بسم الله
یا علی مدد
سلام
دوست عزیز 1- درست است سکوت بهتر است ... یعنی شما مرجع تقلید ندارید ؟
پس یعنی با توجه به جواب شما مراجع ما شب خوابیده و صبح فتوا می دهند ؟ دوستان زیادی در این تایپیک جواب شما رو داده اند
چرا قبول نمی کنید ؟ می خواهید اگر قانع نمی شوید شماره یک مجتهد به شما بدهم تا به صورت تلفنی یا اگر امکانش را دارید حضوری رفته و مشکل شما حل شود ؟
شما که حرف کسی را قبول ندارید ؟
علی مدد
وضو
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 178
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۸۹, ۷:۱۳ ق.ظ
- محل اقامت: ای کاش نجف
- سپاسهای ارسالی: 190 بار
- سپاسهای دریافتی: 385 بار
- تماس:
Re: وضو
پيامبر(ص) به على(ع) فرمود:
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اينكه بعد از من پيامبرى نيست».
أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ
[External Link Removed for Guests]
«انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى؛ ».
« تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز اينكه بعد از من پيامبرى نيست».
أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 214
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72 بار
- سپاسهای دریافتی: 227 بار
Re: وضو
سلام اولافتوای بعضی ازمراجع درشستن دستها ازبالابه پائین بنابر احتیاط لازم است نه وجوب ثانیا بحث تقلیدی نیست بلکه بحث تحقیقی است ومطرح شدن ادله که ازادله وجوب استفاده میشود یا جواز؟ البته من خودم طبق فتوای مراجع عالیقدروضو می گیرم .
پست ویرایش شد...
بدلیل مربوط نبودن به موضوع
از پی ام استفاده کنید
Mohsen1001
پست ویرایش شد...
بدلیل مربوط نبودن به موضوع
از پی ام استفاده کنید
Mohsen1001
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
-
- پست: 280
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 303 بار
- سپاسهای دریافتی: 794 بار
Re: وضو
بسم رب الحسین علیه السلام
سلام بر شما
ضمن تشکر از مطالب مائده عزیز و احمد عزیز
مطلبی در مورد " الی " بیان می کنم که شامل مطالب دوستان می باشد ....
رضی الدین استر آبادی در " شرح الرضی علی الکافیه " ج 4 ص 271 چنین می گوید :
(إلى - حتى -في - الباء -اللام)
(قال ابن الحاجب:) (وإلى، للأنتهاء، وبمعنى (مع) قليلا، وحتى، كذلك) (وبمعنى مع، كثيرا، وتختص بالظاهر، خلافا للمبرد،) (وفي، للظرفية، وبمعنى على، قليلا، والباء للألصاق،) ..... (قال الرضي:) اعلم أن (إلى) تستعمل في انتهاء غاية الزمان والمكان بلا خلاف، نحو: (ثم أتموا الصيام إلى الليل) ، والأكثر عدم دخول حدي الابتداء، والانتهاء في المحدود،
فإذا قلت: اشتريت من هذا الموضع إلى ذلك الموضع، فالموضعان لا يدخلان ظاهرا في الشراء، ويجوز دخولهما فيه مع القرينة، وقال بعضهم، ما بعد (إلى) ظاهره الدخول فيما قبلها، فلا تستعمل في غيره إلا مجازا،
وقيل: إن كان ما بعدها من جنس ما قبلها نحو: أكلت السمكة حتى رأسها، فالظاهر الدخول، وإلا، فالظاهر عدم الدخول، نحو: ثم أتموا الصيام إلى الليل، والمذهب هو الأول، قوله: (وبمعنى مع، قليلا)، كما في قوله تعالى: (ولا تأكلوا أموالهم إلى أموالكم) والتحقيق أنها بمعنى الانتهاء، أي تضمونها إلى أموالكم، وكذا قوله تعالى: (وأيديكم إلى المرافق)، أي مضافة إلى المرافق.و: الذود إلى الذود ابل، أي: مضافة إلى الذود
التماس دعا
یا علی ع
سلام بر شما
ضمن تشکر از مطالب مائده عزیز و احمد عزیز
مطلبی در مورد " الی " بیان می کنم که شامل مطالب دوستان می باشد ....
رضی الدین استر آبادی در " شرح الرضی علی الکافیه " ج 4 ص 271 چنین می گوید :
(إلى - حتى -في - الباء -اللام)
(قال ابن الحاجب:) (وإلى، للأنتهاء، وبمعنى (مع) قليلا، وحتى، كذلك) (وبمعنى مع، كثيرا، وتختص بالظاهر، خلافا للمبرد،) (وفي، للظرفية، وبمعنى على، قليلا، والباء للألصاق،) ..... (قال الرضي:) اعلم أن (إلى) تستعمل في انتهاء غاية الزمان والمكان بلا خلاف، نحو: (ثم أتموا الصيام إلى الليل) ، والأكثر عدم دخول حدي الابتداء، والانتهاء في المحدود،
فإذا قلت: اشتريت من هذا الموضع إلى ذلك الموضع، فالموضعان لا يدخلان ظاهرا في الشراء، ويجوز دخولهما فيه مع القرينة، وقال بعضهم، ما بعد (إلى) ظاهره الدخول فيما قبلها، فلا تستعمل في غيره إلا مجازا،
وقيل: إن كان ما بعدها من جنس ما قبلها نحو: أكلت السمكة حتى رأسها، فالظاهر الدخول، وإلا، فالظاهر عدم الدخول، نحو: ثم أتموا الصيام إلى الليل، والمذهب هو الأول، قوله: (وبمعنى مع، قليلا)، كما في قوله تعالى: (ولا تأكلوا أموالهم إلى أموالكم) والتحقيق أنها بمعنى الانتهاء، أي تضمونها إلى أموالكم، وكذا قوله تعالى: (وأيديكم إلى المرافق)، أي مضافة إلى المرافق.و: الذود إلى الذود ابل، أي: مضافة إلى الذود
التماس دعا
یا علی ع
جدا شده از خدا
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
-
- پست: 280
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 303 بار
- سپاسهای دریافتی: 794 بار
Re: وضو
رب الحسین علیه
بر
مطالب را در مورد دلالت آیه بیان می کنم .
در ابتدا بايد ببينيم " الى " در آيهء شريفه به چه معناست و متعلق به چيست ؟
دو احتمال در اين جا وجود دارد ، احتمال قوى تر اين است كه به معناى " مع " باشد و متعلق به " اغسلوا " باشد . در اين صورت آيهء شريفه هيچ دلالتى بر كيفيت غسل نخواهد داشت و بايد كيفيت آن را از سنت اخذ كرد زيرا آيهء شريفه فقط اين مقدار را افاده مى دهد كه دست را با آرنج بشوييد ، ولى درباره اين كه آيا از طرف آرنج بايد شروع كرد يا از سر انگشتان و . . . چيزى نمى فرمايد .
احتمال ديگر كه احتمال ضعيفى است آن است كه " الى " به معناى " انتهاى غايت " باشد . در اين صورت بايد ديد متعلق " الى " چيست ؟
اگر متعلق آن " اغسلوا " باشد ، معناى آيهء شريفه اين خواهد بود كه : آرنج دست ، منتهاى شستن دست در وضو است . به عبارت ديگر ، شستن دست بايد از طرف انگشتان شروع شود و تا آرنج پايان پذيرد .
البته در يك نگاه بدوى ممكن است به نظر آيد كه " الى " متعلق به " اغسلوا " است . ولى با دقت بيشتر معلوم مى شود كه " الى " در آيهء شريفه نمى تواند متعلق به " اغسلوا " باشد ، زيرا هر جا " الى " به معناى انتهاى غايت باشد بايد ماقبل غايت ، پيش از رسيدن به غايت تكرار شود .
بعنوان مثال در عبارت " ضربت الى ان مات " ماقبل غايت ( ضربت ) پيش از رسيدن به غايت ( ان مات ) تكرار مى شود ، يعنى زدن تكرار مى شود تا اين كه به موت منتهى شود . اما مثال " قتلته الى ان مات " چون ماقبل غايت پيش از رسيدن به غايت تكرار نمى شود ، صحيح نيست .
سؤال اين است كه آيا شرط فوق در آيه شريفه موجود است ؟ به عبارت ديگر ، آيا در آيه شريفه ، ما قبل غايت پيش از رسيدن به " مرافق " تكرار مى شود ؟
پاسخ اين سؤال منفى است ، زيرا ما قبل غايت ، " غسل اليد " است و پيش از رسيدن به " مرافق " تكرار نمى شود ، زيرا " يد " خود شامل سرانگشتان و كتف و ما بين اين دو مى باشد ، لذا وقتى " غسل يد " محقق شد ، غسل " مرافق " هم محقق شده است و ديگر نمى شود گفت پيش از رسيدن به " مرافق " ، " غسل يد " تكرار شده است .
نتيجه آن كه اگر " الى " به معناى انتهاى غايت باشد ، نمى تواند متعلق به " اغسلوا " باشد ، زيرا شرط مذكور در آن وجود ندارد ، زيرا ما قبل غايت ، پيش از رسيدن به غايت قابل تكرار نيست . بنابراين ، بايد متعلق ديگرى براى " الى " در نظر گرفت و آن فعل " اسقطوا ، ترك كنيد " - كه محذوف است - مى باشد .
در اين صورت معناى آيهء شريفه چنين مى شود : " بشوييد صورتهايتان را و دستهايتان را ، ولى در شستن دستها ، ترك كنيد تا مرفقها را " . البته " شستن دست و نشستن تا مرفق " به دو گونه مى تواند باشد ، يكى اين كه از سر انگشتان تا مرفق را نشويد و از مرفق تا كتف را بشويد . ديگر اين كه از كتف تا مرفق را نشويد و از مرفق تا سرانگشتان را بشويد . اما هيچ كس نگفته است كه شستن از سرانگشتان تا مرفق را ترك كنيد .
بنابراين تنها وجهى كه درست است آن است كه از كتف تا مرفق را نشويد و از مرفق تا سرانگشتان را بشويد . اين احتمال را ابن هشام در " مغنی اللبیب " ج 2 باب 5 ، از قول بعضى از نحويون نقل نموده و آن را رد نكرده است .
التماس دعا
[SIZE=200]یا علی ع
بر
مطالب را در مورد دلالت آیه بیان می کنم .
در ابتدا بايد ببينيم " الى " در آيهء شريفه به چه معناست و متعلق به چيست ؟
دو احتمال در اين جا وجود دارد ، احتمال قوى تر اين است كه به معناى " مع " باشد و متعلق به " اغسلوا " باشد . در اين صورت آيهء شريفه هيچ دلالتى بر كيفيت غسل نخواهد داشت و بايد كيفيت آن را از سنت اخذ كرد زيرا آيهء شريفه فقط اين مقدار را افاده مى دهد كه دست را با آرنج بشوييد ، ولى درباره اين كه آيا از طرف آرنج بايد شروع كرد يا از سر انگشتان و . . . چيزى نمى فرمايد .
احتمال ديگر كه احتمال ضعيفى است آن است كه " الى " به معناى " انتهاى غايت " باشد . در اين صورت بايد ديد متعلق " الى " چيست ؟
اگر متعلق آن " اغسلوا " باشد ، معناى آيهء شريفه اين خواهد بود كه : آرنج دست ، منتهاى شستن دست در وضو است . به عبارت ديگر ، شستن دست بايد از طرف انگشتان شروع شود و تا آرنج پايان پذيرد .
البته در يك نگاه بدوى ممكن است به نظر آيد كه " الى " متعلق به " اغسلوا " است . ولى با دقت بيشتر معلوم مى شود كه " الى " در آيهء شريفه نمى تواند متعلق به " اغسلوا " باشد ، زيرا هر جا " الى " به معناى انتهاى غايت باشد بايد ماقبل غايت ، پيش از رسيدن به غايت تكرار شود .
بعنوان مثال در عبارت " ضربت الى ان مات " ماقبل غايت ( ضربت ) پيش از رسيدن به غايت ( ان مات ) تكرار مى شود ، يعنى زدن تكرار مى شود تا اين كه به موت منتهى شود . اما مثال " قتلته الى ان مات " چون ماقبل غايت پيش از رسيدن به غايت تكرار نمى شود ، صحيح نيست .
سؤال اين است كه آيا شرط فوق در آيه شريفه موجود است ؟ به عبارت ديگر ، آيا در آيه شريفه ، ما قبل غايت پيش از رسيدن به " مرافق " تكرار مى شود ؟
پاسخ اين سؤال منفى است ، زيرا ما قبل غايت ، " غسل اليد " است و پيش از رسيدن به " مرافق " تكرار نمى شود ، زيرا " يد " خود شامل سرانگشتان و كتف و ما بين اين دو مى باشد ، لذا وقتى " غسل يد " محقق شد ، غسل " مرافق " هم محقق شده است و ديگر نمى شود گفت پيش از رسيدن به " مرافق " ، " غسل يد " تكرار شده است .
نتيجه آن كه اگر " الى " به معناى انتهاى غايت باشد ، نمى تواند متعلق به " اغسلوا " باشد ، زيرا شرط مذكور در آن وجود ندارد ، زيرا ما قبل غايت ، پيش از رسيدن به غايت قابل تكرار نيست . بنابراين ، بايد متعلق ديگرى براى " الى " در نظر گرفت و آن فعل " اسقطوا ، ترك كنيد " - كه محذوف است - مى باشد .
در اين صورت معناى آيهء شريفه چنين مى شود : " بشوييد صورتهايتان را و دستهايتان را ، ولى در شستن دستها ، ترك كنيد تا مرفقها را " . البته " شستن دست و نشستن تا مرفق " به دو گونه مى تواند باشد ، يكى اين كه از سر انگشتان تا مرفق را نشويد و از مرفق تا كتف را بشويد . ديگر اين كه از كتف تا مرفق را نشويد و از مرفق تا سرانگشتان را بشويد . اما هيچ كس نگفته است كه شستن از سرانگشتان تا مرفق را ترك كنيد .
بنابراين تنها وجهى كه درست است آن است كه از كتف تا مرفق را نشويد و از مرفق تا سرانگشتان را بشويد . اين احتمال را ابن هشام در " مغنی اللبیب " ج 2 باب 5 ، از قول بعضى از نحويون نقل نموده و آن را رد نكرده است .
التماس دعا
[SIZE=200]یا علی ع
جدا شده از خدا
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست