی از جهل خلیفه دوم به احکام:

جهل و نادانی خلفای سه گانه به احکام دین در نزد همه ثابت و از مسلمات است و در مناسبتهای بسیار به آن اعتراف

کرده اند.چنانکه در کتابهای اهل سنت به تفصیل آمده است وبرخی از این بدعت هارا در پست قبلی اورده ام و

در این پست علاوه بر آن از بابت نمونه مقدار اندکی از جهالت عمر را نسبت به احکام را یادآور می شویم:

عمر می گفت:"کل الناس افقه من عمر"همه مردم از عمر داناتر هستند.(1)

"عمر و فهم قرآن کریم"

روزی عمر آیه "و فکهه و ابا(2) "را می خواند کلمه اب را نفهمید بعد گفت:"لزومی ندارد یاد بگیریم و در کتاب خدا تعمق و تفکر

کنیم!!"از قرآن هر چه می دانید عمل کنید و هر چه نمی دانید به خدا واگذار کنید3).

روزی مردی از کلمه "اب" در همین آیه از عمر سوال کد و عمر پاسخ او را با تازیانه داد.(4)

.........................................................................................................................

1.تفسیر قرطبی ج 5 ص99.تفسیر سیوطی ج 5 ص 229و....

2.سوره عبس آیه 31.

3.تفسیر ابن جریر ج 30 ص 38 .مستدرک ج 2 ص 514.الدر المنثور ج 6 ص 317.

4.فتح اباری ج 13 ص 229.الدر المنثور ج6 ص 321.
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 966
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷, ۷:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 973 بار
سپاس‌های دریافتی: 1783 بار
تماس:

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط سعید منتظر »


عمر پس از حمله به ایران دستور داد ، مردم را وَجَب کنند ، هرکس قدش بیشتر از 5 وجب بود گردنش را بزنند !




خر که شاخ و دم نداره!! تصویر
Iron
Iron
پست: 444
تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۷, ۳:۵۷ ب.ظ
محل اقامت: خیلی دور ، خیلی نزدیک
سپاس‌های ارسالی: 3080 بار
سپاس‌های دریافتی: 1425 بار

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط hasan21 »

جنايات خليفه ثاني مادام و لايزال در طول زندگي وي ديده مي‌شوند. جنايات وي مختص يک دوره و زمان و روز خاصي نبوده است. بلکه هر گوشه از زندگي وي را مي نگري پر از جنايات و بدعت ها و مطاعن مختلف مي باشد.


در ماه مبارک رمضان نيز که ماه ضيافت الهي و ماه توبه و بخشش و بازگشت به خدا مي باشد عمر بن خطاب بدون توجه به عظمت اين ماه به جنايات و بدعت گذاري هاي خويش ادامه مي داد. که در اينجا گوشه اي از آنها را به طور خلاصه بيان مي‌کنيم:


بدعت تراويح


صحيح بخاري نقل مي کند: ابن شهاب از عروة بن زبير، از عبدالرحمان بن عبدالقاري نقل کرده که گفت: شبي از شبهاي رمضان با عمربن خطاب به مسجد رفتيم، مردم متفرق بودند و هرکس براي خود نماز مي خواند و بعضاً مردي با اقوام خود به نماز مشغول بود. عمر چون اين بديد گفت: به عقيده من اگر اينها را با يک امام گرد آوريم بهتر است. و در پي اين تصميم ابيّبن کعب را به امامت گماشت. شب ديگر به اتفاق به مسجد رفتيم و مردم به جماعت نماز مي خواندند، عمر گفت: «نعم البدعة هذه» اين بدعت خوبي است! البته نمازي که پس از خوابيدن بخوانند; يعني آخر شب از اينکه اوّل شب اقامه شود بهتـر خـواهـد بـود.»


وي نه تنها از ايجاد اين بدعت توبه نکرد بلکه به آن افتخار نيز مي نمود. متاسفانه اين بدعت تا به امروز رواج دارد و منحرفين از ولايت اميرالمومنين عليه السلام در شبهاي ماه مبارک رمضان در مساجد جمع مي شوند و اين نماز مستحب را که در طول آن يک جزء قران را تلاوت مي‌کنند! به جماعت مي خوانند. در حاليکه نماز مستحب را نمي‌توان به جماعت خواند!


کشتن مولا علي عليه السلام!


يکي ديگر از جنايات عمر در ماه مبارک رمضان به قتل رساندن مولا اميرالمومنين علي عليه السلام است. ممکن است تعجب کنيد ! چطور مي شود عمر که در زمان شهادت مولا اميرالمومنين عليه السلام زنده نبوده است ايشان را به شهادت رسانده باشد؟


دقت کنيد: وقتي قتل مقتولي بررسي ميشود تنها اشخاصي که در صحنه جنايت حضور داشته اند مجازات نميشوند. بلکه کساني را که به نوعي باعث و باني قتل بوده اند نيز به اندازه مشارکت در جرم مجازات مي کنند. به عنوان مثال وقتي سوال از قاتل اباعبدالله الحسين عليه السلام مي شود همگان يزيد را معرفي مي کنند. در حاليکه وي اصلا در کربلا حضور نداشته است. و در واقع شمر امام عليه السلام را به شهادت رسانده. ولي مثل روز براي همه روشن است که يزيد متهم رديف اول در قتل امام عليه السلام مي باشد زيرا وي اسباب قتل امام را فراهم کرد.


با توجه به مقدمه فوق بايد گفت که در شهادت مولا علي عليه السلام تنها ابن ملجم مرادي لعنة الله عليه مجرم و مقصر نيست. و اين نکته اي است که در روايات ما به آن اشاره شده است. از باب مثال در اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان آمده است که صد بار بگو: "اللهم العن قتلة اميرالمومنين". يعني خدايا لعنت کن قاتلين اميرالمومنين عليهم السلام را. توجه کنيد که صحبت از يک قاتل نيست ! بلکه موظفيم قاتلين اميرالمومنين ع را لعنت کنيم ! و همچنين در روايات بسيار تاکيده شده است به لعن کردن کساني که اساس و بنيان ظلم عليه اهل بيت عليهم السلام را به پا داشتند. و در واقع قاتلين حقيقي اهل بيت عليهم السلام کساني بودند که در سقيفه با مکر و حيله خلافت را از مسير اصلي خود منحرف کردند و پايه و اساس ظلم را به پاداشتند. و ايشان در تمامي ظلم هايي که در حق اهل بيت عليهم السلام در طول تاريخ مي شود مقصر هستند. فلذا امام صادق عليه السلام فرمودند:


هر ظلمي که در اسلام اتفاق افتاده و يا در آينده تا روز قيامت اتفاق افتد و هر خوني که تا روز قيامت به حرام بر زمين بريزد و هر عمل منکر و ناشايستي که تا روز قيامت اتفاق افتد همانا وزر و وبال آن به گردن آن دو (عمر و ابابکر) و پيروان آن دو نوشته خواهد شد.
[External Link Removed for Guests]
جنبش مبارزه با صهیونیزم ، اومانیسم و فراماسونری
Bronze
Bronze
پست: 270
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
محل اقامت: کره زمین
سپاس‌های ارسالی: 194 بار
سپاس‌های دریافتی: 797 بار
تماس:

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط پرستوی-مهاجر »

[COLOR=#0070c0]برائت حضرت زهرا از عمر و ابوبکر

دانشمندبزرگ اهل سنت ابو محمد عبد الله بن مسلم بن قتیبه دینوری متوفی 276 هجریدر ص 14 جلد اول کتاب تاریخ الخلفاء الراشدین معروف به الامامه و السیاسهو نیز ابن ابی الحدید و غیره در سایر کتابهای معتبر اهل سنت نقل کرده اندکه:

پس از ماجرای آتش زدن خانه حضرت زهرا (س)، عمر به ابو بکر گفتبیا با هم برویم بسوی خانه فاطمه زیرا که ما او را به غضب آورده ایم. (ایندو از کثرت اصحابی که شاهد سخن پیامبر در باره آزار حضرت زهرا بودنداحساس نگرانی می کردند ).
موقعی که به خانه ایشان رسیدند حضرت به آنهااجازه ورود نداد. آندو حضرت علی علیه السلام را واسطه کردند. حضرت زهرا درپاسخ به امیر المومنین سکوت کردند و آنحضرت به همین اکتفاء کرده و اجازهورود داد. ابو بکر و عمر وارد شدند و سلام کردند اما حضرت زهرا رویش رابسوی دیوار برگرداند و پاسخ نداد.
ابوبکر سخنانی در دلجویی از ایشان بهزبان آورد. حضرت زهرا در حالی که روی بسوی علی علیه السلام داشت فرمود: منحدیثی از رسول اکرم بیادشان می آورم، شما را به خدا قسم آیا نشنیدید ازآنحضرت که فرمود "رضای فاطمه رضای من است و خشم فاطمه خشم من. هر کس دخترمفاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس فاطمه از او راضی باشد من ازاو راضی هستم و هر کس فاطمه بر او غضبناک باشد مرا به خشم آورده است؟"
آندو گفتند: بله این سخن را از پیامبر شنیده ایم.
حضرت فرمود:
فانی اشهد الله و ملئکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی لاشکونکما الیه
منخداوند و فرشتگانش را گواه می گیرم که شما دو نفر مرا آزردید و راضینکردید و آنگاه که پیامبر را ملاقات کنم در باره شما شکایت خواهم کرد.
ابو بکر از شنیدن این سخنان گریان شد و گفت: بخدا پناه می برم از سخط تو و خشم پیامبر.
در اینجا حضرت فرمود:
و الله لادعون الله علیک فی کل صلوه اصلیها
به خدا قسم در هر نمازی که می خوانم بر تو نفرین می  
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط راوي »

سلام و عرض سپاس از این مطالب مفید :

بنده هم برای اطلاع بیشتر دوستان ، نظرات اقای شریعتی را در مورد عمر نقل می کنم .

در "اسلام شناسی" صفحه 431 میگوید:

«عمر مردی است بر خلاف ابوبکر خشن و متعصب و بسیار جدی و به اصطلاح اروپاییها عنصری است اصولی،دراجرای آنچه عدل می داند و اصل،کمترین نرمش و گذشتی ندارد.خدماتش در اسلام روشنتر از آن است که به توصیف و استدلال نیازی داشته باشد.ورود او به جمع اندک یاران محمد در مکه آنان را نیرومند ساخت.هرگاه صحبت از تصمیمی یا قضاوتی درباره دشمن یا دشمنانی در میان بود که به اسارت مسلمانان افتاده بود،پیشنهاد ابوبکر آزادی و محبت بود اماجمله ای که همواره عمر در این موارد تکرار می کرد این بود:"ای رسول خدا،اجازه بده تا گردنش را بزنم".اما وی به همان اندازه که یک "مجری" بسیار شایسته و جدی بود ابتکار و استنباط نداشت.روحی قوی و ایمانی سخت داشت، اما فکرش سطحی بود؛...»



ادامه این متن که مقایسه ای هم با امیر المومنین .ع انجام داده و کلی مطلب غیر صحیح از کتب مکتب خلفا نقل کرده ،

و همچنین نقش ابوبکر را در گسترش اسلام شرح کرده در تاپیک زیر آورده ام :

http://www.eteghadat.com/forum/forum-f38/topic-t4650.html
.
تصویر
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط ع ل ی »

با سلام
من مشتعل عشق عليم چه كنم ؟
گناهكار عاصي ، مخلوق خدايم چه كنم ؟
از خدامي خواهم مرا به جهنم نبرد چون طاقت ديدن اين نامردها را ندارم
لعن علي عدوك يا علي (ع) اولي و دومي و سومي و همه حرامزادگان عالم

دومي دومي دومي خيلي ......

اللهم جعلنا من المتمسكين بولايه امير المومنين و اولاده المعصومين عليهم السلام
اللهم العن جبت و الطاغوت
اللهم عجل لوليك الفرج
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
New Member
New Member
پست: 15
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۸ دی ۱۳۸۹, ۴:۲۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 11 بار
سپاس‌های دریافتی: 11 بار
تماس:

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط successman »

لبیک یا علی ( ع ) ...
New Member
New Member
پست: 10
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۰, ۷:۰۰ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 6 بار

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط ليالي »

[quote="پرستوی-مهاجر"]
فونت نوشته هايم من ليالي به مشكي است


[FONT=Times New Roman]سیابه عبدالله در نسب عمر بن خطاب این گونه نقل می کند که:

عبدالمطلب را کنیزکی بود به نام {صهاک}که بعضی از شتران وی را به چراگاه برده و می چرانید .چون بدکاره
 
[FONT=Times New Roman]
[COLOR=#0c0c0c]عبد المطلب فردي پارسا ومسلم ؛ نمي تواند زن فاحشه اي در نزد خود نگهدارد ............يك
 
 
[FONT=Times New Roman][COLOR=#0c0c0c]
و فاحشه بود روزی غلامی به نام {نقیل ،با نظله بن هاشم و هشت نفر دیگر} در چراگاه به صهاک رسیدند و

با او در آویخنتد بعد از مدتی از این ۱۰ نفر {پدر}و صهاک} پسری به دنیا آمد ، صهاک او را {خطاب }نام نهادو

اغلب نزد بادیه نشیان بود تا به حد رشد و بلوغ رسید روزی {خطاب در جوانی شیطان او را وسوسه کرده و  
 
[FONT=Times New Roman]
 چگونه يك فرد حاضر است كه با مادرش زنا كند ؛ حتي حيوانات چنين كاري نميكنند!!!!!!!!!! اين دروغ است
 
 [FONT=Times New Roman] تصویرتصویردر ضمن خطاب چند ساله بود كه بامادرش زنا كرده است ؟ مادرش در سن پيري است[FONT=Times New Roman][SIZE=150][COLOR=darkblue] تصویر    
[COLOR=darkblue][FONT=Times New Roman][COLOR=#000000]اين اختلاف سني وحشتناك را چگونه توجيه ميشود؟تصویر   
[COLOR=darkblue][FONT=Times New Roman]
 
مادربد کاره اش صهاک جمع شد صهاک از فرزند ش خطاب حامله گردید بعد از مدتی دختری زایید در قنداقه

پشمی پیچیده او را در مزبله ایی انداخت { هشام ابن مغره ابن ولید} از آنجا می گذشت آواز آن دختر ناپاک


زاده را در مزبله شنید براو ترحم کرده به خانه آورد و تربیتش نمود او را {حنتمه} نام نهاد .چون به حد بلوغ
 

[COLOR=darkblue]
 (حنتمه) كه زنا زاده خطاب است به چند سالگي رسيد كه پدرش با وي ازدواج كرد.......اين اختلاف سني وحشتناك را چگونه توجيه ميشود؟
  


[FONT=Times New Roman]رسید روزی خطاب (پدر نامشروع) را نظر بر دخترش {حنتمه} افتاد به او اظهار تعشق نمود و اورا از هشام بن

مغیره به نکاح طلبید ،بعد از ازدواج این دو {خطاب و حنتمه} عمربن خطاب به دنیا آمد
 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: عمر که بود !!!!!!!!!!!

پست توسط ع ل ی »

با سلام و عرض ادب خدمت همه محبان اهلبيت عليهم السلام
اللهم جعلنا من المتمسكين بولايه امير المومنين و اولاده المعصومين عليهم السلام
اللهم العن جبت و الطاغوت
اللهم عجل لوليك الفرج
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
ارسال پست

بازگشت به “اشرار”