« خلافت ابوبکر » در ترازوی نقد !

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: « خلافت ابوبکر » در ترازوی نقد !

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

سلام علیکم

فایل pdf این تاپیک :
تصویر
New Member
New Member
پست: 14
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۶:۵۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 44 بار

Re: « خلافت ابوبکر » در ترازوی نقد !

پست توسط البرهان »

 بسم الله الرحمن الرحیم
 مناظره با ابوحنیفه


ابوحنيفه از عالمان بزرگ و نامى اهل سنت است و يكى از چهار امام آنان. در سال 80 هجرى به دنيا آمد و هفتاد سال بعد، يعنى در سال 150 هجرى درگذشت . وى مؤسس مذهب حنفى، يكى از مذاهب چهارگانه اهل سنت در فقه است .


نقل است كه : يكى از اماميه كه گفت با فضل بن حسن همراه بوديم به حوالى آن مكان رسيديم كه ابو حنيفه در آنجا درس مى گفت .
فضل گفت : من از اينجا نروم تا وى را ملزم نكنم ، وى را گفتند او از علماء زمان است ، مبادا تو را ملزم كند.
گفت : هرگز حجت كسى بر حجت مومنان غالب نشود.
پس نزد ابوحنيفه رفت و گفت : اى خليفه ! مرا برادرى هست از من به سال بزرگ تر و رافضى است ، هر چند به او گويم كه بعد از رسول صلى الله عليه و آله فاضل ترين مردم ابوبكر است مى گويد على است به چه طريق او را ملزم كنم .
گفت : با برادرت بگو كه ابوبكر و عمر در جهاد نزد رسول صلى الله عليه و آله مى نشستند و على در دور جهاد مى كرد و اين دلالت بر افضليت آنها مى كند.
فضل گفت : اين سخن با برادرم گفتم ، او گفت : پروردگار عالم مى فرمايد: فضل الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما پس به موجب اين آيه على افضل است .
گفت با برادرت بگو كه چون على را ترجيح مى دهى بر ايشان ؟ و حال آنكه ايشان در جنب حضرت رسول صلى الله عليه و آله مدفونند و على دور است .
فضل گفت : من اين سخن گفتم برادرم اين آيه را خواند: يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبى الا ان يوذن لكم و قبر شريف آن حضرت در خانه خودش بود و آن حضرت اذن نداد كه ايشان را در آنجا دفن كنند.
ابوحنيفه گفت : به او بگو كه عايشه و حفصه اذن دادند كه به عوض صداق آنها ايشان را در آنجا دفن كنند.
فضل گفت : اين سخن را نيز به او گفتم ، او در جواب اين آيه را خواند: يا ايها النبى انا احللنا لك ازواجك اللاتى آتيت اجورهن پس از اين آيه معلوم مى شود كه صداق ايشان در ذمه آن حضرت نبود.
ابوحنيفه گفت : به بگو كه ايشان به علت ميراث در آن تصرف نمودند.
فضل گفت : اين سخن را نيز گفتم ، برادرم گفت : در مذهب شما، رسول را ميراث نباشد و فدك را از فاطمه به اين علت انتزاع نمودند كه حضرت رسول فرمود: نحن معاشر الانبياء لا نورث فما تركناه صدقة . پس در حالتى كه دختر رسول صلى الله عليه و آله ميراث ببرند حصه نه زن ثمن مى شود و از ثمن حق عائشه و حفصه دو مقدار بيضه از زمين نمى شود، پس ‍ چگونه مقدار دو قبر تصرف ايشان جائز باشد؟
ابو حنيفه اعراض كرده گفت : اخرجوه فهو رافضى و ليس اخ له ؛ بيرون كنيد اين مرد را كه خود رافضى است و هيچ برادرى ندارد!
  
ارسال پست

بازگشت به “امام شناسی”