شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
1- پيشه كردن تقوا
ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ در امر دين به چند طريق حاصل ميشود، كه در اينجا به دوازده كيفيت از مهمترين آنها مختصراَ اشاره ميكنيم:
كيفيت اول؛ تقوا است، و بر اين مطلب شواهدبسياري است كه برخي از آنها را ذكر ميكنيم:
اول: اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ كه در ضمن نامهاي به عثمان بن حنيف[1]نوشتهاند:
«ألا و إن لكل مأموم إماماً يقتدي به، و يستضيئ بنور علمه، ألا و إنّ إمامكم قد اكتفي من دنياه بطمريه، و من طُعمه بقُرصيه، ألا و إنكم لا تقدروعلي ذلك، ولكن أعينوني بورع و اجتهاد و عفّه و سداد.»[2]
«آگاه باشيد! همانا از براي هركس امام و پيشوائي است كه در اعمال و رفتار خود از او پيروي ميكند، و به روشنائي نور علم او هدايت مييابد.
آگاه باشيد! امام شما از دنياي خود و از زينتهاي آن به دو جامة كهنه و از خوردنيهايش آن به دو قرص نان قناعت كردهاست.
آگاه باشيد! شما توانائي بر اينگونه رفتار نداريد، ولكن مرا به دوري از محرمات و كوشش در انجام واجبات و به پاكدامني و پيمودن راه صحيح ياري كنيد.»
دوّم: در كتاب «كافي» روايت شده كه حضرت امام محمدباقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
«أعينونا بالورع، فإنّه من لقي الله عزوجلّ بالورع كان له عند الله عزّوجلّ فرجاً، إنّ الله عزوجل يقول: «مَن يُطِعَ الله وَ رَسُولَهُ، فَأُولئِكَ مَعَ الّذينَ اَنْعَمَ اَللهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَبِيِّن وَالصِّديقِينَ وَ الشُّهَدَاءَ وَ الصّالِحِينَ وَ حُسْنَ اُولَئِكَ رَفيقَا»[3] فمنا النبيّ ومنّا الصّديق والشهداء والصالحون.»[4]
« ما را با دوري از محرمات ياري كنيد، همانا هركس خداوند عزّوجل را با داشتن ورع ملاقات كند خداوند در كار او گشايش ميدهد،
به درستي كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد:
كسانيكه خدا و رسول او را اطاعت كنند، با كسانيكه در جوار قرب الهي از رحمتهاي او برخوردارند يعني انبياء و صديقين و شهداء و صلحاء همنشين خواهند بود.»
3. در همان كتاب از حضرت صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده كه فرمود:
«ان شيعة علي خمص البطون، ذبل الشفاة، و اهل رأفة و علم و حلم، يعرفون بالرهبانية فأعينوا علي ما أنتم عليه بالورع والجتهاد.«[5]
«همانا شيعيان امرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ شكمهايشان خالي و لبهاي آنها خشكيده است[6] و آنان اهل رأفت و علم و بردباري هستند،
و به روي گرداندن از اهل دنيا شناخته ميشوند، پس براي ثبات و استواري در امر ولايت، مرا با دوري از محرمات و كوشش در انجام واجبات ياري كنيد.»
چهارم: امام زمان ـ عليه السلام ـ در ضمن توقيع شريف خود فرموده است:
«إنّا غير مهملين لمراعغتكم ولاناسين لذكركم، ولولا ذالك لنزل بكم اللأواء واستطلمكم الأعداء، فاتقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا علي انتياشكم من فتنة قد أنافت عليكم.»[7]
«بدرستيكه ما در رعايت امر شما بيتوجهي ننموده و ياد شما را از خاطر نبردهايم. و اگر اين چنين نبود، هرآينه به بلاي سخت گرفتار ميشديد،
و دشمنان، شما را از پي در ميآورند، پس تقوا پيشه كنيد و ما را در نجات خود از فتنهاي كه شما را احاطه كرده ياري كنيد.»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ايشان يكي از كارگزران حضرت در بصره بود.
[2] . نهج البلاغه فيض، ص 966، ضمن نامة 45.
[3] . سورة نساء،آيه 69.
[4] . كافي، ج2، ص 78، حديث 12.
[5] . كافي، ج2، ص 233، حديث 10.
[6] . و آن به علت گرسنگي وروزه دار بودن است.
[7] . بحارالانوار، ج 53، ص 175.
-
- پست: 40
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۸, ۱۱:۴۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 63 بار
- سپاسهای دریافتی: 46 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
با عرض سلام خدمت دوست عزیزمان "قهرمان علقمه"
این مطالب زیبایی که شما نوشته اید از کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد از علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی می باشد من دنبال این کتاب در اینمترنت زیاد گشتم ولی فایل pdfآن موجود می باشد اگر فایل word آن را دارید لطفا بر ای دانلود قرار دهید
با تشکر و سپاس فراوان
این مطالب زیبایی که شما نوشته اید از کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد از علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی می باشد من دنبال این کتاب در اینمترنت زیاد گشتم ولی فایل pdfآن موجود می باشد اگر فایل word آن را دارید لطفا بر ای دانلود قرار دهید
با تشکر و سپاس فراوان
پسر علی و زهرا بینه ما غریب و تنهاست
هزار صد سال مولا اسیر غیبت کبراست
وعده ما شبهای جمعه راس ساعت 19
[External Link Removed for Guests]
هزار صد سال مولا اسیر غیبت کبراست
وعده ما شبهای جمعه راس ساعت 19
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
2- عناوين تقوا، براي ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ
منظور از نصرت و ياري كسي؛ همراهي با او در رساندن نفعي به او يا دفع ضرري از او است، و مؤمن در تحصيل تقوا، با چند عنوان امام ـ عليه السلام ـ
را نصرت و ياري مينمايد، كه هركدام نسبت به وجودمبارك امام ـ عليه السلام ـ نفعي به حساب ميآيد.
عنوان اول
از بزرگترين و مهمترين اموري كه آن حضرت از جانب خداوند تعالي به عهده دارند، هدايت بندگان و راهنمائي آنها به سوي خير و صلاح است.
پس هرگاه انسان يك نفر از بندگان خدا را هدايت و ارشاد كند تا آن كه از اهل خير و درستكاري شود، به همان مقدار كه در هدايت او وسيله شدهست،
امام ـ عليه السلام ـ را ياري كردهاست، و در اين امر فرقي نميكند كه انسان ديگري را به درستكاري و تقوا هدايت نمايد، يا خودش را اصلاح نموده و تقوا پيشه كند،
زيرا خود او هم يكي از آنهايي است كه اما ـ عليه السلام ـ بايد او را به خوبي و درستكاري هدايت فرمايند.
از طرف ديگر چون تقوا حاصل نميشود، مگر به تحصيل معرفت و علم به دستورات ائمة اطهار ـ عليهم السلام ـ در زمينة اوصاف متقين و ويژگيهاي اهل تقوا است،
روشن است كه تحصيل اين معرفت با زنده كردن امر ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ و احياء اخبار و احاديث آنها تحقق پيدا مينمايد.
و اين خود از مهمترين اقسام نصرت نسبت به امام ـ عليه السلام ـ است كه سفارش بسياري به آن شده است.
عنوان دوم:
در مقام هدايت، هدايت عملي چندين برابر هدايت گفتاري مؤثر است، بلكه هدايت گفتاري بدون هدايت عملي اثري ندارد، پس هرگاه كسي اهل تقوا شد،
آثار ظاهري تقواي او موجب بيداري و يادآوري و هدايت ديگران ميشود.
و بيان خواهد شد كه هدايت مردم از انواع ياري امام ـ عليه السلام ـ در امر دين است، و به اين مطلب در «كافي» در باب «ورع»[1] و باب «علم»[2] تصريح شده است.
عنوان سوم
هرگاه بندة مؤمن به وصف تقوا آراسته گرديد وآثار كمال از او ظاهر شد، امام ـ عليه السلام ـ به وجود او افتخار ميكند و در حقيقت زينت براي امام شده است،
و اين همان توصيه امام صادق ـ عليه السلام ـ به دوستان و شيعيانش ميباشد كه فرمود:
«معاشر الشيعه: كونوا لنا زيناً ولا تكونوا علينا شيناً»[3]
«براي ما زينت باشيد، و براي ما ماية ننگ و عار نشويد.»
عنوان چهارم
لازمة پيمودن مراتب تقوا، تبعيُت از گفتار و رفتار آن حضرت است و با اين تبعيت و پيروي، تسليم شدن در برابر فرامين آن حضرت و تعظيم شأن او حاصل ميشود،
واين امر چون باعث معرفي بيشتر مقام امام ـ عليه السلام ـ ميشود، نصرت و ياري او محسوب ميشود.
عنوان پنجم
بنده به واسطة دارا شدن صفت تقوا در زمرة اولياء و شيعيان امام ـ عليه السلام ـ قرار ميگيرد، و موجب زياد شدن عدد آنها ميشود، واين نصرتي آشكار است
كه باعث مباهات و فخر امام ـ عليه السلام ـ ميگردد. و مؤيد آن؛ حديث نبوي ـ صلي الله عليه و اله و سلم ـ است كه فرمود:
«تناكحوا تناسلوا تكثروا، فإنّي اُباهي بكم الاُمم يوم القيامة ولو بالقسط.»[4]
كه آن حضرت زياد شدن عدد امت را ـ ولو بچة سقط شده ـ موجب افتخار خود در ميان امتهاي ديگرميداند.
عنوان ششم
به مقتضاي اخبار زياد، وجود اهل تقوا در هر مكاني باعث بر طرف شدن بلا و نزول رحمت است، گرچه اهل آنجا مستحق عذاب و بلا باشند.
و اين عنوان نصرت امام ـ عليه السلام ـ در مقام ظهور آثار وجودي آن حضرت است، زيرا همة فيوضات الهي به يُمن وجودامام ـ عليه السلام ـ نازل و مقدر ميشود،
و آن فيوضات از طرف آن حضرت در هر مكاني بهخاطر وجود شيعيانش كه اهل تقوا ميباشند، افاضه ميشود، كه اگر تقواي اين گروه نباشد،
اعمال زشت و ناپسند ديگران مانع از ظهور آن آثار ميشود، پس افراد پرهيزگار به واسطة تقواي خود، امام ـ عليه السلام ـ را در اقاضه اين فيوضات ياري ميكنند.
عنوان هفتم
تقوا ياري امام ـ عليه السلام ـ در مقام دفع ضرر از منسوبين آن حضرت است، به خاطر آن كه گفتيم كه اگر اهل تقوا در ميان نباشند،
بلا و گرفتاري بر ديگران ـ ولو نادانان از دوستان ايشان ـ وارد ميشود.
عنوان هشتم
هرگاه بندة مؤمن بر اثر تقوا به درجة كمال رسيد، خداوند متعال بعضي از كرامات را گاهگاه از اوظاهر ميفرمايد، و هرگاه مردم آن كرامات ار از شيعيان آن حضرت ديدند،
موجب كمال و استحكام عقيده و معرفت آنها نسبت به امام ـ عليه السلام ـ ميشود، كه اينان دست پروردة اويند، پس خود او چگونه است؟
عنوان نهم
هرگاه بندة مؤمن تقوا پيشه كرد، اعتماد ديگران را به او جلب ميشود و هنگامي كه خبر ميدهد، مورد اطاعت واقع ميشود،
پس تقواي او نسبت به زنده نمودن احاديث و اخبار ائمة معصومين ـ عليهم السلام ـ نصرت و ياري آنان محسوب ميشود.
و همچنين موجب نشر فضائل آنها و تقويت قلوب مردم در معرفت و محبت ائمه ـ عليهم السلام ـ ميگردد، چنانچه در حق بعضي از بزرگان و موثقين از
اصحاب اين مضمون وارد شده است كه:
«لولا هؤلاء لاندرست آثارنا.»[5]
«اگر اين اصحب نبودند هر آينه آثار ما كهنه و مندرس ميشد.»
عنوان دهم
تقواي مؤمن نسبت به شيعيان و دوستان امام ـ عليه السلام ـ در امور آخرتي آنها نيز نصرت و ياري است. زيرا بهعنوان مثال به واسطة اعتماد و وثوق به اهل تقوا،
به فيض جماعت آنها در نماز نائل ميشوند.
عنوان يازدهم
تقواي مؤمن نصرت است نسبت به امام ـ عليه السلام ـ در امر دنياي شيعيان و دوستان ايشان، زيرا به واسطة اعتماد به قول آنها در امر نكاح و طلاق و شهادات و امثال آن،
امور دنيوي آنها نيز منظم ميگردد.
عنوان دوازدهم
تقواي مؤمن باعث ظهور مراتب كمالات امام ـ عليه السلام ـ در قلب متقي ميگردد. زيرا هرگاه قلب به وسيلة وصف تقوا از رذائل ـ كه اصل و عمدة آنها حبّ دنيا است ـ پاك شد،
دل نواراني ميشود، همچون چشمي كه باز شده، دل مؤمن متقي بينا ميشود، و به جلال و جمال امام ـ عليه السلام ـ عارف و بصير ميگردد،
و مرتبة نورانيت ايشان در نزد او ظاهر ميشود، و قلب او نسبت به مقام رفيع ايشان خاضع و خاشع ميگردد.
و نه تنها تقواي حقيقي سبب ظهور مراتب كماليه آنها در قلب خود او ميشود، بلكه وسيلة ظهور اين مراتب از براي ديگران نيز ميشود،
بهخاطر آنكه در بعضي از اخبار وارد شده است:
«هرگاه قلب به تقوا متصف شد و از فريفتگي و دلباختگي به دنيا نجات پيدا كرد، خداوند بر زبان او كلمات حكمت آميز را جاري ميفرمايد،
كه (از شدت حسن كلمات) مورد تعجب شنوندگان، قرار ميگيرد»[6]
پس بندة مؤمن بعد از اين كه به وسيلة نور تقوا در قلب خود نسبت به شئونات و مقامات رفيعه امام ـ عليه السلام ـ بصيرت و بينائي پيدا نمود،
و زبان او از چشمة حكمتآميز قلبش سيراب شد و به كلمات حكيمانة ناطق وگويا گرديد، با بيان او حجت و دليل فضيلت و كمال امام ـ عليه السلام ـ
بر دوستان آشكار شده و به آن هدايت ميشوند، و بر دشمنان اتمام حجت شده و موجب سرافكندگي آنها ميگردد.
پس به اين عنوان نسبت به ظهور مقام امام ـ عليه السلام ـ در نظر دوستان و دشمنان نصرت حاصل ميشود،
و چون شيعيان و دوستان ايشان به سبب آن در صراط مستقيم ثابت ميمانند، و از فتنة پيرويشيطانرجيم محافظت ميشوند، نوعي ياري امام ـ عليه السلام ـ تحقق پيدا ميكند.
عنوان سيزدهم
تقواي مؤمن نسبت به امور مالي، باعث نصرت امام ـ عليه السلام ـ است، زيرا اهل تقوا آنچه از حقوق واجب مالي به آنها تعلق گيرد،
در هر موردي كه به رضاي آن حضرت قطع پيدا كنند، انفاق مينمايند.
و از جملة موارد رضايت امام ـ عليه السلام ـ است، جائي است كه زنده كردن امر ايشان شود، كه اين خود نصرت و ياري امام ـ عليه السلام ـ است،
همچنين نيم ديگر از خمس را به سادات از شيعيان، و نيز حق زكات را به عوام ايشان انفاق ميكند، همچنين به واسطة اعتماد به او، بسا اين حقوق را نزد او آورند،
تا او به اهلش و موردش برساند.
بنابراين؛ ياري امام ـ عليه السلام ـ كرده هم نسبت به شيعياني كه آن حقوق را اداء ميكنند و به فيوضات دنيوي و اخروي آن فائز ميشوند،
و هم نسبت به شيعياني كه نيازمندند، و به اين وسيله اصلاح امر آنها ميشود.
عنوان چهاردهم
بر اثر تقوا هيبت الهي در چهرة مؤمن ظاهر ميشود، و باعث ميشود كه دل منافقين و اشرار از او خائف و ترسان شود،
و چه بسا به اين وسيله منكرات دفع شده، حدود الهي اقامه گردد، و از شرّ اشرار و فساق جلوگيري شود، و همة اينها نصرت و ياري امام ـ عليه السلام ـ در امر دين است،
چنانچه در كيفيت چهارم ان شاءالله تعالي بيان خواهد شد.
عنوان پانزدهم
از جملة شئونات و مقامات امام ـ عليه السلام ـ دعا و شفاعت آن حضرت نسبت به شيعيان و دوستانشان ميباشد، كه به اين وسيله خداوند اعمال آنها را قبول و كاستيهاي
آن را بر طرف مينمايد، و گناهان آنها را عفو ميفرمايد، كه اگر شفاعت و دعاي ائمة اطهار ـ عليهم السلام ـ در حق ايشان نباشد،
هر آينه در دينا وآخرت در سختيها و نقمات الهي هلاك خواهند شد، و از پاداش اعمال و حسنات محروم شوند، و اين امر در اخبار بسياري بيان شدهاست.[7]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . كافي، ج2، ص 76.
[2] . كافي، ج 1، ص 30.
[3] . امالي شيخ صدوق، 484 ح 17، و به نقل از بحارالانوار، ج 71، ص310، حديث 3.
[4] . جامعالاخبار، ص 272، حديث 5.
[5] . وسائل الشيعه، ج 27، ص 142، حديث 14 با اندكي اختلاف، و في البحار، عن الصادق ـ عليه السلام ـ : «لولا زرارة لاندرست أحاديث ابي» بحار (47، 390).
[6] . بحارالانوار، ج70، ص 313، حديث 16، و ج 78، ص 270، ح 110 با اندكي تفاوت.
[7] . رجوع شود به بحارالانوار، ج 27، ص 198، حديث 62، و ص 308، باب 8، وص 311، باب 9.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
9kazemian نوشته شده:با عرض سلام خدمت دوست عزیزمان "قهرمان علقمه"
این مطالب زیبایی که شما نوشته اید از کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد از علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی می باشد من دنبال این کتاب در اینمترنت زیاد گشتم ولی فایل pdfآن موجود می باشد اگر فایل word آن را دارید لطفا بر ای دانلود قرار دهید
با تشکر و سپاس فراوان
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ با راهنمايي جاهلين
راهنمايي وهدايت افراد نادان و گمراه اعم است از آن كه در اصول و معارف باشد يا در فروع و احكام، و آن بر چند قسم است:
قسم اول
آن كه به گفتار باشد، مثل اين كه نادان را آموزش دهد تا رفع جهالت از او شود، يا رغبت وتمايل در او ايجاد كند كه با رفتن در محافل علمي جهالت و ناداني خود را برطرف كند.
قسم دوم
آن كه اعمال و رفتارش به گونهاي باشد كه افراد نادان هم به آنگونه اعمال تمايل پيدا كنند.
و اين قسم بهترين نوع هدايت و راهنمائي است، چنانچه در امر تقوا بيان شد.
قسم سوم
آنكه به پرداختن مال باشد، مثل آنكه با صرف مقداري از مال خود، آنها را به طرف سلوك مذهبي متمايل كند، يا آن كه در امر معاش آنها كمك كند
تا آنها به آموختن احكام و دين اقدام نمايند، يا آن كه مجلسي را جهت مذاكره علم منعقد نمايد، و وسايل پذيرائي براي آنها فراهم كرده، تا آنها به آمدن تشويق شوند.
و تأييد بر اين مطلب آن است كه خداوند متعال سهمي از زكات را در مورد تأليف قلوب كفار مقرر نموده، تا آنها به سوي اسلام رغبت پيدا كنند.[1]
و همچنين در روايات نقل شدهاست كه: وقتي پيامبر ـ صلي الله عليه و اله و سلم ـ خواستند خويشان خود را به دين مبين اسلام دعوت كنند،
به اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمودند كه طعامي مهيا كند، و ايشان بعد از پذيرائي از آنها، دعوت خود را اظهار نمود،
و در حديث است كه تا سه روز اين عمل را تكرار كرد.[2]
يكي ديگر از راههاي راهنمائي و هدايت ديگران، تأليف و تصنيف احاديث به همراه مطالب علمي و دلائل و براهين است.
و اين كيفيت نصرت، يعني راهنمائي افراد نادان. با گستردگي كه در اقسام آن ذكرشد، با همة بندگان امكان دارد.
بنابراين، هر شخص به هر شكلي كه براي او ممكن است، بايد در راهنمائي افراد گمراه و نادان تلاش كند، كه اين از بهترين عبادتها و باعث
نزديكي به پروردگار است، و مقصود از زنده كردن نفس درآية شريفه:
«وَ مَنْ أَحْياها فَكَاَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»[3]
«هركسي نفسي را زنده كند، گويا تمام مردم رازنده نموده است.»
همين هدايت است، و در تأويل اين آية شريفة امام باقر ـ عليه السلام ـ فرموده است: «مراد راهنمائي اشخاص و نجات آنها از ضلالت و گمراهي است»[4]
و در احاديث، فضائل زيادي براي آن نقل شده است.[5]
ولي اين تكليف بيشتر متوجه علماء است و اين آية كريمه:
«ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»[6]
به اين مطلب اشاره دارد كه: علماء و دانشمندان بايد اشخاص گمراه و نادن را به مقتضاي حال آنها، به يكي از وجوه سه گانه هدايت و راهنمائي فرمايند.
وجه اول با بيان حقايق و اسرار نهفته در خلقت، آنها را به صراط مستقيم هدايت كنند.
وجه دوم با بيان آثار فوائد دنيوي و اخروي اعمال صالح و نيز مفاسد و خطرات اعمال زشت، نور هدايت در دلهاي آنها ايجاد كند.
وجه سوم با بيان روشهاي منطقي و استدلالي حق را اظهار كند، به شكلي كه انكار آن ممكن نباشد، و كوشش وسوسه گران را از بين ببرد.
اينها روشهاي مختلف راهنمائي و هدايت بود، ولكن نكتة مهم در اين امر داشتن حسن نيت و خلوص است، تا آن غرض اصلي يعني نصرت و
ياري امام ـ عليه السلام ـ تحقق پيدا كند.
زيرا ميدانيم مسألة هدايت بندگان يكي ازشؤونات امام ـ عليه السلام ـ است، پس هركس به توفيق الهي بتواند وسيلة هدايت گروهي شود،
در واقع آن حضرت را در امر ترويج دين و تبليغ آن ياري كرده است، و با اين عمل، نصرت الهي محقق شده است، و طبق وعدهاي كه فرموده:
« إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ » خداوند او را ياري خواهدنمود.
همانطور كه اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ در ضمن نامهاي كه به مالك اشتر ـ بعد از اين كه او را به تقوا و پيروي از فرامين الهي سفارش نمودند ـ فرمودند:
«خدا را با قلب و زبان و دست خود ياريكن، زيرا او ضامن شده هركس او را ياري كند، ياريش فرمايد، و هركه او را عزيز بدارد، عزت و آبرو به او بخشد.»[7]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . اشاره به آية زكات در سورة توبه ميباشد. (آيه 60)، كه اين مطلب مفصلاً در كتب فقهي بيان شده است.
[2] . بحارالانوار، ج18، ص 181، حديث 11.
[3] . سورة مائده، آيه 32.
[4] . كافي، ج 4، ص 210، حديث 2.
[5] . براي اطلاع بيشتر از احاديثي كه در اين مورد نقل شده به كتاب شريف كافي، ج 2، ص210 مراجعه شود.
[6] . سورة، نحل آية 125.
[7] . نهج البلاغه فيض، ص 991، نامة 53.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ با تحصيل معارف ديني
مؤمن باسعي و كوشش در فراگرفتن علوم و معارف ديني، در حقيقت امام زمان ـ عليه السلام ـ را ياري نموده است،
زيرا اولاً خود انسان از جمله كساني است كه هدايت او از شئون امام ـ عليه السلام ـ ميباشد، پس همان طور كه به هدايت ديگران، ياري امام ـ عليه السلام ـ حاصل ميشود،
فراهم آوردن وسائل هدايت خود و كوشش نمودن در اين راه نيز ياري آن حضرت به حساب ميآيد.
ثانياً: آموختن علوم ديني، مجهز شدن به ابزار هدايت و مقدمة راهنمائي خلق است، و وقتي نور علم براي كسي پيدا شد از روشنائي آن ديگران هم بهرهمند ميشوند،
وميتواند جهالت خود را در پرتو آن برطرف كنند، به اين وسيله ياري امام ـ عليه السلام ـ تحقق پيدا ميكند.
1- مرابطه
مرابطه يعني آمادگي و مسلح بودن در برابر دشمنان اسلام در مرزها.
كليني ـ رحمة الله عليه ـ در كتاب «كافي» در ذيل اين آية شريفة: «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا » [1] از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت كرده است كه فرمود:
«اِصبِرُوا عَلي الفَرائِضَ وَ صَابِرواعَلَي الْمَصائِبَ وَ رابِطُوا عَلَي الْاَئِمَّة»[2]
«بر سختي انجام واجبات صبركنيد، و يكديگر را به پايداري در برابر مشكلات و مصائب امر كنيد، و براي ائمه ـ عليهم السلام ـ مرابطه نمائيد.»
مرابطه بر دو قسم است:
قسم اول: آن كه جمعي از مسلمانان در اطراف مرزهاي كشورهاي اسلامي براي حراست و پايداري از مرز و بوم و جلوگيري از حمله و هجوم دشمنان به سرزمين آنان، آماده باشند.
و نصرت بودن اين كيفيت واضح است، زيرا جلوگيري از شرارت دشمنان دين و حفظ كيان اسلام و مؤمنين از اموري است كه به وجود مبارك امام ـ عليه السلام ـ بازگشت
ميكند، و از شئون امامت است.
پس كسي كه در اين جهت سعي و تلاش ميكند امام ـ عليه السلام ـ خود را ياري نموده است، به اين كه زحمتي از دوش مبارك آن حضرت برداشته، و باعث پايداري
عزت و شرف ايشان گشته است، زيرا پيروزي و غلبة مشركين باعث از بين رفتن آثار ايشان، و پيروزي اهل ايمان باعث زنده كردن و نشر آثار امام ـ عليه السلام ـ ميگردد.
و نيز آن حضرت را نسبت به بستگان و دوستانشان ياري نموده است. زيرا آنها را از شرّ دشمنان از نظر جان و مال و آبرو و ديانت حفظ كرده است.
قسم دوم: آن كه مؤمن در هرحال منتظر فرجامام زمانش باشد، و درتسليم واطاعت امراو و تحمل مصائب و سختيها پايداري نمايد. و خود را براي شركت در
آن قيام بزرگ از نظر قوي نظامي و لو فراهم كردن يك تير آماده كند.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده است:
«ليعدّن أحدكم لخروج القائم ولو سهماً.»[3]
«هريك از شما براي قيام قائم ـ عليه السلام ـ آمادگي پيدا كند، اگر چه با داشتن يك تير باشد.»
و تصميم جدي داشته باشد كه امام زمانش را در هنگام ظهور ياري كند.
شاهد بر فضيلت اين عمل روايتي است كه كليني ـ رحمة الله عليه ـ در «روضة كافي» از ابوعبدالله جعفي نقل كرده است كه گفت: حضرت امام محمدباقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
«مرابطه (آمادگي و مسلح بودن در برابر دشمنان اسلام در مرزها) در نزد شما چند روز است؟
گفتم: چهل روز .
فرمود: لكن مرابطة ما مرابطهاي است هميشگي و تا آخر دهر ادامه دارد، و هركس مرابطه نمايد در راه ما ـ يعني براي ياري ما مركبي را مهيا نمايد براي او به
اندازة دو برابر وزن آن ثواب و پاداش است، تا زماني كه آن را نگاه دارد، و هركس براي ياري ما اسلحهاي را مهيا كرده و نگاه دارد، تا زمانيكه آن اسلحه نزد او
باشد براي او ثوابي به اندازة وزن آن است.
آنگاه فرمود: از يك مرتبه و دو مرتبه و سه مرتبه و چهار مرتبه (شكست) بيتابي نكنيد، به درستي كه مَثَل ما و شما حكايت آن پيامبري است كه در بني اسرائيل بود،
پس خداوند تبارك و تعالي به او وحي فرمود: قوم خود را به جهاد دعوتكن، زيرا كه تو را ياري ميكنم.
پس آنها را از هركجا كه بودند جمع نمود، و به اتفاق هم روي به سوي دشمن نهادند، هنوز شمشير و نيزه به كار نبرده بودند كه دشمنان بر آنها غلبه كردند،
و ايشان پا به فرار گذاشتند.
دوباره حق تعالي به آن پيامبر وحي فرمود كه: قوم خود را به سوي جهاد دعوت كن، به درستي كه من شما را ياري ميكنم.
آن پيامبر قوم خود را جمع كرد و به طرف دشمن روانه ساخت، اين بار هم هنوز شمشيري به كار نبرده و نيزهاي نزده بودند شكست خورده و گريختند.
سپس براي سومين بار خدواند به آن پيامبر وحي فرمود كه قوم خود را براي جنگ با دشمن آمادهكن كه من شما را ياري خواهم كرد،
آن پيامبر چون قوم خود را دعوت به جهاد نمود، گفتند: تو وعدة نصرت به ما دادي و ما مغلوب شديم.
حق تعالي به آن پيغمبر وحي فرمودكه: اگر جهاد نكنيد مستوجب آتش خواهيد بود.
عرض كرد: خدايا جهاد با كفار بهتر از آتش دوزخ است. پس قومش را به جهاد دعوت كرد، و سيصدوسيزده نفر از آنها به عدد اهل بدر دعوت او را اجابت نمودند
پس آن پيامبر با آن سيصدوسيزده نفر رو به سوي دشمن نهادند. هنوز شمشير و نيزه به كار نبرده بودند كه حق تعالي آنها را نصرت و ياري فرمود و فتح نمودند،
و بر دشمنان غالب شدند.»[4]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سورة آل عمران، آيه 200.
[2] . كافي، ج 2، ص 81، حديث 2، تفسير قمي: ج 1، ص 136، بحارالانوار، ج 220، حديث 20، مكيال المكارم، ج 2، ص 482، حديث 1745.
[3] . غيبت نعماني، ص320.
[4] . روضة كافي، ص 381، حديث 576.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
2- افعال انسان در مقام ترتّب ثواب
بنابر آنچه در معناي مرابطه بيان شد و از حديث امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ و احاديث ديگر استفاده ميشود، ظاهر ميگردد كه تقوا و آنچه بعد از آن ذكر كرديم ـ
يعني كيفيات سه گانه ـ همه از قسم دوم مرابطه محسوب ميشوند، به اين بيان كه: افعال صادره از انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب بر آنها، بر چهار قسم است:
قسم اول
كارهايي است كه عنوان عبادت ندارند و از عبادتهاي متعارف شرعي شمرده نميشوند، اگر كسي بخواهد بر انجام آنها اجر و پاداش ببرد، بايد در آنها قصد عبادت كند،
و آنها را تحت يكي از عناوين عبادتها وارد كند، مانندخوردن و آشاميدن و خوابيدن و همة كارهايي كه مباح هستند، اگر هريك از اينها مقدمه كار مستحب يا واجبي
قرار گرفتند و قصد عبادت در آن شد عبادت محسوب ميشود، مانند آنكه چيزي را از جهت خواهش مؤمني يا خشنود كردن او بخورد، يا به مقدار ضرورت چيزي
را از جهت مقدمه انجام واجبات بخورد.
در بعضي از موارد كار مباح فضل و شرافت تبعي دارد، كه بدون قصد عبادت هم اجر و پاداش دارد، مانند خوردن و خوابيدن شخص عالم كه از جهت شرافت
علم شرف پيدا كرده است، يا خوابيدن در ماه مبارك رمضان كه از جهت شرافت ماه رمضان فضيلت پيدا كرده و ثواب دارد.
قسم دوم
كارهائي است كه عنوان عبادت دارد ولي اگر در آنها قصد عبادت نشود از عبادت بودن خارج ميشوند، مانند نماز و روزه و ساير عبادتها كه اگر هركدام از
آنها بدون قصد قربت انجام شود عبادت شمرده نميشود.
قسم سوم
كارهائي كه خود آن كارها گرچه قصد قربت در آن نشود مطلوب و محبوب خداوند است، مانند احسان، كه اگر از كافر هم صورت بگيرد پاداشي از طرف
پروردگار بر آن مترتب ميشود، يا در دنيا به او پاداش ميدهد و يا در آخرت، گرچه با كم كردن عذاب او باشد.
اين قبيل كارها اگر از مؤمني صورت بگيرد و قصد قربت هم در آن داشته باشد موجب كمال اجر و ثواب آن ميگردد.
قسم چهارم
كارهايي است كه در خارج و در واقع يك عمل بيشتر نيستند ولي به حسب قصد و نيت مصداق اعمال متعددي قرار گرفتهاند، مثل احساني كه به مؤمن سيد
عالم مضطر كند و هريك از آن عناوين را قصد كند، كه در اين صورت اجر و پاداش هر كدام از آنها را به طوركامل در مييابد، نظيرآن در بعضي از واجبات
و مستحبات هم صورت ميگيرد كه در ضمن يك عمل بر اثر نيت، اعمال متعددي را قصد ميكند، مانند غسل كردن كه در ضمن يك غسل نيت غسلهاي متعددي كند،
و اجر همة آنها به او داده ميشود.
بنابراين، آنچه در مورد نصرت و ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ ذكر خواد شد هرگاه از كارهاي مباح باشد اگر قصد نصرت و ياري امام ـ عليه السلام ـ در آن شود،
عنوان مرابطه پيدا ميكند، و انجام دهنده فضيلت نصرت و مرابطه با آن حضرت را در مييابد.
و اگر جمله عبادات باشد مانند تقوا و ساير واجبات الهي كه بدون قصد نصرت امام ـ عليه السلام ـ هدكدام خودش عبادت است در اين صورت اگر قصد نصرت و ياري
هم بنمايد اجر و ثواب عمل او چندين برابر ميشود.
و اما اموري كه اصل عبادت بودن آنها در خارج به همان عنوان «نصرت امام» است، پس حكم آنها در جهت مرابطه بودن و ترتّب فضل مرابطه بر آنها، واضح است.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ با امر به معروف و نهيازمنكر
از جمله طرق ياري وجود مبارك امام زمان ـ عليه السلام ـ امربهمعروف و نهيازمنكر است، زيرا هرگاه امربهمعروف و نهيازمنكر با شرايط آن انجام شود،
آثار زيادي از نظر ظاهري و باطني به دنبال دارد.
آثار ظاهري امربهمعروف و نهيازمنكر
به وسيلة امربهمعروف كساني كه واجبات و كارهاي نيكو را ترك كردهاند، آنها را به جا ميآورند، و با نهيازمنكر كساني كه اهل معصيت و گناه هستند
يا كلاً آن گناه را ترك ميكنند، يا كمتر انجام ميدهند، و يا موجب كمي جرأت آنان ميشود.
و فايده ديگر آن اين است كه ديگران تحت تأثير قرارگرفته و بر ارتكاب گناهان و ترك واجبات جرأت پيدا نميكنند.
و اين دو جهت موجب برقراري احكام و اقامة واجبات ميشود، و وسيلة نشر آنها ميان مردم ميگردد.
زيرا هرگاه عدهاي كارهاي نيكو و پسنديده راانجام دهند و بر آن مواظبت داشته باشند، عدهاي ديگرهم فوراً و نا خودآگاه الگو گرفته و پيروي ميكنند و
براي عدهاي ديگر هم يادآوري ميشود.
و در اين آثار ظاهري نوعي نصرت و ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ نهفته است. زيرا اينها از اموري است كه راجع به وجود مبارك امام ـ عليه السلام ـ است،
پس هركس موفق در جهتي از آن جهات گردد، البته ايشان را نصرت و ياري نمودهاست.
آثار باطني امر به معروف و نهي از منكر
اين امر موجب نزول بركات و فيوضات الهي ميشود، و سبب برطرف شدن بلاها و گرفتاريها ميگردد.
كه در اين آثار باطني نيز نوعي نصرت و ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ نهفته است، زيرا بركات و فيوضات الهي به يمن وجود
مبارك امام ـ عليه السلام ـ به بندگان ميرسد، پس هركس باعث برطرف شدن موانع آن و سبب ظهور آنها گرديد، آن حضرت را در ظهور آثار وجود
مباركش نصرت و ياري كرده است، و اين كه منسوبين و شيعيان آن حضرت از آن بركات بهرهمند ميشوند، نوعي نصرت امام ـ عليه السلام ـ است.
و اما در مورد برطرف شدن بلاها و گرفتاريها، پس آن حضرت را در دفع ضرر دنيوي از دوستان ايشان، و نيز در دفع ضرر اخروي كه به
جهت ترك گناهان و انجام واجبات صورت ميگيرد و در نتيجه از عذاب آخرت نجات مييابند، به نوعي ياري نموده است.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
1- ياري امام زمان ـ عليه السلام ـ با تقيه نمودن
تقيه يعني در برخورد با دشمنان آنگونه رفتار كند كه جان و مال وآبروي خود و سايرمؤمنين را حفظ نمايد، وآن در ضمن سه فصل بيان ميشود:
فصل اول: در بيان آن كه چگونه تقيه، نصرت آن حضرت است.
فصل دوم: در بيان روايات وارده در فضيلت تقيه و نيز مذمت ترك آن.
فصل سوم: در اشارة اجمالي به موارد تقيه و كيفيت عمل به آن.
چگونه با تقيه امام زمان ـ عليه السلام ـ را ياري كنيم؟
چون بنابر آنچه در مطالب آينده معلوم خواهدشد، تقيه در موردي است كه مؤمن به خاطر انجام كاري يا ترك كاري در معرض خطري باشد
و آن خطر نسبت به آن حضرت، چه به وجود مبارك خود ايشان، يا به شيعيان و دوستان ايشان باشد، به سبب تقيه برطرف ميشود.
پس هرگاه مؤمن در موردي تقيه نمود، وجود مبارك امام ـ عليه السلام ـ را در دفع خطر و ضرر، هم نسبت به خود آن حضرت و هم به وابستگان و
دوستان ايشان ياري كردهاست.
اما نسبت به خود ايشان، مانند آن كه در موردي باشد كه گفتار و كردار مؤمن ـ ولو در امر حق باشد ـ موجب مسخره كردن دشمنان يا بيادبيآنها به امر
الهي و دين حق يا نسبت به حضرت رسول ـ صلي الله عليه و اله و سلم ـ و ائمة طاهرين ـ عليهم السلام ـ شود، و موجب اهانت به فرمايشات و اخبار و
سست و ضعيف نمودن آنها گردد.
اما نسبت به دوستان؛ مانند موردي كه ترك تقيه موجب خطر و ضرر نسبت به خود انسان يا مال يا آبروي او، و يا نسبت به سائر مؤمنين ـ
در اين امور ـ باشد، كه با تقيه نصرت آن حضرت را در اين امور نموده است.
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
Re: شيوههاي ياري قائم آل محمد(ص)
2- فضيلت تقيه در روايات
در اينجا به ذكر پنج حديث اكتفا ميشود:
حديث اول: كليني در كتاب «كافي» از حبيب بن بشر نقل كرده است كه حضرت صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«از پدر بزرگوارم شنيدم كه ميفرمود: به خدا قسم؛ بر روي زمين نزد من چيزي محبوبتر از تقيه نيست، اي حبيب! هركس تقيه كند،
خداوند او را بلند مرتبه ميفرمايد.»[1]
حديث دوم: ابوعمرو كناسي روايت كرده كه امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«اي ابا عمرو! اگر چنانچه تو را حديثي بگويم يا فتوائي بدهم سپس بعداز آن بيائي و از آن پرسش كني، آنگاه به خلاف آنچه گفته بودم يا فتوا داده بودم،
به تو خبر دهم، به كدام يك از آنها اخذ ميكني؟
عرض كردم: آنچه جديداً فرمودهاي، ميگيرم و ديگري را رها ميكنم.
فرمود: در اين صورت راه درست را انتخاب كردهاي، اي اباعمر! خداوند نميپسندد جز آن كه در پنهاني عبادت شود،
به خدا قسم؛ اگر چنانچه بر همين روش عمل كنيد، براي من و شما بهتر است. و خداوند ـ عزوجل ـ ازبراي من وشما در دين خود، جز تقيه نمودن را نميپسندد.»[2]
حديث سوم: نيز در «كافي» از واسطي روايت كرده كه امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«هيچ كسبه درجة تقيه اصحاب كهف نرسيد، و آنان اينگونه بودند كه در عيدهاي كافران حاضر ميشدند و زنّارها را ميبستند،
پس خداوند اجر و پاداش آنها را دو برابر عطا فرمود.»[3]
حديث چهارم: و نيز عبدالاعلي روايت نموده كه حضرت صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«بدرستي كه تحمل امر ما فقط تصديق كردن و قبول نمودن آن نيست، بلكه از جملة تحمل امر ما پنهان داشتن و حفظ آن از غير اهلش ميباشد،
پس سلام ما را به شيعيان برسان، و به آنها بگو: خداوند رحمت كند آن بندهاي را كه محبت مردم رابه سوي خود بكشاند،
و مردم را به آنچه قبول و باور مينمايد حديث كند، و آنچه را انكار ميكننند، از آنها پنهان كند.
پس فرمود: به خدا قسم آن كسي كه مهياي جنگ با ما باشد، براي ما سختتر و ناگوارتر ازآن كسي نيست كه چيزي را كه ما كراهت داشتهباشيم،
گويد، پس هرگاه ديديد كسي سر ما را فاش ميكند، به سوي او برويد و او را از اين امر باز داريد، پس اگر از شما قبول كرد كه خوب است،
و الاّ او را بر كسي كه از ترس كلام او را بشنود، بسپاريد، پس به درستي كه كسي از شما كه طلب حاجت از ديگري نمايد،
و با ملاطفت و نرمي حاجت او را روا كند، پس ملاطفت و نرمي در حاجت من نموده.»
همچنان كه در رفع نيازهاي خود با مردم با ملاطفت و نرمي رفتار ميكنيد، در پذيرش امر ما نيز با مردم با نرمي و ملاطفت رفتار كنيد.[4]
حديث پنجم: امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود:
«نفس كشيدن كسي كه اندوهناك باشد به خاطر ستمي كه به ما شده به منزلة تسبيح است، و همّ او براي امري كه متعلق به ما باشد به منزلة عبادت است،
و كتمان سرّ ما، به منزلة جهاد در راه خدا است.»[5]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . كافي، ج 2،ص 217، حديث 4.
[2] . كافي، ج 2، ص 218، حديث 7.
[3] . كافي، ج 2، ص 218، حديث 8.
[4] . كافي، ج 2، ص 222، حديث 5.
[5] . كافي، ج 2، ص222، حديث 5.